Shadow در کندل استیک چیست؟
سایه (Shadow) یا فتیله خطی است که روی کندل در نمودار کندل استیک یافت می شود و برای نشان دادن محل نوسان قیمت در مقایسه با قیمتهای باز و بسته به کار می رود. اساساً ، این سایه ها بالاترین و پایین ترین قیمت هایی را نشان می دهد که یک سهام یا ارز در یک بازه زمانی خاص معامله کرده است. کندل استیک قسمت وسیعی نیز دارد که به آن “بدنه” می گویند.
نکات کلیدی Shadow در کندل استیک
- در نمودار کندل استیک ، سایه (فتیله) قسمتهای نازکی است که عملکرد قیمت روز را نشان می دهد زیرا با قیمت پایی آن متفاوت است.
- طول و موقعیت سایه می تواند به معامله گران کمک کند تا احساس امنیت بازار را ارزیابی کنند.
- برخی از تحلیل گران تکنیکال معتقدند سایه بلند به معنی چرخش یا معکوس شدن قیمت است در حالی که کندل استیکی که عملا فتیله ندارد ، نشانه قوی بودن روند است.
- در ترید دو شکل اصلی تجزیه و تحلیل وجود دارد: تحلیل فاندامنتال و تکنیکال. تجزیه و تحلیل فاندامنتال به عملکرد شرکت برای ارائه سرنخ و بینش در مورد مسیر آینده قیمت متکی است. تحلیلگران فاندامنتال معیارهای درآمد را ردیابی می کنند.
- برای مقایسه ، تحلیلگران تکنیکال بر روی تغییرات قیمت تمرکز می کنند. آنها سعی می کنند الگوها را در عملکرد قیمت شناسایی کنند و سپس با استفاده از این الگوها جهت قیمت را در آینده پیش بینی می کنند. تجزیه و تحلیل فاندامنتال به تحلیلگران کمک می کند سهام یا ارز موردمعامله را انتخاب کنند ، در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال به آنها می گوید چه موقع باید آن را معامله کنند. نمودار کندل استیک یکی ازابزارها برای آنالیز تکنیکال است.
شناسایی و استفاده از سایه یا Shadow در کندل استیک
هر کندل استیک دارای یک باز ، بالا ، پایین و نزدیک است. باز ، بالا ، پایین و نزدیک به قیمت اشاره دارد. این مقادیری است که الگوی کندل استیک را ایجاد می کند. قسمت داخل کندل استیک که توخالی است یا پر شده است ، بدنه نامیده می شود.
خطوط موجود در دو انتهای بدنه به عنوان فتیله یا سایه شناخته می شوند و نشان دهنده دامنه بالا یا پایین برای دوره زمانی است.
الگوی چکش و مرد به دار آویخته (کندل شناسی در تحلیل تکنیکال)
الگوی چکش در پایین یک روند نزولی شکل میگیرد. الگوی مرد به دار آویخته در بالای یک روند صعودی و یا در روی یک خط مقاومت قوی ایجاد می شود. زمانی که قیمت افزایش می یابد ایجاد یک الگوی مرد به دار آویخته نشان می دهد که تعداد فروشندگان کم کم بر خریداران غلبه می کند. سایه ی پایینی بلند نشان می دهد که فروشندگان بر قیمت فشار آوردند و سعی کردن که قیمت را پایینتر آورند ولی خریداران وارد عمل شدند و قیمت را اندکی بالاتر بردند اما تنها توانستند تا نزدیکی قیمت بازگشایی قیمت را افزایش دهند.
این الگو نشانه ایست که خریدار بیشتری باقی نمانده تا شتاب ضروری برای افزایش قیمت را فراهم کند.
نشانه های شناسایی الگوی مرد به دار آویخته
• سایه ی پایینی بلند که حدود دو تا سه برابر بدنه اصلی است.
• سایه ی بالایی ندارد و یا بسیار کوچک است.
• بدنه ی اصلی در قسمت بالای محدوده ی قیمتی معامله شده است.
• رنگ بدنه ی اصلی در ماهیت الگو اهمیت ندارد اما بدنه سیاه قوی تر از الگوی سفید است.
