اندیکاتور تحلیل زمانی


اندیکاتور MACD مکدی

تحلیل نسبی

تحلیل نسبی ابزاری است که بزرگان بازار از آن استفاده می‌کنند تا روند حرکتی قیمت دو سهم را باهم مقایسه کنند یا حتی روند دو شاخص نسبت به یکدیگر . هم‌چنین با استفاده از تحلیل نسبی می‌توان سهام جامانده هر صنعت را پیدا کرد(نسبت قیمت سهم به شاخص صنعت خود یا شاخص هم‌وزن)

در تحلیل نسبی باید نسبت حرکت دو سهم را نسبت به هم دیگر بررسی کنیم و در نهایت نتیجه را در قالب یک نمودار ارائه دهیم. اینکه چه پارامتری را در صورت و چه پارامتری را در مخرج قرار دهیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

درواقع هر نقطه‌ای که بر روی این نمودار است نشان‌دهنده‌ی حاصل تقسیم قیمت یک شاخص یا سهم بر سهم دیگر یا شاخص دیگر است.

با کنار هم قرار دادن این نقاط منحنی‌ای حاصل می‌شود که وضعیت حرکتی قیمت دو سهم را به ما نشان می‌دهد.

۴ کاربرد اندیکاتور Ratio

کاربرد اول اندیکاتور Ratio (مقایسه سهامی که همبستگی دارند)

اولین کاربرد این است که ما می‌توانیم سهامی که با یکدیگر همبستگی دارند را نسبت به یکدیگر تحلیل کنیم.
به‌ عنوان‌ مثال: کگل و معادن را می‌توانیم نسبت به یکدیگر بسنجیم. خودرو خساپا، پارسان و شپدیس از دیگر سهامی هستند که با یکدیگر همبستگی دارند.

اما این کار چه کمکی به ما می‌کند؟

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، نسبت قیمت سهم و معادن(در صورت کسر) به‌کل(در مخرج کسر) در نمودار زیری داده‌شده است.

فرضاً شما دیدگاه خوبی نسبت سهام معدنی دارید و اعتقاددارید در آینده سود سازی خوبی دارند و قیمت آن‌ها رشد می‌کنند.

اما ما می‌خواهیم بهترین انتخاب را در بین سهام معدنی داشته باشیم و بین دو انتخاب شک داریم.

با استفاده از این نمودار (اندیکاتور) وقتی‌که این نسبت به باکس سبزرنگ برسد بدین معنی است که نسبت و معدن به‌کل به کف خود رسیده پس منطقی است که انتخاب ما و معادن باشد.

همچنین وقتی این نسبت به باکس قرمزرنگ برسد بدین معنی است که رشد معادن به‌کل بیشتر بود یا ریزش و معادن نسبت به‌ کل کمتر بوده(در هر دو صورت این نسبت رشد می‌کند!)

در اینجا ترجیح ما بر این است که سهم کل را انتخاب کنیم.

کاربرد دوم اندیکاتور Ratio (مقایسه یک سهم با هم گروهی ها)

دومین کاربرد تحلیل نسبی این است که یک سهم را نسبت به شاخص همان گروه یا شاخص کل تحلیل کنیم.

به‌طور مثال قیمت هرمز به شاخص کانی‌های فلزی یا قیمت فولاد به شاخص کل.

به‌طور مثال نسبت قیمت سهم هرمز به شاخص فلزات اساسی نزدیکی خط قرمز در محدوده‌ی مقاومتی است.

واکنش این قیمت به خط قرمزرنگ بدین معنی است که در روزهای آتی قیمت سهم هرمز یا کمتر از شاخص فلزات اساسی رشد کند که این نسبت اندیکاتور تحلیل زمانی کاهشی شود یا بیشتر از شاخص فلزات اساسی ریزش کند.

در هر دو صورت این نسبت کاهشی می‌شود.

کاربرد سوم اندیکاتور Ratio (مقایسه یک گروه با شاخص کل)

سومین کاربرد این است که شاخص یک گروه را نسبت به شاخص کل تحلیل کنیم.

به‌طور مثال شاخص گروه شیمیایی به شاخص کل:

همان‌طور که مشاهده می‌کنید نسبت شاخص گروه شیمیایی به شاخص کل در محدودی مقاومتی است.

این بدین معنا است که در صورت واکنش به این محدوده انتظار داریم یا گروه شیمیایی نسبت بقیه شاخص سازها کمتر شد کند یا این‌که در صورت اصلاح بازار، گروه شیمیایی همچون فارس،زاگرس و… اصلاح بیشتری را تجربه کند.

در هر دو صورت این نسبت کاهشی می‌شود.

درصورتی‌ که این نسبت بتواند محدوده‌ی مقاومتی مهم و سنگین خودش را رد کند می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که اتفاقات مهم و بنیادی‌ای در این صنعت رخ‌داده که توانسته این مقاومت تاریخی خودش را رد کند.

پس انتظار داریم یا گروه شیمیایی بیشتر از بقیه شاخص ساز همچون فولاد و شسته و…. رشد کند یا کمتر اصلاح کند.

کاربرد چهارم اندیکاتور Ratio (تحلیل دلاری شاخص)

چهارمین کاربرد این اندیکاتور و مهم‌ترین آن‌ها این است که شاخص کل را نسبت به دلار تحلیل نماییم.

هم‌اکنون نسبت شاخص کل به دلار در یک محدوده‌ی تریدینگ رنج هست.

در کف این محدوده ما می‌توانیم در بورس سرمایه‌گذاری و ریسک سرمایه‌گذاری ما در این محدوده به‌شدت کم است.

آخرین کاربرد اندیکاتور Ratio(تحلیل نسبی) تحلیل شاخص هم‌وزن نسبت به شاخص کل هست که زمانی استفاده می‌شود که ما می‌خواهیم تشخیص بدهیم که زمانی سهام کوچک بخریم و چه زمانی سمت سهام شاخص ساز برویم.

