هوش مالی یا هوش اقتصادی چیست؟
در دنیای کنونی و با وجود فراز و نشیبهای موجود در حوزه اقتصاد، همیشه یکی از دغدغههای موجود افزایش سرمایه و رفاه مالی است. عواملی چون تورم، درآمد پایین، حجم کار بالا و بازده مالی کم و … باعث کاهش رفاه و حجم سرمایه افراد میگردد. هوش مالی عاملی است که برای پیشرفت مالی نیاز داریم.
افرادی که میتوانند برای افزایش درآمد خود تلاش و موانع موجود را مرتفع کنند و هیچ توقفی در مسیر ندارند، درنهایت موفق میشوند. این افراد در واقع از هوش مالی بالاتری برخوردار هستند. هوش مال یکی از مهمترین رازهای رسیدن به ثروت است. در ادامه به بررسی هوش مالی و عوامل موثر برای افزایش آن خواهیم پرداخت.
هوش مالی چیست؟
به زبان ساده هوش مالی در واقع توانایی جذب و افزایش سرمایه، از طرفی رفع مشکلات مالی است. افرادی که توانایی حل مسائل مالی خود و دیگران را دارند، در واقع از هوش مالی بیشتری برخوردارند. افرادی که هوش مالی بالایی دارند، برای مسائل مختلف راهکارهای مختلف دارند و در شرایط مختلف استراتژیهای متفاوتی اتخاذ میکنند.
در واقع این افراد از اولویتبندی مشکلات برای رفع آنها اقدام میکنند. تفاوت افراد ازنظر سطح مالی، در واقع به میزان هوش مالی آنها بستگی دارد. نکته قابل توجه این است که هوش مالی قابل یادگیری و ارتقا است. درواقع با پرورش دادن هوش مالی میتوانید آینده بهتری برای خود رقم بزنید.
تعریف هوش مالی از زبان رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی یکی از ثروتمندان جهان است که شرایط سخت خود را از نظر مالی بسیار ارتقا بخشید و از هوش مالی بالایی برخوردار است.
به گفته او هوش مالی مجموعهای از تشخیصها، تصمیمات و اقداماتی است که فرد در جهت مدیریت مالی زندگی و کسب و کار خود به کار میگیرد. در واقع افرادی که هوش مالی بالایی دارند از حل کردن چالشهای کسب درآمد بیشتر لذت میبرند اما اکثر مردم میترسند و به دنبال تمام شدن مسئله و حفظ آرامش شخصی خود هستند.
او معتقد است که هوش مالی از پنج جنبه اصلی تشکیل شده است. از طرفی رفتار افراد باهوش در حوزه مالی را در مواجه با پول به دلیل درک رابطه هوش مالی و حفظ پول از سه موضوع سرمایه، بدهی و جریان مالی میداند.
جنبههای مختلف هوش مالی
هوش مالی برگرفتهشده از پنج جنبه اصلی است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
کسب پول و درآمد بیشتر
یکی از مهمترین جنبههای هوش اقتصادی کسب درآمد بیشتر است. در واقع تا زمانی که سطح درآمد شما افزایش پیدا نکند، نمیتوانید سرمایه خود را افزایش دهید. درآمد سالانه افراد کاملا بیانگر فرق آنها در میزان هوش مالی است.
برای بالا بردن این هوش ما نیاز به بالابردن درآمد خود داریم چرا که این دو با یکدیگر رابطه مستقیم دارند.
رابرت کیوساکی معتقد است که به دلیل تحمل نکردن سختیهای موجود در مسیر افزایش درآمد، برخی افراد نتوانستند ثروتمند شوند و فرآیند ثروتمند شدن را توام با تحمل سختیها و فراز و نشیبها میداند. البته فکر نکنید حتماً باید سختیهای زیادی متحمل شوید چرا که اساس هوش مالی بر این است که شما با کمترین کار بیشترین بازده مالی را دریافت کنید، اما اتفاقات و چالشهایی در زمان پیشرفت کارها اتفاق میافتد که باید آنها را حل کنید.
هرچه هوش مالی بالاتری داشته باشید باید هوش هیجانی بیشتری نیز داشته باشید. چرا که پذیرفتن ریسکها و اتخاذ بهترین تصمیم در مواقع حساس مستلزم این است که توانایی کنترل هیجانات و عواطف خود را داشته باشید. در واقع اگر طالب ثروت هستید باید بدانید که مشکلات ناپدید نمیشوند بلکه باید برای آنها راه حل انتخاب کنید.
محافظت از پول
یکی از عوامل مهم رابطه هوش مالی و حفظ پول برای ثروتمند شدن نحوه نگهداری یا محافظت از پول است. توجه داشته باشید که خرج کردن بیشتر در ازای درآمد بیشتر باعث افزایش سرمایه نمیشود. در کنار اینکه باید برای افزایش درآمد تلاش کنیم سعی داشته باشید که متعادل و بهینه هزینه کنید. به واسطه نحوه هزینه کرد ما میتوانیم سرمایه خود را افزایش دهیم و به واسطه افزایش سرمایه در واقع هوش مالی و ثروت خود را افزایش دادهایم.
در واقع هدف باید کسب درآمد و حفظ سرمایه از کارهایی باشد که کمترین کار ممکن را لازم دارند. اهمیت زمان و پول در این مبحث بسیار بالا است.
بودجهبندی و برنامهریزی برای پول
با استفاده از برنامهریزی برای سرمایه و خرجهای موجود، در واقع اولویتبندی برای هزینهها و انجام بهینه آنها، از طرفی بالا بردن سطح درآمد و توانایی برقراری تعادل در بین این دو، شما میتوانید هدف بهتری برای سرمایهگذاری داشته باشید. این مسئله از جنبه دیگری به ما کمک میکند که خیلی هائز اهمیت است.
