حالا که نرخهای بهره پایین، مزایای بیشماری دارد، چرا فدرال رزرو، همیشه نرخهای بهره را پایین نگه نمی دارد؟
عرضه و تقاضا
لیست مطالب عرضه و تقاضا - بر اساس قانون عرضه و تقاضا که برای تمام داراییها صدق میکند، تعداد واحدهای موجود یک ارز دیجیتال یا همان عرضه در قیمت آن ارز تاثیر مستقیم دارد. برخی از ارزهای.
بر اساس قانون عرضه و تقاضا که برای تمام داراییها صدق میکند، تعداد واحدهای موجود یک ارز دیجیتال یا همان عرضه در قیمت آن ارز تاثیر مستقیم دارد. برخی از ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین عرضه محدود دارند و.
در ادامه با یک تحلیل پیچیده و جزئی زندگی 10 ساله بیت کوین و تاریخ 3 ساله اتریوم را با یافتن چشماندازی برای این دو، زیر ذرهبین بررسی خواهیم کرد. اگر با برآوردهای من موافق نیستید، شما را به اکتشاف.
ارزهای دیجیتال برای هر دو گروه سرمایهگذاران اولیه و تریدرهای باهوش پر از سود و منفعت بوده است. مثلاً بیت کوین را در نظر بگیرید. همهکسانی که قبل از ۲۰۱۷ در این بازار سرمایهگذاری کردند، تا کنون با.
حسابهای مالی توریستی نیز الکترونیکی میشوند. برای اولین بار یکی از خطوط هوایی بینالمللی که بهعنوان یک شرکت نوآور در خطوط هوایی جهانی شناختهشده است، نسبت به پذیرش پول مجازی اقدام کرد. گرچه این عمل.
به باور یک سرمایه دار و فعال اقتصادی امن ترین جا برای حفظ سرمایه بانک است و بهترین راه محافظت از سرمایه در برابر تنش ها پرداخت وام ها و بهره آن به علاوه بدهی های اقتصادی دیگر از جمله کارت های اعتباری.
آماده ورود پول جدید به دنیا باشید! به زودی شاهد یک لحظه تاریخی خواهیم بود. در آستانه این هستیم که پول رایج در جامعه تغییر مسیر دهد. از لحاظ تاریخی، پیوسته شاهد تغییرات این چنینی بوده ایم؛ طلا جای.
عضویت در خبرنامه
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال را به صورت لحظهای ببینید و نرخ آنها را به یکدیگر تبدیل کنید. آخرین اخبار، تحلیلها و مقالات حوزه بلاک چین را بخوانید. سبد دارایی خود را با افزودن ارزهای دیجیتال بسازید و ارزش آن را هر لحظه دنبال کنید. با جامعه فارسیزبان ارزدیجیتال در مورد توکنها و کوینهای محبوبتان بحث و گفتگو کنید.
- برگزیده
- سوالات متداول
- ویدئو آموزشی
- اینفوگرافیک
- شرایط و قوانین استفاده
- مبدل قیمت ارز دیجیتال
- محاسبه سود استخراج
- قیمت ارز دیجیتال
- ابزارهای ارزدیجیتال
- آشنایی با بلاک چین
- آشنایی با بیت کوین
- آشنایی با اتریوم
- صفر تا صد امنیت
- تحلیل قیمت بیت کوین
- تحلیل قیمت آلت کوینها
- تحلیل قیمت اتریوم
- تحلیل فاندامنتال
- فرصتهای شغلی
- تبلیغات
- درباره ما
- ارتباط با ما
کلیه حقوق این سایت نزد ارزدیجیتال محفوظ بوده
و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است.عرضه و تقاضای بازار پول
ارز و کاربرد آن در بازار پول
نگارنده: محمد روشن
تقريباً تمامي نيازهاي انسانهاي اوليه در محيط خانوادگي تهيه و تامين ميگرديد؛ اما با رشد جوامع و شروع زندگي اجتماعي، نياز به استفاده از توليدات ديگران احساس گرديد بنحوي که افراد، محصولات و توليدات خود را با محصولات و توليدات بدست آمده توسط ديگران معاوضه مينمودند. با اختراع پول، اين مبادلات سيري صعودي يافت و مراودات تجاري بين ملل نيز آسانتر گرديد؛ بنحويکه امروزه کمترين کشوري را ميتوان يافت که کليه نيازهاي خود را در داخل تامين نمايد؛ زيرا به دليل تنوع منابع طبيعي يا پيشرفت تکنولوژي، کشورها از قابليتهاي گوناگوني جهت توليد کالاها و ارائه خدمات برخور گرديدهاند، لذا رشد و توسعه فزاينده تجارت جهاني در چند دهه اخير سبب تغييراتي گسترده در روابط تجاري بين ملل مختلف گرديده بنحويکه شيوه نوين خريد و فروش بينالمللي جايگزين روش سنتي گرديده و استفاده از پول بيگانه (ارز) به جزئي لاينفک ازاين مبادلات تبديل گشته است، به اين دليل کسب درآمدهاي ارزي از مهمترين برنامههاي اقتصادي کشورها بشمار ميرود، از طرف ديگر واژه برنامه ريزي جهت کسب درآمدهاي ارزي مستلزم درک اهميت ارز در اقتصاد ملي، نحوه تبديل پذيري پولهاي بيگانه به پول ملي و نقش بانکها در بازار ارز با توجه به ريسک نوسانات نرخ ارز ميباشد، در اين مقاله سعي گرديده به موارد فوق پرداخته شود.
اهميت ارز در اقتصاد ملي
امروزه کسب حداکثر وجوه ارزي ناشي از صادرات کالا و خدمات از عمدهترين سياستهاي اقتصادي کشورها محسوب مي گردد زيرا چنانچه کشوري با کمبود ذخاير ارزي مواجه گردد، جهت تامين نيازهاي وارداتي خود، به ناچار ميبايست از مجامع، کشورها يا بانکهاي بيگانه اقدام به استقراض نمايد، اين حالت زماني اتفاق ميافتد که کشور با کسري تراز ارزي مواجه باشد.در جريان عکس، هنگامي که صاردات کالا، صادرات خدمات و سرمايهگذاري خارجيان در داخل يک کشور بيشتر از واردات کالا، واردات خدمات و سرمايهگذاري در خارج از کشور باشد، کشور مربوطه با مازاد تراز ارزي مواجه خواهد شد. محاسبه مازاد يا کسري تراز از جدول تراز پرداختهاي کشور بدست ميآيد، اين جدول نشاندهنده ارزش سالانه کليه مبادلات اقتصادي ساکنين يک کشور با بقيه جهان ميباشد.
