تعلق معادل 15 تومان سود به هر سهم واعتبار بورس 24 - واعتبار معادل 31 درصد از منابع خود را در معاملات کوتاه مدت بازار سرمایه وارد کرد و درصدد است، این میزان در سال جاری.
AzFine آکادمی مهندسی مالی آذر
مدل CAN SLIM برای انتخاب سهام توسط ویلیام جی.اونیل (مؤسس و رئیس نشریه Investor’s Business Daily) توسعه یافته است. این سیستم در حال حاضر در در چاپ چهارم کتاب پرفروش وی با نام «چگونه از استراتژیهای انتخاب سهم سهام پول بسازیم: یک سیستم برنده در زمانهای خوب و بد» شرح داده شده است. هدف این راهبرد شناسایی شرکتهایی با اصول بنیادی قوی و خرید آنها در زمانی است که در دورههای ثبات قیمت بوده و پیش از آن است که افزایش قیمت عمده داشته باشند.
المانهای CAN SLIM
هفت حرف به کار رفته در عبارت CAN SLIM بر اساس ویژگیهایی کلیدی است که اونیل متوجه شد سهام دقیقاً پیش از آنکه بزرگترین سود قیمتی خود را داشته باشند، از خود بروز میدهند. این ویژگیها در ادامه میآیند:
C = Current Quarterly Earnings سود سه ماهه اخیر
رشد قابل توجه سود هر سهم (EPS) میتواند توجه بازیکنان سازمانی بزرگی را به خود جلب کند و این چیزی است که خود میتواند سبب تغییرات بزرگ قیمتی باشد. بر اساس راهبرد CAN SLIM ، سرمایهگذاران باید به دنبال شرکتهایی با یک نرخ رشد EPS سه ماهه حداقل 25% در آخرین فصل باشند (هرچند که سود 50% استراتژیهای انتخاب سهم تا 100% جذابتر خواهد بود). اگر میخواهید آن سودها پایدار باشند، شرکت باید حداقل 20 % نرخ رشد سود در آخرین سه ماهه و حداقل بازده 17% در سهام داشته باشد.
A = Annual Earnings Growth رشد سودهای سالانه
مادامیکه سودهای سه ماهه مهم هستند، یک شرکت باید رشد سودهای سالانه خود را نیز علنی کند. این کار میتواند به تأیید اینکه شرکت هیچگونه مشکلات زیربنایی مانند کاهش تقاضا برای محصولات آن شرکت، حاشیههای سود رو به زوال یا روندهای منفی صنعت ندارد، کمک کند. سرمایهگذاران CAN SLIM به دنبال یک نرخ رشد EPS سالانه حداقل 25 تا 50% در هریک از 3 تا 5 سال گذشته هستند.
C + A = QUANTITATIVE تحلیل کمی
دو بخش اول سیستم CAN SLIM (درآمدهای سه ماهه و سالانه قوی) مراحل منطقی هستند که تحلیل کمّی را نشان میدهند. زیبایی این سیستم در این است که 5 معیار دیگر را برای انتخاب سهام بکار میبرد.
N = New Product or Service محصول یا خدمات جدید
سومین ویژگی که سرمایهگذاران CAN SLIM به دنبال آن هستند، مقولهای جدید در شرکت است، چه یک محصول، خدمات، مدیرعامل اجرایی جدید یا قیمت بالای سهام باشد، چه یک روند صنعتی مبتکرانه که از راهی برای شرکت سودآوری میکند. وال استریت همیشه در پی شکار بهترینهای بعدی است، خواه یک شرکت کارآفرینی در حال مختل کردن یک صنعت باشد، خواه یک شرکت باسابقه باشد که با تغییر به سمت محصولات جدید، مجدداً در خود سرمایهگذاری میکند. در هر صورت چیز جدیدی وجود دارد که بتواند با سود برابری کند.
مک دونالد: یک مثال عالی برای اینکه چگونه جدید بودن منجر به موفقیت میشود را میتوان در تاریخچه اولیه مک دونالد مشاهده کرد. مک دونالد با معرفی فرنچایزهای [حق امتیاز] فست فود جدید خود، در طی 4 سال (از سال 1967 تا 1971) توانست بیش از 1100% رشد کند. این فقط یکی از چندین نمونه شرکتهایی است که (از طریق انجام یا بدست آوردن چیزی جدید) به چیزهای بزرگی رسیدند و سهامدارانشان نیز پاداش خود را دریافت کردند.
S = Supply and Demand عرضه و تقاضا
قانون عرضه و تقاضا بر تمامی فعالیتهای بازار حاکم است: تقاضای قوی برای عرضه محدود سهام قابل دسترس، سبب افزایش قیمت شده و عرضه بیش از حد سهام همراه با تقاضای ضعیف، سبب کاهش قیمت میشود. سرمایهگذاران CAN SLIM بر افزایشهای شدید قیمت که بوسیله رشد حجم معاملات پشتیبانی شدهاند، نظارت میکنند. این رخدادها نشان دهنده تقاضا (به خصوص از سمت مدیران صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و دیگر سرمایهگذاران سازمانی) است که میتواند حتی به تغییرات قیمتی بزرگتر منجر شود.
L = Leader or Laggard رهبر یا پیرو
در هر صنعتی، شرکتهایی هستند که برای سهامدارانشان سودهای بزرگی به ارمغان میآورند و نیز شرکتهایی وجود دارند که کند هستند و سودهایی بدست میآورند که در بهترین حالت، متوسط است. سرمایهگذاران CAN SLIM با توجه به ایده خرید رهبر و اجتناب از پیرو، به دنبال قدرت نسبی قیمت یک سهم هستند تا مابین این دو تفاوت قائل شوند. بازه قدرت نسبی قیمت یک سهم از 1 تا 99 است؛ برای مثال رتبه 75 به این معناست که شرکت از 75% سهام درون گروه بازاری خود در طول یک دوره زمانی خاص، عملکرد بهتری داشته است. سرمایهگذاران CAN SLIM به دنبال سهامی هستند که قدرت نسبی قیمت حداقل 70 داشته باشد. با این حال بطور کلی سهام در بازه 80 تا 90 احتمال بیشتری دارد که بزرگترین سود دهنده باشند.
I = Institutional Sponsorship حمایت نهادی
این ویژگی اشاره به این دارد که آیا سهام متعلق به بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و دیگر سرمایهگذاران سازمانی است یا نه. چنین مالکیتی را میتوان به عنوان تأیید مثبت از یک برنده بالقوه در نظر گرفت. سرمایهگذاران حرفهای گروهی از تحلیلگران را تحت اختیار دارند که هزاران سرمایهگذاری بالقوه را بررسی میکنند. هنگامیکه یکی از آنان اقدام به خرید استراتژیهای انتخاب سهم سهمی کرد که شما در نظر گفته بودید، این کار میتواند تقاضا برای آن سهم را افزایش دهد و بطور بالقوهای منجر به بالا رفتن قیمت آن سهم شود. سرمایهگذاران CAN SLIM باید روی سهامی تمرکز داشته باشند که حداقل 3 تا 10 مالک سازمانی داشته باشد.
M = Market Direction جهت بازار
آخرین ویژگی در مدل CAN SLIM جهت بازار است. به هنگام انتخاب سهام شناسایی این که در بازار گاوی هستید یا خرسی، همیشه اهمیت دارد. سرمایهگذاران CAN SLIM بر این عقیده هستند که شما باید طبق بازار سرمایهگذاری کنید نه در تضاد با آن. نظریه مبنا در این قسمت آن است که بر اساس CAN SLIM ، 3 سهم از هر 4 سهم هماهنگ با جهت بازار حرکت میکنند که این امر بوسیله شاخصهای اصلی (مانند NASDAQ ، The S&P 500 و DJIA) اندازهگیری شده است. طبق این نظریه اگر به هنگام روند صعودی بازار سهمی را خریداری کنید، خزید شما 75% درست است، بالعکس آن اگر در زمان نزول بازار سهمی بخرید، 75% خرید شما اشتباه خواهد بود.