با برنامهریزی و ثبت صورتهای مالی هزینهها و درآمدها از میزان کسری یا مازاد درآمد خود باخبر میشوید و نکته طلایی اینجا اتفاق میافتد. همیشه باید به دنبال این باشید که مازاد از بودجه داشته باشید چرا که همین کار باعث بالا رفتن درآمد و تبدیلشدن شما به یک فرد ثروتمند میشود. در همین ارتباط رابرت کیوساکی مثالی میزند که با وجود اینکه آنها کسری بودجه داشتند اما خود را موظف کرده بودند که بخشی از درآمد خود را در قسمت سرمایه و دارایی خود قرار دهند.
این اتفاق باعث این شد که با وجود اینکه کسری بودجه داشتند اما به فکر افزایش درآمد باشند. همین امر باعث شد تا آنها 80 در صد از سرمایه خود را در حال حاضر به داراییها اختصاص میدهند و با 20 درصد باقیمانده زندگی را میگذرانند، که با این کار توانستند میزان زیادی از داراییهای خود را سرمایهگذاری کنند و بر میزان و ارزش آنها بیفزایند و بخش زیادی را به کارهای خیریه اختصاص دادند. در واقع نه تنها بدهیهای خود را پرداخت کردند بلکه درآمد آنها نیز بسیار افزایش یافت.
استفاده از اهرم مالی
داراییهایی حاصلشده از مازاد بودجه میتوانند باعث شوند تا بتوانیم درآمدهای بیشتری کسب کنیم. افرادی که هوش مالی بالایی دارند میتوانند سودهای خوبی از سرمایهگذاریها به دست بیاورند. نکته بالا رفتن سود سرمایهگذاری است، چراکه سرمایه ما را چند برابر میکنند.
میزان درصد سودی که افراد از معاملات خود میبرند، نشاندهنده هوش مالی آنها است و میتوانید در نظر بگیرید که عدهای پول خود را در بانکها یا اوراق های مختلف مانند اوراق تامین مالی و … با درآمد ثابت کم ریسک سرمایهگذاری کردند، اما عدهای دیگر در بورس و ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کردند که به مراتب سودهای بالاتری دارند و به سرعت باعث افزایش سرمایه میشوند. البته که بازارهای مالی دارای ریسک هستند اما اگر درست و با آموزش دیدن در آنها سرمایهگذاری شود میتوانند بسیار مفید باشند.
ارتقاء سطح آگاهی، دانش و هوشیاری مالی
نکته قابل توجه همین جا است که میتوانید هوش مالی را فرابگیرید و آن را تقویت کنید. بازارهای مالی برای سرمایهگذاری مناسب هستند، اما نیاز به دانش، تجربه و آموزش دارند. در این میان میتوان با افراد باتجربه هم مشورت کرد. اگر سطح آگاهی خود را بالا ببرید، در واقع با اطمینان بیشتر و استفاده از تحلیل و تجربه، به سودهای دلخواه خود دست پیدا خواهید کرد، چرا که در دنیای کنونی سرمایهگذاری داراییها، باعث ثروتمند شدن میشود.
روشهای موثر برای پرورش هوش مالی
همانطور که گفتیم هوش مالی با آموزش، تمرین و رعایت یک سری نکات قابل پرورش است. در ادامه به چند روش موثر اشاره خواهیم کرد:
یادگیری پیوسته
استفاده از آموزشهای گوناگون و متناسب با رشد بازارهای مالی و سرمایهگذاری در دنیای کنونی که دائما در حال تغییر است، میتواند کمک موثری در افزایش سطح هوش مالی داشته باشد. با افزایش آگاهی و سطح دانش، منفعت بیشتری از سرمایهگذاریهایتان کسب خواهید کرد و با افزایش منفعت و ثروت، افزایش هوش مالی حاصل میشود.
مدیریت مخارج
وقتی هدف و تمرکز افزایش سرمایه باشد، بدیهی است که مدیریت پرداختیها بسیار مهم است. هر میزان درآمد داشته باشید اگر نتوانید درست خرج کنید و از هزینههای بیهوده کاهش دهید، نمیتوانید به سرمایه خود اضافه کنید. لازم است تمام مخارج با دقت و اولویتبندی صرف شوند.
استفاده درست از زمان
استفاده بهینه از زمان یکی از ارکان مهم است چرا که زمانی که در دسترس ما قرار دارد قابل بازگشت نیست و برای آموزش و برنامهریزی صحیح باید صرف شود. از کارهای بیهوده صرفنظر کنید. از طرف دیگر نباید فراموش کنید که زمان لازم را برای رسیدن به ثروت باید طی کنید و اصلا نباید شتاب به خرج دهید. به دست آوردن هوش مالی و ثروت نیاز به تمرین دارد و ممکن است سالها به طول انجامد.
تغییر تفکر و نگرش
طرز تفکر ما درباره پول و ثروت نشاندهنده این است که چه چیزی در انتظار ماست. اگر ثروت را دستنیافتنی بدانیم یا آن را موجب آزار و اختلال در آرامش خود بدانیم، از ما دور خواهد شد. با تغییر سبک نگرش و علاقهمندیهایمان، رابطه هوش مالی و حفظ پول میتوانیم ثروت بیشتر را به زندگی خود دعوت کنیم.
تعیین هدف
بدون داشتن تصویر مشخص از مقصد دلخواه، امکان دستیابی به آن وجود ندارد. اینگونه تصور کنید که یک میوه استوایی که هیچگونه شناختی از آن ندارید و حتی اسم آن را هم نمیدانید، شاید هیچوقت وارد زندگی شما نشود. درواقع تا ما خواستهای نداشته باشیم مسیری شکل نمیگیرد و تا مسیری شکل نگیرد درخواستی را دریافت نخواهیم کرد. پس داشتن هدفی مشخص و تصویر خواستههایمان نقش موثری دررسیدن به آنها دارد.
