بررسی عوامل موثر بر سرمایه گذاری در سهام در بورس اوراق بهادار (مطالعه ی موردی: بورس اوراق بهادار منطقه ای اصفهان)
اهمیت سرمایه گذاری برای رشد و توسعه ی اقتصادی و اجتماعی به اندازه ای است که آن را یکی از اهرم های قوی برای رسیدن به توسعه کرده است؛ اما باید به یاد داشت که به همان میزان که توجه به این امر می تواند باعث شود اقتصاد رشد یابد و شکوفا شود، توجه نکردن به آن می تواند موجب شود افت اقتصادی پیش آید؛ بنا بر این باید گفت که رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی، در بلندمدت، بدون توجه به سرمایه گذاری و عوامل مهم موثر موجود در محیط آن ممکن نیست. مطالعه ی دقیق تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایه گذاران می تواند از یک طرف موجب شود حجم نقدینگی های سرگردان و تورم کاهش یافته، اشتغال افزایش یابد و از طرف دیگر، باعث شود مدیریت بهتر شده، ثروت سرمایه گذاران افزون گردد.
هدف از نگارش پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر سرمایه گذاری در سهام است که به وسیله ی دو دسته متغیر به عنوان سوال های پژوهش آزمون شده است. این دو دسته، متغیرهای مربوط به ویژگی های سرمایه گذاران (ادراک ریسک، تمایل به ریسک و تخصیص سرمایه) و ویژگی های مربوط به بازار سرمایه(نرخ بازده مورد انتظار و اطلاعات عملکرد گذشته) هستند. در تحقیق حاضر، برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مبانی نظری پژوهش از روش کتابخانه ای (نظیر کتاب ها و مجله های علمی) و برای جمع آوری اطلاعات برای تحلیل و آزمون فرضیات پژوهش از پرسش نامه استفاده شده است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل و آزمون سوال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگورف ـ اسمیرنوف و آزمون t دونمونه ای) استفاده شده است.
نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که ادراک ریسک بر تمایل به سرمایه گذاری، نرخ بازده مورد انتظار و تخصیص سرمایه، و اطلاعات عملکرد گذشته بر تمایل به سرمایه گذاری و نرخ بازده مورد انتظار تاثیر می گذارند.
ریسک و بازده
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایه گذاری است. بسیار حیاتی است که یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایه گذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
افراد می توانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایه گذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایه گذاری به همراه دارد.
ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ابندا برای درک بهتر از مطلب تعریفی از ریسک را ارائه می دهیم؛ ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. یا به عبارتی ریسک همان احتمال درک ریسک سرمایهگذاری عدم موفقیت است. یک سرمایه گذار برای سود بیشتر سرمایه گذاری می کند و هر چه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را می توان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
مثالی برای ریسک:
ریسک در همه بازارها و سرمایه گذاری ها وجود دارد؛ به طور مثال فرض کنید درک ریسک سرمایهگذاری شما پولی را در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود دریافت می کنید، در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چراکه پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد.
باید در نظر داشته باشید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید.
در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود قطعی صحبت می کنیم، مطمئن هستید که هر ماه این مبلغ را دریافت خواهید کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صددرصد ندارید و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسید و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنید که این همان ریسک است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در باب ریسک می توانید به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرماید.)
بازده سرمایه گذاری چیست؟
برای درک بهتر رابطه ریسک و بازده بهتر است مفهوم بازده سرمایه گذاری را بشناسید. بازده پول یا سودی است که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار شما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آورید، تفاوت وجود دارد.
به طور مثال تصور کنید مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده اید و انتظار دارید در بازه زمانی مشخص به سود مثلا ۲۰% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسید حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) ۲۵% باشد، نه تنها انتظارات شما برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده اید.
نکته مهم: تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
ریسک و بازده چه رابطه ای دارند؟
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است. هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.
آیا ریسک ب معنای خطر و ضرر است؟
مهم است به این نکته توجه داشته باشید و جود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشان دهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگین تر را نیز در پی خواهد داشت.
