کاربرد نسبت‌های اهرمی


نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

انواع نسبت‌های اهرمی یا ساختار سرمایه/ کاربرد نسبت‌های اهرمی

نسبت‌های اهرمی یک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی در تحلیل فاندامنتال شرکت اهمیت بنیادین دارند چرا که این نسبت‌ها وضعیت بدهی شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. تحلیل وضعیت بدهی یک شرکت هم برای سهامداران یک شرکت و هم برای واحدهایی که با این شرکت مراودات مالی دارند اهمیت زیادی دارد.

به طور کلی نسبت‌های اهرمی ساختار بدهی‌های یک شرکت از جمله بدهی‌هایی که از طریق وام و اعتبار به دست آمده‌اند و نسبت این بدهی‌ها در ساختار تشکیل سرمایه شرکت را اندازه‌گیری می‌کنند. به عنوان مثال واحدهایی که به این شرکت خدمات مالی ارائه می‌دهند و یا برای آن تامین اعتبار می‌کنند باید فهم درستی از وضعیت مالی شرکت و نسبت بدهی‌های این شرکت داشته باشند تا بتوانند ریسک وام‌دهی و تامین مالی را ارزیابی کنند.

نسبت‌های اهرمی معمولا به اشکال مختلفی محاسبه می‌شوند که برخی از آنها به شرح زیر هستند:

نسبت بدهی

نسبت بدهی در واقع از تقسیم کل بدهی‌ها بر کل دارایی‌های شرکت به دست می‌آید. این نسبت می‌گوید که چقدر از دارایی‌های شرکت را از طریق بدهی‌ها به دست آمده‌اند. بالا بودن نسبت بدهی اساسا یک فاکتور منفی برای شرکت محسوب می‌شود و حتی تامین مالی‌کنندگان و اعتباردهندگان و به ویژه سهامداران میزان بدهی پایین را ترجیح می‌دهند. چرا که بالا بودن بدهی کلا برای شرکت یک ریسک محسوب می‌شود. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی= کل بدهی‌ها / کل دارایی‌ها

فهم این که بدهی‌ها چه میزان از دارایی‌های شرکت را تشکیل می‌دهند حتی برای افرادی که قصد سرمایه‌گذاری در این شرکت دارند نیز اهمیت دارد چرا که سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند جایی سرمایه خود را وارد کنند که بتوانند بازدهی معقولی کسب کنند نه اینکه سرمایه خود را وارد شرکتی کنند که با بدهی‌های بالا دست و پنجه نرم می‌کند.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. بالا بودن این نسبت به این معناست که شرکت بیشتر میزان سرمایه خود را از طریق بدهی کسب کرده است و طبیعتا شرکتی که این وضعیت را داشته باشد در فرآیند وام‌گیری و تامین مالی با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهد کرد. چرا که وام‌دهندگان از جمله بانک‌ها ترجیح می‌دهند به شرکت‌هایی وام دهند که از بازگشت مبلغ مورد نظر اطمینان حاصل کنند و یا اینکه شرکت به عنوان مثال بتوانند اقساط خود را به صورت منظم پرداخت کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی‌ها / حقوق صاحبان سهام

اگر بدهی‌ها از حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، شرکت با یک ریسک مواجه است چرا که این بدین معناست که بدهی‌های شرکت از کل سرمایه شرکت بیشتر است و برعکس در صورتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کم باشد در این صورت نشانه این است که بدهی شرکت درصد پایینی از سرمایه شرکت را به خود اختصاص داده‌اند.

