«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
معاملات اهرمی (Leverage) چیست؟
اولین قدم های خود را در دنیای کریپتو برمیدارید و بدنبال استفاده از معاملات اهرم دار هستید؟ پس مطلب زیرمیتواند برای شما بسیار مفید باشد.
“از اهرم استفاده کنید یا از آن استفاده نکنید؟ ” در بازار کریپتو جایی که نوسانات همیشه وجود دارد ، ریسک پذیری می تواند سود شما را بیشتر کند اما می تواند ثابت کند بسیار هم خطرناک است. یکی از بزرگترین خطرات در معاملات کریپتو، استفاده از اهرم است ، به ویژه هنگامی که در این زمینه به خوبی شناخت ندارید.
اهرم(leverage) دقیقا چیست؟ چرا اهرم خطرناک است؟ چگونه باید از آن استفاده کرد؟ اینها همه سوالات خوبی هستند که در پایین درباره آن ها توضیح میدهیم.
اهرم(leverage)چیست؟
با استفاده از اهرم ، شما در اصل از بروکر برای انجام یک سرمایه گذاری بهتر پول قرض می کنید. مثلا شما میخواهید به مبلغ ۱۰۰۰ دلار بیتکوین بخرید اما پول آن را ندارید. پس میتوانید از اهرم ۱۰ برابر استفاده کنید و فقط با ۱۰۰ دلار به ارزش ۱۰۰۰ دلار بیتکوین بگیرید.
حالا چه اتفاقی می افتد؟
شما در حال حاضر ۱۰۰۰ دلار BTC روی حساب معامله خود دارید و شما اساسا سوار یک اسب وحشی به نام “معاملات اهرمی” هستید. هدف از اهرم این است که نوسانات بازار سود بیشتری بگیرید.
مثلا بگوییم که شما با ۱۰۰۰ دلاری که وام گرفته اید شرط می بندید که ارزش بیتکوین بالا میرود که به آن معامله long میگویند. حالا اگر قیمت بیتکوین ۲۰ درصد بالا برود شما ۲۰۰ دلار سود میکنید.
اما اگر قیمت آن ۲۰ درصد کاهش یابد چه اتفاقی می افتد؟ ممکن است آن را درست حدس زده باشید ۲۰۰ دلار کاهش می یابد (به یاد داشته باشید که در ابتدا فقط ۱۰۰ دلار داشتید). این بدان معناست که از هر اعتباری که در حساب خود دارید استفاده می شود که آن ضرر را جبران کند. به عبارت دیگر ، شما لیکویید میشوید.
پوزیشن long یا short؟
ما قبلاً “long و short ” را توضیح دادیم. آنها دقیقاً چه هستند و چگونه با اهرم ارتباط دارند؟
پوزیشن long اساساً شرط بندی بر این واقعیت است که یک ارزش دارایی در حال افزایش است در حالی که در پوزیشن short کاملا در مقابل ، شرط می بندید که ارزش دارایی در حال کاهش است. بنابراین long اساساً خرید یک دارایی و انتظار برای رشد آن است تا سود حاصل شود. Short کاملا برعکس آن است.
انجام این کار با اهرم ، در واقع به معنای استفاده از این تاکتیک ها با وام های قرض گرفته شده است. اگر چه جذابیت یک پاداش بزرگ با اهرم بالا است ، اگر بازار برخلاف پیشبینی شما حرکت کند شما در معرض لیکویید شدن قرار میگیرید.
چرا اهرم خطرناک است؟
ممکن است بپرسید لیکویید چیست؟
لیکویید زمانی اتفاق می افتد که صرافی به اجبار پوزیشنی که شما برای ترید باز کرده اید را میبندد زیرا معامه اهرم دار شما با توجه منظور از اهرم مالی چیست؟ به نوسانات شکست خورده است.
این پدیده زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز کریپتو درجهت مخاف قیمت پیشبینی شده شما حرکت میکند. مثلا اگر شما در یک معامله از اهرم ۱۰۰ استفاده کنید اگر قیمت آن ارز تنها ۱ درصد در جهت مخالف پیشبینی شما حرکت کند شما لیکویید میشوید و کل سرمایه خود را از دست میدهید.