سرمایهگذاری
به یاد داشته باشید که با کسب درآمد بیشتر و به وجود آمدن مازاد بر موجودی، بیش از پیش احساس نیاز به سرمایهگذاری به وجود میآید. در واقع یکی از کارهایی که با کمترین فعالیت فیزیکی امکان بازده در سریعترین زمان را دارد، سرمایهگذاری است.
برای آموزش دیدن زمان صرف کنید و با اطمینان به معامله و سرمایهگذاری بپردازید.
سخن آخر
توانایی حل مشکلات مالی خود و دیگران، در وا قع به مفهوم هوش مالی اشاره دارد. هوش مالی به نوعی کسب مهارت و توانایی حل مسائل مالی است. هوش مالی قابلیت یادگیری و پرورش دارد. فاکتورهای مهمی در پرورش این هوش از قبیل تغییر تفکر و نگرش و تعیین هدف وجود دارند که با توجه و استفاده از آنها ثروت به شما نزدیک میشود.
هوش مالی یا هوش اقتصادی ویژگیهای به خصوصی دارد که به آنها اشاره کردیم. رابطه ثروت با هوش مالی رابطهای مستقیم است. برای رسیدن به ثروت، باید هوش مالی را پرورش دهیم و مدتزمان لازم را صرف کنیم. به دلیل وجود هوش مالی امکان رسیدن به موفقیتهای مالی با کار کمتر و در زمان سریعتر نیز وجود دارد.
هوش مالی چیست و چرا اهمیت دارد؟
پول یکی از مهمترین عناصر برای موفقیت در کار و زندگی است؛ اما پول راهحلی برای مسائل مالی به شمار نمیرود! در رابطه هوش مالی و حفظ پول حقیقت این هوش مالی است که میتواند با حفاظت و هدایت پول، آن را به مسیر درست وارد کند.
جالب است بدانید بسیاری از ثروتمندان جهان، از جایی به بعد برای به دستآوردن پول کار نمیکنند! بلکه آنها با تقویت هوش مالی و ایجاد درآمدهای غیرفعال، درآمدزایی را به یک فعالیت جذاب برای خود تبدیل کردهاند.
تعریف هوش رابطه هوش مالی و حفظ پول مالی
هوش مالی مفهومی انتزاعی است و تعریف جهانشمولی ندارد. یک تعریف عمومی میگوید هوش مالی یعنی «بهدستآوردن پول در کمترین زمان ممکن.»
در این خصوص حتما در اطراف خود افرادی را میشناسید که وضع مالی خوبی دارند و به اصطلاح پولدار هستند. پشت سر این آدمها اغلب گفته میشود: «ببین طرف بلده پولاشو کجا سرمایهگذاری کنه و چطوری مثل آب خوردن پول در بیاره!» یا «طرف قشنگ بازار رو میشناسه و میدونه باید چه کار کنه…» و چیزهایی شبیه به این.
به عبارتی در برخورد با این افراد اغلب اعتقاد بر این است که آدمهای پولدار برای این پولدار شدند که «شمّ اقتصادی» دارند. به همین دلیل شاید بتوان شمّ اقتصادی را به نوعی همان هوش مالی دانست.
براساس یک تعریف دیگر نیز میتوان گفت: هوش مالی همان «قدرت حل مسائل مالی» است. بنابراین هرچه بتوانید مسائل بزرگتر و پیچیدهتری را حل کنید، دارای هوش مالی بهتری هستید. از این رو کسب درآمد بیشتر را هم میتوان از مصداقهای بارز هوش مالی خوب دانست.
البته ناگفته نماند طی چند سال گذشته هوش مالی در کشور ما تحت عنوان «استقلال مالی» در حال جا افتادن است که درباره این موضوع در مقالهای با عنوان پلههای موفقیت مالی توضیحاتی ارائه کردهام.
ارتباط هوش مالی با پول
برای آنکه درک عمیقتری از هوش مالی داشته باشیم، بهتر است ابتدا پول را بشناسیم! پول از معدود واژههایی است که قدرت بسیاری برای تحریک احساسات انسان دارد.
پول رابطه هوش مالی و حفظ پول و احساساتی که در پشت آن برانگیخته میشود را به راحتی نمیتوان پنهان کرد. همه انسانها به نوعی با پول درگیر هستند. این درگیری میتواند انواع مختلف داشته باشد.
از طرفی نظر افراد مختلف درباره پول متفاوت است. برخی افراد میخواهند هرطور شده منکر ارزش آن شوند؛ در حالیکه مهمترین اولویت بعضی از افراد پول است! افرادی هم هستند که به کمک پول قدرت بسیاری به دست آوردهاند. بنابراین با طیفهای گوناگونی از نظرات در مواجه با مقوله «پول» روبرو هستیم.
به اعتقاد من پول با وجود اینکه میتواند مفهومی انتزاعی قلمداد شود، اما یکی از مهمترین ابزارهایی است به کمک آن میتوانیم به رویاهایمان جامه عمل بپوشانیم.
پول میتواند به زندگی جهت و انگیزه بدهد. اگر رابطه هوش مالی و حفظ پول صبح با این تصور بیدار شوید که برای رسیدن به اهداف به جای دویدن به دنبال پول، به کمک هوش مالی به دنبال آن بروید، شوق و انگیزه متفاوتی پیدا خواهید کرد.
به جرات میتوان گفت اگر احساس هیجان و غرور و تسلط بر مساله مالی و پول را داشته باشیم، عملکرد متفاوتی در زندگی خواهیم داشت و این موفقیت مالی باعث موفقیت در سایر زمینههای زندگی خواهد شد.
اما عموم افراد در مواجه با مساله پول و نقش اصلی آن در زندگی سردرگمیهایی دارند که این باورها روی عملکرد مالی آنها تاثیر مستقیم میگذارد.
نقش هوش مالی در حفاظت و هدایت پول
شاید تاکنون به این نتیجه رسیده باشید که راهحل بسیاری از مسائل مالی، پول نیست! زیرا داشتن پول به تنهایی نمیتواند به ما کمک کند که چگونه آن را سرمایهگذاری کرده و یا خرج کنیم.