بسياري از اقتصاددانان، مازاد تجارت خارجي را به عنوان موتور رشد اقتصاد کشورها معرفي كردهاند زيرا در صورت رونق تجارت خارجي و حصول مازاد تجاري زمينه گسترش بازار داخلي، افزايش كارايي، ارتقاء سطح کيفيت کالاها و در نهايت رشد توليد فراهم ميگردد سپس از طريق گسترش و شکوفايي بخشهايي از اقتصاد كه كشور در آن مزيت دارد، راههاي دستيابي به رشد و توسعه اقتصادي فراهم ميگردد. گسترش تجارت خارجي و افزايش صادرات کالا به توسعه زير ساختهاي اساسي اقتصاد ميانجامد و از طرف ديگر، به سبب افزايش تقاضاي محصول و وارد شدن فعالان اقتصادي کشور در بازارهاي جهاني، رشد اقتصادي و بهبود كيفيت كالاها حاصل خواهد شد. افزايش صادرات از جنبههاي ديگري نيز سبب افزايش درآمدهاي ارزي و به دنبال آن افزايش تقاضاي مؤثر در اقتصاد ميشود. تامين تقاضاي صادرات ، نيازمند عرضه کالا و خدمات است كه اين امر ميتواند افزايش سرمايهگذاري از طريق جذب سرمايههاي داخلي و خارجي را به دنبال داشته و زمينه رشد اقتصادي و کسب حداکثر درآمدهاي ارزي را در پي داشته باشد.
سياست تعيين نرخ ارز
نرخ مبادله پول رايج يک کشور با پول ساير کشورها را اصطلاحاً نرخ ارز گويند، اين نرخ در کشورهاي مختلف بر اساس يکي از روشهاي ثابت، متغير، چند گانه يا مديريت شناور شده تعيين ميگردد. سياست تعيين نرخ ارز، تنظيم كننده جريان ورود و خروج ارز در اقتصاد ملي است و از آن طريق ميزان ورود و خروج كالا، خدمات و سرمايه بين يک كشور با ساير كشورها مشخص ميشود.
نئوكلاسيكها در مدل تعادل عمومي خود عنوان نمودهاند که نرخ واقعي ارز همواره به عنوان عامل مؤثر تعادل در بخش خارجي مورد توجه قرار ميگيرد، اگر ارزش پول يك كشور به صورت تصنعي بالاتر از ارزش واقعي آن نگهداشته شود قيمت كالاهاي خارجي در بازارهاي داخلي نسبت به كالاهاي توليد داخل ارزانتر خواهد شد و واردكنندگان اين مابهالتفاوت ارزش را بدست خواهند آورد، اگر ارزش پول كشور به صورت تصنعي كمتر ارزشگذاري شود، اين اثرات بطور معكوس در اقتصاد نمايان ميشود.
در واقع نرخ ارز ميبايست توسط عرضه و تقاضا تعيين گردد، عرضه و تقاضا نيز به کسري يا مازاد تراز پرداختهاي هر کشور جهت پرداخت تعهدات و نيز انتظارات مربوط به تغييرات آتي نرخ ارز بستگي دارد،اما بسياري از کشورهاي جهان از جمله ايران به دلايل گوناگون کنترل ويژهاي بر نرخ برابري پول ملي با ارزهاي خارجي برقرار مينمايند، لذا چنانچه مديريت نرخ ارز توسط دولت (بانک مرکزي) صورت گيرد تعيين اين نرخ به صورت شناور مديريت شده صورت ميگيرد. در جدول ذيل، نرخ برابري 4 نوع ارز (دلار آمريکا، يورو، پوند انگليس و ين ژاپن) نسبت به ريال ايران در مقاطع ماهانه مربوط به شش ماه مختلف ارائه گرديده است.[1][
چرا دولتها در بازار ارز مداخله ميکنند؟
برخي از تحليلگران معتقدند، سياست ارزي مطلوب كه به تنظيم متناسب نيروي درون بازار ارز ميانجامد، سياست ارزي شناور مديريت شده است. اتخاذ اين سياست به دولت اجازه ميدهد كه شرايط عرضه و تقاضا در بازار ارز را تحت مديريت خود قرار داده و از اين طريق نيز بتواند به توزيع ارز بين متقاضيان مبادرت كند، از طرف ديگر تغييرات گسترده و سريع نرخ ارز ميتواند براي اقتصاد هر کشور ويرانگر باشد؛ لذا از طريق مداخلات احتياطي دولت و بدون آنكه نرخ مشخصي بر بازار تحميل گردد، نوسانات سريع و گسترده در بازار ارز مديريت ميشود زيرا عدم تنظيم نرخ واقعي ارز، روند صادرات و واردات و شكلگيري توليدات داخلي را براساس شرايط غيرواقعي شكل ميدهد به بياني ديگر توليدكنندگان با دريافت علائم غلط در مورد ارزش منابع اقتصادي و قيمت محصولات توليدي به سمت سرمايهگذاريهاي غيراقتصادي سوق مييابند و بدين ترتيب ساختار اقتصادي بر مبناي يك شرايط مصنوعي شكل يافته كه در آينده ايجاد تغيير در آن مشكلات و خسارات زيادي را به همراه خواهد داشت.
نقش بانکها در بازار ارز
بازار ارز را نبايد در يک مکان خاص و با محدودهاي مشخص تصور نمود بلکه اين بازار مکانيسمي است که خريداران و فروشندگان، ارز را براي انجام مبادله ارزي به يکديگر نزديک ميکند، در اين بازار معمولاً انتقال پول از يک کشور به کشور ديگري صورت ميگيرد. بطور کلي بانکها، صادرکنندگان، واردکنندگان، شرکتها، دلالان، تجار و سوداگران ارز (سفته بازان)، اعضاء اصلي بازار ارز را تشکيل داده و نقشي اساسي در اين بازار بر عهده دارند که بوسيله تلفن، سوئيفت، پست، تلکس و . دائماً با يکديگر در تماس بوده و نسبت به خريد و فروش ارز اقدام مينمايند. بطور مثال انواع ارزهاي قابل خريد و فروش در بانکهاي کشور که نرخ خريد و فروش برخي از آنها بطور روزانه توسط بانک مرکزي اعلام و بانکها با يکديگر و يا با مشتريان خود وارد معاملات ارزي ميشوند عبارتند از دلار آمريکا، پوند انگليس، فرانک سوئيس، کرون سوئد، کرون نروژ، کرون دانمارک، درهم امارات، دينار کويت، ين ژاپن، ريال عمان، دلار کانادا، ريال قطر، پوند سوريه، دلار استراليا، ريال سعودي، دينار بحرين و يورو (واحد پول اروپايي)[1][2].