نسبت بازده به ریسک:
یکی از مهم ترین فاکتورهای شناخت رابطه ریسک و بازده، نسبت بازده به ریسک است. این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد درک ریسک سرمایهگذاری انتظار شما به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است. به طوری که هر سرمایه گذاری باید پیش از ورود به بازارهای سرمایه گذاری، این نسبت را محاسبه کند.
مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه گذاری شما است. به عبارت نسبت بازده به ریسک نشان می دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید کرد.
رابطه ریسک و بازده رابطه ریسک و بازده
بر مبنای اصول سرمایه گذاری، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ است. به این معنی که توان ریسک پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، قابل قبول نیست.
که در نتیجه می توان گفت: ورود به چنین معاملاتی صحیح نیست به این علت که نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را قبول کرده اید و چنین عملکردی در بلند مدت، به احتمال قوی به زیان شما تمام خواهد شد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیت های اساسی در کسب و کار است به عبارتی، هر چقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، می توان انتظار بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار را هم داشت.
البته باید از این مورد هم غافل نشویم که همیشه احتمالات منفی و استثناهایی که ممکن پیش آید را در نظر داشته باشید چراکه ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
از مهم ترین کاربرد های ریسک:
از کاربردهای نسبت بازده به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه گذاران هیجانی با ریسک غیر منطقی است؛ تا بدین وسیله مجبور شوند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب و رابطه معقولی ایجاد کنند.
نسبت بازده به ریسک بهینه
به عقیده یک مربی مالی با تجربه، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک، مقدار مناسب و قابل قبولی است به طوری که اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد باشد، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.
چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلندمدت مناسب است. ولی به این معنی بهترین نسبت بازدهی نیست. شرایط بازارهای مالی و میزان ریسکی که حاضرید بپذیرید، می تواند این نسبت را تغییر دهد.
معیارهای مهم ارزیابی موقعیت قبل از ریسک
معیارهای مهم و قابل توجه که باید در زمان ارزیابی موقعیت و قبل از پذیرش ریسک مورد توجه داشته باشد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ و حائز اهمیت برای هر سرمایه گذار، انتخاب صحیح سطح ریسک می باشد. میزان تحمل ریسک بر اساس شرایط فعلی سرمایه گذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص می شود و با مقایسه بازار ها و میزان ریسک و البته توجه به شخصیت خودتان خود برای پذیرش ریسک اقدام کنید. اگر بخواهید از میان چندین بازار و روش سرمایه گذاری را بر اساس سطح ریسک (از پر ریسک به کم ریسک مرتب کنیم) می توان این گونه بیان کرد:
- سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
- سرمایه گذاری در بازار آتی سکه
- سرمایه گذاری در بازار سهام تهران
- صندوق های سرمایه گذاری (صندوق های بدون سود ثابت)
- اوراق مشارکت شرکت ها
- اوراق مشارکت دولتی
- سپرده گذاری در بانک ها
دسته بندی افراد در مواجه با ریسک؛
- افراد ریسک پذیر
- افراد ریسک گریز
- افراد بیتفاوت به ریسک
شناخت خود و افراد دیگر و یا رقبا بر اساس ویژگی های فردی در مقوله ریسک پذیری می تواند کمک شایانی باشد برای برنامه ریزی بهتر و همچنین عملکرد بهتر در رقابت و این می تواند در روش سرمایه گذاری برای موفقیت بیشتر بسیار تاثیرگذار باشد.
ریسک و پذیرش عواقب آن:
باید بدانید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن هم وجود دارد که لازم است به آنها را نیز در نظر داشته باشید این امر موجب می شود که از قبل سناریو شکست بررسی و مورد توجه قرار گیرد و خود را برای اثرات منفی و شکست احتمالی آماده کرده و در لیست برنامه ریزی برای مقابله با این احتمال آماده کنید.
پذیرش ریسک کمتر همراه با مثال:
رابطه ریسک و بازده تحت تاثیر روش سرمایه گذاری است که شما انتخاب می کنید. زمانی که شما در دارایی هایی با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، تقریبا هیچ گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. در چنین شرایطی بازدهی محدود و مشخصی نیز نصیب شما خواهد شد.
