روش های تحلیل بازار چیست؟


تحلیل چیست ؟ روش های مختلف تحلیل در بازارهای مالی

در مقالات قبل دیدیم که روش‌های مختلفی برای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال وجود دارد که هر کدام از آن‌ها ملزومات خاص خود را دارند. از میان روش‌های بررسی شده، سرمایه‌گذاری و معامله‌گری روش‌ های تحلیل عمومی هستند که بسیاری از کاربران از آن‌ها برای کسب درآمد استفاده می‌کنند. پایه و اساس هر دو این روش‌ها تحلیل شرایط بازار است تا با استفاده از آن بتوان مسیر درست سرمایه‌گذاری و ترید را تشخیص داد.

روش‌های مختلفی برای تحلیل بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که در این مقاله به بررسی آن‌ها می‌پردازیم. مطالعه این بخش کمک می‌کند تا شما با روش‌های مختلف تحلیل بازار آشنا شوید و روش مناسب برای کار خود را پیدا کنید.

تحلیل چیست؟

به طور کلی قبل از اینکه در مورد روش های تحلیل صحبت کنیم؛ باید بدانیم تحلیل چیست! معمولا اگر یک موضوع را مورد بررسی دقیق قرار دهیم و با توجه به فاکتورهای مختلف، به یک نتیجه‌گیری برای انجام یک عمل برسیم، تحلیل انجام داده‌ایم. حال این موضوع خاص می‌تواند داده‌های مختلف باشد. تحلیل در بازارهای مالی مربوط به بررسی یک دارایی یا ارز یا هرچیز قابل خرید و فروش دیگری است. حال روش های تحلیل مختلفی وجود دارند و می‌توانیم از راه‌های متفاوتی به یک نتیجه‌گیری جهت خرید یا فروش برسیم.

روش‌ های تحلیل در بازار ارز دیجیتال

در بازارهای مالی پیش از ورود به معاملات و سرمایه‌گذاری، کاربران باید شرایط دارایی‌ها را تحلیل و ارزیابی کنند. این کار کمک می‌کند که افراد بتوانند در مسیر درست سرمایه‌گذاری قدم بردارند. در بازارهای مالی سنتی مثل بورس سه روش اصلی برای تحلیل وجود دارد که این سه روش به صورت زیر هستند.

هر سه این روش‌ها برای تحلیل وضعیت بازار ارزهای دیجیتال به عنوان یک کلاس دارایی جدید نیز قابل استفاده هستند اما به دلیل ماهیت شفاف تکنولوژی بلاک چین و قرار گرفتن اطلاعات در اختیار عموم کاربران، نوع دیگری از تحلیل به نام «تحلیل آنچین» ( On-chain Analysis ) در این بازار وجود دارد که از اطلاعات موجود در بلاک چین برای تحلیل وضعیت استفاده می‌کند. در ادامه به بررسی جزئی هر یک از این روش‌ها می‌پردازیم.

روش های تحلیل: تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از روش‌های تحلیل است که در آن به ارزش ذاتی یک کلاس دارایی توجه می‌شود. تمام کاری که یک تحلیلگر بنیادی انجام می‌دهد به دست آوردن ارزش ذاتی دارایی و انجام معامله بر اساس آن است. روش تحلیل بنیادی در بازارهای مالی مختلف متفاوت است.

به عنوان مثال، در تحلیل بنیادی یک سهم در بازار بورس به درآمد، میزان دارایی‌های نقدی و غیرنقدی، میزان سود، میزان سود انباشته، قیمت مواد اولیه، قیمت نهایی تولید و متغیرهایی از این دست توجه می‌شود. علاوه بر این هر شرکت بسته به نوع فعالیت متغیرهای مخصوص به خود را دارند که برای تحلیل به آن‌ها توجه می‌شود.

روش های تحلیل: تحلیل فاندامنتال

روش های تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در رمز ارزها متفاوت‌تر از سایر بازارهای مالی است.؛ زیرا مباحث مطرح شده برای بازارهای مالی سنتی جایگاهی در اکثر پروژه‌های غیرمتمرکز ندارد و بخش کوچکی از انگیزه‌های حرکت قیمت محسوب می‌شود. در تحلیل بنیادی رمز ارزها به مسائلی همچون وایت پیپر پروژه، تیم سازنده و سابقه آن، نحوه توزیع توکن، نوع رمز ارز، کاربردهای تعریف شده برای پروژه، کاربرد توکن پروژه، مارکت کپ، عرضه و تقاضای توکن، جامعه طرفدار آن رمزارز، شرکا و سرمایه‌گذاران توجه می‌شود. در مقاله بعدی به طور کامل به نحوه بررسی این متغیرها در تحلیل بنیادی رمز ارزها خواهیم پرداخت.

تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه‌گذاری و خرید‌های بلند مدت به کار می‌آید. شما اگر با بررسی یک رمزارز به این نتیجه برسید که آینده درخشانی دارد و ارزش ذاتی و قیمت واقعیش چند برابر قیمت فعلی است، می‌توانید بر روی آن سرمایه‌گذاری کنید اما این به معنی رشد قیمتی لحظه‌ای پروژه نیست و این فرآیند ممکن است چند ماه یا چند سال زمان نیاز داشته باشد.

حتی ممکن است بعد از خرید رمز ارز مورد نظر، مدتی سرمایه شما در ضرر باشد؛ اما اگر تحلیل درستی داشته باشید و شرایط بازار نیز مهیا باشد، در بلند مدت می‌توانید به اهداف خود برسید. با این وجود داشتن حد ضرر قابل قبول حتی در این نوع معامله‌گری هم مهم است

روش های تحلیل: تحلیل تکنیکال

در بخش قبل با یکی از اصلی‌ترین روش های تحلیل یعنی تحلیل بنیادی آشنا شدیم. در این بخش به بررسی تحلیل تکنیکال – یکی دیگر از روش های تحلیل پرکاربرد در بازارهای مالی – می‌پردازیم. تحلیل تکنیکال دانش بررسی نمودار قیمت یک دارایی مثل سهام، جفت ارز یا رمز ارز است. تحلیل تکنیکال در بازارهای مختلف تفاوت چندانی ندارد و کاربران با دانشی که از تحلیل یک نمودار فارکسی به دست آورده‌اند، می‌توانند نمودارهای رمزارزی یا حتی سهام را مورد بررسی قرار دهند. نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به شکل‌های مختلف رسم می‌شوند که هرکدام برای روش‌های مختلف تحلیل تکنیکال کاربرد دارند.

در بخش روش های تحلیل تکنیکال مربوط به فصل معامله‌گری و ترید، به طور کامل این موارد را بررسی می‌کنیم.

روش های تحلیل: تحلیل تکنیکال

شایع‌ترین و بهترین نوع نمایش قیمت در نمودار، مربوط به نمودار شمعی ژاپنی است. نمودار شمعی از کندل‌هایی تشکیل شده است که هر کدام از این کندل‌ها دارای دو قسمت بدنه و سایه‌ها هستند. بخش بدنه از وصل کردن قیمت باز شدن یک دارایی در تایم فریم مورد بررسی به قیمت بسته شدن آن ایجاد می‌شود و سایه‌های بالا و پایین به ترتیب نشان‌دهنده بیشترین و کمترین قیمت دارایی در بازه زمانی هستند.