انجام هر معامله ارزي مستلزم دريافت يا پرداخت ارز ميباشد به بياني ديگر با انجام هر معامله ارزي مبلغ مشخصي از يک نوع ارز دريافت و نوع ديگري از ارز پرداخت ميگردد. بانکها نيز به عنوان يکي از بزرگترين و فعالترين اعضاء بازار ارز از روشهاي مختلفي جهت دريافت يا پرداخت وجوه ارزي استفاده و نقشي برجسته و مهم در اين بازار بر عهده داشته و با خريد و فروش اسکناس و مسکوک ارزي، ارسال يا دريافت انواع حوالههاي ارزي، صدور و پرداخت چکهاي ارزي، صدور انواع اعتبار نامه مسافرتي، گشايش اعتبارات اسنادي، قبول و پرداخت بروات ارزي، و صدور انواع ضمانتنامه هاي ارزي نقشي غير قابل انکار در بازار ارز ايفا مينمايند.
انجام عمليات خزانه داري[2][3] ارزي از ديگر اموري است که بانکها در بازار ارز انجام ميدهند از طرف ديگر عمليات خريد و فروش در بازار ارز که بانکها نيز در آن بصورت فعالانه مشارکت دارند به دو شکل نقد[3][4] و سلف[4][5] صورت مي گيرد. اصطلاح معامله نقد به معاملاتي اطلاق ميگردد که در زمان انجام معامله يا حداکثر دو روز کاري بعد از آن ارز مبادله گردد. به معاملاتي که تاريخ سررسيد دريافت يا پرداخت ارز بيش از دو روز کاري پس از تاريخ انجام معامله و براي تاريخي معين در آينده مثلاً براي مدت سه يا چهار ماه باشد، سلف گويند. تفاوت ميان نرخ نقدي ارز با نرخ وعدهدار (سلف) براساس نرخ بهره و ريسک مبادله، که همان امکان تقويت يا تضعيف پول در آينده است، تعيين مي شود. بنابراين از مقايسه ميزان صرف يا تنزيل ارز با قيمت نقدي آن ميتوان به حد انتظارات بازار درباره مقادير تضعيف يا تقويت يک نوع ارز در آينده پي برد. معاملات سلف در بازار ارز به دو بخش سلف ثابت[5][6] و سلف اختياري[6][7] تقسيم ميگردد. در معاملات سلف ثابت سررسيد و زمان تحويل و تحول ارز مورد معامله مشخص ميباشد اما در معاملات سلف اختياري مشتري که با بانک قرارداد سلف ارزي منعقد نموده است اين فرصت و اختيار را دارد که تا سررسيد يا در سررسيد طبق نرخ توافق شده به انجام معامله اقدام نمايد، چنانچه مشتري در مهلت مقرر نسبت به تحويل و تحول ارز با بانک اقدام نکند، نرخ ارز توافق شده معتبر نبوده و بانک با نرخي جديد با مشتري وارد معامله خواهد شد.
ريسک نوسانات نرخ ارز
سياست تعيين نرخ ارز
نرخ مبادله پول رايج يک کشور با پول ساير کشورها را اصطلاحاً نرخ ارز گويند، اين نرخ در کشورهاي مختلف بر اساس يکي از روشهاي ثابت، متغير، چند گانه يا مديريت شناور شده تعيين ميگردد. سياست تعيين نرخ ارز، تنظيم كننده جريان ورود و خروج ارز در اقتصاد ملي است و از آن طريق ميزان ورود و خروج كالا، خدمات و سرمايه بين يک كشور با ساير كشورها مشخص ميشود.
نئوكلاسيكها در مدل تعادل عمومي خود عنوان نمودهاند که نرخ واقعي ارز همواره به عنوان عامل مؤثر تعادل در بخش خارجي مورد توجه قرار ميگيرد، اگر ارزش پول يك كشور به صورت تصنعي بالاتر از ارزش واقعي آن نگهداشته شود قيمت كالاهاي خارجي در بازارهاي داخلي نسبت به كالاهاي توليد داخل ارزانتر خواهد شد و واردكنندگان اين مابهالتفاوت ارزش را بدست خواهند آورد، اگر ارزش پول كشور به صورت تصنعي كمتر ارزشگذاري شود، اين اثرات بطور معكوس در اقتصاد نمايان ميشود.
در واقع نرخ ارز ميبايست توسط عرضه و تقاضا تعيين گردد، عرضه و تقاضا نيز به کسري يا مازاد تراز پرداختهاي هر کشور جهت پرداخت تعهدات و نيز انتظارات مربوط به تغييرات آتي نرخ ارز بستگي دارد،اما بسياري از کشورهاي جهان از جمله ايران به دلايل گوناگون کنترل ويژهاي بر نرخ برابري پول ملي با ارزهاي خارجي برقرار مينمايند، لذا چنانچه مديريت نرخ ارز توسط دولت (بانک مرکزي) صورت گيرد تعيين اين نرخ به صورت شناور مديريت شده صورت ميگيرد. در جدول ذيل، نرخ برابري 4 نوع ارز (دلار آمريکا، يورو، پوند انگليس و ين ژاپن) نسبت به ريال ايران در مقاطع ماهانه مربوط به شش ماه عرضه و تقاضای بازار پول مختلف ارائه گرديده است.[1][
سياست تعيين نرخ ارز
نرخ مبادله پول رايج يک کشور با پول ساير کشورها را اصطلاحاً نرخ ارز گويند، اين نرخ در کشورهاي مختلف بر اساس يکي از روشهاي ثابت، متغير، چند گانه يا مديريت شناور شده تعيين ميگردد. سياست تعيين نرخ ارز، تنظيم كننده جريان ورود و خروج ارز در اقتصاد ملي است و از آن طريق ميزان ورود و خروج كالا، خدمات و سرمايه بين يک كشور با ساير كشورها مشخص ميشود.
