نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست و چگونه آن را محاسبه کنیم؟
زمانی که شما روی یک تجارت یا کسب و کار سرمایهگذاری دارید، مطمئنا در آینده نیاز خواهید داشت تا نرخ سود و زیان خود را محاسبه کنید. برای بسیاری از سرمایه گذاران حساب سود و زیان از همان ابتدای کار اهمیت دارد و نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید میزان سودآوری خود را به دست آورید. این معیار بسیار کاربردی که یکی از اصلیترین معیارها در مباحث مالی است، این مزیت را فراهم میآورد تا بتوانید میزان اندوخته خالص را محاسبه کرده و آن را از مقدار سرمایه تفکیک کنید.
مفهوم نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
از زمانی که مفاهیم سرمایهگذاری شروع شد، نرخ بازگشت سرمایه نیز اهمیت زیادی پیدا کرد؛ این مفهوم در حقیقت، عملکرد یک فرآیند مالی را نشان میدهد و بازدهی و سوددهی آن را به صورت دقیق به دست میآورد.
در بیان مفهوم این معیار، هر اندازه که میزان و نسبت آن بیشتر باشد، معلوم است که در سرمایهگذاری سودآوری بیشتری به دست آمده است. البته، برای محاسبه ROI فرمولهای متعددی وجود دارد و معمولا درآمد خالص در فرمول محاسبه میشود.
به نقل از ویکیپدیا، در امور مالی، میزان بازده (ROR) یا بازگشت سرمایه (ROI)، نسبت پول به دست آمده در سرمایهگذاری به مقدار سرمایه اولیه است. مقدار پول به دست آمده ممکن است مربوط به بهره، سود یا درآمد خالص باشد. بازگشت سرمایه (ROI) معمولاً به صورت درصد بیان می شود.
نرخ ROI یا بازگشت در سرمایه تنها در بازارهای سرمایهگذاری و شرکتها کاربرد ندارد و میتوان کاربرد بسیاری برای آن در بازاریابی، صنعت و حتی بخشهای بازرگانی مشاهده کرد.
اهمیت استفاده از نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه این امکان را فراهم میکند تا بدانیم تاثیر سرمایهگذاری روی تجارت چگونه بوده است. این معیار یک اصل مهم برای محاسبه نتایج تصمیمهای تجاری است که در گذشته گرفته شده است. در کنار این موضوع، میتوان براساس آن تصمیمهای بهینه تجاری را برای آینده اتخاذ کرد.
با استفاده از این معیار میتوان فرصتهای مختلف تجاری و تصمیمات مهم را با همدیگر مقایسه کرد و این دید تجاری را پیدا کرد که کدام یک از فرصتها از نظر سرمایهگذاری بهینه هستند و ارزش سودآوری بیشتری دارند. در صورتی که یک فرصت تجاری میزان ROI مناسبی را فراهم کرده باشد، میتوان از آن به عنوان یک فرصت مناسب و قابل اتکا یاد کرد و در آینده تمرکز شما روی این نوع فرصتها خواهد بود.
برعکس این امر نیز صحیح است و در صورتی که از یک فرصت تجاری و سرمایهگذاری سودآوری مناسبی دیده نشده است و نرخ ROI آن مناسب نیست، در آینده میتوانید روی استراتژی خود تغییر ایجاد کنید.
چه برداشتی میتوان از نرخ بازگشت سرمایه کرد؟
معیار ROI به دلیل سادگی و شفاف بودن آن محبوبیت زیادی دارد. البته، همین سادگی در محاسبه منجر شده است تا بتوان از آن در بخشهای متعدد استفاده کرد. در صورتی که این معیار به سمت اعداد بالاتر میل کند، معلوم است که نتایج سرمایهگذاری نیز خوب بوده است. با این حال، در صورتی که در یک فهرست، اعداد مثبت بالاتر به بخش خاصی تعلق گرفته باشد، این موارد باید در اولویت کار قرار بگیرند.
باید اشاره کرد که نرخ ROI منفی نیز وجود دارد که نشان دهنده میزان زیان سرمایهگذاری است. در صورتی که این موارد در فهرست سرمایهگذاری وجود داشته باشد، مطمئنا زمان آن رسیده است که در استراتژی خود پیوت را در نظر داشته باشید.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
برای محاسبه نرخ بازگشت در سرمایه فرمول معروفی وجود دارد که در آن ارزش نهایی دارایی و مقدار خالص سرمایهگذاری مطرح است. با توجه به این موضوع، مقدار ROI براساس فرمول زیر محاسبه خواهد شد.
که در فرمول بالا، Current Value of Investment میزان ارزش کنونی دارایی حاصل از سرمایهگذاری و Cost of Investment مقدار سرمایهگذاری است؛ معمولا این معیار براساس درصد بیان میشود که در پس از محاسبه مقدار فوق باید آن را ضرب در صد کنید.
مزایای استفاده از فرمول بازگشت سرمایه چیست؟
مزایای زیادی برای نرخ بازگشت سرمایه بیان شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به آسان بودن محاسبه اشاره کرد. البته، امکان درک این معیار برای عموم مردم و قابل فهم بودن آن از جمله مزایایی است که برای آن وجود دارد. در ادامه به چند مورد از نکات مثبت در مورد این معیار اشاره میکنیم:
- چشمانداز و آیندهی سرمایهگذاری را نشان میدهد.
- پتانسیل یک سرمایهگذاری را به افراد نشان میدهد.
- برای درک رقابت سرمایهگذاری در یک بازار کمک میکند.
- همهی نتایج را به صورت بسیار ساده نشان میدهد.
- معیاری جهانی است که فعالان تجاری آن را درک میکنند.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
در کنار تمامی مزایای این روش، محدودیتهایی نیز برای آن تعریف شده است، باید اشاره کرد که این محدودیتها در مقابل ارزش بالای این معیار چندان هم به چشم نمیآیند؛ در محاسبه نرخ ROI معیار زمان به طور کلی کنار گذاشته شده است که در بسیاری از موارد اهمیت زیادی دارد.
محاسبه ROI با روش خاصی انجام نمیشود و به همین دلیل ممکن است بین شرکت یا سرمایهگذاران تفاوتهایی از این نظر وجود داشته باشد. برای نمونه، شاید هزینههای اضافی مانند هزینه نگهداری، هزینه مالیات و… در بخشهای مختلف در فرمول محاسبه نشود.
