بورس در مرز فازهای «خرسی» و «گاوی»
بورس تهران امروز به زحمت در شرايط صعود قرار گرفت. با اين همه، مجموع ارزش معاملات بورس و فرابورس امروز از مرز ۳۰ هزار ميليارد تومان گذشت، رقمي که دست کم طي يک ماه اخير بي سابقه محسوب ميشود. در شرايط عادي، اوج گيري ارزش معاملات در حين رشد شاخص ميتواند به منزله سيگنال صعود باشد، اما با توجه به شرايط خاص بازار، سخن گفتن از صعود قدرتمند چندان توام با اطمينان نخواهد بود. در مجموع، به نظر ميرسد بورس تهران فاز «خرسي» را پشت سر گذاشته، اما ورود به فاز «گاوي» هم قطعيتي ندارد. (هنگاميکه بازار رو به رشد باشد و قيمت سهام روندي صعودي دارد، ميگويند «بازار گاوي» است؛ اما اگر قيمت سهام روندي نزولي داشته و رکود در اوضاع اقتصادي حاکم شده باشد، «بازار خرسي» مصداق مييابد.).
اما آيا بورس دوباره وارد فاز رونق خواهد شد؟
شاخص کل بورس تهران امروز حدود ۹ هزار و ۱۰۰ واحد، معادل ۰.۵۳ درصد رشد کرد و به اين ترتيب، در محدود يک ميليون و ۷۶۲ هزار واحدي ايستاد. شاخص کل هم وزن، اما امروز معادل حدود ۰.۹۶ درصد منفي بود که نشان ميدهد امروز شاخص با موتور ليدرها رشد کرده و کليت بازار در شرايط عرضه قرار داشته است.
نمادهاي تاثيرگذار بر روند رو به بالاي شاخص در جريان معاملات امروز، نمادهاي «فارس»، «فولاد» و «فملي» بودند و در مقابل، نمادهاي «شستا»، «اخابر» و «همراه»، بيشترين تاثير منفي را بر شاخص بر جاي گذاشتند. نمادهاي «خودرو»، «خگستر» و «وسينا» امروز بيشترين حجم عرضه را شاهد بودند. به اين ترتيب، دو نماد پرطرفدار «خودرو» و «خگستر» که حدود يک ماه پيش خريد آنها بدون ايستادن در صف مقدور نبود، حالا با فشار فروش مواجه اند. اين در حالي است که سهام ايران خودرو طي اصلاح اخير بازار دست کم حدود ۵۰ درصد از ارزش خود را از دست داده است.
مجموع ارزش معاملات بورسي امروز به حدود ۲۴ هزار و ۲۰۰ ميليارد تومان و مجموع ارزش معاملات فرابورسي نيز به حدود ۶ هزار و ۵۰۰ ميليارد تومان رسيد. به اين ترتيب، در جريان معاملات امروز در بورس تهران، حدود ۳۰ هزار و ۷۰۰ ميليارد تومان سهام دست به دست شد که در حدود يک ماه اخير رقمي بي سابقه بوده است. افزايش مجموع ارزش معاملات در کنار رشد شاخص ميتواند سيگنالي براي صعود باشد، اما با توجه به اينکه رشد شاخص امروز چندان قدرتمند نبود، هنوز نميتوان در اين مورد با اطمينان سخن گفت.
آيا اصلاح ادامه پيدا ميکند؟
عمده شواهد نشان ميدهند که بورس تهران از «فاز خرسي» خارج شده و هر چند در اوج دوران اصلاح شاخص در مرداد ماه و ابتداي شهريور ماه، بورس تهران حدود ۲۶ درصد از ارزش خود را از دست داد و شاهد سنگينترين نزول تاريخي خود بود، بازار حالا با يک کف حمايتي قدرتمند برخورد کرده است. به اين ترتيب، به نظر ميرسد اگر عاملي بيروني (همچون عوامل سياسي) وجود نداشته باشد، بازار سرمايه ايران در بدبينانهترين سناريو، طي هفتههاي آتي شاهد روندي خنثي باشد.
برآوردها نشان ميدهند خالص خروج پول حقيقي از بازار سرمايه طي اصلاح اخير، حدود ۲ هزار و ۷۰۰ ميليارد تومان بوده که در واقع ميتواند معادل خريد همين ميزان سهام توسط حقوقيها باشد. اما خروج پول از بازار سرمايه به طور کلي، در عمل بايد منجر به افزايش قيمتها در بازارهاي موازي (مسکن، طلا، ارز، سکه و خودرو) بشود و اين در حالي است که رصد اين بازارها افزايش قيمت ناگهاني را نشان نميدهد.
با توجه به سرکوب اين بازارها، به نظر ميرسد برآورد عمده معامله گران و سهامداران اين است که بورس همچنان بهترين گزينه براي سرمايه گذاري و پوشش ريسک تورم در کشور است. اين در حالي است که تداوم حمايتهاي دولتي و نهادهاي حقوقي از بازار سرمايه، به منزله کاهش ريسک سرمايه گذاري در بورس تهران عمل ميکند و حمايت اخير حقوقيها از بازار هم مويد اين نظر است.
از ديگر سو، حسن علايي، معاون سازمان خصوصي سازي نيز به تازگي اعداد و ارقامي اعلام کرده که حجم بهره برداري دولت از وضعيت خاص بازار سرمايه را هم نشان ميدهد. به گفته اين مقام مسئول، از ابتداي جاري تا اوايل مردادماه، بيش از ۱۱ هزار و ۸۹۰ ميليارد تومان سهام در بازار عرضه تدريجي شد که دليل آن شرايط بازار و تصميم دولت به عمق بخشي بازار بوده است.
اين در حالي است که به گفته علايي، دولت بنا دارد عرضه سهام به شکل بلوکي را هم در دستور کار قرار دهد، اتفاقي که احتمالاً به معني «جيب به جيب» کردن سهام بين دولت و نهادهاي خصولتي است، اما در هر حال با کاهش کسري بودجه دولت، از پولي شدن کسري بودجه جلوگيري خواهد کرد. معناي اين رخداد (فارغ از حجم و ابعاد احتمالي آن) براي معامله گران، تداوم رونق در بورس طي ماههاي آتي است.
بازار گاوی و خرسی در بورس
بازار گاوی (Bull market) و بازار خرسی (Bear market) اصطلاحاتی هستند که در توصیف وضعیت بازار سرمایه به کار میروند. وقتی که روند بازار رو به رشد باشد و قیمت سهام به صورت صعودی باشد، اصطلاحا می گوئیم بازار گاوی است. از سوی دیگر زمانی که قیمت سهام روندی نزولی داشته از عبارت بازار خرسی استفاده میکنند.
