صفر تا صد تحلیل تکنیکال
به دور از تمام تعاریف خشک و کتابی که در سایر وبسایت ها در مورد تحلیل تکنیکال خوانده اید، در طلاچارت میخواهیم به صورت مختصر و ساده تعریفی از این علم ارائه دهیم.
برای معامله در بازار نیاز به دانشی دارید که بتوانید با استفاده از آن نقاط ورود به معامله (نقطه خرید یا فروش) و نقطه خروج از معامله (بستن معامله با سود یا زیان) را مشخص کنید. انواع و اقسام روش های تحلیلی وجود دارند. مثل تحلیل فاندامنتال (بنیادی) یا سنتیمنت (حسی). شاید باور نکنید اما روش تحلیلی بر اساس پرتاب سکه و شیر و خط برای معامله زدن را نیز دیده ایم.
فارغ از تمام مسائل، تحلیل تکنیکال به شما کمک می کند تا نقطه دقیق ورود و خروج خود را در بازار بدانید. چرا که این روش تحلیل دقیقا با قیمت در ارتباط است. اما سایر روش های تحلیلی مثل فاندامنتال به هیچ عنوان نمی توانند نقاط دقیق ورود و خروج در بازار را به شما نشان دهند. چرا که بر عوامل تاثیرگذار بر قیمت متمرکز بوده و صرفا یک دید کلی و چشم انداز از شرایط بازار را به شما می دهند و نمی توانند مشخص کنند که کجا باید بخرید یا بفروشید.
در اکثر موارد نیز خبرهایی که تحلیلگران فاندامنتال بر اساس آن اقدام به تحلیل بازار می کنند جزو خبرهای سوخته هستند و ارزشی برای تحلیلی ندارند. به همین دلیل تحلیل فاندامنتال در درجه دوم اهمیت پس از تحلیل تکنیکال قرار می گیرد.
برای معامله گر شدن به سبک تکنیکال بهتر است از چه روشی استفاده کنیم؟ در تحلیل تکنیکال انواع و اقسام روش های وجود دارند. از تحلیل به روش اندیکاتورها و موج شماری و … گرفته تا تحلیل به روش پرایس اکشن. کدام یک انتخاب بهتری است؟ هر روشی مزایا و معایب خود را دارد. اما روشی بهتر است که با واقعیت سر و کار داشته باشد؟ واقعیت بازار چیست؟ قیمت! بنابراین روشی که قدرت گرفته از خود قیمت باشد مسلما ارجحیت بیشتری بر سایر روش ها دارد. چرا که وقتی با استفاده از اندیکاتورها به تحلیل بازار می پردازید، دائما عقب تر از قیمت قرار دارید اما در پرایس اکشن شما با زمان حال و واقعیات فعلی بازار روبرو هستید. متاسفانه این روزها در کشورمان بیشتر از اینکه مدرسین تحلیل تکنیکال واقعی داشته باشیم، مدرسین اندیکاتور داریم و این باعث بدنام شدن تحلیل تکنیکال در ایران شده است.
شما میتوانید در صورت تمایل با دوره های آکادمی طلاچارت خیلی سریع تحلیل تکنیکال را بیاموزید.
[maxbutton text=”دوره های آموزش آنلاین معامله گری” ]
یا میتوانید بصورت خود ساخته با مطالب زیر به اموزش تحلیل تکنیکال بپردازید.
تعریف، اهمیت و کاربرد اصلی تحلیل تکنیکال
برای ورود به بازارهای مالی و خرید و فروش سهام لازم است با مفهوم تحلیل آشنا باشیم. تحلیل مورد استفاده فعالین بازارهای سرمایه به سه دسته تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تحلیل مالی رفتاری تقسیم می شود . هرکدام از آنها باعث افزایش شناخت ما از وضعیت بازارها خواهد شد.
بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت دارند. فعالیت در این بازارها مستلزم پذیرش ریسک میباشد. ریسک و خطری که جز با مسلح بودن به دانش و کسب مهارت در معامله قابل کنترل نمیباشد. بازارهای مالی زبان خاص خود را دارند. زبانی که شاید بیشتر از اقتصاد به روانشناسی شبیه باشند.
