در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت،قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
سیستم مارتینگل و آنتی مارتینگل در بازار فارکس
سیستم های معاملاتی بخشی شیرین از آموزش فارکس را در برمی گیرند، سیستم مارتینگل (Martingale System) یک سیستم سرمایهگذاری است که در آن پس از هر معامله ناموفق و زیانبار، حجم معامله بعدی افزایش مییابد. روش مارتینگل در قرن هجدهم میلادی توسط ریاضیدان فرانسوی، پاول پیِر لِوی معرفی شد. اساس این استراتژی بر این اصل بنا شده است که برای جبران تمام ضررهای گذشته، فقط به یک معامله یا شرطبندی موفق احتیاج دارید.
این روش دقیقا برخلاف سیستم آنتی مارتینگل است که در آن پس از هر معامله ناموفق، حجم معامله بعدی نصف و پس از هر معامله موفق، حجم معامله بعدی دو برابر میشود.
درک سیستم مارتینگل
سیستم مارتینگل از جمله روشهای پُرریسک سرمایهگذاری محسوب میشود. ایده اصلی این سیستم این است که به لحاظ آماری امکان ندارد همیشه شکست بخورید و بنابراین باید در انتظار یک معامله موفق و افزایش مجدد سرمایه، حجم معاملات خود را بطور مرتب افزایش دهید (حتی در صورتی که سرمایه شما در حال کاهش باشد).
سیستم مارتینگل براساس نظریه «بازگشت به میانگین» بنا شده است. در واقع بدون داشتن یک سرمایه کلان برای گرفتن نتایج مثبت از این روش، بایستی تحمل معاملات ناموفقی را داشته باشید که میتوانند کل حساب معاملاتی شما را از بین ببرند. بعلاوه لازم به ذکر است که میزان ریسک هر معامله خیلی بیشتر از سود احتمالی حاصل از آن است. اما علیرغم تمام این اشکالات، روشهایی برای بهبود استراتژی مارتینگل وجود دارد که میتواند شانس موفقیت شما را افزایش دهد.
سیستم مارتینگل معمولا با شرطبندیهای کازینوها مقایسه میشود که در آنها به امید جبران ضررهای گذشته و بدست آوردن پولهای از دست رفته، مبالغ شرطبندی را مرتباً افزایش میدهند. وقتی قماربازی که از این روش استفاده میکند، در یک مرحله شکست میخورد، مبلغ شرطبندی بعدی خود را دو برابر میکند. با تکرار این عمل یعنی دو برابر کردن مبلغ شرطبندی بعد از هر بار شکست، در تئوری و روی کاغذ، بالاخره با یک مرتبه پیروزی تمام ضررهای قبلی خود را جبران میکند. البته با این فرض که این قمارباز بینهایت پول و سرمایه دارد و میتواند همینطور به شرطبندیهای خود ادامه دهد، یا حداقل به اندازه کافی پول دارد که به مرحله یک قمار موفق و جبران ضررهای قبلی خود برسد. اما قطعا با این سیستم چند ضرر متوالی کافی است تا تمام دارایی خود را از دست بدهید.
مثالی از سیستم مارتینگل
به منظور درک بهتر اصول این استراتژی، یک مثال را مورد بررسی قرار میدهیم. فرض کنید یک سکه داریم و میخواهیم روی شیر یا خط آمدن آن قمار کنیم و مبلغ ابتدایی را ۱ دلار قرار میدهیم. احتمال اینکه بعد از هر بار پرتاب سکه، شیر یا خط ظاهر شود کاملا یکسان است.
شیر یا خط آمدن سکه در هر پرتاب یک متغیر تصادفی مستقل است، به این معنی که نتیجه پرتاب قبلی روی نتیجه پرتاب بعدی تاثیری ندارد. اگر بعد از هر بار شکست، رقم شرطبندی را دو برابر کنید، بالاخره در یک مرتبه پرتاب سکه پیروز میشوید و پولهای از دست رفته را بعلاوه ۱ دلار مجددا بدست میآورید.
چرا مارتینگل در فارکس بهتر جواب میدهد؟
سیستم مارتینگل یک روش محبوب معاملاتی در بازار فارکس است. یکی از دلایل محبوبیت استراتژی مارتینگل در بازار ارزها این است که قیمت ارزها برخلاف سهام شرکتها، به ندرت به صفر سقوط میکند. ممکن است زمانی برسد که ارزش یک ارز به شدت افت کند. اما حتی در مورد کاهش شدید ارزش ارزها نیز به ندرت شاهد هستیم که ارزش یک ارز به صفر برسد.
بازار فارکس مزیت دیگری هم دارد که باعث میشود برای افرادی که سرمایه کافی جهت استفاده از سیستم مارتینگل را دارند، جذابیت بیشتری پیدا کند. قابلیت سوددهی این روش به معاملهگران امکان میدهد بخشی از ضررهای خود را با سود بدست آمده جبران کنند. به این معنی که یک معاملهگر زیرک که به روش مارتینگل کار میکند ممکن است بخواهد با این روش ارزی با نرخ بهره پایینتر را وام بگیرد و ارزی با نرخ بهره بالاتر را خریداری کند و به این طریق کسب سود کند.
سیستم آنتی مارتینگل
سیستم آنتی مارتینگل یا مارتینگل معکوس یک روش معاملاتی است که عبارت است از نصف کردن حجم معامله پس از هر معامله ناموفق و دو برابر کردن حجم معامله پس از هر معامله موفق. این تکنیک دقیقا برعکس سیستم مارتینگل است که در آن معاملهگر (یا قمارباز) پس از هر معامله موفق، حجم معامله بعدی را نصف و پس از هر معامله ناموفق، حجم معامله بعدی را دو برابر میکند.
هر دوی این سیستمها از استراتژیهای معاملاتی متداول بازار ارزهای خارجی محسوب میشوند، اما میتوان از آنها در موقعیتهای دیگری هم استفاده کرد.
نحوه کارکرد سیستم آنتی مارتینگل
در سیستم آنتی مارتینگل اینطور فرض میشود که معاملهگر میتواند در دور معاملات موفق با دو برابر کردن حجم معاملات، به نفع خود عمل کند. سیستم مارتینگل معکوس در دوره رشد سرمایه ریسک بیشتری را قبول میکند و گفته میشود برای معاملهگران سیستم بهتری است، چرا که افزایش حجم معاملات در طول یک دوره معاملات موفق نسبت به افزایش حجم معاملات در طول یک دوره از معاملات ناموفق، ریسک کمتری دارد. مثلا زمانی که بازار در یک روند صعودی قرار دارد، فرد معاملهگر میتواند با بکارگیری این سیستم چندین معامله موفق انجام دهد تا اینکه بالاخره یک معامله منفی به این سری از معاملات مثبت پایان دهد. اما در نظر داشته باشید که افزایش دو برابری حجم هر معامله، معاملهگر را در معرض ریسک یک ضرر بزرگ نیز قرار میدهد که میتواند به تنهایی تمام سودهای بدست آمده حاصل از معاملات مثبت گذشته را از بین ببرد.
