وقتی قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش بینی های معامله گر قیمتش کاهش پیدا می کند ٬ محدوده قیمتی را که معامله گر برای خروج از سهم در صورت کاهش قیمت پیش بینی کرده را حد ضرر می گویند.
مثال تعیین حد ضرر
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معاملهگر مقدار مشخصی را بهعنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه میشود.
۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معاملهگر عدد ثابتی را بهعنوان حد ضرر تعیین میکند. بهعنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر میگیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش میکند.
۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معاملهگر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار میدهد و زمانیکه قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایینتر رفت، از معامله خارج میشود. بهعنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:
- قانون ۸ درصدی؛ برخی معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، بهندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه میشود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
- از معمولترین محدودههایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته میشود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایهگذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفتهشده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
- در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن میگویند) این میتواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانیکه ۸ درصد از قیمت خرید شما پایینتر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت بههمراه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر مکانیکال
در روشهای تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. در اینجا نگاهی مختصر به روشهای مورداستفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کاملتر، میتوانید به منابع تخصصیتر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه نمایید.
۱- روش پارابولیک سار (Parabolic SAR)
در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده میشود.
۲- میانگین متحرک (Moving Average)
در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان میدهد، استفاده میشود.

حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده میشود. برای مطالعه کاملتر این روش میتوانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه نمایید.
مبنای حد ضرر
از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است معمولاً برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار میدهند. البته گاهی سرمایهگذارانی که با هدف نوسانگیری معامله میکنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار میدهند.
نحوه اعمال حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شدهای کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید بهصورت همزمان برقرار شود.
عوامل موثر در تعیین حد ضرر
از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را میتوان موارد زیر در نظر گرفت:
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
جابهجایی حد ضرر
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد ضرر شناور یا متغیر است. بهعنوان مثال زمانیکه یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار میدهیم. به این فرآیند تغییر حد ضرر باتوجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
نکات اصولی در تعیین حد ضرر
قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما نکات قابل توجهی وجود دارد که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- حدضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
۲- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانیکه قیمت سهام بالا رفت حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
۳- یکی از رایجترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر معاملهگر اقدام به تغییر یا حذف آن کرده و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
۴- حدضرر نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
۵- حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
۶- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد ضرر را تعریف میکنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا بهطورکامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
۷- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاهمدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف میشود، متفاوت است.
۸-حد ضرر را در معاملات کوتاهمدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
۹- حد ضرر را در خریدهای میانمدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
۱۰- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا بهعنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نتیجهگیری
تا به اینجا سعی کردیم نکاتی را درخصوص مفهوم و اهمیت تعیین حد ضرر و شیوههای محاسبه آن و نکاتی که در این زمینه باید مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد، بیان کنیم.
همانطور که گفته شد تعیین حدضرر در سهام با توجه به روند بازار، نوع سهام، رفتار سرمایهگذار و ریسکپذیری او متفاوت است و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد. اما نکاتی وجود دارد که به سرمایهگذار برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفهای کمک خواهد کرد. به برخی از این موارد در بالا اشاره شد. در اینجا بهعنوان سخن پایانی نکاتی را بیان میکنیم.
مثال تعیین حد ضرر
اما حد ضرر چیست؟
حد ضرر چیست؟ به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید. باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنیم.
حد ضرر اتوماتیک چیست؟
در بروکر ها یا صرافی ها امکانی فراهم شده که میتوانیم حد ضرر را با فاصله از نقطه ورود قرار دهیم تا اگر قیمت به یکباره تغییر جهت داد یا در صورت قطعی اینترنت و یا اینکه وقتی به چارت دسترسی نداریم و … متحمل ضرر بزرگتری نشویم.
حد ضرر به دلار یا به درصد؟
با توجه به اینکه سرمایه حساب ها و حجم ورود در هر معامله متفاوت میباشد تعیین حد ضرر به دلار اصلا به صلاح نیست و نمیتوان با آن حفظ سرمایه را به درستی انجام داد.