نئوكلاسيكها در مدل تعادل عمومي خود عنوان نمودهاند که نرخ واقعي ارز همواره به عنوان عامل مؤثر تعادل در بخش خارجي مورد توجه قرار ميگيرد، اگر ارزش پول يك كشور به صورت تصنعي بالاتر از ارزش واقعي آن نگهداشته شود قيمت كالاهاي خارجي در بازارهاي داخلي نسبت به كالاهاي توليد داخل ارزانتر خواهد شد و واردكنندگان اين مابهالتفاوت ارزش را بدست خواهند آورد، اگر ارزش پول كشور به صورت تصنعي كمتر ارزشگذاري شود، اين اثرات بطور معكوس در اقتصاد نمايان ميشود.
در واقع نرخ ارز ميبايست توسط عرضه و تقاضا تعيين گردد، عرضه و تقاضا نيز به کسري يا مازاد تراز پرداختهاي هر کشور جهت پرداخت تعهدات و نيز انتظارات مربوط به تغييرات آتي نرخ ارز بستگي دارد،اما بسياري از کشورهاي جهان از جمله ايران به دلايل گوناگون کنترل ويژهاي بر نرخ برابري پول ملي با ارزهاي خارجي برقرار مينمايند، لذا چنانچه مديريت نرخ ارز توسط دولت (بانک مرکزي) صورت گيرد تعيين اين نرخ به صورت شناور مديريت شده صورت ميگيرد. در جدول ذيل، نرخ برابري 4 نوع ارز (دلار آمريکا، يورو، پوند انگليس و ين ژاپن) نسبت به ريال ايران در مقاطع ماهانه مربوط به شش ماه مختلف ارائه گرديده است.[1][
نرخ بهره چیست؟ تاثیر نرخ بهره در بازار فارکس
نرخهای بهره توسط بانک فدرال رزرو یا بازده اوراق قرضه، که با توجه به شرایط بازارهای مالی مشخص می شوند، تعیین می شود. به زبان ساده، نرخ بهره درصدی از اصل سرمایه است که توسط وام دهنده برای استفاده از پولش دریافت می شود. منظور از اصل سرمایه، مبلغی است که وام داده شده است.
نرخ بهره بر هزینه وام، تاثیر می گذارد. در نتیجه، آنها یا به اقتصاد سرعت می بخشند و یا آن را کند می کنند. فدرال رزرو، نرخ بهره را برای دستیابی به رشد اقتصادی ایده آل، مدیریت می کند.بانک ها و موسسات دیگر برای اینکه تجارت سودآوری داشته باشند، از شما بهره می گیرند. در واقع آنها با نرخ کمتری نسبت به نرخی که شما را شارژ می کنند، به شما وام می دهند. و همین مسئله برای آنها تولید ثروت می کند.
موسسات کارتهای اعتباری از کالاها و خدماتی که شما خریداری می کنید، بهره می گیرند. شرکتها یا موسساتی هم که در کار وامهای خرید مسکن می باشند در ازای پولی که به شما برای خرید مسکن قرض می دهند، بهره می گیرند.
بانک ها و خزانه داری ایالات متحده امریکا به سرمایه گذارانی که پولهای شان را در حساب های پس انداز، سپرده های دارای گواهی، اوراق قرضه بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت می گذارند، بهره می پردازد. در این گونه موارد، سرمایه گذاران پولشان را به بانک ها یا خزانه داری، قرض می دهند.
مطالبی را که با هم در این مقاله آموزشی بررسی خواهیم کرد، به شرح زیر است:
مفهوم نرخ بهره، اهمیت نرخ بهره، نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند، منظور از نرخ بهره منفی چیست، رابطه بین نرخ بهره و سرمایه گذاری، عوامل تاثیر گذار بر نرخهای بهره، انواع نرخهای بهره و نحوه محاسبه آنها، تاثیرات نرخهای بهره بالا در مقابل نرخهای بهره پایین و نتیجه گیری.
مفهوم نرخ بهره
نرخ بهره، یا هزینه قرض کردن پول است یا پاداش پس انداز آن، که، به عنوان درصدی از مبلغ قرض گرفته شده یا پس انداز شده، محاسبه می شود. نرخ بهره وام، به طور معمول به صورت سالانه قید می شود که به نرخ درصد سالانه (APR) معروف است.
اهمیت نرخ بهره
ممکن است همیشه متوجه آن نباشیم اما نرخ بهره نقش مهمی در زندگی روزمره ما دارد و می تواند بر قدرت خرید ما تأثیر بسزایی بگذارد. روند کلی نرخهای بهره می تواند تأثیر عمده ای بر سرمایه گذاری شما داشته باشد بنابراین به عنوان یک سرمایه گذار، توجه کردن به این نکته خیلی مهم است.
بهره، هزینه ای است که از قرض گیرنده برای استفاده از آن دارایی خاص، اتخاذ می شود. بر اساس وبسایت Investopedia، دارایی های قرض گرفته شده، شامل: پول نقد، کالاهای مصرفی، وسائل نقلیه و املاک می باشند.
زمانی که خریداران ملک، قصد خرید خانه ای را دارند، از بانک ها وام دریافت می کنند. از وامهای دیگر به عنوان مثال، برای: خرید ماشین، لوازم خانگی یا پرداخت هزینه های تحصیلی، استفاده می شود.
بانک ها هم می توانند تبدیل به یک قرض گیرنده شوند، بدین شکل که، زمانی که یک فرد پولش را در حساب پس انداز یک بانک می گذارد، در واقع سرمایه اش را که پول نقدش بوده است به بانک مربوطه، قرض داده است. در نتیجه بانک ها به خاطر پولی که سرمایه گذار به بانک قرض داده، به او بهره پرداخت می کنند.
سپس بانکها از پول قرض (وام) گرفته شده سرمایه گذار، برای تامین وام هایی با نرخهای بهره بالاتر، استفاده می کنند و مجددا با همان پولهای سرمایه گذاران، به افراد دیگر با نرخهای بالاتر، وام پرداخت می کنند. سود بانکها هم از تفاوت بین آنچه پرداخت و دریافت می کنند، نشات می گیرد.
از دیگر نکات مهمی که نشانگر اهمیت نرخهای بهره است، تاثیر اوراق قرضه کوتاه مدت خزانه داری روی نرخهای بهره است.
نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟
نرخهای بهره توسط فدرال رزرو یا نرخ صندوقهای فدرال، یا بازده اوراق قرضه که تمام اینها هم توسط وضعیت بازار مشخص می شوند، تعیین می شود. فدرال رزرو، نرخ صندوق های فدرال را به عنوان معیاری برای نرخ بهره کوتاه مدت، تعیین می کند.