در حقیقت این هوش مالی است که میتواند در انتخاب بهترین و مناسبترین روشها در افزایش و مدیریت پول و ثروت به ما کمک کند.
حتما شما هم کسانی را میشناسید که ممکن است طی اتفاقی مانند رسیدن ارث یا برندهشدن در یک مسابقه، به پول هنگفتی دست پیدا کردهاند. اما اغلب آنها در با مشکلات زیادی روبرو شده و نتوانستهاند پول و سرمایه خود را به درستی حفظ کنند. زیرا این افراد هوش مالی خوبی نداشتهاند. زیرا هوش مالی ابعاد زیادی دارد؛ از به دست آوردن پول و حفظ آن گرفته تا حل مسائل مالی در زندگی و به دستآوردن قدرت مالی.
برای تقویت هوش مالی به چه تواناییهایی احتیاج دارم؟
با توجه به توضیحاتی که ارائه کردم، میتوان گفت هر کس به نوعی دارای هوش مالی است. منتها مساله اصلی این است که چگونه میتوانیم هوش مالی خود را تقویت کرده تا در مسیر موفقیت و کسب ثروت قرار بگیریم. حتی اگر در حال حاضر به قول معروف «آه در بساط نداشته باشیم!»
از این رو برای تقویت هوش مالی باید سه توانایی را در خود ارتقاء دهید تا به مرور پول از فهرست دغدغههای اصلی زندگی شما بیرون رفته دیگر برای پول کار نکنید؛ بلکه پول برای شما کار کند. این سه توانایی عبارتند از:
توانایی پولسازی
باید شغلی داشته که بتوانید از آن درآمد کسب کنید و یا کسب و کاری را راهاندازی کرده و با مدیریت درست، آن را به درآمدزایی برسانید.
توانایی حل مسائل مالی
باید بتوانید هنگام روبروشدن با مسائل مختلف مالی اعم از موضوعات حقوقی، حسابداری، مالیات و غیره آنها را به خوبی حل و فصل کنید.
توانایی سرمایهگذاری
باید بتوانید فرصتهای سرمایهگذاری رابطه هوش مالی و حفظ پول را بشناسید تا سرمایه شما، خودش کار کند و پول در بیاورد؛ بدون آنکه لازم باشد کاری انجام دهید.
در مورد سرمایه گذاری، مقاله زیر را برایتان آماده کردهایم:
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
درباره عبدالحکیم بایی
من عبدالحکیم بایی تحلیلگر و معاملهگر بازارهای مالی هستم و در این سایت در تلاشم تا با ارائه آموزشها و تحلیلهایی بهروز و کاربردی در زمینه سرمایهگذاری، مدیریت و رشد مالی به شما کمک کنم تا درآمد خود را افزایش داده و در مسیر رسیدن به موفقیت و ثروتآفرینی قرار بگیرید.
ارتباط با من
(واتساپ و تلگرام)
ما را در رسانههای اجتماعی دنبال کنید!
دسترسی سریع
لینکهای مفید
از اینکه با بازنشر مطالب سایت عبدالحکیم بائی با ذکر منبع به ترویج فرهنگ سرمایهگذاری و دانش مالی کمک میکنید، از شما سپاسگزارم.
هوش مالی چیست و چه تاثیری در پولدار شدن دارد؟
همیشه با خودم فکر میکردم که چرا بعضی از افراد خیلی راحت پول درمیآورند، ولی نوبت من که میشود انگار پول از من فرار میکند. گاهی در خودم یا اطرافیانم به دنبال ایراد کار میگشتم. بهتازگی فهمیدهام که برای پولدار شدن هم باید باهوش بود، البته هوشی متفاوت از IQ. در ادامه به بررسی مفهوم هوش مالی پرداختهایم تا راز سربهمهر پول درآوردن را فاش کنیم.
حتما بخوانید:
هوش مالی مفهومی ذهنی است که به عملکرد یا کارهای خاصی اشاره دارد که ثروت را به زندگی شما میآورند.
جیمی مکاینتایر در کتاب خود با نام «درسهایی که آرزو داشتم در مدرسه یاد میگرفتم» به مفهوم ماتریس هوش اشاره کرده است. او با استناد به این مفهوم روشهایی را برای مدیریت امور مالی پیشنهاد کرده و گفته است که چگونه به استقلال مالی برسید.
این کتاب به موضوعات بسیار متنوعی در زمینهی پولسازی پرداخته است که نمیتوان تمام فصلهای آن را در یک مقاله گنجاند. ازاینرو منحصرا چند راهکار عملی و تکنیکی را که نویسنده شخصا برای مشکل مالی خود به کار برده است، تجزیهوتحلیل میکنیم. مکاینتایر با این تکنیکها خود را از دست بدهی ۱۵۰ هزار دلاری خود خلاص کرد و به این ترتیب راهش را به سوی میلیونها دلار پول و آرامش خاطر هموار نمود.
با خواندن این مقاله به ویژگیهای شخصیتی و رفتاری مدیران کارآمد و ناکارآمد پی میبرید، ذهنیت لازم برای موفقیت و شکست را میآموزید و یاد میگیرید که چگونه باورهای محدودکنندهای را که سد راه پول درآوردن شما هستند، کنار بگذارید. همچنین دستورالعملی به شما میدهد تا با طراحی مؤثر بعد مالی زندگیتان، خود را به سمت اهداف اولیهی پولسازی متمرکز و هدایت کنید. نقشهی ذهنیِ ارائهشده در کتاب، به تحلیل دانستههای سادهی مالی و راهکارهایی میپردازد که شما را در بلندمدت به سوی پولدار شدن سوق میدهند. نویسنده شخصا استراتژیهای ارائهشده را هر روز در زندگی خود به کار میبَرد و تاکنون با آنها مقادیر هنگفتی به دست آورده است.