اما با تعیین حد ضرر به درصد می توانیم برای مثال ۲ درصد در هر معامله با هر مقدار سرمایه و محاسبه حجم ک بر اساس همین درصد انجام میشود در هر معامله بیش از همین ۲ درصد ضرر نکنیم و از سرمایه خود محافظت کرده و آن را مدیریت کنیم.
درصد معقول حد ضرر چقدر است؟
این موضوع به روحیه هر کس و ریسک گریز و ریسک پذیر بودن شخص بستگی دارد.
اما اگر بخواهیم به قدری باشد که هم سود حاصله آنقدر کوچک نباشد که موجب رضایت و ارضا مالی شود و آنقدر بزرگ نباشد که بعد از چند بار حد ضرر خوردن موجب از بین رفتن مقدار قابل توجهی از سرمایه نشود میتوان گفت بازه نیم درصد تا ۳ درصد معقول میباشد.
حد ضرر برای حفظ سود؟
سوالی که پیش می آید این است که آیا حد ضرر فقط برای محافظت از سرمایه کاربر دارد؟
جواب منفی است.
خیلی از معامله ها ما در ابتدا وارد سود می شویم ولی در نهایت با ضرر از معامله خارج میشویم.
دلیل این است که ما نه تنها باید از سرمایه خودمان محافظت کنیم بلکه از سود حاصل از هر معامله هم باید محافظت کرد
اما چطور؟
خیلی ها این کار را با گذاشتن حد سود انجام میدهند ولی گاهی اوقات قیمت قبل از رسیدن به حد سود برگشته و در نهایت دوباره با ضرر از معامله خارج میشویم.
راه حل چیست؟
پاسخ حد ضرر میباشد
بعد از ورود به معامله ما میتوانیم مدیریت معامله را به دو روش سوینگ به سوینگ و کندل به کندل انجام دهیم تا از سود خودمان در هر معامله نیز محافظت کنیم به این صورت که :
مدیریت معامله
1. مدیریت کندل به کندل؟
در این روش پس از ورود به معامله و قرار دادن حد ضرر با مقداری خلاصی پشت سوینگ ورود پس از اینکه هر کندل در جهت روند تشخیص ما حرکت کرد
(کندل در یک سوم بالایی یا پایینی موافق روند بسته شد) حد ضرر را به پشت کندل بعدی (با خلاصی) منتقل میکنیم.
با رسیدن به پایان موومنت حد ضرر را در نیمه ی حرکت قیمت قرار میدهیم تا با اصلاح حرکت از معامله خارج نشویم.
و این کار را تا رسیدن به هدف مشخص شده خودمون ادامه میدیم که اینگونه حتی با برگشت قیمت در خلاف جهت ما فقط به اندازه آخرین کندل از سودمون کاسته میشود و از سود خود تا آخرین حد ضرر جابجا شده محافظت کردیم و از طرفی در اصلاح ها از معامله خارج نشده ایم.
2. مدیریت سوینگ به سوینگ؟
در این نوع مدیریت ما پس از ورود و قرار دادن حد ضرر در پشت سوینگ ورود منتظر تشکیل یک سوینگ موثر میشویم و با حرکت قیمت دوباره هر دفعه حد ضرر را در پشت آخرین سوینگ تشکیل شده قرار میدهیم.
با رسیدن به پایان موومنت حد ضرر را در نیمه ی حرکت قیمت قرار میدهیم تا با اصلاح حرکت از معامله خارج نشویم.
نکته : این نوع مدیریت در تایم فریم یا نمادی که نوسان زیاد دارد و مدیریت کندل به کندل باعث خروج از معامله میشود پیشنهاد میشود.
و یا اینکه یک گام یا یک سوینگ به صورت کندل به کندل مدیریت کردیم و برای اینکه سود مابقی رو از دست ندهیم مقداری از معامله را نقد میکنیم و بقیه را سوینگ به سوینگ مدیریت میکنیم.
ورود و مدیریت معامله پیشنهادی
(فقط در حد یک پیشنهاد و برای افراد مبتدی توصیه می شود تا وقتی که مسلط بشوند .).
پس از محاسبه حجم برای ورود آن را تقسیم بر ۲ کنیم یا مثلاً ۷۰ به ۳۰ و…
( بستگی به پلن و مدل نقد کردن هر فرد و ریسک گریز و ریسک پذیر بودن .)
