رادیو سیگنال | امیدواری به ادامه روندِ صعودی؟ | دوشنبه 8 فروردین سیگنال | signal
از دید تکنیکالی، شاخص در حال نزدیک شدن به ناحیه مقاومتی مهمی در حدود 1420 تا 1450 هزار واحد است و شرط ادامه روند صعودی، عبور و تثبیت شاخص بالای این سطح است. در صورتی که شاخص نتواند ازین سطح مقاومتی با موفقیت عبور کند، پیشبینی میشود بازار در کوتاهمدت کمی نزول کند و چندماهی درگیر فاز اصلاحی باشد. درست است که وضعیت تکنیکالی شاخص در کوتاهمدت برای خرید بسیار پرریسک نشان میدهد، اما اگر به صورت میانمدت و بلندمدت به وضعیت تکنیکی شاخص نگاه کنیم، متوجه میشویم شاخص امسال امادگی رشد خوبی را دارد.
از دید تکنیکالی، شاخص در حال نزدیک شدن به ناحیه مقاومتی مهمی در حدود 1420 تا 1450 هزار واحد است و شرط ادامه روند صعودی، عبور و تثبیت شاخص بالای این سطح است. در صورتی که شاخص نتواند ازین سطح مقاومتی با موفقیت عبور کند، پیشبینی میشود بازار در کوتاهمدت کمی نزول کند و چندماهی درگیر فاز اصلاحی باشد. درست است که وضعیت تکنیکالی شاخص در کوتاهمدت برای خرید بسیار پرریسک نشان میدهد، اما اگر به صورت میانمدت و بلندمدت به وضعیت تکنیکی شاخص نگاه کنیم، متوجه میشویم شاخص امسال امادگی رشد خوبی را دارد.
ثبت روند صعودی در بازارهای آسیایی
بازارهای آسیایی در معاملات روز چهارشنبه با روند صعودی رو به رو شدند در حالی که معاملات شب گذشته در وال استریت نیز در دقایق پایانی مثبت شد.
به گزارش مدار اقتصادی، تصمیم بانک جهانی در روز سه شنبه مبنی بر کاهش پیش بینی رشد اقتصادی در جهان به دلیل آشفتگی های میان روسیه و اوکراین، موجب نگرانی سرمایه گذاران شده است.
به این ترتیب بانک جهانی نرخ رشد اقتصادی سال 2022 را 2.9 درصد اعلام کرد و دلیل کاهش آن را آشفتگی های میان روسیه و اوکراین و پاندمی کرونا اعلام داشت.
اما در آمریکا رشد شاخص ها در آخرین ساعات معاملاتی موجب شد دومین روز کاری هفته در این کشور نیز در مدار مثبت طی شود .
از سوی دیگر بازارهای آسیایی نیز معاملات را در فاز مثبت آغاز کردند. شاخص آسیا پاسفیک به غیر از ژاپن با رشد 0.9 درصدی همراه شد و نیکی ژاپن هم 0.8 درصد مثبت شد.
در سوی دیگر شاخص اس اند فاز روند صعودی فاز روند صعودی پی استرالیا با رشد 0.3 درصدی رو به رو شد و بانک مرکزی این کشور نیز با افزایش نرخ بهره پس از گذشت 22 سال، خبر از سیاست های انقباضی اقتصادی داد .
قیمت آتی نفت برنت برای تحویل در ماه آگوست با رشد 0.4 درصدی به هر بشکه121 دلار و 15 سنت رسید و قیمت نفت وست تگزاس برای تحویل در ماه جولای با رشد 0.5 درصدی به هر بشکه 120 دلار رسید .
بازار سرمایه در فاز اصلاحی/ سهامداران احتیاط کنند
فارس نوشت: سهامداران حقیقی در روزهایی که بازار سرمایه در حال یک اصلاح قیمتی است، باید بیشتر مراقب معاملات خود باشند تا ضرر کمتری متحمل شوند.