گاو و خرس از کجا آمدهاند؟
فلسفه اصلی کاربرد این دو اصطلاح به طور یقین کاملا مشخص نیست اما دو دیدگاه در این باره بیشتر مطرح است که به آن اشاره می کنیم.
ابتدا استفاد ه از این دو تمثیل بیشتر به خاطر نحوه جنگیدن این دو حیوان، مطرح است. با توجه به اینکه گاو به هنگام حمله به دشمن، شاخهای خود را بهطرف بالا حرکت می دهد، روند صعودی بازار را گاوی مینامند؛ اما از طرف دیگر، خرس در مقابله با رقیب خود، پنجههایش را به سمت پایین میگیرد و با او مبارزه می کند و از این رو برخی بر این باورند که این مسئله علت استفاده از نام خرس به هنگام توصیف بازار نزولی است.
گفته می شود در گذشته های دور دلالانی وجود داشتند که پوست خرس میفروختند. درواقع، آنها پوست خرس را با قیمت همان روزبه مشتریان پیشفروش میکردند و چون معتقد بودند که قیمت آن در آینده کاهش می بابد، در زمان تحویل پوست با پرداخت مبلغی کمتر به شکارچیان، از تفاوت قیمت خرید فعلی و پیشفروش سود کسب میکردند.
این افراد به خرسیها معروف بودند و چون روند نزولی قیمت را پیشبینی میکردند، عدهای معتقدند که ریشه بازار خرسی از نحوه داد و ستد این افراد گرفته شده است. این گروه در توضیح نام گاوی بازار نیز نیز اشاره به مبارزات تاریخی گاو وحشی و خرس دارند که همواره در طول تاریخ، گاو نقطه مقابل خرس بوده است.
ویژگی های بازار خرسی
سرمایه گذاران آن معمولا بی اعتماد، شکاک، ترسو هستند.آن ها دائم دغدغه افت سهام را دارند.
نسبت فروشندگان به خریداران در بازار خرسی بیش تر است. زیرا تقاضا کم و عرضه قابل توجه و زیاد است. به همین دلیل روند قیمتی سهام کاهشی است.
در واقع به دلیل عرضه قابل توجه، سهامداران مجبورند برای این که سهامشان به فروش برسد آن ها را با قیمت پایین تری نسبت به دیگر سهامداران برای فروش عرضه کنند. این امر سبب می شود صف فروش به وجود آید. در این وضعیت بسیاری از افراد احساس خطر کرده و وارد این جریان می شوند.در نهایت روند شکل نزولی به خود می گیرد و قیمت ها کاهش چشمگیری پیدا می کند. اخبار ناخوشایند و فاز منفی موجود در آن فازهای بازار خرسی بر روند نزولی و کاهش قیمت سهام تأثیر می گذارد.
ذهنیت منفی در بازار هم از نظر روانشناسی سبب ایجاد ترس و دلهره در بین سهامداران می شود. در نتیجه فروش ها بیشتر رنگ و بوی هیجانی به خود می گیرند.
ویژگی های بازار گاوی
سرمایه گذاران در این قسمت امیدوارند که قیمت سهام افزایش یابد و بازار یک روند صعودی را به خود بگیرد. نسبت خریداران به فروشندگان در بازار گاوی بیش تر است؛ چون تقاضا زیاد و عرضه کم است. چون عرضه کم و تقاضا زیاد است سبب می شود که قیمت سهام افزایش یابد. در نتیجه سهامداران با قیمت بالاتری می توانند سهامشان را برای فروش عرضه کنند. آن ها قیمت را بالا می برند به دلیل این که می دانند خریداران زیادی برای خرید سهامشان صف کشیده اند.
این صف های خرید از نظر روانشناسی باعث می شود بسیاری از معامله گران، هیجانی عمل کنند و وارد این صف شوند. در نتیجه روند به دنبال افزایش قیمت، صعودی می شود. اخبار خوشایند و فضای مثبت موجود در بازار گاوی سبب ایجاد بار روانی مثبت در بازار می شود که به دنبال آن قیمت سهام یک روند صعودی را تجربه می کند. همین اخبار و فاز مثبت تأثیر مثبتی در عملکرد سهامداران می گذارد و امید آن ها را به کسب سود در آینده افزایش می دهد. در نتیجه خرید افزایش می یابد.
بازار خرسی در تحلیل تکنیکال چیست؟
بازار خرسی (Bear Market) در تحلیل تکنیکال به بازاری اطلاق میشود که طی مدتی طولانی روند قیمتها در آن نزولی باشد. این اصلاح شرایطی را بیان میکند که در آن قیمت سهام افت قیمتیای حداقل 20 درصد یا بیشتر را نسبت به بالاترین قیمت اخیرش تجربه کرده باشد. این شرایط موجب ایجاد بدبینی و احساسات منفی در بین سرمایهگذاران بازار میشود.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
بازارهای خرسی معمولاً همزمان با افت شاخصهایی نظیر شاخص مشهور S&P 500 (این شاخص فهرستی از 500 نماد برتر در بازار بورس نیویورک (وال استریت) و بازار Nasdaq است.) همراه میشوند.
البته در هر بازاری و با هر مدتزمانی نمیتوانیم بهقطع بگوییم که با بازار خرسی مواجه هستیم. برای مثال در بازارهای کالا و سهام شرکتها باید حتماً شاهد افت 20 درصدی یا بیشتر قیمت نسبت به آخرین قلهٔ قیمتی باشیم، اما با این تفاوت که باید مدت زمان بیشتری این افت ادامهدار باشد تا ما بتوانیم بازار را بهعنوان یک بازار خرسی نامگذاری کنیم. این زمان معمولاً حداقل 2 ماه و یا بیشتر از آن میباشد.
بازارهای خرسی همچنین با رخدادهای اقتصادی کلان مانند دوران رکود رخ میدهند. بازارهای خرسی در مقابل بازارهای روبهبالا یا به اصطلاح "گاوی" قرار میگیرند.
نکات کلیدی بازار خرسی:
- بازارهای خرسی زمانی رخ میدهند که قیمتها نسبت به اوج پیشین خود بیش از 20 درصد افت کرده باشند و احساسات سرمایهگذاران در بازار نیز منفی شده باشد.
- بازارهای خرسی میتواند چرخهای و یا طولانیمدت باشند. بازار خرسی چرخهای میتواند برای دورهٔ زمانی چندهفتهای و یا چندماهی طول بکشد. اما بازار خرسی طولانیمدت میتواند سالها و یا حتی در مواردی برای دههها ادامهدار باشد.