۲. REKT شدن به دلیل نوسانات :
اولین چیزی که ممکن است متوجه شده باشید این است استفاده از اهرم در بازارنوسانی ، به طور بالقوه اگر کسی تجربه نداشته باشد به نتایج ناخوشایندی منجر می شود. بزرگترین ریسکی که هنگام استفاده از اهرم ممکن از با آن مواجه شوید REKT شدن است.
بسته به مبادله ، هر کارگزار اجرای یک “سپرده گذار ایمنی” را انجام میدهد. به عنوان مثال Binance ،اجازه می دهد که کاربران هنگام معامله با اهرم از ارزهای کریپتو خود به عنوان وثیقه استفاده کنند.
اگر ترید شما شکست بخورد بایننس از ارزهایی که شما به عنوان وثیقه گذاشتید استفاده میکند تا ضرر شما را جبران کند. نکته مهم این است که استفاده از اهرم در معاملات به تجربه و دانش زیادی نیاز دارد. همچنین ریسک آن با استفاده از لوریج های بالاتر افزایش میابد مثلا ریسک اهرم۱۰۰ بیشتر از ۵۰ است.
۳. بازکردن پوزیشن بدون دانش کافی ریسک زیادی دارد :
اگر به آمار نگاه کنیم ، می توانیم یک روند واضح را مشاهده کنیم ،اکثر معاملات اهرم دار شکست خورده به وسیله معامله گران بی تجربه انجام شده اند. اگر در کریپتو و ترید کردن تازه وارد هستید سعی نکنید از اهرم استفاده کنید. زیرا شما دربیشترین خطر ابتلا به REKT شدن هستید.
به منظور کار صحیح با یک ابزار خطرناک مانند اهرم ، فرد نیاز به دانش زیادی در رابطه با بازار دارد.
اگر به دنبال وارد شدن به معاملات اهرمی هستید ، توصیه می کنیم با آموزش درست و اصولی ترید کردن را شروع کنید. فقط پس از گذراندن مطالب آموزشی جدی و کار کردن با حساب های دمو ، باید ترید با لوریج را انجام بدهید.
چگونه با اهرم ترید کنیم؟
۱. بیاموزید ، بیاموزید و هرگز دست از یادگیری برندارید :
اهرم یک ویژگی بسیار خطرناک و پیشرفته در معاملات است صرف نظر از اینکه در حال معامله ارزهای کریپتو، سهام ، طلا ، فارکس و غیره هستید ، قبل از اینکه شروع کنید باید بسیار آموزش ببینید.
در دوره های آموزشی تریدرهای برجسته شرکت کنید از ویدیوهای آموزشی در یوتیوب استفاده کنید و تا میتوانید اطلاعاتی جذب کنید که پایه شما را در آموزش معامله گری قوی کند.
۲. قبل ازمعامله تمرین کنید :
برخی از صرافی ها امکان کار با پول کاغذی را ارائه می دهند.یعنی چه؟
“پول کاغذی ” اساسا پول بازی است. شما یک حساب جداگانه خواهید داشت جایی که می توانید از پول بازی خود استفاده کرده و با ریسک ۰ شروع کنید.
شما به همان ویژگی های معامله زنده دسترسی خواهید داشت ، اما پول خود را به خطر نمی اندازید. تمرین کنید تا قبل از منظور از اهرم مالی چیست؟ شروع به ترید با سرمایه شخصی خود ، اعتماد به نفس کافی پیدا کنید.
۳.با همه سرمایه وارد نشوید :
هنگامی که شروع به ترید با پول خود می کنید ، هرگز بیشتراز چیزی که توان از دست دادنش را دارید وارد بازار نکنید. از آنجا که بازار ارزهای دیجیتال دارای نوسانات زیادی است ، توصیه می شود که هرگز با لوریج بالا کار نکنید.
فقط پس از یادگیری کامل معامله با پول واقعی و اهرم های کوچک به سراغ معامله های بزرگتر بروید.
اگر حواستان پرت شود ، ضرر می کنید! حتی با وجود اینکه معاملات اهرم دار برای مبتدیان جذاب به نظر میرسد و به ظاهر میتواند پیروزی های بزرگی را به دنبال داشته باشد ، این معاملات میتوانند سرمایه شما را نابود کنند.
توصیه ما – با هیچ چیز پرریسکی بدون اطلاع دقیق از آن کار نکنید اگر تصمیم گرفتید کار کنید خیلی مواظب باشید. این یک توصیه مالی نیست!