در این مقالات کندل ها (شمع تعریف کندل شناسی های ژاپنی) و رفتار قیمتی سهم را در نمودار تکنیکال آنها بررسی میکنیم.
الگوی چکش
الگوی چکش یا hammer یک الگوی ژاپنی است .
تشخیص : یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است .
کارکرد : این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند .
اعتبار الگو : اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است . همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود .
صحیح بودن الگو : در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد .
الگوی چکش وارونه
تمام ویژگی های الگوی چکش را دارد ولی وارونه است ؛ به آن inverted hammer نیز می گویند .
الگوی مرد به دار آویخته
الگوی مرد به دار تعریف کندل شناسی آویخته یا hanging man یک الگوی ژاپنی است .
تشخیص : یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است .
کارکرد : این الگو روند صعودی را تبدیل به روند نزولی می کند .
اعتبار الگو : اگر مرد به دارآویخته قرمز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است . همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود .
صحیح بودن الگو : در صورتی که کندل بعدی در زیر کندل مرد به دار آویخته قرار گیرد الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی مرد به دار آویخته fail خواهد شد .
الگوی مرد به دارآویخته وارونه
تمام ویژگی های الگوی مرد به دار آویخته را دارد ولی وارونه است ؛ به آن inverted hanging man نیز می گویند.
در زیر تعدادی مثال از الگوی چکش و کندل مرد به دارآویخته قابل مشاهده است .
کندل شناسی چیست؟ آموزش خواندن کندل در تحلیل تکنیکال و الگوی متداول کندل ها با ویدئو
سلام به کریپتودرخشی های عزیز. در این فیلم آموزشی قصد داریم چند نکتهی مهم در مورد روش خواندن کندل ها و انواع کندل در بورس به شما آموزش بدهیم و دو تا از الگوی متدوال کندل ها در بورس را به شما معرفی کنیم. البته به علت این که با دیدن کندل ها، خیلی بهتر میتوانید از این نکات بهره مند شوید، بهتر است حتما در کنار مطالعهی متن مقاله، ویدئو را تماشا کنید تا مطلب به خوبی در ذهن شما جا بگیرد و بتوانید با اسفاده از آن در معاملات خود، به سودآوری برسید.
کندل ژاپنی چیست؟
در بازارهای گوناگون از جمله بازار بورس و بازار کریپتو، برای نشان دادن نمودار قیمت ها از ۳ روش اقدام میشود. یعنی: استفاده از نمودار میله ای، استفاده از نمودار خطی و استفاده از الگوهای شمع ژاپنی یا کندل استیک. نمودارهای خطی و میله ای معمولا قادر به نشان دادن جزئیات زیادی در مورد بازار نیستند و به همین دلیل، برای تحلیل تکنیکال استفاده نمیشوند و ما از کندل استیک ها برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده میکنیم. به همین دلیل آموزش کندل شناسی یا کندل خوانی در بورس و تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارد و نیاز است که انواع کندل در بورس و الگوهای کندل ها در تحلیل تکنیکال را بشناسیم.
کندل ها در بورس نمودارهایی هستند که بر اساس میزان عرضه و تقاضا در بازار، شکلهای گوناگونی به خود میگیرند، بنابر این بر اساس شکل قرارگیری آنها، میتوانیم رفتارهای بعدی بازار را بر اساس رفتارها و عکس العملهای خریداران و فروشندگان حدس بزنیم و این حدسها به ما کمک میکنند تا برای لحظهی خریدن سهم و به فروش گذاشتن آن، تصمیم دقیقتری بگیریم. البته دقت داشته باشید که این حدسها بر اساس احتمال کار میکنند و هرگز صد در صدی نیستند، پس برای این که احتمال درست بودن حدس شما بیش تر شود نیاز به آموزش و تکرار و تمرین خواهید داشت.
اجزای کندل ژاپنی
هر کندل ژاپنی از دو قسمت بدنه (Body) و دم یا سایه (Shadow) تشکیل شده است. در بدنهی یک شمع یا همان کندل شما میتوانید طول بدنه، قیمت آغازین (Open) و قیمت پایانی (Close) و در سایهها میتوانید بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمت در بازه زمانی (Shadow) را ببینید.
