شکست روند صعودی و نزولی
در این مطلب میخوانید چگونه از حمایت و مقاومت استفاده کنید تا بتوانید تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.
به زبان ساده، محدوده حمایت (Support) جایی است که قیمت یک دارایی از آن محدوده تمایل به رشد دارد و محدوده مقاومت (Resistance) جایی است که قیمت در آن محدوده تمایل به افت دارد.
اما پیش از اقدام به معامله براساس این مناطق در یک نمودار، معاملهگران باید اطلاعاتی بیش از تعاریف ساده در مورد حمایت و مقاومت داشته باشند.
برای استفاده موثر از حمایت و مقاومت، ابتدا باید بدانید قیمت یک دارایی چگونه تغییر پیدا میکند، تا بتوانید حمایت و مقاومت را در آن چارچوب تفسیر کنید.
همچنین باید آگاه باشید که انواع متفاوتی از حمایت و مقاومت وجود دارند:
- مینور یا کوچک (Minor)
- ماژور یا بزرگ (Major/Strong).
سطوح حمایت یا مقاومت جزئی یا مینور، توانایی پایینی در برابر فشار عرضه یا تقاضا دارند، درحالیکه در سطوح قوی یا ماژور، معمولا قیمت در تلاش اول نمیتواند آن سطح حمایت یا مقاومت را بشکند و با چندین تلاش ممکن است آن سطح شکسته شود.
استفاده از خطوط روند (TRENDLINES)
خطوط روند خطوط افقی یا زاویهداری هستند که حمایت و مقاومت را برجسته میکنند. اگر قیمتی در دو موقعیت مختلف پشت سر هم در یک محدوده قیمت ثابت متوقف شده و در جهت عکس حرکت کند، خطی افقی ترسیم میشود تا نشان داده شود که بازار در حال تلاش برای عبور از آن محدوده است.
در روند صعودی، قیمت سقفها و کفهای بالاتر ایجاد میکند و در روند نزولی، قیمت کفها و سقفهای پایینتر از قبل ایجاد میکند.
سقفها و کفها را در یک روند به یکدیگر متصل کنید. سپس آن خط را به سمت راست ادامه دهید تا ببینید حمایت یا مقاومت بالقوه قیمت در آینده کجا خواهد بود.
این خطوط ساده، روندها، دامنههای قیمت، و سایر الگوهای نموداری را مشخص خواهند کرد. خطوط روند میتوانند به معاملهگران به صورت تصویری نشان دهند که بازار در حال حاضر در چه مسیری حرکت میکند و در آینده چه خواهد شد.
سطوح حمایت و مقاومت جزئی و عمده
سطوح حمایت و مقاومت جزئی قدرت کمی در برابر فشار عرضه و تقاضا دارند و معمولا به راحتی شکسته میشوند.
به عنوان مثال، اگر روند قیمت به سمت پایین است، ابتدا یک کف ایجاد میکند، سپس باز میگردد و بعد دوباره شروع به افت میکند.
آن کف را میتوان محدوده حمایت جزئی دانست زیرا قیمت متوقف نشد و از آن سطح بازگشت کرد. اما از آنجا که روند نزولی است، احتمالا قیمت در نهایت از آن سطح حمایت جزئی بدون هیچ مشکلی به پایین افت خواهد کرد.
مناطق حمایت یا مقاومت جزئی، بینشهایی برای تحلیل و یافتن فرصتهای معاملاتی بالقوه در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
در مثال بالا، اگر قیمت از سطح حمایت جزئی پایینتر برود متوجه میشویم که روند نزولی هنوز ادامه دارد.
اما اگر قیمت در کف یا نزدیک به کف قبلی متوقف شده و بازگشت کند، در این صورت احتمالا یک محدوده رنج (Range محدودهای که قیمت در آن روند خاصی ندارد و در یک محدوده خاص نوسان میکند) در حال شکلگیری است.
اگر قیمت متوقف شده و بالاتر از کف قبلی برود، در این صورت کف بالاتری خواهیم داشت و این نشانگر تغییر احتمالی روند از نزولی به صعودی است.
مناطق حمایت و مقاومت قوی (Major)، سطوحی از قیمت هستند که اخیرا باعث بازگشت روند شدهاند. اگر قیمت در حال صعود بود و سپس دچار روند نزولی شد، قیمتی که در آن روند معکوس شده و بازگشته، سطح مقاومت قوی است. جایی که روند نزولی پایان می پذیرد و روند صعودی آغاز میشود سطح حمایت قوی است.
هنگامی که قیمت به محدوده حمایت یا مقاومت قوی برمیگردد، اغلب در شکست آن ناکام میماند.
به عنوان مثال، اگر قیمت تا یک سطح حمایت قوی نزول کند، اغلب از آن به سمت بالا بازگشت میکند. روند قیمت ممکن است در نهایت آن سطح حمایت یا مقاومت را بشکند اما پیش از شکست آن سطح، معمولا چندبار به سطح برخورد کرده و بازمیگردد.
معامله براساس حمایت و مقاومت
روش اولیه معامله با استفاده از حمایت و مقاومت، ورود به معامله خرید در نزدیک به سطح حمایت در روندهای صعودی یا بخشهایی از محدوده رنج یا الگوهای نموداری است که قیمتها به سمت بالا حرکت میکنند.
همچنین فروش باید نزدیک به مقاومت در روندهای نزولی یا بخشهایی از محدوده رنج یا الگوهای نموداری باشد که قیمتها به سمت پایین حرکت میکنند.
این کار به مشخصکردن روندی طولانیمدت کمک میکند، حتی به هنگام معامله براساس محدوده رنج یا الگوی نموداری.
روند مسیر مناسب برای معامله را نشان میدهد. به عنوان مثال، اگر روند نزولی باشد اما بعد یک محدوده رنج ایجاد شود، ترجیح بر فروش در مقاومت محدوده رنج است به جای خرید در حمایت آن محدوده رنج.