روشهای جایگزین برای نرخ بازگشت در سرمایه
برای جبران نقاط ضعف این معیار روشهای دیگری نیز وجود دارد که مواردی مانند مدت سرمایهگذاری و نکات فرعی دیگر آن را پوشش میدهد؛ مثلا نرخ بازگشت سالانه سرمایهگذاری یا Annualized ROI که در این روش مدت زمان نیز در محاسبه سود مد نظر است؛ یا از سوی دیگر معیار Social ROI که نتیجهمحور است و نتایج اقتصادی و اجتماعی را به صورت ارزش گذاری شده بیان میکند؛ در کنار همهی اینها، معیار Marketing Statistics ROI نیز برای محاسبه بازدهی کمپینهای بازاریابی دیجیتال استفاده میشود و در آن افزایش فروش به همراه هزینه بازاریابی مد نظر است.
مثالی از نرخ بازگشت سرمایه
به عنوان مثالی ساده فرض کنید یک سرمایهگذار روی پروژهای املاک سرمایهگذاری کرده و میزان این مبلغ 500 هزار دلار است. دو سال پس از این کار، سرمایهگذار دارایی خود را به مبلغی دو برابری یا یک میلیون دلار به فروش میرساند.
در این صورت میزان نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
بنابراین سود این سرمایهگذاری مقدار صد در صد بوده است.
چگونه مقدار بازگشت سرمایه را بهبود بخشیم؟
براساس نوع و محل سرمایهگذاری ممکن است نحوه بهبود نرخ بازگشت سرمایه نیز متفاوت باشد. با این حال، روشهای کلی وجود دارند که قبل از هر اقدامی بهتر است آنها را در نظر داشته باشیم. در نتیجه، امکان افزایش سود و بهرهوری تا حدود زیادی بهتر خواهد شد.
مطمئنا امکان افزایش این نرخ وجود دارد اما برای این کار نیاز به تجربه کاری عملی و استفاده از این تجربه در آینده است؛ از آنالیزها و بررسیهای آماری استفاده کنید: بررسیهای تخصصی سرمایهگذاری همواره و در تمامی بخشها میتوانند روی نتایج کار تاثیر گذار باشند؛ نتایجی مانند آمار محبوبیت محصولات بین مشتریان، بازدیدهای وب سایت و میزان تقاضا از معیارهای مهم هستند.
تحلیل بازار و میزان عرضه و تقاضا را فراموش نکنید؛ بهتر است همواره از بازار اطلاعات متعددی در دستتان باشد. بازار و میزان عرضه و تقاضا اهمیت زیادی در نوع سرمایهگذاری و تحلیل نتایج دارد و باید اشاره کرد که در صورت نبود دید درست از بازار، نمیتوان تحلیل محکمی از معیار ROI به دست آورد.
هزینههای اضافی و غیر معقول را مدیریت کنید؛ هزینههای اضافی روی درآمد خالص و بازدهی سرمایهگذاری تاثیر بالایی دارند و با مدیریت آنها میتوانید به راحتی میزان ROI را افزایش دهید.
نرخ بازگشت سرمایه معیاری بسیار مهم است که در بررسی میزان سود و زیان یک سرمایهگذاری تاثیر زیادی دارد. از جمله مهمترین مزایای این معیار آسان بودن محاسبه آن و قابل درک بودن برای تمامی فعالان تجاری و حتی افراد غیر حرفهای است. برای بهبود این معیار روشهای متعددی وجود دارد که میتوان شناخت بازار و کاهش هزینههای فرعی و غیر ضروری را بیان کرد. در صورتی که سوال یا نظری در مورد نرخ ROI دارید، میتوانید آن را در ادامه مطلب با ما به اشتراک بگذارید.
شما یک گام جلوتر از دیگران باشید! اگر به آیتی و تکنولوژی علاقهمندید و دوست دارید سریعتر در این زمینه پیشرفت کنید، همین حالا به جمع 9843 عضو همیار آیتی بپیوندید، دسترسی به تمام آموزشهای پریمیوم، دریافت جدیدترین آموزشهای کاربردی مرتبط با آیتی و استفاده از مشاورهی رایگان، برخی از مزایای عضویت در سایت هستند، شما نیز به کاربران همیار پیوسته و همین حالا وارد دنیای حرفهایها شوید. من هم میخواهم عضو ویژهی همیار شوم
سیستم اطلاعات مدیریت (MIS) چیست و چه کاربردی دارد؟
مفهوم MVP چیست و چه کاربردی در کسبوکارهای نوپا دارد؟
۶ ایده معرفی محصول در اینستاگرام؛ ترفندهایی برای داشتن یک اینستاگرام پرفروش!
کارآفرینی چیست و یک کارآفرین موفق چه ویژگیهایی دارد؟
اگر یک کسبوکار آنلاین دارید، همین حالا آن را به هزاران کاربر علاقهمند، معرفی کنید! اسپانسرینگ چه مزایایی دارد؟
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید، سوالات شما توسط کارشناسان همیار آیتی پاسخ داده میشود. لغو پاسخ
فرصت ویژه برای حرفهایها
کاربران ویژه، افرادی هستند که به آیتی و تکنولوژی علاقهمند بوده و میخواهند زودتر از دیگران در این زمینه پیشرفت کنند، شما هم همین حالا به جمع اعضای ویژهی همیار پیوسته و به تمام امکانات پریمیوم سایت دسترسی داشته باشید!
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه (Return on investment) یا ROI میزان کارآیی سرمایه گذاری شما برروی کسب و کار خودتان را از نظر میزان درآمدزایی اندازه گیری میکند. نرخ بازگشت سرمایه سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را در قیاس با هزینه اولیه آن اندازه گیری میکند. این محاسبه به افراد اجازه میدهد تا کارآیی و سودآوری یک سرمایه گذاری را بسنجد و اغلب برای تأثیرگذاری بر تصمیمات مالی، مقایسه سودآوری شرکت و تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
هر زمان که پول یا وقت خود را برروی کسب و کار خود سرمایه گذاری میکنید، باید یک نتیجه معین را در ذهن داشته باشید و روش رسیدن به آن را برای اطمینان از سودآوری در نظر بگیرید. محاسبه بازده سرمایه گذاری راهی است برای سنجش اینکه آیا یک تصمیم تجاری به نتیجه میرسد.محاسبه ROI همچنین میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که در کسب و کار شما چه چیزی درست کار میکند و چه چیزی درست کار نمیکند. بنابراین با دانستن آن میتوانید تغییرات لازم را در کسب و کار خود ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه روشی برای پرسیدن این سوال است که «با سرمایه گذاری این مقدار زمان و پول برای کسب و کارم، چه چیزی بدست خواهم آورد؟» به عنوان مثال اگر کار خود را به دستیار مجازی(VA) واگذار کنید، آیا پولی که میپردازید منجر به افزایش درآمد شما میشود و اگر چنین است، افزایش درآمد شما چقدر خواهد بود؟ به ازای هر هزار تومانی که برای VA خرج میکنید، چه بازدهی اضافی از درآمد کسب میکنید؟ نرخ بازگشت سرمایه ایستا و ساکن نیست و متغیرهای زیادی میتوانند آن را تغییر دهند. بنابراین شما باید ROI را مرتبا محاسبه کنید و در صورت لزوم در کسب و کار خود تغییراتی ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه چگونه کار میکند؟
به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار در ماه برای تبلیغات کلیکی (PPC) هزینه کنید و 2000 دلار درآمد مستقیم از این کمپین بدست آورید، سود (2000 دلار – 1000 دلار = 1000 دلار) را بر هزینه (1000 دلار) تقسیم میکنید تا بازده را پیدا کنید که در این مثال حاصل این تقسیم 1/1 است. حال برای محاسبه درصد نرخ بازگشت سرمایه، عدد بدست آمده یعنی عدد 1 را ضرب در 100 میکنیم که مقدار 100٪ به دست میآید. به عبارت دیگر به ازای هر دلاری که برای تبلیغات PPC خرج میکنید، یک دلار سود دریافت میکنید.