کسانی که دانش تحلیل تکنیکال دارند، با استفاده از همین کندل‌ها و ابزارهایی که در اختیار دارند، می‌توانند حرکات بعدی بازار را حدس بزنند. شکل و فرم چند کندل در کنار هم می‌تواند اطلاعات زیادی به ما بدهد که بر اساس هر سبک، می‌توان با آن‌ها معامله کرد.

تحلیل تکنیکال علم بررسی رفتار گذشته بازار و حدس زدن حرکات بعدی با توجه به رفتار گذشته است؛ زیرا در بازارهای مالی، تفکری وجود دارد که می‌گوید، گذشته همیشه تکرار می‌شود. در تحلیل تکنیکال هیچ قطعیتی برای هیچ روش معاملاتی وجود ندارد اما در صورت داشتن تحلیل مناسب، می‌توان وزن بیشتری به احتمال یک حرکت داد و بر طبق آن معامله کرد.

تحلیل تکنیکال در تمام تایم‌فریم‌ها قابل استفاده است یعنی حتی اگر شما یک سرمایه‌گذار بلند مدت هستید، می‌توانید با استفاده از نمودار قیمت نقطه ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را به دست آورید. به هر حال تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاه‌مدتی و ترید استفاده می‌شود و کاربران می‌توانند با استفاده از آن به تحلیل بازار در تایم فریم‌های مختلف بپردازند و با معامله‌گری کسب درآمد کنند. تحلیل تکنیکال یکی از محبوب‌ترین روش های تحلیل بازارهای مالی است و اکثر فعالان از آن استفاده می‌کنند. در تحلیل تکنیکال عوامل روانشناختی و رفتاری افراد نیز تاثیرگذار است. در بخش بعدی به بررسی تحلیل سنتیمنتال از روش های تحلیل می‌پردازیم.

روش های تحلیل: تحلیل سنتیمنتال

اگر از قبل با معامله‌گران و تریدرها در ارتباط بوده‌اید حتما با این استدلال مواجه شده‌اید که گفته می‌شود اگر تحلیل اکثریت تحلیلگران مبنی بر ریزش قیمت بازار است، احتمال افزایش قیمت بسیار بالا است. این استدلال را می‌توان به عنوان ساده‌ترین نوع تحلیل سنتیمنت یا احساسات حاکم بر بازار معرفی کرد. عقیده رایج این است که اکثریت همیشه اشتباه می‌کنند و در بازارهای مالی 95 درصد افراد بازنده هستند.

هدف این نوع تحلیل این است که احساسات و جو کلی حاکم بر فعالین بازار را حدس بزند و با توجه به این اصل بر خلاف آن عمل کند.

روش های تحلیل: تحلیل سنتیمنتال

بازارسازها و سرمایه‌گذاران بزرگ برای پر کردن سبدهای خود نیاز دارند که افراد زیادی را متقاعد کنند که فروشنده شوند. به همین دلیل بازار را به نحوی دستکاری می‌کنند که اکثریت فعالان بازار به این نتیجه برسند که قیمت دارایی نزولی خواهد بود. ایجاد این حس منجر به فروش گستره کاربران خرد و خرید در قیمت‌های پایین برای بازیگران اصلی بازار می‌شود.صد البته تحلیل سنتیمنت به این سادگی‌ها نیست و برای انجام آن، نیاز به یک سری داده و اطلاعات مهم و اغلب گران قیمت است.

یکی از راه‌های اصلی بررسی سنتیمنت موجود در بازار رصد فعالیت کاربران در شبکه‌های اجتماعی و بررسی محبوبیت یا عدم محبوبیت یک کلید واژه از طریق آن است. به عنوان مثال، اگر با بررسی داده‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی مطرح، متوجه شویم که جمله «خرید در اصلاح» ( Buy the DIP ) توسط فعالان بازار زیاد استفاده می‌شود، می‌توان حدس زد که هنوز ترس زیادی بر بازار حاکم نیست و هم چنان احتمال ریزش قیمت وجود دارد.

اما اگر طبق این داده استفاده از این عبارت به نزدیکی صفر برسد، نشان از ناامیدی مطلق و فروشنده شدن اکثر بازار است، اینجا بازارسازان از این حجم زیاد فروش استفاده کرده و خریدهای خود را شروع می‌کنند و همین مساله به مرور باعث افزایش قیمت دارایی می‌شود.

برای تحلیل سنتیمنتال اندیکاتورهای مختلفی نیز طراحی شده است. یکی از اندیکاتورهای تحلیل سنتیمنتال معروف مربوط به «شاخص ترس و طمع» ( Fear & Greed Index ) بیت کوین است. این شاخص با استفاده از تغییرات قیمتی بیت کوین و فعالیت‌های کاربران در شبکه‌های اجتماعی طراحی شده است و بین صفر تا صد متغیر است. نزدیکی به صفر نشان‌دهنده ترس شدید در بازار و نزدیکی به عدد صد نشان‌دهنده طمع بالای کاربران است. معمولا وقتی این شاخص در محدوده ترس شدید قرار دارد محدوده مناسب برای خرید به وجود روش های تحلیل بازار چیست؟ می‌آید.

روش های تحلیل: تحلیل آنچین

در بخش قبل فهمیدیم که تحلیل سنتیمنتال از انواع روش های تحلیل چیست. یکی دیگر از روش های تحلیل آنچین به معنای تحلیل درون زنجیره‌ای است. یکی از مزیت‌های فناوری بلاکچین نسبت به سایر روش‌های ذخیره‌سازی اطلاعات، شفافیت فوق‌العاده آن است. هر اتفاقی که در بلاکچین‌های عمومی رخ بدهد، برای عموم کاربران قابل مشاهده است. تجزیه و تحلیل این اطلاعات، پایه و اساس شکل‌گیری تحلیل آنچین در روش های تحلیل بازار چیست؟ بازار رمز ارزها است. در این روش تحلیلی، کاربران فعال در بلاک چین و تراکنش‌های انجام شده توسط آن‌ها را می‌توان بر اساس متغیرهای مختلف دسته‌بندی کرد و از آن‌ها اطلاعات مفیدی برای تحلیل‌ رفتار افراد مختلف و شرایط بازار به دست آورد.

روش های تحلیل: تحلیل آنچین

شفافیت اطلاعات در بازار ارزهای دیجیتال باعث می‌شود که بسیاری از فعالان بزرگ بازار برای دستکاری اطلاعات دست به اقدامات مختلف بزنند تا از طریق ایجاد داده‌های تقلبی، تحلیلگران آنچین را گول بزنند. بنابراین، تحلیلگر آنچین در تحلیل خود همواره باید به این نکته توجه داشته باشد و تجربه و دانش لازم برای تشخیص داده‌های واقعی از داده‌های تقلبی را کسب کند. امروزه اندیکاتورهای زیادی در تحلیل تکنیکال از انواع روش های تحلیل برای بررسی فعالیت کاربران طراحی شده است.

این اندیکاتورها معمولا بر پایه تراکنش‌های انجام شده، تغییرات قیمت، میزان کاربران و نحوه فعالیت سرمایه‌گذاران بلند مدتی و کوتاه مدتی طراحی شده‌اند و تفسیر و استفاده از آن‌ها برای کاربران مختلف با یکدیگر متفاوت است.

