نحوه محاسبه ریسک مالی


کارگزاری فارابی

نحوه محاسبه ریسک مالی

شوراي عالي بيمه در اجراي بند ۵ ماده ۱۷ و با توجه به مواد ۴۰ و ۵۹ قانون تأسيس بيمه مركزي ايران و بيمه‌گري و در اجراي ماده ۱۱۴ قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران (۱۳۹۴-۱۳۹۰)، در جلسه مورخ ۲۶/۱۱/۱۳۹۰ آيين‌نامه نحوه محاسبه و نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه را در ۱۵ ماده و دو تبصره به شرح زير تصويب نمود:

آئين نامه شماره 69 درخصوص نحوه محاسبه و نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه
مصوب 1390,11,26

فصل اول : تعاريف

ماده ۱ - در اين آيين‌ نامه، عبارات و اصطلاحات زير در معاني مشروح مربوط به كار رفته است:
توانگري مالي: توانايي مالي مؤسسه بيمه براي پوشش ريسكهاي پذيرفته شده خود است.
ريسك بيمه‌گري: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل صدور بيمه نامه و قبولي اتكائي با آن مواجه است.
ريسك بازار: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل نوسان قيمت در بازار با آن نحوه محاسبه ریسک مالی مواجه است.
ريسك اعتبار: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل احتمال عدم انجام تعهدات مالي توسط طرفهاي معامله خود با آن مواجه است.
ريسك نقدينگي: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل عدم كفايت داراييهاي جاري جهت ايفاي تعهداتش با آن مواجه است.
داراييهاي قابل قبول: شامل داراييهاي مؤسسه بيمه بر اساس صورتهاي مالي مصوب بجز داراييهاي نامشهود آن از قبيل سرقفلي، حق امتياز،‌ حق اختراع و علامت تجاري است.
داراييهاي جاري: شامل مجموع موجودي نقد، سرمايه‌گذاري‌هاي كوتاه مدت، مطالبات از بيمه‌گذاران و نمايندگان، مطالبات از بيمه‌گران و بيمه‌گران اتكايي، ساير حسابها و اسناد دريافتني (اسناد داراي حداكثر ۲ سال سررسيد)، سهم بيمه‌گران اتكايي از ذخاير فني مي‌باشد. همچنين سپرده بانكي و اوراق مشاركت ذيل سرمايه‌گذاري‌هاي بلند مدت نيز جزء داراييهاي جاري محسوب مي شوند.
بدهيهاي جاري: شامل مجموع بدهي به بيمه‌گذاران و نمايندگان، بدهي به بيمه‌گران و بيمه‌گران اتكايي، ساير حسابها و اسناد پرداختني و همچنين ذخيره خسارت معوق مي‌باشد.
ارزش مطالبات از داخل كشور: شامل مجموع مطالبات از بيمه‌گذاران و نمايندگان، مطالبات از بيمه‌گران و بيمه‌گران اتكايي، ساير حسابها و اسناد دريافتني و مطالبات بلند مدت مي‌باشد.
سرمايه موجود: شامل داراييهاي قابل قبول به اضافه مازاد ارزش روز نسبت به ارزش دفتري داراييها منهاي بدهيهاي مؤسسه بيمه است.
ريسك‌نما (Exposure): متغيرهاي مالي كه ريسك‌هاي تعريف شده در بندهاي ۲ تا ۵ ماده ۱ اين آيين‌نامه را براي مؤسسه بيمه نمايندگي مي‌كنند.
ضريب ريسك (Risk factor): نرخ ريسك را در ارتباط با هر يك از ريسك‌نماها تعيين مي‌كند.
سرمايه الزامي: حداقل سرمايه‌اي كه مؤسسه بيمه بايد براي پوشش ريسكهايي كه در معرض آن است در اختيار داشته باشد.
نسبت توانگري مالي (Solvency Margin Ratio: SMR): نسبتي كه مقدار توانگري مالي مؤسسه بيمه را اندازه مي‌گيرد و از تقسيم مبلغ سرمايه موجود بر مبلغ سرمايه الزامي بدست مي‌آيد.
برنامه ترميم وضعيت مالي: برنامه مالي كه مؤسسه بيمه در صورتيكه نسبت توانگري مالي آن از سطحي كه در اين آيين‌نامه مشخص مي‌شود پايين‌تر بيايد ملزم مي‌شود براي ترميم وضعيت و ساختار مالي خود تهيه و به بيمه مركزي ارائه نمايد.
برنامه افزايش سرمايه: برنامه مالي كه مؤسسه بيمه در صورتي كه نسبت توانگري مالي آن از سطحي كه در اين آيين‌نامه مشخص مي‌شود پايين تر بيايد ملزم مي‌شود براي افزايش سرمايه خود تهيه و به بيمه مركزي ارائه دهد.

فصل دوم : نحوه محاسبه سرمايه موجود، سرمايه الزامي و نسبت توانگري مالي

ماده ۲ - مؤسسات بيمه موظفند مبلغ سرمايه موجود خود را از طريق جمع ارزش داراييهاي قابل قبول به اضافه مازاد ارزش روز نسبت به ارزش دفتري داراييهاي ثابت منهاي بدهيهاي مؤسسه بيمه طبق جدول ۱ پيوست ۱ محاسبه كنند.

تبصره - ارزش روز داراييهاي ثابت مؤسسه بيمه بايد طبق نظر كارشناس رسمي دادگستري تعيين و در محاسبات مربوط به مبلغ سرمايه موجود لحاظ گردد.

ماده ۳ - مؤسسات بيمه موظفند مبلغ سرمايه الزامي خود را طبق فرمول زير و با استفاده از جداول ۲ تا ۵ پيوست ۲ محاسبه كنند:

ماده ۴ - نسبت توانگري مالي (SMR) طبق فرمول زير محاسبه مي‌گردد:

ماده ۵ - بيمه مركزي ضرايب ريسك موضوع جداول پيوست ۲ تا ۵ اين آيين‌نامه را هر ۲ سال يكبار اصلاح و ضرايب جديد را به مؤسسات بيمه ابلاغ مي‌نمايد.

ماده ۶ - مؤسسات بيمه موظفند نسبت توانگري مالي خود را بصورت سالانه محاسبه و گزارش تفصيلي محاسبات آنرا پس از حسابرسي صورتهاي مالي با تاييد در هيات مديره با امضاي مدير عامل مؤسسه بيمه به همراه اظهار نظر حسابرس مؤسسه حداكثر تا چهار ماه پس از پايان سال مالي به بيمه مركزي جهت تاييد ارسال نمايند. بيمه مركزي ظرف مدت ۲ ماه مراتب تاييد يا عدم تاييد خود را به مؤسسه ذيربط اعلام مي‌نمايد.

تبصره - مؤسسات بيمه موظفند در صورت اعلام بيمه مركزي نسبت توانگري مالي خود را براي دوره‌هاي زماني كمتر از يكسال محاسبه و به بيمه مركزي ارائه نمايند.

فصل سوم - نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه

ماده ۷ - سطوح نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه به شرح ۵ سطح زير تعيين مي شوند:
سطح ۱: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با ۱۰۰ درصد و بيشتر مي‌باشد.
سطح ۲: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با يا بيش از ۷۰ درصد و كمتر از ۱۰۰ درصد مي‌باشد.
سطح ۳: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با يا بيش از ۵۰ درصد و كمتر از ۷۰ درصد مي‌باشد.
سطح ۴: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با يا بيش از ۱۰ درصد و كمتر از ۵۰ درصد مي‌باشد.
سطح ۵: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه كمتر از ۱۰ درصد مي‌باشد.