در ذهن فردی که هوش مالی بالایی دارد چه میگذرد؟
مکاینتایر برخلاف انتظارش، فهمید که مدیران مالیِ کاردان، برای رسیدن به ثروت و رفاه مالی اقدامات خاصی انجام میدهند. این یافته طبیعتا ما را به این نتیجه میرساند که افرادی که از نظر مالی موفق هستند و افرادی که وضع مالی اسفباری دارند، دارای ذهنیتهای متفاوتی نسبت به پول هستند. این دو مورد در کنار هم رازی را برای ما آشکار میسازند: موفقیت مالی ما تا حد زیادی تحت کنترل باوری است که دربارهی پول داریم. طبق این فرضیه، اگر به باورهای محدودکنندهای که دربارهی پول داریم بچسبیم، همیشه از پیامدهای ماندن در این نیروی آسیبرسان، ضرر خواهیمکرد. این باورهای منفی ما هستند که نمیگذارند به بالاترین سطح استقلال مالی برسیم.
ویژگیهای مدیر مالی کارآمد
موارد زیر بین تمام مدیرانی که رابطه هوش مالی و حفظ پول درآمد بالایی داشتهاند، مشترک است. این خصوصیات عبارتند از:
داشتن طرح عملیاتی
اشخاصی که از هوش مالی سرشاری برخوردارند، برای موارد مالی خود طرح عملیاتی جامعی دارند و برای مدیریت و پیادهسازی آن برنامهی روزانهای ریختهاند.
پسانداز کردن ده درصد از درآمد
چنین اشخاصی بهطور مرتب دستکم ده درصد از درآمدشان را نگه میدارند. آنها یا با آن به سرمایهگذاری میپردازند یا در بلندمدت سود به دست میآورند.
به حداقل رساندن بدهی
افرادی با هوش مالی زیاد، میدانند که قرض بالا آوردن بار سنگینی است و در درازمدت تأثیر بدی بر میزان ثروتشان میگذارد. این افراد سعی میکنند تا بدهیهای خود را به حداقل برسانند. با این وجود، اگر مجبور باشند که با قرض کردن اقدام به خرید کنند، قبل از تصمیمگیری برای خرید، بهترین و مناسبترین قیمت را انتخاب میکنند. آنها در اغلب موارد بدهیهایشان را با سودی که از سرمایهگذاری هوشمندانه بهدست میآورند، صاف میکنند.
تعیین اهداف مالی بلندمدت و کوتاهمدت
اهداف مالی ارتباط تنگاتنگی با طرحهای عملیاتی مؤثر دارند. اهدافِ افراد باهوش به دو دستهی کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشود، و همین امر باعث میشود تا درطول روز فکرشان را روی دستیابی به آنها متمرکز کنند.
داشتن استراتژی در خرجکردن
افراد باهوش دربارهی هر مبلغی که میخواهند خرج کنند با دقت تأمل میکنند.
مدیران مالی موفق از پیامدهای کوچکترین خرید خود هم آگاهند. آنها میدانند که جمع شدن خریدهای بهظاهر کوچک در بلندمدت چه عواقبی به دنبال دارد. خریدهای کوچک موجب تلنبار شدن بدهی میشوند و بر فرصتهایی که برای کسب سود پیش میآیند، تأثیر میگذارند.
افراد مذکور توانایی عجیبی در پیشبینی آینده دارند. این قابلیت به آنها کمک میکند تا پیامدهای خرج کردن پولشان را بشناسند و به این ترتیب برای خرج کردن یا نکردن آن تصمیم درستی اتخاذ کنند. اگر نتیجه بگیرند که خرج کردن پولشان در بلندمدت برای آنها سودی ندارد، پیش از هر اقدامی تصمیماتشان را اولویت بندی میکنند.
توصیه گرفتن از متخصصین مدیریت مالی
افرادی که هوش مدیریت مالی بالایی دارند خود را عقل کل نمیدانند. بنابراین دائما با افراد متخصصی که در این زمینه سابقهی مفیدی دارند مشورت میکنند.
در تعامل بودن با مدیران مالی موفق
برای آنکه در مدیریت پولتان موفق باشید، باید از ویژگیها، عادتها و رفتارهای روزانهی افرادی که قبل از شما این راه را پیمودهاند الگوبرداری کنید. به همین دلیل است ه مدیران مالی اصلح با مدیران مالی موفق دوستی میکنند. آنها بهخوبی میدانند که از طریق هر رابطهی جدید، دریچهای از آگاهی و اطلاعات عمیقتر را برای تصمیمگیری مالی بعدیشان، میگشایند.
برای تهیه کتاب «ده ستون ثروت» کلیک کنید
یادگیری مداوم رابطه هوش مالی و حفظ پول استراتژیهای مالی جدید
چنین افرادی هیچوقت از یادگیری دربارهی پول درآوردن، سرمایهگذاری، اطلاعات مربوط به اموال، سهام و غیره دست نمیکشند. پول درآوردن برای آنها مثل نفس کشیدن حیاتی است. مدیران باهوش از تمام لحظههای زندگیشان برای یادگیری استفاده میکنند. همیشه وقتی آنها را میبینید، دارند به برنامهای پیرامون ثروتمند شدن که از رادیو پخش میشود گوش میکنند، کتاب میخوانند، دربارهی پول با بقیه صحبت میکنند، به سمینار امور مالی میروند یا درحال مطالعهی بخش اقتصادی روزنامه هستند و … پول درآوردن برای آنها تبدیل به عادت شده است و این عادت آنها را در امور مالیشان به موفقیت میرساند.
پس چرا شما پول درآوردن را به یکی از عادتهای زندگیتان تبدیل نکنید؟
ویژگی مدیران مالی ناموفق
البته افراد زیادی هم هستند که مدیران مالی موفقی نیستند و شاید خودشان نیز از این موضوع آگاه نباشند. ببینید کدامیک از صفات زیر را در خود دارید:
دائما بدهی بالا میآورید
اگر میخواهید که پولتان را بهدرستی مدیریت کنید، باید از هرگونه قرض و بدهی تراشیدن برای خود اجتناب کنید، مدیران مالی موفق نیز به هیچ قیمتی حاضر به بالا آوردن بدهی نیستند. اما به نظر میرسد که مدیران مالی ناموفق، قادر نیستند تا دربرابر وسوسهی خرج کردن عمده و اتکا به قرض مقاومت کنند. آنها با این ولخرجیها مبالغ زیادی را در بلندمدت از دست میدهند.