روند نزولی به ما نشان میدهد که فروش، احتمالا سود بیشتری نسبت به خرید کردن به همراه خواهد داشت (در بازارهایی که امکان فروش استقراضی یا Short selling وجود دارد). اگر روند صعودی باشد و سپس یک الگوی مثلثی شکل بگیرد، خرید نزدیک به حمایت الگوی مثلثی بهتر است.
خرید نزدیک به حمایت و فروش نزدیک به مقاومت میتواند نتیجهبخش باشد اما هیچ تضمینی نیست که حمایت یا مقاومت حفظ شوند. بنابراین، پیش از هرگونه اقدام معاملاتی از اینکه بازار هنوز به این محدوده توجه میکند بیشتر مطمئن شوید.
به هنگام خریدِ نزدیک به حمایت، منتظر تثبیت قیمت در محدوده حمایت باشید و سپس هنگامی که قیمت از سقف آن محدوده کوچک بالاتر رفت خرید کنید.
هنگامی که قیمت اینگونه رفتار میکند، به ما نشان میدهد که روند قیمت هنوز به محدوده حمایت توجه دارد و قیمت در حال شروع به بازگشت و بالاتر رفتن از حمایت است.
همین مفهوم به فروش در مقاومت نیز اعمال میشود. منتظر تثبیت قیمت در نزدیک به محدوده مقاومت بمانید، سپس به هنگام پایین رفتن قیمت از کفِ محدودهی کوچک، فروش را انجام دهید.
به هنگام خرید کردن، حد ضرر را پایینتر از حمایت و به هنگام Short کردن، حد ضرر را بالاتر از مقاومت در نظر بگیرید.
اگر منتظر تثبیت قیمت هستید، به هنگام خرید، حد ضرر را پایینتر از محدوده تثبیت قیمت در نظر بگیرید. به هنگام Short کردن، حد ضرر را بالاتر از محدوده تثبیت قیمت قرار دهید.
هنگام ورود به یک معامله، برای یک خروج سودآور، قیمت هدف در نظر داشته باشید. اگر نزدیک به حمایت خرید میکنید، درست پیش از اینکه قیمت به مقاومت قوی برسد از معامله خارج شوید.
اگر در مقاومت Short میکنید، پیش از اینکه قیمت به حمایت قوی برسد خارج شوید. همچنین میتوانید در سطوح حمایت و مقاومت جزئی خارج شوید. به عنوان مثال، اگر در حمایت و در کانالی با روند صعودی خرید میکنید، در بالای کانال فروش داشته باشید.
در برخی موارد ممکن است به جای اینکه قیمت از حمایت یا مقاومت برگردد، فراتر از آن رشد یا افت کند. درصورتیکه صبر کنید به جای فروش در حمایت/مقاومت جزئی، شکست مقاومت یا حمایت اتفاق بیفتد ممکن است بتوانید سود بیشتری به دست آورید.
به عنوان مثال، اگر نزدیک به حمایت در الگوی مثلث درون روند صعودی بزرگتر خرید میکنید، معامله را تا زمانیکه مقاومت الگوی مثلث شکسته میشود نگاه دارید و با روند صعودی همراه شوید.
همچنین حمایت قدیمی میتواند بدل به سطح مقاومت جدید شود و بالعکس. این مسئله همیشه صادق نیست اما در برخی شرایط خاص، خوب کار میکند.
شکستهای ناقص
قیمت داراییها اغلب از آنچه انتظار داریم اندکی فراتر میروند.
این مسئله همیشه اتفاق نمیافتد، اما وقتی اتفاق بیفتد شکست ناقص نامیده (False breakout) میشود.
اگر تحلیل ما نشان دهد که سطح حمایتی در 10000 ریال وجود دارد، ممکن است قیمت از 10000 ریال عبور کرده و پایینتر رود و به عنوان مثال به 9995 یا 9990 ریال برسد، و سپس افزایش پیدا کند.
حمایت و مقاومت محدوده هستند و نه قیمتی دقیق.
وقتی بطور مثال گفته میشود حمایت روی 10000 ریال است، انتظار نداشته باشید دقیقا قیمت از 10000 ریال برگردد. قیمت معمولا از محدوده حمایت و مقاومت اندکی پایینتر و بالاتر میشود ولی شکست کامل حمایت یا مقاومت اتفاق نیفتاده است. احتمال توقف در قیمتی دقیقا مشابه قیمت قبل نامتحمل است.
شکستهای ناقص فرصتهای معاملاتی عالی هستند.
یک استراتژی این است که منتظر یک شکست ناقص بمانید و تنها پس از اتفاق افتادن این شکست وارد بازار شوید. به عنوان مثال، اگر روند صعودی است و قیمت در حال بازگشت به سمت حمایت است، اجازه بدهید قیمت زیر حمایت شکسته شود و سپس هنگامی که قیمت شروع به بازگشت بالاتر از حمایت کرد خرید کنید.
به همین ترتیب، اگر روند نزولی است و قیمت در حال بازگشت به سمت مقاومت است، اجازه بدهید قیمت بالای مقاومت شکسته شود و سپس هنگامی که قیمت شروع به افت زیر مقاومت کرد دست به معامله Short بزنید.
نکته منفی این روش این است که شکست ناقص همیشه اتفاق نمیافتد.
انتظار برای شکست ناقص ممکن است باعث از دست رفتن شانسهای خوب معاملاتی شود. بنابراین، معمولا بهتر است از فرصتهای معاملاتی پیش آمده استفاده کنید. اگر توانستید در این بین یک معامله حاصل از شکست ناقص به دست آورید، این یک امتیاز ویژه است.
از آنجا که شکستهای ناقص گاهی اتفاق میافتند، حد ضرر را باید اندکی دورتر از حمایت یا مقاومت در نظر گرفت تا شکست ناقص نتواند به حدضرر شما را فعال کند.