یک ویژگی به ویژگی دیگری هدایت میکند
مهم است که به خاطر داشته باشید که این 7 ویژگی با هم کار میکنند. به عنوان مثال زمانیکه رشد بزرگ سود و یک محصول یا خدمات جدید (ویژگیهای C ، A و N در مدل CAN SLIM) با یکدیگر اتفاق میافتد، میتواند توجه مدیران صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و دیگر سرمایهگذاران سازمانی را به خود جلب کند. این جلب توجه میتواند منجر به ویژگی S در سیستم CAN SLIM (عرضه و تقاضا) شود که قادر به بالا بردن قیمت سهام و … میباشد. سرمایهگذاران CAN SLIM نگاهی به «تصویر کلی» داشته و درک میکنند که چگونه هر کدام از ویژگیها به تنهایی بر ویژگیهای دیگر تأثیر میگذارد (یا از آنها تأثیر میپذیرد).
معرفی انواع تحلیل ارزهای دیجیتال
ساعدنیوز : معرفی انواع تحلیل ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال در چند سال گذشته به یکی از ترندهای معاملاتی تبدیل شده است و امروزه بیشتر افراد به دنبال روشی برای سرمایه گذاری در این بازار هستند.
سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال در چند سال گذشته به یکی از ترندهای معاملاتی تبدیل شده است و امروزه بیشتر افراد به دنبال روشی برای سرمایه گذاری در این بازار هستند. همچنین از آنجایی که قیمت رمز ارزهای محبوب دائماً در حال نوسان است، خرید و معامله آن ها به مهارت خاصی نیاز دارد. انتخاب یک استراتژی، درک دنیای گسترده تجارت و تسلط بر تحلیل های فاندامنتال، تکنیکال و بنیادی، شیوه هایی هستند که به شما در ایجاد یک سرمایه گذاری پربازده کمک می کنند. از این رو یادگیری انواع تحلیل ارزهای دیجیتا ل و استراتژی های سرمایه گذاری، یکی از ارزشمندترین کارهایی است که می توانید در این زمینه انجام دهید.
تحلیل ارز دیجیتال چیست؟
یکی از مهمترین اصل ها برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق در بازار ارزهای دیجیتال، پیش بینی درست روند بازار و به کارگیری استراتژی های معاملاتی مناسب است. از این رو آشنایی با انواع تحلیل ارزهای دیجیتال نقش مهمی در ایجاد یک سرمایه گذاری موفق و پربازده دارد. اما تحلیل ارز دیجیتال چیست و دقیقاً به چه معناست؟ تحلیل ارز دیجیتال شامل مطالعه قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال، نمودارها و شاخص های فنی مختلف برای پیش بینی قیمت ها و نوسانات ارزهای دیجیتال در آینده است. در واقع تحلیل رمز ارزها شامل استفاده از شاخص های ریاضی بر اساس داده های قیمت های قبلی برای پیش بینی روندهای بازار در آینده است. ایده اصلی در تحلیل رمز ارزها این است که بازارها بر اساس الگوهای خاصی رفتار می کنند و پس از ایجاد یک الگوی قیمتی، اغلب برای مدتی درهمان بازه قیمتی قرار می گیرند. انجام تحلیل ارزهای دیجیتال قبل از ورود به یک موقعیت، یکی از راه های شناسایی سطوح قیمتی است که به یک سرمایه گذاری موفق منجر می شود.
انواع تحلیل ارز های دیجیتال
انواع مختلفی از تحلیل های ارزهای دیجیتال وجود دارد. تحلیلگران می توانند از انواع مختلف نمودارها مانند نمودار میله ای، نمودار خطی یا نمودار شمعی برای پیش بینی نوسانات و موقعیت های بازار استفاده کنند. نمودارها حرکات قیمت ارزهای دیجیتال را در بازه های زمانی یک دقیقه ای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه و سالانه نشان می دهند. همچنین برخی از وب سایت های تحلیلی مانند تتر ایران، تریدینگ ویو، کوین مارکت کپ و … قیمت لحظه ای ارز های دیجیتال را به صورت آنلاین و زنده به نمایش می گذارند تا سرمایه گذاران بتوانند وضعیت بازار را به خوبی رصد کنند. به طور کلی سه نوع تحلیل برای ارزهای دیجیتال وجود دارد که در ادامه شرح داده ایم.
تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یکی از انواع تحلیل ارزهای دیجیتال ، و روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین ارزش ذاتی یک دارایی دیجیتال استفاده می شود. با بررسی تعدادی از عوامل استراتژیهای انتخاب سهم داخلی و خارجی، هدف اصلی تحلیلگران در این روش این است که تعیین کنند که یک دارایی دیجیتال به صورت واقعی ارزش گذاری شده است یا نه! تجزیه و تحلیل فاندامنتال همچنین داده های معاملاتی ارزشمندی را به دست می دهد، اما بینش های متفاوتی را نیز به همراه دارد. کاربران ارزهای دیجیتال بر این باورند که می توانند تغییرات قیمت آتی رمز ارزها را بر اساس عملکرد گذشته آن ها پیش بینی کنند. این امر با شناسایی نمودارهای شمعدانی و مطالعه شاخص های ضروری دیگر به دست می آید.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روشی است که به بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال کمک می کند تا از نوسانات و جریان های بازار آگاه شوند. تحلیل تکنیکال به حرکت های گذشته بازار نگاه می کند تا مشخص کند بازار احتمالاً به کدام سمت حرکت می کند. تحلیل تکنیکال از تعدادی شاخص و الگوهای آماری برای تعیین احتمالی قیمت هر دارایی استفاده می کند. در واقع تحلیل تکنیکال تلاش می کند تا با جستجوی الگوها و روندها به جای تحلیل ویژگی های اساسی یک رمز ارز، احساسات بازار را در روند قیمت درک کند. تحلیگران و معامله گران می توانند با استفاده از تحلیل تکنیکال و پیش بینی روند بازار، به خرید رمز ارزها و استیبل کوین ها مانند خرید تتر اقدام کنند.
تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرض کلی مبنای تحلیل تکنیکال قرار می دهند:
- تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از عوامل بنیادی گرفته تا عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار، در حال حاضر به قیمت تعیین بستگی دارد. این تئوری نشان می دهد که قیمت گذاری در بازار شامل در نظر گرفتن تقاضای فعلی، آینده و گذشته، انتظارات معامله گران، دانش معامله گران و . است.
- تحلیلگران انتظار دارند که قیمت، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندی را نشان دهد. به عبارت دیگر، احتمال ادامه روند گذشته قیمت، بیشتر از حرکت نامنظم است.
- تحلیلگران همچنین معتقدند که شاخص ها و الگوها تمایل به تکرار دارند. تکراری بودن حرکات قیمت در بازار رمز ارزها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می شود که بر اساس احساساتی مانند هیجان یا ترس قابل پیش بینی است.