تحلیل تكنیكال چیست؟
تحلیل تکنیکال جدیدترین و مدرنترین نوع تحلیل بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمتها است. این نوع در تحلیل حدود ۳۰۰ سال عمر دارد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است.(چارلز داو متولد سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالات متحده بوده و شاخص صنعتی داو جونز و والاستریت ژورنال توسط وی به ثبت رسیده است.) گفتارها و دیدگاههای داو در مورد رفتار بازار و مباحث روند به نظریه داو شهرت یافته است.
نظریه داو چه میگوید؟
قیمت همهچیز است! در واقع قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است.
پایه های مباحث فلسفی و منطقی تحلیل تکنیکال به شرح زیر است :
o همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
o قیمت ها بر اساس روندها حرکت میکنند.
o تاریخ تکرار میشود.
پایه و اساس تحلیل تکنیکال این جمله است که ” همه چیز در قیمت لحاظ شده است “. هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش یا برعکس هیچکس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند ولی تحلیلگر تکنیکی به سادگی و با استفاده از الگوها و ابزارهایی می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
هدف از ترسیم نمودار قیمت ، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی ، روند آینده را مشخص کنند.
تعاریف دیگری از تحلیل تکنیکال:
- تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد.
- تحلیل تکنیکال، تحلیلی است بر پایه رفتارهای بازار بهواسطهی بررسی نمودار قیمت، حجم معاملات، شکلگیری الگوها و سایر شاخصهای تکنیکال
- اصلیترین هنر تحلیل تکنیکال این است که در مراحل نخست تغییرات قیمتی با ورود به سهم برای كسب بازدهی به موجسواری بپردازید.
- تحلیل تكنیكال در واقع یك هنر است كه به شما این امكان را میدهد تا با استفاده از روشها و تکنیکهایی كه شامل یكسری ابزار، نمودار، اندیكاتور و… است، بهپیشبینی قیمتها بپردازید و مهمتر از آن این است كه در این نوع تحلیل به این مرحله میرسید كه میتوانید بگویید اگر این اتفاق مشخص برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.
نکتهای كه اینجا مطرح میشود این است كه تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نهتنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار میرود، بلكه در سایر بازارها از جمله بازار مسکن، بازار ارز و بازارهای کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و… نیز استفاده میشود؛ بنابراین شما با تحلیل تكنیكال میتوانید تنها با تکیه بر دانش تكنیكی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خرید و فروش در آن بپردازید. همچنین یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد و چارتیست به راحتی می تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. یادآور میشود که براساس آموزههای تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده است.
هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش بینی اینکه قیمت ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. یک تحلیلگر فاندامنتال علت های تغییر قیمت را بررسی می کند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تاثیرات آن را به چالش میکشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال به علت های تغییر قیمت میپردازد.
اعتقاد یک تحلیلگر تکنیکال به تحلیلهایش به مراتب بیشتر از یک تحلیلگر فاندامنتال است.
در واقع بررسی نموداری ، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال یا بنیادین. این امکان وجود دارد که بتوان در یک بازار مالی صرفا با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریبا بعید به نظر می آید که شخصی بتواند صرفا بر اساس مسائل فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.
نمودار ها به شما نمی گویند بازار به کدام سمت حرکت می کند اگر شما ندانید آنها را چگونه بخوانید خواندن نمودار یک هنر است.
یکی از روشهای اصلی تحلیل تکنیکال که به جرات می توان گفت پایه و اساس و مرجع این نوع تحلیل میباشد، امواج الیوت است. امواج الیوت یکی از روش های تحلیل تکنیکال برای شناسایی فرصتهای بازار بورس است. در این مدل قیمتهای بازار بورس بین امواج جنبشی و اصلاحی دائما در حال تغییر و جابجایی است.
تحلیل تکنیکال چیست؟ روشی برای پیشبینی قیمتها با مطالعه وضعیت گذشته بازار.
در این تحلیل، با بررسی تغییرات، نوسانهای قیمتها، حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد.
علم تکنیکال به معنای بررسی قیمت نمودار است که با دیدن نوسانات قیمت نمودار، معاملهگر میتواند بهترین تصمیم در لحظه را بگیرد.
به طور کلی ما در علم تکنیکال با چارت (نمودار قیمت) سروکار داریم. یعنی ما تمام نوسانات قیمت را مشاهده میکنیم و تمام تصمیمات را طبق آن نوسانات میگیریم.