زمانی که یک معامله با فعال شدن حد ضرر خاتمه مییابد، بایستی حجم معامله بعدی را نصف کنید. سیستم آنتی مارتینگل در واقع بر مبنای این اصل و قاعده وال استریت بنا شده که «اجازه دهید سودها افزایش یابند و هر چه زودتر مانع از رشد ضررها شوید». این روش شاید در بازارهایی که از مومنتوم بالایی برخوردار هستند، به خوبی عمل کند، اما بازار ممکن است هر لحظه برخلاف میل و انتظار معاملهگر تغییر جهت دهد. از طرفی دیگر، همانطور که گفته شد سیستم مارتینگل بر مبنای مثالی از سیستم مارتینگل نظریه «بازگشت به میانگین» قرار دارد و لذا میتواند در مناطق رِنج و بدون جهت بازار مناسبتر باشد.
مثالی از سیستم آنتی مارتینگل
به منظور درک بهتر اصول این سیستم، یک مثال را مورد بررسی قرار میدهیم. فرض کنید یک سکه داریم و میخواهیم روی شیر یا خط آمدن آن قمار کنیم و مبلغ ابتدایی را ۱ دلار قرار میدهیم. فرض کنید در طول این بازی فقط روی سمت شیر سکه شرطبندی میکنیم.
اگر نتیجه پرتاب اول سکه شیر باشد، شما ۱ دلار سود میکنید و مبلغ شرطبندی مثالی از سیستم مارتینگل بعدی را ۲ دلار قرار میدهید. در صورتی که باز هم نتیجه شیر باشد، در مرحله بعد باید ۴ دلار شرطبندی کنید. حال اگر این بار نتیجه پرتاب سکه خط باشد، باید مبلغ شرطبندی بعدی خود را نصف کنید، یعنی ۲ دلار.
احتیاط کنید!
سیستمهای مارتینگل در نگاه اول برای بعضی از معاملهگران خیلی جذاب به نظر میرسند. افرادی که میخواهند از سیستمهای مارتینگل در معاملات خود استفاده کنند، باید خیلی مراقب باشند. مشکل اصلی این سیستمها این است که ممکن است در چند معامله و پیش از اینکه سود کنید یا ضررهای قبلی را جبران کنید، کل حساب معاملاتی خود را از دست بدهید.
بنابراین معاملهگران باید از خود بپرسند که آیا میتوانند قبول کنند که با یک معامله بخش بزرگی از موجودی حساب خود را از دست بدهند. به هر صورت بسیاری افراد بر این باور هستند که استراتژی معاملاتی مارتینگل بیشتر از اینکه سود زیادی داشته باشد، ریسک بالایی دارد.
مارتینگل یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن
نخبگان عزیز خانه سرمایه سلام امروز می خواهیم یک روش برای موفقیت بیشتر در معاملاتتان معرفی کنیم. یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن.
شرط بندی که این بار به نفع سرمایه گذاران است
همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده است که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند. قماربازان قدیم بسیار به این فکر کرده اند و حاصل نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده می کنند. یکی از این روش های شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازار های سرمایه گذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده است، روش مارتینگل است. روش مارتینگل در شرط بندی هایی بکار می رود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است (دقت کنید در بازار بورس شما با مقداری آموزش دیگر بیشتر از حالت ۵۰-۵۰ احتمال موفقیت دارد و شرایط بسیار بهتر است، اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل در نهایت برنده است).
یک مثال از نوع شرط بندی
در مثالی از سیستم مارتینگل روش مارتینگل، فرد در یک رشته شرط بندی حاضر می شود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود. مثال زیر نشان می دهد که این استراتژی چگونه کار می کند و سود آن چقدر خواهد بود:
فرض کنید که در یک شرط بندی با انداختن یک سکه شرکت می کنیم به طوریکه سکه می اندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می بریم مثالی از سیستم مارتینگل و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را می بازیم. پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا شیر می آید و فرد می برد و پولش می شود ۲B تومان یا می بازد. اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندیش را دوبرابر می کند یعنی ۲B تومان وسط می گذارد. در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: ۲B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کند یعنی ۴B تومان. اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: ۴B تومان
سود کل: ۴B-3B= B تومان
و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت بار N ام شما مقدار B سود کرده اید، البته اگر سرمایه تان تمام نشده باشد!
خود را در این شرایط قرار دهید
خرید پلهای یکی از روشهایی است که معاملهگران حرفهای به منظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده میکنند درواقع یکی از مهمترین خصوصیاتی که یک معاملهگر موفق را از یک معاملهگر معمولی متمایز میکند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است. همهی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار بهگونهای پیش میرود که علیرغم اینکه احساس میکنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کردهایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده میکنیم.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از ۱۰-۱۵% افت، قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
در این نوشته میخواهیم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم:
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعدازآن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد.طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد ۲) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
فرض کنید شما ۱ عدد سهم را باقیمت ۱۰۰ تومان خریداری میکنید و انتظار رشد آن را دارید. ولی برخلاف انتظار قیمت آن ۵% افت کرده و به ۹۵ تومان میرسد. بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت ۲ عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به ۹۶٫۷ تومان کاهش مییابد و در صورت رشد قیمت به بالای ۹۶٫۷ تومان کل خرید شما سودآور میشود، درحالیکه قیمت هنوز به ۱۰۰ تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً ۵% دیگر افت نماید و به ۹۰٫۲۵ تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید ۲ برابر خرید قبلی یعنی ۴ سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به ۹۳ تومان کاهش مییابد و درحالی که قیمت فعلی سهم در حال حاضر ۱۰% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط ۳٫۵% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله میگیرد و منفی میشود، میتوان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم، چهبسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معاملهای که میتوانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
اما این روش یک عیب کوچک هم دارد!
این روش توسط معاملهگران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومیسازی کردهاند. طبق این روش ما میتوانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود ۲ برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن بهشدت افزایش پیدا میکند.