تطبیق تصمیمات معاملاتی با سطوح جدید حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت پویا هستند و از این رو تصمیمات معاملاتی شما براساس آنها نیز باید پویا باشند.
در یک روند صعودی، آخرین کف و آخرین سقف اهمیت دارند.
اگر قیمت کف پایینتر ایجاد کند به معنای تغییر بالقوه در روند است و اگر قیمت سقف جدید ایجاد کند میتواند نشان از استمرار روند صعودی باشد.
توجه خود را روی سطوح حمایت و مقاومتی که اکنون اهمیت دارند متمرکز کنید. روندها اغلب در محدودههای قوی دچار مشکل میشوند. آنها ممکن است سرانجام از آن محدوده قوی عبور کنند، اما این امر مستلزم تلاشهای متعدد و صرف زمان است.
روی نمودار خود سطوح حمایت و مقاومت عمده را علامت بزنید، زیرا در صورت نزدیک شدن قیمت به آن محدودهها این سطوح ممکن است دوباره مهم شوند. تنها زمانی که دیگر اهمیتی ندارند آنها را پاک کنید، مثلا، اگر قیمت یک محدوده حمایت یا مقاومت قوی را شکسته و بدون مشکل در حال عبور از آن است.
همچنین سطوح حمایت و مقاومت جزئی فعلی و مهم را روی نمودار علامت بزنید.
این مسئله میتواند به شما برای تحلیل روندها، محدودههای رنج، و الگوهای نموداری جاری کمک کند.
با شکلگیری محدودههای جدید حمایت و مقاومت، سطوح جزئی حمایت و مقاومت نیز خیلی زود اهمیت خود را از دست میدهند. به رسم محدودههای جدید حمایت و مقاومت ادامه دهید و خطوط حمایت و مقاومتی که به علت عبور قیمت از آنها دیگر اهمیتی ندارند را پاک کنید.
اگر روی نمودارهای خیلی کوتاهمدت مانند چنددقیقه معامله میکنید، حمایتها و مقاومتهای روی نمودارهای بلندمدتتر ممکن است مهم باشند ولی نباید بیش از حد به آنها توجه کنید.
اگر اطلاعات بیش از اندازهای وارد ذهنتان شود کار را برای خود دشوار میکنید.
به آنچه که اکنون در جریان است توجه داشته باشید و سطوح حمایت و مقاومت امروز را حین شکلگیری مشخص کنید.
معامله بر اساس حمایت و مقاومت احتیاج به تمرین زیاد دارد.
روی جدا کردن روندها، محدودههای رنج، الگوهای نموداری، حمایت و مقاومت روی یک نرمافزار تحلیل تکنیکال تمرین کنید. سپس روی تعیین هدف و حد ضرر معاملات خود تمرین داشته باشید.
تنها هنگامی که روش معاملاتیتان را تست کردید و سودآور بود، با پول واقعی وارد معامله شوید.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روشها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد.
در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.
روند (Trend) چیست؟
یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین میکنند. روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته میشوند.
انواع مختلف روند
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:
روند صعودی (Uptrend)
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.
روند نزولی (Downtrend)
خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. بهعنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.
روند جانبی (Sideways trend)
خط روند جانبی زمانی شکل میگیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معاملهگران حرفهای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.
نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار
یکی از راههایی که یک تحلیل گر میتواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.
شما از این روشهای ترسیم میتوان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.
ترسیم خط روند صعودی
خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل میکند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل میکند و نشان میدهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی
خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکند و نشان میدهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند باقی میمانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست بالای خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
آشنایی با تحلیل روند
تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط روندها است. تحلیل روند از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند. تحلیل روند سعی میکند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشاندهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.
تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایهگذاران میشود. بررسی یک روند با کمک دادههای تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معاملهگران پیش بینی میکند.
ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که میتوان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.
استراتژیهای معاملاتی با خطوط روند
اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کردهایم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده میکنند نگاه کنیم.
شاخص معاملات MACD
شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا میکند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معاملهگر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید میشوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی میگیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر بگیرند.
معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از شکست روند صعودی و نزولی تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا میکند.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین میکند. RSI به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
نشانگر ADX
اندیکاتور ADX به معامله گران کمک میکند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معاملهگران را قادر میسازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان میدهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.
روندها تمام داستان را بازگو نمیکنند!
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روندها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازهای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام میشود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار میتواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران نخواهد بود و میبایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.
خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال
استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنالهای بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.
روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.
نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال میکنند. روندها از قلهها و نزولها در طول زمان تشکیل شدهاند، که به فرد امکان میدهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.
الگوی مثلث و آموزش پترن مثلث در بورس
الگوی مثلث از جمله الگوهای متداول هست که معمولا وقتی قیمت در یک محدوده رنج یا خنثی حرکت می کند، در نمودار ظاهر می شود.
در این الگوها ، قیمت در امواج کوتاه و کوتاهتر حرکت می کند. مثلثها علامت آن است که نوسانات بازار رو به کاهش است.
آنها همچنین به عنوان یک مرحله اصلاحی در بازار در نظر گرفته می شوند و معمولاً پس از مرحله ای از روند نزولی شدید یا حرکت صعودی شدید به وجود می آیند.
در بازار معمولاً بعد از یک حرکت قوی، قیمت نیاز به استراحت پیدا میکند و پترن های مثلث تفرجگاه خوبی برای قیمت هستند.
آنچه در این مقاله خواهید خواند
نحوه شناسایی الگوهای مثلث
یکی از راه های شناسایی الگوهای مثلث ، ترسیم خطوط روند با استفاده از نقاط حمایت و مقاومت هایی که که با داشتن شیب نزولی، به سمت هم حرکت میکنند.
این نقاط حمایت و مقاومتی در حال همگرا (به سمت یکدیگر) هستند. قیمت در بین این دو خط بالا و پایین حرکت می کند.