ماده ۸ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه حسب نظر بيمه مركزي در سطح ۲ باشد، مؤسسه موظف است برنامه ترميم وضعيت مالي خود را براي ۳ سال مالي آتي (به تفكيك سالانه) تهيه و جهت رسيدگي به بيمه مركزي ارائه دهد. در اين برنامه مؤسسه بيمه بايد نشان دهد كه چگونه نسبت توانگري مالي خود را ظرف ۳ سال حداقل تا سطح ۱ ارتقاء خواهد داد. برنامه ترميم وضعيت مالي مؤسسه بيمه حداقل شامل مواردي به شرح ذيل خواهد بود:
۱- صورت برآورد تفصيلي درآمدها و هزينه ها،
۲- ترازنامه و سود و زيان پيش بيني شده،
۳- نحوه تامين منابع مالي قابل دسترس جهت پرداخت معوقات و بدهيها با اولويت بيمه گزاران،
۴- زمانبندي و اولويت بندي پرداخت معوقات و بدهيها به تفكيك بدهي به بيمه گزاران و ساير بستانكاران با رعايت قوانين و مقررات مربوط،
۵- روش و نحوه محاسبه ذخاير فني،
۶- سياستهاي كلي مؤسسه بيمه در مورد بيمه اتكايي،
۷- سياست پرداخت سود به سهامداران با رعايت قوانين و مقررات مربوط،
۸- نحوه كاهش ريسك (بويژه ريسكهاي بيمه‌گري، اعتبار، نقدينگي و بازار)،
۹- برنامه ها و اقدامات جهت تقويت ساختار مالي و نقدينگي.

ماده ۹ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه حسب نظر بيمه مركزي در سطح ۳ باشد، مؤسسه موظف است علاوه بر برنامه ترميم وضعيت مالي، برنامه افزايش سرمايه خود را براي ۲ سال مالي آتي (به تفكيك سالانه) تهيه و جهت رسيدگي به بيمه مركزي ارائه دهد. در اين برنامه‌ها مؤسسه بيمه بايد نشان دهد كه چگونه نسبت توانگري مالي خود را ظرف ۲ سال حداقل تا سطح ۲ ارتقاء خواهد داد. برنامه افزايش سرمايه مؤسسه بيمه حداقل شامل مواردي به شرح ذيل خواهد بود:
۱- صورت گردش وجوه و صورت حساب جامع سرمايه،
۲- روشها و منابع تامين سرمايه و هزينه و ريسك هر يك،
۳- مبالغ و مدت زمان تامين سرمايه،
۴- نحوه و موارد مصرف سرمايه،
۵- سياست پرداخت پاداش به هيات مديره و مديران.

ماده ۱۰ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه حسب نظر بيمه مركزي در سطح ۴ باشد، مؤسسه موظف است برنامه ترميم وضعيت مالي و برنامه افزايش سرمايه خود را براي سال مالي آتي تهيه و جهت رسيدگي به بيمه مركزي ارائه دهد. در اين برنامه‌ها مؤسسه بيمه بايد نشان دهد كه چگونه نسبت توانگري مالي خود را ظرف ۱ سال حداقل تا سطح ۳ ارتقاء خواهد داد.

ماده ۱۱ - بيمه مركزي پس از دريافت برنامه ترميم وضعيت مالي و برنامه افزايش سرمايه (موضوع مواد ۸، ۹، و نحوه محاسبه ریسک مالی ۱۰ اين آيين‌نامه)، ظرف مدت ۲ ماه آنها را رسيدگي و نتيجه را به مؤسسات بيمه براي اجرا اعلام مي‌نمايد. مؤسسه بيمه موظف است گزارش عملكرد برنامه‌هاي مذكور را هر ۳ ماه يكبار به بيمه مركزي ارائه نمايد.

ماده ۱۲ - مؤسسه بيمه‌اي كه نسبت توانگري مالي آن طبق اعلام بيمه مركزي در يكي از سطوح ۳ و ۴ باشد علاوه بر اقدامات مذكور در مواد ۸ تا ۱۱ اين آيين‌نامه بر حسب مورد، موظف نحوه محاسبه ریسک مالی است به نحوي كه بيمه مركزي تعيين مي‌كند يك يا تعدادي از اقدامات زير را فوراً به مرحله اجرا درآورد:
۱- از پرداخت پاداش به هيات مديره و مديران مؤسسه بيمه خودداري نمايد،
۲- از توزيع بيش از ۱۰ درصد سود (سود قابل توزيع به سهامداران) خودداري نمايد،
۳- هزينه‌هاي اداري و عمومي خود را كاهش دهد،
۴- از سرمايه‌گذاري درگزينه‌هاي معيني خودداري نموده يا بر مقدار آنها محدوديت اعمال نمايد،
۵- روش محاسبه نرخ حق بيمه قراردادهاي بيمه‌اي كه در آينده منعقد مي‌شوند را اصلاح نمايد،
۶- عمليات صدور بيمه در بخشي از شعب را كاهش دهد،
۷- فعاليتهاي برخي از شعب خود را محدود نمايد،
۸- عمليات صدور بيمه در شركتهاي تابعه را كاهش دهد،
۹- سهام يا دارايي شركتهاي تابعه را به فروش برساند،
۱۰-از توسعه فعاليت‌هاي بيمه‌اي در رشته هاي جديد خودداري نمايد،
۱۱- اعضاي هيات مديره و مديران خود را تغيير دهد.

ماده ۱۳ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه طبق اعلام بيمه مركزي در سطح ۵ باشد، بيمه مركزي مجاز است پروانه فعاليت مؤسسه بيمه را در يك يا چند رشته بيمه‌اي تعليق يا ابطال نمايد.

فصل چهارم : ضمانت اجرا

ماده ۱۴ - در صورت ارائه ناقص داده ها و اطلاعات نسبت توانگري مالي، عدم رعايت مهلت هاي مقرر در اين آيين‌نامه، خودداري از محاسبه و ارسال گزارش تفصيلي نسبت توانگري مالي، انجام محاسبات بر مبناي اطلاعات غيرواقعي و غيرمعتبر و عدم اجراي برنامه‌هاي ترميم وضعيت مالي و افزايش سرمايه توسط هر يك از مؤسسات بيمه، بيمه مركزي به ترتيب هر يك از اقدامات زير را انجام مي دهد:
۱- تذكر به مدير عامل و يا هيات مديره مؤسسه بيمه،
۲- اخطار كتبي به مدير عامل و يا هيات مديره مؤسسه بيمه،
۳-اعلام سلب صلاحيت مدير عامل و يا هيات مديره مؤسسه بيمه،
۴- تعليق پروانه فعاليت مؤسسه بيمه در يك يا چند رشته بيمه توسط بيمه مركزي از سه ماه تا يكسال،
۵- ارائه پيشنهاد لغو پروانه فعاليت مؤسسه بيمه در يك يا چند رشته بيمه با تاييد شوراي عالي بيمه و تصويب مجمع عمومي بيمه مركزي.

ماده ۱۵ - بيمه مركزي موظف است گزارش عملكرد سالانه اين آيين‌نامه توسط هر يك از مؤسسات بيمه را تهيه و حداكثر تا پايان مهر ماه هر سال به شوراي عالي بيمه ارايه نمايد.

بازده سهام چیست؟ | بررسی فرمول محاسبه بازده سهام به زبان ساده

واضح است که هر سرمایه‌گذار به دنبال کسب درآمد بیشتر از سرمایه‌گذاری است. اما سرمایه‌گذاری راه و روش خاص خود را دارد و بهتر است به عنوان سرمایه‌گذار، حداقل ایده کلی در مورد میزان بازدهی قابل دریافت، قبل از شروع سرمایه‌گذاری خود را داشته باشید. اما این سوال مطرح می‌شود که چطور سود سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی به خصوص بازار بورس را محاسبه کنیم؟

پاداشی که سرمایه‌گذار به دلیل سرمایه‌گذاری طی دوره‌ای به دست می‌آورد، بازده سرمایه‌گذاری نام دارد. در محاسبه بازده سرمایه‌گذاری برای تمامی گزینه‌های سرمایه‌گذاری باید محاسبه کنیم که چه میزان سود در مقابل چه میزان هزینه پرداختی به دست می‌آوریم. به این ترتیب، می‌توانیم میزان بازده سرمایه‌گذاری را تا حد درستی اندازه‌گیری کنیم.