به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولا اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می شود.
در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی به دنبال بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه گذاری این است؛ پذیرش ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی و سود بالاتر.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
انواع سرمایه گذاری
سرمایه گذاری خرید دارایی یا اقلامی است که با هدف ایجاد درآمد انجام می شود. وقتیکه شخصی کالایی را با هدف سرمایه گذاری خریداری می کند، هدف این نیست که کالای مورد نظر را مصرف کند؛ بلکه هدف، فروش آن در آینده برای ایجاد ثروت است. یک سرمایه گذاری همیشه مربوط به هزینه برخی از دارایی های امروز به امید بازدهی بیشتر در آینده می باشد. سرمایه گذاری را از نقطه نظرهای متفاوتی می توان به انواع مختلفی تقسیم کرد که در این مقاله قصد داریم تا با تعدادی از انواع سرمایه گذاری ها آشنا شویم.
سرمایه گذاری به چه معناست؟
به طور کلی، هر اقدامی که به امید افزایش درآمد در آینده انجام شود نیز می تواند یک سرمایه گذاری تلقی شود. به عنوان مثال، هنگام ورود به تحصیلات تکمیلی در دانشگاه، هدف اغلب افزایش دانش و ارتقا مهارت ها (به امید تولید درآمد بیشتر) است. در خصوص انواع سرمایه گذاری می توان نکات زیر را بیان کرد:
- سرمایه گذاری، دارایی یا اقلامی است که با این امید خریداری می شود که در آینده درآمدزایی کند یا ارزش آن افزایش یابد.
- یک سرمایه گذاری همیشه مربوط به هزینه برخی از دارایی های امروز (زمان، پول، تلاش و. ) به امید بازدهی بیشتر در آینده می باشد.
- یک سرمایه گذاری می تواند به هر مکانیسمی که برای تولید درآمد در آینده استفاده می شود، اشاره داشته باشد؛ از جمله اوراق قرضه، سهام، املاک و مستغلات و.
در ادامه مقاله با انواع سرمایه گذاری و جزییات مربوط به آن آشنا می شویم.
الف) انواع سرمایه گذاری از نقطه نظر تماس با سرمایه
انواع سرمایه گذاری را از این نقطه نظر می توان به سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم تقسیم کرد که تعریف آن ها مطابق زیر می باشد:
1. سرمایه گذاری مستقیم یا شخصی
در این روش فرد به طور مستقیم اقدام به سرمایه گذاری می کند و باید تمام مراحل فرآیند سرمایه گذاری را خودش، به تنهایی انجام دهد.
2. سرمایه گذاری غیرمستقیم یا نهادی
در این روش فرد از نهادهای مالی کمک می گیرد. آن ها رابط بین او و طرح سرمایه گذاری هستند. واسطه های مالی از طریق انتشار حق مالی، همراه با تعهدشان و عرضه آن به مشارکت کنندگان، به کسب پول در بازار سرمایه می پردازند و سپس این وجوه را سرمایه گذاری می کنند.
ب) انواع سرمایه گذاری از نقطه نظر افق زمانی
انواع سرمایه گذاری را از نقطه نظر افق زمانی، به طور کلی می توان به سرمایه گذاری های بلندمدت و کوتاه مدت تقسیم کرد.
در سرمایه گذاری کوتاه مدت، مدت زمان مدنظر سرمایه گذار معمولا کمتر از یک سال برای رسیدن به بازده مورد انتظار می باشد. در این نوع از انواع سرمایه گذاری، دستیابی به نقدینگی با سرعت بالایی همراه است. در مقابل، سرمایه گذاری بلندمدت، زود بازده نمی باشد. افرادی که در این نوع از سرمایه گذاری شرکت می کنند، انتظار زیادی برای بازگشت سرمایه فوری ندارند. آن ها دید استراتژیک گسترده تری دارند. این نوع سرمایه گذاری معمولا با ریسک کمتری روبرو می باشد. به علاوه، میزان سود کسب شده در این نوع از سرمایه گذاری، بیشتر است.