نرخ وجوه فدرال رزرو، همان چیزی است که بانک ها برای وام های شبانه از یکدیگر دریافت می کنند. بانکها سایر بانکها را، بهترین مشتریان خود می دانند.
بازده اوراق قرضه خزانه هم با تقاضای بازارهای مالی، نسبت به اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده، که در حراج ها به فروش می رسند، تعیین می شود. تحت برخی شرایط دشوار اقتصادی، تقاضا برای اوراق قرضه افزایش پیدا می کند.
هنگامی که سرمایه گذاران مایل به پرداخت هزینه های بیشتری برای این اوراق قرضه خزانه داری هستند، نرخ های بهره پایین عرضه و تقاضای بازار پول می آیند. شرایط خاصی هم وجود دارند که در آنها نرخهای بهره افزایش پیدا می کنند، مثل بهبود شرایط اقتصادی، و این امر، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده را کاهش می دهد.
حال اینکه چطور این نرخ ها عمل می کنند هم مهم است. وقتی فردی از یک بانکی پول قرض می گیرد، نرخ بهره بانکی، شامل تمام قسمت های پرداخت نشده این وام یا تراز کارت اعتباری او می شود و آن فرد باید حداقل در هر دوره ترکیبی، بهره آن وام را بپردازد. و اگر نپردازد، بدهی معوق این فرد حتی اگر شروع به پرداخت مابقی بدهی کند، افزایش پیدا می کند.
نرخهای بهره بانکی بسیار رقابتی هستند و نرخ وام و پس انداز آنها، با هم متفاوت هستند. اگر بانکی متوجه این قضیه شود، که فرد وام گیرنده از لحاظ اعتباری برای بانک پر ریسک می باشد، از آن فرد بهره بیشتری دریافت می کند. به همین دلیل است که نرخهای بالاتری را به وام های گردان، مانند کارت های اعتباری، اختصاص می دهند.
نرخ بهره ای که بانک به دارنده یک حساب پس انداز می پردازد، معمولاً بسته به شرایط بازار که توسط فدرال رزرو تشخیص داده می شود، تعیین می شود.
منظور از نرخ بهره منفی چیست؟
نرخ بهره در واقع همان هزینه ای است که برای قرض گرفتن باید پرداخت شود. به طور متعارف همیشه وام گیرنده بابت پولی که وام می دهد، بهره ای دریافت می کند. مثال واضح آن هم، زمانی است که شما مبلغ اضافه ای پول در اختیار دارید و قصد دارید تا آن را در بانکی نگه دارید. بانک مورد نظر در اینجا، قرض گیرنده، و شما قرض دهنده محسوب می شوید.
نتیجتا اینکه شما بابت پولی که به بانک قرض می دهید، بهره مشخصی دریافت خواهید کرد که به آن نرخ سود بانکی گفته می شود. مثال ساده دیگر، وام ها است. زمانیکه شما از بانک برای خرید مسکن یا خودرو، وام دریافت می کنید و در واقع در حال قرض گرفتن از بانک هستید، بابت این وام، باید بهره ای را به بانک پرداخت کنید. شاید تعجب کنید که زمانهایی هم وجود دارد که وام دهنده به جای گرفتن بهره از وام گیرنده، باید خودش نرخ بهره ای هم پرداخت کند.
به این نرخ بهره، نرخ بهره منفی گفته می شود. این نرخهای بهره منفی معمولا توسط بانکهای مرکزی و سایر بدنه های نظارتی آنان، اعمال می شود. بانکهای مرکزی این کار را در زمانهایی که نقدینگی کاهش پیدا کرده اعمال می کنند. زمانهایی که مصرف کنندگان، پول زیادی در اختیار دارند و حاضر نیستند تا چرخ اقتصاد به گردش در بیاید، آن پولها را خرج کنند.
رابطه بین نرخ بهره و سرمایه گذاری چیست؟
سطح سرمایه گذاری در اقتصاد به تغییرات نرخ بهره بسیار حساس است. به طور کلی، اگر نرخ بهره بالا باشد، سرمایه گذاری کاهش می یابد. برعکس، اگر نرخ بهره پایین باشد، سرمایه گذاری افزایش می یابد. این همبستگی معکوس در درک رابطه بین نرخ بهره و سرمایه گذاری، بسیارنکته مهم و کلیدی است.
کارهایی مثل تحصیلات، زیرساخت یا توسعه کسب و کار مستلزم صرف هزینه است. اگر نرخ بهره پایین باشد، دانشجویان، دولت ها و مشاغل می توانند پول مورد نیاز خود را ارزان تر وام بگیرند. وقتی نرخ بهره بالا باشد، سرمایه گذاری گران تر می شود. با گران شدن پول وام، مشاغل، دولت ها و افراد شروع به کند کردن برنامه های سرمایه گذاری خود می کنند.
شرایط اقتصادی ممکن است انتظارات سرمایه گذاران را تحت تأثیر قرار دهد. در یک اقتصاد قوی، وام گیرندگان انتظار دارند شرایط خوب ادامه یابد بنابراین ممکن است راحت تر وام بگیرند و به طور بالقوه نرخ بهره را افزایش دهند. با این حال در شرایط ضعیف اقتصادی، عکس این قضیه صادق است.
عوامل تاثیرگذار بر نرخهای بهره
عوامل متعددی می توانند روی نرخهای بهره تاثیر بگذارند. یکی از آنها تقاضا برای پول است. در یک اقتصاد در حال رشد، تقاضا برای پول زیاد است. از کارخانجات و شرکتهای تولیدی برای پیشرفت و توسعه گرفته تا شهروندان برای خرید مسکن و اتومبیل و غیره، همه به پول نیاز دارند. در نتیجه هرچه تقاضا برای پول افزایش یابد، نرخهای بهره هم بالاتر می روند.
عامل تاثیرگذار بعدی، عرضه پول است. مانند هر کالای دیگری، زمانیکه عرضه پول افزایش یابد، سایر موارد به همان قیمت باقی می مانند در نتیجه، نرخهای بهره کاهش می یابد. شرایطی هم وجود دارد که در آن سرمایه گذاران راه های جذابی برای سرمایه گذاری ندارند و اوراق قرضه یا سپرده ها را دنبال می کنند. اگر در آن لحظه تقاضایی برای پول وجود نداشته باشد، نرخ بهره کاهش می یابد.