با وجود اینکه محاسبه نرخ بازده سرمایه‌گذاری، قبل از ورود به بازار ضروری است، اما این محاسبه نمی‌تواند به تنهایی معیار خوبی برای تصمیم‌گیری باشد. زیرا، درصد بازده سرمایه‌گذاری فقط بر سود مالی تمرکز دارد و البته از این جهت نیز مشابه بسیاری از معیارهای سودآوری عمل می‌کند. به این ترتیب، این معیار شرایط جانبی را در نتیجه نهایی در نظر نمی‌گیرد. تحلیلگران متخصص و سرمایه‌گذاران با تجربه، برای محاسبه نرخ بازده مورد انتظار از یک سرمایه‌گذاری مشخص، در کنار بازده سرمایه‌گذاری از اطلاعات و داده‌های اقتصادی نیز استفاده می‌کنند. در این متن قصد داریم تا به طور اختصاصی به بررسی بازده سهام و کارایی محاسبه آن بپردازیم. با ما همراه باشید.

تعریف بازده سهام

بازده سهام (Stock returns) معيار با اهميتي در تصميم‌گيری مالی و به معنای میزان سود و تغییرات قیمتی یک سهام است. در محاسبه بازده سهام تغییرات قیمتی که از مرحله افزایش سرمایه و یا از سود سهمی به وجود می‌آیند، در فرمول وارد نمی‌شوند. بازده سهام به شکل درصد بیان می‌شود. با توجه به درصد بازده سهام می‌توانید برای سهام مورد نظرتان تصمیمات درست، که به کسب سود مناسب یا جلوگیری از ضرر و زیان منجر شود، اتخاذ کنید. بنابراین، بازده سودی است که به صورت مستقیم از محل سرمایه‌گذاری به دست می‌آورید و یا سودی است که از تغییرات قیمت ناشی می‌شود.

سرمایه‌گذار موفق باید بداند که چقدر از سرمایه خود را درگیر سرمایه‌گذاری کرده‌ و چقدر هزینه برای کسب سود از سرمایه‌گذاری پرداخت ‌نموده است. این هزینه‌ها باید با سود به دست آمده مقایسه شوند تا ارزشمندی سرمایه‌گذاری محاسبه شود. در این بین، بازه زمانی درگیری سرمایه نیز بسیار با اهمیت است. اطلاع از بازده سهام یا هر سرمایه‌گذاری دیگر، نوعی ابزار انگیزشی محسوب می‌شود.

همانطور که اشاره کردیم، بازده سرمایه‌گذاری به صورت درصد بیان می‌شود. گاهی این مسئله ممکن است در محاسبات باعث سردرگمی شود.
به عنوان مثال؛ فرض کنید سرمایه‌گذار X مبلغی معادل با 100 تومان و سرمایه‌گذار Y مبلغ 25 هزار تومان سود از یک سرمایه‌گذاری کسب کرده باشند. در نگاه اول به این اطلاعات ممکن است سرمایه‌گذار Y را در سرمایه‌گذاری خود موفق‌تر بدانید. در صورتی که ممکن است با در نظر گرفتن سرمایه اولیه و هزینه‌های مربوط، تصورات به کلی بهم بریزد. اگر هزینه سرمایه‌گذاری فرد X برابر با 500 تومان باشد، او 20 درصد در جریان این سرمایه گذاری بازده دارد. این در حالی است که، در فرد Y اگر هزینه سرمایه‌گذاری 250 هزار تومان بوده باشد، او 10 درصد بازده کسب کرده است.

همانطور که در مثال بالا مشاهده کردید، بررسی میزان موفقیت یک سرمایه‌گذار تنها به درصد سود او اتکا ندارد و درصد بازده اطلاعات کافی برای سرمایه‌گذاری در اختیار شما قرار نمی‌دهد.

فرمول محاسبه بازده در بورس

بازده سرمایه‌گذاری از دو بخش بازده قیمتی و بازده نقدی تشکیل می‌شود که در ادامه نحوه محاسبه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

بازده سرمایه‌ یا بازده قیمتی

بازده سرمایه به تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک ورق بهادار یا دارایی خاص گفته می‌شود و از طریق فرمول زیر محاسبه می‌شود:

قیمت خرید / (قیمت خرید – قیمت فروش) = بازده قیمتی

بازده نقدی سرمایه گذاری

به سودی که به صورت جریانات نقد در دوره به دست سرمایه‌گذار می‌رسد، بازده نقدی می‌گوییم. به عنوان مثال؛ بازده نقدی سهام که به DPS معروف است و سالانه دریافت می‌شود، جریان نقد دوره‌ای محسوب می‌شود. البته، گاهی ممکن است طی دوره سرمایه‌گذاری، جریان نقد دوره‌ای وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی بازدهی نقدی صفر در نظر گرفته می‌شود. بازده نقدی با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

نحوه محاسبه ریسک مالی قیمت خرید / جریان نقد = بازده نقدی

محاسبه بازده کل سرمایه گذاری

برای محاسبه بازده کل کافیست تا بازده نقدی و بازده سرمایه‌ای که از فرمول‌های بالا به دست آورده شده است را با یکدیگر جمع کنید. پس، فرمول بازده کل نیز به صورت زیر خواهد بود:

بازده نقدی + بازده سرمایه‌ای = بازده کل

همانطور که مشاهده کردید، محاسبه بازده سهام به راحتی انجام می‌شود. البته، این محاسبات مختص به دست آوردن درصد بازده سهام نیست. سرمایه‌گذاران دیگر بازارهای مالی نیز با توجه به نوع سرمایه‌گذاری و استراتژی معاملاتی خود می‌توانند بازده سرمایه‌گذاری‌های مختلف را محاسبه کنند.

محاسبه بازده سهام چه کارایی دارد؟

شاید بتوانیم مهم‌ترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معامله‌گر می‌تواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که نتیجه آن می‌تواند نشان دهد که فرد در معاملات خود بر اساس استراتژی انتخابی تا چه میزان موفق بوده است. در صورت عدم موفقیت، مشخصاً مشکلی وجود دارد که سرمایه‌گذار باید در اولین زمان ممکن نسبت به حل آن اقدام کند و یا حتی در مواردی استراتژی خود را تغییر دهد.
به همین دلیل، نیاز است تا محاسبه بازده سهام را دوره‌ای و منظم انجام دهید و نتایج را ذخیره کنید. در طول زمان با مقایسه نتایج می‌توانید روند صعودی و یا حتی نزولی پیشرفت خود را به خوبی مشاهده کنید. این مسئله می‌تواند شما را با واقعیت سرمایه‌گذاری رو‌به‌رو کند.
توجه داشته باشید که، محاسبه بازده سهام تنها برای بررسی سهام خریداری شده نیست. حتی اگر سهمی خاص را برای خرید مد نظر دارید، می‌توانید در یک بازه زمانی مشخص قیمت و سود نقدی تعلق گرفته به آن را محاسبه کنید. اگر عدد به دست آمده بازده مناسبی را نشان می‌دهد، باید برای ورود به سهم مورد نظر شرایط را آماده کنید.

عوامل تاثیرگذار در بازده سهام

در خصوص عوامل تاثیرگذار در بازده سهام باید این را بدانیم که، دستیابی به این عوامل نیاز به بررسی پیشینه سهام بازار دارد. بر این اساس، با توجه به مطالعات صورت گرفته در این زمینه، از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکت‌‏های پذیرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نسبت‏ نقدینگی
  • نسبت‏ اهرمی
  • نسبت‏ فعالیت
  • نسبت‏ سودآوری
  • نسبت‏‌های بازار
  • نسبت‏ مبتنی بر جریان نقدی
  • شاخص‌های ریسک
  • مدیریت سود
  • پیش‌بینی سود
  • سرمایه‌‏گذاری واقعی
  • ویژگی‌‏های شرکت
  • و .