تحلیل آنچین بسیار نوپا است و هنوز استراتژی‌های عمومی تست شده مشخصی که بتوان بر اساس آن‌ها به معامله‌گری پرداخت وجود ندارد و سرمایه‌گذاران از این اطلاعات بیشتر برای تاییدیه گرفتن استفاده می‌کنند. به احتمال زیاد در سال‌های آینده این نوع تحلیل نیز جایگاه خود را در میان انواع روش‌های تحلیلگری بازار ارزهای دیجیتال پیدا خواهد کرد. یکی از منابع تحلیل آنچین وبسایت گلسنود است.

جمع بندی روش های تحلیل

در این مقاله به بررسی اجمالی انواع روش‌ های تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال و ویژگی‌های آن‌ها پرداختیم. آشنایی با این روش های تحلیل و کسب مهارت در آن‌ها می‌تواند در سرمایه‌گذاری و معامله‌گری به شما کمک کند. در مقاله بعدی به طور کامل تحلیل بنیادی در بازار رمز ارزها را آموزش می‌دهیم. این تحلیل علاوه بر سرمایه‌گذاری، در روش‌های دیگر کسب درآمد مثل عرضه اولیه ارز دیجیتال، استیکینگ و استخراج ارز دیجیتال نیز کاربردی است.

حال سوال این است که کدام یک از روش های تحلیل بهتر است؟

به هیچ وجه نمی‌توان مقایسه‌ای میان روش های تحلیل انجام داد. هرکدام از آن‌ها برای دسته‌ای افراد مناسب است و باید با توجه به روحیات خودتان یکی از این روش های تحلیل را برای بررسی بازار استفاده کنید؛ اما ذکر این نکته ضروری است که بدون تحلیل و بررسی همه جانبه بازار نمی‌توان به سرمایه‌گذاری یا معامله موفق رسید.

روش های تحلیل بازار چیست؟

  • امیرحسین قاضی
  • شهریور ۲۷, ۱۴۰۰
  • بدون دیدگاه

هر کسب‌وکاری با یک ایده شروع می‌شود. اما خیلی وقت‌ها ممکن است آن ایده جواب ندهد. پیش از سرمایه‌گذاری روی ایده‌ها باید آن‌ها را مورد بررسی قرار داد و محاسبه کرد که آیا در عمل هم جواب می‌دهند یا نه.

ما این ایده را برای ارائه به بازاری آماده می‌کنیم که هنوز نمی‌دانیم نگاهش به ایده (و محصول) ما چیست، برای همین یکی از کارهایی که در مرحله‌ی ارزیابی ایده، انجام می‌دهیم، تجزیه و تحلیل بازار است.

در تجزیه و تحلیل بازار به اندازه بازار توجه می‌کنیم، میزان نیاز بازار به محصول را ارزیابی می‌کنیم، ظرفیت بازار برای پرداخت هزینه را می‌سنجیم، هزینه جذب مشتری، هزینه ارسال محصول به دست او و بر اساس همه این عوامل، میزان سرمایه‌گذاری اولیه را پیش‌بینی می‌کنیم.

بدیهی است که انتخاب همه یا بخشی از این فاکتورها، به محصول ما و بازاری بستگی دارد که قصد داریم محصول خود را در آن عرضه کنیم.

تحلیل بازار چیست؟ در تحلیل بازار باید به چه نکاتی توجه کنیم؟

خب حالا حساب و کتاب می‌کنیم و می‌بینیم که آیا سرمایه‌گذاری روی این ایده برای ما می‌صرفد یا نه و پس از تحلیل و بررسی داده‌ها و با چشمان باز شروع به تشکیل تیم، خرید مواد اولیه و تولید محصول می‌کنیم.

در این مقاله ابتدا درباره تفاوت تحلیل بازار با تحقیقات بازار صحبت می‌کنیم. سپس 4 بخش اصلی تحلیل بازار را به تفصیل توضیح خواهیم داد:

تجزیه و تحلیل بازار (Market Analysis) با تحقیقات بازار (Market Research) چه تفاوتی دارد؟

تحقیقات بازار (Market Research) شامل همان عملیاتی است که در تجزیه و تحلیل بازار (Market Analysis) انجام می‌شود، اما در سطحی محدودتر. در تحقیقات بازار ما تمرکزمان بیشتر روی مشتری است و رفتار او را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم تا سلایق، علایق و نیازهای او را بیشتر بشناسیم.

مثلا پرسونای مخاطب کسب‌وکار خود را از طریق تحقیقات بازار می‌شناسیم و با توجه به نتایج آن طراحی محصول یا تجربه مشتری را بهبود می‌دهیم تا بتوانیم مشتریان باکیفیت‌تری جذب کنیم و نرخ تبدیل را بالاتر ببریم.

می‌توانیم تحقیقات بازار را زیر مجموعه‌ی تجزیه و تحلیل بازار در نظر بگیریم. در تجزیه و تحلیل، ما بازار و محیط رقابتی آن و جایگاه کسب وکار خودمان را در سطحی کلان‌تر بررسی می‌کنیم و برای پیشرفت آن استراتژی می‌چینیم.

4 بخش اصلی تحلیل بازار

در فرایند تجزیه و تحلیل بازار 4 بخش مهم باید حتما مورد ارزیابی قرار بگیرد. این 4 بخش را توضیح می‌دهیم و می‌گوییم که در هر بخش به چه سوالاتی باید پاسخ بدهید:

1- تحلیل صنعت

در این بخش، وضعیت فعلی صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید را همراه با جایگاه خودتان بررسی می‌کنید. با توجه به وضعیت بازار تخمین بزنید که:

الف- هزینه‌ی جذب مشتری برای شما چقدر خواهد بود؟

مشتریان را به دو دسته تقسیم کنید. یکی کسانی که قبلا از این محصول یا خدمات استفاده کرده‌اند و دوم کسانی که هیچ شناختی نسبت به شما ندارند. برای گروه اول هزینه‌ی جذب مشتری رقبا را محاسبه کنید و برای گروه دوم هزینه تبلیغات، آموزش، ترغیب و در نهایت متقاعد کردن آن‌ها به استفاده از محصول را محاسبه کنید.

ب- با چه هزینه‌ای محصول را به دست مشتریان می‌رسانید؟

هزینه ارسال محصول را هم محاسبه کنید. گاهی این هزینه از هزینه تمام‌شده محصول هم بیشتر می‌شود و پیش‌بینی نکردن آن ممکن است خیلی زود باعث توقف فعالیت کسب‌وکار شود.


2- تحلیل بازار هدف

در این بخش ابتدا اطلاعاتی درباره بازار هدف خود به دست می‌آورید. اطلاعاتی مانند اینکه اندازه بازار شما (تعداد مشتری بالقوه) چقدر است. سپس اطلاعاتی درباره مشتری واقعی خودتان به دست می‌آورید. اطلاعاتی مانند ویژگی‌های شخصی، علایق، نیازها، سن، محل سکونت، رفتارها، ویژگی‌های روانشناختی و گریش‌های او را گردآوری می‌کنیم. فرایند طراحی پرسونای مشتری در این مرحله انجام می‌شود.

در مقاله استراتژی شبکه‌های اجتماعی این فرایند را به تفصیل توضیح داده‌ایم.

در تحلیل بازار به سوالات زیر پاسخ می‌دهیم:

الف- از نظر بازار، محصول شما چقدر ضروری است؟

این سوالی است که لازم است از مصرف‌کنندگان محصولتان بپرسید. بعضی مواقع بازار متقاعد شده است که محصول شما برایش ضروری است (مانند ماسک در این روزهای شیوع کرونا)، اما گاهی داشتن محصول زیاد جدی گرفته نمی‌شود (مانند دمنوش آرامش‌بخش). بنابراین در این مرحله لازم است دو اقدام انجام دهید:

1- آموزش، ترغیب و در نهایت قانع کردن بازار به استفاده از محصول.