حالا چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد. توصیه میشود که مراحل خرید را به ۳ مرحله کاهش داد، بدینصورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی تقسیم کنیم:۱،۲،۴ و ۸٫در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که همان توانهای عدد ۲ هستند که در هر مرحله از خرید بهکاربرده میشوند (یعنی کل سرمایه شما به ۱۵ قسمت تقسیمشده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده میشود: مثلاً ۱۵ میلیون به ۱ میلیون،۲میلیون،۴میلیون و ۸ میلیون تقسیم میشود).
با این تقسیمبندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیهتان، بازهی حد ضرر خود را به ۳ قسمت تقسیم میکنید و هر بار که قیمت به یکی از این ۳ بخش میرسد، پله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینهشده است و با اولین رشد، کل خرید مثالی از سیستم مارتینگل شما وارد سود میشود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت. بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده شود.
یک مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بازار بورس
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید ۳ پلهای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم میبینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما ۱۵ میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل ۱ میلیون تومان از پول خود را در قیمت ۱۲۸ تومان خرید میکنیم (۷۸۰۰ سهم ۱۲۸ تومانی).
با ۵% افت قیمت سهم ۲ میلیون تومان بعدی را هم خرید میکنیم(۱۶۲۰۰ سهم ۱۲۳ تومانی).
با ۱۰% افت قیمت سهم ۴ میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم(۳۴۲۰۰ سهم ۱۱۷ تومانی).
و درنهایت با ۱۵% افت قیمت ۸ میلیون پایانی را خرید میکنیم(۷۲۷۰۰ سهم ۱۱۰ تومانی).
با آخرین خرید میانگین کل خرید به ۱۱۴٫۶ تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از ۱۱۴٫۶ تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (۱۶۸ تومان) از کل این خرید در این مثال ۶,۹۹۰,۰۰۰ تومان سود کسبشده است (معادل ۴۶%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت ۱۲۸ تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،۴,۶۸۰,۰۰۰ تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل ۳۱%) و اگر هم بعد از افت قیمت به ۱۲۸ تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.
شاید در مقاله “فعلا بذارم باشه! دلیل بسیاری از ضرر های ما در بازار بورس” در نگاه اول با این مقاله تداخل داشته باشد اما در واقعیت یک فرد نخبه سرمایه گذاری درگیر این اتفاق نمی شود، توصیه می کنم حتما نکته های زیر را مطالعه کنید.
چند نکته بسیار مهم در مورد این روش
این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد. اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید. پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. دوره نخبگان بورس و بسته جامع خانه سرمایه نیز می تواند به شما کمک کند.
همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید. پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید، که البته در دوره نخبگان در مورد این موضوع مفصل صحبت می شود و راهکار های روانشناسی لازم به نخبگان آموزش داده می شود. همچنین در بسته آموزشی جامع و در بسته ۱۰ شاه کلید بزرگان بورس در یکی از فصل ها به این موضوع پاسخ داده می شود و در مثال “آقای بازار” این موضوع را می آموزید. نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید چیزی که هم در بسته جامع آموزش بورس خانه سرمایه و هم در دوره نخبگان آموزش داده می شود.
روش مارتینگل چیست؟
همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند.
قماربازان قدیم بسیار به این موضوع فکر کردهاند و حاصل آن، نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده میکنند.
یکی از این روشهای شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازارهای سرمایهگذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده، روش مارتینگل است.
روش مارتینگل در شرطبندیهایی بکار میرود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است. (دقت کنید در بورس شما با مقداری آموزش، بیشتر از حالت 50-50 احتمال موفقیت دارید و شرایط بسیار بهتر است اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل میتواند در برخی شرایط کارساز باشد)
یک مثال از نوع شرط بندی
در روش مارتینگل فرد در یک رشته شرط بندی حاضر میشود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل میکند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود.
مثال زیر نشان میدهد که این استراتژی چگونه کار میکند و سود آن چقدر خواهد بود:
فرض کنید که در یک شرطبندی با انداختن یک سکه شرکت میکنیم به طوریکه سکه میاندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را میبازیم.
پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع میکنیم.
در مرحله اول یا شیر میآید و فرد میبرد و پولش به 2B تومان افزایش مییاب.
اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوبرابر میکند یعنی 2B تومان وسط میگذارد.
در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: 2B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوبرابر میکند یعنی 4B تومان.
اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: 4B تومان
سود کل: 4B-3B= B تومان
و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت باز N ام شما مقدار B سود کردهاید، البته اگر سرمایهتان تمام نشده باشد!
در مثال فوق، هزینهای که با هر بار وارد کردن سرمایه متحمل میشوید (مثلا کارمزد معامله) لحاظ نشده است!
خود را در این شرایط قرار دهید
خرید پلهای یکی از روشهایی است که معاملهگران حرفهای بهمنظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده میکنند.
در واقع یکی از مهمترین خصوصیاتی که یک معاملهگر موفق را از یک معاملهگر معمولی متمایز میکند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است.
همهی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار بهگونهای پیش میرود که علیرغم اینکه احساس میکنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کردهایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده میکنیم.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت،قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
در این مطلب قصد داریم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم.
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد.
طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
فرض کنید شما 1 عدد سهم را با قیمت 100 تومان خریداری میکنید و انتظار رشد آن را دارید.ولی برخلاف انتظار مثالی از سیستم مارتینگل مثالی از سیستم مارتینگل قیمت آن 5% افت کرده و به 95 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید.
با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 96.7 تومان کاهش مییابد و در صورت رشد قیمت به بالای 96.7 تومان کل خرید شما سودآور میشود، درحالیکه قیمت هنوز به 100 تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم بهجای رشد مجدداً 5% دیگر افت نماید و به 90.25 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید.
با این کار میانگین قیمت تمامشده هر سهم شما به 93 تومان کاهش مییابد و درحالیکه قیمت فعلی سهم در حال حاضر 10% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط 3.5% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامیکه قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله میگیرد و منفی میشود،میتوان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم.
چهبسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت بهراحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معاملهای که میتوانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
عیب روش مارتینگل چیست؟
این روش توسط معاملهگران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومیسازی کردهاند.
طبق این روش ما میتوانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم.
اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن بهشدت افزایش پیدا میکند.
چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
توصیه میشود که مراحل خرید را به 3 مرحله کاهش داد، بدینصورت که سرمایه خود را به 4 قسمت نامساوی تقسیم کنیم:1،2،4 و 8.
در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که همان توانهای عدد 2 هستند که در هر مرحله از خرید بهکاربرده میشوند (یعنی کل سرمایه شما به 4 قسمت تقسیمشده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده میشود: مثلاً 15 میلیون تومان سرمایه به 1 میلیون، 2 میلیون، 4 میلیون و 8 میلیون تقسیم میشود).