مثلا حجم ۲ لات رو دو پوزیشن ۱ لات وارد معامله می شویم. و تا هدف گذاری اول مدیریت کندل به کندل را در هر دو پوزیشن انجام میدهیم
حد سود یکی از پوزیشن ها را در هدفگذاری اول قرار میدهیم. تا رسیدن به آن هر دو را با مدیریت کندل به کندل پیش میرویم و یکی از معامله ها را با رسیدن به حد سود بسته می بندیم. و پوزیشن بعدی را سوینگ به سوینگ مدیریت میکنیم و هر بار حد ضرر رو در پشت سوینگ موثر قرار می دهیم.
( با رسیدن به پایان موومنت حد ضرر را در نیمه ی حرکت قیمت قرار داده. تا با اصلاح حرکت از معامله خارج نشویم )
در این حالت هم اگر قیمت کمی پس از رسیدن به هدف اول برگشت سود از بازار گرفتیم. و جلوی ضرر بیشتر رو گرفتیم و اگر قیمت به حرکت خود ادامه داد. در پوزیشن دوم تا هر جا ک قیمت پیش رفت با آن پیش میرویم. و می توانیم سود بیشتر را از بازار بگیریم و حسرت اینکه اگر همراه بازار میماندیم بیشتر سود می کردیم را نمیخوریم.
آموزش تعیین حد ضرر و سود در نرم افزار مفید تریدر
تعیین حد ضرر و سود در نرم افزار مفید تریدر ساده است، در این مقاله نحوه تعیین میزان سود و زیان در برنامه مفیدتریدر را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
تعیین حد ضرر و سود در مفید تریدر
در هر معامله بررسی میزان سود و زیان در موفقیت آن تاثیرگذار است زیرا اگر ما وارد معامله ای شویم اما ندانیم که چه زمانی باید از آن خارج شویم ممکن است دچار ضرر های سنگین شویم.
مثلا اگر شما سهام یک شرکت را خریداری کنید باید بدانید روی چه محدوده قیمتی باید آن را بفروشید و یا اینکه اگر تا چه مقداری افت قیمت پیدا کرد حد ضرر شما فعال شود و از معامله خارج شوید.
بنابراین تعیین حد ضرر و سود بسیار مهم است که در این مقاله نحوه تعیین آن در برنامه مفید تریدر را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
فروش محدود (Sell Limit):
کاربرد این سفارش زمانی است که کاربر قصد فروش اوراق بهادار را در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی بازار دارد.
فروش در قیمت تعیین شده توسط کاربر که قیمتی برابر یا بهتر ( بالاتر ) از قیمت عرضه (Ask) است.
در این سفارش به محض رسیدن قیمت پیشنهادی خرید (Bid) به قیمت تعیین شده توسط کاربر، فروش با رعایت صف انجام میشود.
در استفاده از این سفارش دقت داشته باشید که قیمت درخواستی، حتماً می بایست در رنج مجاز قیمت روزانه و برابر و یا بیشتر از قیمت پیشنهادی خرید (Bid) باشد.
اما برای تعیین قیمت های Stop Loss و Take Profit محدودیتی وجود ندارد .
پس می توان به سادگی حد ضرر و سود را در مفیدتریدر تعیین کرد.
مشخص کردن حدود Stop Loss و Take Profit برای سفارش کاملاً اختیاری است.
اما در صورت تمایل بایستی مقدار Stop Loss را بالاتر از قیمت درخواستی سفارش و مقدار Take Profit را کمتر از قیمت درخواستی سفارش قرار دهید.
Stop Loss در سفارش مثال تعیین حد ضرر Sell Limit:
مشخص کردن حد توقف ضرر (Stop Loss) در سفارش فروش محدود به این معنی است که زمانی که سفارش در نرخ سفارش داده شده انجام شد، در صورتی که قیمت آن ورق بهادار در بازار افزایش پیدا کرد و به سطح حد توقف ضرر که توسط کاربر مشخص شده است رسید (یعنی در آن قیمت یا بالاتر معامله شد)، سامانه معاملاتی به صورت خودکار(حتی اگر کاربر در بازار حضور نداشته باشد) به تعداد فروخته شده طی این سفارش، اقدام به خرید آن ورق بهادار به قیمت بازار میکند.