تمام پساندازتان را خرج میکنید
مدیری که نتواند پولش را درست مدیریت کند، هر زمان که احساس نیاز به خرید داشته باشد، هرچه را که دم دستش باشد میخرد. او تابع احساسات خود است و از حسی که خرید به او میدهد و خشنودی آنی پس از خرید، لذت میبرد. چنین فردی با تمام کردن حقوق ماه قبل به سراغ حقوق بعدی میرود و این چرخه ادامه پیدا میکند. هر وقت پولی دربیاورد، بیدرنگ خرج میکند. هنگامی هم که پولی در کار نباشد، خرجهایش را محدود میکند یا به کارت اعتباری متوسل میشود.
هدف و برنامهای برای پول درآوردن ندارید
پول درآوردن در زندگی یک مدیر مالی ناموفق جایی ندارد. از اینرو بهراحتی از کنار تعیین هدف و ایجاد طرح عملیاتی برای آن میگذرد، بدهکار باقی میماند و به استقلال مالی نمیرسد.
با افراد متخصص مشورت نمیکنید
باید دو نکته را ذکر کنیم؛ اول اینکه افراد ناموفق فکر میکنند که برای تصمیمگیری در امور مالی لازم نیست تا از کسی کمک بگیرند. ولی باید آگاه باشند که تصمیمگیری صحیح پیرامون این موضوع، امنیت آیندهی آنها را تأمین خواهد کرد.
دوم اینکه به نظر آنها این منطقی نیست که برای مشاورهی مالی هزینه کنند و همان اولِ کار حساب بانکیشان پر از پول نشود. آنها باید درنظر داشته باشند که زندگی واقعی با خیالاتشان زمین تا آسمان فرق دارد. باید یاد بگیرند که برای دستیابی به پول زیاد در بلندمدت، مجبورند که سر کیسه را شل کنند و برای آموزش خودشان و راهنمایی گرفتن هزینه نمایند.
برخی از این افراد باور ندارند که میتوانند از عهدهی برداشتن قدمهای عملی و رسیدن به استقلال مالی بر بیایند. مشکل آنها این است که کاملا دل به کار نمیدهند و وارد میدان عمل نمیشوند. آنها تا هنگامی که انگیزهی لازم را برای نجات خود از این وضعیت به دست نیاورند، در بدهیهایشان دستوپا خواهند زد.
به ضرورت آموزش در زمینهی امور مالی بیتوجه هستید
مدیران مالی ناموفق فکر میکنند که نیازی به یادگیری مدیریت مسائل مالی ندارند. این طرز تفکر از باوری سرچشمه میگیرد که میگوید: پول چرک کف دست، و لذا بیاهمیت است.
این مدیران نیاز به محرک یا شخصی دارند که آنها را به سوی استقلال مالی هل بدهد.
تابع حرف جمع و دوستانتان هستید
برای مدیر ناموفق، هر نکتهای نکتهی خوب به حساب میآید. بنابراین دور از انتظار نیست که او و دوستانش دور هم جمع شوند و مشکلات مالیشان را باهم درمیان بگذارند. آنها در خلال صحبت با یکدیگر، تجربیاتشان را به هم میگویند و راهنمایی میگیرند. مشکل اینجاست که افراد گروه نه تنها دانش و تجربهی عملی کمی در امور مالی دارند، بلکه کورکورانه راهنمایی یکدیگر را قبول میکنند و تصمیمات دیگران را نیز به چالش نمیکشند.
نکتهی منفی این استراتژی این است که جمع موردنظر (که غالبا متشکل از دوستان است) جزو جمعیت ۹۶ درصدی مدیران ناموفق هستند. شاید راهنماییهایشان رایگان باشد، ولی در درازمدت اثر نامطلوب خود را خواهد گذاشت. چنین مدیرانی این نکته را فراموش میکنند که «هیچ منفعتی رایگان به دست نمیآید، مگر اینکه برای تبعات بلندمدت هر تصمیمی اولویتگذاری کنی.» این گفته هنگامی بیشتر اهمیت مییابد که خواستار رسیدن به استقلال مالی باشید.
معرفی و دانلود کتاب ارتقای هوش مالی
برای دانلود قانونی کتاب ارتقای هوش مالی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب ارتقای هوش مالی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب ارتقای هوش مالی
چطور میتوان پول خود را افزایش داد و برای رسیدن به ثروتی عظیم در آینده برنامهریزی کرد؟ رابرت کیوساکی نویسندهای برجسته و کارآفرینی موفق در حوزه اقتصاد فردی در کتاب ارتقای هوش مالی، با ارائهی راهکارهایی ارزشمند به شما یاد میدهد تا با مدیریت پول خود، سرنوشت مالیتان را دگرگون کنید و همانند افراد ثروتمند بیندیشید و عمل نمایید.
دربارهی کتاب ارتقای هوش مالی:
در صورتیکه شما ضریب هوش مالی بالایی داشته باشید، قادر خواهید بود مشکلات مالی خود را حل کنید. همهی ما دوست داریم افرادی پولدار باشیم، زیرا زمانیکه از مشکلات مالی رنج میبریم، زندگی همواره سخت و ناامیدکننده خواهد شد. ما برای کسب ثروت زیاد تلاش میکنیم و میخواهیم آن را در جوانی به دست آوریم. قطعاً تا به امروز انسانهای پولدار زیادی اطرافتان دیدهاید، به نظر شما آنها چطور پولدار شدهاند؟
افراد ثروتمند میدانند که با پول خود چه کاری انجام دهند و کجا سرمایهگذاری کنند. آنها مثل آب خوردن پول درمیآورند و به صورت هوشمندانهای تصمیمات مالی میگیرند. بیایید با خودمان رو راست باشیم! اگر یک نفر درآمدی بیشتر از شما دارد به دلیل خوش شانس بودن یا برخورداری از موهبت جادویی نیست؛ در واقع او به خاطر داشتن ضریب هوشی مالی بالای خود با بهرهگیری از بهترین و مناسبترین روشها ثروتش را افزایش میدهد.