حال اگر شما ماهانه 1000 دلار برای این کمپین تبلیغاتی خرج میكردید اما در عوض 1200 دلار فروش میکردید، سود شما 200 دلار (1200 دلار – 1000 دلار) و بازده سرمایه شما 200 دلار (سود) تقسیم بر 1000 دلار (هزینه) = 0.20 یا 20٪ میشد. به عبارت دیگر به ازای هر دلار هزینه شده در این کمپین، 20 سنت سود دریافت میکردید.
شما باید ROI تمام هزینههای خود را در نظر بگیرید. یک کامپیوتر سریعتر و جدیدتر چقدر به کسب و کار شما کمک میکند؟ آیا پولی که برای یک امکانات تازه خرج میکنید منجر به توانایی شما در کسب درآمد بیشتر خواهد شد؟ محاسبه دستاوردهای تصمیمات تجاری این چنینی به شما کمک میکند تا سرمایه گذاریهایی را انتخاب کنید که به شما در دستیابی به نتایج دلخواه کمک میکنند.
زمان در مقابل ROI:
در حالی که ROI به طور کلی به سرمایه گذاری های مالی مربوط است، اگر زمان خود را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید نیز این فرمول به درد شما خواهد خورد. اگر در ماه 3000 دلار درآمد دارید، اما 60 ساعت در هفته در کسب و کار خود کار میکنید (240 ساعت در ماه)، ROI شما 3000/240 یا 12.5 است. این بدان معناست که برای هر ساعت کار، فقط 12.50 دلار درآمد کسب میکنید.
با دانستن بازده سرمایه گذاری زمان خود میتوانید در مدل کسب و کارتان تغییراتی ایجاد کنید که به شما امکان میدهد در مدت زمان کمتری درآمد بیشتری کسب کنید. همچنین توجه داشته باشید که ROI همان سود نیست. شما با کسر هزینه های خود از میزان درآمدتان سود را تعیین میکنید. اگر در یک ماه 5000 دلار درآمد کسب کنید و هزینههای کسب و کار شما 3000 دلار باشد، سود شما 2000 دلار است. ROI اثربخشی هر یک از آن سرمایه گذاریها را اندازه گیری میکند که به صورت نسبت یا درصد بیان میشود و پاسخ فرمول نرخ بازگشت سرمایه یک مبلغ نیست.
۵ راه افزایش نرخ بازگشت سرمایه ROI در شبکه های اجتماعی
بین «ارتباط یک برند با مشتریان در شبکه های اجتماعی» و «افزایش درآمد خالص» یک رابطهی خطی و شفاف وجود ندارد. فقط ۱۷ درصد از شرکت¬های بازاریابی اظهار می¬کنند که میتوانند نرخ دقیق بازگشت سرمایه را در فعالیت¬های شبکه¬ های اجتماعی خود ارائه کنند. با این وجود، یکی از راههایی که به افزایش درآمد خالص برند منتهی میشود، ارتباط با مشتریان است و یکی از بهترین کانالهای ارتباط با مشتریان، شبکه های اجتماعی است.
با رعایت این راهکارها میتوانید نرخ بازگشت سرمایه ناشی از مشارکت مشتریان در شبکه های اجتماعی را بالاتر ببرید. اگر برای شما هم مهم است که در جایی هزینه کنید که بتوانید از آن سود دریافت کنید، در این مقاله همراه ما باشید.بازدهی سرمایه ROI
پیشنهاد میکنم مطلب من، با عنوان مدیریت بازرگانی چیست؟ را مطالعه کنید.
1- هدف اصلی فعالیتهایتان را آگاهی مخاطبان از برند در نظر بگیرید
برای تمام فعالیتهایی که در شبکههای اجتماعی انجام میدهید، هدف تعیین کنید و هدف اصلی را شناخت مخاطبان از برند در نظر بگیرید. تولید محتواهایی با هدف شناخت مخاطبان از برند، همیشه مخاطب دارد، چرا که همواره کاربرانی وجود دارند که بخواهند محصولتان را بشناسند و از خدمات شما استفاده کنند.
همین مسئله باعث میشود محتواهایی با این مضمون همیشه مخاطب داشته باشد و کاربران بیشتری شما را بشناسند و برند شما نسبت به گذشته بتواند در زمان کمتری رشد کند.
2- از برقراری ارتباط موثر با مشتریان خود غافل نشوید
به شخصه ترجیح من به عنوان مشتری این است که ارتباط یک برند با من، پس از خرید، پر رنگتر بشود؛ اما معمولا شاهد این هستم که برندها قبل از خرید، وقت و بیوقت پیام میدهند و پیگیری میکنند تا من را به خرید ترغیب کنند، اما پس از خرید فراموش میکنند که این ارتباط را حفظ کنند؛ رابطهای که برای ایجاد آن هزینهی زیادی هم پرداخت کردهاند.
در مورد فعالیت در شبکه های اجتماعی هم همینطور است. برای بسیاری از برندها بالا بردن تعداد دنبالکنندگان آنقدر مهم است که آنها را از ارتباط با مشتریان فعلی غافل میکند. اما واقعیت این است که سرمایهی اصلی هر کسبوکاری را مشتریان آن تشکیل میدهند و عاقلانه این است که در اقدامات خود اولویت را بر مشتریان فعلی متمرکز کنیم.
3- هر چند وقت یک بار میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید
در دنیای کسبوکار همواره با یک فضای پیچیده و مبهم روبهرو هستیم؛ حالا اگر فضای اقتصادی و سیاسی ایران را هم به آن اضافه کنیم، با ابهام و پیچیدگی مضاعفی روبهرو خواهیم بود. در چنین فضایی حفظ اثرگذاری برند دشوار است و لازم است هر چند وقت یک بار میزان آن سنجیده شود.