نسبت تسهیلات به سرمایه

این نسبت از تقسیم میزان تسهیلات شرکت بر مجموع تسهیلات و حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. این نسبت تاکید ویژه‌ای بر تسهیلات شرکت دارد و میزان وابستگی شرکت به وام‌های دریافتی از بانک و واحدهای مالی دیگر را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت تسهیلات به سرمایه= مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

شرکتی که ساختار سرمایه آن وابستگی زیادی به بدهی دارد اساسا ریسک‌های زیادی با خود حمل می‌کند. این نسبت به ما می‌گوید که چقدر از کل سرمایه شرکت را تسهیلات بانکی تشکیل می‌دهند. زمانی که شرکت برای تامین مالی و یا دریافت وام به بانک مراجعه می‌کند قطعا بانک‌ها وضعیت بدهی‌ها و تسهیلات دریافتی شرکت را محاسبه می‌کنند و در صورتی که این نسبت بزرگ باشد طبیعتا از وام‌دهی به این شرکت خودداری می‌کنند و یا اینکه وام‌های با بهره بالا را ارائه می‌کنند.

نسبت پوشش بهره

نسبت پوشش بهره از تقسیم سود عملیاتی شرکت بر هزینه‌های مالی به دست می‌آید. این نسبت در واقع توان عملیاتی شرکت را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول آن به شرح زیر است:

نسبت پوشش بهره= سود عملیاتی / هزینه‌های مالی

این نسبت در واقع فعالیت واقعی شرکت و نسبت فعالیت این شرکت به سایر هزینه‌های مالی از جمله نرخ‌های بهره وام‌ها و .. را مورد سنجش قرار می‌دهد. آیا فعالیت شرکت به حدی هست که بتواند هزینه‌های مالی را پرداخت کند یا خیر. اگر هزینه‌های مالی شرکت از میزان سود عملیاتی شرکت بیشتر باشد به این معناست که شرکت در حل و فصل بدهی‌های خود دست و پنجه نرم می‌کند و به نوعی به لحاظ عملیاتی زیان‌ده است. اگر هم زیان‌ده نباشد عمده درآمدهای شرکت نه از خلال فعالیت عملیاتی بلکه از جاهای دیگر به دست آمده است که این گونه درآمدها نیز از پایداری کافی برای تضمین فعالیت شرکت برخوردار نیستند. اگر شرکتی نتواند از طریق فعالیت عملیاتی خود هزینه‌های مالی خود را پوشش دهد، واحدهای مالی در وام‌دهی به این شرکت احتیاط به خرج می‌دهند.

در حالت کلی بالا بودن نسبت‌های اهرمی برای واحدهایی که قصد دارند به این شرکت وام بدهند یک ریسک محسوب می‌شود.

نسبت های اهرمی

با این نسبت اهرمی یا بدهی می توان قدرت در تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت یک شرکت را اندازه گیریکرد.

نسبت اهرمی شامل انواع مختلفی می باشد که می توان موارد ذیل را نام برد.

نسبت بدهی :

کل دارایی ها / کل بدهی ها = نسبت بدهی

این نسبت نشان دهنده کل دارایی می باشد که از محل بدهیها بدست آمده است.
میزان این نسبت هر عددی باشد یعنی اینکه به همان نسبت دارایی ها از محل بدهی تامین شده است . بطور نمونه می توان گفت : اگر این نسبت ۲۵ % باشد یعنی اینکه ۲۵% از دارایی ها از محل بدهی بدست آمده.
دقت کنیم که با افزایش این درصد ریسک مالی شرکت نیز بالا می رود این ریسک به معنای این است که درصد عدم پرداخت بدهی ها افزایش یافته است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که اعتبار دهندگان نسبت بدهی پایین را ترجیح می دهند .

اگر نرخ بازده دارایی بالاتر از نرخ بهره بدهی باشد با بالاتر رفتن این نسبت بدهی ، سودآوری هم افزایش می یابد.

با کم کردن این نسبت از عدد یک درصد وجهی که از محل حقوق صاحبان سهام تامین شده بدست می آید که آنرا سهام مالکانه می نامند و از فرمول زیر محاسبه می گردد:

دارایی / حقوق صاحبان سهام = دارایی / بدهی -۱ = نسبت بدهی -۱ = نسبت مالکانه

نسبت کل بدهی یا بدهی به حقوق صاحبان سهام

حقوق صاحبان سهام / بدهی = نسبت کل بدهی

یکی از مهمترین معیارها برای اندازه گیری توان پرداخت بدهی نسبت کل بدهی می باشد .