- معاملهگران میتوانند از طریق قراردادهای آتی فروش (در این حالت معاملهگر پیشبینی میکند که افت قیمتی سهام تا چه محدودهای رخ میدهد، و در صورت رسیدن قیمت تا آن محدوده سود دریافت میکند. بهمانند زمانی که قیمت در حال صعود میباشد. نظیر آنچه در بازار فارکس رخ میدهد.) و صندوقهای قابل معاملهٔ معکوس (Inverse ETF) در بازارهای خرسی و در حین سقوط قیمت نیز به سود دست پیدا کنند.
درک بازارهای خرسی
قیمتهای سهام بهطورکلی انتظارات سرمایهگذاران را در مورد جریان نقدینگی آن سهام و مقدار سود و زیان شرکت مدنظر نشان میدهند.
وقتی که چشمانداز رشد و توسعه و انتظارات پیشین سرمایهگذاران در بازار از بین میرود، سهام میتوانند افت قیمتی را تجربه کنند. در این حالت شاهد رفتار گلهای (Herd Behavior، بهحالتی اطلاق میشود که در آن تعداد کثیری از مردم دنبالهروِ جمع میشوند و دلیلی جز انجام شدن آن کار توسط جمع برای خود پیدا نمیکنند.)، ترس، اضطراب و عجله در بازار برای نقد کردن سهام و جلوگیری از ضرر در بازار خرسی خواهیم بود.
در تعریفی از بازار خرسی میگویند "برای اینکه بازار خرسی را تشخیص دهیم، لازم است که منتظر افت قیمتی متوسط 20 درصدی باشیم." اما باید مدنظر داشته باشید که این 20 درصد یک عدد تقریبی است.
همان طور که ما عدد 10 درصد را یک عدد تقریبی برای اصلاح میدانیم. (منظور از اصلاح قیمتی، بازهای است که در آن بازار از ادامهٔ روندش خودداری کرده و مدتی را خلاف جهت روند طی میکند تا روند بتواند استراحت کرده و با قدرت بیشتری به ادامهٔ مسیر بپردازد. البته گاهی نیز بازار بهکل تغییر کرده و اصلاح آنقدر طول میکشد تا زمانی که خودش به یک روند در بازار تبدیل میشود.)
یک تعریف دیگر برای بازارهای خرسی میگوید این بازارها زمانی هستند که سرمایهگذاران بیشتر "ریسکگریز" هستند تا اینکه به دنبال ریسک باشند. بازارهایی بدین شکل میتوانند تا مدتها ادامه داشته باشند، دستکم تا زمانی که سرمایهگذاران و فعالین دست از عقاید سابق خود کشیده و دیدگاهی جدید به بازار پیدا کنند.
بازارهای خرسی میتوانند علل زیادی داشته باشند، اما اَهَمِ این دلایل عبارتند از: 1- بازار کند و تنبل. 2- نشانههای تضعیف اقتصاد مانند افزایش نرخ بیکاری، کاهش درآمد اقشار، بهرهوری اقتصادی پایین. 3- کاهش سود صنایع.
شایان ذکر است دخالتهای دولتی در اقتصاد خود میتوانند از دلایل بازار خرسی باشند. برای مثال، تغییرات نرخ مالیات و افزایش نرخ بهره میتواند موجب بازار خرسی شود. همچنین، افت در اطمینان سرمایهگذاران نسبت به سرمایهگذاریای که انجام دادهاند نیز نشانهای بر آغاز بازار خرسی میباشد. سرمایهگذاران برای جلوگیری از ضرر احتمالی، پولهای خود را از بازار خارج کرده و افت قیمتی و در نتیجهٔ آن، بازار خرسی را رقم میزنند.
بازارهای خرسی میتوانند برای چندماه تا چند سال طول بکشند. یک بازار خرسی سکولار (بازار سکولار به بازای گفته میشود که تحت تأثیر نیروهای خارجی میتواند تا چندسال ادامهدار شده و قیمتها در آن تحت تأثیر آن نیروها بالا و پایین بروند.) میتواند به مدت 10 یا حتی 20 سال طول بکشد.
تشخیص این بازار ها با نرخ بازگشت سرمایهشان که بهمدت چندین سال در حد معینی باقی میماند امکانپذیر است. ممکن است در بازار خرسی سکولار صعودهایی باشد که سهمها و شاخصها برای مدتی صعودی شوند، اما سودهای حاصلشده تداوم ندارند و قیمتها دوباره به مقادیر قبلی بازمیگردند. یک بازار خرسی چرخهای (دورهای) میتواند از چند هفته تا چندین ماه بهطول بیانجامد.
شاخصهای اصلی بازار آمریکا در تاریخ 24 دسامبر 2018، شاهد یک سقوط قیمتی تا نزدیکی منطقهٔ خرسی بازار (افت 20 درصدی) بودیم.
در ماههای اخیر نیز شاهد افت شدید شاخصهای S&P 500 و داو جونز (داو جونز یک میانگین صنعتی است که توسط وال استریت ژورنال تهیه و منتشر میشود. این شاخص در برگیرندهٔ 30 سهام برتر بازار بورس نیویورک و بازار بورس Nasdaq میباشد.) در محدودهٔ زمانی 11 تا 12 مارس 2020 بودیم.
از مثالهای مهمتر بازارهای خرسی نیز میتوانیم به بحران اقتصادی بین سالهای 2007 تا 2009 ایالات متحده اشاره کنیم. این بحران 17 ماه به طول انجامید و شاخص S&P 500 پنجاه درصد ارزش کل خودش را طی این مدت از دست داد.
در مارس 2020، بازارهای جهانی سهام وارد یک بازار خرسی ناگهانی شدند. بازار خرسیای که نشأت گرفته از تأثیرات شیوع سراسری ویروس کرونا بود. این بازار باعث افت شاخص مشهور داو جونز از 30,000 واحد (که رکورد تاریخی این شاخص بود) به زیر 19,000 واحد آن هم طی چند هفته شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تئوری داو میتوانید از مطلب آموزشی «تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
[caption align="aligncenter" width="500"] شکل 1: تاریخچه و طول مدت بازارهای خرسی[/caption]
فازهای بازار خرسی
بازارهای خرسی بهطور معمول 4 فاز (مرحله) را تجربه میکنند.
- اولین مرحله را میتوان در زمان وجود قیمتهای بالا در بازار و وجود احساسات مثبت و قوی در بین سهامداران اشاره کرد. در پایان این مرحله، سرمایهگذاران شروع به نقد کردن سرمایهشان و خروج از بازار مینمایند.
- در مرحلهٔ دوم، قیمت سهامها شروع به افت شدید یا به اصطلاح "شارپ" مینماید. معاملات در بازار کمتر شده و سود اشخاص حقوقی شروع به افت میکند. برخی از سرمایهگذاران در این حالت دچار ترس و وحشت میشوند. این اتفاق درست زمانی رخ میدهد که "جو کلی بازار" رو به منفی شدن میرود. به این حالت در اصطلاح حالت "تسلیمشدگی" گفته میشود.