روش اهرم یا Leverage چیست؟
روش اهرم استفاده از سرمایه قرض گرفته شده برای تامین منبع مالی یک فرد یا شرکت می باشد که در معاملات مارجین تریدینگ از آن استفاده می شود. در این معاملات سود حاصل از سرمایه گذاری ضرب شده و میزان بهره معاملات افزایش میابد. با ما همراه باشید تا همه چیز در باره روش اهرم در معاملات را بدانید.
تعریف ساده اهرم
تعریف اهرم به زبان ساده به این معنی است که مقدار دارایی مشخصی با هدف دو چندان شدن سود یک سرمایه گذاری قرض گرفته می شود و توسط اهرم سود یا ضرر آن ضرب می شود، مثلا اگر تحلیلگری 1 واحد بیت کوین داشته باشد و پیشبینی کند قیمت آن از 40 هزار دلار به 42 هزار دلار می رسد در صورت استفاده از اهرم نسبت پنج به یک، زمانی که قیمت بیت کوین به نقطه پیشبینی شده برسد بهره آن ضربدر 5 می شود و به جای یک واحد بیت کوین به اندازه پنج واحد بیت کوین سود به دست می آید، البته نسبت های اهرم ها متفاوت می باشد.
نکته: اگر پیشبینی معامله گر اشتباه باشد و قیمت ارز مورد نظر کاهش یابد صرافی از مبلغ اولیه نسبت به میزان ضرر خسارت دریافت می کند یا حتی ممکن است کل پول شخص معامله گر را بلوکه کند، به همین دلیل این روش بسیار ریسکی بوده و فقط تریدر های حرفه ای و آموزش دیده از آن استفاده می کنند.
معایب استفاده از اهرم
اهرم از انواع روش های ترید حرفه ای پیروی می کند و تئوری آن عالی و بی نقص به نظر می رسد در حالی که یک روش پیچیده و چند وجهی است، استفاده از Leverage در تریدینگ به همان میزان که می تواند سود ده باشد شامل ضرر نیز می شود. در واقع برای اهرم سود یا ضرر تفاوتی ندارد و این روش فقط همه نسبت ها را چند برابر می کند پس ممکن است به جای یک سود عالی چند برابر متضرر شوید. در دنیای تجارت می توان از اهرم در راستای دو چندان کردن ثروت یک شرکت استفاده کرد اما اگر تحلیل به درستی انجام نشود علاوه بر دریافت نکردن سود ممکن است کل سهام شرکت به خطر بیفتد.
رابطه اهرم با بیت کوین
از آنجا که بیت کوین در بازار خرید و فروش ارز دیجیتال نسبت به بقیه رمز ارز ها زود تر نقد می شود اکثر تریدر ها توسط معاملات مارجین تریدینگ در بیت کوین سرمایه گذاری می کنند، همچنین استفاده بیش از حد تریدر ها باعث بالا رفتن تقاضا و بهم زدن تناسب بازار می شود. آقای لنیکس لای مسئول بازار های مالی اوککس در این رابطه می گوید: اگر بتوانید تنها توکن های خاص با ارزش بیت کوینی را خرید و فروش کنید و امکان موقعیت short برایتان مقدور نباشد تا به این وسیله از کاهش ارزش یک دارایی سود ببرید، آنگاه نوسان بازار بسیار بیشتر خواهد شد چرا که در این صورت بازار تماما بر اساس احساسات جلو می رود.
منظور از نسبت های مالی چیست و چه کاربردی دارند؟
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند.
انواع نسبت های مالی:
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای ارزش بازار
پیگیری عملکرد شرکت با نسبت های مالی
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت این موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی:
شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی:
شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
نسبتهای نقدینگی
نقدینگی را میتوان اینطور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
انواع نسبتهای نقدینگی
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت منظور از اهرم مالی چیست؟ شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
نسبتهای سودآوری
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیلگران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
نسبت ارزش دفتری (P/BV):
این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E):
این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S):
این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):
این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
اصطلاح «سرمایهگذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوتهای کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده میشوند. هدف از سرمایهگذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایهگذاری و تریدینگ و همچنین اصلیترین شباهتها و تفاوتهای این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن داراییها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب میشود. ممکن است یک سرمایهگذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایهگذاری افزایش قیمت داراییها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایهگذار به ارمغان میآورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری میکند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز میکند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش پرداخت خانه پسانداز میکند، ممکن است افق زمانی ۵ سالهای داشته باشد.
در سرمایهگذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که میگوید:
«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته میشود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایهگذار از «بازدهی پیشبینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایهگذار، فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاریهای بهتر با ریسک بیشتر ارائه میدهد. دلیل آن هم این است که آنها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.
اگر یک منظور از اهرم مالی چیست؟ سرمایهگذار افق زمانی کوتاهتری دارد، باید در انتخابهای خود محتاط باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازارهای مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش مییابد، توسط اکثر سرمایهگذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آنها مکررا زمانهای عملکرد ضعیف را پشت سر میگذارند به این امید که ارزش داراییها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاهمدت جبران شود.
آشنایی با شیوههای سرمایه گذاری
بهطور کلی، دو شیوه کلی برای انجام سرمایهگذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:
۱. سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران از استراتژی سرمایهگذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال داراییهای موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام بهخصوص را خریداری میکند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.
۲. سرمایهگذاری غیرفعال
هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایهگذاران در این استراتژی داراییهای خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمیکنند؛ در عوض، آنها پول خود را در صندوقهای مشخصی مانند صندوقهای قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایهگذاری شاخصی که سعی میکنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار میدهند.
تریدینگ چیست؟
تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایهگذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدرها معمولا داراییهای خود را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش داراییها سود میبرند در حالی که سرمایهگذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود میبرند. از سوی دیگر معاملهگران بهجای تمرکز بر منظور از اهرم مالی چیست؟ احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایهگذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار میرود قیمت دارایی پیش برود تمرکز میکنند و سعی میکنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.
سرمایهگذاران معمولا منتظر میمانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدرها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیانآور استفاده میکنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایهگذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه خود را حفظ کند.
شیوههای تریدینگ
تریدرهای از سبکهای معاملاتی مختلفی استفاده میکنند، برخی از این سبکها در ادامه آورده شده است:
۱. اسکالپینگ
اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته میشود که تریدر برای کسب سودهای متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده میکند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.
۲. معاملات روزانه
معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیتهای معاملاتی را در یک روز باز و بسته میکنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش میدهد.
۳. معامات پوزیشن
هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند میگویند.
۳. معاملات سوئینگ
به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها با این روش حفظ شوند.
سوشیال تریدینگ چیست؟
سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان میدهد از تاکتیکهای معاملاتی تریدرهای باتجربهتر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرمها از این ویژگی پشتیبانی میکنند؛ در این پلتفرمها تریدرهای مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط میگیرند و در مورد تحلیلها بحث میکنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدرها یکی از برجستهترین ویژگیهای سوشیال تریدینگ است.
مزایای سوشیال تریدینگ
- به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک میکند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آنها میتوانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آنها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
- کار با یکدیگر و به اشتراکگذاری ایدهها به تریدرها اجازه میدهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
- در زمان بسیاری از تریدهای دیگر صرفهجویی میشود، چرا که آنها همه چیز را به اشتراک میگذارند.
- میتوان از آن در طیف گستردهای از کلاسهای دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
تفاوتهای تریدینگ و سرمایه گذاری
جدا از تفاوتهایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایهگذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:
بازارهای مالی
بازار سهام (Stock) محبوبترین نوع دارایی در بین سرمایهگذاران است. این نوع بازارها نشان دهنده سرمایهگذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت محسوب میشود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایهگذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایهگذاریها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان میدهد.
سرمایهگذاران میتوانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایهگذاری در بازار سهام استفاده میکنند. سرمایهگذاران سایر داراییها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه میکنند. برای مثال، یک سرمایهگذار میتواند علاوه صندوقها مالک کالاهایی مانند طلا نقره و حتی ارزهای دیجیتال باشد. اما تریدها نسبت به سرمایهگذاران در زمینههای بیشتری فعالیت میکنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارزها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدرها با نوسانات است، معمولا از بازارهای بیثباتتر استفاده میکنند.