بالا بودن این میزان بمعنای این است که سهم بدهی در تامین سرمایه از کاربرد نسبت‌های اهرمی حقوق صاحبان سهام بیشتر است .

اعتبار دهندگان پایین بودن این میزان برایشان ارزشمند است.

استفاده از بدهی در ساختار مالی یک شرکت اهرم مالی نامیده می شود . بالا بودن میزان بدهی شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام نشانگر بالا بودن درجه اهرم مالی می باشد.

بدهی را می توان یک اهرم تصور کرد که استفاده از آن می تواند هم سود و هم زیان را تحت تاثیر قرار دهد که این می تواند سود آور بودن یا ورشکستگی را برای شرکت به ارمغان بیاورد.

نسبت پوشش هزینه بهره یا توانایی پرداخت بهره

هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

نسبت پوشش هزینه بهره می تواند نمایشگر این باشد که از سود بانکی عملیاتی چند بار می کاربرد نسبت‌های اهرمی توان هزینه بهره را پرداخت کرد. به هر میزان این نسبت بالاتر باشد به سود اعتباردهندگان می باشد.

این نسبت معیاری از حاشینه ایمنی هم می باشد زیرا مقدار تحمل شرکت را نسبت کاهش سود را نشان می دهد.

نسبت پوشش نقدی بهره

هزینه بهره / استهلاک سالیانه + سود عملیاتی= نسبت پوشش نقدی هزینه بهره

با علم بر اینکه هزینه استهلاک از سود ناویژه کسر می شود در زمان محاسبه سود عملیاتی در صورتحساب سود و زیان واینکه هزینه استهلاک بیانگر خروجی وجه نقد نیست پس برای محاسبه نسبت پوشش هزینه بهره بصورت نقدی این هزینه را مجدد به سود عملیاتی می افزاییم.

نسبت های سرمایه‌گذاری (اهرمی) چیست؟

نسبت های سرمایه‌گذاری (اهرمی) چیست؟

نسبت‌های اهرمی که به آن‌ها نسبت‌های سرمایه‌گذاری هم گفته می‌شود، منعکس‌کننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میان‌مدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کند.

در حقیقت تحلیل‌گران برای بررسی توان بازپرداخت بدهی‌های شرکت در زمان سررسیدشان، از این نسبت‌ها استفاده می‌کنند. این نسبت‌ها میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان می‌دهد. از آن جمله می‌توان به وجوهی که توسط سهام‌داران تأمین می‌شود یا وجوهی که از طریق وام به دست می‌آید، اشاره کرد. همچنین با استفاده از نسبت‌ها می‌توان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهی‌های خود به تأمین مالی اضافی می‌پردازد یا تلاش می‌کند سررسید بدهی‌ها را تمدید نماید.

نسبت‌های اهرمی چه اهمیتی دارند؟

ازآنجاکه نسبت‌های اهرمی به بررسی نحوه تأمین بدهی‌ها و ارزیابی توان پاسخگویی شرکت به این بدهی‌ها می‌پردازد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. ازجمله عواملی که سبب توجه تحلیل‌گران به این گروه از نسبت‌ها شده است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • با توجه به اینکه این نسبت‌ها میزان سرمایه‌ای که توسط سهام‌داران تأمین‌شده را مورد ارزیابی قرار می‌دهد، ازنظر اعتباردهندگان به شرکت، حائز اهمیت است.
  • ازآنجاکه این نسبت‌ها کافی بودن درآمد شرکت(فروش) را برای پوشش هزینه‌های بدهی ازجمله هزینه بهره و سایر هزینه‌های ثابت مالی ، بررسی می‌کند موردتوجه سهام‌داران اصلی است.
  • درصورتی‌که شرکت سرمایه‌گذاری‌های مطلوبی از محل بدهی‌های خود و بازده این سرمایه‌گذاری‌ها از هزینه بهره شرکت بیشتر باشد، می‌توان گفت فعالیت‌های شرکت سبب افزایش ثروت سهامداران شده کاربرد نسبت‌های اهرمی است.
  • با بررسی ساختار سرمایه شرکت و تعیین میزان بدهی آن، می‌توان گفت در زمان رکود یا رشد اقتصادی وضعیت سودآوری شرکت چگونه است. به‌عنوان مثال شرکتی که بدهی کمتری در ساختار سرمایه دارد، در زمان رکود زیان کمتر و در زمان رونق نیز سود کمتری خواهد داشت.