بازار سرمایه در روزهایی که تقریبا همه شاخصهای عملکردی خود را سبزپوش میبیند، با تغییر فاز روند صعودی روندی که در نیمه معاملات روز دوشنبه داشت، به نظر میرسد وارد فاز اصلاح کوتاه مدت، به صورت اصلاح ریزموج قیمتی شده است.
بورس تحت تاثیر عوامل بنیادین و ارزندگی، مجددا از اسفند ماه مورد توجه قرار گرفت و بازده خوبی را به همراه داشته است. از جمله نکات مثبت بورس در روزهای گذشته میتوان به افزایش ارزش معاملات خرد، تمایل بیشتر سرمایه گذاران حقیقی به خرید سهام که نشانه آن در ورود پول به سهام توسط حقیقی ها و خروج پول از صندوق های درآمد ثابت بوده است، اشاره کرد. به عبارت دیگر، جریان ورود پول سهامداران حقیقی نیز در روزهای گذشته تائید کننده همین مساله است.
عواملی از جمله افزایش درآمد شرکتها، برگزاری مجامع عادی در ماه های آینده، رشد قیمتهای جهانی، افزایش نرخ ارز و فضای آرام سیاسی که دولت سیزدهم به وجود اورده است، شرایط را برای حضور سرمایهگذاران در بازار سهام در این مقطع زمانی مهیا کرده است.
سهامداران احتیاط کنند
اصلاح قیمتی که از روز دوشنبه در بازار سرمایه رخ داده است، باعث شده است، شاخص کل در روز سه شنبه نیز قرمزپوش شده و بورس یک تغییر روند برای بازگشت به حمایت قوی در نیمه کانال 1.4 میلیون واحدی را ایجاد کرده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند سهامداران در شرایط فعلی باید بیشتر مراقب معاملات خود باشند تا دوباره ضرر و زیان بیشتری متحمل نشوند.
این اصلاح قیمتی به دلیل اینکه برای کل بازار رخ نداده است، تنها باعث کم شدن سرعت روند صعودی بازار خواهد شد. در هفته دوم فروردین ماه بازار بازدهی بالای 1.5 درصد در هر روز به ثبت می رساند، اما در دوره اصلاح قیمتی برای برخی سهمها، رشد بازار محدود شده و کمتر از پنج هزار واحد رشد خواهد کرد.
به عبارت دیگر، کارشناسان بازار سرمایه به سرمایهگذاران توصیه میکنند باتوجه به رشدهای صورت گرفته در بازار سرمایه در برخی نمادها مخصوصا سهم های بزرگ و شاخص ساز، باید با احتیاط بیشتری به خرید و فروش اقدام کنند.
هدف بازار سرمایه در میان مدت
بازار سرمایه در وضعیت فعلی درگیر چندین مقاومت برای رشد است. به عبارت دیگر، محدوده فعلی از منظر نموداری بسیار مهم و حیاتی است و در صورت گذر از نیمه دوم کانال 1.4 میلیون واحدی، می توان هدف 1.5 میلیون واحدی برای شاخص در میان مدت متصور شد. بنابراین به سرمایه گذاران توصیه می شود با توجه به رشد سریع بازار در روزهای اخیر با احتیاط به سهام جدید ورود پیدا کنند.
بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند، در روزهای آتی همچنان بازار سبز رنگ باشد و صنایع فلزات اساسی، سیمان، خودرویی و صندوق های سهامی از استقبال خوبی برخوردار شوند.
دلیل این موضوع نیز به انتشار گزارشات ماهانه فروش ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۰ بر میگردد که بسیاری از شرکت ها عملکرد خوبی در این دوره داشته اند. عملکرد گروه فلزات اساسی به دلیل رشد قیمت های جهانی در سال گذشته بسیار مناسب بوده است.
کارشناسان معتقدند، در مجموع روند بازار مثبت ارزیابی می شود، اما با توجه به رشد اخیر و رسیدن قیمت ها به سطوح مقاومت احتمال تشدید عرضه وجود دارد که این موضوع را می توان از نیمه دوم بازار در روز دوشنبه مشاهده کرد.