پر واضح است که تنها داشتن پول نمیتواند به شما کمک کند تا سرمایهگذاری بهتر، درآمد بیشتر و در نهایت قدرت مالی بالاتری داشته باشید؛ بلکه با بالا بردن ضریب هوش مالی خود قادر خواهید بود ثروتتان را مدیریت کنید و در حفظ آن بکوشید. همهی افراد به روشهای گوناگونی در حال حل کردن مشکلات مالی خود میباشند، چالش افراد فقیر نداشتن پول و افراد ثروتمند نداشتن مدیریت و برنامهریزی است.
چیزی که به شما کمک میکند تا از پس مشکلاتی مانند نداشتن خانهی شخصی، بدهکاری، هزینههای ماشین و . برآیید، پول نیست؛ بلکه نوع برخوردی است که شما با پول دارید. افرادی که از هوش مالی بالا برخوردارند، لزوماً پولدار نیستند و یا ثروت زیادی ندارند، فقط در درستترین زمان ممکن پول خود را چند برابر میکنند.
هوش مالی هر فردی از کودکی به والدین یا بستگانش وابسته است، اما در بزرگسالی و بر حسب تجربیاتی که به دست میآورد دستخوش تغییرات مثبت و منفی گوناگونی میگردد. متأسفانه در تربیت و سیستمهای سنتی والدین و آموزش و پرورش، توجه بسیار کمی به این ساختار ذهنی کودکان میشود. همهی ما از کودکی با گرفتن پولی در سر ماه و پسانداز کردن بزرگ شدهایم؛ در واقع تربیت شدهایم تا کارمند شویم نه یک ثروتمند منحصر به فرد! اگر میخواهید متفاوت عمل نمایید، کتاب ارتقای هوش مالی (Rich dad's increase your financial IQ) را مطالعه کنید و به ثروت زیادی دست یابید.
کتاب ارتقای هوش مالی برای چه کسانی مناسب است؟
همهی ما با کتابهای بینظیر رابرت کیوساکی آشنا هستیم، او و همسرش با هوش اقتصادی بالایی که دارند به ثروتی کلان دست پیدا کردند. پس اگر شما هم میخواهید همانند یک فرد ثروتمند زندگی کنید و افکار سنتی را که از کودکی در مورد کسب درآمد در ذهنتان شکل گرفته است، از بین ببرید حتماً برای مطالعهی این کتاب وقت بگذارید.
با رابرت کیوساکی بیشتر آشنا شویم:
نویسنده پرفروش کتاب پدر پولدار، پدر بیپول که برای شش سال موفق شد در لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار بگیرد، کسی جز رابرت کیوساکی ( Robert Kiyosaki) نیست. او یک سرمایه گذار، مربی و کارآفرین است که نگرشش نسبت به پول و سرمایه گذاری توانسته افکار دهها میلیون نفر در سراسر جهان را متحول کند.
مشهورترین و پرفروشترین کتاب او «پدر فقیر، پدر پولدار» است که در دو سال متوالی به عنوان پرفروشترین کتاب در زمینهی کسب پول USA Today نامگذاری شد و بیش از 27 نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسید.
از آثار دیگر رابرت میتوان به «کسب ثروت به روش پدر پولدار»، «دسیسه ثروتمندان»، «هوش مالی خود را افزایش دهید!»، «رهایی از کارمندی!»، «راهنماییهای پدر پولدار برای سرمایهگذاری»، «تجارت قرن بیست و یکم» و «دانشکده کسب و کار» اشاره نمود.
در بخشی از کتاب ارتقای هوش مالی میخوانیم:
پس از چهارسال تحصیل در آکادمی ناوگان بازرگانی ایالاتمتحده در کینگز پوینتِ نیویورک، در سال 1969 فارغالتحصیل شدم و کار خود را در سِمَت مسئول هدایت کشتیهای نفتکش شرکت استاندارد اویلِ کالیفرنیا آغاز کردم. من افسر سوم این کشتی بودم که در آبهای کالیفرنیا، هاوایی، آلاسکا و تاهیتی در حرکت بود. این یک شغل بینظیر در شرکتی عالی بود. من فقط هفت ماه کار میکردم و پنج ماه از سال در مرخصی بودم، میتوانستم دنیا را ببینم و تقریباً 47 هزار دلار در سال حقوق میگرفتم که معادل 140هزار دلار امروز است.
در سال 1969، حقوق 47 هزار دلاری برای جوانی که تازه فارغالتحصیل شده بود، پول زیادی بود. با این حال، در مقایسه با برخی از همکلاسیهایم، حقوق کمتری میگرفتم. برخی از همکلاسیهایم کار خود را به عنوان افسر سوم با حقوق 70هزار تا 150هزار در سال آغاز کرده بودند که امروزه مبلغ معادل 250 هزار تا 500 هزار دلار در سال میشود که برای جوان بیست و دو سالهای که به تازگی فارغالتحصیل شده، پول کمی نبود. دلیل پایین بودن حقوق من نسبت به همکلاسیهایم این بود که شرکت استاندارد اویل عضو اتحادیۀ کشتیرانی نبود و از قوانین اتحادیه پیروی نمیکرد؛ از اینرو، میزان حقوق آنها که بر اساس نرخ معین اتحادیه بود، تقریباً دو برابر من بود.