شما میتوانید با انجام نظرسنجی از مشتریان، میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید یا با تعیین شاخص NPS (شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان) اندازهگیری کنید که برند شما چقدر در میان مشتریان طرفدار دارد.
امروزه مشتریان علاوه بر اینکه در مورد خرید خود قدرت انتخاب و تصمیمگیری دارند، بر تصمیم دیگران در خرید هم تاثیرگذار هستند. با کمک شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان (Net Promoter Score) یا به اختصار NPS میتوانید از میزان تاثیرگذاری مشتریان خود آگاه شوید. این شاخص شامل دو سوال ساده است:
– چقدر احتمال دارد که خدمات/برند/محصولات ما را به دیگران توصیه کنید؟
– دلیل اصلی آن چیست؟
سوال اول در مورد احساس مشتری است و سوال دوم در مورد چرایی آن.
با جمعآوری این اطلاعات متوجه میشوید که آیا میزان آگاهی نسبت به برند شما در حال افزایش است و آیا ارتباط مثبتی با برند در حال شکل¬گیری است؟
4- به پستها و کامنتهای کاربران در شبکه های اجتماعی توجه کنید
پستها و کامنتهای کاربران درباره برند شما، می¬تواند نشان دهد که برند شما در افکار عمومی چگونه شناخته میشود.
اگرچه دیدن نظرات منفی ممکن است شما را ناراحت کند، اما دانستن این اطلاعات ارزشمند است، به ویژه اگر بتوانید پس از دریافت بازخوردهای منفی، تغییراتی بازدهی سرمایه ROI صورت دهید که برای مشتریان سودمند باشد.
5- اهداف مشترک تعریف کنید و به سمت زمینه¬های مشترک حرکت کنید
به جای اینکه هر یک از تیم¬های داخلی شرکت به تنهایی کار کند، به دنبال زمینه¬های مشترک درباره چیزهایی که برای برند مهم است بگردید و در راستای آن، با یکدیگر همکاری کنید. وقتی ذی¬نفعان برند، درباره ارزشهای برند به توافق برسند، میتوانند مجموعهای از شاخص عملکرد کلیدی (KPI) برای تیم¬های مختلف از جمله بازدهی سرمایه ROI تیم بازاریابی، فروش، خدمات، پشتیبانی مشتریان تعیین کنند و اطمینان یابند که هر یک از تیم¬ها میداند که چگونه باید به این شاخص¬ها دست پیدا کند. به این ترتیب سنجش دقیقی در مورد اینکه آیا هر یک از تیم¬ها، در راستای اهداف برند به پیش می¬روند یا نه ارائه میشود.
جمعبندی
معمولا بین ارتباط با مشتری در شبکه های اجتماعی تا خرید او، یک مسیر مستقیم وجود ندارد؛ اما فعالیت در شبکه های اجتماعی میتواند سرعت این مسیر را افزایش دهد. شما با رصد کردن رفتار مشتری میتوانید راههای کارآمدتر و کمهزینهتری را برای جذب و جلب او انتخاب کنید.
با بررسی دقیق نرخ بازگشت سرمایه، متوجه میشوید که کدام فعالیتهای شما بیشترین پتانسیل را برای بازگشت سرمایه کوتاهمدت و کدام برای بلندمدت دارد. همچنین امکان میدهد تاثیر بازاریابی دهانبهدهان در رشد کسبوکار خود را بسنجید، نظر افکار عمومی در مورد برندتان را ببینید و میزان تاثیرگذاری برند خود را متوجه شوید تا در نهایت، هزینههای خود را کاهش و به درآمد خود بیافزایید.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به چه معناست و چطور محاسبه میشود؟
یکی از این موضوعات مهم و حیاتی برای کسبوکارها آگاهی از نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است و این که چطور محاسبه میشود! برای آنکه بدانید به صورت کاربردی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به چه معناست و چطور محاسبه میشود با ما در این مقاله همراه باشید.
نرخ بازگشت سرمایه Return On Investment (ROI) شاخصی برای اندازهگیری عملکرد یک سرمایهگذاری است، که جهت ارزیابی بهره وری یک سرمایهگذاری و یا مقایسه بهرهوری سرمایهگذاری در زمینههای مختلف استفاده میشود.
کسی که برای کسب و کار خود به دنبال بهترین عملکرد است همواره به فرمول بازگشت سرمایه نیاز دارد و برای دریافت آموزش محاسبه بازگشت سرمایه وقت میگذارد، با مفاهیمی مثل نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات آشنا است و آنها را در محاسبات روزانه خود لحاظ میکند.
اما در عمل چرا باید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را محاسبه کرد؟
در واقع نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تلاش میکند که به صورت مستقیم و شفاف مقدار بازگشت سرمایه یک سرمایهگذاری خاص را به نسبت هزینههای آن سرمایهگذاری برآورد و اندازهگیری کند.
برای محاسبه شاخص نرخ بازگشت سرمایه (ROI) سود یا منفعت حاصل شده از آن سرمایهگذاری بر هزینههای آن سرمایهگذاری تقسیم میشود. نتیجه بصورت درصدی یا ضریب بیان میشود.
ارزش فعلی سرمایهگذاری متناسب با درآمد حاصل شده از فروش کالا یا خدمات در آن سرمایهگذاری در زمینه مورد بررسی است. به دلیل اینکه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بصورت درصدی اندازهگیری میشود، این شاخص خیلی راحت میتواند با نرخ ROI سرمایهگذاریهای دیگر مقایسه شود، به همین دلیل این شاخص به ما این اجازه را میدهد که انواع مختلف سرمایهگذاریها را مقابل یکدیگر مقایسه و ارزیابی کنیم.
در واقع نرخ بازگشت سرمایه یک معیار مالی است که بهطور گسترده برای محاسبه احتمالی به دست آوردن بازدهی از یک سرمایه گذاری استفاده میشود. ROI نسبتی است که سود و زیان حاصل از یک سرمایه گذاری را با هزینههای آن مقایسه میکند.
همان گونه که برای ارزیابی نرخ بازگشت بالقوه از سرمایهگذاریهای مستقل و کمپینهای تبلیغاتی برای فروشگاههای اینترنتی مفید است، برای مقایسه نرخ بازگشتی که حاصل از چندین سرمایه گذاری است هم مفید خواهد بود.
این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده میشود. از این نرخ میتوانید برای تهیه پروپوزالها و طرحهای تجاری فروشگاه اینترنتی خود استفاده کنید.