2- متقاعد کردن بازار به اینکه از میان گزینه‌های مختلف، محصول شما را انتخاب کند.

ب- اندازه بازار هدف شما چقدر است؟

اندازه بازار به معنای میزان تقاضایی است که برای محصول وجود دارد. در این مرحله علاوه بر میزان تقاضای موجود، تقاضای بالقوه (تقاضایی که می‌تواند وجود داشته باشد) و تقاضای موردنیاز (تقاضایی که دستیابی به آن برای بازگشت سرمایه‌گذاری اولیه ضروری است) هم محاسبه می‌شود.

پ- محدوده قیمتی که بازار می‌تواند بپردازد چقدر است؟

بازار چقدر حاضر است برای این محصول هزینه کند؟ توجه داشته باشید که ممکن است از یک محصول رنج قیمتی متفاوتی وجود داشته باشد. مثلا وقتی درباره گوشی تلفن همراه صحبت می‌کنیم، باید بدانیم که قیمت این کالا از 800 هزار تومان شروع می‌شود و تا 80 میلیون تومان هم ادامه دارد. بنابراین باید شفاف کنیم که درباره چه حدود قیمتی صحبت می‌کنیم. گوشی تلفن همراه زیر 10 میلیون تومان یا بین 10 تا 50 میلیون تومان یا بالاتر از 50 میلیون تومان؟

ت- بازار تا چه مدت از محصول شما پذیرایی می‌کند؟

بازار برخی از محصولات مانند تلفن همراه، بازاری پویاست و مشتریانش هم هر ماه در انتظار ورژن‌های به‌روز آن هستند. اما در مقابل همان انتظار از بازار محصولاتی مانند محصولات بهداشتی از جمله صابون و شامپو وجود ندارد و این کالاها با تغییرات خیلی کمتری تولید می‌شوند.

هر کدام از این بازارها استراتژی مخصوص به خود را می‌طلبند و دانستن انتظارات بازار به شما در فرایند طراحی محصول و تحلیل جایگاه کسب‌وکارتان دید روشن و شفافی می‌دهد.

3- تحلیل رقبا

در این بخش یک لیست از تمام کسب‌وکارهایی که در صنعت شما فعالیت دارند و محصولی شبیه به محصول شما را ارائه می‌دهند، تهیه می‌کنید و نقاط قوت و ضعفی و فرصت‌ها و تهدیدهای آن‌ها را می‌نویسید.

بهترین راه برای تجزیه و تحلیل رقبا استفاده از ابزارهای سوشال لیسنینگ است. ابزارهایی که می‌توانند تمام فعالیت‌های رقبای شما را در شبکه‌های اجتماعی زیرنظر بگیرند و همه مکالماتی که درباره آن‌ها منتشر می‌شود را برای شما گردآوری کنند. با کمک این ابزارها اطلاعات مفیدی درباره نقاط ضعف و قوت رقبا و خلای که در بازار وجود دارد را به دست می‌آورید.

در تحلیل رقبا فقط به رقبای کنونی توجه نمی‌کنیم. بسیاری از کسب‌وکارها هستند که ممکن است محصولی ارائه کنند که می‌تواند جایگزین محصول شما باشد یا هر آن ممکن است با یک تغییر استراتژی، محصولی شبیه به محصول شما تولید کنند. این رقبای احتمالی هم رقیب غیرمستقیم شما به حساب می‌آیند.

در این بخش به مزیت رقابتی خودتان هم توجه کنید و مشخص کنید که نسبت به رقبای مستقیم و غیرمستقیم چه مزیتی دارید. آدرس سرراست، پشتیبانی یا تعویض رایگان و قیمت مناسب. این‌ها نمونه مزیت‌هایی هستند که ممکن است یک کسب‌وکار نسبت به رقبا داشته باشد.

4- پیش‌بینی میزان سرمایه‌گذاری

حالا می‌توانید به صورت تقریبی پیش‌بینی کنید که چه مقدار سرمایه اولیه برای ورود به بازار موردنظرتان لازم دارید. اگر بخواهید سهم‌تان از بازار را افزایش دهید چه؟ چقدر بر این میزان افزوده خواهد شد؟ پیشتاز بودن در بازار یا پیرو بودن، چه مزایا و هزینه‌هایی دارد؟

پس از پاسخ دادن به سوالات این 4 بخش، داده‌هایی به دست می‌آورید که در قالب یک سند دید شفافی از بازار به شما می‌دهد. با سند تجزیه و تحلیل بازار می‌توانید خطر سرمایه‌گذاری را کمتر کنید و با آگاهی و اطلاعات گام بردارید.

چگونه یک گزارش تحلیل بازار بنویسیم؟

چگونه یک گزارش تحلیل بازار بنویسیم؟

تحلیل بازار (Market Analysis) یکی از قسمت‌های کلیدی هر استراتژی بازاریابی در راه ‌اندازی کسب‌ وکار است، گزارش تجزیه و تحلیل بازار شما اگر به درستی تهیه شود، مسیر اصلی فعالیت های کسب وکار شما را مشخص خواهد کرد. با یک تحلیل بازار مناسب شما می‌توانید سرمایه‌گذاران را جذب کرده، از خطرات موجود در مسیر کسب ‌وکار دوری کنید و در نهایت مشتریان بیشتری بدست آورید.

تحلیل بازار( Market Analysis) یا تحقیقات بازار (Market Research)

تحلیل بازار به اختصار یعنی بررسی، آنالیز و شناخت بازار، صنعت و یا بخشی از یک بازار تعریف شده. تحقیقات بازار یعنی بررسی، شناخت و تحلیل بازار هدف ( مشتریان)، رقبا ، رفتار مصرفی و … جدول زیر به شفافی و سادگی کلیات تفاوت بین تحلیل بازار و تحقیقات بازار را بیان می کند :

استراتژی های کسب و کار
(Business Strategy)

استراتژی های بازاریابی

اگر به دنبال تأمین مالی هستید، تحلیل بازار یک عامل کلیدی برای سرمایه گذاران بالقوه است تا مطمئن شوند که شرکت شما با اعداد درست و داده‌های حقیقی، آینده‌ی کسب ‌وکار خود را پیش بینی می‌کند. تحلیل بازار یعنی اطلاعات کامل، قابل فهم و مشخصی که باعث تعیین ویژگی‌های مخصوص بازار هدف شما شده و تحلیل این اطلاعات به شما کمک می‌کند برای کسب ‌وکار خود تصمیم گیری کنید.

با انجام تجزیه و تحلیل بازار می‌توانید داده‌های ارزشمندی را جمع آوری کنید که به شما کمک می‌کند مشتریان خود را به خوبی بشناسید و استراتژی قیمت‌گذاری مناسبی را پیاده‌سازی کرده و نقاط ضعف رقبای خود را کشف کنید.

تحلیل بازار در یک طرح کسب وکار به دو منظور به کاربرده می شود.

  1. سنجش اینکه وضعیت و جایگاه شما در آن بازار چگونه خواهد بود.
  2. و تا به چه اندازه سرمایه گذاری در آن بازار توجیه اقتصادی خواهد داشت.