تنها پس از چهارماه فعالیت به عنوان افسر سوم، از شغل پردرآمد خود در استاندارد اویل کنارهگیری کردم و برای شرکت در جنگ ویتنام به سپاه تفنگداران پیوستم. من وظیفۀ خود میدیدم که به کشورم کمک کنم. در آن زمان، بسیاری از دوستانم تمام تلاش خود را میکردند تا به خدمت نظامی فراخوانده نشوند. بسیاری از آنها به ادامه تحصیل روی آوردند. یکی از دوستانم نیز به کانادا فرار کرد. برخی دیگر بیماریهای صعبالعلاج را بهانه قرار دادند تا بتوانند معافیت پزشکی بگیرند.
من از خدمت نظامی معاف بودم؛ زیرا دارای تخصص غیرنظامی مهمی بودم. از آن جا که نفت برای جنگ ضروری است و من در یک شرکت نفتی کار میکردم، اجباری برای حضور در جنگ نداشتم. وقتی برای حضور در میدان جنگ اعلام آمادگی کردم، بسیاری از دوستانم تعجب کردند. من مجبور به شرکت در جنگ نبودم، اما خواستۀ خودم بود که در جنگ حضور داشته باشم.
برای من، تصمیم رفتن به جنگ سختترین قسمت نبود. من قبلاً در سال 1966، بهعنوان دانشجو به ویتنام رفته بودم و در عملیات بار در خلیج کم ران حضور داشتم. من سادهلوحانه، جنگ را هیجانانگیز تلقی میکردم و نگران جنگ و کشتار و احتمالاً کشته شدن نبودم.
حضور در جنگ سختترین بخش تصمیم من نبود. دشوارترین بخش این تصمیم کاهش چشمگیر درآمدم بود که مجبور به پذیرش آن بودم. ستوان دومهای حاضر در سپاه تفنگداران دریایی، فقط سالانه 2400 دلار دستمزد دریافت میکردند. این حقوق دو هفتۀ من در استاندارد اویل بود. علاوه بر این، پنج ماه سال نیز تعطیل بودم. در این هفت ماه، ماهیانه نزدیک به 7 هزار دلار درآمد داشتم و پنج ماه بدون حقوق و بدون ترس از اخراج به استراحت میپرداختم. شاید همین امروز هم خیلیها در آرزوی داشتن چنین شغلی باشند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمۀ مترجم
پیشگفتار
فصل اول: هوش مالی چیست؟
فصل دوم: پنج نوع ضریب هوش مالی
فصل سوم: ضریب هوش مالی شماره 1: کسب درآمد بیشتر
فصل چهارم: ضریب هوش مالی شماره 2: حفاظت از پول و سرمایه
فصل پنجم: ضریب هوش مالی شماره 3: بودجه بندی پول و سرمایه
فصل ششم: ضریب هوش مالی 4: استفاده از اهرمهای مالی
فصل هفتم: ضریب هوش مالی شماره 5: ارتقای دانش مالی
فصل هشتم: یکپارچگی پول
فصل نهم: رشد و توسعۀ نبوغ مالی
فصل دهم: توسعه و رشد هوش مالی
رابطه هوش مالی و حفظ پول
1. توانایی برقراری ارتباط مؤثر 2. توانایی کافی در زمینه مذاکره 3. برخورداری از مهارت فروش و بازاریابی 4. داشتن تفکر خلاقانه
• رابرت کیوساکی هوش مالی را به چند بخش تقسیم کرد؟
1. کسب درآمد 2. حفظ 3. بودجه بندی 4. اهرم سازی پول 5. بهروزرسانی اطلاعات مالی
محصولات پرفروش
پکیج آمپول IELTS جاوید
خرید پکیج آموزش زبان انگلیسی آیلتس نام محصول : پکیج آمپول IELTS جاوید نوع محصول : پکیج فیزیکی در …
- 2 پکیج آمپول مکالمه انگلیسی و 1000 لغت
- 3 پکیج آموزش زبان «من CAN» (ویژه کودکان)
- 4 پکیج دوپینگ مغز جاوید
- 5 پکیج 2000 واژه شگفت انگیز جاوید
مقالات پیشنهادی
آشنایی با استاد مرتضی جاوید
مرتضی جاوید ملقب به سلطان حافظهی ایران؛ تنها ایرانی رکورددار حافظه جهان در گینس ، بنیانگذار آموزش واژگان خارجی بدون فراموشی با روش LWF و IMT به شماره ثبت ۱۴۲۹، مبتکر سریع ترین روش یادگیری مکالمه بدون فراموشی با متد Substitution Drill و مبتکر تکنیک های نوین پرورش حافظه، هوش و خلاقیت در ایران است که تا کنون بیش از ۳۰ محصول پرفروش در زمینههای زبان، حافظه و روانشناسی داشته است.
همچنین خالق جامع ترین دوره پرورش مغز و مهارتهای ذهنی با عنوان «دوپینگ مغز» است که میتواند مغز هر انسانی را به یک ابرمغز تبدیل کند تا با بهره گیری از بیش از ۲۰۰ تکنیک کاربردی اعم از حافظه ، خلاقیت ، تمرکز ، تجسم ، محاسبات ذهنی ، مهارتهای مطالعه و تندخوانی ، پرورش دو نیمکره و حواس پنجگانه ، از اوجا ظرفیت و توانمندیهای مغز خود استفاده نماید.
حضور در برنامه های مختلف صداوسیما؛ تدریس در دانشگاههای صنعتی شریف تهران، امیرکبیر تهران، فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز و دانشگاههای آزاد از دیگر سوابق ایشان میباشد و تا امروز در بیشتر شهرها و استانهای کشور از جمله: تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، کرمان، بندرعباس، تبریز، ارومیه، کرج، قم، همدان، یزد، کاشان، زنجان، رشت، اهواز، کرمان ، کرمانشاه و حتی در کشورهای مختلف ، دورهها، کلاسها، سمینارها و کارگاههای ایشان برگزار شده است.
دیدگاه شما