ج) انواع سرمایه گذاری های اقتصادی
در داخل یک کشور، رشد اقتصادی به سرمایه گذاری ها مربوط می شود. وقتیکه شرکت ها و سایر نهادها به شیوه های مناسب سرمایه گذاری در تجارت روی می آورند، به طور معمول منجر به رشد اقتصادی می شود.
به عنوان مثال، اگر یک نهاد مالی در تولید کالا مشارکت داشته باشد، ممکن است تجهیزات جدیدی را تولید یا خریداری کند که به آن امکان می دهد کالاهای بیشتری را در مدت زمان کوتاه تری تولید کند. این امر می تواند کل تولید کالای تجاری را افزایش دهد. این افزایش تولید در ترکیب با فعالیت های بسیاری از نهادهای دیگر، می تواند باعث افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور شود.
املاک و مستغلات
وقتی به سرمایه گذاری در املاک و مستغلات فکر می کنید، اولین چیزی که احتمالاً به ذهن شما می رسد، خانه و زمین است. مطمئناً، سرمایه گذاران املاک و مستغلات گزینه های دیگری هنگام انتخاب سرمایه گذاری دارند و همه آن ها اقلام فیزیکی نیستند. به عنوان مثال، خرید سهام شرکت های انبوه سازی نیز نوعی سرمایه گذاری در املاک است.
کالاهای فیزیکی
کالاها به منابع اساسی گفته می شود که ما هر روز از آن ها استفاده می کنیم. این محصولات شامل محصولات کشاورزی مانند ذرت و شکر، منابع مرتبط با انرژی مانند گاز طبیعی و نفت خام و محصولات اساسی مانند آلومینیوم و فولاد است. فلزات گرانبها مانند نقره و طلا نیز در دسته ی کالاها (فلزات) گرانبها هستند.
خرید سهام شرکت ها در بازار بورس اوراق بهادار به منظور کسب درآمد، یک سرمایه گذاری مالی محسوب می شود.
ریسک سرمایه گذاری در بازار بورس می تواند بسیار بالا باشد و کسانی که دانش آن را در این بازار دارند، می توانند با مدیریت ریسک در این بازار فعالیت کنند و بازدهی بیشتری نسبت به سایر دارایی ها بدست آورند. البته دریافت سود، منوط به کسب دانش و آموزش های لازم می باشد.
اوراق بدهی
اوراق بدهی دارایی های مالی هستند که صاحبان آن ها را به جریان پرداخت سود واگذار می کنند. برخلاف دیگر اوراق بهادار، اوراق بدهی به وام گیرنده نیاز دارد تا اصل وام گرفته شده را بازپرداخت کند. نرخ بهره برای تضمین بدهی به اعتبار قابل درک وام گیرنده بستگی دارد.
سپرده بانکی
سپرده های بانکی شامل پول هایی است که برای نگهداری در موسسات بانکی قرار می گیرد. این سپرده ها به حساب های سپرده گذاری مانند حساب های پس انداز، حساب های چک و حساب های بازار پول واریز می شود. دارنده حساب حق دارد وجوه واریز شده را برداشت کند؛ همانطور که در شرایط و ضوابط حاکم بر توافق نامه تنظیم شده است.
صندوق های سرمایه گذاری
صندوق های سرمایه گذاری متعلق به سرمایه گذاران زیادی است که برای خرید جمعی اوراق بهادار استفاده می شود؛ در حالیکه هر سرمایه گذار مالکیت و کنترل سهام خود را حفظ می کند.
ویژگی های یک صندوق سرمایه گذاری عبارت اند از:
- انتخاب گسترده تری از فرصت های سرمایه گذاری
- فراهم کردن تخصص مدیریت بیشتر و هزینه های سرمایه گذاری کمتر نسبت به آنچه سرمایه گذاران می توانند به تنهایی بدست آورند.
- انواع صندوق های سرمایه گذاری شامل صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله در بورس، صندوق های بازار پول و صندوق های تامینی است.
صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت
درآمد ثابت به طور کلی به آن نوع از سرمایه گذاری اشاره دارد که تا زمان سررسید آن به سرمایه گذاران سود ثابت پرداخت می کند.