تحلیل تکنیکال چه جاهایی کاربرد دارد؟
تحلیل تکنیکال در بازار بورس، اوراق بهادار، بازار سکه، بازار طلا، بازار دلار کارایی دارد. همچنین برای تحلیل قیمت نفت، زعفران و پسته نیز کارایی دارد؛ اکنون فعالان اقتصادی در این حوزه فعالیت میکنند.
همچنین تحلیل تکنیکال برای تمامی بازارهای جهانی نظیر بازار فارکس کارآمد است. علاوه بر بازارهای گفته شده، حتی برای تحلیل ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین، لایت کوین و اتریوم کارایی دارد.
هر خبر یا اتفاقی تاثیر خودش را بر روی قیمت سهام میگذارد، قیمت سهام در قالب روند حرکت میکند و سهام نمیتواند به هر سمتی بدون هیچ توجیهی حرکت داشته باشد. تمامی رفتارهای بازار مدام تکرار میشوند و ما از این تکرار شدن رفتار قیمتی بازار میتوانیم به سود برسیم.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است. علم تحلیل تكنیكال
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی علم تحلیل تكنیكال معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ علم تحلیل تكنیكال به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار علم تحلیل تكنیكال و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها علم تحلیل تكنیكال سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
آموزش تحلیل تکنیکال
اندیکاتور VPT چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
- هادی ابراهیمی
- 1 ماه قبل
اندیکاتور حجم روند قیمت یا Volume Price Trend به شما کمک میکند تا جهت قیمت یک دارایی و قدرت تغییر قیمت آن را ارزیابی کنید. اندیکاتور VPT شامل یک خط…
حد سود و ضرر (SL & TP) چیست و چگونه آنها را تعیین کنیم؟
- هادی ابراهیمی
- 1 ماه قبل
حد سود (Take profit) و حد ضرر (stop loss) از مهمترین اصطلاحاتی هستند که در دنیای معاملهگری با آن مواجه میشویم. در معاملهگری اصولی وجود دارد که هر معاملهگر باید…
سبک تحلیل نئوویو چیست؟ نحوه شناسایی الگوهای Neo Wave
- مرسده ولی زاده
- 2 ماه قبل
استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال، به شما در تحلیل و خواندن چارتها کمک بسیاری میکند. یکی از بهترین سبکها که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد، نئوویو (NeoWave) است.…
الگوی بارت (Bart) چیست؟ + نحوه شکلگیری و تاثیر آن بر بازار
در مواردی با نگاه به نمودارهای قیمتی ممکن است تغییرات ناگهانی یا پامپ (Pump) را در یک جهت صعودی دیده باشید که ناگهان به یک روند نزولی با شیب تند…
محدوده معاملاتی چیست و چگونه در آن معامله کنیم؟ (رنج تریدینگ و سویینگ تریدینگ)
سرمایهگذاران بازارهای مالی بسته به چشم انداز، اهداف، تحمل ریسک و سایر ویژگیهای خود میتوانند از استراتژیهای مختلفی استفاده کنند. معامله کردن در محدوده معاملاتی یا رنجها (Range) یکی از…
تحلیل تکنیکال یا پرایس اکشن؛ کدام کاربردیتر است؟
- فاطمه زنداسرار
- 2 ماه قبل
تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن دو روش مهم تحلیل در بازارهای مالی هستند. این دو رویکرد را میتوان روشهای اصلی برای انجام انواع معاملات در بازارهای مالی دانست. استفاده معاملهگران…
ما در بورسینس به شما کمک میکنیم:
• منابع درآمد دیگری برای خودتان بسازید
• کسبوکارتان را رشد دهید
• ارزش پولتان را در برابر تـورم حفظ کنید
• از سرمایهتان برای کسب سود استفاده کنید
• سرمایهگذاری موفقتری داشته باشید
خبرنامه ایمیلی
از واژهنامه
پیج اینستاگرام
bourseiness
سرمایهگذاری روی بیتکوین در ایران (برای تازه کاران)
- 3 سال قبل
آموزش گام به گام تریدینگ (کسب درآمد دلاری)
آموزش اصول سرمایهگذاری برای مبتدیان
- 4 سال قبل
تکنولوژی بلاکچین (Blockchain) چیست؟
- 4 سال قبل
بورسینس
سلب مسئولیت: در بازارهای مالی و سرمایهگذاری (اوراق بهادار، بازار آتی، طلا و ارز دیجیتال یا کریپتوکارنسی و. ) ارزش داراییها ممکن است به سرعت تغییر کند و ریسک از دست رفتن سرمایه وجود دارد. محتوای موجود در سایت بورسینس صرفا جهت اطلاعرسانی است و نظرات شخصی نویسنده را منعکس میکند. بورسینس هیچ منفعت یا مسئولیتی در قبال سود و زیان کاربران ندارد و مسئولیت استفاده از تمامی مطالب و محتوای سایت بر عهده کاربران است.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال (اصول و مفاهیم پایه)
تحلیل تکنیکال در کنار آنالیز فاندامنتال یکی از انواع روش های تحلیل بازار ارزهای دیجیتال است. در Technical Analysis یا TA با بررسی دادهای گذشته بازار تلاش میکنیم تا مسیر حرکت قیمتها را پیشبینی کنیم. به بیان دیگر تحلیل تکنیکال به ما این امکان را میدهد تا بتوانیم افزایش یا کاهش قیمت یک رمز ارز را حدس بزنیم.