فاکتورهای انتخاب سهام در شرایط فعلی
رضا گلستانی خواه، کارشناس بازار سرمایه معتقد است: در مقطع فعلی، سهامداران تمایل بیشتری به ورود پول به گروهها و نمادهایی دارند که از تحولات بازار جهانی منتفع شدهاند؛ عمدتا گروههای فلزات اساسی، پتروپالایشی ها و زنجیره فولاد و نمادهای وابسته جزء گروه های مورد توجه بودهاند.
وی ادامه داد: همچنین صنایعی نظیر سیمان نیز به واسطه عملکرد مثبت بنیادی، بهبود روند فروش و افزایش نرخ ها مورد توجه سهامداران قرار گرفتهاند؛ از جمله وجه تشابه در فاکتورهای انتخابی سهام در مقطع کنونی می توان به انتخاب نمادهایی اشاره کرد که از نسبت سودآوری بالاتر، نسبت قیمت به عایدی فاز روند صعودی پایین و تقسیم سود حداکثری در مجامع برخوردار هستند که مورد توجه بیشتر در این بازه قرار داشتهاند.
این فعال بازار سرمایه تصریح کرد: نکته دیگر که در کلیت بازار اثر گذار است میتواند به معافیت مالیاتی سود صندوقهای سرمایهگذاری اشاره کرد که میتواند محرکی برای انتقال بخشی از سپردههای حقیقیها و حقوقیها از بانک به سمت صندوقها باشد و در کل میتواند عامل مثبت و موثر برای شرکتهای تامین سرمایه تلقی شود و از سوی دیگر تجمیع منابع در صندوقها میتواند قدرت ورود منابع به سهام را نیز افزایش دهد.
تئوری داو (Dow Theory)
تئوری داو یک تئوری اقتصادیست که عنوان میکند بازار در یک روند صعودی قرار دارد، اگر یکی از میانگینهای آن (برای مثال صنایع یا حمل و نقل) از یکی از قلههای مهم خود عبور کند. و در ادامه با همراهی عبور مشابه در سایر میانگینها همراه باشد. برای مثال، اگر میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average (DJIA)) از یک قله متوسط عبور کند، انتظار میرود که میانگین حمل و نقل داو جونز (Dow Jones Transportation Average (DJTA)) نیز در برهه زمانی منطقی همین مسیر را دنبال کند.
نکات کلیدی
- تئوری داو یک چهارچوب فنی است که پیشبینی میکند که بازار روندی صعودی دارد، اگر که یکی از میانگینهای آن از قلهای مهم عبور کند. و این عبور از قله توسط سایر میانگینها نیز اتفاق بیوفتد.
- این تئوری با این فرض ایجاد شد ک همه چیز در قیمت و بازار لحاظ میباشد که این مورد با فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) همخوانی دارد.
- در این موضع فکری، شاخصهای مختلف بازار میبایست یکدیگر را با استفاده از الگوهای رفتار قیمت (Price Action) و حجم معاملات تا تغییر روند تأیید کنند.
مفهوم تئوری داو
تئوری داو یک روش معاملاتی است که توسط چارلز داو (Charles H. Dow)، یکی از موسسان شرکت Dow Jones & Company, Inc. در کنار ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، توسعه یافت. میانگین صنعتی داو جونز نیز در سال ۱۸۹۶ توسط همین افراد ایجاد شد. داو تئوری خود را در طول یک سری از مقالات منتشرشده در ژورنال وال استریت، که توسط وی و دیگران تأسیس شد، شکل داد.
چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و به دلیل فوت وی، هیچ وقت نتوانست تئوری کامل خود در ارتباط با بازارها را منتشر کند. ولی تعدادی از دنبالکنندگان و همکاران کارهای توسعه یافته بر مقالات قبلی را منتشر کردند. بعضی از مهمترین افراد و منابع مرتبط با تئوری داو شامل لیست زیر میباشند:
- ویلیام پ. همیلتون (فشارسنج بازار سهام) (William P. Hamilton’s “The Stock Market Barometer” (1922))
- رابرت رئا (تئوری داو) (Robert Rhea’s “The Dow Theory” (1932))
- ا. جورج شیفر (چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایهگذار کمک کردم تا در بازار سهام به سوددهی برسند) (E. George Schaefer’s “How I Helped More Than 10,000 Investors To Profit In Stocks” (1960))
- ریچارد راسل (تئوری داو امروز) (Richard Russel’s “The Dow Theory Today” (1961))
هسته مرکزی تئوری
داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازهگیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد میباشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد میتواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکتها به طور جداگانه را شناسائی کند.
این تئوری در عمر بیش از ۱۰۰ سال خود توسعه بیشتری داشته است که این توسعه شامل مشارکتهای ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت رئا در دهه ۱۹۳۰ و ا. جورج شیفر و ریچارد راسل در دهه ۱۹۶۰ میباشد. برخی از دیدگاههای این تئوری، برای مثال تأکید آن بر بخش حمل و نقل (یا در فرم اصلی آن، راه آهن)، منسوخ شدهاند. ولی رویکرد داو همچنان هسته مرکزی تحلیل تکنیکال مدرن را شکل میدهد.
نحوه کارکرد تئوری داو
تئوری داو از ۶ بخش اصلی تشکیل شده است:
بخش ۱: همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
تئوری داو براساس فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) عمل میکند که در این فرضیه عنوان میشود قیمت دارائیها تمام اطلاعات موجود را درون خود جای دادهاند. به زبان دیگر، این رویکرد خلاف فرضیهای از اقتصاد رفتاری است.
پتانسیلهای سوددهی، برتری رقابتی، شایستگی مدیریتی، همه این پارامترها و سایر موارد در قیمت بازار لحاظ شدهاند، حتی اگر هر فرد یک بخش یا کلیت این جزئیات را نداند. در مطالعه دقیقتر این تئوری، حتی وقایع آینده نیز به فرم ریسک لحاظ شدهاند.
بخش ۲: سه روند ماژور (Primary) برای بازار وجود دارد.
بازارها روندهای ماژوری، مانند بازار گاوی یا خرسی، را تجربه میکنند که به مدت یک سال یا بیشتر دوام میآورند. در این روندها بزرگتر، روندهای میانمدتی تجربه میشود که معمولاً در خلاف روند اصلی، همانند یک پولبک در بازار گاوی یا یک رالی صعودی در بازار خرسی، خود را نمایش میدهند. این روندهای میان مدت از سه هفته تا سه ماه عمر میکنند. در نهایت، روندهای مینوری وجود دارند که زیر یک هفته دوام میآورند و به طور غالب نویز بازار حساب میشوند.
بخش ۳: روندهای ماژور دارای سه فاز هستند.
یک روند ماژور، با توجه به تئوری داو، دارای سه فاز میباشد. در یک بازار گاوی، فاز جمعآوری، فاز مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و فاز مازاد وجود دارد. در یک بازار خرسی، این سه فاز فاز توزیع، فاز حرکت مشارکت عمومی و فاز ترس (یا ناامیدی) خواهند بود.
بخش ۴: شاخصها باید یکدیگر را تأیید کنند.
به منظور اینکه یک روند تشکیل شود، داو این فرض را در نظر داشت که شاخصها یا میانگینهای بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدین معناست که سیگنالهائی که در یک شاخص اتفاق میافتد، باید با سیگنالهای سایر شاخصها همراستا باشند. اگر یک شاخص، نظیر میانگین صنعتی داو جونز، یک روند ماژور صعودی را تأیید میکند، در حالی که شاخص دیگر در روند ماژور نزولی باقیست، معاملهگران نباید فرض را بر شروع روند جدید بگیرند.