- مرحلهٔ سوم زمانی است که دلالان و سفتهبازان شروع به ورود به بازار میکنند. فعالیت آنها بهطور مکرر موجب افزایش قیمت و حجم معاملات در بازار میگردد.
- در مرحله چهارم و آخر، قیمت سهام به افت خود ادامه میدهند، هر چند که این افت با شتاب کمتری صورت میگیرد. از آنجایی که قیمتهای پایین خبر خوبی را برای جذب سرمایه از سرمایهگذاران مخابره میکند، گاوها شروع به تحت کنترل گرفتن بازار میکنند و قیمتها را دوباره به سمت بالا حرکت میدهند.
"خرس" و "گاو" در بازارهای مالی
پدیدهٔ بازار خرسی نام خودش را از نحوهٔ حملهٔ خرس به شکار خود گرفته است. خرس در این حین پنجههای خود را از "بالا به پایین" حرکت میدهد. به همین دلیل است که بازارهایی که از موقعیت بالای خود روبهپایین حرکت میکنند را بازارهای خرسی مینامند.
[caption align="aligncenter" width="500"] پدیدهٔ بازار خرسی نام خودش را از نحوهٔ حملهٔ خرس به شکار خود گرفته است. خرس در این حین پنجههای خود را از "بالا به پایین" حرکت میدهد. به همین دلیل است که بازارهایی که از موقعیت بالای خود روبهپایین حرکت میکنند را بازارهای خرسی مینامند. بازار گاوی نیز نام خود را از نحوهٔ حمله گاوهای نر گرفته است. گاو نر حین حمله شاخهایش را "به سمت بالا" حرکت میدهد. بازارهایی که به سمت بالا حرکت میکنند را نیز به همین دلیل بازار گاوی نامیدهاند.[/caption]
بازار گاوی نیز نام خود را از نحوهٔ حمله گاوهای نر گرفته است. گاو نر حین حمله شاخهایش را "به سمت بالا" حرکت میدهد. بازارهایی که به سمت بالا حرکت میکنند را نیز به همین دلیل بازار گاوی نامیدهاند.
استفاده از این دو حیوان و نحوهٔ حمله آنها بهطور استعاری همچنین منتقلکنندهٔ این مفهوم است که بازارهای مالی بازاری خشن میباشد و باید خودتان را برای نبردی سخت آماده کنید.
بازارهای گاوی در مقابل اصلاحات بازار
بازارهای گاوی را نباید با اصلاحاتی که در بازار ایجاد میشوند اشتباه بگیریم. اصلاح معمولاً یک روند کوتاه مدت است که میتواند کمتر از یک ماه تا حدود دو ماه بهطول بیانجامد.
اصلاحات بازار برای سرمایهگذاران فرصتی عالی برای پیدا کردن "نقطهٔ ورود" و وارد شدن به معاملات در قیمتی مناسب را میدهند، در صورتی که بازارهای گاوی چنین امکانی را به سرمایهگذاران نمیدهند. زیرا بهسختی میتوان برای بازارهای گاوی نقطهٔ پایانی را متصور شد که بتوان در آنجا به معامله ورود نمود.
تلاش برای جبران ضررها در بازار خرسی یک نبرد دشوار است مگر این که سرمایهگذاران از قراردادهای آتی فروش یا دیگر استراتژیها برای کسبِ درآمد از بازارهای در حال سقوط بهره ببرند.
بین سالهای 1900 تا 2018، ما شاهد 33 بازار خرسی بودهایم که هر کدام از این بازارها بهطور میانگین حدود 3.5 سال بهطول انجامیده است. یکی از آخرین نمونههای بازار خرسی که در اذهان نیز ماندگار شده، بازار خرسیای است که مصادف با بحران اقتصادی بین اکتبر 2007 تا ماه مارس 2009 رخ داد. در طی این مدت 17 ماهه، شاخص صنعتی داو جونز (DJIA: Dow Jones Industrial Index) به میزان54% از ارزش کل خود را از دست داد.
فروش استقراضی Short Sell در بازارهای خرسی
SHORT SELL (فروش استقراضی) بهنوعی از معاملات گفته میشود که در آن فرد در ابتدا پیشبینی میکند که قیمت نزولی خواهد بود، سپس داراییای را در قیمت (برای مثال 100 دلار) میفروشد و همان دارایی را دوباره در قیمت (برای مثال 70 دلار) میخرد.
او در زمانی که بازار در حال ریزش قیمتی بود، توانست 30 دلار بهازای هر سهم بهدست آورد. در فروش استقراضی فرد باید دارایی مدنظر را در قیمت خاصی یا در (و یا قبل از) تاریخ خاصی بهفروش برساند.
معاملات فروش استقراضی بسیار پُرخطر بوده و بهتر است تنها افراد با تجربه، مسلط و آشنا به بازار به چنین معاملاتی دست بزنند زیرا در صورت شکست ضررهای بسیار سنگینی در انتظار شخص خواهد بود.
برای مثال اگر قیمتها بهجای اینکه نزولی شوند، صعودی گردند، شخص مجبور میشود تا همان داراییها را با قیمت روز (که گرانتر از قیمت فروش است) خریداری نماید و اینگونه دچار ضرر میشود.
سود یا ضرر کسی که فروش استقراضی میکند بستگی دارد به تفاوت قیمت سهمها وقتی بهصورت قرضی آنها را به فروش میرساند و همین قیمت وقتی دوباره برای پس دادن سهمها خریداری میشوند که به این عمل کاور کردن (سهمهای قرض گرفته شده) میگویند.
صندوقهای قابلمعاملهٔ معکوس (Inverse ETF) و قراردادهای آتی فروش در بازارهای خرسی
معاملات آتی فروش در بازارهایی نظیر فارکس، به شخص آزادی عمل میدهد اما برخلاف فروش استقراضی، شخص را دچار هیچ مسئولیتی نمیکنند. بدین ترتیب معاملهگر برخلاف شرایط فروش استقراضی مجبور نیست تا دارایی مدنظر را در قیمت خاصی یا در تاریخ خاصی به فروش برساند.
قراردادهای آتی میتوانند برای جبران ضررهای معاملات آتی خرید در بازارهایی نظیر فارکس مورد استفاده قرار بگیرند و باعث میشوند تا پورتفو (سبد سهام) شخص در طولانیمدت متعادل بماند. پس به یاد داشته باشید که قراردادهای آتی فروش (Put Options) بهطور کلی بسیار امنتر از فروش استقراضی (Short Selling) هستند.
صندوقهای قابلمعاملهٔ معکوس (Inverse ETF’s) طراحی شدهاند تا قیمتها را در خلاف جهت شاخصی که دنبال میکنند تغییر دهند.