نسبت‌های سرمایه‌گذاری

انواع نسبت های اهرمی

برخی از مهم‌ترین انواع نسبت‌های اهرمی عبارت‌اند از:

  • نسبت بدهی
  • نسبت کل بدهی‌ها به حقوق صاحبان سهام
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌های ثابت
  • نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
  • نسبت مالکانه

۱-نسبت بدهی

نسبت بدهی نشان‌دهنده اهمیت و نقش بدهی‌های جاری و بلندمدت در تأمین کل دارایی‌های شرکت است و بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های کل شرکت از محل بدهی‌ها تأمین‌ شده است.

نحوه محاسبه نسبت بدهی

برای محاسبه این نسبت کافی است مجموع بدهی‌های شرکت را بر مجموع دارایی‌های آن تقسیم کنیم. به‌منظور بیان این نسبت به‌صورت درصد، عدد به‌دست آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب می‌نماییم.

نسبت بدهی

تجزیه و تحلیل نسبت بدهی

نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهره‌مند می‌شود. درنتیجه بستانکاران و وام‌دهندگان مثل بانک‌ها ترجیح می‌دهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را به‌همراه خواهد داشت. بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب می‌شود.

۲-نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

این نسبت نشان می‌دهد چه مقدار از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی‌های ثابت شده است.

نحوه محاسبه نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت، مجموع دارایی‌های ثابت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم می‌کنیم.

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

تجزیه و تحلیل نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.

۳-نسبت کل بدهی کاربرد نسبت‌های اهرمی به ارزش ویژه

این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران(اعتباردهندگان) در مقابل صاحبان سهام شرکت می‌پردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت بدهی به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت مجموع بدهی‌های شرکت که نشان‌دهنده قدرت بستانکاران است را بر ارزش ویژه آن که نشان‌دهنده قدرت صاحبان سهام است، تقسیم می‌کنیم.

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

تجزیه و تحلیل نسبت بدهی به ارزش ویژه

ازآنجایی‌که پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام‌ و اعتباردهندگان ترجیح می‌دهند این گروه از نسبت‌ها مقادیر کم‌تری داشته باشد. علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، به‌دنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.

به‌عنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین دارایی‌های مورد نیاز خود، ۲ برابر بیش‌تر از منابع خارجی استفاده کرده است. بالا بودن این نسبت به معنای بیش‌تر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.

۴-نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همان‌طور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط کاربرد نسبت‌های اهرمی بین بدهی‌های جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان می‌کند.

نحوه محاسبه نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهی‌های جاری شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم.

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

تجزیه و تحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

_ ازآنجایی‌که بدهی‌های جاری(کوتاه‌مدت) شرکت از محل دارایی‌های جاری آن تأمین می‌شوند، این دسته از بدهی‌ها می‌توانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند. از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهی‌های کوتاه‌مدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت می‌شود.

_ بدهی‌های کوتاه‌مدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهی‌ها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشان‌دهنده بالا بودن بدهی‌های جاری است و این موضوع می‌تواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهی‌ها ‌شود.

_ بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشان‌دهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.

۵-نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

این نسبت‌ ارتباط بین بدهی‌های بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی می‌کند.