مشکلات موجود در محاسبات بازده سهام

با وجود این که محاسبه بازده سهام برای سرمایه‌گذاری در بازار بورس کارایی بسیاری دارد، اما نمی‌توان از مشکلات آن چشم‌پوشی کرد. یکی از آشکارترین عیوب محاسبه بازده سهام وارد نكردن هزينه‌های موثر به محاسبات است. بنابراین، نمی‌توان زمان را که مهم‌ترین هزینه موثر در بازده سرمایه است، عملا در محاسبات تاثیر داد.

جهت دستیابی به اهمیت زمان فرض کنید که سهمی را در بازار خریداری کرده و آن را برای مدت زمان 50 سال نگهداری کرده‌اید. طی مدت 50 سال به سود 100 درصد رسیده‌اید. آیا با گذشت مدت زمان طولانی 50 ساله و در نظر گرفتن تورم، دیگر مسائل اقتصادی و ارزش زمانی پول، این سود ارزش قابل قبولی دارد؟ پس، به طور واضح نسبت سود به هزینه به تنهایی اهمیت ندارد. زمان نیز درصد چشمگیری از موفقیت در سرمایه‌گذاری را درگیر می‌کند. اما با این وجود، در محاسبه بازده سهام به طور کلی نادیده گرفته می‌شود.
البته، این مسئله راه حل دارد. برای حل این مشکل باید به نوعی این فاکتور را در بازده سهام وارد کنید. برای مثال؛ می‌توانید درصد بازده به دست آمده را بر طول دوره تقسیم کنید. با این کار مشخص می‌کنید که در طول زمان مشخص، چه اندازه بازدهی وجود داشته است. این اطلاعات را نحوه محاسبه ریسک مالی با سودآوری دیگر بازارهای مالی، بانک و … مقایسه کنید. نتیجه این مقایسه شما را برای ادامه حضور و یا ترک بازار متقاعد خواهد کرد.
بازه زمانی طولانی‌تر برای محاسبه بازده، پاسخ کامل‌تری ارائه می‌دهد و نقش نوسانات معمولی و روزمره در سهام، در نتیجه کم رنگ‌تر خواهد شد. محاسبه در بازه زمانی کوتاه بازده را درگیر نوسانات خواهد کرد.

مشکل دیگر در این مفهوم این است که، اگر تمام هزینه‌ها را به درستی محاسبه نکنید، حاصل درستی برای بازده سرمایه‌گذاری به دست نخواهید آورد. گاهی هزینه‌های مورد انتظار در یک سرمایه‌گذاری عمداً یا سهواً به درستی محاسبه نمی‌شود. به عنوان مثال؛ در ارزیابی نرخ بازده سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های فعال در بازار سرمایه، کلیه هزینه‌های مرتبط باید در نظر گرفته شود. این موارد شامل کارمزد کارگزاری‌ها نیز می‌شود. این دسته از هزینه‌ها می‌توانند به میزان چشم‌گیری درصد بازده سهام یا دیگر سرمایه‌گذاری‌ها را کاهش دهند.

ریسک سرمایه گذاری

سرمایه‌گذاری در تمام بازارهای مالی ریسک‌های مربوط به خود را دارد؛ زیرا هر لحظه ممکن است که بازار تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل: نوسانات بازار، تورم، مشکلات اقتصادی، مشکلات تجاری و . قرار بگیرد. تمام این موارد ریسک را به سرمایه‌گذاری اضافه می‌کنند. به این ترتیب، هر فرد قبل از ورود به هر بازاری باید به شرایط اقتصادی، روحیات سرمایه‌گذاری، میزان ریسک‌پذیری، درجه صبر در شرایط حساس و . توجه کند و متناسب با نتیجه این بررسی، گزینه‌های مختلف در سرمایه‌گذاری را نحوه محاسبه ریسک مالی انتخاب کند.

در سیستم مالی احتمال اختلاف بازده مورد انتظار و بازده واقعی را ریسک می‌گوییم. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، اصطلاحاً ریسک سرمایه‌گذاری بیشتر می‌شود. ریسک‌ها انواع مختلفی دارند و افراد نیز از لحاظ درجه ریسک‌پذیری به گروه‌های مختلفی تقسیم می‌شوند.

در تعمیم ریسک به مفهوم بازده سرمایه‌گذاری می‌توانیم بگوییم که، درصد بازده نسبت به ریسک تنظیم نمی‌شود. با این وجود، طبق اصلی که در دنیای سرمایه‌گذاری مشهور است، بازده سرمایه‌گذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد. به این ترتیب، به هر میزان که احتمال بازده سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک احتمالی نیز بیشتر خواهد بود.
سرمایه‌گذاری بدون ارزیابی ریسک احتمالی و تنها با اتکا بر درصد بازده سرمایه‌گذاری، ممکن است نتیجه نهایی را بسیار متفاوت از نتیجه پیش‌بینی شده کند.

سخن پایانی

امروزه نرم‌افزارهای بسیاری محاسبات بازده سهام را برای سهام شرکت‌های فعال بازار سرمایه انجام می‌دهند. استفاده از درصد بازده سهام، رفتار و استراتژی معاملاتی معامله‌گر را بر اساس یک مقدارِ اندازه‌گیری به چالش می‌کشد. این محاسبات امکان مقایسه بین استراتژی‌های معاملاتی را برای شما فراهم می‌کند. این مسئله می‌تواند برای سرمایه‌گذاران بازار اهمیت زیادی داشته باشد.
بازده سهام به شما نشان می‌دهد که تا چه اندازه سرمایه‌گذاری شما موفقیت‌آمیز بوده و به سمت اهدافتان پیش می‌رود. این ارزیابی به شما کمک می‌کند ترکیب مناسبی از اوراق بهادار و سهام را برای به حداکثر رساندن بازده در افق زمان سرمایه‌گذاری خود انتخاب کنید.

سوالات متداول

آیا انتخاب بازه زمانی در محاسبه بازده اهمیت دارد؟

به طور کلی فاکتور زمان در محاسبه بازده وارد نشده است؛ اما وارد کردن بازه زمانی به شیوه ذکر شده در مقاله، رفتار شما را بهتر و درست‌تر نشان خواهد داد.

کارایی محاسبه بازده سهام چیست؟

شاید بتوانیم مهم‌ترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معامله‌گر می‌تواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود.

کارگزاری هوشمند رابین

کارگزاری فارابی

کارگزاری فارابی

این مقاله به کوشش زهرا هادی زاده و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

در هر سرمایه گذاری یا پس اندازی ریسک و خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد. بنابراین لازم است قبل از هر نحوه محاسبه ریسک مالی اقدامی با بازار مالی آشنا باشیم تا بتوانیم در هنگام پس انداز و سرمایه گذاری، احتمال خطرات آینده را لحاظ کنیم تا با کمترین زیان مالی روبرو شویم.

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

ریسک مالی

قبل از صحبت درباره ریسک مالی و چگونگی مدیریت آن در راستای حفظ سرمایه، بهتر است در ابتدای بحث بدانیم اساسا ریسک به چه معنا است و بعد به یکی از انواع ریسک که ریسک مالی است بپردازیم. ریسک از نظر مالی به عنوان شانس اینکه نتیجه یا سود واقعی سرمایه ­گذاری با نتیجه یا بازده مورد انتظار، متفاوت باشد، تعریف شده است. ریسک شامل احتمال از دست دادن بخشی از سرمایه گذاری اصلی یا کلی است. از نظر کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و پیامدهای تاریخی ارزیابی می­شود.