تریدرهای برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده میکنند، اما سرمایهگذاران معمولاً داراییها را به طور کامل خریداری میکنند. CFDها ابزارهای مالی هستند که به تریدها اجازه میدهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدرها میتوانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما میتوانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.
تحقیق و تحلیل
یکی دیگر از تفاوتهای بین تریدر و سرمایهگذار، نحوه تحقیق و تحلیلهای آنها از بازار است. سرمایهگذاران معمولا بر روی تحلیلهای بنیادی تمرکز میکنند. در این نوع، یک سرمایهگذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار میدهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایهگذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی میکند.
در صورتی که تریدرها بیشتر به تحلیلهای تکنیکال میپردازند. در این نوع تحلیل تریدرها به مشاهده نمودارهای قیمت و تجزیه و تحلیل روندها، الگوها و نشانهها میپردازند تا پیشبینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت میکند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میشود.
سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
معاملات روند
این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معاملهگر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکانپذیر باشد.
خط مقاومت و حمایت
در این استراتژی تریدرها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود میکنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته میشود. سطح مقاومت نقطهای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش مییابد. پس از یافتن این مکانها، معاملهگران میتوانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.
معاملات شکست مقاومت
تریدر با این استراتژی میتواند با پیدا کردن داراییهایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کردهاند سود کسب کند. شکستها ممکن است سیگنالهای قدرتمندی باشند، بهویژه زمانی که توسط سایر شاخصهای تحلیل تکنیکال تأیید شوند.
ریسک و مدیریت آن
هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایهگذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک بازار:منظور از اهرم مالی چیست؟ به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته میشود.
- ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.
هر سرمایهگذار میتواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایهگذاریها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از داراییها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدرها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
- ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته میشود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین میتواند منجر به ضرر و زیان شما شود.
معامله گران میتوانند از استراتژیهای مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:
- انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
- تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
- اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج
تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟
هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان دادهاند که استراتژیهای مؤثری برای بهرهمندی از بازارهای مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:
- اهداف مالی شما
- ریسکپذیری شما
- دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
- میزان تلاشی که میخواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایهگذاریهای خود صرف کنید.
- مقدار پولی که برای شروع دارید.منظور از اهرم مالی چیست؟
سوالات متداول
سرمایهگذار کیست؟
سرمایهگذار شخصی است که بر اساس تحلیلهای بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری میکند.
تریدینگ یا معاملهگری چیست؟
یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها داراییها را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند.
کسب سود از طریق سرمایهگذاری بهتر است یا تریدینگ؟
هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمیتوان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسکپذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
پول درآوردن پول می برد. همه این را می دانند، میزان سرمایه گذاری از فردی به فرد دیگر متغیر است و بستگی به رویکرد شما دارد. افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر می شود، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
باید به این نکته توجه کنید که هرچه بیشتر ضرر کنید برگشت به اصل سرمایه سخت تر می شود پس هر چه در توان دارید برای محافظت سرمایه خود بکار بگیرید. در نتیجه در هر معامله باید درصد کمی از حساب خود را ریسک کنید تا به دراودان دچار نشوید. دراودان های بزرگ خیلی سریع باعث از بین رفتن حساب معاملاتی شما می شوند. سعی کنید با درصد کمی از حساب خود معامله کنید معمولا ریسک 2 درصد یا کمتر پیشنهاد می شود.
ریسک کمتر در معاملات = Drow Down کمتر
ضرر بیشتر = بازگشت سخت تر به اصل سرمایه
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش سرمایهگذاری است. این کاهش ارزش بعد از انجام چند معامله زیانده پی در پی مشخص میشود. معمولا افت سرمایه بصورت مخفف DD ، مقدار کاهش سرمایه شخصی است که در اثر معاملات ناموفق یا زیان ده تحمیل می شود، افت سرمایه از اختلاف بین سطح سرمایه قبل از ضررها و سطح فعلی بعد از ضررها بدست می آید و معامله گران دراودان را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود محاسبه می کنند. حداکثر دراودان به بیشترین ضرر پی در پی شما در معاملات گفته می شود.