عامل بعدی، کسری بودجه و استقراض دولت است. کسری بودجه، ناشی از فراتر رفتن هزینه های دولت نسبت به درآمدش است. برای تأمین این کسری، دولت به استقراض روی می آورد. به عنوان بزرگترین وام گیرنده در اقتصاد، میزان استقراض دولتی بر تقاضای پول تأثیر می گذارد و به نوبه خود نرخ بهره را کاهش می دهد.
فاکتور بعدی تورم است. قیمت همه کالاها با در نظر گرفتن افزایش قیمتهای عمومی در اقتصاد که به آن تورم می گویند، تعیین می شود. نرخ بهره هم که قیمت پول است، از این قاعده مستثنی نیست. عامل عرضه و تقاضای بازار پول بعدی بانک مرکزی است. مثلا در زمانهای رونق اقتصادی، بانک مرکزی ممکن است روی مهار تورم تمرکز کند و نرخهای بهره را افزایش دهد.
انواع نرخهای بهره و نحوه محاسبه آنها
موسسات وام دهنده، نرخهای ثابت یا متغیری را برای وامهای خود اخذ می کنند. نرخهای ثابت تا پایان سررسید وام، باقی می مانند. در ابتدا بیشتر پرداخت های شما شامل پرداخت های مربوط به نرخ بهره است. ولی با گذشت زمان، وام گیرنده، درصدهای بیشتر و بیشتری را از اصل سرمایه پرداخت می کند. به عنوان مثال وام مسکن معمولی، نمونه ای از یک وام با نرخ بهره ثابت می باشد.
نرخهای متغیر، با نرخ اصلی (Prime Rate) تغییر می کنند. این نرخ، بهره ای است که یک موسسه، از بهترین وام گیرندگان خود دریافت می کند. نرخ اصلی هم براساس نرخ وجوه فدرال رزرو تعیین می شود. این هم همان نرخ بهره ای است که فدرال رزرو از بهترین مشتریان بانکی خود، دریافت می کند.
ولی در کل سه نوع نرخ بهره وجود داد:
- نرخ بهره ساده
- نرخ بهره تعهدی
- نرخ بهره مرکب
نرخ بهره ساده یا عادی همان نرخ سودی است که به وام شما تعلق گرفته است و از حاصل ضرب سود روزانه در مبلغ اصلی وام شما ضرب در، تعداد روزهایی که باید وام را پرداخت کنید به دست می آید. مثلا اگر یک دانشجویی مبلغ 18000 دلار وام با نرخ بهره سالانه 6% بگیرد، و قرار باشد مثلا ظرف 3 سال وامش را پرداخت کند، فرمول به این شکل است: نرخ بهره ساده مساوی است با حاصل ضرب اصل وام در نرخ بهره سالانه در عرضه و تقاضای بازار پول عدد 3 که در اینجا می شود: 3 * 6% * 18000 که مساوی است با 3240 دلار.
نرخ بهره تعهدی سود انباشته ای است که تا پایان دوره پرداخت نشده است. اگر وامی نیاز به پرداخت ماهانه (در پایان هر ماه) داشته باشد، سود این وام به طور پیوسته در طول ماه جمع می شود. اگر هزینه نرخ بهره در هر ماه 30 دلار باشد، این وام هر روز 1 دلار سود در بر می گیرد که پس از رسیدن به پایان ماه، نیاز به پرداخت دارد.
نرخ بهره مرکب هم به معنی بهره در بهره است. در نرخ بهره ساده فقط اصل سرمایه و سودی که به آن تعلق می گرفت، وجود داشت ولی در این نوع بهره، سود مرکب از اصل و سودهای انباشته شده دوره های قبل هم استفاده می کند به عبارتی: سود مرکب برابر است با مجموع مبلغ سپرده و سود آن در پایان دوره زمانی مشخص منهای مبلغ سپرده در حال حاضر. فرمول اصلی آن به این شکل است: = [P (1 + i) n ] – P و = P [(1 + i) n – 1].
در این فرمول P اصل سرمایه، i درصد اسمی نرخ بهره سالانه و n تعداد دوره دریافت سود است.
مثال: فرض کنید وام 3 ساله ای به مبلغ 10000 دلار با نرخ بهره مرکب سالانه 5% دریافت کردید. مبلغ سود حاصل این وام چقدر است؟
$10,000 [(1 + 0.05) 3 – 1] = $10,000 [1.157625 – 1] = $1,576.25
مفهوم نرخ درصد سالانه APR
نرخ درصد سالانه، کل هزینه وام است که شامل نرخ بهره و دیگر هزینه ها می باشد. بیشترین هزینه ها معمولا،ً هزینه هایی است که فقط یکبار اعمال می شوند و به آنها واحد (Points) گفته می شود. بانک آن را به عنوان درصد واحدی از کل وام، محاسبه می کند. نرخ درصد سالانه همچنین، شامل هزینه های دیگر مانند: هزینه های کارگزار و هزینه های بستن قرارداد نیز، می شود.
هر دو این نرخهای بهره و نرخ درصد سالانه، هزینه های وامها را به شما نشان می دهند. نرخ بهره، مبلغی را که شما هر ماه پرداخت می کنید را نشان می دهد و نرخ درصد سالانه هم، کل هزینه های وام، مادامی که تمام شود را، نشان می دهد.
تاثیرات نرخهای بهره بالا در مقابل نرخهای بهره پایین
نرخهای بهره بالا، تاثیرات منفی بر اقتصاد دارند چرا که باعث گران تر شدن وامها می شوند. وقتی نرخهای بهره بالا باشند، تعداد کمی از مصرف کنندگان و مشاغل، توانایی وام گرفتن را دارند که این مسئله، رشد اقتصاد را کند می کند.
این مسئله در عین حال، مردم را تشویق به پس انداز کردن نیز می کند زیرا، مبالغ بیشتری در ازای سپرده هایی که پس انداز کرده اند، دریافت می کنند. این امر، پول را از اقتصاد خارج کرده و رشد اقتصاد را کند می کند.
به همین منوال هم، نرخهای بهره پایین، تاثیرات معکوسی بر اقتصاد دارد. به عنوان مثال، نرخهای پایین وام ها، تقاضا برای خرید مسکن را افزایش می دهند که این مسئله قیمت مسکن را افزایش می دهد.
نرخهای پس انداز کاهش پیدا می کنند و سرمایه گذاران، پولهایشان را وارد داراییهایی که سوددهی و بازده بالاتری مثل سهام ها، دارند، می کنند. اساساً نرخ های بهره پایین، نقدینگی را افزایش می دهد که این امر به توسعه اقتصاد، کمک می کند.