همچنین از این نرخ برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در یک فروشگاه اینترنتی و میزان موفقیت آن بهره ببرید و همچنین میزان سهم کسب و کار اینترنتی خود را در بازار مرتبط با کسب و کارتان مشخص کنید.
اگرچه ROI یک نسبت و ضریب است، اما معمولاً به عنوان یک درصد و نه به عنوان یک نسبت در نظر گرفته میشود.
ROI دارای طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی است و برای محاسبه سودآوری سرمایهگذاری در سهام، بههنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در مشارکت خرید مربوط به یک تجارت یا ارزیابی نتایج معاملات املاک میتواند استفاده شود.
محاسبه و درک ROI نسبتا فرایند آسانی است و سادگی آن به این معنی است که این یک معیار اندازه گیری استاندارد و جهانی از سودآوری است.
البته یکی از مضرات ROI این است که مدت زمان نگهداری یک سرمایه گذاری را شامل نمیشود. بنابراین، میزان سودآوری که شامل دوره حفظ سرمایه است ممکن است برای سرمایه گذاری که میخواهد سرمایه گذاریهای بالقوه را مورد قیاس قرار دهد، مفیدتر باشد.
نرخ بازگشت هزینه تبلیغات
بازگشت سرمایه را میتوانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم. شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن 50 درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی 50 درصد آن پول به کل پول شما اضافهشده است.
گر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما 50 درصد مثبت است هیچوقت پولتان را در بانک نمیگذارید و بهجای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات میکنید.
متاسفانه خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسبوکارها انجام میشود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسبوکار به این موضوع راضی و قانع شدهاند.
در تمام مراحل پیشروی کسب و کار بسیار اهمیت دارد که بتوانیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را محاسبه و تحلیل کنیم. بدیهی است که باید از فرمول بازگشت سرمایه استفاده شود و آموزش محاسبه بازگشت سرمایه در این میان حرف اول و آخر را میزند.
نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات مباحثی هستند که در گزارش سالیانه یا 6 ماهه یک سازمان پویا و استاندارد زیر ذره بین قرار میگیرند.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را نیز میتوان در رابطه با نرخ بازده استفاده کرد، بدین صورت که چارچوب زمانی پروژه را میتوان مورد پایش قرار داد.
همچنین شاید در شاخص ارزش خالص فعلی نیز استفاده شود، که اختلاف ارزش پول در گذر زمان را بر اثر تورم محاسبه میکند. استفاده از شاخص NPV زمانی که در محاسبه نرخ بازده از آن استفاده میکنیم گاهی اوقات نرخ واقعی بازده نیز نامیده میشود.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در کسب و کار و بخصوص کسب و کار اینترنتی معیاری برای اندازهگیری است و به یک سرمایهگذار اجازه میدهد تا عملکرد سرمایهگذاری را ارزیابی و مقایسه کند. در هر دوره، نرخ بازگشت بدین معنی است که سرمایهگذاری انجام شود یا نه؟
نرخ بازگشت سرمایهگذاری ممکن است با اصطلاحات دیگر از سود مالی محاسبه شود مانند بازگشت اجتماعی سرمایهگذاری و غیره. عمدهترین کاربرد آن توجیه افزایش سرمایه و ترغیب سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در یک شرکت است.
هنگامی که خروجی محاسبات نرخ بازگشت سرمایه (ROI) رقم مثبتی است، بدین معنی است که نرخ بازگشت خالص، به اصطلاح سیاه است (زیرا بازده کل از کل هزینهها بیشتر است).
از طرف دیگر، هنگامی که رقم خروجی محاسبات نرخ بازگشت سرمایه (ROI) منفی را نشان دهد، بدین معنی است که بازده خالص، به اصطلاح رنگ قرمز است. زیرا، کل هزینهها از بازده کل فراتر شده است. (به عبارتی دیگر، این سرمایه گذاری زیانآور است)
عدم توجه کافی به مدت زمان سرمایه گذاری و همچنین عدم توجه به ارزش زمانی پول، کاهش و افزایش نوسانی و رکودی تورم در طول زمان از جمله مواردی است که در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نمیتوان در نظر گرفت. به همین جهت برای برطرف نمودن برخی از این موارد بنا به کاربرد از سایر نسبتهای هم تراز آن مثل NPV استفاده میشود.
شاخصهای مختلف را در نظر بگیرید
در تبلیغات گاهی هدف از صرف هزینه افزایش سود در کوتاهمدت نیست. مثلاً آگاهی از برند، افزایش لید یا سرنخهای فروش است.
این اهداف ممکن است باعث سود کوتاهمدت برای کسبوکار شما نشود. ولی در بلندمدت تأثیر بهمراتب بیشتری در فروش و سود خواهد داشت.
بنابراین نمیتوان تنها با محاسبه عددی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) درباره هر کمپین نظر داد و متناسب با نوع تبلیغات شاخصهای دیگری را هم باید در نظر بگیرید.
لزوم محاسبه دقیق و واقعی نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
در مارکتینگ نرخ بازگشت سرمایه (ROI) برای بررسی میزان تأثیر کمپینهای مختلف محاسبه میشود که همانطور که گفتیم به آن MROI (Marketing Return Of Investment) یا ROIM (Return On Marketing Investment) گفته میشود.
معمولا هزینههای فعالیت مارکتینگ کاملا مشخص است. اما برای محاسبه دقیقتر MROI باید زمانی که اعضای تیم شما برای تبلیغات صرف میکنند را هم در نظر بگیرید.
مثلا برای محاسبه MROI تبلیغات در شبکههای اجتماعی اگر اعضای تیم مارکتینگ که بهعنوان نیرو در تولید محتوا و گرافیک پستها فعال هستند را در نظر نگیریم، ممکن است MROI را خیلی بالاتر از واقعیت محاسبه کنیم. بنابراین تمامی هزینههای ریز و درشت را در محاسبات خود وارد کنید.
چالش بزرگتر اندازهگیری سود حاصل از تبلیغات است. سؤالی که باید پرسیده شود این است که اگر این کمپین راهاندازی نمیشد و یا این تبلیغات اتفاق نمیافتاد، فروش و سود چه تغییری میکرد؟ جواب به این سؤال در محیط متغیر بازار موجود ساده نیست.
کدام تبلیغ به درد خورده است؟
واقعیت این است که مخاطب در فرآیند تبدیل به مشتری ممکن است با انواع مختلف تبلیغات آن شرکت مواجه شده باشد. بنابراین مجموعهای از تبلیغات ذهن او را برای خرید آماده کرده و این تأثیر یک کمپین نبوده است. در واقع این مجموعه تبلیغات باعث افزایش آگاهی از برند شده و نمیتوان گفت که کدام نوع تبلیغ تأثیر بیشتری بر سودآوری داشته است.