داو از دو شاخص طراحیشده توسط خود و شریکانش، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده میکرد. استفاده از این دو شاخص با این فرض انجام میشد که در صورتی که شرایط کسب و کار، همانطور که DJIA عنوان میکند، واقعاً سالم باشد، راهآهن باید از باربری مورد نیاز این کسب و کار در حال بازدهی باشد. اگر قیمت این دارائیها در حال رشد باشد ولی راهآهن متضرر باشد، روند به احتمال قوی پایدار نمیباشد. برعکس این قضیه نیز صادق است: اگر راهآهن در حال رشد باشد ولی بازار در حال ریزش باشد، روند مشخصی وجود ندارد.
بخش ۵: حجم میبایست روند را تأیید کند.
در صورتی که فاز روند صعودی قیمت در امتداد روند ماژور در حال حرکت باشد، حجم باید افزایشی باشد و در صورت حرکت خلاف روند، باید کاهش حجم مشاهده شود. حجم کم نشان دهنده ضعف روند میباشد. برای مثال، در یک بازار گاوی، حجم باید با رشد قیمت افزایش یابد و در طول پولبکهای مینور باید کاهش پیدا کند. در صورتی که در این مثال حجم در طول پولبک افزایش یابد، میتواند نشانه این باشد که روند در حال برگشت بوده و فعالان بازار رفتار خرسی از خود نشان میدهند.
بخش ۶: روندها ادامه خواهند داشت تا زمانی که یک برگشت واضح صورت گیرد.
برگشت روندهای ماژور میتواند با روندهای مینور اشتباه گرفته شود. شناسائی این قضیه بسیار دشوار است که یک حرکت رو به بالا در بازار خرسی تغییر روند است یا یک رالی کوتاهمدت است که در ادامه با کفهای پائینتر همراه میشود و تئوری داو در این رابطه هشدار میدهد و توصیه اکید بر تأیید برگشت روند احتمالی دارد.
موارد خاص
در ادامه بر بررسی نکات اضافی در رابطه با تئوری داو میپردازیم:
قیمت Closing و بازههای خطی
چارلز داو تنها به قیمتهای Closing بسنده میکرد و توجهی به حرکات در طول روز شاخص نداشت. برای تشکیل یک سیگنال روند، قیمت Closing باید سیگنال روند را صادر کند، نه حرکات قیمت در طول روز (قیمت High یا Low).
ویژگی دیگر در تئوری داو ایده بازههای خطی (Line Ranges) میباشد که تحت عنوان بازههای معاملاتی (Trading Ranges) نیز از آنها در تحلیل تکنیکال یاد میشود. این بازههای خنثی (یا افقی) از حرکات قیمت به عنوان بازههای تثبیت در نظر گرفته میشوند و معاملهگران باید برای شکست خط روند توسط حرکات قیمتی صبر کنند تا بتوانند در رابطه با جهت حرکت بازار نتیجهگیری کنند. برای مثال، اگر که قیمت به بالای خط برود، احتمال وقوع روند صعودی میرود.
سیگنالها و شناسائی روندها
یک مورد دشوار از اعمال تئوری داو، شناسائی دقیق برگشت روند میباشد. به یاد داشته باشید که یک پیروی تئوری داو با جهت کلی بازار معامله میکند، به همین دلیل این مورد بسیار با اهمیت است که نقاط تغییر جهت بازار را شناسائی کند.
یکی از تکنیکهای اصلی مورد استفاده برای شناسائی نقاط برگشت روند در تئوری داو تحلیل قله و دره (Peak-and-Trough Analysis) میباشد. یک قله بالاترین قیمت در حرکت بازار میباشد، در حالی که یک دره تحت عنوان پائینترین قیمت برای حرکت بازار تعریف میشود. توجه داشته باشید که در تئوری داو فرض بر این است که بازار به صورت یک خط صاف حرکت نمیکند. بلکه شامل قلهها و درههائی است که به طور کلی به صورت رونددار در یک جهت در حال حرکت میباشند.