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند. اساتید همیارکریپتو پیشنهاد می کنند که اصطلاح دراودان را به خوبی درک کنید تا بتوانید آن را مدیریت کنید. بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
با درصد کمی از سرمایه اصلی خود ریسک کنید تا هنگام برخورد با چند ضرر پی در پی با مشکل مواجه نشوید. بهتر است قوانین مدیریت سرمایه را دقیق اجرا کنید تا موفق شوید.
چگونه افت سرمایه (Drawdown) را کنترل کنیم؟
زمانی میتوان میزان افت سرمایه را کاهش داد که سبد سرمایهگذاری متنوعی داشته باشید. به عبارت دیگر تمام تخم مرغ ها را در یک ظرف نچینیم. با به کارگیری این استراتژی هرگاه یک رمز ارز دچار کاهش ارزش شود، دیگر رمز ارزها میتوانند این کاهش ارزش را جبران کنند. سعی کنید از طلا، کالاها و اوراق بهادار هم به عنوان سرمایه استفاده کنید زیرا شرایط بازار بر انواع مختلف دارایی، تأثیرات متفاوتی میگذارد.
یکی از موارد مهم، حداکثر ضرر در مقابل سود مورد انتظار است که به آن (Risk/Reward Ratio) می گویند. این استراتژی براساس درصد است و این درصد باید بر اساس میزان درآمد شما باشد. معامله گران معمولا کاهش سرمایه را به صورت سالانه و ماهانه، بررسی و مدیریت می کنند. در بررسی حداکثر کاهش سرمایه ماهانه، میتوان انعطافپذیر عمل کرد اما باید با سود مورد انتظار هماهنگ باشد.
پیش تر هم گفتیم درک افت سرمایه در یک بازه زمانی، برای ایجاد سودآوری مداوم، مهم است. استراتژیهای سرمایهگذاری که قصد دارند بازدهی بالاتر از نرخ بهره داشته باشند باید ریسک را در پورتفولیو لحاظ کنند.
ریسک بیشتر = سود مورد انتظار بیشتر
بیشتر از 2% در هر معامله ریسک نکنید
میزان ریسک در هر معامله چقدر باشد؟ این سوال را در ابتدای مسیر معامله گری از خود بپرسید و سعی کنید که ریسک معاملاتتان را به 2% از سرمایه باقیمانده نه اصل سرمایه محدود کنید. برای افراد تازه وارد این مقدار باید کمتر باشد، بهتر است این مقدار را 1% از سرمایه باقیمانده باشد.
همیارکریپتو این مباحث را در دوره کریپتو استارتر ارز دیجیتال با مثال های کاربردی تدریس می کند و می توانید با اطمینان خاطر به کسب دانش در این حوزه بپردازید.
دوره های آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور برگزار میشود. اگر به این حوزه علاقه مند هستید و قصد کسب درآمد از این بازار را دارید با ما تماس بگیرید تا مشاوران ما به شما کمک کنند.
اندازه گیری ضرر در افت سرمایه (Drawdown)
Drawdown نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و به صورت درصد بیان می شود. اگر یک معامله گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند.
اگر معامله گری 30/000 دلار داشته باشد و 50 درصد سرمایه اش را ضرر کند و سرمایه او به 15/000 دلار برسد. برای جبران ضررش باید باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. به عبارتی برای جبران 50 درصد ضرر، باید 100 درصد سود کند که کار سختی است. جدول زیر را مشاهده کنید تا بیشتر متوجه مطلب گفته شده بشوید.
کالبد شکافی ضررها
تحلیل منظم عملکردها کمک می کند رفتارها و عواملی را که می توانند در نتیجه معاملات شما تأثیرگذار باشند را بهتر درک کنید. توجه به منظور از اهرم مالی چیست؟ ضررها ، راهی برای شناخت نقاط ضعف است. معامله گران معمولا بر معاملات سود ده خود متمرکز هستند و معاملات بازنده خود را نادیده می گیرند. در واقع افراد باید از معاملات زیانده خود درس بگیرند.