با این تقسیمبندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیهتان، بازهی حد ضرر خود را به 3 قسمت تقسیم میکنید و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش میرسد، پله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
بورسینس: درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما مثالی از سیستم مارتینگل بهینهشده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود میشود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست ؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت.
بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده شود.
مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بورس تهران
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید 3 پلهای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم میبینیم.
نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما 15 میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل 1 میلیون تومان از پول خود را در قیمت 128 تومان خرید میکنیم. (7800 سهم 128 تومانی)
با 5% افت قیمت سهم 2 میلیون مثالی از سیستم مارتینگل تومان بعدی را هم خرید میکنیم (16200 سهم 123 تومانی)
با 10% افت قیمت سهم 4 میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم (34200 سهم 117 تومانی)
و درنهایت با 15% افت قیمت 8 میلیون پایانی را خرید میکنیم (72700 سهم 110 تومانی)
با آخرین خرید میانگین کل خرید به 114.6 تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از 114.6 تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (168 تومان) از کل این خرید در این مثال 6,990,000 تومان سود کسبشده است (معادل 46%).
در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت 128 تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود، 4,680,000 تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل 31%) و اگر هم بعد از افت قیمت به 128 تومان نمیرسید متحمل زیان میشدیم.
چند نکته بسیار مهم در مورد روش مارتینگل
این روش زمانی کاربردی است که شما آموزشهای تحلیل تکنیکال و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید تا روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک کند.مثالی از سیستم مارتینگل
اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید.
پس اگر در انتخاب سهم مناسب مشکل دارید شاید این روش بسیار زیانده شود.
روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید.
نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال و امواج الیوت مسلط باشید.
روش مارتینگل در فارکس
فرض کنید یک معامله با حجم یک لات دارید که ۱۰ پیپ سود و ۱۰ پیپ ضرر برای آن در نظر گرفتید.
حال بازار خلاف جهت شما حرکت کرده و ۱۰ پیپ ضرر میکنید. درست در همین مکان ضرر یک معامله دیگر در جهت معامله قبلی با دوبرابر لات یعنی ۲ لات و همان حدود سود و ضرر ۱۰ پیپی میگیرید. (پله دوم)
اگر این معامله دوم به سود بیانجامد، ضرر معامله قبلی جبران شده و معادل سود معامله قبلی نیز کسب خواهد شد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر، معامله جدیدی با حجم دوبرابر قبلی یعنی چهار لات و همان سود و ضرر ۱۰ پیپی باز میکنیم (پله سوم)
باز این معامله جدید اگر به سود برسد ۴۰ پیپ سود خواهد شد که مجموع ۳۰ پیپ ضرر دو معامله قبلی را جبران نموده و ۱۰ پیپ هم سود میدهد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر دوباره معامله ای با حجم دوبرابر قرار خواهیم داد و ….
به این ترتیب هرچه پلههای بیشتری از مارتینگل را میپیماییم، حجم معامله بالاتر رفته و رقم سود و ضرر نیز افزایش مییابد.
به طور کلی حجم پله N ام برابر خواهد بود با حجم اولیه ضربدر دو به توان N-۱.
به دلیل بالا رفتن حجم معاملات به صورت غیرخطی و توانی، استفاده از مارتینگل معمولا به لحاظ روانی برای معاملهگران سخت است. واقعیت این است که اگر این روش صحیح به کار رود و در ورود و خروج معامله استراتژی درستی اتخاذ شده باشد، مارتینگل میتواند عامل موفقیت خوبی در بسیاری از استراتژیها باشد.
تجربه یکی از معاملهگران فارکس در مورد روش مارتینگل
اولین باری که با تکنیک مارتینگل آشنا شدم خیلی خوشحال بودم فکر میکردم گمشدهام رو پیدا کردم و با اشتیاق صبح زود از خواب بیدار میشدم و پوزیشنگیری رو در فارکس شروع میکردم خب اوایل خیلی خوب جواب میگرفتم ولی بعد یه مدت طوفانی میاومد که هر چی سود بود رو از بین میبرد و بعد کال مارجین …
با خودم میگفتم باید قلق خاصی داشته باشه و باید پیداش کنم و نقطه ضعفش رو از بین ببرم اما هر چه سعی کردم بی نتیجه بود مارتینگل رو با انواع تکنیکهای دیگه مثل هدج قاطی کردم باز هم نشد اخرش یه روزی زهر خودش رو میریخت و حساب از بین میبرد.
تا اینکه ایدهای به ذهنم رسید خیلی هم تعجب کردم که چرا تا الان به ذهنم نرسیده بود ولی به هر حال باید امتحانش رو پس میداد که خوشبختانه بدک نبود و بعدها یه تغییراتی هم دادم و هم اکنون به شکل امروزی پوزیشنگیری میکنم.
این روشی که میخوام در اینجا توضیح بدم میتوانید تغییراتی در اون ایجاد کنید و استفاده کنید. روش من به این صورته که :
حجم پوزیشن گیری در این روش به ازای هر 500 دلار با 0.01 لات
تایم : حداقل H4
برای شروع ابتدا باید جهت بازار رو تعیین کنید که من توصیه میکنم از خط روند استفاده کنید که مزیت اون نسبت به مووینگ اورج اینه که هیچ وقت تو بازار رنج گرفتار نمیشید.
دوم با استفاده از خطوط حمایت و مقاومت افقی و تشکیل الگوهای کلاسیک در تایمهای پایینتر و همچنین رسم فیبوناچی بهترین نقطه برای ورود رو حدس میزنم و با 0.01 صدم لات در جهت روند وارد میشم و استاپ رو نمیزارم اما خودم میدونم کجا خارج بشم هر موقع احساس کردم تحلیلم اشتباه بوده سریع پوزیشن رو میبندم اما شما تا زمانی که تجربه کافی کسب نکردهاید و یا زمانی که مطمئن نشدید که میتوانید توی ضرر پوزیشنتون رو ببندید این کار رو نکنید و حتما از استاپ استفاده کنید.
دلیل دیگری هم دارم برای نذاشتن استاپ، چون اکثر سودهای من بالای 300 یا 400 پیپ هستش و به این اطمینان هم رسیدم میتونم حتی ضررهای 400 پیپی رو ببندم و تعداد پوزیشنهای موفقم هم بیشتر هست زیاد روی استاپ گذاشتن تمرکز نمیکنم البته گاهی که احساس خطر کنم استاپ رو خواهم گذاشت.