آنالیز تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای پیشبرد یک استراتژی موفق در بازار ارزهای دیجیتال است. بیشتر تریدرهای حرفهای در ایجاد استراتژی معاملات خود از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند. این تحلیل از ابزارهایی مانند خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، کندل استیکها، میانگین حرکتی و حجم معاملات و بازار برای پیشبینی آینده کمک میگیرد.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یعنی استفاده از دادهها و اطلاعات بازار، با هدف پیش بینی روند قیمتی آن. این تکنیک در بازار ارزهای دیجیتال به معنی آنالیز روند تاریخی قیمت و حجم معاملات یک رمز ارز، برای پیش بینی مسیر قیمت آن در آینده است. به زبان ساده آنچه در گذشته در بازار رمز رزها اتفاق افتاده است، میتواند تصویری احتمالی از آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد به ما ارائه دهد. در واقع اساس این تحلیل پیش بینی پذیر بودن رفتار معاملهگران در بازار است.
نمودارها اساس تحلیل تکنیکال هستند و تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و اوسیلاتورها روند قیمتها را در بازههای زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پیش بینی میکنند. استفاده از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل احساسات (روانشناسی بازار) در کنار تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری بهتر در معاملات و کاهش ضرر و افزایش سود امری ضروری است. البته در هنگام استفاده از این ابزارها همیشه به یاد داشته باشید که هیچ قطعیتی در نتایج تحلیل تکنیکال وجود ندارد و این تحلیلها صرفا یافتن تصویر احتمالی آینده بر اساس روندهای گذشته است.
اصول تکنیکال آنالیز بازار ارزهای دیجیتال
چارلز هنری داو (Charles Dow) پدر علم تحلیل تکنیکال است؛ تمامی ابزارها و روشهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بر مبنای اصولی که او نوشته ایجاد شده است. بر این اساس، تحلیل تکنیکال رمز ارزها از سه اصل اساسی پیروی میکند:
- تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد.
- قیمت در روند مشخصی حرکت میکند.
- تمام بازار در قیمت خلاصه میشود.
تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد
علاقه تاریخ به تکرار شدن، اساس درک روند نمودارها، الگوها و پیشبینی حرکات قیمت در بازار است، در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال، معامله گران از نمودارها و الگوهایی استفاده میکنند که بیشتر از ۱۰۰ سال قدمت دارند. الگوهای کندل استیک نمونهای از این نمودارها هستند که با پیش بینی روندهای تکراری قیمت در بازار، علاقه تاریخ علم تحلیل تكنیكال به تکرار را نشان میدهند. به عبارت دیگر تکرار روند قیمتها در طول بازههای زمانی به بحث روانشناسی بازار و رفتار معامله گران مرتبط است.
قیمت در روند مشخصی حرکت میکند
براساس این اصل بعد از شکلگیری یک روند در بازار، قیمت علاقه دارد تا در همان جهت به حرکت خود ادامه دهد. روندهای جدید زمانی شکل میگیرند که یک روند قیمتی در جهت مخالف روند فعلی ایجاد شود. استفاده از نرمافزارهای تحلیل تکنیکال میتواند به شما در تشخیص درست روند قیمت در بازار ارزهای دیجیتال کمک کند. اساس بیشتر استراتژی های تحلیل تکنیکال، همین اصل تمایل حرکت قیمت در یک روند مشخص است.