Take Profit در سفارش Sell Limit:
مشخص کردن حد برداشت سود (Take Profit) در سفارش فروش محدود به این معنی است که زمانی که سفارش در نرخ سفارش داده شده انجام شد، در صورتی که قیمت آن ورق بهادار در بازار کاهش پیدا کرد و به سطح حد برداشت سود که توسط کاربر مشخص شده است رسید (یعنی در آن قیمت یا پایینتر معامله شد)، سامانه معاملاتی به صورت خودکار(حتی اگر کاربر در بازار حضور نداشته باشد) به تعداد فروخته شده طی این سفارش، اقدام به خرید آن ورق بهادار به قیمت بازار میکند.
در استفاده از حدود Stop Loss و Take Profit در سفارش Sell Limit باید دقت شود که با رسیدن قیمت بازار به هرکدام از این حدود قیمتی، تلقی سیستم این است که کاربر مایل به خرید اوراق فروخته شده در هر قیمتی میباشد.
بنابراین با رسیدن قیمت بازار به یکی از حدود مذکور اوراق مورد نظر به بهترین قیمت عرضه در مثال تعیین حد ضرر آن لحظه(سر صف فروش) خریداری میشود.
امیدواریم مقاله آموزش تعیین حد ضرر و سود در مفید تریدر برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
داتیس نتورک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
1 نظر در “ آموزش تعیین حد ضرر و سود در نرم افزار مفید تریدر ”
سلام . متاسفانه اموزش بصورت خلاصه داده شده . میتونست در مرحله اول نحوه دسترسی به فرم اردر را اشاره بکنه و همچنین درصد سود و زیان را نیز نگفته و از کجا این حجم فروش را محاسبه کرده . که بیشتر معامله گران بستگی به نوع سرمایه گذاری که میکنن مثلا برای کوتاه مدت سود رو دو درصد و زیان را یک درصد و برای میان مدت و بلند مدت سه به یک تا پنج به یک در رنظر میگیرند . لااقل برای اموزش میتونست چند مثال بزند تا موضوع رو به مخاطب برسونه . به نظرم این نمیتونه اموزش باشه
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
پست های اخیر
آموزش رفع مشکل تار شدن استوری اینستاگرام (Instagram)
چگونه فونت گوشی های آیفون (iOS) را تغییر دهیم؟
آموزش تغییر نام اکانت ولورانت (Valorant)
آموزش غیرفعال سازی سیف سرچ گوگل
آموزش چرخش فیلم در VLC ویندوز و مک
آموزش تبدیل انواع فرمت فایل صوتی به MP3 و M4A و WAV
رفع ارور Windows cannot access the specified در ویندوز 11 و 10
محصولات
درباره داتیس نتورک
داتیس نتورک فعالیت حرفه ای خود را در سال 1393 با هدف دسترسی آسان فارسی زبان ها به آموزش های حوزه فناوری و شبکه آغاز کرد و اکنون با حمایت شما عزیزان جزو 500 سایت برتر ایران هستیم.
راه های ارتباطی
از طریق روش های ارتباطی زیر می توانید با بخش فروش و پشتیبانی محصولات داتیس نتورک ارتباط برقرار کنید:
نحوه ی تعیین محل استاپ لاس (حدضرر)
لطفا قبل از اینکه مقاله را مطالعه کنید، به سؤال زیر پاسخ بدهید.
سوال حدضرر
هر معامله گر باتجربه ای این حرف را تایید میکند که گذاشتن حدضرر پس از هر معامله برای جلوگیری از وقوع هر نوع فاجعه ای، لازم و ضروری است. معامله گرانی که صرفا بدون هیچ دانشی میخواهند حرکات بازار را پیش بینی کنند، محکوم به شکست اند. داشتن استاپ لاس یا حدضرر در هر معامله مانند بیمه کردن خود در شرکت های بیمه است و باید به آن به عنوان یک بخش لازم و مهم این کار در نظر گرفته شود.