پوزیشن اول رو منتظر میمونم نتیجه رو ببینم اگه با سود بسته شد که پوزیشنهای بعدی رو با همون 0.01 وارد میشم ولی در صورت شکست تحلیل، بعدی رو با 0.02 صدم وارد میشم و اگه باز هم شکست خوردم تحلیل بعد با 0.04 وارد میشم و بعد 0.08 تا حالا که پیش نیومده که سه پوزیشن پشت سر هم شکست بخوره و از اونجایی که حد سوده من همیشه بزرگتره و حدضرر ذهنی من کوچک همیشه بالانس حسابم مثبت هست.
گاهی ضررهام نسب به سودهایی که گرفتم به قدری کوچک هست که در صورت شکست یک پوزیشن باز هم با همون مقدار لات قبلی وارد پوزیشن میشم و تا حالا که خوب بوده و دنبال روش دیگری نیستم.
شما هم اگر به این روش علاقمند شدید سعی کنید روشی بسازید که سیگنالهای اون از 4 تا حداقل یکیش درست از آب دربیاد و همچنین حد ضرر اون نباید زیاد بزرگ باشه که در صورت موفقیت یک پوزیشن به دلیل اینکه هم مقدار لات و پیپ اون بیشتر هست لااقل در کل ضرری نکرده باشید بعدا که تجربهتون بیشتر شد تعداد معاملات موفقتون افزایش پیدا میکنه و سود بیشتری میبرید.
توجه کنید که فارکس به طور کلی با بورس ایران متفاوت است و مطالبی که درباره فارکس منتشر میشود فقط جهت افزایش اطلاعات شماست.
نظر شما در مورد روش مارتینگل چیست؟
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
استراتژی معاملاتی مارتینگل و آنتی مارتینگل چیست؟
استراتژی مارتینگل
استراتژی معاملاتی مارتینگل و آنتی مارتینگل
عوامل زیادی در بازار وجود دارند که یک معاملهگر برای داشتن یک کارنامه معاملاتی موفق، باید از پیش مدیریت کند. اولین چالش، انتخاب جفتارز، سهام یا کامودیتی مناسب برای معامله است. اینکه در چه تایمفریمی معامله انجام شود نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. عامل بعدی که باید به آن توجه نمود انتخاب یک استراتژی مناسب معاملاتی است. اما از همه مهمتر تعیین میزان ریسک هر معامله و انتخاب یک روش مدیریت سرمایه مناسب است. در این مقاله، با درنظر گرفتن روش مدیریت سرمایه مارتینگل و آنتی مارتینگل درصدد پاسخ به این سوال هستیم که چگونه ریسک معاملات خود را مدیریت نماییم.
روش مارتینگل (Martingale) چیست؟
سیستم مدیریت ریسک مارتینگل یکی از روشهای معروف در شرطبندی است. هرچند این روش، ابتدا در کازینوها استفاده میشد اما از آن میتوان به خوبی در بازارهای مالی نظیر فارکس، بازار سهام، بازار آتی و معاملات آپشن (Options) نیز استفاده کرد. مبنای استراتژی شرطبندی مارتینگل بر این اصل استوار است که به ازای هر باخت، مقدار شرطبندی بعدی را دو برابر میکنیم و این پروسه را تا زمانی که در شرطبندیها میبازیم، ادامه میدهیم. نکته جالب این سیستم در این است که به محض وقوع اولین برد، تمامی باختهای شما جبران خواهدشد.
برای اینکه تصور بهتری از این استراتژی پیدا کنید، بازی گردونه رولت را در کازینو درنظر بگیرید. فرض کنید مبلغ ۱۰۰ دلار را برای هر بار بازی رولت شرطبندی کردهاید و در صورتی که گردونه روی رنگ قرمز قرار گیرد برندهاید و در غیر اینصورت شرط را باختهاید. طبق روش مارتینگل، اگر گردونه روی رنگ قرمز قرار گرفت، ۱۰۰ دلار برنده شدهاید و بازی بعدی را با ۱۰۰ دلار ادامه میدهید اما اگر گردونه روی رنگ سیاه قرار گرفت در اینصورت، ۱۰۰ دلار باختهاید و بازی بعدی را باید با ۲۰۰ دلار آغاز کنید. حال اگر بازی دوم را نیز ببازید و به عبارت دیگر ۲۰۰ دلار از دست بدهید بازی سوم را باید با دو برابر آن یعنی ۴۰۰ دلار ادامه دهید. این پروسه را تا زمانی که بازی را ببرید و گردونه روی رنگ قرمز قرار گیرد ادامه میدهید. در چنین حالتی تمامی مبلغی را که باختهاید جبران میشود.
حال که با مفهوم مارتینگل آشنا شدیم، این روش مدیریت سرمایه را در بازارهای مالی نیز به کار میبریم. فرض کنید در بازار فارکس وارد معامله جفت ارز EURUSD با ریسک به ریوارد یک به یک میشوید و روی هر معامله ۲۰۰ دلار ریسک میکنید. در چنین حالتی اگر پوزیشن به ثمر بنشیند، ۲۰۰ دلار سود و در غیر اینصورت ۲۰۰ دلار زیان شما خواهد بود. درصورت سودآوری پوزیشن اول علاوه بر اینکه ۲۰۰ دلار به دست آوردهاید، میتوانید مجددا وارد موقعیت بعدی با ریسکی معادل ۲۰۰ دلار شوید. اما اگر پوزیشن با ضرر بسته شود علاوه بر اینکه ۲۰۰ دلار از دست میدهید، طبق روش مارتینگل، روی پوزیشن بعدی باید ۴۰۰ دلار ریسک کنید. دو برابر شدن ریسک، همان دو برابر شدن حجم معامله شما است. مثلا اگر حجم پوزیشن قبلی یک لات بوده است پوزیشن بعدی را با دو لات وارد میشوید. اگر پوزیشن دوم را نیز ببازید مجددا ریسک خود را در پوزیشن بعدی دو برابر، یعنی ۸۰۰ دلار میکنید. در واقع پوزیشن بعدی را با حجمی معادل چهار لات وارد میشوید. این پروسه تا زمانی ادامه مییابد که اولین معامله سودده شما رخ دهد. در چنین حالتی سود حاصل از پوزیش برنده، همه زیانهای شما را جبران خواهد کرد.
ظاهرا این روش مدیریت سرمایه، روش بدون باختی به نظر میرسد. اما همانطور که میدانیم تئوری ممکن است در عمل نتیجه متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال روش مارتینگل فشار روحی مضاعفی که بر معاملهگران وارد میشود را در نظر نمیگیرد.