انواع مثلث ها
به طور معمول ، مثلث ها به سه دسته تقسیم می شوند، مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن.
علاوه بر این، الگوهای گوه نیز می توانند در دسته ی الگوهای مثلث جای بگیرند ، البته با کمی تغییر.
در گوه ها هر دو خط روند در یک جهت هستند، یعنی یا سمت بالا را نشان می دهند و یا به سمت پایین متمایل هستند.
دقیقا مثل الگوی مثلث، ارتفاع قله ها و دره ها، در بین این دو خط ، رفته رفته شکست روند صعودی و نزولی شکست روند صعودی و نزولی کمتر می شود.
الگوی مثلث صعودی
توسط ترسیم یک خط افقی(خط مقاومت) در بالای نقاط (های) و سپس ترسیم یک خط افقی شیبدار به سمت بالا(خط حمایت) در زیر نقاط(لو) قابل مشاهده است.
در این مثلث، قیمت هر بار که به سطح مقاومت می رسد ، فروشندگان ظاهر می شوند و قیمت را به سمت پایین می کشند.
با این حال ، در ادامه و با تکرار این مورد، ارتفاع دره ها شکست روند صعودی و نزولی شکست روند صعودی و نزولی هر بار کاهش می یابد، و مثلث کاملا رو به بالا شکل می گیرد ، به همین دلیل این مثلث ، صعودی نامیده می شود.
در این الگو خریداران می توانند کنترل بازار را در دست بگیرند، اما به تدریج و نه قاطعانه، در این نوع بازار، عاقلانه این است که منتظر تشکیل موقعیت طولانی این الگو باشیم، هرچند به یک تایید سیگنال هم نیاز داریم.
الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی ، اغلب پس از یک روند نزولی ظاهر می شود ، این الگو با ترسیم یک خط افقی(خط حمایت) در پایین نقاط (لو) و سپس ترسیم یک خط افقی شیبدار به سمت پایین(خط مقاومت) در بالای نقاط(های) قابل مشاهده است.
در این مثلث ، قیمت هربار که به سطح حمایت می رسد خریداران ظاهر می شوند و قیمت را به سمت بالا می کشند.
با این حال ، در ادامه و با تکرار این مورد ، ارتفاع قله ها هر بار کاهش می یابد و مثلث رو به پایین شکل می گیرد.
به همین دلیل این الگو را الگوی مثلث نزولی می نامند.
این الگو نشان می دهد که علاقه به فروش نسبت به خرید بیشتر است ، در این بازار ، موقعیت کوتاه باید مورد توجه قرار گیرد.
هرچند این الگو به خودی خود نمی تواند برای ورود به معامله کافی باشد و باید به آن یک تایید سیگنال هم اضافه کرد.
نمودار بالا مثلث نزولی را نشان می دهد ، این نمودار نفت برنت است.
همانطور که می بینید ، قیمت چندین بار سعی کرده خط پایین را زیر پا بگذارد(خط حمایت) اما نتوانسته این کار را انجام دهد.
همچنین فروشندگان موفق شده اند از قدرت بالا رفتن قیمت بکاهند وقیمت را در حالت آماده باش نگه دارند.
تا اینکه سرانجام پس از شکست خط روند ، قیمت روند صعودی خود را ادامه داد و تا سطوح بالای قیمت ، یعنی 85 دلار در هر بشکه رسید.
در الگوی بعدی شما مثلث متقارن را تماشا می کنید.
الگوی مثلث متقارن
در مثلث متقارن ، به نظر می رسد نبرد بین خرس و گاو یکنواخت است و هیچ طرفی قادر به پیروزی نیست.
هر بار که قیمت پایین می آید خریداران وارد عمل می شوند و هر بار که قیمت بالا می رود، فروشندگان واکنش نشان می دهند.
در نتیجه قیمت بین این دو خط همگرا ، که بر روی نقاط ، های و لو ترسیم کرده ایم ، فشرده می شود.
این الگوی حرکت قیمت می تواند روند صعودی یا نزولی را دنبال کند ، اغلب معامله گران ، این مثلث را به عنوان الگوی ادامه روند در نظر می گیرند.
یعنی آن ها انتظار دارند بعد از اتمام مثلث ، روند قبل از تشکیل الگو ادامه یابد.
در نمودار بالا که مربوط به چارت برنت است ، شما یک مثال خوب از مثلث متقارن را مشاهده می کنید.
یک مثلث در بازه زمانی 4 ساعته تشکیل شده است ، قیمت همچنان پایین می رود تا اینکه از مثلث خارج می شود .
دو خط شیبدار (یکی به سمت پایین ، یکی به سمت بالا) سرانجام در یک نقطه به هم می رسند و الگوی مثلث متقارن را به خوبی تشکیل می دهند.
در هر سه مثلث ذکر شده در بالا ، تغییرات بیان گر یک چیز هستند.
به طور معمول در یک مثلث قیمت باید حداقل دوبار خط حمایت و مقاومت را لمس کند ، این یک گام مهم برای اطمینان از ترسیم خطوط است.
الگو گوه به عنوان تنوعی از مثلث ها
همانطور که اشاره شد ، غیر از سه مثلث ذکر شده ، گوه ها نیز می توانند در دسته مثلث ها و یا مشابه آن ها قرار بگیرند.
گوه ها می توانند هم صعودی باشند و هم نزولی، آن ها زمانی شکل می گیرند که هر دو خط ما که بر روی نقاط، های و لو رسم کرده ایم.
هر دو در یک سمت حرکت کنند، مثلا رو به بالا و در حال پیمانکاری، در چنین حالتی الگو را گوه صعودی می نامند.
هنگامی که خط روند بالا و خط روند پایین ، هر دو ، سمت پایین را نشان دهند ، دامنه حرکت در حال انقباض است و آن را گوه نزولی می نامند.