تمام بازار در قیمت خلاصه میشود
این نکته که بازار همه چیز را منعکس میکند و تمام بازار در قیمت خلاصه میشود، مهمترین اصل در تحلیل تکنیکال است. برای یادگیری تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال باید این اصل را به درستی درک کنید. این اصل یعنی تمامی فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و بنیادی و دیگر اتفاقات تاثیرگذار بر بازار در قیمت خلاصه میشود. پس یک تحلیلگر تکنیکال جز بررسی روند قیمتها، نیازی به بررسی این عوامل ندارد. از آنجایی که قیمت تابع عرضه و تقاضا در بازار است، بنابراین؛ افزایش قیمت نتیجه افزایش تقاضا و کاهش قیمت نتیجه افزایش عرضه است.
مفاهیم مهم تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال
کندل استیکها (Candlesticks)
کندل استیک محبوبترین نمودار مورد استفاده تریدرهای ارز دیجیتال برای تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال است؛ با اینکه نمودارهای کندل در نگاه اول ترسناک به نظر میرسند؛ اما یادگیری و استفاده از آنها بسیار آسان است. از الگوهای کندل استیک برای پیش بینی روند قیمتها در بازار و تحلیل رفتار معاملهگران استفاده میشود. هر کندل از دو بخش بدنه و سایه تشکیل میشود. بدنه کندل نمایش دهنده قیمت شروع و قیمت پایان معامله است. همچنین رنگ بدنه میتواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد. سایه کندل که دو خط عمودی در بالا و پایین نمودار است، بیشترین و کمترین قیمت معامله را نشان میدهد.
بلند بودن طول سایههای کندل نشان دهنده نوسان زیاد در بازار است. این اتفاق میتواند به معنی احتمال زیاد بودن سود یا ضرر قیمتی ارز دیجیتال در آن بازه زمانی باشد. علاوه بر این، وجود نوسان زیاد به معنی اصلاح احتمالی بازار در آینده نزدیک است. کوتاه بودن طول سایههای کندل نیز نشانه ای از یک تغییر بالقوه احتمالی در بازار است.
مثلا کوتاه بودن سایه پایینی یک کندل نشان دهنده ادامه روند فروش است که نتیجه آن افزایش عرضه در بازار و کاهش بیشتر قیمت ارز دیجیتال است. برای استفاده از نمودارهای کندل در تحلیلهای خود، باید الگوهای کندل استیک مهم را بشناسید. شناخت این الگوهای کندلی اولین قدم برای یادگیری تحلیل تکنیکال است.
خط روند (Trend Line)
خط روند یا ترند لاین، نشانگر جهت حرکت یک ارز دیجیتال است. این خط از سقف قیمت یا کف قیمت رسم میشود و میتواند جهت، سرعت و الگوهای قیمتی را در بازه های زمانی مشخص نشان دهد. خطوط روند از ابزارهای اساسی تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال هستند که برای درستی آن ها نیاز به استفاده از ابزارهایی دیگری دارد. به عنوان مثال یک خط روند اشتباه میتواند نشانه ای از تغییر روند قیمت باشد، در حالی که ممکن است پرایس اکشن، خلاف این نتیجهگیری را نشان دهد.
معمولا برای رسم یک خط روند از پایینترین نقطه یک کندل استیک شروع میکنند. این خط تا زمانی که پایینترین نقطه کندل استیک بعدی را لمس کند، ادامه مییابد. معاملهگران پس از رسم این خط به دنبال یک پرایس اکشن صعودی میگردند.
همیشه در رسم یک خط روند صحیح این نکات را به یاد داشته باشید:
- رد شدن خط روند از سایههای بالایی یا پایینی کندلها، مشکلی ایجاد نمیکند.
- هرچه بازه زمانی در نظر گرفته شده، بزرگتر باشد اعتبار یکترید لاین بیشتر است.
- هماهنگ بودن خط روند با روند شکل گرفته بسیار مهم است. خط روندی با روند بازار همسو نباشد، اعتبار نخواهد داشت.