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

ریسک مالی چه مواقعی ظاهر می­شود؟

ریسک مالی یکی از انواع مهم ریسک برای هر شغلی است. ریسک مالی به دلیل تحرکات بازار ایجاد می­شود و حرکت بازار می­تواند عوامل زیادی را در بر بگیرد. ریسک مالی خطر از دست دادن پول یا داراییهای ارزشمند در ابزارهای مالی است. به عبارت دیگر، بسیاری از خدمات مالی یا معاملات، خطر ذاتی ضرر را دارند و این همان چیزی است که ما آن را ریسک مالی می نامیم.

دقت داشته باشید که هر از دست دادنی را نمی­توان ریسک مالی تعریف کرد؛ به عبارتی مقدار پولی که در هنگام تجارت یا سرمایه­ گذاری از دست می­دهید ریسک محسوب نمی­شود بلکه آنچه در نهایت از دست می­دهید ریسک مالی حساب می­شود.

تعریف دیگر از ریسک مالی، ضررهای بالقوه ­ای است که یک سرمایه ­گذار هنگام سرمایه­ گذاری در شرکتی با آن مواجه است. تعریف این ریسک و زمان رخ دادن آن برای مردم عادی تا دولت­ها متفاوت است. برای دولت­ها، بدان معنی است که آن ها قادر به کنترل سیاست­های پولی و پیش فرض بدهی­ها نیستند. برای شرکت­ها بدین معنی است که، یک شرکت قادر به انجام تعهدات خود برای بازپرداخت بدهی­های خود نباشد و این به نوبه خود می­تواند به معنای این باشد که سرمایه­ گذاران بالقوه، پول سرمایه گذاری شده در شرکت را از دست می­دهند.

شرکت­ها همچنین ممکن است بدهی خود را بپذیرند، اما در انجام تعهدات باعث مشکلات اقتصادی شوند. برای افراد بدین معنی است که آن ها هنگام تصمیم گیری، با خطر مالی روبرو می­شوند که می­تواند نحوه محاسبه ریسک مالی درآمد یا توانایی آن ها را برای پرداخت بدهی مورد نظر خود به خطر اندازد. (1)

ریسک­های مالی در همه جا و در ابعاد مختلفی وجود دارد که همه را تحت تأثیر قرار می­دهد. شما باید از همه خطرات مالی آگاه باشید. درست است که دانستن خطرات و چگونگی محافظت از سرمایه، خطر را از بین نمی­برد اما باعث کاهش آسیب آن ها می­شود.

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

عوامل موثر بر ریسک مالی

ریسک مالی به طور کلی به دلیل بی ثباتی و ضرر در بازار مالی ناشی از حرکت در قیمت سهام، ارزها، نرخ بهره و موارد دیگر ایجاد می­شود. ریسک مالی به ریسک ­ هایی که مشاغل و افراد هنگام سرمایه ­ گذاری، برنامه ریزی برای آینده و انجام کارهای روزانه می­پردازند، اشاره می­کند. تمام مشاغل و سرمایه­ گذاران یا افرادی که پس­ انداز می­کنند، در تصمیم­ گیری­ های مالی خود ریسک بسیاری را به همراه دارند.

برخی از این خطرات خارجی هستند و بستگی به عوامل بیرونی و تصمیمات اتخاذ شده توسط سایر سازمان­ها و مصرف­ کنندگان دارد. یکسری از خطرات داخلی هستند و مربوط به استراتژی­ها و اقداماتی می­شود که سرمایه­ داران بزرگ یا دولتمردان انتخاب می­کنند. هرکدام از این عوامل ممکن است کل برنامه­ ریزی مالی را به هم بریزد و در نتیجه آسیب­ پذیری افراد و مشاغل را بیشتر کند.

نرخ بازار یکی از گسترده ­ترین انواع عوامل بیرونی در هنگام بروز ریسک مالی است. بازار براساس علاقه، عرضه و تقاضا و عناصر جدید مانند فناوری، تغییر می­کند. هنگامی که اقتصاد سرعت می­یابد یا کند می­شود، نرخ بهره اوراق و وام تغییر می­کند. این تغییر نرخ­ها باعث شود میزان وام برای یک تجارت بیشتر شود یا نیاز به پرداخت آن به اوراق قرضه مورد استفاده برای تولید سرمایه داشته باشد.

مقررات دولت عامل مهم دیگری در کلیه برنامه ­ریزی ­های مالی است. دولت­ها با ایجاد تعرفه­ های جدید مالیات بر واردات و صادرات، تغییر قوانین مالیاتی موجود، وضع مقررات جدید مالی بطور مداوم برنامه ­ریزی را تغییر می­ دهند. برخی از این تغییرات مفید هستند، اما برخی دیگر می­توانند سودآوری کسب و کار را دشوارتر کنند، از جمله کاهش نرخ اوراق خزانه و اضافه کردن الزامات جدید به گزارش­های مالیاتی.

جریان نقدی که مربوط به درآمدها و هزینه­ های روزانه مشاغل می­شود، یکی از عوامل درونی ریسک است. دریافت­های شما از مشتریان یکی دیگر از عوامل درونی ریسک مالی است. به هرحال شما سرمایه­ گذاری انجام داده­اید و ممکن است مشتری در بازپرداخت خود به مشکل برسد و شما را در هزینه­ها دچار مشکل کند. (2)

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

نحوه محاسبه ریسک مالی

همه مشاغل دارای ریسک­های مرتبط هستند. این مهم است که یک شرکت اقتصادی بتواند ریسک شغلی مرتبط با کار و تجارت خود و نحوه محاسبه خطرات را بداند. دانستن چگونگی محاسبه خطرات تجاری، تجارت را از ورشکستگی محافظت می­کند. ریسک مالی، ساختار سرمایه یک شرکت و سطح ریسک فعلی را در رابطه با سطح بدهی شرکت ارزیابی می­کند. این نسبت ها هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در یک شرکت توسط سرمایه گذاران استفاده می­شود.

خوشبختانه ابزارهای بسیاری در دسترس افراد، مشاغل و دولت­ها قرار گرفته است که به آن ها امکان می­دهد میزان ریسک مالی مورد نظر خود را محاسبه کنند. متداول­ترین روش­هایی که متخصصان سرمایه گذاری برای تجزیه و تحلیل خطرات مرتبط با سرمایه گذاری های طولانی مدت استفاده می­کنند شامل تجزیه و تحلیل بنیادی­، تحلیل تکنیکی و تجزیه و تحلیل کمی است.

تجزیه و تحلیل بنیادی فرایند اندازه ­گیری ارزش ذاتی یک سرمایه­ گذاری با ارزیابی کلیه جنبه ­های مشاغل از جمله دارایی شرکت و درآمد آن است. تجزیه و تحلیل فنی فرایند ارزیابی اوراق بهادار از طریق آمار است و به بازده­ های تاریخی، حجم تجارت، قیمت سهام و سایر داده ­های عملکرد نگاه می­کند. تجزیه و تحلیل کمی ارزیابی عملکرد تاریخی یک شرکت با استفاده از محاسبات نسبت مالی است.

تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام

ریسک مالی سرمایه گذاری سهام این است که اگر شرکتی که سهام خود را از آن خریداری کرده­اید پول خود را از دست بدهد پول شما هم از دست می­رود؛ این ساده­ترین تعریف و آشکارترین خطر است. هر سرمایه­گذاری به دنبال فهم بازده یا همان سود و زیانی است که از سرمایه گذاری نصیبش می شود و ریسک یا همان وجود و عدم وجود تضمین برای دریافت سود سرمایه گذاری است و بدون شناخت کامل این دو، تصمیم­­گیری جهت سرمایه­ گذاری سخت می­شود. سرمایه­ گذاری در بورس اگرچه ممکن است سود زیادی در مدت زمان کمی به شما بدهد اما ضمانتی وجود ندارد که در برابر این سود زیانی نباشد.