استراتژی معامله با الگوهای مثلث
با توجه به اینکه مثلث ها مناطقی برای ادغام قیمت در نظر گرفته می شوند ، معامله گران معمولا منتظرند تا قیمت از الگوی مثلث خارج شود.
سپس وارد معامله شوند ، این شکست خط روند نشان می دهد یکی از دو گروه فروشندگان و خریداران بالاخره موفق به غلبه بر دیگری شده اند.
صرف نظر از این که الگو شکست روند صعودی و نزولی مثلث است یا گوه ، معامله با آن تقریبا یکسان است ، اولین قدم قبل از ورود به معامله ، تایید این الگوست.
خطوط حمایت و مقاومتی که ترسیم کرده ایم باید معنی دار باشند ، برای تایید این کار باید دید هر کدام از این خطوط حداقل سه بار قیمت آن را لمس کرده باشد.
مرحله بعد ، قرار دادن سفارش ورود محدود ، در بالا و یا زیر هر دو خط روند است ، این خطر در اینجا وجود دارد که شما ممکن است گرفتار یک شکست جدی شوید.
پترن مثلث، ادامه روند یا معکوس؟
معمولا معامله گران انتظار دارند که بازار پس از تشکیل این الگوهای اصلاحی ، روند خود را ادامه دهند ، با این حال این اتفاق همیشه طبق انتظار آن ها پیش نمی رود.
مثلث ها می توانند در مواقع خاص ، روند معکوس را در پیش بگیرند ، برای مشخص کردن این که الگو ، معکوس است یا ادامه روند ، باید امواج الیوت را به کار گرفت.
استفاده از الیوت در پترن ها
با توجه به ابتدایی ترین شکل نظریه ی امواج الیوت ، هرگاه قیمت در توالی موج حرکت می کند ، مثلث ها اغلب در موج دوم یا چهارم ظاهر می شوند.
در نظریه امواج الیوت ، هر دو موج دوم و چهارم الگوهای اصلاحی هستند.
امواج اول ، سوم و پنجم ، امواج تکانشی(ضربه ای) هستند که در آن قیمت به شدت در یک جهت حرکت می کند.
در امواج ضربه ای، بازار بسیار یک طرفه است، در حالی که در موج های اصلاحی، بازار دو طرفه است.
به عبارت دیگر ، اگر مثلث در دامنه ی موج دوم یا چهارم نشان داده شود، احتمالا الگو ادامه ی روند است،.
اگر در موج پنجم نشان داده شود، احتمالا الگو معکوس است ، موج پنجم معمولا تکانشی است.
گاهی اوقات یک الگوی اصلاحی در آن ظاهر می شود و تایید می کند که این یک الگوی معکوس است ، و به احتمال زیاد قیمت می تواند حرکت های قبلی یا حداقل درصدی از آن حرکت ها را به عقب برگرداند.
در چنین حالتی که یک مثلث الگوی معکوس است، به طور معمول در انتهای روند صعودی و یا نزولی قرار می گیرد ، در روند صعودی ، اغلب به عنوان گوه ی صعودی ، و در روند نزولی اغلب به عنوان گوه نزولی ظاهر می شود.
معامله گران این کار را عاقلانه می دانند که قبل از اقدام به معامله ، پیشبرد معاملات را بررسی کنند.
آن ها این کار را با قرار دادن سفارش توقف ، در زیر یک یا هر دو خط روند ، بعد از ورود به معامله انجام می دهند ، که می تواند یک استراتژی خوب محسوب شود.
استفاده از مثلث به عنوان راهنمایی برای حد ضرر
معامله گران با تجربه معمولا منتظرند که قیمت به عنوان تایید یک سیگنال از هر طرف مثلث خارج شود.
آن ها در صورت وارد شدن به پوزیشن خرید می توانند حد ضرر خود را در پایین مثلث قرار دهند و در صورت ایجاد پوزیشن فروش می توانند حد ضرر خود را در بالای مثلث قرار دهند.
شکست خطوط مثلث
تمام حرکاتی که بعد از خروج قیمت از مثلث صورت می گیرد ، می تواند شکست روند قیمت محسوب شود.
اگر چه ممکن است منتظر بمانید تا برای ورود به معامله ، مثلث تشکیل شود .
اما این انتظار ممکن است همیشه نتایج مطلوبی نداشته باشد ، مثلث عمدتا از خطوط حمایت و مقاومت تشکیل می شود که سرانجام فقط در بعضی از نقاط برآورده می شود.
در نتیجه ، قیمت در بعضی اوقات از مثلث خارج می شود و ممکن است این یک شکست خط روند مهم و تعیین کننده نباشد.
این می تواند برای افرادی که معاملات خود را با حجم بالا انجام می دهند خطرناک باشد.
آن ها باید آگاه باشند و بین یک شکست روند قاطع و شکست روند نادرست ، تمایز قائل شوند.
معامله گران می توانند با بررسی اندیکاتور ها از قبیل اندیکاتور حجم (valium) مشخص کنند ، که شکست خط روند تعیین کننده است یا نه.
آن ها باید در اندیکاتور حجم به این نتیجه برسند که یک طرف معامله گران بر دیگری غالب شده است.
انجام معامله با الگوی مثلث
معامله گران می توانند به جای اینکه منتظر یک برک اوت باشند ، معامله در مثلث را انتخاب کنند ، با این حال این استراتژی هم می تواند خطرناک باشد، حتی خطرناک تر از استراتژی شکست روند.
در این استراتژی تریدر منتظر قیمت می ماند تا یکی از خطوط روند را بشکند و وارد معامله شود.
معامله گر ، با عبور قیمت از خط روند پایین ، می تواند وارد معامله فروش شود و با عبور قیمت از خط روند بالا می تواند به معامله خرید وارد شود.
در این استراتژی ، حد ضرر به این صورت است که در معامله خرید ، زیر روند نزولی ، و در معامله فروش بالای روند صعودی، قرار داده می شود.