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Level)
حمایت و مقاومت یکی از مهمترین مفاهیم برای یادگیری تحلیل تکنیکال بازار رمز ارزها است. قیمت یک ارز دیجیتال، برآیند قدرت فروشندگان و خریداران است. نتیجه فشار فروشندگان، کاهش قیمت و نتیجه فشار خریداران افزایش قیمت است. به بیان دیگر با افزایش قیمتها، خریداران کنترل بازار را در دست میگیرند و در زمان کاهش قیمتها، بازار در کنترل فروشندگان است. سطوح حمایت و مقاومت از مهمترین مفاهیم در عرضه و تقاضا و روانشناسی بازار هستند. در واقع در یک سطح حمایتی معاملهگران علاقه به خرید و در سمت دیگر علاقه به فروش ارز دیجیتال خود دارند.
در یک سطح حمایتی فشار خریداران (تقاضا) از فشار فروشندگان (عرضه) بیشتر است. در این شرایط قیمت در کنترل خریداران است و فروشندگان تمایلی به عرضه دارایی خود زیر قیمت سطح حمایتی ندارند. هنگام تشکیل یک سطح حمایتی، تریدرها احتمال میدهند که قیمت از آن خط پایینتر نمیآید.
در یک سطح مقاومتی فشار فروشندگان (عرضه) از فشار خریداران (تقاضا) بیشتر است. در این موقعیت، فروشندگان قیمت را کنترل میکنند و خریدارن تمایلی به خرید دارایی بالاتر از قیمت سطح مقاومتی ندارند. در زمان شکلگیری یک سطح مقاومتی، معاملهگران احتمال میدهند که قیمت از آن خط بالاتر نمیرود. سطوح مقاومتی و حمایتی دائمی نیستند و میتوانند جابجا شوند. با شکست یک سطح حمایتی و مقاومتی، تحلیلگران به سمت سطوح جدید حرکت میکنند.
اگر تحلیل تکنیکال نشان دهنده شکست سطوح حمایت و مقاومت باشد، احتمالا روند فعلی تقویت خواهد شد. اگر سطح مقاومت به سطح پشتیبانی تبدیل شود، روند بیشتر هم تقویت خواهد شد. در تحلیل سطوح حمایت و مقاومت از حجم معاملات برای تعیین قدرت واقعی تغییرات روند قیمت استفاده میشود.
حجم معاملات (Trading Volume)
حجم معاملات، یک شاخص برای درک تغییر روند قیمت در بازار است. مثلا اگر یک روند صعودی قیمت با کاهش حجم معاملات همراه شود، میتوان احتمال داد که در آینده نزدیک به یک روند خنثی یا نزولی تبدیل شود. حجم بالای معاملات نشانهای از گردش پول زیاد در بازار و شروع یک روند مهم است. این اتفاق میتواند به معنی علاقه سرمایهگذاران به آن ارز دیجیتال و احتمال شکلگیری یک روند جدید در بازار باشد. اگر قیمت یک رمز ارز کاهش پیدا کرده حتما حجم معاملات را بررسی کنید.
در زمان پایین بودن حجم معاملات، بازار در برابر تغییرات قیمت شدیدا آسیب پذیر است. در این شرایط یک سفارش بزرگ خرید یا فروش میتواند قیمت را دچار نوسان شدید کند. حجم کم معاملات، کاهش قیمت و حجم بالا معاملات، افزایش قیمت را در پیش دارد.
ارزش بازار (Market Cap)
ارزش بازار یا مارکت کپ در تحلیل تکنیکال، معیاری برای درک ثبات یک کریپتوکارنسی در بازار است. برای محاسبه ارزش کل بازار یک رمز ارز، باید تعداد کل آن را در قیمت هر واحد از آن ضرب کنید. معمولا ثبات بیشتر یک رمز علم تحلیل تكنیكال ارز در بازار، به تحلیلگر کمک خواهد کرد که با آزادی فکر و قاطعیت بیشتری تصمیم بگیرد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک شاخص نوسانی و یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال برای محاسبه نقطه ورود و خروج است. RSI نشان دهنده قدرت نسبی خریداران به فروشندگان است. این شاخص قیمت ارز دیجیتال را در بازه ۰ تا ۱۰۰ و یک دوره ۱۴ روزه بررسی میکند. تریدها میتوانند بر اساس نیاز خود برای افزایش یا کاهش حساسیت شاخص، دورههای زمانی را کوتاهتر یا بلندتر کنند. معمولا نمودار RSI پایین نمودار کندل استیک نمایش داده میشود.