برای مثال، ارزش صندوق قابلمعاملهٔ معکوس شاخص S&P 500، در صورت افت 1 درصدی این شاخص، به میزان 1 درصد افزایش مییابد. تعداد زیادی از این نوع از صندوقهای قابلمعاملهٔ معکوس وجود دارند که خاصیت اهرمی داشته و میتوانند افت یک درصدی مثال قبلی را با سودهایی 2 یا 3 برابری جبران کنند. مانند قراردادهای آتی فروش، از صندوقهای قابل معامله معکوس نیز میتوان برای تخمین و پیشبینی بازار و محافظت از سبد سهام استفاده نمود.
مثالهای واقعی از بازارهای خرسی
با افزایش عدم پرداخت وام خانهها توسط وامگیرندگان در آمریکا به دنبال ترکیدن حباب قیمت خانه در 2006 اقتصاد این کشور وارد یک دورهٔ رکود شد که تا سال 2009 ادامه داشت.
ترکیدن حباب قیمت خانه که باعث کاهش شدید قیمت خانه و اینکه مقدار باقیمانده از وام خیلی بیشتر از قیمت خانه در آن زمان بود باعث میشد که وامگیرندگان هیچ رقبتی به پس دادن وام خانهها نداشته باشند.
در ادامهٔ این روند صندوقهایی که این وامها را داده بودند سرمایهگذاران عمده و بینالمللی خود را از دست دهند و این شروع رکود بود. تا پیش از آن، شاخص S&P 500 که در تاریخ 9 اکتبر به بالاترین حد خود در سطح 1565.15 واحد رسیده بود با وسعت و اثراتی که عدم پرداخت وامگیرندگان داشت در تاریخ 5 مارس 2009 (در اواخر دوران این رکود) تا سطح 682.55 واحد سقوط کرده بود. در تاریخ 24 دسامبر 2018 نیز، شاخصهای مطرح اقتصادی ایالات متحده در حدود 20 درصد (و تا نزدیکی منطقه بازار خرسی) سقوط نمودند.
اخیراً نیز، شاخص صنعتی داو جونز در تاریخ 11 مارس 2020 و شاخص S&P500 در تاریخ 12 مارس 2020 وارد یک بازار خرسی شدند. این اتفاق درست در پی بزرگترین بازار گاوی این دو شاخص در تاریخشان رخ داد. بازار گاویای که از مارس سال 2009 آغاز شده بود و به مدت 11 سال ادامه یافته بود.
قیمت سهام، بهعلت اثرات ویروس کرونا و کاهش قیمت نفت که به دلیل اختلاف بین روسیه و عربستان سعودی بر سر کاهش تولید نفت بود، پایین آمد. در همین دوره نیز شاخص داو جونز سقوط آزادی را از 30,000 واحد به زیر 19,000 واحد تنها در طی چند هفته تجربه نمود.
برای یک مثال دیگر نیز میتوانیم به رکود بزرگ سال 1929 اشاره کنیم. همچنین حباب دات کام در مارس سال 2000، که از عواقب آن میتوان به حذف شدن 49 درصد از ارزش شاخص S&P500 اشاره نمود. این بازار خرسی نیز تا اکتبر 2002 به طول انجامید.
اتمام خواب زمستانی بازار سرمایه/ بورس از فاز خرسی خارج شد
دنیای اقتصاد نوشت: بورس تهران در ادامه مسیر صعودی خود، روز دوشنبه تغییر فاز داد تا با افزایش بیش از ۲۰ درصدی شاخص سهام از کف پیشین خود، از فاز خرسی خارج شود. شرایطی که بهنظر میرسد فرصتی طلایی برای اصلاح قوانین بورسی در راستای افزایش کارآیی بازار است.
در حال حاضر ابرنوسانهای صعودی و نزولی بهواسطه مقررات ضدتوسعهای همانند دامنه نوسان جزو ذات بازار سهام کشور شده است. مقرراتی که در ثلث نخست سالجاری رشد حبابی شاخص کل را به ارمغان آورد و در ثلث دوم اصلاح بیش از ۴۰ درصدی به سهامداران تحمیل کرد. ضمن اینکه سبب کاهش محسوس نقدشوندگی بازار سهام شد و برای حدود ۴ ماه نقدکردن سهام را به کاری سخت و بعضا غیرممکن تبدیل کرد. در حال حاضر اما قریب به اتفاق کارشناسان خبره بورسی اعتقاد دارند با بازشدن دامنه نوسان علاوه بر حذف پدیده صفنشینی شاهد کاهش نوسانات مخرب در بازار سهام خواهیم بود؛ اما مسوولان همچنان به دلایل نامعلوم، راه هزارانبار رفته را دوباره میپیمایند.