ریسک کار کجاست؟
ریسک این استراتژی جایی است که روند شکسته می شود. یعنی جایی که قیمت از مثلث بیرون می رود.
حال اگر قیمت پس از فعال کردن پوزیشن شما دوباره در مسیر مثلث حرکت کند ، می تواند معامله به ضرر ختم شود.
در این نوع استراتژی، بهترین کار این است که معامله گر تمرکز خود را بر روی بازه های زمانی بالاتر بگذارد.
به عنوان مثال: آن ها می توانند یک الگوی مثلثی را در نمودار یک روزه تشخیص دهند و منتظر بمانند تا قیمت در همان بازه زمانی ، یکی از خطوط روند را بشکند.
سپس تریدر می تواند از چهارچوب زمانی کمتر ، مانند چهار ساعته یا یک ساعته استفاده کند.
به محض تایید یک سیگنال ، در یک نقطه ورود خوب ، معامله خود را انجام دهد ، این می تواند خطرات را تا حد زیادی کاهش دهد.
زیرا بازه های زمانی بالاتر می توانند سیگنال های بهتر و مطمئن تری ارائه دهند.
نتیجه
الگوهای مثلث در بازار ، پس از ظاهر شدن تغییرات زیادی را باخود به همراه دارند.
در اصل آن ها دوره ای را نشان می دهند که طی آن بازار غیر قابل پیش بینی و در حال استراحت است.
در مثلث خریداران و فروشندگان سعی می کنند سطح قیمت را به نفع خود حرکت دهند ، اما هیچ کس واقعا نمی تواند بر بازار حاکم شود.
معاملات در مثلث دشوار نیست ، اما ترسیم صحیح خطوط روند بسیار مهم است و باید معنی دار باشند.
این کار با اطمینان از لمس کردن قیمت به طور مداوم نسبت به آن ها انجام می شود.
حصول اطمینان از ترسیم خطوط روند گامی مهم است ، زیرا ترسیم نادرست آن ها می تواند به اشتباهاتی بزرگ منجر شود.
پس از ترسیم دقیق خط روند ، معامله گران می توانند در ایجاد استراتژی به آن ها اعتماد کنند.
عمدتا دو نوع استراتژی وجود دارد:
نوع اول ، انتظار برای شروع روند پس از خارج شدن شکست روند صعودی و نزولی از مثلث
نوع دوم ، سوار شدن به یکی از امواج داخل مثلث
عجول نباشید
هردو استراتژی خطرات خاص خود را به همراه دارد ، برای کاهش خطرات ، از تصمیم گیری عجولانه ، در مورد در دست گرفتن قیمت ، توسط یک گروه از معامله گران ، دوری کنید.
علاوه بر این فقط به استراتژی الگوی مثلث اکتفا نکنید و به دنبال تایید سیگنال دیگری نیز باشید.
در آخر ، مراقب شکست روند های دروغین باشید و حتما به بازه های زمانی بالا بیشتر توجه کنید.
علاوه بر موارد فوق ، برای حفظ سرمایه ی خود ، مدیریت صحیح پول را فراموش نکنید و اطمینان حاصل کنید حجم ورودی ، که برای معاملات خود انتخاب می کنید.
با توانایی شما در تحمل خطرات ، سازگار باشد ، در غیر این صورت سرمایه ی شما از بین خواهد رفت.
قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.
استراتژی شکست جعلی نوار داخلی
الگو های جعلی را می توان در بازار های روند دار، بازارهای خنثی یا حتی خلاف روند سطوح کلیدی نمودار، معامله کرد. شکست های کاذب زیادی در بازارهای مالی وجود دارد، بنابراین یادگیری معامله با الگوی جعلی بسیار مهم است، زیرا می تواند به شما کمک کند با استفاده از این شکست های کاذب سود کسب کنید، نه اینکه مانند بسیاری از معامله گران قربانی آنها شوید.
الگوی جعلی (شکست جعلی نوار داخل)
«شکست جعلی از یک الگوی نوار داخلی» بهترین شکل توصیف الگوی جعلی (Fakey pattern) است. الگوی جعلی همیشه با یک الگوی نوار داخلی شروع می شود. هنگامی که قیمت ابتدا از الگوی نوار داخلی خارج می شود به سرعت بازمی گردد و یک شکست کاذب ایجاد می کند، و در محدوده نوار مادر یا نوار داخلی بسته می شود، در این صورت یک الگوی جعلی داریم.
بنابراین، این فرمول را در نظر بگیرید: نوار داخلی + شکست کاذب = الگوی جعلی.
یک الگوی جعلی می تواند یک پین بار را به عنوان نوار شکست کاذب داشته باشد یا نداشته باشد. نوار شکست کاذب نیز ممکن است یک الگوی دو نواری باشد که در آن اولین نوار خارج از محدوده نوار داخلی یا نوار مادر بسته می شود و سپس نوار بعدی، شکست کاذب را با بسته شدن در محدوده نوار مادر و (یا) نوار داخلی تکمیل می کند.
الگوی های جعلی یک استراتژی معاملاتی پرایس اکشن (price action) بسیار موثر هستند زیرا می توانند به ما کمک کنند استاپ هانتینگ را به وسیله «نهنگ ها» شناسایی کنیم و همچنین در مورد حرکت آتی قیمت به ما سرنخ می دهند. یادگیری نحوه معامله الگوی جعلی چیزی است که هر معامله گر پرایس اکشنی باید آن را جدی بگیرد، زیرا این استراتژی ابزار مهمی برای استفاده از روش معاملاتی پرایس اکشن است.
در اینجا چند نمونه متفاوت از الگوهای جعلی برای شناسایی استراتژی پرایس اکشن مشاهده می کنیم.
توجه داشته باشید، در الگوهای جعلی مختلف نمودار بالا، همیشه ابتدا یک الگوی نوار داخلی تشکیل می شود و به دنبال آن شکست کاذب نوار داخلی وجود دارد. الگوهای جعلی میتوانند متفاوت از نمونههای بالا باشند، اما چهار مثال بالا رایجترین انواع استراتژیهای معاملاتی جعلی را نشان میدهند که در نمودارها با آنها مواجه خواهید شد.