تحلیل سنتیمنتال
روش های تحلیلی مختلفی برای پیش بینی قیمت بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که یکی از جدیدترین انواع آن ها، تحلیل سنتیمنتال است. این روش تحلیلی بر پایه علم نوین اقتصاد و روانشناسی استراتژیهای انتخاب سهم رفتار بازار ایجاد شده است و استفاده از آن به هنگام خرید رمز ارزهای محبوب مانند خرید اتریوم یا بیت کوین، گزینه خوبی است. تحلیل سنتیمنتال هم در بازه های رشد بازار کریپتو و هم در بازه های رکود، می تواند به شما در پیش بینی روند بازار کمک کند و شما را یک قدم جلوتر از بازار و سایر سرمایه گذاران و معامله گران قرار دهد. با کمک تحلیل سنتیمنتال همچنین می توانید حرکات معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای بازار را نیز شناسایی کنید. احساسات بازار نگرش کلی سرمایه گذاران و معامله گران نسبت به یک دارایی دیجیتال یا روند کلی بازار است. این مفهوم در تمام بازارهای مالی، از جمله ارزهای دیجیتال وجود دارد. احساسات بازار تاثیر بسیاری بر چرخه های بازار را دارد. با این حال، احساسات مطلوب بازار همیشه به شرایط مثبت بازار منجر نمی شود و گاهی اوقات، می تواند نتیجه عکس داشته باشد. اما چرا تحلیل احساسات بازار مهم است؟ تجزیه و تحلیل احساسات بازار بخش اساسی بسیاری از استراتژی های معاملاتی است. مانند تحلیل تکنیکال یا بنیادی، معمولاً تصمیم گیری با استفاده از ترکیبی از تمام اطلاعات و نمودارها ایده خوبی است. سرمایه گذاران و معامله گران بازار کریپتو می توانند شاخص های بازار را مشاهده کنند تا تصوری از احساس صعودی یا نزولی یک بازار یا دارایی دیجیتال داشته باشند. شاخص ها احساسات بازار را به صورت گرافیکی و یا به کمک یک مقیاس نمایش می دهند. این ابزارها می توانند بخشی از مجموعه تحلیل احساسات شما را تشکیل دهند، اما نباید صرفاً به آنها اعتماد کرد. بهترین روش استفاده از تحلیل های ارزهای دیجیتال، استفاده از چند شاخص برای داشتن دید متعادل تری از بازار است. تجزیه و تحلیل کانال های خبری در رسانه های اجتماعی و سایر شاخص های تحلیل ارزهای دیجیتال می تواند بینش هایی درباره ارزش آینده یک توکن یا پروژه ارائه دهد. با استفاده از شاخص ها و ابزارهای تحلیل ارزهای دیجیتال و درک بهتر نگرش های فعلی بازار، احتمال بیشتری دارد که تصمیمات بهتری برای تجارت یا سرمایه گذاری در این زمینه بگیرید.
رفتار بازیگران بورسی در آخرین هفته نیمسال اول/ خوش اقبال ترین نمادها کدامند؟
افزایش نااطمینانیها به چشمانداز اقتصادی و مسائل مرتبط با نتایج مذاکرات هستهای کشور در بازار سهام تبعاتی همچون کاهش تقاضای موثر و مثبت سهامی برجای گذاشته است، در حالیکه براساس روند پرقدرت قیمت سهام در فروردین۱۴۰۱ بهنظر میرسید فعالان این بازار با موج جدیدی از جهش قیمتی روبهرو شوند اما شاخصکل بورس بهعنوان مهمترین دماسنج بازار در ماههای گذشته با قدرت هرچه تمام از مسیر تعادلی خارج شد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیایاقتصاد ، افزایش سرعت حرکت حقیقیها در مسیر خروج که با هدف حفظ حداقلی ارزش ریال در برابر تورم در مدت یادشده صورتگرفته هماکنون جلوه جدیدی به دادوستدهای تالار شیشهای بخشیده است. این روند که با ریزش پیدرپی قیمتها در بازار سهام خود را نشان داده، حاکی از آن است که آینده بسیاری از صنایع فعال در بورس تهران به مخاطرات گوناگونی گره خورده است. جریان معاملات بازار سهام در هفته گذشته نیز بهوضوح بر این وضعیت تاکید میکند. در هفته مذکور حجم و ارزش معاملات در حالی رو به افول گذاشتند که شاخصکل برای چهارمین هفته متوالی عملکرد منفی را در کارنامه به ثبت رساند.
فعالان بورسی در حالی شاهد خروج پول پس از ۲۱هفته متوالی از بازار هستند که در آنسوی بازار رویدادهایی که معمولا منجر به ایجاد تحرکات مثبت در جریان معاملاتی بازار میشود در رکودیترین حالت ممکن بهسر میبرند. مسکوتماندن مذاکرات برجامی در کنار جریان نوسانی معاملات کامودیتیها در بازارهای جهانی نهتنها بر بار روانی منفی تالار شیشهای افزوده حتی سمت و سوی جدیدی به تمایلات سهامداران برای فروش حداکثری در تقابل با تقاضای موثر بخشیده است.
بازار سهام در هفته معاملاتی قبل شاهد تعمیق رکود همراه با افت چشمگیر حجم معاملات بود، بهطوریکه در کشاکش این روند ۶۸/ ۱درصد از ارتفاع شاخصکل کاسته شد. کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که سودآوری شرکتها متاثر از ثبات نسبی حاکم بر متغیرهای کلان موثر بر بازار سهام با نوسانات منفی همراه شده است. رکود در بازارهای جهانی، افزایش نرخ دلار و جولان آن در ابرکانال ۳۱هزار تومان، تمایلات جدید ارز نیمایی برای صعودهای پیدرپی، نبض کند برجام و یک بام و دوهوای سیاستگذار پولی در ارائه سیاستهای شفاف (در راستای کنترل نرخ تورم) موجبشده تا خریداران با پرهیز از ورود به سرمایهگذاریهای بورسی همچنان نظارهگر دادوستدهای این بازار از دور باشند.
تداوم سردرگمی سهامداران
حرکت دستبهعصای سهامداران که در ماههای گذشته به تکراریترین استراتژی گروههای مختلف مبدل شده است، بر ناکامیهای بازار سرمایه افزوده است. در هفتههای اخیر تداوم عرضههای سنگین که به شکل صففروش در نمادهای بزرگ و کوچک بازار نمایان شده بود بهنظر میرسد سرمایهگذاران را وارد فاز جدیدی از نگرانیها کرده است. تحلیلگران بازارسرمایه معتقدند که مسیر حرکتی قیمتی در بورس تهران با سردرگمی هرچه بیشتر ادامه دارد.
محمد شکری، کارشناس بازارسرمایه ضمن بیان این مطلب گفت: عقبنشینی دماسنج بورس و قرارگرفتن در ارتفاع یکمیلیون و ۳۸۹هزار واحدی نشان میدهد این بازار تا چه میزان از مسیر تعادلی خارج شده است. نماگرهای بازار سهام در حالی در آخرین روز معاملاتی هفته قبل روند ناامیدکنندهای را به نمایش گذاشتند که سرمایهگذاران شاهد ثبات نسبی در فضای حاکم بر اکثر متغیرهای کلان اثرگذار بر بورس هستند. این موضوع تا حد زیادی میتواند منجر به استمرار فضای منفی ایجادشده اخیر در تالار شیشهای شود. کاهش تمایل متقاضیان به خرید سهام از افت حجم و ارزش معاملات خرد بورس تهران (سهام و حقتقدم) بهوضوح روشن است. برهمین اساس بهنظر میرسد بازار از امروز در ادامه مسیر هفتههای گذشته به روند نوسانی خود ادامه دهد.