برای پیاده‌سازی این تحلیل به یک اندیکاتور نیاز داریم به نام ratio که هم می‌توانید در نرم‌افزار دینامیک تریدر از آن استفاده کنید و یا از سایت رهاورد بخش اندیکاتورها، اندیکاتور ratio را انتخاب نمایید.

اندیکاتور تکنیکال چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

رمز موفقیت در بازارهای مالی، پیش‌بینی درست آینده است. معامله‌گران برای شکار فرصت‌های مناسب معاملاتی از ابزارهای مختلفی کمک می‌گیرند؛ اندیکاتورها یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتور تکنیکال در اصل چیزی جز محاسبات ریاضی روی قیمت، زمان و حجم نیست. با استفاده از آنها می‌توانید روند بازار را بهتر درک کنید و معاملات سودآوری داشته باشید.

تحلیلگران تکنیکال، با استفاده از اندیکاتورها، داده‌های گذشته را تحلیل و نقاط ورود و خروج را پیدا می‌کنند. میانگین متحرک (Moving Average)، باند بولینگر (Bollinger Bands) شاخص قدرت نسبی (RSI)، مکدی (MACD) و شاخص حرکت میانگین جهت‌دار (ADX) برخی از مهم‌ترین اندیکاتورهای تکنیکال هستند.

نحوه‌ی عملکرد اندیکاتور تکنیکال

هدف از تحلیل تکنیکال شناسایی نقاط ورود و خروج بر اساس نمودارها است. تحلیلگران بنیادی ارزش ذاتی سهام، جفت ارزها و… را با استفاده از داده‌های مالی و اقتصادی تحلیل می‌کنند. در حالی که تحلیلگران تکنیکال معتقدند تنها با بررسی نمودارها می‌توان روند آتی بازار را پیش‌بینی کرد. اندیکاتور ابزاری کارآمد برای بررسی نمودارهای قیمت است.

اندیکاتور چیست؟ به زبان ساده، اندیکاتورها یا شاخص‌‌ها توابع ریاضی هستند که قیمت، زمان و حجم را به عنوان ورودی می‌گیرند و خروجی آنها نمودارهای کمکی است. از این نمودارها سینگال‌ خرید، سیگنال فروش و یا تایید روند به دست می‌آید. در ادامه انواع اندیکاتورها و چند نمونه از معروف‌ترین آنها را بررسی خواهیم کرد.

اندیکاتور تکنیکال

اندیکاتورهای تکنیکال برای ترید

انواع اندیکاتور تکنیکال

اندیکاتورهای تکنیکال در یک دسته‌بندی کلی به دو نوع تقسیم می‌شوند.

اندیکاتور همپوشان (Overlay Indicator)

همان‌طور که از نام آنها پیداست، اندیکاتور تکنیکال همپوشان یا اورلی با نمودار قیمت همپوشانی دارند و روی نمودار قیمت رسم می‌شوند. میانگین‌ متحرک (Moving Average) و باند بولینگر (Bollinger Bands) از مهم‌ترین اندیکاتورهای همپوشان هستند.

اوسیلاتور یا نوسان‌نما (Oscillator)

برخلاف اندیکاتورهای همپوشان، اوسیلاتورها بر روی نمودار قیمت رسم نمی‌شوند. این نوع از اندیکاتورها بین یک حداقل و حداکثر و یا یک محور صفر (خط افقی) در حال نوسان هستند. چند نمونه از مهم‌ترین اوسیلاتورها عبارتند از: شاخص قدرت نسبی (RSI)، مکدی (MACD) و شاخص حرکت میانگین جهت‌دار (ADX).

معروف‌ترین اندیکاتور تکنیکال

حال چند نمونه از معروف‌ترین اندیکاتورهای همپوشان و اوسیلاتورهای تکنیکال را بررسی خواهیم کرد. در این مقاله به معرفی کلی اندیکاتور می‌پردازیم و فرمولها و جزییات را بررسی نمی‌کنیم.

اندیکاتور میانگین متحرک Moving Average

اندیکاتور تکنیکال میانگین متحرک MA یا Moving Average

اندیکاتور تکنیکال میانگین متحرک یا Moving Average

میانگین متحرک (Moving Average) به معنای میانگین گرفتن از بخشی از داده‌هاست (نه تمام داده‌ها). به زبان ساده میانگین متحرک 100 روزه، نموداری است که در هر نقطه میانگین 100 روز قبل را نمایش می‌دهد. میانگین‌های متحرک در عین سادگی، از پرکاربردترین اندیکاتورهای همپوشان هستند. هدف از میانگین گرفتن، هموار کردن نمودار و حذف نوسان‌هایی است که در روند اصلی بازار نقشی ندارند.

میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) و میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) از مهم‌ترین میانگین‌های متحرک هستند. در میانگین ساده همه‌ی داده‌های تاثیر یکسانی دارند، اما میانگین نمایی به داده‌های اخیر وزن بیشتری می‌دهد. نمی‌توان گفت کدام یک بهتر است، باید بررسی کنید که کدام میانگین متحرک در توصیف رفتار سهم مورد نظر بهتر عمل می‎‌کند.

توصیه‌ی می‌کنیم در بازارهای بدون روند (نوسانی) از میانگین‌هایی با دوره‌ی زمانی کوتاه استفاده کنید تا بتوانید از نوسانات بازار استفاده کنید. همچین برای بازارهای رونددار(صعودی یا نزولی) از میانگین‌هایی با دوره‌ی زمانی بلندتر استفاده کنید تا اسیر نوسانات کوتاه مدت بازار نشوید.