چگونه با الگوی جعلی معامله کنیم
الگو های جعلی را می توان در بازار های روند دار، بازارهای خنثی یا حتی خلاف روند سطوح کلیدی نمودار، معامله کرد. شکست های کاذب زیادی در بازارهای مالی وجود دارد، بنابراین یادگیری معامله با الگوی جعلی بسیار مهم است، زیرا می تواند به شما کمک کند با استفاده از این شکست های کاذب سود کسب کنید، نه اینکه مانند بسیاری از معامله گران قربانی آنها شوید.
رایج ترین ورودی های سیگنال جعلی شامل موارد زیر است:
- پس از شکست کاذب اولیه، به عنوان شکست قیمت از نوار داخلی یا نوار مادر، در سقف قیمتی یا کف قیمتی ورود کنید. این می تواند یک سفارش ورود استاپ یا ورود در بازار باشد.
- اگر الگوی جعلی حاوی نوار پین باشد، می توانید از ورودی معاملاتی نوار پین استفاده کنید.
به نمونه های مختلفی از سیگنال های معاملاتی جعلی در شرایط مختلف بازار، نگاهی بی اندازید.
معامله الگوهای جعلی در بازار رونددار
نمودار زیر، نمونهی خوبی از سیگنال خرید جعلی همراه با نوار پین به عنوان نوار شکست کاذب را در یک بازار رونددار نمایش می دهد. توجه داشته باشید که در واقع در ساختار نوار مادر این سیگنال، سه نوار داخلی وجود دارد. این روند نسبتاً رایج است، و حتی گاهی اوقات میتوانید قبل از رخ دادن نوار کاذب یا جعلی، چهار نوار داخلی را در یک نوار مادر مشاهده کنید.
نمودار بعدی، نمونه خوب دیگری از معامله با الگوی جعلی در بازار رونددار را به ما نشان می دهد. قبل از شکل گیری این الگوی جعلی یک روند صعودی واضح وجود داشت. توجه داشته باشید که این الگوی جعلی خاص همراه با شکست کاذب دو نواری بود، به این معنی که به جای یک نوار شکست کاذب، شکست کاذب روی دو نوار متوالی رخ داد. این یکی دیگر از شکلهای رایج سیگنال جعلی است که باید هنگام تحلیل و معامله بازارها مراقب آن باشید:
معامله الگوی جعلی در برابر روند از سطوح نمودار کلیدی
در مرحله بعد، نمونه ای از الگوی جعلی روند مخالف را مشاهده می کنیم. به این معنی که یک الگوی جعلی نشان دهنده حرکت احتمالی قیمت در برابر روند یا شتاب نمودار روزانه اخیر یا کوتاه مدت است. در این مورد، یک سیگنالِ خرید جعلی صعودی بود که در سطح حمایت کلیدی، پس از یک حرکت نزولی شکل گرفت. از آنجایی که این سیگنال جعلی بسیار خوب و واضح بود (به خوبی تعریف شده بود) و تلاقی سطح حمایت کلیدی را در زیر خود داشت، این روند، یک الگوی جعلی روند مخالف بود که ارزش آن را داشت:
در اینجا نمونهی دیگری از الگوی جعلی روند مخالف را مشاهده می کنیم. این بار یک سیگنال فروش جعلی نزولی از سطح مقاومت بود. توجه داشته باشید که بازار دقیقاً قبل از تشکیل این الگوی جعلی به وضوح در حال افزایش بود. سپس، زمانی که الگوی جعلی شکل گرفت، همچنین شکست کاذب را بالای سطح مقاومت بازار تشکیل داد و «فشار» بیشتری را به احتمال حرکت نزولی اضافه کرد. ما میتوانیم فروش چشمگیری که به دنبال این نمودار جعلی نزولی رخ داد را مشاهده کنیم:
استراتژی معاملاتی شکست کاذب
برای دانستن اینکه چه زمانی احتمال وقوع یک شکست کاذب وجود دارد، نظم و انضباط و کمی «احساس درونی» لازم است، و شما هرگز نمیتوانید «قطعاً» از وجود آن مطمئن باشید مگر تا زمانی که یکی از آنها شکل گرفته باشد. نکته مهم این است که بدانیم آنها چگونه هستند و چگونه آنها را معامله کنیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت…
الگوهای شکست کاذب
شکست های کاذب (False-breakouts) دقیقاً همان چیزی هستند که به نظر می رسند: شکستی که نتوانست فراتر از سطح ادامه یابد و منجر به شکست «کاذب» آن سطح شد. الگوهای شکست کاذب یکی از مهم ترین الگوهای معاملاتی پرایس اکشن (price action) هستند که باید یاد بگیرید، زیرا شکست های کاذب اغلب سرنخ بسیار قوی ای مبنی بر تغییر جهت قیمت یا بازگشت روند هستند. شکست کاذب یک سطح را میتوان بهعنوان «فریب» بازار در نظر گرفت، زیرا به نظر میرسد که قیمت شکسته میشود اما به سرعت بازمی گردد و همه کسانی را که طعمه آن را گرفتهاند فریب میدهد. اغلب غیر حرفه ای ها فریب آن را می خورند و وارد شکست «بدیهی» می شوند، اما افراد حرفه ای، بازار را به سمت دیگری سوق می دهند.
به عنوان یک معامله گر پرایس اکشن، باید یاد بگیرید که چگونه از شکست های کاذب به نفع خود استفاده کنید، نه اینکه قربانی آنها شوید.