در تبلیغات دیجیتال برای سادگی محاسبات اینطور فرض میشود که یک مخاطب در مواجهه با یک بنر تبلیغاتی یا کلیک میکند و کلیک او به خرید منتهی میشود، یا کلیک میکند و مراحل خرید را نصفه رها میکند (منجر به خرید نمیشود) و یا کلاً کلیک نمیکند. تنها حالت اول در محاسبه MROI منجر به سودآوری شده است.
با استفاده از ابزارهای تحلیلگر مانند گوگل آنالیتیکس میتوانید با بررسی ترافیک وبسایت و منبع ورود کاربر ارزیابی دقیقتری از نرخ بازگشت سرمایه (ROI) هر کمپین داشته باشید. با استفاده از گوگل آنالیتیکس میتوانید سودآوری حاصل از فروش را به اولین یا آخرین ورود یک مشتری به وبسایت نسبت دهید و با دادههای موجود در آن نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را دقیقتر محاسبه کنید.
اگر هدف مستقیم تبلیغاتی شما افزایش فروش در کوتاهمدت است، با بررسی attributionهای اپلیکیشن که از ترافیک حاصل از تبلیغات موبایلی ایجادشده است، میتوانید دادههای دقیقی برای تحلیل به دست آورید. اما راهحل ساده و کلیتر، توجه به ترافیک حاصل از کمپین تبلیغاتی و مقایسه آن با ترافیک حالت بدون تبلیغات است.
در چنین شرایطی است که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند، مهم است که کارآفرین یا شخص صاحب کسب و کار با اشراف بر فرمول بازگشت سرمایه و اهمیت دادن به اصل آموزش محاسبه بازگشت سرمایه همه افت و خیز سرمایه خود را زیر ذره بین داشته باشد و از مفاهیمی مثل نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات هرگز غافل نشود.
موضوع آگاهی از برند بسیار جدی و تاثیر گذار است، در کنار شاخص محاسباتی ROI، نکته مهم دیگر این است که در بنر تبلیغاتی اطلاعاتی به مخاطب بدهید که نشاندهنده قابلاعتماد بودن محصول شما باشد و باعث بهبود برند شما در نظر مخاطب شود. برای بهبود تبلیغات به نظرات و بازخوردها توجه کنید.
طراحی مناسب صفحه فرود میتواند در افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تأثیر مستقیم داشته باشد. با راه اندازی کمپین های مختلف بازاریابی میتوانید بازدیدکنندههای بیشتری را به سایت خود جذب کنید. اما اگر لندینگ پیج مناسبی برای تبلیغات خود نداشته باشید، اتفاقی که هدف اصلی تبلیغات شماست محقق نمیشود و نرخ تبدیل به لید و یا فروش افزایشی نخواهد داشت.
برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI) راههای مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند میتوانند مصداقهای مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند.
اولین قدم برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از بازگشت سرمایه موردنظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلانتر، کاهش قیمت سربهسر، کاهش هزینههای تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثالهای خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند.
ماجرای ریسک و خطرپذیری
بازدهی یک سرمایهگذاری ارتباطی مستقیم با ریسک آن دارد. هر چه احتمال بازدهی یک سهم بیشتر باشد، پتانسیل ریسک آن نیز بیشتر خواهد بود. برای نمونه سرمایهگذاری که بازده انتظاری ۲۰% دارد، ریسک بیشتری از سرمایهگذار با بازده انتظاری ۱۰% خواهد داشت.
اگر سهامداران تنها بر نرخ بازگشت سرمایه یک دارایی بدون در نظر گرفتن ریسک آن توجه کنند ، احتمال دارد نتیجه سرمایهگذاری متفاوتی را از آنچه که انتظار دارند، دریافت کنند.
نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟ | نحوه محاسبه و کاربردهای ROI
همان طور که میدانید تصمیم گیری به اطلاعات مشخصی نیاز دارد و بدون این اطلاعات نمی توان تصمیمات درست و منطقی را اتخاذ نمود. البته در کنار جمع آوری و ارائه اطلاعات به تصمیم گیرنده، تشخیص نوع اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری نیز بسیار مهم است. اما نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟ در بحث حسابداری و اطلاعات مالی میتوان اینگونه بیان کرد که از جمله اهداف حسابداری مالی کمک به افراد برای پیش بینی بازده سرمایه گذاری است. در ادامه با نرخ بازده سرمایه گذاری بیشتر آشنا میشویم.
نرخ بازده سرمایه
مفهوم نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
به کمک اطلاعات، تصمیم گیری انجام میشود. در کنار این اطلاعات هر فرد با توجه به ساختار ذهنی خود و چارچوب مشخص شده بر اساس آن تصمیم نهایی را اتخاذ میکند. همین اختلاف در ساختارهای ذهنی، باعث شده است عدم شناخت از طبیعت و ماهیت فرآیند تصمیم گیری به صورت یکی از مشکلات عمده در توسعه استاندارهای حسابداری مطرح شود. در زمینههای مالی نرخ بازده سرمایه گذاری یکی از معیارهای مهم در تصمیم گیری است.
بنابراین میتوان بررسی نرخ بازدهی را یکی از روشهای جمع آوری اطلاعات دانست. بازده را چشم پوشی از منافع فعلی به امید دستیابی به منافع بیشتر در آینده تعریف می کنند. بازده در سرمایه گذاری، همان نیروی محرکی است که در افراد برای سرمایه گذاری انگیزه ایجاد کرده و به نوعی پاداش برای سرمایه گذاران به شمار میرود.
نرخ بازده سرمایه گذاری نیز معیار و نرخی است که کارایی و اثربخش بودن سرمایه گذاری را محاسبه میکند. فرمول محاسبه بازده سرمایه گذاری خود تعریفی مناسب از این نرخ را ارائه میدهد. این فرمول مطابق زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری برابر است با سود خالص تقسیم بر ارزش داراییهایی که سرمایه گذاری شده اند. بنا به تعریف نرخ سرمایه گذاری می توان از این نرخ برای مقایسه بازدهی سرمایه گذاری های متعدد، تدوین و ارائه پروپوزال و طرح های تجاری بهره گرفت. به عنوان مثال فردی برای سرمایه گذاری در بازار سهام و مقایسه بازدهی شرکتهای مد نظر میتواند از این نرخ برای تصمیم گیری استفاده نماید.