بعضی از انواع کندل ها دارای بدنههای بلندتر و بعضی از آنها دارای بدنههای کوچک تری هستند. هنگام خواندن کندل ها باید بدانیم هرچه بدنه یک کندل بلندتر باشد، آن کندل قدرت بیش تری دارد. پس کندل های کوتاه اعتبار کم تری دارند. همینطور وجود سایه در زیر یا بالای کندل و کم یا زیاد بودن آن میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، زیاد بودن تعداد سایهها در پایین یک کندل، میتواند نشانهی این باشد که قدرت خریدارها از قدرت فروشندهها بیش تر شده است و در چنین شرایطی ما توقع ورود پول به کندل را داریم، البته به شرطی که همزمان در بالای کندل، سایه وجود نداشته باشد. چرا که وجود سایه هم در بالا و هم پایین کندل، نشانهی برابری قدرت خریدار و فروشنده است. در چنین شرایطی بهتر است صبر کنیم و منتظر شویم تا ببینیم بالاخره بازار چه رفتاری نشان میدهد. اما منظور از رفتار بازار چیست؟ منظور این است که آیا تقاضا برای یک سهم افزایش مییابد و در نتیجه قیمت آن بالا میرود و یا تقاضا برای آن کم است و قیمتش کاهش تعریف کندل شناسی پیدا میکند.
برای تشخیص دادن، پیش از هرچیز نیار داریم به یادگیری انواع اصلی کندل داریم.
انواع اصلی کندل ها
۱. کندل صعودی یا گاوی (Bullish): کندل های صعودی که به آنها نوسان مثبت نیز گفته میشود، سبز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آنها کم تر از قیمت آخرین معاملهی آنها است.
۲. کندل نزولی یا خرسی (Bearish): کندل های نزولی که به آنها تعریف کندل شناسی نوسان منفی نیز گفته میشود، قرمز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آنها بیش تر از قیمت بسته شدن شان، یعنی قیمت آخرین معامله آنها است.
چه زمانی باید از کندل ها استفاده کنیم؟
به طور کلی، کاربرد کندل ها در بورس این است که به شما روانشناسی بازار را نشان دهند و این که معاملهگران، به خرید و فروش کدام سهم علاقمند هستند. اما چه تعریف کندل شناسی زمانی اطلاعات حاصل از آموزش خواندن کندل ها به کار شما میآید؟
۱. در انتهای یک روند نزولی یا صعودی: زمانی که شما به انتهای یک روند صعودی یا نزولی میرسید، به این معنی است که قرار است الگوی کندل ها از آنجا به بعد وارونه (Reversal) شود. بنابراین در چنین شرایطی شما با کمک یادگیری روش خواندن کندل ها میتوانید متوجه شوید بهترین لحظه برای خرید یا فروش یک سهم چه زمانی است.
۲. دیگر کاربرد کندل ها در بورس در نقاط حمایت و مقاومت سهم است.
الگوی نفوذی کندل
یکی از الگوهای رایج در بازار که میخواهیم به شما در این مقاله آموزش بدهیم الگوی نفوذی است که آشنایی با آن به شما کمک میکند بتوانید لحظه وارونه شدن بازار را شناسایی کنید. به حالتی که در آن کندل دوم در کندل اول نفوذ میکند، الگوی نفوذی گفته میشود. برای دقیق تر متوجه شدن این الگو حتما فیلم آموزش کندل شناسی در ابتدای این مقاله را تماشا کنید.
الگوی شمعی پوشا چیست؟
الگوی کندل پوشا در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. یعنی نقطهای که اگر آن را شناسایی کنید میتوانید سهم خوبی بخرید و وارد روند صعودی شوید. در الگوی پوشا دو شمع داریم که شمع دوم، شمع اول را میپوشاند. برای آشنایی بهتر با این الگو نیز بهتر است شکل آن را در ویدئو ببینید.