بورس تهران پس از پشتسر گذاشتن فاز خرسی و اصلاح بیش از ۴۰ درصدی که ۶۲ روز کاری نیز به درازا کشید، در ۱۴ روز کاری گذشته به مسیر صعودی بازگشت و در همین مدت کوتاه شاهد افزایش ارتفاع حدود ۲۱ درصدی این نماگر از کف یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحدی بودیم. براساس تعاریف مالی-رفتاری، هرگاه نماگر یک بازار نسبت به کف پیشین خود، با افزایش بیش از ۲۰ درصدی همراه شود، از اصطلاح بازار گاوی استفاده میشود. اما دلیل ابرنوسانهای فرسایشی بازار سهام چیست؟ آیا زمان انجام اصلاحات کلیدی در قوانین بورسی فرانرسیده است؟ سهامداران در فاز جدید لازم است چه نوع رفتاری را در پیش بگیرند؟ پیشتر «دنیای اقتصاد» در گزارشی تحتعنوان «متهم اصلاح فرسایشی بورس» از محدودیت خودساخته دامنه نوسان بهعنوان اصلیترین دلیل زمانبر شدن ابرنوسان سهام نام برد. محدودیتی که در دورههای صعودی به طولانی شدن صفهای خرید منتهی میشود و در نهایت قیمت سهام رفته رفته از سطوح ارزنده خود دور شده و به اصطلاح حبابی میشوند. این حباب اما در نهایت خالی خواهد شد و در آن زمان است که مجددا دامنه نوسان به آینه دق سهامداران بدل میشود و اصلاح بازار را نیز فرسایشی میکند. ضمن اینکه نقدشوندگی بازار که یکی از مهمترین اصول یک بازار کارآ است با کاهش جدی مواجه میشود. هر چند کارشناسان خبره سهام به مراتب بر لزوم حذف قوانین زائدی که خود عامل ایجاد هیجان در بازار هستند، تاکید کردهاند اما سیاستگذار بیتوجه به نظرات کارشناسانه بر ادامه مسیر غلط گذشته پافشاری میکند. هیجانی که روزهای مثبت و منفی نشناخته و در تمامی دورهها، وضعیتی خلاف واقع بر معاملات سهام حاکم میکند که شاید تنها متضرر این روند معاملهگران باشند. اما آیا ادامه این سیاستهای نادرست آن طور که عنوان میشود به صلاح سهامداران خرد بازار است؟ برای پاسخ به این سوال بد نیست نگاهی به اصلاح قیمت سهام در ثلث دوم سال بیندازیم. جایی که شاخص کل با کاهش بیش از ۴۰ درصد همراه شد و برخی سهام تا ۷۰ درصدی نیز افت قیمت داشتند. اما در صورتی که دامنه نوسان وجود نداشت چه اتفاق ناخوشایندتری در انتظار فعالان بورسی بود؟ غیر از این است که حباب سهام به این شدت بزرگ نمیشد که نیاز به اصلاحی با این ابعاد داشته باشد؟ حتی در صورتی که پس از این ابرنوسان صعودی، مقام سیاستگذار تصمیم به حذف این محدودیت یا حداقل بازتر کردن دامنه نوسان میگرفت، آیا سهامداران متحمل زیان این چنینی میشدند؟ پاسخ ساده است. در صورت نبود این محدودیت خودساخته رشد ۳۰۰ درصدی سهام تنها در مدت کوتاه چهار ماهه بعید به نظر میرسید و در زمان اصلاح که لازمه یک رشد پرشتاب است نیز شاید در یک روز معاملاتی با افت حداقلی، بازار و قیمتها به تعادل میرسید. این محدودیت اما اصلاح بازار را همانند صعودش فرسایشی کرد و برای حدود ۴ ماه ضمن کاهش قیمتها، نقدکردن سهام به کاری سخت و بعضا غیرممکن تبدیل کرد. در حال حاضر اما به نظر میرسد بهترین زمان برای پایان این لجاجت و سر و سامان دادن به بازاری است که براساس آخرین آمار بیش از یکچهارم جمعیت کشور در آن سهامدار هستند.
زمانی برای پویایی بازار
هفته گذشته بود که کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران از مدیران این نهاد درخصوص بازکردن دامنه نوسان نظرسنجی کرد. پاسخی که دریافت شد حکایت از اجماع اکثر مدیران کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران به آثار نامبارک این محدودیت قدیمی و تمایل به بازشدن آن داشت. براساس آنچه در این نظرسنجی آمده ۹۳درصد از شرکتکنندگان اعتقاد داشتند باز شدن دامنه نوسان سبب حذف صفهای خرید و فروش و سرعت در تعادل قیمت سهام خواهد شد. به گفته این افراد در صورتی که دامنه نوسان بازتر شود (افزایش یابد) شاهد کاهش نوسانات مخرب بازار خواهیم بود. این مساله میتواند راه را برای سرمایهگذاری اشخاص عادی باز کند و بر امنیت حضور کدهای حقیقی در بازار سهام بیفزاید. بدیهی است که در صورت وقوع چنین امری حضور در بازار سرمایه و بهره جستن از این وضعیت نیازمند داشتن دیدی علمیتر به بازار سهام خواهد بود. با این حال به نظر میرسد نظر ۷درصد دیگر که تا حدودی طرفدار این محدودیت قدیمی هستند وزن بیشتری دارد که هیچ گامی در این مسیر برداشته نمیشود و مسوولان همچنان راه هزاران بار رفته را دوباره میپیمایند.
بهترین فرصت برای تغییر قوانین
سعید اسلامیبیدگلی عضو شورای عالی بورس: با توجه به نظرسنجی رسمی که از مدیران نهادهای مالی عضو کانون نهادهای سرمایهگذاری، شرکتهای کارگزاری و فعالان بازار سهام صورت گرفته است مشخص شده که بیش از۹۰ درصد فعالان حرفهای بازار سهام معتقدند دامنه نوسان باعث افزایش صف و هیجانات کاذب خواهد شد. به اعتقاد بنده تمامی فرآیندهای صفساز اساسا منجر به افزایش هیجانات میشوند. به هر حال با هیچ سازوکاری نمیتوان هیجانات را بهطور کامل از بازار سرمایه خارج کرد چرا که برخی از نوسانات در ذات بازار سرمایه هستند. حتی کارآترین بازارها در توسعهیافتهترین کشورها دچار نوسانات مقطعی میشوند.
باید به سمت سیاستگذاریهایی حرکت کنیم که سه هدف مهم بازار اعم از نقدشوندگی، شفافیت و ارتقای ظرفیت تامین مالی در اقتصاد کشور محقق شود، به این معنی که در سیاستگذاریهای کلی موضوع سودآوریهای کوتاهمدت سرمایهگذاران خرد نباید هدف قرار بگیرد بلکه هدف اصلی ارتقای سه موضوع مطرح شده است. در صورتی که اقتصاد کشور به درستی در مسیر خود حرکت کند بازار سرمایه هم در بلندمدت سودآور خواهد بود، کما اینکه حتی در اقتصاد بیمار ایران هم طی سالهای گذشته اگر هر مقطع ۱۰ ساله را در نظر بگیریم بازار سرمایه از سایر سرمایهگذاریهای جایگزین، سودآورتر بوده است.
برخی نوسانات هم در حقیقت به بازار سرمایه تحمیل میشوند. زمانی که در کشوری زندگی میکنید که از سال ۱۳۹۱ تاکنون نرخ ارز افزایشی بیش از ۲۰ برابری را تجربه کرده است، نوسانات بازار طبیعی ارزیابی خواهد شد. قیمت ارزی که تا ۳۲ هزار تومان رشد پیدا میکند و بهطور مجدد مقداری با کاهش همراه میشود در حقیقت انتظارات هم تحت تاثیر این مهم قرار میگیرد و افت میکند، بنابراین طبیعی است که بخشی از این قبیل نوسانات به بازار سرمایه منتقل شود. برای اصلاحات اساسی در بازار سرمایه یک موضوع این است که باید دید سیاستهای کلی اقتصاد و میزان تطابق آن با حال و هوای بازار سرمایه چگونه است. بخش دیگر نیز طبیعتا اصلاح ریزساختارهای بازار سرمایه با قوانین و مقررات فازهای بازار خرسی عرضه، پذیرش، معاملات و شیوههای کارکرد نهادهای مالی است.