طبق مثالی از سیستم مارتینگل روش مارتینگل، برای سناریویی شبیه به بالا، اگر شما پنج بار متوالی دچار زیان شوید که برای بسیاری از استراتژیهای معاملاتی نیز محتمل است، میزان ریسکی که در پوزیشن ششم باید در نظر بگیرید معادل ۶۴۰۰ دلار خواهد بود. چنین مبلغ قابل توجهی، شجاعت و انعطافپذیری معاملهگری که خود را تنها برای ۲۰۰ دلار ریسک در معامله آماده کرده است، خواهد گرفت. جدای از موانع روانی که روش مارتینگل به معاملهگر تحمیل میکند، این روش نیاز به پشتوانه مالی قوی نیز دارد. دوباره به سناریو قبل برگردیم که در اولین پوزیشن، ۲۰۰ دلار ریسک کردیم و پس از پنجمین شکست متوالی برای ششمین معامله خود نیاز به ۶۴۰۰ دلار سرمایه داشتیم. حال فرض کنیم ششمین معامله نیز با شکست مواجه شود در اینصورت سرمایه مورد نیاز برای هفتمین معامله، رقمی معادل ۱۳۸۰۰ دلار خواهد بود که مبلغ قابل توجهی است.
مارتینگل
لذا روش مدیریت سرمایه مارتینگل، به دلیل محدودیتهای مالی که بسیاری از معاملهگران ممکن است با آن مواجه شوند، بسیار چالش برانگیز است. این چالشها حتی برای معاملهگران بزرگ، نظیر هجفاندها و بانکهای سرمایهگذاری که از ابزارهای لازم و پشتوانه مالی کافی نیز برخوردار هستند، صدق می کند. محدودیتهایی در زمینه حداکثر حجم پوزیشنها، چالشی است که معاملهگران بزرگ با آن مواجهاند و مانع از اجرای درست روش مارتینگل در دنیای واقعی خواهد شد.
اکنون به مثال دیگری از کاربرد روش مارتینگل در بازار سهام میپردازیم. فرض کنید که شما ۱۰۰ سهم اپل را که در حال حاضر به ارزش هر سهم ۲۰۰ دلار معامله میشود خریداری مینمایید. در واقع شما ۲۰۰۰۰ دلار در سهام اپل سرمایهگذاری میکنید. فرض کنید سهام اپل به اندازه ۵۰ درصد افت کند. در این صورت طبق روش مارتینگل، باید به اندازه ۴۰۰۰۰ دلار از سهام اپل که اکنون ارزشی معادل ۱۰۰ دلار دارد را خریداری کنید. حال اگر میانگین معاملات خود را در نظر بگیرید ارزش هر سهم در معاملات شما معادل ۱۲۰ دلار است. به عبارت دیگر نقطه سر به سر در سبد خریدتان، در سهم ۱۲۰ دلاری رخ میدهد.
اگر سهام اپل مجددا ۵۰ درصد افت کند و به ۵۰ دلار برسد، طبق روش مارتینگل، اینبار با سرمایهای معادل ۸۰۰۰۰ دلار مجددا وارد خرید میشویم. اکنون متوسط قیمت سهام در معاملات شما به ۶۶.۶ دلار میرسد که نقطه سر به سر معاملات است. حال در صورت تغییر روند و رشد سهام اپل، سرمایهگذاران بهسرعت کلیه ضررهای خود را جبران خواهند نمود.
روش آنتی مارتینگل (Anti-Martingale) چیست؟
آنتی مارتینگل، دقیقا عکس روش مارتینگل است. روش آنتی مارتینگل بر این اصل استوار است که پس از هر معامله ناموفق، معامله بعدی را با نصف ریسک پیشین و در صورت موفقیت، معامله بعدی را با دوبرابر ریسک وارد شویم. با توجه به ماهیت روش آنتی مارتینگل، گاهی اوقات از آن به عنوان مارتینگل معکوس نیز یاد میشود. این نکته حائز اهمیت است که در روش آنتی مارتینگل زمانی که در دور پیروزی هستیم، سودها چند برابر و هنگامی که در دور شکست هستیم، ضررها کمتر است. به عبارت دیگر به کمک این روش میتوانیم هنگام رشد حساب، با افزایش ریسک، سودها را افزایش و در هنگام کاهش موجودی حساب، زیان را محدود کنیم. به همین دلیل این روش نسبت به روش مارتینگل، قابلیت اجرای بهتری در بازارهای مالی دارد.
بسیاری از استراتژیها و سیستمهای معاملاتی در فارکس و بازار آتی کم و بیش از همین روش آنتی مارتینگل استفاده میکنند. به عنوان مثال، سویینگ تریدرها و یا معاملهگران روندی پس از یک سری معاملات ناموفق، نسبت به حجم پوزیشنهای خود بسیار محافظهکارتر میشوند، در مقابل زمانی که فضای معاملاتی تغییر کرده و معاملهگر در دور موفقیت قرار دارد، فضا برای ریسکهای بیشتر فراهم میشود. بنابراین روش آنتی مارتینگل به روحیات این معاملهگران نزدیکتر است.
جالب است بدانید که مدل مدیریت سرمایه با ریسک ثابت (Fixed Fractional) در واقع به نوعی همان روش آنتی مارتینگل به شمار میآید. روش ریسک ثابت بر این ایده استوار است که شما تنها درصد مشخصی از سرمایه خود را در هر معامله ریسک نمایید. انتخاب میزان درصد ریسک تا حدودی سلیقهای است اما بین یک درصد تا چهار درصد سرمایه، مقدار متداولی است. حال اگر موجودی حساب شما رشد کند طبیعتا مقداری که در هر معامله ریسک می نمایید نیز افزایش مییابد، دقت کنید که هرچند درصد ریسک شما صرفنظر از رشد حسابتان، همواره درصد ثابتی است (مثلا همیشه ۴ درصد است) ولی به دلیل رشد حساب، معادل دلاری این ریسک ثابت افزایش یافته لذا شما عملا ریسک بیشتری انجام دادهاید و طبیعتا اگر موجودی حساب شما کاهش یابد مقدار ریسک معاملات جدیدتان نیز عدد کمتری خواهد بود. بنابراین حتی روش ریسک ثابت نیز نوعی آنتی مارتینگل است.
در دنیای معاملهگری احتمالا با این اصل آشنا هستید که:
“You should let your winners run, and cut your losses short”
به سودها فرصت رشد دهید و زیانها را هرچه سریعتر کاهش دهید
این دقیقا چیزی است که در روش آنتی مارتینگل اجرا میشود. البته می توان روش آنتی مارتینگل را با ایجاد تغییراتی شخصیسازی نمود. به عنوان مثال، قاعده دو برابر کردن حجم معاملات پس از پیروزی و نصف کردن حجم آن پس از شکست را میتوانید متناسب با استراتژی معاملاتی خود تغییر دهید و به نوعی با حفظ ساختار اصلی روش آنتی مارتینگل، صرفا آن را شخصی سازی نموده تا با محدودیتها و روحیات خود سازگاری بیشتری داشته باشد.