وقتی دولت­ها نتوانند تورم را کنترل کنند یا توانایی خود را در سیاست­های پولی از دست بدهند، همچنین عوامل مؤثر بر کل بازار شامل رشد اقتصادی، رکود اقتصادی، تورم، نرخ بهره، نوسانات ارز و. (که عوامل غیرقابل پیش­بینی هم هستند) نوسانات و خطر را در بازار سهام ایجاد می­کنند. ریسک مالی در بازار سهام، عمل نکردن به تعهدات شرکت و عدم توانایی در بازپرداخت وام بانکی و درنتیجه ورشکستگی آن است، بنابراین این عوامل باعث می­شود تا شرکت­ها و موسساتی که سهام عرضه کرده‌اند نتوانند به تعهدات خود عمل کنند و سرمایه­گذاران، سرمایه خود را از دست بدهند.

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

مدیریت ریسک مالی

فرآیند ارزیابی و نحوه محاسبه ریسک مالی مقابله با ریسک­های مالی اغلب به عنوان مدیریت ریسک شناخته می شود. از بین انواع خطری که ممکن است تجارت شما با آن روبرو شود، ریسک مالی بیشترین تأثیر را بر جریان سرمایه­ گذاری شما دارد. شما می­توانید با استفاده از یک برنامه مدیریت ریسک مالی خوب، این خطرات را پیش بینی کرده و از آن عبور کنید.

در دنیای مالی، مدیریت ریسک، فرایند شناسایی، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه ­گذاری است. در اصل، مدیریت ریسک زمانی اتفاق می­افتد که یک سرمایه­گذار به تعیین کمیت پتانسیل ضرر و زیان در یک سرمایه­ گذاری بپردازد و سپس با توجه به اهداف سرمایه­گذاری و تحمل ریسک، اقدام مناسب، یا عدم اقدام را انجام دهد.

افزایش ریسک در قالب افزایش نوسانات به وجود می­آید. این در حالی است که متخصصان سرمایه­گذاری دائم به دنبال راهکاری جهت کاهش چنین نوسانات هستند. هدف مدیریت ریسک مالی کمک به اولویت ­بندی ابزارهای مالی و استفاده از آن ها برای مدیریت ریسک­های پر هزینه است.

سازمان­ها ریسک مالی خود را به روش­های مختلفی مدیریت می­کنند. این فرایند بستگی به این دارد که مشاغل چه کاری انجام می­دهند، در چه بازاری فعالیت می­کنند و آمادگی پذیرش چه میزان ریسک را دارد. به این معنا، صاحب مشاغل و مدیران شرکت وظیفه دارد ریسک را شناسایی و ارزیابی کنند و تصمیم بگیرند که شرکت چگونه قصد دارد آن ها را مدیریت نحوه محاسبه ریسک مالی کند.

مدیریت ریسک با شناسایی خطرات مالی و منابع یا دلایل آن ها آغاز می­شود. برای شروع خوب است که از ترازنامه شرکت استفاده کرد. یک تصویر لحظه ای از بدهی، نقدینگی، قرار گرفتن در معرض نوسانات ارز، ریسک نرخ بهره و آسیب­ پذیری قیمت کالاها که شرکت با آن روبرو است را فراهم می­کند.

ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

مرحله دوم، تعیین کمیت یا قرار دادن مقدار عددی بر خطرات شناسایی شده است. تحلیلگران تمایل دارند از مدل­های آماری مانند روش انحراف استاندارد و رگرسیون برای اندازه گیری میزان مواجهه شرکت در برابر عوامل خطر مختلف استفاده کنند. پس از تجزیه و تحلیل منابع خطر، باید تصمیم بگیرید که چگونه بر روی این اطلاعات عمل خواهید کرد. آیا می­توانید با قرار گرفتن در معرض خطر ریسک به روند خود ادامه دهید؟ آیا باید سرمایه خود را کاهش داده یا از آن محافظت کنید؟

این تصمیم مبتنی بر عوامل مختلفی از جمله اهداف شرکت، محیط کسب و کار، ریسک­پذیری و اینکه آیا با کاهش سرمایه می­توان کاهش ریسک را توجیه کرد. به طور کلی، مدیریت ریسک­های سرمایه گذاری با درک اصول ریسک و چگونگی اندازه گیری آن ممکن است و با یادگیری خطرات ناشی از انواع مختلف ریسک­ها و برخی از راه­های مدیریت جامع به همه انواع سرمایه ­گذاران و مدیران تجارت کمک می­کند تا از ضررهای غیرضروری و پرهزینه جلوگیری کنند. (3)

چه کسی ریسک مالی را مدیریت می­کند؟ در یک تجارت کوچک، صاحب مشاغل و مدیران ارشد، مسئولیت مدیریت ریسک را بر عهده دارند. اما زمانی که مشاغل رشد می­کند و شامل چندین بخش و فعالیت می­شوند، بهتر است یک مدیر در زمینه ریسک مالی اختصاص داده شود.

نتیجه گیری و جمع بندی

بازارهای مالی به دلیل نیروهای مختلف کلان اقتصادی همیشه در معرض خطر هستند. ریسک مالی متغیرهایی است که یک کسب و کار در طی یک زمان مشخص در درآمد خود تجربه می­کند. بنابراین اگر شما سرمایه­گذار نحوه محاسبه ریسک مالی هستید یا صاحب یک شغل، قبل از هر اقدامی و به جهت برنامه­ ریزی آینده، هرچند که در بازار سرمایه برنامه ­ریزی برای آینده کار دشوار و البته تثبیت شده­ای نیست اما باز هم در راستای پیشگیری­های احتمالی و زیان کمتر بهتر است با ریسک­های بازار به خوبی آشنا شوید.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟ | آموزش محاسبه آن

ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد به شما درباره میزان ریسکی که برای مقدار مشخصی ریوارد انجام می‌دهید، اطلاع می‌دهد.

معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خوب گزینه‌های خود را با دقت انتخاب می‌کنند. آن‌ها به دنبال روندهایی هستند که بیشترین پتانسیل را برای افزایش قیمت و کمترین پتانسیل را برای کاهش قیمت دارند. اگر یک سرمایه‌گذاری بازدهی مشابه یک سرمایه‌گذاری دیگر داشته باشد اما ریسک کمتری به همراه داشته باشد، گزینه بهتری است.

این مقاله در مورد یکی از موضوعات دوره آموزش مدیریت سرمایه میباشد!

مدیریت سرمایه بی شک مهم ترین عامل موفقیت در بازارهای مالی است.قوانین آن به نحوی است که هیچگاه سرمایه خود را از دست نمی‌دهید

برای دریافت اطلاعات در مورد دوره آموزش مدیریت سرمایه اطلاعات خود را برای ما ارسال کنید!

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت (R/R یا R) میزان ریسکی را که یک معامله‌گر برای رسیدن به مقدار معینی ریوارد انجام می‌دهد، محاسبه می‌کند.

برای مطالعه بیشتر ریسک به ریوارد و همچنین آشنایی با دوره مدیریت سرمایه به صفحه این دوره مراجعه کنید

نسبت ریسک به ریوارد چیست

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد:

برای مثال شما قصد ورود به پوزیشن خرید بیت کوین را دارید. شما تحلیل خود را انجام می‌دهید و تعیین می‌کنید که سفارش سودآور شما 15% بیشتر از قیمت ورود است. در همان زمان، سئوال زیر را نیز مطرح می‌کنید. ایده معاملاتی شما در کدام نقطه نامعتبر شد؟ این نقطه همان‌جایی است که باید سفارش حد ضرر خود را قرار دهید. در این حالت، تصمیم می‌گیرید که نقطه نامعتبر سازی شما 5% بیشتر از نقطه ورود شما است.