برای کسانی که قصد سرمایه گذاری در یک کسب و کار را دارند تحلیل بازار دو هدف عمده را دنبال می کند :

  1. اثبات اینکه شما بازار مورد نظر را به خوبی می شناسید.
  2. پتانسیل و سایز بازار به اندازه ای هست که منجر به یک رشد و سود قابل قبول و مانا برای سرمایه گذارشود.

 تحلیل بازار - استراتژی بازاریابی

تحلیل بازار(Market Analysis)و طرح کسب‌ وکار ( Business Plan )

تدوین یک طرح کسب ‌وکار، عملی هوشمندانه‌ است، مخصوصا هنگامی که شما یک کسب‌ وکار تازه را شروع می‌کنید. حتی اگر یک شرکت تک مالکی هستید که نیازی به تأمین مالی برای توسعه‌ی تجارت خود ندارد، تهیه‌ی یک طرح کسب‌ وکار (بیزینس پلن) مشخص برای شما ضروری است. تحلیل بازار نه تنها یکی از قسمت‌های اصلی طرح کسب ‌وکار شما است بلکه برای موفقیت طرح تجاری شما نیز ضروری است.

اگر تأمین مالی از بانک برای شما ضروری است یا می‌خواهید که سرمایه‌داران بالقوه در کسب ‌وکار شما سرمایه گذاری کنند، بخش تحلیل بازار را به درستی تکمیل کنید؛ چرا که وام‌ دهندگان و سرمایه‌گذاران منطقی باید مطمئن شوند که کسب‌ وکار شما می‌تواند تقاضای لازم را در بازار رقابتی بدست آورد.

چه مواردی را در تحلیل بازار (Market Analysis) در نظر بگیریم؟

تحلیل بازار باید شامل یک مرور کلی از صنعت شما، نگاهی به بازار هدف، تحلیل رقبای کسب ‌وکار، پیش بینی های تجاری و هرگونه الزامات قانونی کسب‌ وکار شما باشد.
برای انجام تحلیل بازار 5 قسمت زیر را در نظر بگیرید :

  • مشتریان هدف وبخش های مختلف بازارهدف
  • نیاز بازار
  • رقبا
  • موانع برای ورود به بازار
  • قوانین حاکم بر بازار

اما قبل از شروع به تجزیه و تحلیل بازار، ابتدا به توصیف و بررسی چشم‌اندازی از صنعت مورد نظر بپردازید: در این قسمت از تجزیه و تحلیل بازار، شما در مورد وضعیت کنونی صنعت خود و مسیر حرکت کسب ‌وکارتان به طور کلی بحث می‌کنید. پارامترهای مربوط به بررسی صنعت شامل اندازه، روندها، چرخه‌ی عمر و رشد پیش بینی شده می‌باشند.

مشتریان هدف وبخش های مختلف بازارهدف

شناخت دقیق بازار هدف در ابتدای کسب‌ وکار شما ضروری است، بیشترصاحبان تازه‌کار در تجارت اشتباها چنین تصور می‌کنند که همه‌ی مخاطبین جز بازار بالقوه‌ی آنها هستند، و واضح است که چنین نیست.

در هنگام اندازه گیری بازار، نحوه نگرش و اندازه گیری بازار، بسته به نوع کسب و کار متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال اگر کسب وکارتنها یک رستوران و یا یک مغازه است با نگرش محلی به ارزیابی و تحلیل بازار بپردازید. (یعنی بازار اطراف مغازه و یا رستوران را می سنجید و اندازه گیری می کنید) اما اگر برای یک مجموعه رستوران زنجیره ای به تحلیل بازار پرداخته اید، باید در سطح بزرگتر (کشوری) به اندازه گیری بازار هدف با توجه به نوع مخاطب رستوران زنجیره ای بپردازید.
هنگام اندازه گیری بازار، میزان خرید سالانه‌ی محصولات و خدمات خود را توسط مشتریان محاسبه کنید و اندازه‌ی بازار بالقوه‌ی کسب‌ وکار خود را بسنجید.
بسته به نوع بازار شما می توانید بخش های متفاوتی از بازار را نیز در نظر بگیرید. (Segments (Different

حجم بازار و ارزش بازار دو فاکتوری هستند که هنگام اندازه گیری بازار باید مدنظر قرار گیرد، به زبانی دیگر تعداد مشتریان بالقوه و ارزش آنها در بازار با توجه به میزان رقابت در بازار باید به صورت جداگانه محاسبه شود.

ویژگی‌ها و رفتارشناسی مشتری در بازار B2B یا B2C را در نظر بگیرید. ویژگی‌های جمعیت شناختی در بازار B2C مانند سن، درآمد و محل سکونت و … همچنین آگاهی از خصوصیات روانشناختی درباره مشتریان موردنیاز است. شما باید بدانید علایق و عادات خرید مصرف‌کنندگان چگونه است و آیا شرایط کسب ‌وکار شما برای رفع نیاز مشتریان هدف مناسب است؟

رقبا Competitors

مشخص است که شناسایی رقبایی که در مقابل شما ایستاده‌اند، تاکتیک هوشمندانه‌ای است و در عین حال نقاط ضعف رقابت بازار را نیز نشان می‌دهد. آیا به مشتریان بازار، خدمت‌رسانی کافی و مناسب صورت می‌گیرد؟ چه محصول یا خدمتی می‌توانید عرضه کنید که کسب ‌وکارهای مشابه شما نمی‌توانند ارائه دهند؟

در تحلیل رقبا باید کاملا و شفاف به جایگاه برند رقبا در بازار و از دید مشتریان بالقوه پرداخته شود. نقاط قوت و ضعف رقبا را با توانمندی ها و ضعف برندتان مقایسه کنید. برای این کار گردش مالی،تعداد کارکنان، قیمت محصول، سایزشرکت رقیب، کیفیت، ارزش افزوده و…را در جدول مقایسه ای در مورد برند و سایر رقبا در نظر بگیرید.

واقعیت این است که شما به دنبال مشتریانی هستید که به نیازهایشان توسط رقبا پاسخ داده نشده است.


تحلیل بازار - استراتژی بازاریابی

موانع ورود به بازار

مکان، میزان سرمایه، دسترسی آسان به مواد اولیه، تکنولوژی،…. از جمله موانع ورود به بازار هستند که در تجزیه و تحلیل بازار باید در نظر گرفته شوند.
2 سوال عمده در این بخش به صورت خلاصه :

  1. چه چیزی موجب می شود که از بازشدن یک مغازه در کنار شما و از دست دادن 50% از مشتریان جلوگیری نمایید.
  2. بعد از جوابگویی به سوال اول، اگر استارتاپ هستید چه عاملی موجب می شود که به بازار مورد نظر وارد شوید و موفق شوید؟

پاسخ به دو سوال فوق شما را با تمام جوانب موانع احتمالی برای ورود به بازار آشنا می سازد.
یا به عبارت دیگر جواب دادن به سوالات زیر به شمادر تحلیل بازار و بررسی تمام جوانب موانع احتمالی برای ورود به بازار کمک می کند:
خطرات بالقوه‌ی ورود به بازار هدف شما چیست؟ هزینه‌ی این ورود برای کسب ‌وکار شما چقدر است؟ چه افراد دیگری می‌توانند وارد بازار شما شوند؟

قوانین Regulation

قوانین هر بازار ( منظقه و کشور) از جمله مواردی است که هنگام تحلیل بازار و تصمیم برای ورود به آن باید در نظر گرفته شود.
چه نوع محدودیت‌های قانونی و مقررات دولتی خاصی در بازارمورد نظرتان وجود دارد؟ همه‌ی آنها را شناسایی کرده و چگونگی پیروی از این قوانین را نیز مشخص کنید.