یکی از بهترین موقعیتها برای استفاده از روش آنتی مارتینگل، زمانی است که بازار در یک روند قوی صعودی یا نزولی قرار گرفته است. در چنین حالتی جهت قیمت در طول روند از پایداری خوبی برخوردار است و به شما فرصت میدهد تا با افزایش حجم معاملات، سود خود را افزایش دهید. اگر شما روند را در نقطه مناسبی شکار کرده باشید با اعمال روش آنتی مارتینگل میتوانید به سود فوقالعادهای دست یابید.
از آن جایی که روش آنتی مارتینگل، بهخاطر ماهیت خود بسیاری از محدودیتهای روش مارتینگل را ندارد بهخوبی میتواند در موقعیتها مختلف و حسابهای متنوع استفاده شود. کافیست معاملهگر استراتژی معاملاتی خود را به نوعی با روش آنتی مارتینگل همگام کند و از مزایای خاص آن بهره ببرد.
مهمترین مزیت روش آنتی مارتینگل، کاهش افت حساب (Drawdown) است. این مزیت کاملا خلاف روش مارتینگل است که در آن افت حساب شدیدا افزایش مییافت. بسیاری از معاملهگران با تجربه بر این باورند که مهمترین فاکتور موفقیت در بازارهای مالی توانایی در مدیریت ریسک است که روش آنتی مارتینگل ذاتا چنین خصیصهای را در دل خود جا داده است و با کاهش ریسک در هر معامله، مانع مثالی از سیستم مارتینگل از نابودی کامل حساب شما خواهد شد.
داستان لری ویلیامز (Larry Williams)، یک نمونه عملی از یک سود قابل توجه است که به روش آنتی مارتینگل ایجاد شده است. اگر او را نمیشناسید ، لری ویلیامز، یک معاملهگر کارکشته بازار آتی است که مدت طولانی را صرف تجزیه و تحلیل روشهای مختلف مدیریت سرمایه نموده است. او در یک مسابقه معاملات آتی تحت عنوان مسابقات بینالمللی رابینز (Robbins World Cup of Trading Championship) توانست یک حساب ۱۰۰۰۰ دلاری را در کمتر از ۱۲ ماه به ۱.۱ میلیون دلار تبدیل کند که معادل ۱۱۳۰۰ درصد بازده است و در تاریخ این مسابقات یک رکورد منحصر بفرد به شمار میآید. آقای ویلیامز، دلیل موفقیت خود را در درجه اول مدیریت ریسک مبتنی بر روش آنتی مارتینگل میداند. البته نباید مهارت بالای ایشان در تحلیل بازار را نادیده گرفت اما طبق گفته خودش اصلیترین دلیل موفقیتش به کارگیری سختگیرانه استراتژی آنتی مارتینگل بوده است.
او روش مارتینگل را متناسب با سبک و سیاق معاملاتی خود شخصیسازی کرده و نامش را فرمول کلی (Kelly formula) نامید. فرمول کلی، بر اساس فاکتورهای متنوعی نظیر: نسبت سود به زیان معاملات، متوسط نرخ پیروزی معاملات و موجودی حساب، حجم بهینه ریسک را تعیین میکند. با چنین محاسباتی شانس رشد درازمدت حساب افزایش و احتمال نابودی آن کاهش خواهد یافت.
پس از آن، لری ویلیامز با استفاده از روش مدیریت سرمایه مبتنی بر آنتی مارتینگل، چند حساب کوچک دیگر را نیز تبدیل به حسابهای بزرگی نمود. او حتی این روش را به دخترش میشل ویلیامز (Michelle Williams) نیز آموخت که او نیز بر همین مبنا به موفقیتهای خوبی در بازارهای مالی دست یافته است.
کلام آخر
در این مقاله، به بررسی روش مارتینگل و آنتی مارتینگل و مزایای و معایب هر یک از آنها پرداختیم. در روش مارتینگل، ریسک حساب به شدت افزایش مییابد و باعث افزایش افت حساب میشود. در حالی که در روش آنتی مارتینگل تنها زمانی ریسک افزایش مییابد که معاملات سودآور بوده و موجودی حساب در حال افزایش باشد. همچنین در صورت زیان معاملات، ریسک مرتبا کاهش مییابد.
روش مارتینگل در شرطبندیها بسیار محبوبتر است خصوصا برای افرادی که به دنبال راهکارهای بدون نقصی برای موفقیت در کازینوها هستند. هر چند در تئوری روش مارتینگل راهگشا به نظر میرسد اما در عمل، چه در کازینو و چه در بازارهای مالی چالش برانگیز است.
معاملهگران باید شیوهای در مدیریت سرمایه اتخاذ کنند که مبتنی بر روش آنتی مارتینگل باشد. چرا که مسئولیت اول یک معاملهگر، کنترل ریسک است که روش آنتی مارتینگل به علت ماهیت خود، باعث کاهش ریسک میشود خصوصا زمانیکه حساب بهعلت زیان متوالی در مخاطره قرار میگیرد. در آن سوی سکه، این روش به معاملهگر این امکان را میدهد که در زمان پیروزیهای متوالی نیز سرعت رشد حساب را بهطور قابل توجهی افزایش دهد.
هرچند روش آنتی مارتینگل را میتوان به صورتهای مختلفی پیادهسازی نمود اما یکی از سادهترین روشهای مبتنی بر آنتی مارتینگل همان روش ریسک ثابت است. در این مقاله راجب روش ریسک ثابت صحبت شد. اما بطورکلی در این روش، شما درصد ثابت از قبل تعیین شدهای را در هر پوزیشن ریسک میکنید. دو درصد ریسک روی هر پوزیشن، مقدار متداولی است. هرچند برخی از معاملهگران، این روش را تا حدودی محافظهکارانه میدانند اما بطورکلی، این روش یک ترکیب ایدهآل را برای رشد حساب در هنگام سوددهی و محافظت از سرمایه هنگام ضرر فراهم میکند.
در انتها بیان این نکته خالی از لطف نیست که میتوانید در پوزیشنهای خود از مکانیزم حد ضرر متحرک (Trailing Stop) استفاده کنید تا حداکثر سود را از معاملات پیروز خود کسب نمایید. حتی این مکانیزم نیز می تواند نوعی آنتی مارتینگل باشد چرا که مفهوم آنتی مارتینگل بر این اصل استوار است که در بردها سود خود را حداکثر کرده و در باختها از زیان خود بکاهید.