یک روند صعودی در تئوری داو، یک سری از قلهها و درههای بالاتر پشت سر هم میباشد. یک روند نزولی نیز یک سری از قلههای و درههای پائینتر پست سر هم تعریف میشود. ششمین باور تئوری داو اعلام میکند که یک روند به طور موثر وجود دارد، مگر اینکه یک نشانه واضح دال بر تغییر روند شناسائی شود. تقریباً همانند قانون اول نیوتن از قوانین سهگانه حرکت، یک شیٔ در یک جهت به حرکت خود ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو در آن حرکت تداخل ایجاد کند.
به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت ماژور ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو، همانند تغییر در شرایط کسب و کار، به اندازهای قوی باشد تا منجر به تغییر جهت این حرکت ماژور گردد.
نقاط برگشت
یک برگشت در روند ماژور زمانی سیگنال خود را صادر میکند که بازار قادر به ایجاد یک قله و دره دیگر در راستای روند ماژور نباشد. برای یک روند رو به بالا، یک برگشت روند با عدم فتح قله قبل و در ادامه عدم ایجاد کف بالاتر ایجاد میشود. در این حالت، بازار از یک بازه قلهها و درههای بالاتر به بازه درهها و قلههای پائینتر که عوامل یک روند ماژور رو به پائین است تغییر فاز داده است.
برگشت یک روند ماژور نزولی زمانی اتفاق میافتد که بازار دیگر قادر به سقوط و تشکیل قلهها و درههای پائینتر نباشد. این اتفاق زمانی پیش میآید که بازار یک قله بالاتر از قله قبل و در ادامه یک دره بالاتر از دره قبل تشکیل دهد که پارامترهای یک روند روبه بالا و صعودی میباشند.
جمعبندی
چارلز داو و شریکانش در پی تشکیل تئوری مرتبط به شاخصهای خود، زیربنای سیستمی را تشکیل دادند که منجر به شکلگیری تحلیل تکنیکال فاز روند صعودی مدرن شد. موارد شش گانه عنوان شده در تئوری داو، مخصوصاً مورد ششم که تحت عنوان نمودارخوانی شناخته میشود، همچنان با قدرت در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار میگیرد.
منابع
“How to Use the Dow Theory to Analyze the Market”, Investopedia, 2022.
روش وایکوف چیست؟ معرفی کامل روش The Wyckoff Method در تحلیل پرایس اکشن
روش وایکوف یا The Wyckoff Method در سال 1930 میلادی توسط آقای ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff) که به عنوان یکی از بزرگان علم پرایس اکشن شناخته می شود معرفی شد و در این مقاله پس از معرفی به بررسی این روش می پردازیم، در ادامه همراه داتیس نتورک باشید.
روش وایکوف (The Wyckoff Method) چیست؟
روش وایکوف یا The Wyckoff Method در سال 1930 میلادی توسط آقای ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff)فاز روند صعودی که به عنوان یکی از بزرگان علم پرایس اکشن شناخته می شود معرفی شد.
این روش شامل یک سری اصول و استراتژی است که در ابتدا برای تریدرها و سرمایه گذاران طراحی شد.
وایکوف زمان بسیار زیادی بر روی توسعه این روش و آموزش آن صرف کرد و فعالیتهای او تاثیر بسیار زیادی بر “تحلیل تکنیکال مدرن” گذاشته است.
وایکوف این روش را در بازار سهام مورد استفاده قرار داد، اما پس از آن، این روش در دیگر بازارها نیز مورد استفاده قرار گرفت.
بسیاری از فعالیتهای وایکوف از روش دیگر تریدرهای موفق الهام گرفته شده است.
امروزه نام وایکوف در کنار اسامی بزرگی همچون داو و الیوت قرار میگیرد و از این حیث از احترام بسیار زیادی در جامعه تکنیکال برخوردار میباشد.
او تحقیقات بسیار گستردهای بر روی بازارهای مالی انجام داد که نتیجه این تحقیقات، ارائه چندی تئوری و تکنیک معاملاتی بوده است.