الگوی کندل دوجی مانا چیست؟
الگوی دوجی مانا برابری نسبی عرضه و تقاضا را نشان میدهد و بهتر است زمانی که آن را شناسایی میکنید، دست از خرید و فروش بردارید تا تکلیف نهایی سهم مشخص شود. البته بعضی تعریف کندل شناسی از اوقات با توجه به کندل هایی که قبل از این الگو ظاهر شدهاند، میتوان رفتارهای بعدی بازار را حدس زد. اما در صورتی که در قبل و بعد از الگوی دوجی مانا سایههای بسیار داشته باشیم تا حدی که خود کندل بسیار کوچک شود، بهترین کار صبر کردن است.
دقت داشته باشید که قدرت کندل استیک ها در تایم فریمهای گوناگون با هم تفاوت دارد. یعنی هر چه تایم فریم بالاتر برود، قدرت یک کندل بیشتر است. بنابراین، یک کندل یک هفتهای قدرت بیشتری از یک کندل در تایم فریم یک روزه دارد و یک کندل در یک تایم فریم یک ماهه قدرت بیشتری از هردوی آنها دارد.
آیا آشنایی با کندل ها برای سود آوری کافی است؟
در ابتدا باید بگوییم که همانطور که میدانید الگوهای بسیار گوناگونی برای روش خواندن کندل ها در بورس و تحلیل تکنیکال وجود دارد و ما در این مقاله به تعداد کمی از آنها اشاره کردیم. یک معاملهگر حرفهای لازم است به انواع الگوهای کندل خوانی بورس تسلط داشته باشد و در این صورت قطعا تصمیمهای خوبی در مورد خرید و فروش سهم خود میگیرد.
البته دقت داشته باشید که آشنایی با کندل خوانی در تحلیل تکنیکال میتواند به شما در سودآوری کمک کند؛ اما به این معنا نیست که برای سودآوری کافی است. این مبحث خود پیش نیاز دو مبحث تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن است و البته در کنار این دو به استراتژی و مدیریت سرمایه قوی نیاز دارد. به عنوان مثال افرادی که بدون توجه به اصول مدیریت سرمایه از لوریج های بالا استفاده میکنند ممکن است دچار ضرر شوند. بنابر این در صورتی که شما اطلاعات و دانش کافی داشته باشید، میتوانید از یادگیری کندل شناسی در بورس در کنار مهارتهای دیگرتان بهره ببرید تا به درستی برای خرید سهم تصمیم بگیرید. اما در صورتی که اطلاعات کامل و کافی ندارید، بهتر است در دوره آموزش جامع بورس و ارز دیجیتال شرکت کنید و دانش کافی به دست بیاورید تا خدای ناکرده ضرر آسیب ناپذیری به سرمایهی شما نرسد.
کندل چیست و انواع آن
افراد برای اینکه بتوانند با پول خود سرمایه گذاری کنند به دنبال بازار های مختلف همانند بورس ، فارکس و … هستند و همان طور که می دانید امروزه در ایران بورس به شدت مورد استقبال قرار گرفته است و در چند ماه گذشته رشد زیادی داشته است . شما می توانید با آموزش بورس به بازار بورس ایران وارد شوید و سود خوبی از این طریق بدست آورید . در این مقاله به بررسی کندل در بورس و انواع آن می پردازیم .
کندل چیست ؟
کندل (candel) که در لغت به معنای شمع است نوعی نمودار قیمت است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود و قیمت های بالا ، پایین ، باز و بسته شدن را برای یک دوره خاص نشان می دهد. این نمودار از بازرگانان برنج ژاپنی نشات گرفته است که صدها سال قبل از معروف شدن در آمریکا ، برای پیگیری قیمت های بازار استفاده می کردند .این نمودار می تواند توسط معامله گرانی که به دنبال نمودار های الگویی هستند مورد استفاده قرار گیرد.
به قسمت گسترده کندل یا همان قسمتی تعریف کندل شناسی که رنگ قرمز یا سبز دارد را بدنه واقعی (real body ) می گویند و نشان دهنده قدرت خرید یا فروش است و هرچه بزرگتر باشد نشان دهنده افزایش قدرت است . وقتی شمع به رنگ سبز است به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین است . وقتی به رنگ قرمز است یعنی قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین است.