اندیکاتور باند بولینگر Bollinger Bands

اندیکاتور باند بولینگر Bollinger Bands

اندیکاتور باند بولینگر یا Bollinger Bands

باند بولینگربه عنوان یک اندیکاتور همپوشان از سه جزء تشکیل شده است:

  • نمودار میانی که یک میانگین ساده است.
  • نمودار بالایی که انحراف معیار مثبت از میانگین ساده است.
  • و نمودار پایین که انحراف معیار منفی از میانگین ساده است.

نمودار قیمت بین دو باند بالا و پایین در حال نوسان است و تمایل دارد به باند میانی نزدیک شود؛ به عبارت دیگر باندهای بالا و پایین همانند مقاومت و حمایت دینامیک عمل می‌کنند. همچنین هرگاه نمودار قمیت کمتر نوسان کند، باند بالا و پایین به هم نزدیک‌تر می‌شوند و بالعکس با افزایش نوسان نمودار قیمت، این دو باند از هم فاصله می‌گیرند.

تحلیلگران تکنیکال معمولا از باند بولینگر 20 روزه استفاده می کنند، اما بهتر است اعداد مختلف را امتحان کنید و ببینید کدام دوره‌ی زمانی حرکات نمودار قیمت را بهتر توصیف می‌کند.

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI Relative Strength Index

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI یا Relative Strength Index

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از اوسیلاتورهای پرطرفدار در اندیکاتور تحلیل زمانی تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور با روابط پیچیده‌ی ریاضی به دست می‌آید که توضیح آن از حوصله‌ی این مقاله خارج است. دانستن این روابط به درک بهتر اندیکاتورها کمک می‌کند، ولی برای استفاده از RSI به محاسبات ریاضی نیاز نخواهید داشت.

نمودار اندیکاتور RSI بین دو نقطه صفر و 100 در حال نوسان است. هر وقت نمودار RSI از سطح 70 عبور کند اندیکاتور در اشباع خرید قرار دارد و در سطوح زیر عدد 30 اندیکاتور در اشباع فروش است. اشباع فروش به معنای فروش‌‌های افراطی است و احتمال ورود سهم به روند صعودی وجود دارد (سیگنال خرید)، بالعکس اشباع خرید نشان‌دهنده‌ی خریدهای افراطی است و احتمال دارد سهم به زودی وارد روند نزولی شود (سیگنال فروش).

به واژه‌ی احتمال بسیار دقت کنید و بیش از حد به اندیکاتورها متکی نباشید. این را به عنوان یک توصیه از ما بپذیرید: تکنیکال علم احتمالات است! همچنین فراموش نکنید اندیکاتور RSI در بازارهای بدون روند بهتر جواب می‌دهد، بهتر است در نمودارهای اکیدا صعودی (گاوی) و اکیدا نزولی (خرسی) زیاد به آن تکیه نکنید.

اندیکاتور MACD (مکدی)

مکدی MACD

اندیکاتور MACD مکدی

همگرایی / واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) که معامله‌گران ایرانی به اختصار به آن مکدی (MACD) می‌گویند، از جذاب‌ترین اوسیلاتورهای تکنیکال است. مکدی یک اوسیلاتور است که در عین سادگی بسیار کارآمد است. با استفاده از مکدی می‌توانید جهت، شتاب و قدرت روندها را تشخیص دهید. مکدی از سه بخش مختلف تشکیل شده است:

  • خط مکدی که از تفاضل دو میانگین متحرک نمایی با دوره‌های متفاوت به دست می‌آید.
  • خط سیگنال که میانگین متحرک ساده از خط مکدی است.
  • نموداری که از میله‌ها تشکیل شده و هیستوگرام نام دارد.

هر گاه در ناحیه زیر خط صفر، خط مکدی نمودار خط سیگنال را از پایین به بالا قطع کند سیگنال خرید صادر می‌شود. همچنین زمانی که در بالای خط صفر، خط مکدی خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند به معنای سیگنال فروش است. از مکدی سیگنال‌های دیگری نیز می‌توان استخراج کرد که در یک مقاله به صورت مفصل آن را بررسی خواهیم کرد.

بیشتر معامله‌گران از مکدی با دوره‌های زمانی 26، 12 و 9 استفاده می کنند، اما دوره‌ی میانگین‌های مکدی به دلخواه قابل تغییرهستند. یک تحلیل‌گر حرفه‌ای به دنبال لقمه‌های حاضر و آماده نیست و در معاملات بلندمدت و کوتاه‌مدت و چارت‌های مختلف از دوره‌های زمانی متفاوت استفاده می‌کند.

اندیکاتور ADX (شاخص حرکت میانگین جهت‌دار)

اندیکاتور ADX

شاخص ADX یا شاخص حرکت میانگین جهت‌دار

یکی از اوسبلاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال، شاخص حرکت جهت‌دار میانگین (Average Directional movement Index) یا شاخص قدرت روند که به اختصار به آن ADX می‌گویند. این اندیکاتور اطلاعات مفیدی در مورد روند بازار (صعودی یا نزولی) و همچنین قدرت روند ارائه می‌دهد. اندیکاتور ADX از سه نمودار تشکیل شده است:

  • DI+: اندیکاتور جهت‌دار مثبت (Positive Directional Indicator)
  • DI-: اندیکاتور جهت‌دار منفی (Negative Directional Indicator)
  • ADX: شاخص جهت‌دار میانگین (Average Directional Index)

با استفاده از نمودار ADX می‌توانیم به قدرت روند پی ببریم. هر گاه نمودار ADX زیر عدد 20 باشد در یک روند خنثی یا بسیارضعیف هستیم، با عبور نمودار از عدد 25 شکل‌گیری روند تایید می‌شود (صعودی یا نزولی) و اعداد بالاتر به معنای روندهای قدرتمندتر است. با استفاده از موقعیت دو نمودار DI+ و DI- صعودی و نزولی بودن روند را می‎‌توان تشخیص داد. هر گاه DI+ بالای نمودار DI- باشد در یک روند صعودی هستیم و با قرار گرفتن DI- بالای نمودار DI+ روند نزولی خواهد بود.