- سرمایه گذاران مبلغ اصلی را که سرمایه گذاری کرده اند دریافت می کنند.
- اوراق قرضه دولتی و شرکتی، متداول ترین انواع محصولات با درآمد ثابت هستند. برخلاف حقوق صاحبان سهام که ممکن است هیچ جریان نقدی به سرمایه گذاران پرداخت نکنند، می توان پرداخت ها را براساس برخی اقدامات اساسی تغییر داد. مانند نرخ بهره کوتاه مدت، پرداخت های اوراق بهادار با درآمد ثابت از قبل مشخص است.
صندوق سرمایه گذاری در سهام
در واقع این صندوق ها درصد مشخصی از دارایی خود را به سهام شرکت های بورسی و مابقی را به اوراق مشارکت اختصاص می دهند. به این ترتیب ریسک بالاتری به نسبت صندوق های درآمد ثابت دارد و همچنین احتمال بازدهی بیشتر درک ریسک سرمایهگذاری نیز وجود دارد.
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله (ETF)
صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس را می توان یک دارایی در سبد دارایی هر سرمایه گذار (از مدیران مالی تا یک سرمایه گذار مبتدی که تازه کار خود را شروع کرده است) یاد کرد. همچنین ETF را میتوان همانند سهام در طول یک روز معاملاتی، معامله کرد.
طرح و برنامه مالی سرمایه گذاری
یک طرح سرمایه گذاری بخشی از یک برنامه مالی جامع است که یک استراتژی سرمایه گذاری را ترسیم می کند تا به شما کمک کند اهداف بلندمدت و کوتاه مدت خود مانند بازنشستگی یا خرید خانه را با در نظر گرفتن موارد زیر برآورده کنید:
- تحمل ریسک
- متنوع سازی و تخصیص دارایی
برنامه های سرمایه گذاری به طور معمول برای کمک به شما در تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در سهام، اوراق قرضه، پول نقد و املاک و مستغلات، جهت به حداکثر رساندن بازده، طراحی می شوند.
آن ها همچنین به شما کمک می کنند تا از بین طیف وسیعی از انواع سرمایه گذاری های موجود، از جمله سرمایه گذاری های داخل برنامه بازنشستگی تحت حمایت شرکت، یکی را انتخاب کنید.
اهداف سرمایه گذاری
اگر می خواهید یک سرمایه گذار موفق باشید، بیش از همه یک سوال وجود دارد که باید به آن پاسخ دهید و سوال مذکور این است که" چرا من این کار را می کنم؟"
آیا می توانید هر کدام از اهداف فعلی خود را در زیر مشاهده کنید؟
- خرید خانه
- آینده فرزندان
- ذخیره برای موارد اضطراری
- بازنشستگی
- رشد خانواده
- ازدواج كردن
- یک تغییر شغلی
- شروع کار
- تعطیلات شغلی
- .
همه افراد برای سرمایه گذاری به دلیل نیاز دارند. اگر هنگام تنظیم سرمایه گذاری هدف مشخصی در ذهن ندارید، موفق نخواهید شد. دلیل سرمایه گذاری اولین قدم در راه رشد شماست.
جمع بندی
در این مقاله با انواع سرمایه گذاری آشنا شدیم و سرمایه گذاری را از نقطه نظرهای مختلف مانند افق زمانی و یا اقلام سرمایه گذاری می توان به روش های مختلف تقسیم بندی کرد که در اینجا به تعدادی از آن ها اشاره شد. همچنین برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق همیشه باید هدف خود را از سرمایه گذاری مشخص کنید. این امر به انتخاب نوع سرمایه گذاری و استراتژی شما بسیار کمک خواهد کرد.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.درک ریسک سرمایهگذاری
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام درک ریسک سرمایهگذاری کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ درک ریسک سرمایهگذاری بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا درک ریسک سرمایهگذاری در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
سرمایه گذاری در درک ریسک سرمایهگذاری حوزه بهداشت و درمان
وقتی صحبت از سلامتی و خطر covid-19 شد؛ ما هرگز انقدر هوشیار نبودهایم. ما دستها را میشویم؛ ورزش میکنیم تا سیستم ایمنی خود را تقویت کنیم و به دنبال واکسنی برای مبارزه با ویروس کرونا هستیم. در این برهه سیستمهای مراقبتهای بهداشتی ما تحت فشار قرار میگیرند و بخشهای دولتی و خصوصی را به درک اهمیت سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان وا میدارند. چرا درک ریسک سرمایهگذاری که با توجه به تقاضا، با سرمایهگذاری درست میتوان این بخش را بهبود بخشید و در راستای ارتقای سلامت تلاش کرد. همچنین در آغاز شیوع کرونا، فرصتهای گستردهای برای سرمایهگذاران این حوزه فراهم شد که به عنوان تاییدی برای به دست آوردن سرمایه در این حوزه به شمار میرود.