به گفته این کارشناس، ازدسترفتن کانال۴/ ۱میلیون واحدی، گروهی از متقاضیان خرید سهام را در نتیجه انتشار اخبار مختلف بهخصوص حواشی مرتبط با مذاکرات برجامی به لاکدفاعی فرو برده است. با توجه به این مهم در مقطعکنونی تغییر نقش عرضهکنندگان به خریداران بعید به نظر میرسد، ضمن اینکه بورس تهران با عدممحرک قوی در راستای تحرکات جدی مثبت دست به گریبان است.
میل به صعود در بلندمدت
شکری با اشاره به فروشهای تهاجمی سهام از سوی سرمایهگذاران خرد توضیح داد: رفتار سهامداران بورسی و اصرار اکثریت آنها بر فروش بیشتر روند نزولی قیمت سهام را رقم زده است، با اینحال رفتهرفته شاهد انتشار گزارش عملکرد ۶ماهه و ماهانه شرکتها بر روی سامانه کدال خواهیم بود. قرارگرفتن در چنین وضعیتی میتواند تا حدودی از جو منفی حاکم بر دادوستدها بکاهد اما این موضوع به تنهایی نمیتواند به افزایش تقاضا منجر شود. همانطور که مشاهده کردیم بازار به انتشار گزارشهای مطلوب فصل بهار نیز آنطور که باید واکنش قابلتوجهی نشان نداد. برهمین اساس نمیتوان به اثرات انتشار گزارشهای مذکور بر تغییر روند بازار امیدوار بود.
شکری در ادامه در پاسخ به برخی احتمالات نسبت به استراتژی معاملاتی سهامداران در هفتهجاری اظهار کرد: شواهد حاکی از آن است که سهامداران خرد همچنان بر سیاست احتیاطی خود پافشاری کنند. با توجه به اینکه بازارهای رقیب در هفتههای قبل نمایش قابلقبولی از خود نشان دادند، بهنظر نمیرسد تالارشیشهای شاهد جذب چشمگیر سرمایهگذار باشد، اما این روند در هفتههای آتی و با ایجاد برخی تغییرات در روند بازارها میتواند متوقف شود.
به گفته این کارشناس، گمانهزنیها از متوسط P/ E شرکتها از افزایش احتمالی میل به صعود خبر میدهد، اما بهطور حتم این اتفاق در کوتاهمدت رخ نخواهد داد. واقعیت امر این است که شرایط سایر بازارهای دارایی از جمله دلار، سکه و مسکن تاثیر بسزایی در ریلگذاری سرمایهگذاریهای بورسی ایفا میکند، در واقع بازگشت بورس به مدار تعادلی شرایط بهخصوصی دارد که هماکنون بازار با شرایط مزبور فاصله فاحشی دارد. تضعیف بورس تهران در مقابل بازارهای رقیب در حالی است که فعالان بازار یادشده انتظار دارند با کاهش ریسکهای سیستماتیک شاهد بازگشت رونق شرکتهای بورس تهران و افزایش سودآوری این شرکتها باشند، اما به فعل تبدیلشدن این احتمالات در روزهای آینده دور از ذهن است.
اقبال بیشتر به نمادهای کوچک و متوسط
از حرکتافتادن محرکهای رشد قیمت سهام در بازار داخلی و جهانی، بورس را وارد مرحله تازهای از نزول قیمتها کرده است. آیا بازار سهام در روزهای آینده میتواند نقطه پایانی بر ناکامیهای خود بگذارد؟ کارشناسان معتقدند در پی خیز دلار و عدمحصول توافقهای برجامی، سهام مختلف مسیری متفاوت از یکدیگر را طی میکنند. سهام کوچک و متوسط که در هفتههای اخیر مورد اقبال سرمایهگذاران بودهاند احتمالا در هفتهجاری بتوانند تا حدودی کام سهامداران را شیرین کنند. آنطور که رفتار معاملهگران بورسی نشان میدهد سرمایهگذاران بهدنبال مفری از معضل نمادهای ریسکپذیر (که اغلب شامل نمادهای بزرگ و شاخصساز میشود)، هستند. در همین رابطه حمید فاروقی، کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: بورس تهران از اواسط اردیبهشت تا هفته قبل نهتنها نتوانست موج پرشتاب صعودی را ثبت کند، بلکه با شتاب هرچه بیشتر بر طبل نزولی کوبیده است. گرچه شاخصکل در هفته گذشته همچنان بر روند منفی خود ادامه داد اما عملکرد برخی نمادها نسبت به هفته ماقبل از آن بهتر بود. این وضعیت موید این نکته است که معاملات بازار سهام تا چه میزان متاثر از متغیرهای اثرگذار داخلی و خارجی میتواند تغییرمسیر دهد.
او با اشاره به برخی پیشبینیها از روند دادوستدهای بورسی در هفتهجاری گفت: بررسی جریان معاملاتی خرید حقیقیها و خالص فروش این دسته از سرمایهگذاران حاوی یک نکته مهم است. خروجی رفتار سهامداران به روشنی نشان از رفتار هیجانی معاملهگران همراه با ترسی مضاعف نسبت به ماههای گذشته دارد. این مهم با شکست حمایت ۴/ ۱میلیون واحدی به اوج خود رسیده و احتیاط بیش از حد معاملهگران را بهدنبال داشته است.
فاروقی با اشاره به کاهش حجم معاملات روزانه و تداوم خروج پول خاطرنشان کرد: از تب و تاب افتادن روند مذاکرات هستهای کشور استراتژیهای انتخاب سهم استراتژیهای انتخاب سهم و طولانی و فرسایشیشدن رفت و آمدهای مقامات مذاکرهکننده حول این محور، چشمانداز حصول توافق را نامشخص و با اما و اگرهای فراوان همراه کرده است. با توجه به اینکه مباحث مرتبط با برجام از ابرچالشهای بازارهای دارایی محسوب میشود؛ عدمپیشرفت در مذاکرات و ایستایی روند مذکور بر ابهامات بازارهای فوق افزوده است.
بازار سهام نیز که در دو سالگذشته بارها تحتتاثیر این متغیر اثرگذار تغییرمسیر داده هماکنون با سردرگمی بیشتری بهکار خود ادامه میدهد. این رویه معاملات هفتهجاری بورس تهران را نیز هدف قرار میدهد، بهگونهای که بهنظر میرسد در روزهای آینده نیز بازار شاهد خروج پول حقیقی و افت حجم معاملات روزانه باشد. مثبتهای محدودی میتواند در ادامه دادوستدهای واپسین روزهای شهریور رقم بخورد اما تداوم روند منفی و نوسانی با تکیه بر عوامل یادشده نیز بهوضوح در انتظار تالار شیشهای است.
او در ادامه با بیان اینکه افزایش نرخ سود بانکی به ۲۳درصد تبعات منفی برای بازار سهام دارد، عنوان کرد: با توجه به ابهامات پیشرو، سرمایهگذاران ترجیح میدهند پولی وارد بورس نکنند. بر این اساس میتوان گفت به دلیل چنین رویدادی در کنار تداوم مخابره اخبار منفی از رکود اقتصادهای بزرگ، تقاضا دربازار سهام رو به افول برود. افزایش نرخ بهره، ثبات قیمت دلار بالای ۳۰هزارتومان و شکست احتمالی مقاومتهای بیشتر، بازار ارز را پذیرای بازیگران جدیدی خواهد کرد. بخشی از این بازیگران برای حفظ ارزش داراییهای خود از بورس تهران به بازار ارز سرک خواهند کشید و شانس خود را در این بازار پرحاشیه امتحان خواهند کرد. این موضوع بهتنهایی میتواند چشمانداز مثبت بازار سهام را مخدوش کند.