این اندیکاتور اطلاعات مفیدی در مورد قدرت و جهت روند ارائه می‌دهد، اما همچون سایر اندیکاتورها دوباره تاکید می‌کنیم ADX را در کنار سایر روش‌های تحلیلی استفاده کنید.

بهترین اندیکاتور تکنیکال برای تحلیل تکنیکال

بگذارید خیالتان را راحت کنیم! نمی‌توان به این سوال پاسخ داد. به عنوان یک نکته طلایی علم تکنیکال، علم “بستگی دارد” است. اندیکاتورها به عنوان ابزارهای کمکی در تحلیل تکنیکال بسیار مفید هستند، اما باید بتوانید برای خود یک سیستم معاملاتی طراحی کنید.

لازم است اندیکاتورهای مختلف را امتحان کنید و ببینید کدام یک برای معاملات شما بهتر جواب می‌دهد. معامله‌گران حرفه‌ای پا را از این هم فراتر می‌گذارند و برای خود اندیکاتورهای شخصی طراحی می‌کنند. در پلتفرم‌هایی مانند متاتریدر تعداد زیادی از این اندیکاتورها به صورت رایگان و یا با پرداخت هزینه در دسترس هستند. اما در چشم بورس می‌توانید همه اندیکاتورها را رایگان دریافت کنید. در کنار استفاده از اندیکاتور تکنیکال مناسب، حتما از یک صرافی مناسب یا کارگزاری مناسب استفاده کنید.

اگر قصد معامله در بازار سهام یا بازار رمزارزها را دارید، می‌توانید اندیکاتور‌های تکنیکال را در صفحه سهام یا رمز ارز چشم بورس ببینید. مثلا در صفحه فملی چشم بورس یا بیت‌کوین چشم بورس اندیکاتورهای تکنیکال محاسبه و نمایش داده شده‌اند.

به عنوان آخرین نکته باز هم تاکید می‌کنیم که تکیه بر یک اندیکاتور خاص برای معاملات، کاری خطرناک است. بازارهای مالی همچون موجودات زنده پویا هستند و باید بتوانید با سیستم معاملاتی مناسب خود را با آنها هماهنگ کنید.

سه اندیکاتور پر کاربرد در تحلیل تکنیکال بورس

سه اندیکاتور پر کاربرد در تحلیل تکنیکال بورس

تحلیل تکنیکال، مهمترین بخش در سرمایه گذاری بوده و بیشتر افرادی که سرمایه گذاری موفقی را در بورس تجربه کرده‌اند، تحلیل گران تکنیکال هستند. تحلیل تکنیکال به تحلیلی گفته می‌شود که در آن، فقط به قیمت دارایی (سهام در بورس) و حجم معاملات روزانه توجه شده و به همین جهت نیز، روش مناسبی برای کسانی است که قصد ورود به بازار سرمایه گذاری را دارند. این روش، به دانش گسترده‌ای نیاز داشته، اما مدت زمان مورد اندیکاتور تحلیل زمانی نیاز برای رسیدن به یک نقطه‌ی ورود طلایی، کمتر از روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادین بوده، به همین جهت اکثر افراد به این روش روی آورده‌اند. اما تحلیل تکنیکال بر پایه‌ی ابزارهایی است که به آن اندیکاتور و الگو گفته می‌شود. اندیکاتورها یک سری معادلات ریاضی بوده که برای اهداف خاص و مشخص، طراحی شده و برروی پلتفرم معاملاتی نصب می‌شوند. هدف این اندیکاتورها، مشخص کردن چند نکته‌ی مهم است. در کنار اندیکاتورها، الگوها نیز بخش مهمی از تحلیل تکنیکال هستند که در مقاله‌ی دیگری به آن خواهیم پرداخت .

به صورت کلی، چهار دسته‌ی مختلف از اندیکاتورها معرفی شده‌اند. اما توجه داشته باشید که بعضی از اندیکاتورها در بیشتر از یک دسته‌بندی قرار می‌گیرند. هدف اصلی اندیکاتورها مشخص کردن روند قیمت، کانال قیمت، سطوح حمایت و مقاومت، مومنتوم حرکت، تغییر روند، تعیین نقاط ورود و خروج و . بوده و به شکل کلی، در یکی از دسته‌های زیر قرار می‌گیرند :

  • اندیکاتورهای مومنتوم
  • نوسانی
  • حجمی
  • روندی

اندیکاتورهای روندی برای تحلیل دارایی‌هایی استفاده شده که در یک روند خاص قرار گرفته‌اند (مثلا روند صعودی) از جمله مهمترین این اندیکاتورها می‌توان به مک‌دی، پارابولیک سار و انواع میانگین متحرک اشاره کرد. ممکن است گاهی با نگاه به نمودار، احساس کنید که روند بازار صعودی بوده و بهترین زمان برای خریدن دارایی‌های مختلف است، اما بهتر است ابتدا از چند اندیکاتور روندی استفاده کنید تا مطمئن شوید که تحلیلتان درست است. تنها زمانی می‌توانید مطمئن شوید که روند بازار صعودی یا نزولی است، که در چند تایم فریم مشخص (از کوچک به بزرگ)، از اندیکاتورهای روندی استفاده کرده باشید و سیگنال مثبت آن‌ها را دریافت کرده باشید. یکی از مهمترین اندیکاتورهای روندی، اندیکاتور Aroon است که شناخت و یادگیری آن، قطعا می‌تواند باعث کسب سود بیشتر شما در بازار شود .