خطوط بلند و نازک در بالا و پایین بدنه نشان دهنده دامنه بالا یا پایین است و به آن ها سایه می گویند ( به آن ها wicks یا دم نیز گفته می شود ) بلند یا کوتاه بودن سایه ها نیز دارای اهمیت است . بلند بودن آن ها به معنای این است که معاملات انجام گرفته بر روی سهم ، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل گرفته است . بلند بودن سایه بالایی شمع به معنی خریدار قوی است .
نمودارهای شمع با درک الگوها و روندها می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را به شما رائه دهد . این نمودار مانند نمودار خطی است اما شامل اطلاعات بسیار دقیق تری درباره قیمت گذاری سهام است.
کندل ها نیاز به تنظیم در یک زمان خاص نیستند و می توان آن ها را به یک روز ، یک ماه یا حتی به اندازه یک دقیقه اختصاص داد.
انواع مختلف کندل استیک :
دوجی (Doji)
دوجی شمعی است که در یک دوره معین در قیمت نوسان دارد اما با همان قیمت باز و بسته می شود. دوره می تواند 1 روز ، 1 ساعت یا حتی یک دقیقه باشد . داستان هنوز همان است که عدم اطمینان در بازار وجود دارد.
در یک زمان ، خریداران برنده می شوند و در یک زمان فروشندگان برنده می شوند اما در پایان با همان قیمت بسته می شوند که در زمان باز شدن بودند . اگر دم یا همان سایه شمع بلند باشد ، این بدان معنی است که بی احتیاطی بیشتری از یک دوجی با یک سایه کوتاه وجود دارد.
دوجی ها به خودی خود به ما می گویند که تریدی در مورد قیمت وجود دارد اما فراتر از این به ما نمی گویند . در صورت استفاده با سایر الگوهای شمع ممکن است بتوانید درباره نحوه حرکت قیمت سهام اطلاعات بیشتری کسب کرد . دو نمونه از آن ها ستاره صبح دوجی و ستاره شب دوجی است .
ستاره صبح دوجی (Morning dogi star)
این الگو از دوجی استفاده می کنند تا واژگونی روند را نشان دهد و دارای 3 شمع است که هر کدام شامل پیامی هستند . شمع اول نزولی و پرقدرت ، شمع دوم که بدنه و سایه بزرگ ندارد می تواند به شکل صعودی یا نزولی قرار گیرد و شمع سوم حالت صعودی به نسبت شمع دوم دارد.
نتیجه ای که می توان از این الگو گرفت شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است .
ستاره عصر دوجی (Evening dogi star)
این الگو نیز از دوجی برای نشان دادن واژگونی روند استفاده می کند . نتیجه گیری بر اساس این الگو برعکس ستاره صبح است یعنی شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی را نشان می هد .
این الگو نیز دارای 3 شمع است. شمع اول صعودی و پر قدرت ، شمع دوم دارای بدنه کوچک است و سایه ندارد ، شمع سوم نزولی است .
ستاره دوجی صبح و عصر قرار نیست به شما بگویند چه سهامی را باید خریداری کنید و نباید تنها بر اساس این الگو عجله کنید و سهام بخرید ولی اگر شما قبلا سهام را براساس استراتژی خود انتخاب کرده اید این الگو بهترین زمان برای ورود به بازار را به شما می گوید .
نکته مهم این است که دانش این را داشته باشید تا بتوانید الگوی ورود به بازار را مشخص کنید.
سنگ قبر (gravestone ) و سنجاقک (dragonfly)
هر دو مانند دوجی در یک قیمت باز یا بسته می شوند با این تفاوت که فقط در یک جهت نوسان دارند به صورت افزایش یا کاهش . مانند دوجی آن ها به خودی خود مفید نیستند استفاده از آن ها با سایر فرم های کندل می تواند به پیش بینی بازار سهام کمک کند .