فاروقی ضمن اشاره به سودآوری شرکتها توضیح داد: با عنایت به این امر نمیتوان انتظار کاهش بیش از حد قیمتها را داشت. متوسط P/ E شرکتها به محدوده ۵ رسیده است که با توجه به سطح ابهامات این رقمها قابل دسترس محسوب میشود. بر همین اساس نمیتوان پیشبینی کرد قیمتها از این سطح نزول کند، اما انتظار رشد قیمت سهام نیز انتظاری بیهوده است. به گفته او سهامداران به سمت نمادهای کوچک و متوسط در روزهای آینده با شدت بیشتری دنبال خواهد شد. متوسط P/ E شرکتهای کوچک و متوسط هماکنون به P/ E شرکتهای بزرگ نزدیک شده است. سرمایهگذار در چنین شرایط مشابهی برای کسب سود سهام کوچک را انتخاب میکند.
ورود اقتصاد جهانی به وضعیت رکودی نیز برخی نمادهای بورسی را تحتتاثیر منفی قرار میدهد. یکی عوامل اثرگذار بر سودآوری حدود دوسوم از شرکتهای بورس تهران (به لحاظ ارزش بازار)، چشمانداز قیمت جهانی کالاها و مواد خام (کامودیتی) است. وضعیت فعلی گروههای مذکور شرایطی را بهوجود آورده که با توجه به قیمتهای جهانی شرکتهای کوچک بتوانند تا حدودی با ریسکپذیری کمتری نسبت به شرایط حاکم حرکت کنند، از اینرو اقبال به این سمت تداوم مییابد. این موارد نشان میدهد در دوئل هفته آخر شهریورماه عرضهکنندگان برنده این بازی باشند. روند نوسانی و بلاتکلیفی سهامداران در هفتهجاری نیز تکرار خواهد شد.
فعالان بازار درگیر ریسکهای متعدد
بهرغم وجود برخی فرصتها در بازار سهام تنوع ریسکهای متعدد سد راه آن میشود که اهالی بازار سهام بدون ترس و هیجان کاذب پای تابلوی معاملاتی بایستند. شرایط دو پهلوی احیای برجام که در سالهای گذشته ثابتکرده از بارزترین موانع شکلگیری تقاضا در بازار سهام است انتظارات از رشد قیمت سهام را کاهش داده است.
در شرایط فعلی بورسیها برای صعود نرخها در شرایط تورمی نیز واکنشی نشان ندادهاند و حتی اخبار منتشرشده از عملکرد شرکتها نمیتواند تغییری در مسیر فعلی ایجاد کند. مهدی افنانی، کارشناس بازارسرمایه نیز در مورد وضعیت دادوستدهای بورسی در هفتهجاری اظهار کرد: شرایط موجود حاکی از ادامه رفتار احتیاطآمیز سرمایهگذاران است. در چنین شرایطی نمیتوان از سرمایهگذاران انتظار داشت به جمع متقاضیان سهام اضافه شوند. برآوردها نشان میدهد بازار سهام تا دوماه آینده (زمان انتخابات کنگره آمریکا) بر همین منوال حرکت کند، یعنی نه خیز جدی برای ارتفاعات بالاتر قیمتی برمیدارد و نه اصلاح چشمگیری در کارنامه خود ثبت میکند. در این میان اگر دولت با پافشاری بر مداخله در سازوکار بازار موانع بیشتری سد راه خیز قیمت سهام ایجاد کند شاهد روند نزولی در قامتی جدید خواهیم بود. مداخله منفی در سازوکار بازار بارها مسیر رو به رشد قیمت سهام را با دستاندازهای بیشماری مواجه کرده است. با توجه به موارد یادشده بهنظر میرسد برخی نمادها در بین سهامداران از محبوبیت بیشتری برخوردار شوند.
استراتژی متقاضیان سهام نسبت به سیاستگذاریها با تغییرات مختلفی مواجه میشود اما بهطور حتم با درنظر گرفتن رشد هزینه شرکتها و وضعیت تورمی که کشور در آن قرار دارد، گمانهزنیها حاکی از آن است که چراغسبز اهالی بازار به سمت شرکتهایی باشد که با مشکلات و ریسکهای کمتری در این موارد روبهرو هستند. گرچه متولیان اقتصادی از برخی تلاشها در جهت کاهش ابهامات خبر میدهند اما تا نهایینشدن مباحث مبهم اقتصادی و سیاسی، سرمایهگذاران قادر به فعالیت در فضای غیرشفاف نخواهند بود.
بررسی تکنیکالی نمودار شاخصکل بورس تهران نیز نشان میدهد که شاخصکل با توجه به کمبود نقدینگی و عدممحرک قوی با کاهش خوشبینیها در راستای جذب سرمایهگذار مواجه است. این وضعیت که پس از ازدسترفتن ابرکانال ۴/ ۱میلیون واحدی با سرعت در حال پیشروی است نگرانیهایی را برای اهالی بازار سهام ایجاد کرده بهطوریکه وضعیت ورود نقدینگی به تالار شیشهای را پیچیدهتر از قبل کرده است. با توجه به این موضوع که در بازارهای مالی انتظارات افراد از اهمیت فراوانی برخوردار است، قیمتها بر اساس انتظارات شکل میگیرند و نه بر اساس ارزندگی نمادها. این مهم نیز میتواند تا حدی مشخص کند بورسبازان در دوسال گذشته چه وضعیت غمانگیزی را پشتسر گذاشتند.
برآیند اظهارات کارشناسان بازار سهام نشان میدهد کاهش حجم معاملات و کاستهشدن از ارتفاع شاخصکل درحالیکه فضای حاکم بر متغیرهای کلان اثرگذار همراه با جوی منفی دنبال میشود، ناکامیها از رفتوبرگشتهای سهامداران را به دنبال داشته باشد. سقوط شاخص به کانال یکمیلیون و ۳۰۰هزار واحدی در حالی رقمخورده که تحلیلگران بازار سرمایه بر این باورند که حواشی افزایش نرخ سود بانکی و قیمتگذاری دستوری باعث بیاعتماد کردن سرمایهگذاران و در نهایت وضعیت متزلزل این بازار نسبت به بازارهای دارایی دیگر است.
استراتژی حسن یزدانی مقابل تیلور اشتباه بود
ریحانه اسکندری: دلیل شکست حسن یزدانی پرسش روز ورزش ماست. پرسشی که احتمالا یکی از بهترین ها برای پاسخ به آن علیرضا حیدری باشد. قهرمان پیشین جهان و المپیک که سال ها کشتی هایش با کورتانیدزه نماد مسابقات کشتی برای کشتی دوستان دنیا و البته علاقمندان ایرانی بود.
مسابقاتی که البته بیشترش طعم گس شکستش سهم قهرمان ایرانی می شد. علیرضا حیدری که سابقه حضور در سمت نایب رئیس فدراسیون کشتی و سرمربی تیم ملی را هم تجربه کرده است ، حالا به آنالیز دلایل شکست قهرمان نامی ایران ، ماجرای قهر مجدد محمد بنا پرداخته و نظراتش را خیلی صریح بیان کرده است.
او که البته سینما را تجربه کرده است در این گفت و گو درباره سریال یاغی ، سریال خبرساز این روزها هم حرف زده . اگرچه سریال را کامل ندیده اما بر اساس تصاویری از سریال که در شبکه های اجتماعی دیده اعتقاد دارد نمایش علی شادمان در دوبنده یک کشتی گیر توانسته است برای مخاطبان ایجاد جذابیت کند.