اندیکاتورهای مومنتوم بیانگر قدرت حرکت بازار هستند. این اندیکاتورها به ما نشان می‌دهند که بازار با چه مقدار نیرویی در حال حرکت به یک سمت بوده و این حرکت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. اگر روند در حال صعود یا نزول باشد، اما قدرت کمی برای خریداران یا فروشندگان باقی مانده باشد، احتمال برگشت روند وجود دارد. این اندیکاتورها می‌توانند در تحلیل نقطه‌ی برگشت بازار به ما کمک کنند. یکی از مهمترین اندیکاتورهای مومنتومی که کاربردهای بسیار زیادی نیز دارد، ایچیموکو است. بهترین توضیح این اندیکاتور توسط فردی به نام کریس ارائه شده که در مقاله ایچموکو پیشرفته یا همان ایچیمو کریس آموزش داده شده است .

دسته سوم اندیکاتورها، اندیکاتورهای نوسانی هستند و برپایه‌ی یک تئوری ایجاد شده‌اند. زیربنای این اندیکاتورها این است که هیچگاه روند بازار ثابت نمانده و همواره در پی هر صعود، یک نزول قیمتی رخ خواهد داد. با نگاهی به روند قیمت سهم‌ها در بازار بورس، به سادگی متوجه می‌شوید که این ادعا در کل درست بوده، اما ممکن است زمان زیادی نیاز باشد تا یک قیمت اصلاح شده و رند برگردد. اما به هر حال، کسی نمی‌تواند منکر نقش مهم اندیکاتورهای نوسانی در تحلیل تکنیکال شود. مهمترین اندیکاتورهای این دسته، شامل آر اس آی، استوکستیک، سی سی آی و . هستند .

اندیکاتورهای حجمی، آخرین دسته از اندیکاتورها هستند که کاربردهای آن‌ها برای دریافت سیگنال بسیار مهم است. برای مثال، ایندکس جریان پول یا همان اندیکاتور mfi یکی از مهمترین اندیکاتورها در سال 2019 و 2020 میلادی بوده است. اندیکاتورهای حجمی از آن جهت مهم هستند که به نوعی هم بر روند و هم بر مومنتوم بازار اثر دارند. هرچقدر حجم معاملات بیشتر باشد، احتمال حفظ مومنتوم و روند، بسیار بیشتر از که قیمت یک دارایی بخاطر چند معامله افزایش یا کاهش یافته باشد .

اگر دقت کرده باشید، ما سه اندیکاتور روند، مومنتوم و حجمی را با نام‌های aroon ، ایچیموکو و mfi به شما معرفی کردیم. هر سه اندیکاتور، جزو مهمترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال بازار سرمایه شناخته شده و تقریبا تمامی سرمایه گذاران موفق، از هر سه‌ی آن‌ها استفاده می‌کنند. اما در کنار این سه مورد، بهتر است با لیستی از پرکاربردترین اندیکاتورها در بورس آشنا شوید :

  • شاخص جهتدار میانگین ADI
  • شاخص کانال دارایی CHI
  • مک دی MACD
  • شاخص قدرت نسبی و حقیقی RSI و TSI
  • شاخص نیرو FI
  • شاخص حجم منفی NVI
  • بازه‌ی حقیقی میانگین ATR
  • بولینگربندز

این اندیکاتورها، مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهایی هستند که برای تحلیل صحیح تکنیکال به آن نیاز خواهید داشت. اما به یک نکته دقت داشته باشید که استفاده از اندیکاتورها، بدون داشتن استراتژی معاملاتی، هیچ سود و فایده‌ای ندارد. چرا؟! در بخش بعدی به این سوال پاسخ خواهیم داد .

چه زمانی میتوان از اندیکاتورها استفاده کرد؟

اندیکاتورها بر مبنای تئوری‌های مختلفی ایجاد شده‌اند و هر کدام به دنبال نکته‌ی خاصی در تغییرات قیمت و حجم هستند. گاهی ممکن است نیم از اندیکاتورها سیگنال خرید صادر کرده و نیمی هم سیگنال فروش دارایی را. پس در این زمان تکلیف چیست؟ در اکثر مواقع نمی‌توان انتظار داشت که تمامی سیگنال‌های صادر شده از اندیکاتورها مشابه یکدیگر باشند، چرا که در این صورت، کار سرمایه‌گذاری بسیار ساده بود و همه هم در بورس، سودهای کلان کرده و پولدار می‌شدند !

استفاده از اندیکاتورها مستلزم داشتن استراتژی معاملاتی است. یعنی شما به ویژگی‌های شخصیتی و دانشی که از بازار دارید، باید بدانید که سیگنال صادر شده از کدام اندیکاتور مهم‌تر بوده و در چه تایم‌فریم یا بازه‌ی زمانی قصد معامله دارید. مثلا بازه‌ی یکروزه مورد علاقه‌ی شماست یا صبر داشته و حاضر هستید که یک ماه منتظر مانده و سود بیشتری کنید؟ این همان چیزی است که به آن استراتژی معاملاتی گفته می‌شود. علاوه بر آن، نباید از نقش اخبار و تصمیمات دولت و بانک مرکزی بر بورس غافل شد. اگرچه در تحلیل تکنیکال تاکید فقط بر حجم معاملات و قیمت هر سهم است، اما تقریبا همه‌ی ما مطمئن هستیم که رخدادهای سیاسی و اقتصادی و خصوصا تصمیمات در سطح کلان، برروی همه چیز اثر دارند. بنابراین، مطمئن شوید که استراتژی معاملاتی دارید .

تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورهای متقدم و متاخر

اندیکاتورهای متقدم و متاخر، انواعی از اندیکاتورهای فنی هستند که اطلاعاتی را در رابطه با تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به کاربران و سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهند. این اندیکاتورها نقش مهمی در تحلیل تکنیکال معاملات نوسانی ایفا می‌کنند و هدف اصلی آن‌ها تحلیل تکنیکال و پیش‌بینی قیمت بازارهای معاملاتی در آینده است. به‌طورکلی اندیکاتورهای متقدم Leading و اندیکاتورهای متاخر Legging، ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که روند صعودی و یا نزولی بازارهای مالی و دارایی‌های دیجیتال را می‌سنجند و شما را از روندهای اقتصادی بازار آگاه می‌کنند. در این مقاله، به‌طور مفصل به معرفی اندیکاتورهای متقدم و متاخر به عنوان بخشی از استراتژی‌های تحلیل تکنیکال بازارهای معاملاتی می‌پردازیم تا با تحلیل نقاط ضعف و قدرت اندیکاتورها، مناسب‌ترین آن‌ها را در معاملات خود انتخاب کنید.

اندیکاتورهای متقدم، پیشرو یا پیشتاز Leading

اندیکاتورهای متقدم به منظور پیش‌بینی تغییرات بیشتر قیمت طراحی شده‌اند تا به معامله‌گران در انجام معاملات اطلاعات از پیش تعیین‌شده ارائه کنند. اندیکاتورهای پیشرو با ارائه سیگنال اولیه ورود یا خروج، فرصت‌های بیشتری را برای تجارت فراهم می‌کنند. به‌طور‌کلی یک اندیکاتور پیشرو ابزاری است که برای پیش‌بینی جهت آینده بازار طراحی شده و معامله‌گران را قادر می‌سازد تا حرکات بازار را پیش از موعد مقرر پیش‌بینی کنند. در تئوری عملکرد این اندیکاتورها، اگر یک اندیکاتور پیشرو سیگنال صحیح را ارائه دهد، یک معامله‌گر می‌تواند قبل از حرکت بازار، سرمایه‌گذاری خود را انجام دهد. با‌این‌حال، شاخص‌های پیشرو ۱۰۰٪ دقیق نیستند.

به همین دلیل است که آن‌ها اغلب با سایر اشکال تحلیل‌ تکنیکال ترکیب می‌شوند. بسیاری از اندیکاتورهای متقدم محبوب در دسته نوسانگرها قرار می‌گیرند، زیرا می‌توانند یک روند معکوس از روند احتمالی را قبل از وقوع شناسایی کنند. با‌این‌حال، همه اندیکاتورهای پیشرو یا متقدم از محاسبات یکسانی استفاده نمی‌کنند، بنابراین این احتمال وجود دارد که اندیکاتورهای مختلف سیگنال‌های متفاوتی را نشان دهند.

معرفی چهار اندیکاتور متقدم محبوب

  1. اندیکاتور یا شاخص قدرت نسبی (RSI)
  2. نوسانگر تصادفی
  3. ویلیامز %R
  4. حجم در تعادل (OBV)

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که معامله‌گران می‌توانند از آن برای تشخیص این‌که آیا بازار بیش‌از‌حد خرید یا فروش است، استفاده کنند. هنگامی که RSI سیگنالی می‌دهد، اعتقاد بر این است که بازار معکوس خواهد شد و این یک نشانه برای این است که معامله‌گر باید وارد بازار شده و یا از آن خارج شود. همانطور که گفتیم RAI یک نوسانگر است، بنابراین در یک مقیاس از صفرتا۱۰۰ نشان داده می‌شود. اگر RSI بالای ۷۰ باشد، بازار اغلب به عنوان خرید بیش‌از‌حد در نظر گرفته می‌شود و اگر اندیکاتور به زیر سطح ۳۰ برسد، معمولاً بازار بیش‌ازحد فروش در نظر گرفته می‌شود.

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)

نوسانگر تصادفی

نمونه محبوب دیگری از اندیکاتور‌های متقدم، نوسانگر تصادفی است که برای مقایسه قیمت‌های بسته‌شدن اخیر با محدوده معاملاتی قبلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ویلیامز R%

محدوده درصد ویلیامز، که بیشتر به عنوان ویلیامز %R شناخته می‌شود، بسیار شبیه به اندیکاتور نوسانگر تصادفی است. تفاوت اصلی این دو اندیکاتور در این است که ویلیامز در مقیاس منفی کار می‌کند. بنابراین بین محدوده صفر تا ۱۰۰- قرار دارد و به ترتیب از ۲۰- و ۸۰- به عنوان سیگنال‌های خرید بیش‌ازحد و فروش بیش‌ازحد استفاده می‌کند.

حجم در تعادل (OBV)

حجم در تعادل (OBV) یکی دیگر از اندیکاتورهای متقدم مبتنی بر حرکت است. این اندیکاتور با توجه به حجم معاملات، معامله‌گران را قادر سازد تا در مورد قیمت بازار پیش بینی کنند. معامله‌گرانی که از OBV به‌عنوان شاخص پیشرو استفاده می‌کنند، بر افزایش یا کاهش حجم، بدون تغییر معادل قیمت، تمرکز می‌کنند.

اندیکاتور متاخر، تاخیری یا Legging

اندیکاتورهای متاخر در درجه اول برای فیلترکردن نویز ناشی از حرکات کوتاهمدت بازار و تأیید روندهای بلندمدت استفاده شده و برخلاف اندیکاتورهای پیشرو، معمولاً بر روی خود نمودار قیمت ترسیم می‌شوند. اندیکاتورهای متاخر، اندیکاتورهایی هستند که از یک روند پیروی کرده و سپس برگشت قیمت را پیش‌بینی می‌کنند. این اندیکاتورها زمانی که قیمت‌ها در روندهای طولانی حرکت می‌کنند، عملکرد بسیار خوبی دارند. اندیکاتور متاخر تغییرات آتی در قیمت‌ها را نشان نمی‌دهد و‌ فقط قیمت‌های در حال افزایش یا کاهش را ارائه می‌دهد تا بتوانیم بر این اساس سرمایه‌گذاری کنیم.