ما در این مقاله سعی میکنیم شمایی کلی از تحقیقات وایکوف را معرفی کنیم.
شاید بتوان سرفصلهای کار او را به 4 بخش زیر تقسیم کنیم:
- مفهوم پول هوشمند
- سه قانون بنیادی
- روش وایکوف در تحلیل نمودار قیمت
- رویکرد پنج مرحلهای ادامه چرخه و روش وایکوف
مفهوم پول هوشمند
وایکوف ایده پول هوشمند یا اپراتور هوشمند را به عنوان یک هویت خیالی برای بازار در نظر گرفت.
او به تریدرها و سرمایهگذاران پیشنهاد کرد که بایستی بازار را به گونهای مورد بررسی قرار دهند که گویی شخصی آن را کنترل میکند و آن شخص را “پول هوشمند” معرفی کرد.
با اینکار تشخیص روند بازار راحتتر انجام خواهد شد.
در واقع پول هوشمند همان بازیگران اصلی بازار هستند که شامل افراد ثروتمند و همچنین سرمایهگذاران حقوقی میباشند که رفتار آنها در بازار بسیار تعیینکننده میباشد.
پول هوشمند طبیعتا علاقه دارد تا یک دارایی را در قیمتهای پایین خریداری کرده و در قیمتهای بالاتر به فروش برساند.
رفتار پول هوشمند کاملا بر خلاف اکثر سرمایهگذاران کوچک است. منظور از سرمایهگذاران کوچک افرادی هستند که عموما سرمایه خود را از دست میدهند.
اما طبق گفته وایکوف، پول هوشمند از یک استراتژی قابل پیشبینی استفاده میکند.
این استراتژی را میتوان آموخت و آن را فراگرفت و بر اساس آن معامله کرد و با آن همراه شد و به سود رسید.
بیایید از مفهوم پول هوشمند برای نشان دادن یک چرخه ساده بازار استفاده کنیم.
یک چرخه کامل بازار شامل 4 فاز میشود، فاز تراکم یا Accumulation، فاز صعودی یا Uptrend، فاز توزیع یا Distribution و فاز نزولی یا Downtrend.
معرفی فاز تراکم
“پول هوشمند” پیش از دیگران اقدام به خرید یک دارایی فاز روند صعودی میکند.
زمانی که قیمت در این فاز قرار میگیرد، معمولا نوسانات قیمت کاهش یافته و روند بازار خنثی خواهد بود.
فاز صعودی
زمانی که “پول هوشمند” خرید خود را کامل کرد و به مقدار کافی از دارایی مورد نظر و در قیمتهای پایین خرید انجام داد و همچنین فروشندهای هم در بازار نبود، “پول هوشمند” شروع به بالا بردن بازار میکند.
رشد قیمت باعث جذب دیگر سرمایهگذاران خواهد شد و این اتفاق باعث افزایش تقاضا در بازار خواهد شد.
زمانی که قیمت رشد کند، سرمایهگذاران بیشتری اقدام به خرید خواهند کرد. احساس بازار به قیمت مثبت شده و این باعث افزایش هرچه بیشتر تقاضا در بازار خواهد شد.
فاز توزیع
پس از فاز صعودی و پس از آنکه پول هوشمند به سود مورد نظر خود رسید، اقدام به فروش دارایی خود خواهدکرد. او دارایی خود را به افراد تازه واردی که دیر به بازار رسیدهاند میفروشد.
این فاز نیز مانند فاز انباشت، روند قیمت، خنثی خواهد بود.
در این فاز، تقاضا تا زمانی که خسته نشود جذب میشود. بسیاری از افراد این حالت را استراحتی برای یک روند صعودی دیگر میدانند. اما اینطور نیست. زیرا پول هوشمند از بازار خارج شده است.
فاز نزولی
پس از فاز توزیع، زمانی نخواهد گذشت که بازار وارد فاز دیگری شود که به آن فاز نزولی گفته میشود.