چگونگی دستیابی به داده‌های موردنیاز برای تهیه‌ی گزارش تحلیل بازار شما

تحلیل بازار برای صنایع و کسب ‌وکارهای مختلف، متفاوت است. متأسفانه بیشتر اطلاعات مورد نیاز شما به راحتی قابل دستیابی نیستند. تخمین بعضی از موارد شاید مناسب به نظر برسد اما بیشتر اعداد و داده‌های شما باید براساس اطلاعات واقعی باشد.

اگر کسب‌ وکار شما راه ‌اندازی شده و شروع به کار کرده است. مشتریان بالفعل شما به عنوان یک بازار در دسترس، منبع بسیار ارزشمندی هستند. می‌توانید از طریق انجام تحقیقات بازار و تحقیقات اینترنتی و شبکه‌های مجازی برای گرفتن بازخورد در مورد عادات خرید، نیازها و دیگر اطلاعات روانشناختی و نیز شناخت بهتر رقبا استفاده کنید.

تحلیل بازار به دو صورت کمی و کیفی انجام می شود که در آن بازار هدف از جنبه های میزان ارزش بازار و سایز بازار،الگوهای اقتصادی مشتریان،میزان رقابت و الگوهای مصرف و خرید مورد ارزیابی قرار می گیرد.

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

معامله در بازارهای مالی شما را وادار به تحلیل می‌کند، شما نمی‌توانید اقدام به معامله کنید بدون آن که درک و فهمی از آن داشته باشید، درواقع تحلیل همین درک، فهم و مهم تر از این دو تفسیر شما از داده­ هاست که منجر به اقدامات شما می­ شود.

اما وقتی از تحلیل صحبت می‌کنیم دقیقا منظور ما چیست؟ ما در تحلیل فرآیندهای پیچیده را درک، ارزیابی و مجددا خلق می‌کنیم، این خلق در پیش بینی مسیر آینده معنی پیدا می‌کند.

درواقع هر تحلیل سه بخش اصلی دارد:

۱- تجزیه و تحلیل

۲- پیش بینی

۳- روش های تحلیل بازار چیست؟ اجرا

چرا تحلیل می کنیم؟

هدف از تحلیل چیزی فراتر از صرفا فهم و افزایش دانسته‌های ما درباره ی یک موضوع است، ما تحلیل می‌کنیم تا مبتنی بر نتایج آن تصمیم بگیریم، درواقع به دیوار تحلیل تکیه کنیم، هرچقدر درون و اجزای این تحلیل دقیق تر بررسی شده باشند، دیوار محکم تری برای خود ساخته ایم. لذا هدف از تحلیل کاملا کاربردی است و همین اهمیت تحلیل را روشن می‌کند.

فرض کنید شما را روش های تحلیل بازار چیست؟ به صورت حضوری به کارخانه فولاد مبارکه اصفهان می‌بریم، این شرکت را به عنوان یک فرصت جهت سرمایه گذاری به شما معرفی می‌کنیم، فرض کنید فولاد مبارکه اصفهان برای اجراسازی یک فاز جدید تولیدی به مبلغی سرمایه لازم دارد و تصمیم به فروش بخشی از سهام خود دارد، چه می‌کنید؟

  • چشم خود را می‌بندید و پولی را که تمام سرمایه شماست وارد این شرکت می‌کنید؟
  • گزارشات قبلی شرکت را می‌خوانید بدون این که بدانید فاز جدید تولیدی دقیقا چه فعالیتی دارد؟
  • از کسی می‌خواهید توضیحاتی به شما بدهد؟

اهمیت این که اشاره شد فرض کنید تمام سرمایه زندگیتان را می‌خواهید وارد این شرکت کنید به خودی خود روشن است، این دقیقا اهمیت و جایگاهی است که تحلیل دارد و بسیاری از تحلیل گران آن را تا سطوحی که به صورت موردی از شما پرسیدیم پایین می‌آوردند، لذا دقت کنید اگر محتوایی را به عنوان تحلیل روبروی شما گذاشتند، لزوما آن تحلیلی نیست که بشود به آن تکیه کرد و تصمیم گیری کرد، شاید صرفا خواندن گزارشات است، شاید شنیده است و… .

در تحلیل آن چنان باید در دل موضوع بروید که گویی شما خود مدیر آن کارخانه اید، از تمام فرآیندهای آن خبر دارید و مهم تر از همه، می­‌توانید آینده شرکت را ترسیم کنید.

فراموش نکنید در بازارهای مالی ما دنبال این سوال مهم هستیم: درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گذشته ها گذشته است، هرچقدر هم مهم باشد، هیچ پاسخی جایگزین ترسیم چشم انداز آینده نمی‌شود و تنها پاسخ به این سوال راهگشا خواهد بود.

مثالی که در اینجا زده شد جهت شفاف کردن اهمیت تحلیل بوده و ممکن است شما هیچ وقت در چنین موقعیتی قرار نگیرید، اما وقتی اقدام به خرید سهام شرکت ها می‌کنید نیز گویی دقیقا در همین موقعیت هستید.

بازارهای مالی محل فعالیت تعداد زیادی از فعالان است و این تفاوت در رویکردهای معاملاتی به خودی خود پویایی این بازار را به همراه دارد، هوشمندانه تر از اینکه ببینید سایرین چه می‌کنند، این است که بدانید خودتان روی چه شرکتی سرمایه گذاری کرده اید و شناخت خود را آنقدر از آن بالا ببرید که بتوانید محتمل ترین آینده از شرکت را ترسیم کنید.

این مرحله ای است که آن را خلق کردن می‌دانیم و این سطح از اتکا به شما قدرت تصمیم گیری می‌دهد و تحلیل یعنی رسیدن به این مرحله، نه ماندن در مرحله خواندن گزارشات و شنیده ها و… .

تحلیلگر کیست؟

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

نکته ای که در همینجا به آن اشاره خواهیم داشت آن است که در توضیحات ما هم به تحلیلگر و هم به معامله گر اشاره داشتیم، آیا این دو یک مفهوم اند و تفاوتی ندارند؟ به طور قطعی جواب خیر است. پاسخ دقیق تری برای آن که تحلیلگر چیست در این خواهد بود که تفاوت تحلیلگر و معامله گر روشن شود، بسیاری از افراد تحلیلگران خوبی هستند ولی معامله گران ضعیفی اند و بالعکس، بسیاری از افراد معامله گران خوبی اند ولی تحلیلگران حاذقی نیستند، گرچه به عقیده نگارنده حالت دوم کمتر است چراکه کسی که معامله گر خوبی است، توانایی درک و تجزیه و تحلیل امور را نیز دارد. نکته مهم متفاوت بین این دو آن است که در معامله گری دنیایی از مهارت‌های روانشناختی، مدیریت سرمایه و… نهفته است که در کتاب ها و منابع نوشته نشده و جز با تجربه معامله گری به دست نمی­‌آید و این تفاوتی است که معامله گران و تحلیل گران دارند، شاید اگر دنبال ایجاد یک تمایز مشخص باشیم، باید بگوییم معامله گران از تحلیل تحلیل گران برای تصمیم­ گیری استفاده می‌کنند.