نحوه محاسبه نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهی‌های بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم. این کاربرد نسبت‌های اهرمی نسبت معمولاً به‌صورت درصد بیان شده و در پایان محاسبه، عدد به‌دست‌آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب می‌نماییم.

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

۶-نسبت مالکانه

نسبت مالکانه بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت به‌صورت درصد بیان شده و نشان‌دهنده اهمیت سهام‌داران در تأمین دارایی‌های شرکت است.

نحوه محاسبه نسبت مالکانه

برای محاسبه این نسبت باید ارزش ویژه شرکت را در مقابل کل دارایی‌های آن قرار دهیم. به این منظور ارزش ویژه را بر مجموع دارایی‌های شرکت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب می‌نماییم.

نسبت مالکانه

تجزیه و تحلیل نسبت مالکانه

هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمی‌کند.

نسبت مالکانه پایین می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که شرکت بخش عمده‌ای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.

۷-نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها:

این نسبت معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشان‌دهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وام‌ها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.

برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان سهام را بر کل بدهی‌های شرکت تقسیم کنیم.

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی

تجزیه و تحلیل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده حقوق بیشتر سهام‌داران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام به‌کل بدهی‌ها، آسیب‌پذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش می‌دهد.

۸-نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید دارایی‌های ثابت نشان می‌دهد. لازم به ذکر است این نسبت به‌صورت درصد بیان می‌شود.

نحوه محاسبه نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌های ثابت

برای محاسبه این نسبت باید مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت را بر مجموع دارایی‌های ثابت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب نماییم.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی ثابت

بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده دارایی‌های ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمین‌شده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکم‌تری دارد.

نسبت‌های اهرمی چیست؟ تعریف، فرمول و کاربرد

نسبت اهرمی

در تجزیه‌وتحلیل صورت‌های مالی پس از بررسی آیتم‌ها و اقلام مختلف حسابداری و تحلیل و مقایسه‌ی آن‌ها بین شرکت‌های مختلف یا تحلیل یک آیتم از یک شرکت در طول یک بازه‌ی زمانی، ممکن است هنوز به دیدگاه صحیح و درست در تحلیل نرسیده باشیم. از این‌ رو به مفهوم نسبت‌های مالی برای بررسی موشکافانه‌تر روی می‌آوریم. نسبت‌های مالی انواع مختلفی دارند که در مقالات جداگانه به آن‌ها اشاره کرده‌ایم و در این مقاله به سراغ نسبت‌های اهرمی خواهیم رفت. برای این منظور سعی خواهیم کرد تا تعریف و کاربرد نسبت‌های اهرمی در تحلیل بنیادی را بیان کنیم و همین‌طور به اثر اهرمی و فرمول‌های محاسبه‌ی نسبت اهرمی اشاره کرده و در پایان این نسبت‌ها را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه کنیم.

ساختار سرمایه ی شرکت و اهمیت آن در نسبت اهرمی

پیش از تعریف و صحبت درباره‌ی نسبت مالی اهرمی لازم است تا ابتدا با ساختار سرمایه‌ی شرکت‌ها آشنا شویم. اگر شما قصد تأسیس یک شرکت و یا راه‌اندازی یک کسب‌وکار را داشته باشید با روش‌های مختلفی برای ایجاد سرمایه‌ی لازم بابت تأسیس شرکت روبه‌رو خواهید بود. اینکه از چه طریقی می‌توان این سرمایه را تأمین کرد و یا راه‌های دستیابی به آن چیست موضوعی است که در مقاله‌ی مربوط به فعالیت‌های تأمین مالی مفصلاً به آن اشاره کردیم.