قیمت شروع به ریزش کرده و بازار نزولی میشود. در واقع در زمانی که پول هوشمند تمام دارایی خود را به فروش رساند، بازار شروع به ریزش خواهد کرد.
در این فاز، عرضه بیشتر از تقاضا میشود و روند نزولی آغاز میشود.
3 قانون بنیادی وایکوف
🟢 قانون عرضه و تقاضا
این اصل به تعادل میان عرضه و تقاضا اشاره دارد. قیمت زمانی افزایش مییابد که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و همچنین قیمت زمانی کاهش مییابد که برعکس این رابطه برقرار شود.
البته این اصل یکی از اصول اساسی و اولیه بازارهای مالی بوده و مخصوص روش وایکوف نمیباشد. این اصل را میتوان به صورت سه معادله زیر بیان کرد:
به عبارت دیگر، قانون اول وایکوف اشاره به این دارد که فاز روند صعودی افزایش تقاضا نسبت به عرضه منجر به افزایش قیمت دارد، زیرا قدرت خریداران بیشتر از قدرت فروشندگان است.
اما زمانی که قدرت فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، عرضه بر تقاضا غالب شده و قیمت کاهش خواهد یافت.
افرادی که از روش وایکوف استفاده میکنند، عموما از ترکیب رفتار قیمت و حجم معاملات، تعادل بین عرضه و تقاضا را مورد بررسی قرار میدهند.
ترکیب حجم و قیمت، بینش عمیقتری نسبت به بازار و رفتار آتی بازار به ما خواهد داد.
🟢 اصل علت و معلول
این قانون تصریح میکند که تفاوت بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست.
برخی افراد اصل اول را قبول داشته اما اعتقاد دارند، بازار به صورت تصادفی گاهی قدرت تقاضا بالا رفته و گاهی کمتر میشود.
اما اصل دوم وایکوف خلاف آنرا فاز روند صعودی فاز روند صعودی میگوید. تعادل عرضه و تقاضا اتفاقی برهم نمیخورد، بلکه تغییر عرضه و تقاضا در بازار، نتیجه و حاصل یک مجموعه اتفاق میباشد.
در تئوری وایکوف، فاز تراکم یا تجمیع( علت) سرانجام منجر به صعود (معلول) میشود.
در مقابل، فاز توزیع (علت) در نهایت منجر به ریزش (معلول) و نزول قیمت میشود. وایکوف برای تخمین تاثیرات احتمالی یک علت، از یک روش منحصر به فرد در نمودار استفاده میکرد.
به عبارت دیگر، او روشهایی را برای تعیین اهداف معاملاتی بر اساس فازهای تراکم و توزیع ایجاد کرد.
این تکنیک این امکان را فراهم میکرد تا اهداف قیمتی روند بازار را پس از عبور از محدوده تراکم و یا خارج شدن از محدوده روند خنثی، تعیین کند.
🟢 اصل اقدام در برابر نتیجه
مطابق اصل سوم وایکوف، فاز روند صعودی تغییر در قیمت یک دارایی، حاصل و نتیجه یک اقدام و عمل میباشد.
این اقدام در حجم معاملات نهفته است و توسط حجم معاملات نشان داده میشود.
هنگامی که در یک روند، قیمت با حجم همخوانی دارد، شانس بالایی وجود دارد که روند فعلی ادامه پیدا کند.
اما، اگر حجم و قیمت باهم همخوانی نداشته باشند، روند فعلی متوقف خواهد شد و حتی نشان دهنده تغییر در روند خواهد بود.
برای مثال معاملات بیت کوین را در نظر بگیرید.
پس از یک ریزش شدید قیمت وارد فاز انباشت خود میشود و معاملات با حجم بالایی صورت میگیرد.
اما دیگر خبری از ریزش قیمت نیست. افزایش حجم معاملات نشاندهنده، اقدام بزرگ در بازار است، اما حرکت در یک روند خنثی نشان دهنده یک نتیجه جزئی است.
دیدگاه شما