این روزها بحثهای زیادی برای باخت حسن یزدانی مقابل تیلور هست، شا خودتان در دورانی که کشتی میگرفتید رقیب مستقیم داشتید، فکر می کنید مهمترین عامل این شکست چه بود و استراتژیهای انتخاب سهم چرا این رقابت مثل همیشه پایاپای نبود؟
استراتژی حسن یزدانی اشتباه بود. حسن یزدانی کشتیگیر هجومی است، باید دفاع هم بکند که در قالب حمله هوای خودش را داشته باشد، اما وقتی در قابل دفاعی می اید انگار اصلا دیگر کشتی را بلد نیست. وقتی این شکلی می شود قرار نیست ما ببریم. وقتی حمله کنی و امتیاز بگیری برنده میشوی ولی وقتی در لاک دفاعی هستی امتیاز نمیگیری. اگر کسی زرنگ تر باشد شاید بتواند. این تکنیک دفاعی برای او اشتباه بود. حسن اگر زودتر حمله می کرد، شرایط عوض میشد. تکنیک تیلور این بود که سر و گردن را به حسن میداد بعد پایش را میگرفت.
سال قبل وقتی حسن برنده شد خیلی گفتند تکنیک درست این است که زیر کتف تیلور بزند چون او خیلی قوی است.
سال قبل حسن میرفت پایین زیر کتف میزد و تیلور اذیت میشد. امسال میآمد پایین، سر و گردن را میداد به حسن، یک تکان میداد و پای حسن را خاک میکرد.
خب امسال آقای دبیر میگفتند کشتی یعنی این که ما زیر بگیریم، انگار که ما در این یک سال فکر میکردیم تیلور باز هم با همان سبک میآید، اما اساسن سسیتم کشتی را تغییر داده بود.
نه، حسن که این بار اصلا نتوانست پا بگیرد.
خب علیرضا دبیر می گوید کشتی ما با پا است و چون پا نگرفتیم باختیم.
این موضوع دیگری است. موضوع این است که کشتی حسن یزدانی با تیلور قابل مقایسه با بقیه کشتی ها نیست. این کشتی، کشتی رکوردی است و نمیتوان خطر و ریسک کرد. اصلا نمیشود راحت کشتی گرفت، در این مدل کشتیها هم خودت و هم حریفت به ناچار بخشی از کشتی را نمیگیرید. در این مدل کشتی هر دوطرف منتظر این هستند که یک جا واکنشی رفتار کنند و امتیاز بگیرند یا اینکه یک طرف عجله کند که این اتفاق هم زیاد میافتد. پا گرفتن و این ها برای بقیه کشتی هاست، موضوع این است که حسن یزدانی توسط حریف تحلیل شده بود و ما با سبک پارسال آمدیم. موضوع این بودکه ما این بار با شرایط دیگری مواجه شدیم. ممکن است مربی های ما برای این ماجرا، سال های بعد نسخه ای بپیچند یا برایش مشورت بگیرند ولی ما وسط این کشتی شک شدیم و در این کشتی راهی به جایی نمیبردیم. خود تیلور عمدا سر و گردن را به حسن می داد، از آن پایین یک چپ و راست می کرد و خاک می کرد. اصلا ماجرایی پیش آمد که قابل جمع کردن نبود.
نخودی هم دوباره به باروز باخت تا با ۱۴ باخت از نسل های مختلف ما مقابل این کشتیگیر که سن و سال دار هم شده، برد این کشتیگیر دست نیافتنی شود، به نظر شما راز این موفقیت برای باروز چیست؟
وقتی بخواهید یک ساختمان را خراب کنید باید پایههایش را خراب کنید. باروز وقتی با ما کشتی می گیرد احساس امنیت میکند و این اشتباه است. من به این که فن ها را چگونه میزند کاری ندارم. اگر سخت تر از این بود اصلا باروز نمیآمد. کسانی که مقابل باروز اند باید حمله کنند. ما باید به او هجوم بیاوریم. نهایت این است که پای کشتیگیر را میگیرد، بیشتر از این چیزی نیست. باید حمله کنیم و تلاش کنیم زمین نخوریم، اگر زمین نخوریم یک کاری می توانیم بکنیم. شاخصه مهم کشتی گیر این است که لحظه اول زمین نخورد و بعد یک کاری بکند. ولی واقعیت این است که باروز کار سختی برای گرفتن پای کشتی گیر ما نداشت. این را در حسن یزدانی هم دیدیم، وقتی پایش گرفته میشد مقاومتی نداشت. وقتی پایت را میگیرند باید مقاومت کنی و اجازه کار را ندهی. این ها باید برای المپیک برطرف شود.
برای المپیک این بحث هست که بین کامران قاسمپور و حسن یزدانی یکی را انتخاب کنیم و این رقابت بین این دو کشتیگیر ایجاد شود، نظر شما چیست؟
خب دو تا مدال بهتر از یک مدال است، مثلا اگر من بودم میذاشتم حسن یزدانی کشتیاش را بگیرد. ولی خب ممکن است چیز دیگری مورد تصمیم گیری قرار بگیرد. اگر من رئیس فدراسیون بودم، دو تا مدال، چه نقره چه برنز را ترجیح میدادم.
یعنی وزن ها را تغیر می دادید که به هم نخورند؟
بله، این یک تصمیم استراتژیک است اما برای خود ورزشکار این جاه طلبی که به وزنی برود که یک قهرمان بزرگ آنجاست، یک ریسک قشنگ است. خود من در دوران کشتی ام همین کار را کردم. از نظر مدالی شاید این تصمیم برای تیم خوب نیست اما از نظر جاه طلبی ورزشکار ، این تفاوت دارد. اگر این دو نفر به هم بخورند اتفاق دیگری میافتد. دیگر احساس امنیت نمیکنند و باعث میشود هر دو رشد کنند. این احساس امنیت نکردن و با هم کشتی گرفتن بسیار مثبت است.
یعنی این ترس برای بازیکنان خوب است؟
بله، اینکه ورزشکاران تصمیم بگیرند و فدراسیون هم بگذارد این ها در طول مدت قبل از مسابقات حساس با هم کشتی بگیرند، بد نیست، چون حسن هم رشد میکند هم قاسم پور قاسمپور به خاطر کشتی گرفتن با حسن بیشتر تمرین میکند و راحتتر و بهتر کشتی می گیرد. من فکر میکنم خیلی خوب است که این دو نفر در یک وزن کشتی بگیرند. حالا انتخاب هر چه بود موردی نیست.
خوب است در رقابت های لیگ و جام تختی این اتفاق بیافتد؟
حتما خوب است. باز از خودمان مثال بزنم. مثلا عباس جدیدی از کشتیگیر های خوب و به نام ایران بود، من ۸۵ تا بودم و مدال می گرفتم. منطقی این بود همان جا بمانم و وزن کم کنم ولی ترجیح دادم برای پیشرفت به وزن بالاتر بروم و ریسک مباره با او را پذیرفتم . تصمیم سختی بود اما انجامش دادم. ممکن است با تغیر وزن در مسابقات جهانی ببازیم ولی این مهم است که کشتی گیر شهامت چنین ریسکی را داشته باشد. باز می گویم برای کاروان دو تا مدال با هر رنگی خیلی بهتر از یک مدال است اما این درباره ورزشکار فرق دارد و باید با هم کشتی بگیرند. این فرم کشتی لذت بخش است ولی نسل جدید کمتر سراغ چنین کاری می رود. بچه ها فکر می کنند در وزن شان می مانند و سختی اش را تحمل می کنند و وزن کم می کنند اما همان جا مدال می گیرند و احتمالا برای مدال های شان در استان از پاداش ها و تشویق هایش استفاده می کنند. این اما کوتاه مدت است و روحیه کشتی گیر باید همراه با ریسک پذیری باشد برای کارهای بزرگ. داشتن این شجاعت عالی است. با هم کشتی گرفتن این دو نفر برای هر دو نفر و برای کشتی عالی است.