تأمین مالی می‌تواند هم از طریق سهام‌داران شرکت تحت عنوان حقوق صاحبان سهام صورت گیرد و هم می‌تواند از طریق خلق بدهی یا افزایش آن صورت گیرد. وجه افتراق نحوه‌ی تأمین مالی شرکت‌ها دقیقاً همان عاملی است که سبب می‌شود تا ساختار سرمایه‌ی شرکت‌ها نیز متفاوت باشد. ممکن است برخی از شرکت‌ها ساختاری مبتنی بر حقوق صاحبان سهام داشته باشند و برخی دیگر مبتنی بر بدهی باشند. با ذکر این نکته که شرکت‌ها می‌توانند هر یک از این دو روش و یا ترکیبی از آن‌ها را در ایجاد سرمایه‌ی خود داشته باشند به سراغ تعریف نسبت‌های اهرمی خواهیم رفت.

نسبت مالی اهرمی (Leverage Ratio) به چه معناست؟

نسبت‌های مالی اهرمی ابزاری سودمند برای بررسی و سنجش قدرت مالی شرکت‌ها در بازپرداخت دیون میان‌مدت و بلندمدت است. از جمله پارامتر‌های مهم سنجش میزان قدرت بازپرداخت دیون میان‌مدت و بلندمدت در شرکت‌ها طبیعتاً پارامتر بدهی آن‌ها است. اما وجه تسمیه‌ی نسبت مالی اهرمی آن است که اگر شرکتی برای خلق دارایی و بهره‌گیری از آن در راستای ایجاد سود به سراغ خلق و یا افزایش بدهی برود در واقع از اهرم مالی بدهی‌ها برای خلق سود استفاده کرده است. البته طبیعتاً خلق بدهی حامل برخی هزینه‌هاست و انتظار داریم تا سود حاصل از ایجاد دارایی ایجاد شده از طریق افزایش بدهی، هزینه‌های استقراض را پوشش داده و حتی بیشتر از آن نیز باشد تا عواید مدنظر نصیب شرکت شوند.

آیا بهره‌گیری از اهرم مالی همیشه سودمند است؟

باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده از اهرم مالی در عین سودمندی می‌تواند حاوی خطراتی نیز باشد. اساساً خلق بدهی و یا افزایش آن از طرق مختلف (به طور مثال دریافت تسهیلات بانکی) تعهداتی را برای شرکت به بار می‌آورد. این تعهدات هزینه‌های قطعی شده‌ای هستند که شرکت باید در زمان‌های مشخصی به‌عنوان هزینه بهره پرداخت کند. درحالی‌که اطمینانی بابت سود حاصل از دارایی هایی که از طریق بدهی ایجاد شدند وجود ندارد. بنابراین وجود هزینه‌های قطعی و نااطمینانی در جریان درآمدی یا سود حاصل از خلق بدهی عاملی است که می‌تواند خطر استفاده‌ی بدون برنامه‌ی دقیق و هوشمندانه از اهرم مالی را گوشزد کند.
این موضوع می‌تواند به‌وضوح در صورت‌های مالی نیز جلوه پیدا کند و سود عملیاتی را پس از کسر هزینه‌های مالی که نشأت‌گرفته از اهرم مالی هستند، تبدیل به زیان خالص کند. درباره‌ی این موضوع در مقاله‌ی مربوط به جریان نقدی فعالیت تأمین مالی توضیحات بیشتری ارائه داده‌ایم.

نسبت‌ اهرمی در بانک‌ها

یکی از محل‌هایی که در آن نسبت‌های اهرمی اهمیت بالایی پیدا می‌کنند مسائل مربوط به بانک‌ها است. همان‌طور که می‌دانیم یک از وظایف اصلی بانک‌ها دریافت وجوه از افرادی که با مازاد وجوه مواجه‌اند و پرداخت تسهیلات به متقاضیان آن وجوه است. طبیعتاً بانک‌ها در ازای وجوهی که از سپرده‌گذاران دریافت می‌کنند تعهداتی را مبنی بر ارائه‌ی سود در قبال آن‌ها خواهند داشت. بدین ترتیب در بانک‌ها جریان هزینه‌ای قطعی ایجاد می‌شود. اگر بانک‌ها در اعطای تسهیلات و دریافت بازپرداخت‌ها موفق نباشند با خطر بهره‌گیری از اهرم مالی مواجه خواهند بود.