اندیکاتور میانگین‌های متحرک

حتی با تأخیر بازخورد، بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند اندیکاتورهای متاخر را انتخاب کنند که به آن‌ها کمک می‌کند با اعتبارسنجی نتایج، با اطمینان بیشتری معامله کنند. معمولا معامله‌گران از بیش از دو یا چند اندیکاتور متاخر برای تایید روند قیمت قبل از ورود به سهام استفاده می‌کنند. به‌طور‌کلی اندیکاتورهای متاخر ابزاری هستند که بازخورد تاخیری را ارائه می‌دهند، به این معنی که زمانی‌که حرکت قیمت سپری در حال انجام است، سیگنالی را ارائه می‌دهند و معامله گران از آن‌ها برای تایید روند قیمت قبل از ورود به معامله استفاده می‌کنند.

محبو‌ب‌ترین اندیکاتورهای متاخر

  • میانگین‌های متحرک
  • نشانگر MACD
  • باندهای بولینگر

اندیکاتور میانگین‌های متحرک

میانگین متحرک (MAs) به عنوان یک شاخص متاخر طبقه‌بندی می‌شود زیرا بر اساس داده‌های قبلی است. سیگنال‌های خرید و فروش زمانی تولید می‌شوند که خط قیمت از میانگین متحرک یا زمانی که دو خط میانگین متحرک از یک‌دیگر عبور می‌کنند. بااینحال، از آن‌جایی که میانگین متحرک با استفاده از نقاط قیمت قبلی محاسبه می‌شود، قیمت فعلی بازار از میانگین متحرک جلوتر خواهد بود.

نشانگر MACD

میانگین‌های متحرک می‌توانند به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند یا می‌توانند مبنای سایر شاخص‌های فنی مانند واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD) باشند. اجزای مختلف MACD فرصت‌های متفاوتی را برای معامله‌گران در بازارهای مالی فراهم می‌کند.

اندیکاتورهای متقدم و متاخر چه تفاوتی با یک‌دیگر دارند؟

باندهای بولینگر

باند بولینگر یک اندیکاتور متاخر است، زیرا بر اساس میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه (SMA) و دو خط بیرونی محاسبه می‌شود. این نوارهای بیرونی نشان‌دهنده انحراف استاندارد مثبت و منفی به دور از SMA هستند و به عنوان معیاری برای نوسانات استفاده می‌شوند.

اندیکاتورهای متقدم و متاخر چه تفاوتی با یک‌دیگر دارند؟

واضح‌‌ترین و اصلی‌ترین تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر در این است که اندیکاتورهای پیشرو حرکت بازار را پیش‌بینی می‌کنند، درحالی‌که اندیکاتورهای متاخر روندهایی را که در حال حاضر در حال وقوع هستند تأیید می‌کنند. اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری مزایا و معایب خاص خود را دارند، بنابراین بسیار مهم است که با نحوه کارکرد هر کدام آشنا شوید و اندیکاتوری را که با استراتژی شما بیشتر مطابقت دارد، انتخاب کنید.

اندیکاتورهای متقدم به سرعت به قیمت‌ها واکنش نشان می‌دهند، که می‌تواند برای معامله‌گران کوتاه‌مدت عالی باشد. این ویژگی، آن‌ها را مستعد ارسال سیگنال‌های اشتباه می‌کند. ارسال سیگنال‌های اشتباه، زمانی اتفاق می‌افتند که سیگنالی نشان می‌دهد زمان ورود به بازار است، اما روند به سرعت معکوس می‌شود. اندیکاتورهای تاخیری به مراتب کندتر واکنش نشان می‌دهند، به این معنی که معامله گران دقت بیشتری خواهند داشت اما ممکن است در ورود به بازار با تاخیر مواجه شوند. اندیکاتورهای تاخیری نیز می‌توانند سیگنال‌های نادرست را ارائه دهند.

تفاوت دیگر اندیکاتورهای متقدم و متاخر نحوه عملکرد و کارکرد آن‌ها است. اندیکاتورهای پیشرو هنگامی که روند در حال شروع است سیگنال‌های تجاری را به سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهند در حالی که اندیکاتورهای تاخیری اقدامات قیمتی را دنبال می‌کنند. اندیکاتورهای پیشرو یا Leading سعی در پیش‌بینی قیمت با استفاده از بازه زمانی کوتاه‌تری دارند و بنابراین حرکت قیمت را هدایت می‌کنند. درحالی‌که اندیکاتورهای تاخیری سیگنال را پس از روند یا معکوس‌شدن ارائه می‌دهند.

اندیکاتورهای متقدم یا متاخر؟ کدام بهتر است؟

اندیکاتورهای متقدم یا متاخر؟ کدام بهتر است؟

برای معامله گران، اغلب دشوار است که بین استفاده از اندیکاتورهای متقدم و متاخر تعادل برقرار کنند. اگر به عنوان یک معامله‌گر فقط بر اندیکاتورهای پیشرو و یا فقط اندیکاتورهای تاخیری تکیه می‌کنید، شانس مشاهده سیگنال های نادرست زیادی برای شما وجود دارد. با معایبی که این دو اندیکاتور دارند، بهتر است یک استراتژی معاملاتی با استفاده از این اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری ایجاد کنید.