بسیاری از تحلیل گران، صرفا روش های تحلیل بازار چیست؟ خواندن گزارشات مالی شرکت ها را تحلیل تلقی می‌کنند، ولی همانطور که در بخش اول اشاره شد تحلیل سه بخش دارد و تا اجرا ادامه دارد.

انواع تحلیل

دو نوع کلی از تحلیل‌های رایج مورد استفاده فعالان بازارهای مالی تحلیل بنیادی و تکنیکال است. در تحلیل بنیادی تحلیلگران اقدام به تفسیر شرایط شرکت از ابعاد مالی می‌کنند که منجر به دست یافتن به مفهوم مهم و پر کاربردی به نام ارزش ذاتی می‌گردد و در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران اقدام به تفسیر رفتارهای قیمتی سهم در ادوار گذشته می‌کنند تا بتوانند مبتنی بر الگوهای به جا گذاشته شده آینده را پیش بینی کنند.

در بازارهای مالی شما با حجم زیادی از داده ها روبرو هستید، تحلیل ابزار شماست برای آن که با چشمان بسته اقدام به معامله نکنید، هریک از انواع تحلیل به یکی از ابعاد این داده ها می‌پردازد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت:

۱- تحلیل بنیادی

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

مثال خرید بخشی از سهم کارخانه فولاد مبارکه اصفهان را به یاد آورید، فرآیندی که برای سرمایه گذاری در این شرکت پیش می‌برید را با خود مرور کنید، ما هم با شما مرور می‌کنیم:

  • بررسی داده های گذشته و تاریخی شرکت
  • بررسی فرآیندهای عملیاتی شرکت
  • بررسی رقبا و سایر بازیگران صنعت
  • بررسی شرایط صنعت مربوطه
  • بررسی چشم انداز صنعت، تقاضا، تکنولوژی و…
  • بررسی ریسک های فعلی و اتی
  • بررسی مشکلاتی که سر راه تولید و فروش شرکت است
  • بررسی شرایط صنعت در اقتصاد جهانی
  • بررسی فاکتورهای اقتصاد کلان همچون نرخ بهره، تورم، ارز و…

تحلیل بنیادی، مهارت مدل سازی فرآیند منطقی تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در شرکت، با تمرکز با انواع فاکتورهای بالاست که با شما مرور کردیم، فرایند منظم فکر کردن، از کجا به کجا رسیدن و بررسی دقیق داده‌های مالی شرکت ها در تحلیل بنیادی می‌گنجد.

اینکه پولی که مانند خون در رگ‌های شرکت در جریان است چه مسیری را طی می‌کند، در بررسی این مسیر شما درگیر بررسی فرآیندهای عملیاتی، بازاریابی، ریسک، فروش، تامین مواد و… شرکت ها نیز خواهید شد.

بدون شک شما سهام شرکت فولاد مبارکه را نمی‌خرید که هفته آینده بفروشید، لذا داشتن چشم انداز چندین ساله از صنعت و عملیات شرکت از اهمیت برخودار است.

در تحلیل بنیادی، تحلیل گران با مفهوم مهمی به نام ارزش سر و کار دارند، یعنی نتیجه بررسی‌های خود را در قالب این مفهوم خلاصه می‌کنند، ارزش نشان دهنده آینده است.

درواقع مفهومی آتی را به امروز بر می‌گرداند، آینده را تخمین می‌زند و سوالی که مطرح می کند این است که آیا با در نظر گرفتن این چشم انداز، امروز این شرکت ارزش خرید دارد یا خیر؟ اگر قیمتی که به شما ارائه می‌دهند از ارزش مد نظرتان کمتر باشد، درواقع ارزان تر است و دارایی را می‌خرید و در غیر این صورت خیر.

به صورت دقیق تر و تخصصی تر، باید مفهوم ارزش گذاری را بازترکنیم، که با توجه ب اینکه تمرکز این مقاله بر تحلیل بنیادی است به یکی از مهمترین روش‌های ارزش گذاری (به بیان دقیق تر ارزشیابی) بسنده می‌کنیم. ارزش گذاری تنزیل جریانات نقدی آتی به امروز است.

درواقع جریانات نقدی را برای سه تا ۵ سال به طور معمول پیش بینی می‌کنند و از آنجائی که این اعداد مربوط به حال حاضر نیست و در سال‌های آتی تحقق پیدا می‌کند، نزخ تنزیلی را برای آن در نظر می‌گیرند که به نوعی بازدهی مورد انتظار سرمایه گذار از فاصله زمانی امروز تا آینده ای است که جریانات نقدی در آن زمان تحقق پیدا می‌کند.

در تحلیل بنیادی یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده تحلیل گران، صورت‌های مالی شرکت هاست، گرچه گذشته دقیقا در آینده اتفاق نمی‌افتد، اما راهنمای خوبی برای ترسیم آینده خواهد بود، لذا یک تحلیل گر بنیادی باید توانایی خواندن و سپس تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی را داشته باشد.

دیدگاه های تحلیل بنیادی

دو دیدگاه از بالا به پایین و از پایین به بالا در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در دیدگاه از بالا به پایین، تحلیل از بررسی وضعیت اقتصاد جهانی و وضعیت صنعت در جهان آغاز شده به وضعیت اقتصاد در ایران و صنعت در ایران و در نهایت تحلیل شرکت می‌رسد. در دیدگاه از پایین به بالا، از بررسی شرکت شروع می‌شود و این مسیر برعکس پیموده می‌شود.

سوالی که مطرح می‌شود این است که چه شرکتی را تحلیل کنیم، در این حالت اگر صنعت خاصی را مد نظر دارید پیشنهاد می‌شود از طریق رویکرد پایین به بالا فاکتورهای عملیاتی شرکت ها را مقایسه و شرکت برتر را در زمان کمتر انتخاب و سپس زمان بیشتری به تحلیل دقیق آن شرکت اختصاص دهید و اگر صنعت مد نظر ندارید از طریق رویکرد بالا به پایین به بررسی وضعیت و چشم انداز صنایع پرداخته و پس از انتخاب صنعت پر پتانسیل، اقدام به انتخاب شرکت از طریق حالت اول کنید.

در بررسی صنعت پر پتانسیل نیز مطالعه گزارشات شرکت‌های خارجی و گزارشات چشم انداز صنایع خارجی کمک شایانی به شما می‌کند، ضمن اینکه در اینجا تاکید زیادی بر این موضوع داریم که بخصوص در شرکت‌هایی که صادرات و یا واردات دارند، موضوع چشم انداز و وضعیت صنایع در جهان از اهمیت زیادی برخودار است.

۲-تحلیل تکنیکال

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

معامله گری در بازارهای مالی و اعداد را باید همراه همیشگی هم دانست، تحلیل تکنیکال در نگاه اول روند تاریخی قیمت‌های معاملاتی سهام است، اما کاربرد آن به سادگی این جمله نیست و چگونگی پردازش و استفاده از این داده ها بسیار پیچیده و نیازمند دانش تخصصی است، به طوری که امروزه انواع مختلفی از تحلیل ها با پایه تکنیکال همچون تحلیل کلاسیک، امواج الیوت و… مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تحلیل تکنیکال یک فرض مهم را درون خود دارد و آن، این است که تمام فاکتورهای لازم برای تصمیم گیری در قیمت لحاظ شده است، لذا تحلیلگران تکنیکال تسلط کافی به این دانش را برای تصمیم گیری‌های خود کافی می‌دانند.