در بازار سرمایه ایران متاسفانه به دلایل نوسانات مقطعی و البته فشارهای غیرتخصصی و منافع گروههای مختلف اعم از بازار سرمایه، کسبوکاری بیرون از بازار و حتی مسائل سیاسی سازوکارهایی شکل گرفته است که خلاف رویه کارآ شدن بازار است. دامنه نوسان و حجم مبنا از مهمترین موضوعهای مطرح شده محسوب میشوند. این دو پارامتر بیش از سایر عوامل جامعه سهامداران و سرمایهگذاران را درگیر خود کرده است. با نگاهی به ترکیب شورای عالی بورس مشاهده میشود که لزوما این طور نیست که فقط صدای بازار سهام از آن شنیده شود. بلکه این شورا ترکیبی است از افراد دولتی، نهاد پولی، نهاد قضایی، نمایندگان بخش خصوصی کسب و کار و یک نماینده از طرف نهادهای مالی و سه نماینده که خبرههای مالی دارند که متاسفانه با درگذشت آقای موسویان یک صندلی در این بخش خالی است.
بنابراین در اغلب موارد تمامی این افراد با یکدیگر همسو نیستند و لزوما نظرات صد درصد کارشناسی ممکن است رای نیاورد چرا که منافع دیگری از جمله در حوزه اقتصاد کلان، مسائل سیاسی و ملاحظات حقوقی و قضایی در تصمیمگیریها گاه ایفای نقش میکنند. مسله دیگر این است که بهطور کلی ریزساختارها در قانون به سازمان بورس و اوراق بهادار و بورسها سپرده شده است، به این معنی که اساسا و ذاتا شورای عالی بورس در ریزساختارها دخالت نمیکند. هر چند این اختیار را دارد در مواردی که احساس کند جریان بازار و سازوکارهای ریزساختارهای بازار به زیان کلیت بازار سرمایه یا اقتصاد کشور است، ورود پیدا کند کما اینکه طی دو سال اخیر در مواردی ورود پیدا کرده است.
اکنون سیاست کلی شورای عالی بورس به ویژه با حضور وزیر اقتصاد نشان میدهد که این شورا در چنین مواردی خیلی ورود پیدا نمیکند بهطوری که روزانه اقدام به لغو مصوبههای سازمان بورس یا تحمیل مصوبهای کند که در حوزه اختیار بورسها قرار دارد. با این حال در راستای اینکه بورسها از اختیارات کافی برخوردار باشند چنین سیاستی مناسب ارزیابی میشود. اکنون در قوانین و مقررات اختیارات سازمان بورس و بورسها اندک است و این مهم یکی از خواستههایی است که باید مجلس در اصلاح قانون بازار برخی از اختیارات را افزایش دهد. برخی از سازوکارهایی که اکنون اجرایی میشود به دلایل متعددی طرفدار دارند. برخی دیگر از تغییرات در سازوکارها اساسا به دلیل اینکه نوسانات زیاد است مدام به آینده موکول میشوند. نگرانی در این زمینه وجود دارد مبنی بر اینکه تغییرات ایجاد شود و در ادامه پیامد آن نوسانات نامطلوبی باشد که به بازار آسیب رساند و همین موضوع دلیلی بر عدم ایجاد تغییرات در نظر گرفته شود.
یکی از مقاومتهای جدی در حوزه تغییر قوانین و مقررات ابر نوسانها است، حتی افرادی که به اصلاحات اعتقاد دارند به سمتی حرکت میکنند که برای مدتی باید دست نگه داشت. در نظرسنجی انجام شده نیز پس از گزینه باز شدن دامنه نوسان، گزینه ایجاد محدودیت رای نیاورد بلکه گزینه فازهای بازار خرسی فعلا دست نگه دارید، رای آورد. با این اوصاف به نظر میرسد برخی از افراد معتقدند که بازار با همه خوبی و بدیها باید کمی آرامش پیدا کند. چنین ایدهای بین برخی از مدیران بازار، متخصصان، فعالان و سیاستگذاران طرفدار دارد. این موضوع یکی از دلایل کندی تغییرات در قوانین و مقررات محسوب میشود. به اعتقاد بنده هر سازوکاری که تمام بازار طی سالها با آن کار میکند اعم از برخی عادتها، الگوریتمها، رفتارهای معاملاتی و حتی برخی از منافع بازیگران بازار با سازوکارهای قدیمی گره خورده است بنابراین ایجاد تغییرات پیچیدگیهای خود را خواهد داشت.
زمانی که در ذات بازار سرمایه ایران نوسان و هیجانات زیاد است حذف یک قانون ممکن است منجر به افزایش مقطعی نوسانات شود. به هر حال این نگرانی وجود دارد که ممکن است افزایش مقطعی با شدت زیادی همراه باشد که مجددا باعث ایجاد فشار و بازگشت به قانون اشتباه گذشته شود. بنابراین در هر لحظهای که تصمیمی برای تغییرات در دامنه نوسان و حجم مبنا گرفته شود یقینا باید هزینه آن هم پرداخت شود. بهطور کلی هر قانون اشتباهی در صورتی که قصد حذف آن وجود داشته باشد بدون هزینه نخواهد بود. به اعتقاد بنده اکنون هزینه تغییرات قوانین کمتر از مواقع دیگر خواهد بود چرا که بازار در روندی مثبت قرار دارد و بخش بزرگی از هیجانات تخلیه شده است. از طرفی خوشبختانه سازوکارهای بازارگردانی کمی شکل گرفتهاند.
ادامه اصلاح شاخص کل بورس: آغاز فاز خرسی بازار سرمایه
شاخص کل بورس تهران که از دو هفته اخیر وارد مسیر نزولی شد، در هفته پایانی مرداد ماه با سرعت بیشتری در سراشیبی اصلاح قرار گرفت و به رکوردشکنیهای نزولی جدیدی دست پیدا کرد. پس از ثبت قله تاریخی ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد در ۹ روز کاری گذشته، نماگر اصلی بورس تهران پس از فراز و فرود فراوان با کاهش ۹/ ۱۶ درصدی نسبت به اوج اخیر خود مواجه شده است و از این منظر در فاز اصلاحی قرار دارد. اما در صورت رسیدن نماگر اصلی بازار سهام به سطوح کمتر از یک میلیون و ۶۶۲ هزار واحد که حکایت از افت بیش از ۲۰ درصدی نسبت به قله ۱۹ مرداد دارد، میتوان از ورود شاخص سهام به فاز خرسی خبر داد.
علل اصلاح شاخص کل و راهکارها
اکثر کارشناسان علاوه بر انتشار برخی اخبار منفی، علت افت اخیر شاخص بورس را حضور تعداد زیادی از سهامداران تازهوارد میدانند که با کوچکترین اصلاحی تصمیمهای هیجانی در این بازار میگیرند و به منظور خروج سرمایههای خود از بازار و با قرار گرفتن در صفهای فروش اقدام به عرضه سهام در بازار میکنند، این موضوع در هر شرایطی نمیتواند واکنش خوبی را در معاملات داشته باشد و با چنین رفتارهای هیجانی، معاملات این بازار را تحت شعاع تصمیمگیریهای خود قرار میدهند.