ستاره دنباله دار (shooting star)
یک ستاره دنباله دار جایی است که سهام در یک قیمتی باز می شود و بالا می رود و سپس پایین می آید تا در همان قیمتی که باز شده است بسته شود که تقریبا مشابه سنگ قبر است ولی به جای بسته شدن بالای قیمت باز شدن ، با همان قیمت بسته می شود .
این الگو در انتهای روند صعودی است و بدنه در انتهای پایینی است و سایه دو برابر بدنه است .
چکش (hammer)
چکش جایی است که سهام در قیمتی باز می شود و کمی پایین می رود و پایین قیمتی که باز شده است بسته می شود این الگو مشابه الگو سنجاقک است . چکش در انتهای روند نزولی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن قرار دارد و سایه بالایی ندارد ، سایه پایینی دو برابر بدنه است.
چکش ها می توانند پایین یا سطح پشتیبانی را نشان دهند. پس از کاهش ، چکش ها صعود را نشان می دهند. پایین بودن سایه دلالت بر این دارد که فروشندگان در طول جلسه قیمت را پایین آورده اند. ممکن است به نظر برسد که برای اینکه عملکرد کافی باشد ، چکش ها نیاز به تأیید صعودی بیشتری دارند. پایین بودن چکش نشان می دهد که تعداد زیادی از فروشندگان باقی مانده اند .
چکش معکوس ( inverted hammer)
چکش معکوس مشابه ستاره دنباله دار است اما براساس اقدامات قبلی قیمت پیامد های متفاوتی دارند . هر دو الگو دارای بدنه واقعی کوچک و سایه ی بالایی بلند هستند . هر دو سایه پایینی ندارند یا سایه پایینی کوچکی دارند. چکش معکوس بعد از نزول و کاهش شکل می گیرد . سایه بلند نشانگر فشار خرید در طول جلسه است.
شمشیر زدگی (Bullish engulfing)
این الگو با وجود یک بدن بزرگ سبز که بدن قبلی کوچکتر قرمز رنگی را درگیر می کند ، مشخص می شود و در طی روند نزولی ظاهر می شود . بدن سبز لازم نیست سایه های شمع قبلی را درگیر کند ، اما بدن را کاملاً درگیر می کند.
- بازار با روند نزولی موجود مشخص می شود.
- در روز اول بدن قرمز مشاهده می شود.
- بدن آبی در روز دوم به طور کامل بدن قرمز روز قبل را درگیر می کند.
در حالی که بازار با روند نزولی مشخص می شود ، فروش با وجود بدنه قرمز در روز اول اما با حجم کم مشاهده می شود. روز بعد ، بازار پایین تر باز می شود . به نظر می رسد که ادامه روند نزولی خواهد بود ، اما فشار فروش حرکت را از دست می دهد و گاوها در طول روز کنترل می کنند . نیروی خرید بر نیروی فروش غلبه می کند و در بازارهای نهایی می تواند بالای روز قبل بسته شود .
سطح تأیید به عنوان آخرین قیمت بسته تعریف شده است . هنگامی که قیمت ها از بالای شمع دوم نزدیک می شوند ، سیگنال خرید ایجاد می شود.
هارامی (Harami)
نتیجه ای که می توان از این الگو گرفت کند شدن یا متوقف شدن روند حرکت است. این الگو شامل 2 کندل است . کندل اول ، کندل والد و کندل دوم ، کندل فرزند است که معمولا رنگ این دو کندل با یکدیگر متفاوت است . اگر کندل والد سبز باشد یعنی مثبت باشد کندل فرزند قرمز یعنی منفی است .
خرس هارامی (bearish harami ) و بولیش هارامی (bullish harami)
این الگو ها شامل 2 کندل است ، یک شمع بزرگ و یک شمع کوچک . خرس هارامی الگوی معکوس به سمت نزولی را نشان میدهد در حالی که بولیش هارامی معکوس آن را نشان می دهد . این الگو ها نشان می دهند که وضعیت فعلی معکوس خواهد شد.