نتایج نه چندان خوب بچه های فرنگی و استفای دوباره آقای بنا بحث داغ این روز هاست، خیلی ها به خصوص بعد از مدال گرفتن علی ارسلان خارج از ایران، معتقد هستند دوران بنا تمام شده است و باید طرح نو داشت، خیلی ها هم این حرف ها را نامردی در حق بنایی می دانند که عمرش را برای کشتی گذاشته است. نظر شما چیست؟
یک حکایت قدیمی است که می گویند یک نقاش به دستور پادشاه ، یک نقاشی کشیده بود ، بعد از تمام شدن نقاشی ، پادشاه ۶ نقاش دیگر را صدا کرد و گفت درباره تابلو نظر بدهید. هر کدام ایرادی به گوشه ای از کار گرفتند و نقاش اصلی فقط سکوت کرد. حرف ها که تمام شد ۶ برگه خواست و گفت لطفا حالا همین هایی که گفتید را بکشید. این حکایت منتقدان با محمد بناست. کسی که ایراد ندارد مرده خوابیده در قبرستان است. کسی که کاری نمیکند اشتباه هم ندارد. کسی که خوابیده خطایی نمی کند. چون خوابیده است. محمد بنا کشتی کشتی فرنگی ما را از نو ساخته . این هایی که امروز از او انتقاد می کنند اصلا صلاحیت این کار را ندارند. بنا برای کشتی فرنگی ما خیلی زحمت کشیده. ولی نکته ای خب در این مسیر الان و همیشه اشکالاتی هم در کاربوده که باید برطرف شود. تاریکی ها باید برطرف شود. محمد بنا باید متوجه شود که باید کمک بگیرد.
بر اساس شناخت شما از محمد بنا این اتفاق میافتد؟
من با علیرضا دبیر صحبت کردم، گفتم با بنا صحبت کن. محمد بنا باید برنامه دهد. به اضافه این که کاری که همه میکنند را باید بکند. باید کمک بگیرد. ممکن است انتخاب دیگری داشته باشد ولی باید کمکش کرد. من بحث بدنسازی و شیوه تمریناتش را چون ندیدم ، قضاوت نمیکنم ولی حرفهای گری این است که بر کار او باید نظارت شود . او باید بپذیرد که نیاز دارد مکانیسم انتخابی را بپذیرد و برگزار کند. حالا ممکن است در نهایت دو تا انتخابش هم با انتخابی فرق داشته باشد اما پایبندی به انتخابی به نفع خودش هم هست و انگیزه ورزشکاران را هم بیشتر می کند. حیف است محمد بنا را کنار بگذاریم. من با بنا صحبت کردم، به بنا گفتم مثل برنجی که در مازندارن و گیلان در میآید، ریشه تو هم در کشتی است. این نظر من در مورد محمد بنا است. ریشه او برای کشتی است. مثل پرتقالی که در شمال در میآید و در تهران در نمیآید. محمد بنا برای جای دیگری نیست. حالا باید به این درخت رسیدگی شود، باید به آن آب داد. چیزهایی نیاز است که در مشارکت به دست میآید. این که بنا بعضی وقت ها کمک نمیگیرد اشکال کار است. کمک نگرفتن است که گاهی آسیب میزند. به نظر من محمد بنا از همه کسانی انتقادش میکنند بهتر است و باید باشد. ولی هم کمک بگیرد و هم کمک بخواهد. اگر کمک نگیرد کار خراب می شود.
جدای از تیم ملی کشتی ، یک بحث داغ داغ درباره کشتی ، سریال یاغی است. سریالی که موضوعش کشتی است. خیلی ها می گویند باعث افزایش علاقمندی به کشتی شده است.
نه من ندیدم. ولی تعریفش را زیاد شنیدم و شنیدم که از آن استقبال هم شده و درباره کشتی هایش هم زیاد حرف می زنند.
سریال در مورد قهرمانانی است که سوخته اند و وارد خلاف شدند. همان هایی که اول انقلاب زیاد داشتیم. آمار نشان میدهد این سریال باعث شده علاقهمندان به کشتی بیشتر شوند و رواج پیدا کند. این چند سال علاقمندی کودکان به کشتی خیلی کم شده بود اما می گویند این سریال و پخش مسابقات جهانی و قهرمان سازی از بچه های تیم ملی باعث شده دوباره تب کشتی داغ شود. به نظرتان این اتفاق ها به اوجگیری کشتی کمک می کند؟
قطعا به این کارها نیاز داریم. الان مدام میگویند چرا قهرمان نوجوانهای ما فلان ستاره یا هنرپیشه خارجی هستند. خب ما کی ستاره ساختیم از بچه های خودمان. کی چیزی ساختیم که برای مردم جذاب باشد؟ هدف گذاری رسانه های ما چیز دیگری است ، بعد وقتی جامعه انتخاب اشتباه میکند میگویند چرا؟ مثلا میگویند چرا انتخاب بچه ما یک قهرمانی یا یک کسی در اروپا است؟ شما چه کار کردید که بچه این انتخاب را نکند؟ چه چیزی کاشتی که درو کنی؟ برنامه سازی ای نمی کنند، پولی هم بابت چیزی نمی دهند،جلو تبلیغات هم می گیرند. وظیفه رسانه استراتژیهای انتخاب سهم است که برنامه سازی کند و ما چون مدیرانمان یا تنبل هستند، یا تعصب ندارند، یا خسیس هستند و نمی خواهند پول خرج کنند، برنامه هایی را می سازند که برایشان دیکته می کنند. یک دوربین می گذارند در استادیوم آزادی و همین. اگر واقعا میخواهی در فرهنگ جامعه تاثیر بگذاری باید کار کنی، فکر کنی و آمپر بسوزانی. این که این سریال آمده و طرفدار پیدا کرده و مردم هم می بینند ، می تواند به نفع کشتی شده باشد نمی توانم با قاطعیت بگویم چون، سریال را ندیدم. ولی این که مردم دوست دارند حتما خوب است. هدفگذاری باید درست باشد، نباید اغراق کنیم. باید تصویری باور پذیر و قابل باور به مردم بدهیم. مثلا در مورد تختی هم فیلم ساختند، تختی هم بسیار بزرگ است اما در نشان دادن او هم اغراق شده است. پوریای ولی را هم طوری بزرگ کردیم که باورش برای نوجوان ها سخت باشد. ما بعضی وقت ها اسطوره ها را آن قدر بزرگ میکنیم که بقیه را تحقیر میکنیم. این درست نیست . باید طوری بسازیم که باور پذیر باشد. امیدوارم در این سریال این اتفاق افتاده باشد.
بحث مان درباره نمایش خود کشتی توسط یک هنرپیشه جوان است که از آن استقبال هم شده. احتمالا بریده های این کشتی ها را در اینستاگرام و تلگرام دیدید؟
اینستاگرام که ندارم اما بعضی از تیزرهایش که فکر کنم تبلیغاتی هستند را دیدم. البته این ها خیلی کوتاه هستند استراتژیهای انتخاب سهم ولی صحنه های کشتی اش را در همین حد دیدم.