باید توجه داشت که این ارقام نباید بر اساس درصدهای اختیاری باشند. شما باید سود هدف و حد ضرر را بر اساس تحلیل خود از بازارها تعیین کنید. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال می‌توانند بسیار مفید باشند.

بنابراین، سود هدف ما 15% است و ضرر بالقوه ما 5% است. نسبت ریسک به reward ما چقدر است؟ این نسبت

5/15 = 1:3 = 0/33 است. بسیار ساده است. به این معنی که برای هر واحد ریسک، ریوارد سه برابر دریافت می‌کنیم. به‌عبارت‌دیگر، برای هر دلاری که ریسک می‌کنیم، شایسته 3 ریوارد هستیم؛ بنابراین اگر پوزیشنی به ارزش 100 دلار داریم، ریسک از دست دادن 5 دلار به ازای 15 دلار سود را می‌کنیم.

می‌توانیم حد ضرر خود را نزدیک به نقطه ورود قرار دهیم تا نسبت کاهش یابد. بااین‌وجود، همان‌گونه که پیش‌تر گفتیم، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس اعداد اختیاری محاسبه شوند بااینکه باید بر اساس تحلیل ما محاسبه شوند. اگر تنظیمات معامله دارای نسبت ریسک/ریوارد بالایی است، احتمالاً لازم به تلاش و بازی کردن با اعداد نیست. بهتر است که آن را نادیده بگیریم و به دنبال تنظیمات دیگری که نسبت ریسک/ریوارد خوبی دارد باشیم.

توجه کنید که پوزیشن های با اندازه‌های مختلف می‌توانند نسبت ریسک/ریوارد مشابهی داشته باشند. برای مثال، اگر پوزیشنی به ارزش 10000 دلار داشته باشیم، ریسک از دست دادن 500 دلار را می‌کنیم تا 1500 دلار سود کسب کنیم. نسبت همچنان 1:3 است. نسبت تنها در صورتی تغییر می‌کند که پوزیشن نسبی هدف خود و حد ضرر را تغییر دهیم.

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریوارد به risk چیست؟

باید دانست که بسیاری از معامله‌گران این محاسبه را برعکس انجام می‌دهند یعنی محاسبه نسبت ریوارد به ریسک. علت تنها به اولویت‌بندی مربوط می‌شود. برخی درک این نسبت برعکس را آسان‌تر می‌دانند. محاسبه دقیقاً با فرمولی عکس فرمول ریسک به ریوارد انجام می‌گیرد. ازاین‌رو، نسبت در مثال بالا به‌صورت 15/5 = 3 خواهد بود. همان‌گونه انتظار می‌رفت، یک نسبت ریوارد به ریسک بالاتر بهتر از نسبت پایین‌تر است.

در کنار دوره مدیریت سرمایه می‌توانید وارد کانال سیگنال ارز دیجیتال شوید و از بهترین نقاط ارزهای داده شده بهترین سود دلاری کسب کنید

نسبت ریوارد به risk چیست

مقایسه ریسک به ریوارد:

فرض کنید در باغ‌وحش هستیم و یک شرط‌بندی انجام می‌دهیم. من به شما در ازای ورود یواشکی به قفس پرندگان و غذا دادن به یک طوطی با دست خود، 1 BTC خواهم داد. ریسک احتمالی چیست؟ ازآنجایی‌که شما کاری را باید انجام دهید که نباید، ممکن است توسط پلیس دستگیر شوید. از طرف دیگر، اگر موفق شوید، 1 BTC به دست خواهید آورد.

در همان زمان، پیشنهاد جایگزینی نیز به شما می‌دهد. درازای ورود یواشکی به قفس ببر و دادن گوشت خام به ببر با دستان خالی، به شما 1/1 BTC می‌دهم. ریسک احتمالی در این مورد چیست؟ مطمئناً توسط پلیس دستگیر شدن، اما این احتمال نیز وجود دارد که ببر به شما حمله کند و آسیب مرگباری به شما وارد کند. از طرف دیگر ریوارد بیشتری نسبت به موضوع غذا دادن به طوطی در میان است.

کدام‌یک معامله بهتری به نظر می‌رسد؟ درواقع هر دو معامله‌های بدی هستند، زیرا شما نباید یواشکی وارد جایی شوید. بااین‌وجود، با پذیرش شرط ورود به قفس ببر شما ریسک بیشتری می‌کنید تا تنها اندکی ریوارد بیشتر به دست آورید.

در بازار نیز معامله‌گران بسیاری به دنبال انجام معاملاتی هستند که سود بیشتری نسبت به ضرر احتمالی به دست آورند. به این شرایط فرصت نامتقارن (asymmetric opportunity) (میزان سود بالقوه از ضرر بالقوه بیشتر است) می‌گویند.

موضوع دیگری که در اینجا حائز اهمیت است، نرخ برد (win rate) شما است. نرخ برد شما حاصل تقسیم معاملات برنده شما به معاملات بازنده است. برای مثال، اگر نرخ برد شما 60% است، شما در 60% معاملات خود سود کسب کرده‌اید (به‌طور متوسط). در ادامه با نحوه استفاده از آن در مدیریت ریسک آشنا می‌شوید.

برخی از معامله‌گران ممکن است سود بسیاری کسب کنند اما نرخ برد پایینی داشته باشند. علت این است که نسبت risk به ریوارد هریک از معاملات آن‌ها با آن مطابقت دارد. اگر در تنظیمات معامله، نسبت ریسک به reward 1:10 را انتخاب کنند، تنها باید 2 معامله از 10 معامله را ببرند تا سود کسب کنند. به این شکل محاسبه ریسک می‌تواند قوی باشد.

نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازار ارزهای دیجیتال

نرخ بازگشت سرمایه در معامله ارز های دیجیتال

جذابیت سرمایه گذاری در ارزدیجیتال روز به روز بیشتر می‌شود. فعالان بازار در حال کسب سود از بازارهای ارز رمزنگاری شده هستند. اما این بازار بسیار ناپایدار است و در بسیاری از موارد قابل پیش‌بینی نیست. انتظار بازدهی سریع و بالا مردم را به سمت این بازار می‌کشاند، اما ممکن است خیلی سریع ناامیدشان کند. صرف نظر از میزان سودی که در این بازار کسب می‌کنید، باید بدانید نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چه اهمیتی دارد. محاسبه این نرخ باعث می‌شود حضور آگاهانه‌تری در بازار داشته باشید. در ادامه با ما باشید تا نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال را توضیح دهیم.

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه (ROI: Return on Investment)، یک معیار برای سنجش بازدهی عملکرد و میزان موفقیت است. این نرخ در بازارهای مالی مختلف و سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود. بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد شما از یک سرمایه‌گذاری در کسب و کاری خاص است. هرچه نسبت درآمد به سرمایه اولیه بیشتر باشد، یعنی شما سود بیشتری کسب کرده‌اید.

ROI چیست

در معاملات کریپتوکارنسی این نرخ برای مقایسه کارایی سرمایه‌گذاری‌های مختلف در چند رمزارز بسیار استفاده می‌شود. ROI مثبت بیانگر این است که شما در حال کسب سود از این سرمایه‌گذاری هستید و ROI منفی نشان‌دهنده ضرر و زیان در سرمایه‌گذاری است. به طور کلی، فهم نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال بسیار ساده است و لازم است هنگام سرمایه‌گذاری به آن آگاه باشید.

تماشای این ویدئو به شما کمک می‌کند تا این مفهوم را بهتر درک کنید:

چرا باید نرخ بازگشت سرمایه را حساب کنیم؟

نه تنها در معاملات کریپتوکارنسی، بلکه بازگشت سرمایه در تمام مشاغل و معاملات نرخ مهمی است. برای مثال، فرض کنید که نه رمزارز، بلکه یک خانه نسبتاً قدیمی دارید. ۲۰ سال پیش برای ساخت آن ۳۰ میلیون‌ تومان سرمایه‌گذاری و تا امروز برای حفظ و نگهداری آن ۲۰ میلیون دیگر نیز نحوه محاسبه ریسک مالی هزینه کرده‌اید و امروز خانه شما را ۱۰۰ میلیون‌ تومان قیمت می‌کنند (در این فرضیه، ارزش پول کشور را ثابت در نظر بگیرید).