نتیجه گیری
اغلب مصرف کنندگان و سرمایه گذاران این سوال را می پرسند که:
حالا که نرخهای بهره پایین، مزایای بیشماری دارد، چرا فدرال رزرو، همیشه نرخهای بهره را پایین نگه نمی دارد؟
به طور کلی این قضیه از طرف دولت ایالات متحده، فدرال رزرو، برخی از کسب و کارها و مصرف کنندگان، که نرخهای بهره پایین تر را ترجیح می دهند، یک امر پذیرفته شده می باشد. دولت آمریکا از نرخهای بهره پایین تر استقبال می کند چرا که، بدین گونه برای اداره کشور، مقادیر زیادی پول قرض می کند.
به عنوان مثال، شرکتهای بزرگ سرمایه دار، مانند غولهای بزرگ تکنولوژی، نرخهای بهره پایین تر را ترجیح می دهند همچنین، مصرف کنندگانی که به دنبال خرید مسکن، اتومبیل، لوازم زندگی و لباس به صورت اعتباری هستند هم، از نرخهای بهره کمتر، با جان و دل استقبال می کنند.
اما با تمام این اوصاف بانک ها، به دنبال نرخهای بهره بالاتر هستند چرا که با این ابزارها و توسط وام دادن به مشتریانشان، کسب سودهای آنچنانی می کنند. اما نرخهای بهره پایین تر، می توانند باعث ایجاد نرخ بهره شوند. اگر نقدینگی در اقتصاد خیلی زیاد شود، آن وقت تقاضا از عرضه سبقت گرفته و قیمتها افزایش می یابند.
همیشه مقدار اندکی تورم، برای اقتصاد مفید است چرا که نمایانگر رشد اقتصادی است اما، تورم افسار گسیخته، خانمان سوز است و به ضرر اقتصاد می باشد.
عملیات بازار باز چیست؟ و چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
منظور از عملیات بازار باز(Open Market Operation) یا OMO چیست؟
رایج ترین ابزار سیاست پولی، عملیات بازار باز میباشد. عملیات بازار باز زمانی اتفاق میوفتد که بانک مرکز به خرید و فروش اوراق بهادار میپردازد. اینکار با هدف تغییر در مقدار ذخایر مالی بانک و همچنین تغییر در سطح نرخ بهره صورت میگیرد.
در دهه های گذشته، عملیات بازار باز، پراستفاده ترین ابزار سیاست پولی بوده است و یکی از ابزارهای اصلی برای افزایش یا کاهش نرخ بهره میباشد.
در آمریکا، عملیات بازار باز و سیاست پولی توسط کمیته فدرال بازار باز(FOMC) اجرا میشود و اخبار مربوط به آن تاثیر بسیار مهمی بر بازارهای مالی مانند فارکس دارد. اینکار با هدف رسیدن به اشتغال کامل و کنترل تورم انجام میشود.
جلسات FOMC هر ۶ هفته یکبار برگزار میشود و یکی از موضوعات مهمی که در این جلسات بررسی میشود این است که آیا عرضه پول افزایش یا کاهش یابد؟ در بعضی از کشورها عملیات بازار باز بصورت هفتگی اجرا میشود.
عملیات بازار باز چگونه عمل میکند؟
وقتی بانک مرکزی، اوراق بهادار را خرید و فروش میکند، بر کل بازار و اقتصاد تاثیر میگذارد. زمانی که بانک مرکزی بدنبال افزایش نرخ بهره هست، اوراق بهادار را به بانکها میفروشد. این بعنوان سیاست پولی انقباضی شناخته شده است و با هدف کاهش تورم و تثبیت رشد اقتصادی انجام میشود.
وقتی بانک مرکز بخواهد نرخ بهره را کاهش دهد، اوراق بهادارا را میخرد که این سیاست پولی انبساطی میباشد و با هدف تشویق اقتصاد اجرا میشود. وقتی بانک مرکزی، اوراق قرضه را از بانک میخرد، ذخایر مالی بانک افزایش میابد. بنابراین بانک پول بیشتری در اختیار دارد که به مشتریان خود وام دهد. بانک ها تا جایی که بتوانند وام میدهند تا سود خود را افزایش دهند.
در عملیات بازار باز، نیروهای بازار(عرضه و تقاضا)، نرخ سود بر روی سرمایه گذاری را تعیین میکنند.
بنابراین عملیات بازار باز یک نوع سیاست پولی هست که به دو دسته تقسیم میشود:
۱-سیاست پولی انبساطی(افزایش عرضه پول):
سیاست پولی انبساطی همانند سوخت برای رشد اقتصادی عمل میکند. یعنی در طی رکود اقتصادی، بانک مرکز باید عرضه پول در اقتصاد را افزایش دهد. برای اینکار اوراق بهادار را از بانکها و سایر موسسات مالی میخرد و به آنها پول میدهد. اینحالت باعث میشود که پول و سرمایه در دست بانک و موسسات مالی بیوفتد و آنها میتوانند به مردم وام بدهند.
پس وقتی بانکه ها پول بیشتری داشته باشند، قیمت آن که نرخ بهره هست کاهش میابد تا مشتریان بانک تمایل داشته باشند وام بگیرند و سرمایه گذاری کنند. بدین ترتیب اقتصاد و اشتغال تشویق میشود.
۲-سیاست پولی انقباضی(کاهش عرضه پول):
وقتی اقتصاد در شرایط تورمی باشد، بانک مرکز عکس حالت بالا عمل میکند. یعنی اوراق بهادار را به بانکها و موسسات مالی میفروشد. با اینکار پول از سیستم مالی خارج میشود و عرضه پول کاهش میابد. اینحالت باعث میشود که نرخ بهره افزایش یابد.
بدین ترتیب مردم اشتیاق کمتری برای گرفتن وام و سرمایه گذاری دارند چون افزایش نرخ بهره منجر افزایش هزینه فرصت سرمایه گذاری میشود. بنابراین مردم ترجیح میدهند پول خود را در حساب پس انداز قرار دهند. اینحالت باعث میشود سرعت تورم و رشد اقتصادی کاهش یابد.
آیا واقعاً ارزش بازار پول ملی ایران تقویت شده است؟
بررسی نرخ ریال در مقابل سایر ارزهای بینالمللی نشان میدهد که فراز و نشیبهای ارزش ارزهای معتبر بینالمللی در مقابل پول ملی ایران در ماههای اخیر کم نبوده است.
عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی ایران، در گفتوگویی با شبکه تلویزیونی انبیسی آمریکا، میگوید علیرغم جهش شدید نرخ ارز در سال گذشته، پول ملی ایران توانسته این ماههای اخیر تا ۴۰ درصد تقویت شود.
این ادعا به پرسشهای بسیاری دامن میزند. نخست اینکه آیا واقعاً شرایط تقویت ارز به شکل متعارف آن و بر پایه آنچه در سایر اقتصادهای دنیا رخ میدهد -یعنی کاهش نرخ تورم، افزایش صادرات، و افزایش ورودی ارز یا رونق اقتصادی- در ایران هم فراهم آمده است؟ دوم اینکه تقویت ارزش پول ملی مشروط به وجود بازار و انکشاف قیمتهاست، اما آیا چنین بازاری، با وجود سرکوب پلیسی و امنیتی وجود دارد؟
آیا ریال میتواند با وجود نرخ بالای تورم تقویت شود؟
هزار تومان شاهنشاهی امروز چقدر میارزد؟
بررسی نرخ ریال در مقابل سایر ارزهای بینالمللی نشان میدهد که فراز و نشیبهای ارزش ارزهای معتبر بینالمللی در مقابل پول ملی ایران در ماههای اخیر کم نبوده است. از منظر تئوریک، آنچه قیمت ارزهای معتبر بینالمللی در بازار ایران را رقم میزند، بجز عوامل بنیادی بلندمدت و کوتاهمدت، انتظار بازیگران از حوادث سیاسی و اقتصادی از آینده است.
دلایل بنیادی بلندمدت و کوتاهمدت در این میان نقش مهمی را بازی میکنند. تقویت ارزش پول ملی ایران منوط به همین شرایط خاص بلند و کوتاهی است که اقتصاد ایران فاقد آن است. نخستین شرط مهم تقویت ارزش پول ملی کاهش پایدار و واقعی نرخ تورم است. اما تازهترین آمار نشان میدهد که نرخ تورم ایران بیش از ۱۰ برابر تورم جهانی است.
بنا به تازهترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطهای مرداد ماه سال جاری نسبت به ماه مشابه سال قبل ۴۱.۶ درصد افزایش داشته است. این آمار نشانه بارز افزایش تورم نسبت به سال گذشته است. چنین امری قاعدتاً باید خود را در رابطه ارزش ریال و سایر ارزهای معتبرهای بینالمللی نشان دهد و موجب کاهش ارزش ریال شود. اما به دلیل نبود مکانیسم بازار در بازار ارز ایران، انکشاف قیمت ارز رخ نمیدهد و بار تورمی در بازار ارز ظاهر نمیشود.
چنین امری محصول سرکوب بازار ارز و از بین رفتن مکانیسم متعارف در بازار ارز است. بنابراین در شرایطی که همه کالاها و خدمات در حال گران شدن هستند، ادعای تقویت پول ملی قانعکننده نیست.
مهمترین دلیل تورم در ایران هم عدم تعادل اقتصادی میان بخش حقیقی و پولی است که خود را در زندگی روزمره به شکل تورم نشان میدهد. عدم تعادل اقتصادی میان بخش حقیقی و پولی عمدتاً از پیامدهای کسر بودجه دولت است. اگر این کسری ادامه پیدا کند و دولت نتواند آن را به شکل مؤثر و مناسب مدیریت کند، افزایش افسار گسیخته تورم و کاهش ارزش پول ملی انتظار میرود.
اما از آنجا که کسری بودجه ایران به تدریج و با گذر زمان و هزینه کردن ذخایرش نظیر صندوق توسعه ملی به تدریج به تحلیل میرود، افزایش کسر بودجه دولت، که بیش از ۳۰ درصد از کل بودجه برآورد میشود، بازگشت فشار شدید تورمی و کاهش بیشتر ارزش پول ملی محتمل خواهد بود.
آیا ریال میتواند با کاهش صادرات نفت، تقویت شود؟
دومین شرط تقویت ارز ریال در مقابل سایر ارزهای معتبر بینالمللی، فزونی گرفتن ورودی ارزهای معتبر نظیر دلار نسبت به خروجی و کاهش تقاضا برای ارز است. چنین شرطی هم در اقتصاد ایران هم فراهم نیست. چون با کاهش درآمدهای نفتی، که عمدهترین منبع ارز ایران است، ورودی ارز به اقتصاد ایران کاهش پیدا کرده و صادرات غیرنفتی هم سهم و افزایش قابل توجهی در سبد صادرات ایران ندارد. همزمان، فرار و خروج ارز از ایران هم ادامه دارد.
از این موارد که بگذریم، تحریمهای اقتصادی و انزوای آن هنوز پابرجاست و تنگناهای جدی برای صادرات نفت خام ایران فراهم کرده است. هر چند اطلاعات دقیقی از صادرات نفت ایران در دست نیست اما بنا به منابع گوناگون خبری دارای نوسان است و در ماههای اخیر دست کم ۱۰۰ هزار بشکه برآورد میشود.
این میزان از صادرات نفت البته نیازهای حکومت ایران به درآمدهای ارزی برآورده نمیکند. با این وجود اما هنوز زود است که در خصوص اثر نهایی آن یعنی پیامدهای اقتصادی بلندمدت و واکنشهای سیاسی تحریمها بتوان داوری کرد. چون با گذشت زمان و چگونگی برخورد حاکمیت با چالش تحریمهاست که اثر نهایی تحریمها آشکار میشود.
هیچ نشانهای وجود ندارد که قیمت نفت در ماههای آینده افزایش خواهد یافت بالعکس نشانههای گوناگونی حاکی از کاهش قیمت نفت است. چه وجود مازاد عرضه بر تقاضا در بازار جهانی از یک سو و جنگ تجاری میان واشینگتن و پکن از سوی دیگر جای زیادی برای خوشبینی نسبت به رونق بازار نفت باقی نمیگذارد.
کلام واپسین
آنچه در بازار ارز تجربه میشود، از یک سو سرکوب و فضای پلیسی و امنیتی، و از دیگر سو از بین بردن مکانیسم متعارف بازار به عنوان محل تلاقی عرضه و تقاضاست. تقویت واقعی پول ملی زمانی میسر است که در شرایط متعارفی و وجود عرضه و تقاضا در بازار ارزش ریال در اثر تفوق متغیرهای مثبت بر منفی در مقابل سایر پولهای معتبر بالا رود.
دیدگاه شما