مقایسه ی میان حدضررهای نزدیک و دور
حدضررها به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: نزدیک و دور. یک حدضرر ایده آل باید به گونه ای باشد که اینقدر از نقطه ی ورود دور باشد که فضا برای حرکات آشفته و ناگهانی بازار داشته باشد و از طرف دیگر هم باید آنقدر نزدیک باشد که بتوانیم به راحتی ریسک آن را مدیریت کنیم. ولی همانطور که میدانیم پیدا کردن استاپ لاسی که همیشه این شرایط را داشته باشد تقریبا سخت و به ندرت پیش میاید و ما مجبوریم در بیشتر مواقع یا از حدضررهای نزدیک استفاده کنیم یا دور. حال بیایید با همدیگر مزایا و معایب هردو نوع حدضرر را بررسی کنیم.
حدضررهای نزدیک این مزیت را دارند که شما در هر معامله مقدار کمی ضرر کنید و ریسک کلی معاملات باز شما در پرتفویتان را محدود میکند. اما از طرف دیگر، احتمال دارد که حدضررهای زیادی از معامله هایتان فعال شود و تاثیرات مخربی بر احساسات و حتی سرمایه تان داشته باشد. بارها هم ممکن است این شرایط را تجربه کنید که اگر استاپتان خیلی نزدیک نبود و به معامله تان اجازه میدادید که حرکت کند، میتوانستید سودهای خیلی خوبی هم کنید. به عقیده ی من برای حل این مشکل، معامله گران باید به دنبال سیستم معاملاتی ای باشند که پس از خوردن استاپ لاس، برنامه ای برای ورود دوباره به معامله داشته باشند. ولی همانطور که میدانید این کار به این راحتی ها هم نیست. ممکن است شما از لحاظ ذهنی آماده نباشید یا تعداد تراکنش هایتان بالا برود و بالطبع هزینه های تراکنش و کمیسیون معاملاتتان بالا برود.
عیب داشتن حدضرر نزدیک این است که درصد معاملات ضررده تان بالا برود. اما مزیتی هم که دارد این است که مقدار ضررهایتان در هر معامله کاهش میابد. سیستم معاملاتی ای که از حدضررهای دور استفاده کند در مقایسه با سیستمی که از حدضرر نزدیک استفاده میکند ممکن است درصد معاملات ضررده اش کاهش یابد. اما به طور کلی مقدار ضرر در هرمعامله و ریسک پرتفویتان را بیشتر میکند. با این اوصاف، به نظر میرسد که شما هیچکدام از این دو روش را دوست نداشته باشید یا اینکه با خود بگویید که به صورت ترکیبی از هردو در موقعیت های مختلف استفاده میکنم.
محل حدضرر ایده آل
معمولا آموزش متداول برای گذاشتن محل استاپ لاس این است که به شما میگوید استاپ را بالا یا پایین تر از سقف یا کفی قرار بدید. حال در چنین مواقعی ما باید برنامه ای داشته باشیم که وقتی که قیمت استاپ ما را زد ما بتوانیم از جهت دیگر حرکت بهره ببریم. این روش به ظاهر روشی کاربردی تر در مقایسه با داشتن حدضررهای خیلی نزدیک یا دور است. اگر محل حدضرر شما براساس قاعده و ساختاری باشد، شما را از خیلی از دردسرهای بی خود و استاپ خوردن های ناشی از حرکات ناگهانی در بازار نجات میدهد. ما اگر پس از خوردن حدضررمان برنامه ای برای ورود دوباره به معامله داشته باشیم میتوانیم از خیلی از حرکات بازار سود کنیم. این حرف گفتنش راحت است ولی عمل کردن به آن سخت و پیچیده است و کسی بتواند که به این قاعده برسد و به صورت اصولی آن را اجرا کند میتوانید دیگر برای همه ی معامله هایش استاپ قرار ندهد و همگام با حرکات بازار سود کند. در این حالت هم اصلا از کسی توقع نمیرود که بی عیب و نقص کار کند و فقط اگر به طور معقول و منطقی بتواند پیش برود، میتواند حتی از حرکات آشفته و ناگهانی بازار هم به نفع خودش استفاده کند.
یکی از روش های استاندارد در مورد این موضوع استفاده از اندیکاتورهایی مانند مووینگ اورج ها است. در این حالت استاپ شما میتواند مقدار بیشتر بالاتر یا پایین تر از خط مووینگ قرار بگیرد. یکی از اندیکاتورهای مطرح براین مبنا، اندیکاتور بولینگر بند است.