شما با محاسبه بازگشت سرمایه می‌توانید متوجه شوید که آیا فروش خانه برای شما به صرفه است یا نه و اگر سودآور است، میزان این سود چقدر است؟

صرف‌نظر از استراتژی معاملاتی شما در بازار کریپتوکارنسی، باید از عملکرد خود مراقبت کنید تا احتمال این که در طولانی مدت ضرر قابل توجهی را تجربه کنید، از بین برود. مطابقت عملکرد شما با اهدافتان در تصمیم‌گیری‌ها به شما بسیار کمک خواهد کرد.

آموزش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

اگر چه به نظر می‌رسد که محاسبه نرخ بازگشت کار سختی باشد، اما واقعاً اینطور نیست. محاسبه ROI بسیار آسان است. تمام کاری که لازم است انجام دهید، این است که هزینۀ اصلی سرمایه‌گذاری را از ارزش فعلی سرمایه کم کنید و آن را بر هزینه اصلی سرمایه‌گذاری تقسیم کنید.

نرخ بازگشت سرمایه = ارزش فعلی سرمایه گذاری – مقدار اولیه سرمایه گذاری / ارزش اولیه سرمایه

برای مثال، ارزش خانه‌ای که در مثال بالا از آن صحبت کردیم برابر است با:

ROI= 100 M – ۵۰ M/ 50 M = 1*100 = 100%

‌میتوان نرخ بازده را در ۱۰۰ ضرب کرد تا درصد بازگشت سرمایه به دست بیاید. این نرخ برای خانه مد نظر ما برابر با ۱۰۰% خواهد شد.

پس سود خالص شما از فروش خانه، ۱۰۰ درصد خواهد بود.

محدودیت های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

معادله نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال نیز محدودیت‌هایی دارد که آن را برای یک برای محاسبه دقیق میزان سودآوری ناکافی می‌کند.

۱- عامل زمان

یکی از محدودیت‌های مهم در محاسبه نرخ و درصد بازگشت سرمایه این است که عامل زمان در این نرخ محاسبه نمی‌شود. برای مثال، ممکن است سودآوری یک معامله بیت کوین برای شما صد در صد باشد، اما اگر این سود در چند سال به دست آمده باشد، شاید آنقدر هم معامله به‌صرفه‌ای نکرده باشید.

۲- ارزش واقعی سرمایه اولیه

ارزش اولیه سرمایه‌گذاری یک دغدغه مهم برای فعالان بازار است. آیا باید هزینه اصلی را فقط در نظر گرفت یا هزینه‌های زمانی و تورم را هم باید وارد معادله کنیم؟ این کاملاً بستگی به شما دارد.

۳- وابستگی به ریسک

دارایی‌هایی که نرخ بازده بالاتری دارند، معمولاً سرمایه‌گذاری‌های کم‌خطری نیستند. برای مثال، بیت کوین امکان رشد قیمت بالایی دارد اما ریسک مالی دارد و هر لحظه هم ممکن است ارزش خود را از دست بدهد. اگر زیاد علاقه ندارید که دارایی خود را به خطر بیاندازید، احتمالاً ارز دیجیتال گزینه مطلوبی برای شما نیست. اما اگر قصد خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را دارید و می‌خواهید شانس خود را برای کسب سود امتحان کنید، می‌توانید از خدمات صرافی آنلاین والکس استفاده کنید.

roi در ارز دیجیتال

محاسبه بازگشت سرمایه در استخراج ارز دیجیتال

یکی از کارهای مهم پیش از استخراج بیت کوین این است که بازگشت سرمایه را حساب کنید. معمولاً برای محاسبه نرخ بازگشت در استخراج بیت کوین باید عوامل زیر را به عنوان هزینه‌های اولیه در نظر بگیرید:

  • هزینۀ خرید دستگاه استخراج
  • هزینۀ برق
  • هزینۀ کارمزد استخر
  • هزینۀ محل نگهداری دستگاه‌ها و خنک کردن آن

سپس باید سودآوری استخراج را بسنجید. برای محاسبه سودآوری استخراج یک دستگاه، می‌توانید از یک ماشین حساب استخراج ارز دیجیتال استفاده کنید. این مثال را ببینید:

اگر یک دستگاه Aladdin Miner با قدرت ۱۶ تراهش بر ثانیه داشته باشید و هزینه هر کیلووات ساعت برق برای شما با نرخ برق صنعتی ۹۰ تومان به ازای هرکیلووات ساعت محاسبه شود، هزینه‌های شما به این شرح خواهد بود:

  • هزینه اولیه برای دستگاه: ۵۶۵ دلار
  • هزینه برق مصرفی: ۹۰ هزارتومان در ماه
  • کارمزد استخر: ۳.۰۴ دلار
  • درآمد اصلی ماهانه: ۰.۰۰۳۰۸۹ بیت کوین
  • درآمد به دلار: ۱۵۱.۸۷ دلار

در این محاسبه، طبق فرمولی که پیش از این برای شما توضیح دادیم، درآمد ماهانه شما از استخراج با این دستگاه حدود ۱۵۱ دلار خواهد بود. هزینه‌های ماهانه را باید از این درآمد کم کنید که حدود ۱۴۵ دلار در ماه درآمد خالص شما خواهد شد.

در نظر بگیرید که باید حدود ۶۰۰ دلار در ابتدا هزینه کنید تا دستگاه را بخرید. پس باید حداقل ۴ ماه صبر کنید تا از طریق درآمدتان، هزینه خرید دستگاه پرداخت شود. سپس با بررسی قبض برق در پایان هر ماه، درآمد بیت کوین خود را محاسبه کنید.

محاسبه بازگشت سرمایه، مسیری هوشمندانه و حرفه‌ایمحاسبه نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال، یک کار مهم در جهت مراقبت از سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال است. اما محاسبه این فرمول تنها معیار شما برای محاسبه سودآوری نیست اما می‌تواند معیار مفیدی باشد. ما در مقالات قبلی به یکی دیگر از معیارهای سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال یعنی مارکت کپ یا حجم بازار اشاره کرده‌ایم. به طور کلی، همیشه هنگام سرمایه‌گذاری معیارهای مختلفی را در نظر بگیرید و از سرمایه خود مراقبت کنید.

ROI با کم کردن ارزش اولیه سرمایه گذاری از ارزش نهایی سرمایه گذاری (که برابر با بازده خالص است) محاسبه می‌شود، سپس این عدد جدید (بازده خالص) بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم می‌شود و در نهایت آن را در ۱۰۰ ضرب می‌کنیم.

بازگشت سرمایه (ROI) معیاری است که برای درک سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده می‌شود. ROI میزان پرداختی شما برای یک سرمایه گذاری را با میزان درآمدی که برای ارزیابی کارایی آن به دست آورده اید مقایسه می‌کند.

بازگشت سرمایه،شاخص کلیدی عملکرد (KPI) است که اغلب توسط مشاغل برای تعیین سودآوری هزینه ها استفاده می‌شود. این برای سنجش موفقیت در طول زمان و حذف حدس و گمان از تصمیم‌گیری‌های تجاری آینده بسیار مفید است.

ROI معیاری است که توسط معامله‌گران ارزهای دیجیتال برای اندازه‌گیری عملکرد و اثربخشی یک سرمایه‌گذاری رمزنگاری یا مقایسه عملکرد چندین سرمایه‌گذاری رمزنگاری در یک سبد استفاده می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.