چرا باید در سهامهای حوزه بهداشت سرمایه گذاری کنیم؟
مراقبتهای بهداشتی بخشی با فرصتهای عظیم است که توسط روندهای جمعیتی بلندمدت و اصول بنیادین پشتیبانی میشود. در واقع میتوان گفت؛ مراقبتهای بهداشتی یک بخش به صورت رشد دفاعی است که با ماهیت دفاعی و رشدی آن مشخص میشود. همچنین در مقایسه با دیگر بخشها، تقاضا برای مراقبتهای بهداشتی انعطافپذیری بیشتری دارد و کمتر تحت تاثیر نوسانات اقتصادی قرار میگیرد. از لحاظ تاریخی، این بخش قویترین عملکرد را در دورههای مختلف داشته است که نشان میدهد سرمایهگذاران میتوانند به چشمانداز کلان اقتصادی آن توجه کنند.
در همین حال سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان با رشد ناشی از روندهای جمعیتی و نوآوری بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. پیری جمعیت در بازارهای توسعه یافته و در حال ظهور، افزایش ثروت و طبقه متوسط، منجر به افزایش تقاضا برای مراقبتهای بهداشتی میشود. این بخش همچنین گلخانهای برای نوآوری است. مجموعهای از شرکتهای تحقیق و توسعه، دائما محصولات و خدمات جدیدی را برای تامین نیازها ارائه میدهند که به عنوان محرکی بلندمدت برای رشد این بخش عمل میکنند.
زیر مجموعههای حوزه بهداشت و درمان
مراقبتهای بهداشتی بخش بسیار گستردهای است. این حوزه شامل چهار زیربخش اصلی داروسازی، بیوتکنولوژی، ارائهدهندگان و خدمات بهداشتی و درمانی و همچنین تجهیزات و لوازم پزشکی میشود. هر یک از این زیربخشها، فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان به شمار میروند و روزبهروز در حال رشد هستند.
داروسازی
در میان همهی زیربخشهای مراقبتهای بهداشتی، احتمالا در زندگی با داروها آشناییت بیشتری داشته باشید. داروها که به منظور تسکین درد و از بین بردن بیماری ساخته میشوند؛ ترکیبات شیمیایی کوچکی هستند که میتوانند به راحتی از موانع یا غشاهای بدن عبور کنند. امروزه با گسترش و پیشرفت دانش، فرمولهای جدیدی برای ساخت انواع داروها کشف میشوند که نیاز به این داروها در جامعه امروزی به وضوح دیده میشود. ازاینرو این زیربخش، از پرمتقاضیترین بخشهای حوزه بهداشت و درمان محسوب میشود که از اهمیت بالایی برخوردار است.
بیوتکنولوژی
شرکتهای مربوط به بیوتکنولوژی، همانند داروسازی به تولید دارو مشغول هستند؛ اما نحوه تولید داروی هر یک از آنها با یکدیگر تفاوت دارد. بیوتکنولوژیها بر خلاف داروها، ترکیبات پروتئینی بزرگی هستند که در عبور از غشاها مشکل دارند. این بخش اغلب بر ایجاد محصولات مرتبط با زیست برای استفاده در زمینههایی مانند بیماریهای نادر، سرطانشناسی، داروهای مرتبط با کووید -19 و واکسنهای بالقوه تمرکز دارد.