نرخ بازده سرمایه و معایب
مزایا و معایب نرخ بازدهی سرمایه گذاری
پیش از لیست کردن مزیتها و معایبی که برای این نرخ برشمردهاند، ماهیت این نرخ را در قالب بیان مثالی ساده توضیح میدهیم. اینگونه در نظر بگیرید که شما در سال 97 استارت آپ خود را با سرمایه اولیه 100 میلیون تومان تأسیس میکنید. در پایان سال و با محاسبه تمام هزینهها و مخارج انجام شده مشخص میشود عایدی شرکت در این سال 180 میلیون تومان است که حدود 30 میلیون تومان هزینه های کسب و کار (مانند حقوق و دستمزد، بیمه، اجاره بها) و 150 میلیون تومان نیز سود حاصل بوده است.
حال بر اساس فرمول گفته شده در بالا، میزان نرخ بازده سرمایه گذاری 1.5 است که با ضرب کردن عدد حاصل در صد میتوان نرخ بازدهی سرمایه را به صورت درصد نیز بیان نمود.
در مثال دیگر تصور کنید فردی در سال 98 یک میلیارد سرمایه خود را در شرکت مشخصی سرمایه گذاری میکند که در پایان سال سود خالص فرد یک میلیارد و 200 میلیون تومان میشود. با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، برای این سرمایه گذاری ROI=1.2 میشود.
با توجه به اعداد و ارقام بالا متوجه میشویم برخلاف آنکه رقم سود حاصل از سرمایه گذاری مثال دوم بیشتر است اما با در نظر گرفتن نرخ بازده سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه، سرمایه گذاری در مثال اول بازدهی سرمایه بالاتری دارد. حال با در نظر گرفتن این مثالها بهتر میتوان مزیتها و معایب نرخ بازگش سرمایه را بیان نمود.
نرخ بازدهی سرمایه و مزایا
مزیت های نرخ بازده سرمایه
با توجه به کاربردی بودن این نرخ در محاسبات مالی می توان مزیتهای متعددی را برای آن برشمرد که در زیر مهم ترین آنها لیست شدهاند:
- درصدی بودن نرخ بازده سرمایه که امکان مقایسه کردن نرخ های مربوط به سرمایه گذاری های مختلف را فراهم میآورد.
- سادگی استفاده از این فرمول در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
- ساده بودن تحلیل و تفسیر نتایج حاصل از محاسبه فرمول نرخ بازدهی سرمایه که آن را به فرمولی با کاربرد فراوان تبدیل کرده است.
معایب نرخ بازده سرمایه
- تعریف نکردن زمان در فرمول نرخ بازده سرمایه
اگر به مثالهای بالا دقت کنید، متوجه میشوید که سرمایه گذاریها در دو سال مختلف انجام شدهاند ولی در فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه هیچ اشارهای به سال و مدت زمان سرمایه گذاری نشده است. به عبارت دیگر نمیتوان در نرخ بازده سرمایه گذاری تعیین کرد که سود حاصل به ازای چه مدت سرمایه گذاری است.
میتوان پیشنهاد کرد برای مقایسه دو نرخ سرمایه از تقسیم کردن نرخ بر بازه زمانی مشخص، نرخ بازدهی سرمایه برای یک بازه زمانی مشخص را محاسبه و بر اساس این نرخ سرمایه گذاریهای مختلف را مقایسه نمایید.
- چشم پوشی از تاثیر ابعاد کیفی سرمایه گذاری
ایراد دیگر مطرح شده این است که در نرخ بازده سرمایه گذاری تنها ابعاد مالی مرتبط با سرمایه گذاری در نظر گرفته میشود، در حالیکه هر سرمایه گذاری ابعاد و جنبههای کیفی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال گاهی مدیریت بخشی از سرمایه خود را به تغییر در ظاهر محیط شرکت و اهدائ هدایای مختلف به عنوان پاداش به کارکنان اختصاص میدهد. این نوع از سرمایه گذاری باعث تغییر در روحیه کارکنان و افزایش وفاداری آنها به شرکت و حتی بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان میشود که بر اساس فرمول نرخ بازده سرمایه نمیتوان تاثیر این نوع از سرمایه گذاریها را محاسبه نمود.
نرخ بازده سرمایه
هدف اصلی از سرمایه گذاری، رسیدن به بازده سرمایه گذاری بیشتر است. به همین دلیل ارزیابی بازده یک راه منطقی برای بررسی و مقایسه گزینههای مختلف سرمایه گذاری برای رسیدن به سود بالاتر است. بد نیست در انتهای مقاله نرخ بازده سرمایه گذاری به دو قسمت مختلف بازده سرمایه گذاری یعنی بازده کیفی و بازده کمی اشاره شود.
بازده کمی همان عایدی یا سودی است که به ازای دورههای زمانی مشخص به سرمایه گذار پرداخت میشود و نیز منفعت یا زیان سرمایه که به صورت افزایش یا کاهش قیمت داراییها بیان میشود. تمام مواردی که به اعتبار شرکت مانند سرقفلی، امتیازات اجتماعی و موارد مشابه دیگر بستگی دارد به عنوان بازده کیفی سرمایه در نظر گرفته میشوند.
از آنجا که مقیاس بازده از شاخصهای مهم برای ارزیابی عملکرد مالی شرکت به شمار میرود، افزایش ثروت سهامداران هدف اصلی هر واحد تجاری در نظر گرفته میشود؛ بنابراین شرکت باید به گونهای عمل کند که با رسیدن به بازده مناسب، ثروت سهامداران را افزایش دهد. به همین دلیل نرخ ROI یکی از شاخصهای مهم در بازار سهام است که اطلاعات مالی شرکتها را میتوان با یکدیگر مقایسه و برای سرمایه گذاری بهتر تصمیم گیری نمود.
نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI)
تعریف نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
نرخ بازده سرمایه گذاری یا ROI معیار سنجش عملکرد است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری مختلف به کار گرفته میشود. نرخ بازده سرمایه گذاری میزان بازده یک سرمایه گذاری را به نسبت هزینه های انجام شده برای آن سرمایه گذاری اندازهگیری میکند. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، سود یا بازده یک سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم میشود و نتیجه به عنوان درصد یا نسبت بیان میشود
نرخ بازده سرمایه گذاری با فرمول زیر محاسبه میشود:
در فرمول بالا، «عواید حاصل از سرمایه گذاری» به درآمدهای حاصل از فروش سرمایه گذاری اشاره دارد. چون ROI به شکل درصد اندازهگیری میشود، درنتیجه میتواند به آسانی با نرخ بازده سایر سرمایه گذاری ها مورد مقایسه قرار گیرد و درنتیجه، یک شخص میتواند انواع مختلفی از سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند.