استراتژی مارتینگل در خرید سهام
یکی از روشهای خرید پلهای در بازار سهام، استفاده از روش مارتینگل است. سرمایهگذاران زیادی در بازار هستند که خرید سهم به روش مارتینگل را روشی ناکارآمد معرفی میکنند و اعتقاد دارند که ریسک این روش در خرید سهام بسیار بالاست. اما باید گفت که اگر این روش به درستی و صحیح به کار برده شود و معاملهگر برای نقطه ورود به سهم، استراتژی مناسبی داشته باشد؛ این روش، یک روش مناسب به حساب میآید. در روش مارتینگل هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه فاصله میگیرد؛ میتوان با اجرای آن و درست قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید، به راحتی سود کرد و از زیان خارج شد. البته در استفاده از روش مارتینگل سرمایهگذار باید سهمی را برای خرید انتخاب کند که به لحاظ بنیادی و یا تکنیکال در موقعیت مناسبی باشد تا با کاهش قیمت سهام، دائما مجبور به کم کردن قیمت میانگین نباشد، چرا که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم هر بار بر روی خرید قبلی خود چند برابر خرید جدید انجام دهیم. در این صورت با گذشتن چند مرحله از این روش، حجم خرید و از طرفی سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش پیدا میکند.
بهتر است با یک مثال این روش را توضیح دهیم:
در این روش فرد سرمایهگذار، میزان سرمایهای را که برای خرید سهم در نظر گرفته؛ به 15 قسمت نامساوی بر مبنای ضرایب مارتینگل (شامل 1 ، 2 ، ۴ ، ۸) تقسیم کرده و بر اساس این ضرایب در قیمتهای مختلف سهم را خریداری میکند. در این روش، سرمایهگذار با تقسیم حد زیان به ۳ قسمت مساوی و با رسیدن قیمت به محدودههای مورد نظر، اقدام به خرید میکند. به عنوان مثال سرمایهگذاری قصد دارد با رعایت میزان کل سرمایه و درصد یک سهم در سبد سهام، ۳۰ میلیون تومان از سهمی را خریداری کند. در این حالت این سرمایهگذار باید بر اساس ضرایب مارتینگل، سرمایه مورد نظر را به ۱۵ قسمت تقسیم نماید. بر طبق ضرایب مارتینگل مقدار سرمایه مورد نیاز برای هر بار خرید به ترتیب ۲ میلیون، ۴ میلیون، 8 میلیون و ۱۶ میلیون تومان است. فرض کنیم که اولین محدوده قیمتی مناسب برای خرید سهم ۱۵۰ تومان باشد و سرمایهگذار باید با هر بار کاهش ٪۵ در قیمت سهم، پله بعدی را خریداری کند.
در مرحله اول سرمایهگذار با ۲ میلیون تومان، سهم را در قیمت ۱۵۰ تومان و به تعداد 13333 سهم خریداری و سپس با کاهش ۵ درصدی قیمت سهم، پله بعدی را به مبلغ ۴ میلیون تومان و در قیمت ۱۴۲ تومان (28070 سهم) خریداری میکند. با کاهش مجدد قیمت معادل ٪۵ ، پله بعدی خرید را به مبلغ ۸ میلیون تومان و در قیمت ۱۳۵ تومان (59095 سهم) انجام داده و در مرحله بعدی و با کاهش ۱۵ درصدی قیمت سهم نسبت به قیمت اولیه، پله آخر را به مبلغ ۱۶ میلیون تومان و در قیمت ۱۲۸ تومان (124411 سهم) خریداری میکند. در این شرایط با خرید سهم در قیمتهای مختلف، میانگین قیمت خريد به ۱۳۳ تومان کاهش پیدا کرده است. حال با فرض تحلیل درست در سهم، با افزایش ٪5 در قیمت سهم، سرمایهگذار در این معامله سربهسر شده (در این مرحله سرمایهگذار نه دارای سود است و نه زیان) و با افزایش قیمت بعد از این مرحله، وارد سود میشود. در این روش سرمایهگذار با در نظر گرفتن همه جوانب به راحتی میتواند یک معامله زیانده را به سرعت به سود تبدیل کند.
گاهی اوقات شاهدیم که سرمایهگذار در فروش سهام نیز از روش پلهای استفاده میکند ولی صرفاً بر اساس روش مارتینگل نبوده و هر سرمایهگذاری ممکن است از روشی استفاده کند. برای فروش سهم هم بهتر است در مقاومتها به صورت پلهای اقدام کنیم و حجمهای بالای فروش را برای مقاومتهای اصلی که از لحاظ روانی و رفتاری هم مهم به شمار میآیند، در نظر بگیریم. یک نکته مهم در استفاده از روش مارتینگل، بررسی وضعیت بنیادی و تکنیکال سهم است؛ در صورتی که سهم به لحاظ تحلیلی وضعیت مناسبی داشته، ولی بنا به شرایطی دچار افت قیمتی شود، بهتر است از این روش استفاده کنیم. (کاهش قیمت در هر مرحله 5 % در نظر گرفته شده است ولی سرمایهگذار میتواند برای کاهش ریسک این نسبت را 10 % در نظر گیرد). البته روش خرید پلهای به دیدگاه و استراتژی معاملاتی هر سرمایهگذار در بازار بستگی دارد و شاید درصد کمی از فعالان بازار از این روش برای خرید سهم استفاده کنند.
در کل میتوان گفت که فعالان بازار سرمایه از روش خاصی برای تعیین حجم معاملات خود استفاده نمیکنند و به همین دلیل عمدتاً تابع شرایط هیجانی بازار هستند يعنی در هنگام افزایش قیمت، با خیال پی بردن بازار به اهمیت سهم و یا در زمان کاهش قیمت با تصور پایان اصلاح قیمتی سهم و یا کاهش میانگین قیمت خرید، اقدام به خرید سهم میکنند که ممکن است خریدهای ناموفقی باشد. در کل سرمایهگذار باید در هنگام خرید سهام از یک رویه ثابت و تایید شده استفاده کند تا بیدلیل اسير هیجانات بازار نشود.
نمونهای دیگر از روش مارتینگل در خرید سهام با سرمایه 15 میلیون تومان:
همانطور که در تصویر نمایان است در روش مارتینگل علی رغم خرید در قیمت 2000 ریال و کاهش 20 درصدی قیمت سهم، بهای تمام شده خرید ما 1.779 ریال است که با یک روز مثبت میتوان با سود از سهم خارج شد.
دیدگاه شما