خدمات بهداشتی و درمانی
جهت سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان میتوانید به زیربخش گسترده ارائه و خدمات بهداشتی نیز بیندیشید. این بخش شامل ارائهدهندگان بیمه سلامت، بیمارستانها، امکانات مورد نیاز و همچنین شرکتهای پزشکی از راه دور است. این موارد به عنوان سنگ بنای درک ریسک سرمایهگذاری مراقبتهای بهداشتی شناخته میشوند که همهی امکانات موجود در اتاق اورژانس را ملزم میکنند که هر کسی را که از درها عبور میکند؛ بدون در نظر گرفتن اینکه شخص بیمه درمانی یا هزینه پرداختی دارد را درمان کند.
این قانون سبب ایجاد رقابت شدیدی بین مراکز درمانی خصوصی به وجود میآورد. چرا که با نداشتن اورژانس، ملزم به ارائه خدمات به همه نیستند. در واقع این کلینیکها میتوانند بیمارانی را برای درمان انتخاب کنند و از پرداختهای بالاتر شرکتهای بیمه بهرهمند شوند.
تجهیزات و لوازم پزشکی
زیربخش نهایی مراقبتهای بهداشتی، مربوط به تجهیزات و لوازم پزشکی است. توجه به این زیربخش برای سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان، ممکن است ریسک بالایی را در خود جای دهد. برای همین باید به نیاز بیماران، بیمارستانها و کادر درمان توجه ویژهای شود تا محصول تولید شده مورد استفاده قرار بگیرد. این حوزه شامل نوآوریهای بسیاری میشود که روند درمان را بهبود میبخشند. همچنین استفاده از این تجهیزات رفاه بیشتری برای بیماران فراهم میآورد. از آخرین نمونههای این نوآوریها میتوان به تکنیکهای جراحی غیرتهاجمی همچون لیزر یا جراحی به کمک رباتهای پیشرفته اشاره کرد.
گرایشهای مختلف حوزه بهداشت و درمان
بخش مراقبتهای بهداشتی از صنایع مختلفی تشکیل شده است. از داروسازی و دستگاهها گرفته تا بیمههای سلامت و بیمارستانها، همواره در حال رشد و پویایی هستند. سرمایهگذاری در این بخش تحت تاثیر متغیرهای بسیاری از جمله گرایشهای مثبت مربوط به جمعیت شناسی و روندهای منفی مربوط به بازپرداخت است.
سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان به یک رویکرد چندوجهی برای درک محرکهای اساسی نیاز دارد. سرمایهگذاران میتوانند از سرمایهگذاری در هر دو بخش کلی و یا صنایع آن سود ببرند. در زمان سرمایهگذاری باید به روندهای مثبت و منفی آن توجه کرد که تغییرات یا ادامه آنها ممکن است پیامدهایی برای زیربخشهای متفاوت حوزه مراقبتهای بهداشتی داشته باشد.
از جمله گرایشهای مثبت این بخش میتوان به جمعیت سالخورده و رشد بچهها، چاقی و اپیدمی دیابت، پیشرفتهای تکنولوژی و گسترش جهانی بیماری اشاره کرد. روندهای منفی نیز شامل سیستم تک پرداختی یا بدون بیمه و مصرفگرایی میشوند که به توسعه سرمایهگذاری آسیب میرسانند.
بهعنوانمثال اینکه چه کسی هزینه درمان بیمار را پرداخت کند؛ بر روند سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان تاثیر میگذارد. معمولا بیمههای سلامت شرکتهایی هستند که قبضها را به دو روش پرداخت میکنند. انتخاب یک شرکت مناسب میتواند ریسک و سودآوری را تحتتاثیر قرار دهد.
امیدوارکننده ترین فرصتهای سرمایه گذاری بلند مدت در حوزه بهداشت
به عنوان یک سرمایهگذار بلندمدت، ما بیشتر به مناطقی با پتانسیل برجسته پیشرفت تکنولوژی علاقهمند هستیم. این مناطق میتوانند تقاضای برآورده نشده قبلی را از طریق محصولات یا راهحلهای جدید برآورده کند. تاکنون، چهار حوزه امیدوارکننده اصلی شناسایی شدهاند.