RSI نزدیک به ۳۰ یا کمتر از آن، نشانهای از اشباع فروش (Oversold) و افزایش احتمالی قدرت خریداران است. معاملهگران در این محدوده انتظار افزایش قیمت را خواهند داشت همچنین RSI حدود ۷۰ یا بیشتر از آن، نشان دهنده اشباع خرید (Overbought) و افزایش احتمالی قدرت فروشندگان و کاهش احتمالی قیمت در آینده است. در تحلیل اندیکاتور RSI نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، در واقع نشان دهنده شاخص ترس و طمع هستند.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که به شما در شناخت روندها کمک میکند. میانگین متحرک در واقع میانگین قیمت ارز دیجیتال در یک بازه زمانی مشخص است. معمولا میانگین متحرک روزانه را بر اساس میانگین قیمت ۲۰ روز گذشته معاملات یک رمز ارز محاسبه میکنند. با متصل کردن تمام نقطه های میانگین متحرک به یکدیگر خطی ساخته میشود که میتوانید از آن به عنوان راهنما برای پیش بینی آینده استفاده کنید.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) نوعی از میانگین متحرک است. به دلیل استفاده میانگین وزنی قیمت در میانگین متحرک نمایی، محاسبه آن کمی پیچیده است. مثلا ممکن است برای محاسبه EMA در بازه ۱۵ روزه گذشته، ۵ روز اخیر را با وزنی دو برابر ۱۰ روز قبل تر محاسبه کنید. بهترین راه برای درک بهتر میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال، محاسبه آن برای بازه های زمانی با طول متفاوت است. اگر نمودار EMA بازه کوتاه مدت از بالای نمودار EMA بازه بلند مدت عبور کند، میتواند نشانه از صعودی بودن روند در آینده باشد.
بازه زمانی (Time Frame)
انتخاب بازه زمانی مناسب در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین مهارتهایی است که باید به دست بیاورید. بازههای ۱۵ دقیقهای، یک ساعته، چهار ساعته و روزانه از مرسومترین تایم فریمهای مورد استفاده تحلیلگران است. البته بسیار مهم است که شما چارچوب زمانی خود را بر اساس استراتژی معاملاتی خود انتخاب کنید.
تریدهای که تمایل دارند معاملات خود را در طول روز انجام دهند، معمولا بازههای زمانی ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه و یک ساعتی را برای باز کردن یا بستن یک پوزیشن در نظر میگیرند. تریدرهای که پوزیشنهای خود را برای بازههای زمانی طولانی تر حفظ میکنند، بازههای زمانی هفتگی، ماهانه و حتی سالانه را در تحلیلهای خود در نظر میگیرند.
نتیجهگیری
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با بررسی روند تغییر قیمتی یک رمز ارز در گذشته، به معاملهگران بازار ارزهای دیجیتال امکان پیشبینی آینده قیمت آن را میدهد. برای این شکل از تحلیل میتوانید از ابزارهای متنوعی که نرمافزارهای تحلیل تکنیکال را در اختیارتان قرار میدهد استفاده کنید. جدا از اهمیت تجربه برای به دست آوردن بهترین نتیجه باید بتوانید در تحلیلهای خود ابزارها و روش های مختلف را با یکدیگر ترکیب کنید.
سوالات متداول
چه زمانی از تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم؟
تحلیل بازار، یعنی شناخت رفتار آن بر اساس شواهد موجود. بنابراین؛ بالا بردن شناخت با استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال همیشه خوب و موثر است. معمولا از تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت استفاده میشود.
شاخص های موثر در تحلیل تکنیکال چیست؟
شاخص های تاثیر گذار در تحلیل تکنیکال، اعداد و نموداهایی هستند که همگی، در واقع نشان دهنده رفتار انسان در قالب ترس و طمع و سایر احساسات انسانی است.
چرا برخی از تحلیلگران، آنالیز تکنیکال را نوعی تحلیل رفتاری انسان میدانند؟
عرضه و تقاضا که محور اصلی بازار های مالی است، از احساسات معامله گران سرچشمه میگیرد. افزایش و کاهش قیمت ها بر اساس همین عرضه و تقاضا اتفاق میافتد؛ بنابراین، تحلیل تکنیکال را میتوان به «نوعی آنالیز رفتار» انسان تعریف کرد.
دیدگاه شما