میخواهم بدانم قسمت های مربوط به مسابقه کشتی از نظر شما خوب درآمده یا نه؟
از نظر فن و تاکتیک کشتی که خب قطعا وقتی من کشتی گیر می بینم ، با کشتی واقعی تفاوت دارد. چون هنرپیشه صحنه ها را چند هنرپیشه دارند اجرا می کنند و واقعا کشتی گرفتن برای شان سخت است، هنرپیشه ای که این صحنه ها را بازی می کند که کشتی گیر نیست. ولی استراتژیهای انتخاب سهم برای مردم عادی قابل باور است. طوری ساخته شده که مردم آن را پذیرفتند . بعضی دیالوگ هایش بامزه و طبیعی و خوب باشد. این صحنه ها باید طوری باشد که مردم باورش کنند و حس کنند کشتی می بینند. قطعا من کشتی گیر وقتی می بینم نظرم فرق کند. همان طور که مثلا وقتی تام کروز هواپیمای f۱۴ را میراند از نظر یک خلبان تمام کارهایش درست به نظر نیاید یا ایراداتی بگیرد اما اگر برای مردم باورپذیر باشد یعنی موفق بوده است .از نظر من این کار برای عموم مردم و بخصوص بچه ها خوب است چون به کشتی علاقهمند می شوند. از نظر من فدراسیون کشتی باید یک بودجه هایی را برای ساخت این سریال ها در نظر بگیرد. بالاخره باید علاقهمندی ایجاد شود.
وزارت فرهنگ و ارشاد هم باید این کار را برای رشته هایی مثل فوتبال و تکواندو که اینجا پتانسیل رشد دارد انجام بدهد. باید قهرمان های مان را تبلیغ کنیم. موضوع این است که موضوعات سیاسی باعث شده تا مسئولان از پرداختن به قهرمان های ورزشی و تبلیغ شان بترسند. برای اینکه این بچه ها وقتی اسم در می کنند ، به شورای شهر و یا این طور فضاها می روند و رای می آورند که این خوشایند سیاسی ها نیست. برای همین سیاسی ها می گویند نباید این هارا بزرگ کرد. چون آنها را رد می کنند ، می گویند ورزشکار نباید سیاسی باشد. اسطوره سازی در ورزش درست است، اما بعضی ها خوششان نمی آید. در حالی که نمی گویند خودشان چه عملکردی داشتند که در وقت انتخاب مردم ورزشکاران را به آنها ترجیح می دهند. درستش این است که به یک ورزشکار اهمیت بدهی که در آن ورزش بماند ولی باید بررسی کرد که چرا یک ورزشکار به آن سمت سیاسی می رود و چرا مردم در مقابل سیاسیون ترجیح شان آن ورزشکار می ش
اخبار مجمع سرمایه گذاری اعتبار ایران را اینجا بخوانید
تعلق معادل 15 تومان سود به هر سهم واعتبار بورس 24 - واعتبار معادل 31 درصد از منابع خود را در معاملات کوتاه مدت بازار سرمایه وارد کرد و درصدد است، این میزان در سال جاری.
بورس24 : بر اساس تصویب سهامداران سرمایه گذاری اعتبار ایران، معادل 15 تومان سود به هر سهم واعتبار تعلق گرفت.
تامین منافع در کوتاه مدت
امروز سه شنبه (29 شهریور)، مجمع عمومی عادی سالیانه سرمایه گذاری اعتبار ایران با حضور 68 درصد از سهامدارانش برگزار و هیات مدیره این شرکت گزارشی از صورت های مالی و عملکردی خود قرائت کردند.
بر همین اساس، واعتبار معادل 1 میلیارد و 750 میلیون ریال معادل 41 درصد سرمایه گذاری غیر بورسی داشته است. همچنین هدف اصلی این شرکت افزایش منافع آتی سهامداران در افق کوتاه مدت است.
با توجه به تکرار بازدهی منفی بورس، این شرکت سیاست های تازه ای اتخاذ کرده تا بازده مورد نظر سرمایه گذاری اش در محدوده 15 الی 20 درصد محقق شود.
از سویی دیگر واعتبار معادل 31 درصد از منابع خود را در معاملات کوتاه مدت بازار سرمایه وارد کرد و درصدد است این میزان در سالجاری افزایش یابد.
این شرکت در برنامه های آتی خود بر بازار مشتقه تمرکز خواهد داشت. همچنین پرتفوی غیربورسی این شرکت تغییر می کند.
استفاده از پلتفرم خودکار در معاملات اوراق بدهی از برنامه های آتی سرمایه گذاری اعتباری ایران به شمار می رود. از سویی دیگر استراتژی تازه ای برای سیاست و عملکرد سرمایه گذاری اعتباری ایران تدوین و ترسیم شده است.
همچنین سبد دارایی واعتبار اصلاح و تغییر خواهد کرد.
کاهش درآمد عملیاتی
یادآور می شود؛ حفظ دارایی امن تمرکز بر صنایع بنیادی در سبد سرمایه گذاری از اهداف سالجاری واعتبار به شمار می رود.
درآمد عملیاتی سرمایه گذاری اعتباری ایران 1.093 میلیون ریال بوده و کاهش را تجربه کرد. از سویی دیگر علت کاهش سود عملیاتی مربوط به کاهش درآمد واگذاری دارایی ها به دلیل رکود حاکم بر بازار سرمایه بوده است.
کمیته ای به نام پرتفوی در سرمایه گذاری اعتباری ایران تشکیل شده تا برای خرید یا فروش سهام، استعلام و گزارشی ارائه دهد.
تنوع سبد سرمایه گذاری
از آنجایی که برای رعایت آیین نامه شرکتی، نیازمند به ایجاد زیرساخت بوده که در دستور کار قرار گرفت و اجرای تنها 2 مورد باقی مانده است.
سود حاصل از واگذاری سهام واعتبار در 6 ماهه اول سال جاری، 540.414 میلیون ریال بوده که 41 درصد کاهش داشته است.
تنوع سبد سرمایه گذاری واعتبار با هدف کاهش ریسک و با لحاظ مسائل کلان و خرد اقتصادی و سیاسی به عنوان یکی از اهداف این شرکت قرار دارد.
بازده سهام سرمایه گذاری اعتبار ایران تا تیرماه سالجاری معادل 27 درصد رشد را تجربه کرد.
همچنین ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری های واعتبار نیز 33.344 میلیون ریال شده است.
افزایش خالص دارایی
از سویی دیگر سرمایه گذاری اعتبار ایران در سالجاری معادل 144 میلیون ریال به صورت نقدی از سرمایه گذاری های خارجی درآمد اخذ و به دست آورده است.
همچنین خالص ارزش دارایی های این شرکت نیز هم اکنون 7.6 درصد افزایش پیدا کرده است. یادآور می شود؛ میزان بدهی این شرکت به طور چشمگیری روند نزولی به خود گرفته و کاهش یافت.
سرمایه گذاری در وثوق امین باعث شده تا دارایی های غیر جاری سرمایه گذاری اعتباری ایران با افزایش روبه رو شود.
میزان جمع سرمایه گذاری های این شرکت تا پیایان تیرماه نیز به مبلغ 2.537.630 میلیون ریال رسید. قابل ذکر است؛ با توجه به افزایش هزینه های حقوق و دستمزد، درآمد عملیاتی واعتبار نیز کاهش را تجربه کرد.
تقسیم سود 15 تومانی
بر اساس تصویب سهامداران سرمایه گذاری اعتبار ایران، معادل 15 تومان سود به هر سهم واعتبار تعلق گرفت.
همچنین یک در هزار سود سالیانه نیز به امور عام المنفعه اختصاص می یابد.
دیدگاه شما