یکی از آنها فناوریهای ایمپلنت است که در بازارهای عظیم، با توجه به قابلیت جایگزینی استاندارهای قدیمی، جذابیت بالایی دارد. دومین مورد، شرکتهای ایمونوآنکولوژی هستند که بر روی توانمند ساختن سیستم ایمنی بدن ما برای هدف قرار دادن و مبارزه با سلولهای سرطانی تمرکز دارند. این شرکتها تلاش میکنند؛ بسیاری از نیازهای پزشکی برآورده نشده را در ارتباط با تحقیقات قوی و همچنین توسعه و نوآوری برطرف کنند.
سومین روند بلندمدتی که برای سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان مناسب شناخته میشود؛ فناوریهای کم تهاجمی است که استفاده از آنها به طور قابل توجهی خطر جراحی را کاهش میدهد و روند بهبود را تسریع میبخشد. آخرین موضوع نیز به اهمیت تکنولوژی کونژوگه آنتی بادی توجه دارد که نسل بعدی داروهای شیمیایی هستند. این نسل میتوانند بدون تاثیر گذاشتن بر روی سلولهای سالم، سلولهای سرطانی را هدف قرار دهند.
تاثیر COVID-19 بر سرمایه گذاری در حوزه بهداشت و درمان
توجه به بخش مراقبتهای بهداشتی در چند سال اخیر به دلیل شیوع کووید -19، سرمایهگذاران را برای بررسی آن ترغیب کرده است. با این حال، تاثیر بر زیربخشهای مختلف، تفاوت دارد. مثلا تقاضا برای افزایش دارو در حال افزایش است؛ زیرا بیماران بیشتر نگران سلامتی خود هستند. همچنین با شیوع مجدد کرونا، پیشبینی میشود که فرصت مناسبی جهت سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان همانند دو سال گذشته به وجود آمده است. چرا که تقاضا برای محصولات مرتبط با این بیماری افزایش مییابد. در عین حال، برخی از زیربخشها در نقطه محوری تغییرات ساختاری بلندمدت قرار دارند.
بهعنوانمثال، صنعت خدمات آنلاین مراقبتهای بهداشتی از فاصله اجتماعی سود برد. در حالی که صنایع مراقبت از خانه و مراقبتهای بهداشتی از سیاستهای دولت در مورد طرفیت بیمارستانها سود میبرند.
سرمایه گذاری در سلامت برای تحقق آیندهای عادلانه
سلامتی یک حق اساسی برای انسان و یک ستون برای فرصتهای اقتصادی به حساب میآید؛ اما برای بسیاری از مردم در سرتاسر جهان دستنیافتنی است. با اینکه گامهای مهمی مانند افزایش امید به زندگی برداشته شده اما پیشرفت به صورت نابرابر دیده میشود. امروز در نقطهای ایستادهایم که افرادی در دسترسی به مزایای فناوریهای در حال تکامل و مراقبت در سلامت پی بردهاند. با این حال جامعه جهانی برای دستیابی به آسیبپذیرترین افراد تلاش میکند.
اهمیت سرمایه گذاری در سلامت بهتر
در سرتاسر جهان، سرمایهگذاریهای هدفمند در حوزه سلامت، نه تنها سلامتی بهتر و رفاه را برای افراد بیشتری بهبود میبخشد؛ بلکه باعث تقویت اقتصاد، ایجاد شغل و افزایش بهرهوری شخصی میشود. به عبارتی دیگر سرمایهگذاری در سلامت برای حیات اقتصادی و اجتماعی ضروری است. مراقبتهای بهداشتی، بخشهای وسیعی دارد و شامل شرکتهای مختلفی در صنایع مختلف میشود که میتوانید در هر زیربخشی فعالیت داشته باشید. همچنین سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و درمان به میانگین سلامت جهانی نیز کمک میکند و سطح رفاه را در یک اجتماع کلی بالا میبرد.
دیدگاه شما