به عنوان یک راهکار عملی و همچنین منطقی، میتوانیم از میانگین پیپ حرکتی قیمت در طول روز (ATR) استفاده کنیم. این عدد را میتوانیم به عنوان حداقل مقدار استاپ لاس قرار بدهیم و با این کار خود را از نوسانات کوتاه مدت قیمت در طول روز محفوظ نگه میداریم. همچنین میتوانیم به راحتی از مووینگ اورج 5 روزه یا 10 روزه در کف و سقف ها استفاده کنیم و سپس اولین استاپ مان(یعنی نزدیک ترین استاپ مان) برابر با فاصله ی میان مووینگ اورج ها باشد. با این تکنیک شما خودتان را از دست حرکات ناگهانی و آشفته ی بازار در طول روز نجات میدهید. در این حالت شما برای اینکه استاپ بخورید باید مارکت خیلی آشفته شده باشد و بیشتر از میانگین رنج قیمتی روزانه اش حرکت کرده باشه. حال این روش ممکن است بهترین روش نباشد ولی میتواند به عنوان یک روش کاربردی برای پیدا کردن محل استاپ به کار برده شود.
دیگر روش های قابل قبول برای تعیین محل استاپ استفاده از سطوح در چارت است. یعنی همان سطوح حمایت و مقاومت، کف و سقف های قیمتی در روز گذشته، دیگر اندیکاتورهای بولینگر بند مانند یا خط روندها. از آنجایی که ما قاعده ی مشخصی برای داشتن بهترین حدضرر در هر شرایطی نداریم، نیاز هم نیست که شما برای پیدا کردن این موضوع زیاد مباحث پیچیده و تست نشده را امتحان کنید.
قدم بعدی…
اینکه شما از چه روشی میخواهید برای تعیین حدضررهایتان استفاده کنید، زیاد اهمیت ندارد. مهمترین مسئله در اینجا استمرار و پایبند بودن به روش کارتان است. به عنوان مثال معامله گری را در نظر بگیرید که با 500 دلار ریسک در هر معامله وارد می شود و شاهد 5 معامله ی ضررده پشت سرهم میشود و در کل 2500 دلار ضرر میکند. پس از هر بار ضرر کردن هم قیمت بعد از مدتی نوسان رفته و به تارگت او میرسیده. این معامله گر براین اساس تصمیم میگیرد که معامله ی بعدی حدضررش را بزرگتر کند و متاسفانه در طی یک معامله 1500 دلار ضرر میکند. حال این معامله گر سعی کرده که از هر دو روش داشتن استاپ نزدیک و استاپ دور استفاده کند ولی هیچ قاعده و اساسی برای این کارش نداشته. ضررهای این معامله گر ناشی از عدم استمرار و پایبندی به قانون های خودش است. اصلا ایده ی خوبی نیست که بدون هیچ دلیل خاصی به صورت رندوم یا استاپ لاس نزدیک انتخاب کنید یا استاپ لاس دور.
روش شما برای تعیین حدضرر چگونه است؟
با ثبت کامنت میتوانید امتیاز کسب کنید و امتیازهایتان را به اعتبار تبدیل کنید
تعیین حد ضرر
در مباحث قبلی برایتان گفتیم استراتژی معاملاتی چیست و نقطه ورود و حد سود را توضیح دادیم٬ در این بخش از سلسله مطالب استراتژی معاملاتی برایتان از حد ضرر صحبت خواهیم کرد.
حد ضرر چیست؟
همان طور که از نام حد ضرر (نقطه خروج در شرایط ضرر ده بودن معامله) پیداست می توان حدس زد که چیست و قرار است چه کاری انجام دهد!
وقتی قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش بینی های معامله گر قیمتش کاهش پیدا می کند ٬ محدوده قیمتی را که معامله گر برای خروج از سهم در صورت کاهش قیمت پیش بینی کرده را حد ضرر می گویند.