حلق آویز (hanging man)
این الگو بسیار مشابه چکش است اما بر اساس قسمت های قبلی پیامدهای مختلفی دارند . هر دو دارای بدنه ی کوچک (قرمز یا سبز) و سایه ی پایینی بلند هستند هر دو سایه ی پایینی ندارند یا کوتاه دارند.
The Hanging Man یک الگوی معکوس نزولی است که می تواند سطح بالایی یا مقاومت را نشان دهد. پس از پیشبرد ، یک حلق آویز اعلام می کند که فشار فروش در حال افزایش است. پایین بودن سایه تأیید می کند که فروشندگان در طول جلسه قیمت را پایین آورده اند. مانند Hammer ، یک حلق آویز قبل از عمل نیاز به تأیید نزولی دارد. چنین تأییداتی می تواند به عنوان شکاف پایین یا شمع بلند قرمز بر روی حجم سنگین ایجاد شود .
بولیش خط پریسینگ (Bullish Piercing Line)
این یک الگوی معکوس پایین با دو کندل است . شمع قرمز در روز اول ظاهر می شود در حالی که روند نزولی در حال انجام است. روز دوم شکاف کمتری را به پایین باز می کند اما می تواند بیش از نیمی از قسمت داخلی قرمز شمع را ببندد و منجر به تشکیل یک شمع آبی قوی شود.
- بازار با روند نزولی موجود مشخص می شود.
- شمعدان قرمز در روز اول ظاهر می شود.
- در روز دوم شاهد شکاف پایین در باز شدن هستیم اما کندل قادر است بیش از نیمی از قسمت داخلی شمع قرمز را ببندد.
در این الگو بازار در حال نزولی است. اولین بدن قرمز این دیدگاه را تقویت می کند. روز دیگر بازار شکاف را کاهش می دهد و نشان می دهد که روند نزولی همچنان ادامه دارد. پس از این روند بسیار نزولی ، گاوها شارژ می شوند. بازار تا پایان جلسه صعود می کند و نتیجه آن نزدیک شدن به روز گذشته است. احساس ترس در بین فروشندگان کوتاه مدت وجود دارد .
سطح تأیید به عنوان آخرین قیمت بسته تعریف شده است. برای تولید سیگنال خرید باید قیمت ها از این سطح عبور کنند. سطح از دست دادن توقف به عنوان پایین ترین نقطه شکل گیری الگوی شمع تعریف شده است .
پیشنهاد می کنیم مقاله تحلیل تکنیکال چیست ؟ را مطالعه کنید.
سه سرباز سفید (Three white soldiers)
این الگو نشانگر واژگونی پایین در بازار است و دارای سه کندل با بدنه سبز که به سمت بالا حرکت می کنند هست . باز شدن هر روز کمی پایین تر از قیمت های قبلی بسته شدن است و قیمت ها به تدریج در سطوح بالاتر بسته می شوند .
معیار های شناسایی :
- بازار با روند نزولی موجود مشخص می شود.
- سه شمع متوالی کمی طولانی سبز مشاهده می شود.
- هر شمع درون بدنه روز قبل باز می شود.
- کندل به تدریج در اوج های جدید ، بالاتر از روز قبل ، بسته می شود.
این الگو در روند نزولی حاكم ظاهر می شود كه در آن قیمت در پایین قرار دارد. سپس اولین شمع سبز را مشاهده می کنیم که تلاش می کند به سمت بالا حرکت کند. این روند برای دو روز آینده ادامه دارد و به تدریج سطح های جدیدی را در پایان خواهد داشت . این احساس ترس را در بین خرس ها ایجاد می کند که باعث می شود قیمت های بیشتری به سمت جلو حرکت کند.
سطح تأیید به عنوان آخرین قیمت بسته شدن تعریف شده است. برای تأیید باید قیمت ها از بالای این سطح عبور کنند.
شمع مخلوط (Blending candle)
الگو های کندل می توانند با هم مخلوط شوند و یک الگو را ایجاد کنند.
یکی دیگر از راه های سرمایه گذاری فارکس است که با آموزش فاراکس می توانید در این راه قدم بگذارید و نتایج خوبی بگیرید .
چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع تعریف کندل شناسی مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد تعریف کندل شناسی که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
دیدگاه شما