در اینجا دو مثال واضح از شکست های کاذب، در بالا و پایین سطوح کلیدی آورده شده است. توجه داشته باشید که شکست های کاذب می توانند اشکال مختلفی داشته باشند. گاهی اوقات شکست کاذب با یک الگوی نوار پین یا یک الگوی جعلی به عنوان شکست کاذب رخ می دهد، و گاهی هم اینگونه نیست:
شکست کاذب اساساً یک حرکت «مخالف» در بازار است که آن دسته از معاملهگرانی که هیجانی برخورد می کنند را با ضرر از بازار «خارج» میکند.
به طور کلی، شکست کاذب به این دلیل اتفاق میافتد که معاملهگران غیرحرفه ای یا کسانی که «فعالیت کمتری» در بازار دارند، تنها زمانی به بازار ورود می کنند که «احساس امنیت» داشته باشند. این به این معنی است که آنها قصد دارند زمانی وارد شوند که بازار کاملاً در یک جهت گسترش یافته است (و البته تقریباً آماده بازگشت است) یا سعی می کنند خیلی زود یک شکست را از سطح حمایت یا مقاومت کلیدی «پیش بینی» کنند. معامله گران حرفه ای مراقب گام های اشتباه غیر حرفه ای ها هستند و نتیجه نهایی یک ورود بسیار خوب برای آنها با توقف محدود و پتانسیل پاداش بزرگ است.
برای دانستن اینکه چه زمانی احتمال وقوع یک شکست کاذب وجود دارد، نظم و انضباط و کمی «احساس درونی» لازم است، و شما هرگز نمیتوانید «قطعاً» از وجود آن مطمئن باشید مگر تا زمانی که یکی از آنها شکل گرفته باشد. نکته مهم این است که بدانیم آنها چگونه هستند و چگونه آنها را معامله کنیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت…
چگونه الگوهای شکست کاذب را معامله کنیم
شکست های کاذب در هر شرایطی از بازار رخ می دهند؛ بازار های رونددار، ثابت،مخالف روند. همانطور که در نمودار زیر می بینید، شاید بهترین راه، برای معامله آنها بررسی روند غالب نمودار روزانه باشد.
توجه داشته باشید، در نمودار زیر، یک روند نزولی واضح و چندین شکست کاذب به طرف بالا در روند داشتیم. هنگامی که یک شکست کاذب را می بینید که برخلاف روند غالب (مانند نمونه) است، که معمولاً سیگنال بسیار خوبی است که روند آماده از سرگیری است. معامله گران غیرحرفه ای تلاش می کنند که در یک روند نزولی، کف قیمت یا در یک روند صعودی، سقف قیمت را انتخاب کنند و این امر می تواند منجر به ایجاد شکست کاذب در برابر روند شود، مانند نمونه ای که در زیر مشاهده می کنیم. هر کدام از شکست های کاذب نمودار زیر را که مشاهده کنید، بنظر می رسد زمانی که معامله گران غیر حرفه ای تصور کرده اند روند نزولی تمام شده است شروع به خرید کرده اند، و در این هنگام معامله گران حرفه ای از این فرصت زودگذر در روند نزولی استفاده کرده و فرصت های فروش خود را در بازار ایجاد کرده اند. بنابراین روند نزولی از سر گرفته شده و تمام معامله گران غیر حرفه ای در بازار را مغلوب کرده اند.
نمودار زیر نمونه هایی از شکست های کاذب در یک بازار با روند نزولی را نشان می دهد. توجه داشته باشید که هر کدام منجر به از سرگیری روند شده اند…
در محدوده های معاملاتی، شکست های کاذب رایج هستند. زیرا معامله گران اغلب تلاش می کنند تا شکست در آن محدوده را انتخاب کنند اما قیمت معمولا بیشتر از آنچه که تصور می شود در دامنه محدوده باقی می ماند. آگاهی از اینکه شکست های کاذب در هنگامی که بازار در محدوده معاملاتی قرار می گیرد تا حدی رایج است، اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار یک معامله گر پرایس اکشن قرار می دهد.
معامله در یک بازار با دامنه محدود می تواند بسیار سودآور باشد زیرا می توانید در محدوده حمایت یا مقاومت منتظر سیگنال های پرایس اکشن باشید تا به سمت دیگر محدوده حرکت کند.
بهترین راه برای اطمینان از اینکه در یک شکست کاذب در محدوده معاملاتی گیر نمیکنید، این است که صبر کنید تا قیمت به مدت دو روز یا بیشتر خارج از محدوده بسته شود. اگر چنین شود، به احتمال زیاد محدوده بسته می شود و سپس قیمت مجدد رونددار می شود.
در نمودار زیر، میتوانیم ببینیم که چگونه یک معاملهگر پرایس اکشن میتواند از سیگنال نوار پین شکست کاذب برای معامله شکست کاذب یک محدوده معاملاتی استفاده کند. به نوار پین شکست کاذب در شکست روند صعودی و نزولی سطح مقاومت محدوده معاملاتی و همچنین به دو شکست کاذب در سطح حمایت محدوده معاملاتی توجه کنید. معاملهگران باتجربهتر همچنین میتوانند شکستهای کاذبی را معامله کنند که حاوی یک محرک پرایس اکشن مانند نوار پین نیستند. دو شکست کاذب سطح حمایت در نمودار زیر وجود دارد، که هر دوی آنها سیگنال خرید بالقوهای برای یک معامله گر باهوش پرایس اکشن هستند…
الگو های شکست کاذب گاهی می توانند، سیگنال شروع یک روند جدید و همچنین پایان روند کنونی باشند.
در نمودار نمونهی زیرین، می توانیم سطح مقاومتی کلیدی را مشاهده کنیم که قیمت را در دو تست نگه داشته است، سپس در تست سوم، قیمت، یک استراتژی پین بار شکست کاذب عظیمی را ایجاد کرده است که سیگنالِ حرکت نزولی بالقوه ای را می دهد.
همانطور که در این نمودار مشاهده می کنیم، که شکست کاذب نه تنها سیگنال حرکت نزولی داده است بلکه کل روند نزولی را شروع کرده است….
دیدگاه شما