همان‌طور که گفتیم، اندیکاتورهای پیشرو به منظور پیش‌بینی تغییرات بیشتر قیمت طراحی شده‌اند تا به معامله‌گران در معاملات برتری بدهند و اندیکاتورهای تاخیری، اندیکاتورهایی هستند که روندی را دنبال کرده و سپس معکوس قیمت‌ها را پیش‌بینی می‌کنند. توجه داشته باشید که استفاده از تنها فقط یک اندیکاتور، می‌تواند تأثیرات منفی بر استراتژی داشته باشد، به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران به دنبال تعادل بین اندیکاتورهای متقدم و متاخر هستند تا با ترکیب آن‌ها دید بهتری از بازار به‌دست آورند.

جمع‌بندی

اندیکاتورهای متقدم یا پیشرو و اندیکاتورهای تاخیری نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی دارند. معامله‌گران می‌توانند با استفاده از آن‌ها سیگنال‌هایی را برای حرکت در بازار دریافت کنند. از آن‌جایی که هریک از این اندیکاتورها مزایا و معایبی دارند، معمولاً توصیه می‌شود که از ترکیب این دو اندیکاتور برای ایجاد دید بهتری در بازار سرمایه گذاری استفاده شود.

واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال

آشنایی با مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال

آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معامله‌گران موفق معمولا با بهره‌مندی از این اطلاعات و تکنیک‌های معاملاتی، سودهای خوبی را به دست می‌آورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایه‌گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیل‌گران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهم‌های مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص می‌دهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.

واگرایی چیست؟

واگرایی‌ نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شده‌اند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود می‌آید. به‌ عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده می‌شود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق می‌افتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگرایی‌ها می‌توان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده ‌کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهم‌ترین و پراستفاده‌ترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند اندیکاتور RSI ، اندیکاتور cci و … هم می‌توان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که اشاره کردیم، واگرایی‌ها از انواع مختلفی تشکیل شده‌اند و تحلیل‌گران با استفاده از این ابزار، می‌توانند ادامه روند سهم را در آینده پیش‌بینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارت‌اند از:

واگرایی‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی می‌پردازیم.

۱/ واگرایی معمولی ( Regural Divergence)

واگرایی زمانی رخ می‌دهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت می‌کند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان می‌دهد. زمانی که این واگرایی به وجود می‌آید، قیمت از ادامه حرکت باز می‌ایستد و تغییر جهت می‌دهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش می‌دهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می‌شود.

واگرایی معمولی مثبت(RD+):

به ‌طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کف‌ها تشکیل می‌شود. به این شکل که قیمت یک کف را پایین‌تر از کف قبلی ایجاد می‌کند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت می‌کند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت می‌کند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان می‌دهد که فروشندگان ضعیف شده‌اند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی منفی(RD-):

واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ می‌دهد. به ‌این ‌صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد می‌کند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت می‌کند و سقفی پایین‌تر از سقف قبلی به وجود می‌آورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، به‌ عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته می‌شود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیان‌گر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت می‌تواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی معمولی منفی

مثال: در تصاویر زیر، می‌توانید مثال‌هایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:

مثالی از واگرایی معمولی

شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.

نمونه‌ای از واگرایی

شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.

۲/ واگرایی مخفی

واگرایی مخفی زمانی به وجود می‌آید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشان‌دهنده ادامه‌دار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن می‌توان در روند نزولی سهم با قله‌ها و در روند نزولی سهم با دره‌ها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش می‌دهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم‌بندی می‌شود.

واگرایی مخفی مثبت(HD+)

واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد می‌شود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایین‌تر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، می‌توانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی مخفی مثبت(HD+)

واگرایی مخفی منفی(HD-)

واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود و بیانگر ادامه‌دار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقف‌ها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایین‌تر از سقف قبلی تشکیل می‌شود به صورت هم‌زمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد می‌شود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی اندیکاتور تحلیل زمانی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی مخفی منفی(HD-)

۳/ واگرایی زمانی

در این نوع واگرایی، به راحتی می‌توان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیم‌بندی می‌شود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگرایی‌ها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:

انواع واگرایی زمانی ویژگی واگرایی نکات مهم نوع پیش‌بینی
واگرایی زمانی معمولی تعداد کندل‌های فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندل‌های روند گام قبلی است تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد ادامه روند قبلی
واگرایی زمانی هوشمند تعداد کندل‌های فاز اصلاح کمتر از تعداد کندل‌های روند گام قبلی است مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است ادامه روند قبلی

فیلتر واگرایی در بازار بورس

همان‌طور که می‌دانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معامله‌گران با استفاده از این تکنیک می‌توانند به صورت لحظه‌ای به سهم‌های با ارزش در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معامله‌گران برای شناسایی و بررسی سهم‌هایی که درگیر فیلتر واگرایی هستند، می‌توانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.

فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر می‌کند که دره‌ها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش می‌دهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که دره‌ها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست می کند که سقف‌ها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.

قیمت‌ها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی

با استفاده از ابزارهای مختلف برای دریافت مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال ، می‌توان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانی‌که نمودار به این سطوح می‌رسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامی‌که نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع می‌توان این شکست را فریب‌‌دهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:

نمونه‌هایی از واگرایی

سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، می‌توان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را می‌توان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در اندیکاتور تحلیل زمانی کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسان‌گیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی می‌توان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.

نمونه واگرایی

نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، می‌تواند کاملا فریب‌دهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آن‌ها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، می‌توان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.

نمونه‌ای از واگرایی

نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز می‌توان استفاده کرد. ازجمله این الگوها می‌توان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آن‌ها را افزایش داده و می‌توان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصت‌های معاملاتی برای خرید و فروش بود.

سخن آخر

در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معامله‌گران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیک‌های تحلیلی، می‌توانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگرایی‌ها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت هم‌زمان به وجود می‌آید. واگرایی‌ها یکی از بهترین موقعیت‌ها برای پیش‌ بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معامله‌گرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم هستند، می‌توانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.