توضیحات مدیر مالی در مورد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری، به خاطر انعطافپذیری و سادگیاش، معیار محبوبی است. این نرخ ضرورتاً میتواند به عنوان پیمانه ابتدایی سودآوری یک سرمایه بازدهی سرمایه ROI گذاری مورداستفاده قرار گیرد. محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار آسان است و میتواند به شکلهای گوناگون اعمال گردد. این یعنی اگر یک سرمایه گذاری دارای ROI مثبت نباشد، یا اگر سرمایه گذار فرصتهای دیگری با ROI بالاتر در اختیار داشته باشد، این معیار میتواند به او نشان دهد که چه سرمایه گذاری هایی بر دیگری ارجحیت دارند.
به طور مثال، فرض کنید آقای سعیدی ۱۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی شناسا و در سال ۱۳۹۵ سرمایه گذاری کرده و یک سال بعد، سهامش را به قیمت ۱۲۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، او سودش را (۱۲۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰=۲۰۰۰۰۰) بر هزینه سرمایه گذاری که همان سرمایه گذاری اولیه است (۱۰۰۰۰۰۰) تقسیم میکنیم، و نتیجه ۲۰ درصد میشود.
آقای سعیدی با داشتن این اطلاعات میتواند سودآوری سرمایه گذاری اش در شرکت شناسا را با سایر سرمایه گذاری ها، مقایسه نماید. فرض کنید که آقای رسولی، ۲۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی هیستوری در سال ۱۳۹۳ سرمایه گذاری کرده و سهامش را در سال ۱۳۹۶ و به مبلغ ۲۸۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری ۴۰ درصد خواهد بود. حالا شما میتوانید با استفاده از ROI این دو نفر به سادگی سودآوری این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی ۲۰ درصد و نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر و ۴۰ درصد است. پس به نظر میرسد که سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری اقدام هوشمندانهتری بوده است.
محدودیتهای نرخ بازده سرمایه گذاری
مثالهایی نظیر مواردی که در بالا مشاهده کردیم، یکی از چندین محدودیت استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری، خصوصاً در هنگام مقایسه شرکتهاست. درحالیکه نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی بود، اما زمان بین خریدوفروش آقای سعیدی یک سال و آقای رسولی سه سال بود. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی، ۲۰% برای یک سال و برای آقای رسولی، ۴۰% در طول سه سال بود. اگر شخصی این را در نظر بگیرد که مدتزمان سرمایه گذاری آقای رسولی، سه برابر مدتزمان سرمایه گذاری آقای سعیدی بوده است، این نکته خود را نشان میدهد که آقای رسولی باید در سودآوری بهتر سرمایه گذاری خود تجدیدنظر کند. در هنگام مقایسه این دو سرمایه گذاری در یک مقیاس سالانه، آقای رسولی نیاز داشت تا نرخ بازده سرمایه گذاری چندساله خود را نیز تنظیم کند. چون نرخ بازده سرمایه گذاری مجموع او ۴۰% بود، برای به دست آوردن میانگین سالانه نرخ بازده سرمایه گذاری، لازم بود تا آن را بر مدتزمان سرمایه گذاری اش تقسیم نماید. چون ۴۰ تقسیمبر ۳ برابر با ۱۳٫۳۳% است، اینطور به نظر میرسد که نتیجهگیری بالا نادرست بوده است. درحالیکه سرمایه گذاری آقای رسولی سود بیشتری نسبت به آقای سعیدی برای او فراهم نموده، اما سرمایه گذاری آقای سعیدی در حقیقت انتخاب بهتری بوده، چون نرخ بازده سرمایه گذاری سالانه بالاتری داشته است.
چنین مثالهایی نشان میدهند که مقایسه سرسری سرمایه گذاری ها با استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری چگونه میتواند منجر به این شود که فرد نتیجهگیریهای نادرستی درباره سودآوری آنها داشته باشد. با علم به اینکه ROI ذاتاً مقدار زمانی که سرمایه گذاری در حال رخ دادن بوده را در نظر نمیگیرد، این معیار میتواند اغلب در کنار نرخ بازده که ضرورتاً به یک بازه زمانی خاص مرتبط است، مورداستفاده قرار بگیرد. شما همچنین میتوانید ارزش فعلی خالص (NPV) که ارزش زمانی پول را بر اساس تورم در نظر میگیرد نیز به کار ببندید تا محاسبات نرخ بازده سرمایه گذاری خیلی دقیقتری داشته باشید.
به خاطر داشته باشید که ابزار محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری و همچنین تعریف آن، میتوانند بسته به شرایط تغییر کنند. این تغییرات به این بستگی دارد که شخص چه چیزهایی را به عنوان بازده و هزینه در نظر میگیرد.
به طور مثال، یک شخص بازاری ممکن است دو محصول متفاوت را با تقسیم سود ناخالصی که هرکدام تولید کردهاند بر هزینه های بازاریابی مربوط مقایسه نماید. یک تحلیل گر مالی اما امکان دارد که این کار را با استفاده از یک محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری کاملاً متفاوت انجام دهد، شاید درآمد خالص یک سرمایه گذاری را بر ارزش کل منابع به کار گرفته شده برای ساخت و فروش کالا تقسیم کند. در هنگام استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری برای محاسبه سرمایه گذاری های بازار املاک، ممکن است شخصی قیمت خرید اولیه یک ملک به عنوان «هزینه سرمایه گذاری» در نظر گرفته و قیمت فروش نهایی را به عنوان «سود سرمایه گذاری» در نظر بگیرد و همه هزینه های احتمالی، مثل تعمیرات، مالیات ملک و هزینه های مشاوران املاک را نادیده بگیرد.
این انعطافپذیری یک محدودیت دیگر استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری را نیز آشکار میکند، چراکه ROI میتواند به راحتی و بسته به میل و اهداف شخصی مورد سوءاستفاده قرار گیرد و نتایج آن میتوانند به شکلهای مختلفی نمایش داده شوند. به همین خاطر، یک سرمایه گذار عاقل در هنگام استفاده از این معیار باید اطمینان حاصل کند که ورودیهای مورداستفاده را به خوبی درک کرده است.
توسعههای مربوط به نرخ بازده سرمایه گذاری
اخیراً گروهی از سرمایه گذاران و کسبوکارهای خاص علاقه خود را به توسعه شکل جدیدی از معیار نرخ بازده سرمایه گذاری، «نرخ بازده اجتماعی سرمایه گذاری» یا SROI نشان دادهاند. SROI ابتدا در دهه اول ۲۰۰۰ توسعه داده شد و عوامل اجتماعی بازدهی سرمایه ROI پروژهها را در نظر گرفته و میکوشد تا آنهایی که تحت تأثیر این عوامل قرارگرفتهاند، برای برنامهریزی جهت تخصیص سرمایه و سایر منابع، در نظر بگیرد.
معادل انگلیسی نرخ بازده سرمایه گذاری عبارت است از:
Return On Investment- ROI
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سؤالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دیدگاه شما