سیاستهای یک بام و دو هوای دولت در عرضه باقیمانده سهام دولتی در بورس، قوانین خلقالساعه و غیرکارشناسانه سیاستگذار بورسی و اعمال محدودیتهای بیشتر بر بازار و کوبیدن بر طبل شایعاتی همچون نرخ سود ۲۲ درصدی سپردههای بانکی همگی از دلایلی بودند که نماگر سهام را به این مسیر سوق دادند. هر چند پس از رشدهای افسارگسیخته در یک سال گذشته، اصلاح قیمتی امری طبیعی محسوب میشود. در شرایط فعلی اما بهنظر میرسد رفع محدودیتهای خودساخته همچون دامنه نوسان قیمت، احترام به قانون عرضه و تقاضا در بازار و ممانعت از دخالتهای دولتی، کاهش ریسک هسته معاملاتی با اندیشیدن راهکاری برای جلوگیری از هنگ سامانههای معاملاتی و افزایش ساعت معاملاتی بازار سهام بتواند به کمک بازار سهام آمده و مانع ورود این بازار به فاز خرسی شود. این در حالی است که طبق گفته برخی از فعالان بازار روند معاملات در وضع فعلی نشاندهنده آن است که نمیتوان انتظار رشدهای غافلگیرکننده نظیر رشدهای اخیر صورت گرفته در این بازار را داشت.
آخرینباری که بورس تهران به فاز خرسی وارد شد، پاییز سال ۹۷ بود؛ جاییکه شاخص کل سهام در ۹ مهرماه تا ارتفاع ۱۹۵ هزار و ۴۸۰ واحد صعود کرد و پس از آن در روندی نزولی تا محدوده ۱۵۴ هزار و ۵۵۰ واحد عقبنشینی کرد که بیانگر سقوط بیش از ۲۰ درصد این نماگر و ورود بورس تهران به فاز خرسی بود. این روند اما ۵۴ روز معاملاتی به درازا کشید و نوسان قیمت دلار مهمترین عامل عقبنشینی بیش از ۲۰ درصدی شاخص کل بود.
اکنون بسیاری از سهامداران نگران آینده بازار هستند و با تصور اینکه که بازار باز هم به مسیر صعودی خود باز میگردد یا خیر، بر سر دو راهی تصمیمگیری برای ماندن یا خروج از این بازار ماندهاند، این درحالیست که نشانههای بازار حکایت از وجود روزهای روشن در بازار دارد و نباید سهامداران اصلاح چند روزه را که به دنبال چند ماه صعود بی وقفه شاخص بورس رخ داد را ملاک تصمیمگیری نهایی برای خروج سرمایه های خود در این بازار قرار دهند.
نقش حقوقیها در بازار
امیرعلی امیرباقری، کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه در دو هفته اخیر یک سری از عوامل در کلیت بازار، در کنار یکدیگر قرار گرفتند و باعث ورود شاخص بورس به فاز اصلاحی عمیق شدند، گفت: این اصلاح عمدتا از جنس اصلاح قیمتی بود و رخ دادن آن در مدت زمان بسیار کوتاه باعث وحشت عمومی و درگیر شدن ذهن سرمایهگذاران در بازار شد.
وی ادامه داد: این امر منجر به فشار فروش افسارگسیختهای شد که حتی تدابیر مقطعی هم موفق به مهار فشار فروش در بازار نشد.
امیرباقری چند عامل را به عنوان علت اصلی ورود شاخص بورس به فاز اصلاحی مطرح کرد و افزود: نخستین دلیل، روند صعودی پرقدرت اخیر شاخص بورس در بازار بود که در این میان حقوقیهای بازار، قدری نسبت به عرضه در بازار کوتاهی کردند، آنها میتوانستند با برخی از اقدامات خود از شدت عرضهها و هیجان موجود در بازار بکاهند.
وی همچنین بیان کرد: حقوقیها به عنوان وزنه سنگین و تعادلی در بازار تلقی میشوند که بهتر است گاهی در بازار با فروشهای به موقع، عقلانیت را به بازار بازگردانند، اما این اتفاق رخ نداد و این موضوع باعث شد تا شاهد یک روند نزولی پرقدرت بر بدنه بازار سهام باشیم.
فشار مضاعف فروش در بورس
وی با تاکید بر اینکه همزمان با افزایش قیمت سهام در بازار شاهد افزایش حساسیتها در معاملات بازار بودیم، افزود: در این زمان قیمتها در بازار با کوچکترین خبر، شایعه و نوسانات خبری وارد فاز اصلاحی میشوند و اصلاح قیمتی عمیقی را در بازار شاهد خواهیم بود که در آن زمان اصلاح رخ داده در بازار از جنس اصلاح زمانی نیست.
امیرباقری نوسانات خبری اخیر به خصوص در حوزه صندوقهای سرمایهگذاری دارا دوم را مهمترین دلیل اصلاح بازار عنوان کرد و افزود: برخی از گروهها مانند پالایشیها به دلیل نقش آنها در صندوق دارا دوم به عنوان لیدر بازار شناخته شده بودند که خبر منتفی شدن عرضه این صندوقها باعث ایجاد فشار فروش سنگین در بازار شد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: تایید خبر عرضه صندوق دارا دوم در بازار از سوی وزیر اقتصاد و دارایی زمینه حرکت شاخص بورس از روند نزولی به سمت مثبت را فراهم کرد، اما در نهایت باز هم برخی از نوسانات خبری زمینه ترس در بازار را فراهم و استارت خروج نقدینگی از بازار را کلید زد.
وی با بیان اینکه همزمان با چنین مسایلی، اتفاقات دیگری در بازار رخ داد که باعث شتاب در افت شاخص بورس شد، گفت: نخستین موضوع بحث مربوط به تعدیل نرخ ارز بود که بارها از طرف بانک مرکزی مطرح شد و با توجه به تاثیر مهم نرخ ارز بر بدنه بازار انتظار برای تعدیل نرخ ارز بازار را دستخوش تغییر کرد.
امیرباقری گفت: در این میان با ریسک هسته معاملات و کاهش اعتبار کارگزاریها همراه بودیم که هر دو فشار مضاعفی را بر بدنه بازار ایجاد و منجر به فشار فروش در بازار شد.
این کارشناس بازار سرمایه به انجام معاملات بورس در دو زمان مختلف اشاره کرد و گفت: همین موضوع تغییری را در سرعت گردش معاملات، نقدشوندگی سهام، کارایی بازار و تاثیرگذاری آن بر فشار فروش ایجاد کرد که باعث شتاب در روند نزولی معاملات بورس شد.
دیدگاه شما