1) محاسبه عملکرد
بررسی معاملات گذشته، اطلاعات و داده های سود و زیان خود را جمع آوری کنید تا بتوانید عوامل موثر بر عملکرد کلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
2) تجزیه و تحلیل عمقی معاملات زیان ده
اگر می خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید، باید بر متوسط زیان خود شدیدا تمرکز کرده و بیشترین کنترل را بر آن داشته باشید. نحوه مدیریت این شرایط توسط شماست که می تواند موفقیت شما را به عنوان یک تریدر تضمین کند. تمرکز روی متوسط ضررها به شما کمک می کند تا بتوانید عادت بدی را که در رویکرد معاملاتی خود که احتمالاً در نتایج بد تاثیر دارد، را شناسایی کنید.
به احتمال زیاد ، اجازه می دهید معاملات زیان ده مدت طولانی ادامه یابند. احتمالاً باید زودتر جلوی ضرر را گرفته و آنها را ببندید. قبل از رسیدن به متوسط ضرر، از معامله زیان ده خارج شوید. ممکن است شاهد بهبود فوری در عملکرد خود باشید. این امکان وجود دارد که بیش از اینکه درست معامله کنید اشتباه کنید ولی همچنان بتوانید در مجموع سود ده باشید. این همان موضوع نسبت ریسک به ریوارد (R/R) است. اما متوسط سود شما باید بمراتب بسیار بیشتر از متوسط ضرر شما باشد. ساده ترین راه برای ردیابی این مورد این است که توقع از سیستم معاملاتی خود را حساب کنید.
3- سطح توقع از سیستم معاملاتی
توقع ، مقدار متوسط دلاری است که انتظار دارید در هر معامله بر اساس عملکرد قبلی خود سود کرده یا ضرر دهید. این مقدار ، درصد معاملات سودآور و متوسط سود شما در هر معامله را با درصد معاملات زیان ده و متوسط ضرر شما در هر معامله را ترکیب می کند.
جمع بندی
معامله گری که drawdown بر آن تحمیل شده به جای معامله عجولانه برای بازگشت به موقعیت قبل،بهتر است به تجدید قوای سیستم خود بپردازد. رویکرد تهاجمی برای به دست آوردن سرمایه از دست رفته نتیجه عکس دارد. چون اغلب با معاملات زیاد یا استفاده از معاملات لوریج دار سعی می کنند که سرمایه از دست رفته را برگردانند، نتیجه عکس می دهد.
تریدرها در مواجه با دراو دون دو دسته اند: 1) خیلی تهاجمی اند، 2) اعتماد به نفس کاذب دارند که یا منجر به ضررهای جبران ناپذیر شده و یا فرد تمایلی ندارد که ضرر را بپذیرد و از ادامه ی معامله انصراف دهد.
یک ضربالمثل در تجارت وجود دارد که می گوید: یک معامله خوب به ندرت حرفه تجاری تان را شکل می دهد، ولی یک معامله ی بد قطعاً پایان حرفه ی تجاری تان خواهد بود.
اگر می خواهید مطالب روز دنیای کریپتو را دنبال کنید با همیارکریپتو همراه باشید. تیم ما به روز ترین اخبار و دوره های آموزشی ارز دیجیتال را در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار می دهند. دوره های آموزشی کریپتو استارتر که مفاهیم پایه در آن تدریس می شود و دوره کریپتو جم که دوره تخصصی اساتید همیارکریپتو می باشد در این دوره یاد میگیرید چطور جم کوین های دنیای کریپتو را پیدا کنید.اگر به حوزه گیم علاقه دارید دوره کریپتو گیمر و متاورس ما را از دست ندهید. با گذراندن این دو دوره می توانید گیمر حرفه ای شوید.
همیارکریپتو دوره های آموزشی ذکر شده را در قالب دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری برگزار می کند. این دوره به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برگزار می شود.
سوالات متداول
1) افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر است، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
2) افت سرمایه (Drawdown) چگونه محاسبه میشود؟
دراودان (Drawdown) در حالت عادی از طریق محاسبه اختلاف بین ارزش سقف نسبی سرمایه منهای ارزش کف نسبی بدست می آید. معامله گران به طور معمول این کاهش را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود منظور می کنند.
3) چگونه دچار افت سرمایه (Drawdown) نشویم؟
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند پس بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
4) راه جلوگیری از افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
امکان ندارد که تریدری معاملهی با ضرر نداشته باشد تقریبا تمام تریدرها ضرر کرده اند برای جلوگیری از دراودان و از بین نرفتن سرمایه تان، باید مدیریت سرمایه داشته باشید.
دیدگاه شما