یکی از مهم ترین دلایل ضرر در بورس عدم تعیین حد ضرر است: عدم اجرای دستورات توقف زیان یا عاملی اثر گذار در ضرر کردن
چرا تعیین حد ضرر مهم است؟
یکی از بزرگترین خطاهای مثال تعیین حد ضرر هر معامله گری مخصوصا معامله گر تکنیکال تعیین نکردن محدوده ضرر است. وقتی بازار بر خلاف پیش بینی و انتظار شما عمل کرد و قیمت سهم افت کرد تا کجا می خواهید سهم را نگه دارید؟ تا کجا می خواهید شاهد کاهش قیمت سهم باشید؟ استراتژی معاملاتی تان تا کجا به شما اجازه ضرر کردن می دهد؟ معامله گران بعد از اینکه قیمت سهم شان افت می کند منتظر می مانند تا قیمت سهم دوباره رشد کند٬ به نقطه خریدشان بازگردد سپس بفروشند و از سهم خارج شوند. ولی احتمال رخ داد چنین شرایطی چقدر است؟ حالا ممکن است سه سال زمان ببرد تا قیمت سهم دوباره به قیمت خرید برسد! آیا همچنان می خواهید صبر کنید؟
پاسخ به این سوالات ضرورت تعیین حد ضرر را مشخص می کند. معامله گر باید برای خرید و فروش هایش برنامه داشته باشد و بداند در شرایط مختلف بر اساس استراتژی معاملاتی که دارد چه اقدامی انجام خواهد داد.
اگر تکنیکالی هستید حتما در استراتژی معاملاتی تان حد ضرر تعیین کنید و بدون تعیین محدوده ضرر هیچ وقت معامله نکنید. سیستم معاملاتی که حد ضرر ندارد ممکن است روزی تمام سرمایه مان را نابود کند.
نکته مهم : اصولا برای تحلیل های بنیادی نیازی به تعیین حد ضرر نیست و زمانی که قیمت سهم کاهش پیدا می کند این معامله گران میانگین کم می کنند.
این مطلب را از ذست ندهید: تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی ؟
مثال تعیین حد ضرر
فرض کنید در تصویر زیر که مربوط به سهم سایپا می باشد در محدوده ۱ که با فلش سبز مشخص شده معامله گر سهم را می خرد. بعد از اندکی سود قیمت سهم کاهش پیدا می کند. معامله گر بر اساس ابزاری که دارد می توانست محدوده ۲ را به عنوان حد ضرر تعیین کند و در صورتی که قیمت سهم به آن محدوده مثال تعیین حد ضرر رسید سهم را بفروشد و از آن خارج شود.
ولی معامله گری که حد ضرر ندارد نمی داند باید در کدام محدوده قیمتی سهم را بفروشد و همین طور منتظر می ماند تا قیمت سهم دوباره رشد کند و حداقل به نقطه خرید برسد سپس سهم را بفروشد. ولی آیا این اتفاق واقعا خواهد افتاد؟ اگر قیمت سهم دوباره رشد کند و به قیمت سابق برسد چه مدت زمانی برای این رشد مجدد نیاز دارد؟
اصولا معامله گران زمانی که در سود هستند برای فروش عجله می کنند و زمانی که در ضرر هستند صبر ایوب پیشه می کنند و سهام داری می کنند.
این مطلب می تواند برای شما بسیار مفید باشد: تحمل زیان واقعی برای اجتناب از زیان روانی در بورس
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید معامله گر سهم را با قیمت ۱۱۲ تومان خریده و بعد سودی اندک قیمت سهم تا ۶۵ تومان کاهش پیدا کرده و بعد از هجده ماه قیمت سهم دوباره به محدوده خرید برگشته.
چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟
تعیین محدوده ضرر بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمی توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. بر اساس اینکه خریدهایتان را بر طبق تحلیل تکنیکال انجام می دهید و یا بنیادی تعیین حد ضرر می تواند برای معامله گران متفاوت باشد.
مهم تعیین حد ضرر و پایبندی به آن است و نه ابزاری که برای تعیین این محدوده استفاده می کنید.
سعی کنید اگر تکنیکالی هستید حتما به این موضوع اهمیت دهید. برای زمانی که بازار یا سهم شرایط مساعدی دارد می توانید به جای حد ضرر ثابت از حد ضرر شناور استفاده کنید. اگر در خرید یک سهم اشتباه کردید و الان در ضرر هستید خودتان را سرزنش نکنید و با شجاعت سهم خود را بفروشید و از سهم خارج شوید. حتی وارن بافت هم اشتباه می کند.
دیدگاه شما