فرض دیگر تکنیکال آن است که تاریخ تکرار خواهد شد و آن رفتاری که سهم در گذشته از خود نشان داده با احتمال بالایی در آینده تکرار خواهد شد، به بیان دقیق تر، بسیاری از تحلیل گران تکنیکال برای هر سهم یک شخصیت رفتاری قائل هستند و این مسئله را در تحلیل‌های خود بسیار موثر می‌بینند.

درواقع تحلیل گر تکنیکال معتقد است که نیروهایی که بر عرضه و تقاضای بازار موثر هستند، از جمله عوامل اقتصاد داخلی، جهانی، عملیات شرکت ها و… همه و همه بر قیمت ها تاثیر می‌گذارند. نمودارهای معلول این عوامل هستند و آنچه که “باید” در قیمت ها دیده شده است.

یکی از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال، مفهوم روندها هستند، مطالعات زیادی روی ابزارهای شناخت روندها نیز انجام شده، در واقع اینکه تحلیل گر تکنیکال بتواند روند اصلی را تشخیص دهد از اهمیت بالایی برخودار است. علت هم آن است که قیمت ها تمایل دارند به صورت کلی (نه جزئی) در جهت روند حرکت کنند.

تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در افق سرمایه گذاری

بسیاری معتقدند تحلیل تکنیکال برای بازه‌های زمانی کوتاه مدت و تحلیل بنیادی برای بازه‌های زمانی بلندمدت استفاده می‌شود، اما حقیقت آن است که تحلیل تکنیکال برای بازه‌های زمانی بلندمدت نیز ابزارهایی را فراهم کرده است، پس دلیل این حرف چیست؟

به صورت دقیق تر باید گفت، ابزار تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری در بازه‌های زمانی کوتاه مدت امکانی فراهم کرده که تحلیل بنیادی این امکان را در اختیار ما قرار نمی‌دهد و این تمایز بین این دو روش به لحاظ افق سرمایه گذاری است.

اما در ابتدای صحبت به اعداد اشاره داشتیم، ارتباط تحلیل تکنیکال و اعداد در چیست؟

اساس شکل گیری تحلیل تکنیکال بر روش‌های مبتنی بر ریاضی، آمار و هندسه است. همین امر نیز این روش را در صورت استفاده صحیح با دقت بالایی همراه کرده است. همین ویژگی دانش تکنیکال باعث می‌شود فرد بتواند از تخصص خود در هر بازاری استفاده کند، درواقع ورود به بازار جدید در فاندامنتال نیازمند دانش بیشتر و جدید خواهد بود و این درباره تکنیکال صدق نمی‌کند.

تکنیکال به نوعی مهارت کار با داده ها در قالب نمودارهای قیمتی است و تفاوتی ندارد آن سهم از چه صنعتی باشد، در چه بازاری باشد و در چه اقتصادی، این مفاهیم اما در بنیادی و فاندامنتال بسیار حائز اهمیت است.

جمع بندی

اینکه شما از کدام یک از این دو نوع تحلیل استفاده کنید کاملا منطبق با سبک معاملاتی خودتان است، برخی تحلیل گران کاملا ارزشی هستند و از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند، برخی دیگر کاملا رویکرد تکنیکال دارند و برخی دیگر نیز هردوی این تحلیل ها را کنار هم مورد استفاده قرار می‌دهند.

شاید بتوان گفت مهم تر از آن که شما از هردوی این تحلیل ها استفاده کنید، میزان مهارت شما در آن هاست، ولی قطعا بدون تحلیل، سرمایه گذاری برای شما همانند رانندگی با چشمان بسته و در تاریکی است که احتمال عدم بقا در بازارهای مالی (از بین رفتن سرمایه) را بسیار بالا می‌برد.

آشنایی با انواع تحلیل در بازارهای مالی | تکنیکال و فاندامنتال و سنتیمنتال

انواع تحلیل

تا اینجا چیزهای زیادی یاد گرفتید. اما شاید خسته شده باشید.

همه می‌دانیم که این نکات بسیار مهم هستند ، اما شاید با خود می گویید …

حوصله ام سر رفت!

بگویید

من

چگونه

می توانم

پول

دربیاورم.

خوب، خبر خوش اینکه با دوستان خود خداحافظی کنید

زیرا سفر شما به عنوان یک تریدر فارکس می خواهد آغاز شود

یادتان باشد که این آخرین فرصت شما برای بازگشت است…

می توانید یک قرص پاک کننده حافظه بخورید، همه چیز را فراموش کنید و ما شما را به همان جایی که قبلاً بودید برمی گردانیم.

kindergarten red pill

می‌توانید قرص قرمز را بخورید و به زندگی معمولی خود برگردید. از 7 صبح تا 2 عصر به اداره بروید و یا از 9 صبح تا 10 شب در مغازه خود کار کنید.

و می توانید قرص سبز را که کاملاً با عصاره دلار پر شده است ، بخورید و یاد بگیرید که چگونه می توانید در فعال ترین بازار جهان، صرفاً با کمی استفاده از هوش، برای خود کسب درآمد کنید.

فقط به یاد داشته باشید ، یادگیری را هرگز متوقف نکنید.

حتی پس از فارغ التحصیلی از مدرسه فارکس سایت ما ، باید دائماً تا آنجا که می توانید بدنبال یادگیری و علم باشید ، تا بتوانید به یک استاد واقعی بازار فارکس تبدیل شوید!

تعهد می دهید؟

حالا قرص سبز رنگ را بالا اندازید ، یک لیوان شیر شکلات خوشمزه هم بعد از آن بزنید و جعبه ناهار خود را بردارید … کلاس درس آغاز شده است!

kindergarten green pill 1

سه تحلیل روش تحلیل اساسی بازار

برای شروع، بگذارید به سه روش تحلیل کردن و ایده پیدا کردن برای دادوستد در بازار نگاه کنیم. سه روش پایهای تحلیل بازار وجود دارد:

  1. تحلیل تکنیکال
  2. تحلیل بنیادی
  3. تحلیل احساسی (یا ذهنی)

همواره بر سر این موضوع که کدام تحلیل بهتر است، بحث بوده است، اما اگر بخواهیم حقیقت را به شما بگویم، لازم است هر سه تای آن‌ها را بشناسید.

types of market analysis

مانند صندلی‌ای که روی سه پایه ایستاده است،

اگر یکی از پایه‌ها ضعیف باشد، صندلی خواهد شکست و شما با صورت به زمین خواهید خورد.

صبر کنید. از آنجا که قرار است 3 پایه نمایانگر چگونگی تحلیل و آنالیز بازار توسط یک معامله گر باشد ، یک مغز اینجا کم است.

types of market analysis brain

باز هم صبر کنید! 3 پایه به مغز بیشتری نیاز دارد!

از نظر تکنیکال باید سه مغز وجود داشته باشد … تا نشانگر سه نوع مختلف از تحلیل باشد …

types of market analysis three bsrain

وقتی به بازار فکر می کنید باید سه “مغز” داشته باشید.

اگر تحلیل شما در مورد هر یک از این سه نوع تحلیل ضعیف باشد و یا آن را نادیده بگیرید ، احتمال زیادی وجود دارد که سه پایه شما بشکند و معامله شما به ضرر ختم شود!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.