در این‌ بین بانک‌ها باید سودی مازاد بر سود اعطایی به سرمایه‌گذاران را به دست آورند تا هم هزینه‌های خود را پوشش دهند و هم پوششی برای ریسک نکول بدهی و عدم بازپرداخت آن توسط برخی از متقاضیان وام را فراهم کنند. در کنار این موارد فراموش نکنیم که بانک‌ها قادر به وام‌دهی به اندازه‌ی کل سپرده‌های جذب شده نیستند چرا که طبق مقررات باید ذخیره‌های قانونی و اضافی را نزد بانک مرکزی تأمین کنند. بدین ترتیب نسبت‌های اهرمی و تحلیل و مقایسه‌ی آن-ها برای بانک‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است.

انواع نسبت‌ اهرمی

در قالب سنجش شرکت‌‌ها در بهره‌‌گیری از اهرم مالی و همین‌‌طور میزان قدرت آن‌‌ها در بازپرداخت دیون میان‌مدت و بلند مدتشان نسبت‌‌های متفاوتی را با پارامتر‌‌های متفاوتی می‌‌توان محاسبه کرد که در ادامه به تعریف و تشریح پنج نسبت اهرمی مهم خواهیم پرداخت.

نسبت بدهی یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

برای محاسبه‌ی این نسبت کل بدهی را به حقوق صاحبان سهام تقسیم می‌کنیم. این نسبت ممکن است به فراخور سیاست توسط شرکت بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از یک باشد. این نسبت به‌نوعی وضعیت ترکیب دارایی مبتنی بر حقوق صاحبان سهام یا مبتنی بر بدهی را نشان می‌دهد. اگر این نسبت عدد بالایی داشته باشد نشانه‌ی بالا بودن ریسک شرکت از منظر هزینه‌های مالی تحمیل‌شده بر آن است و اگر این نسبت مقداری کمتر از یک داشته باشد نشان‌دهنده‌ی آن است که در تشکیل دارایی‌ها، خلق و افزایش بدهی در موضع ضعف بوده‌اند و تأکید بیشتر بر حقوق صاحبان سهام بوده است که چنین امری برای قرض‌دهندگان به شرکت مثبت ارزیابی می‌شود.

ضریب مالکانه یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

نسبت بدهی بلندمدت یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

در این نسبت اهرمی، میزان بدهی بلندمدت را بر مجموع میزان این بدهی و حقوق صاحبان سهام تقسیم می-کنیم. همان‌طور که می‌دانیم بدهی بلندمدت آن دسته از بدهی‌هایی هستند که سررسید بازپرداخت آن‌ها در بیش از یک سال آتی است. طبیعتاً بالا بودن این نسبت بیانگر استفاده‌ی بیشتر از اهرم مالی در بلندمدت و همین‌طور از طرفی دیگر متحمل ریسک شدن شرکت است.

نسبت پوشش هزینه بهره یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

بدین ترتیب به پنج نوع از مهم‌ترین نسبت‌های اهرمی اشاره کردیم. با دیدگاه‌های مختلف می‌توان از منظرهای دیگری نیز نسبت‌های اهرمی متعددی را برای شرکت‌ها تعریف کرد.

نمونه‌ی تحلیل نسبت‌ اهرمی

در ادامه‌ی این مقاله، نسبت‌های اهرمی را در یک بازه‌ی چهارساله برای شرکت ماشین‌سازی اراک محاسبه و تحلیل می‌کنیم.

ماشین سازی اراک

نسبت‌های اهرمی در این شرکت غالباً روندی نوسانی داشته‌اند. از اولین نسبت که همان میزان بدهی‌ها تقسیم بر دارایی‌ها است شروع می‌کنیم. همان‌طور که مشخص است این نسبت روند منظمی نداشته است و در برخی از سال‌ها بیشتر دارایی‌ها از خلق بدهی و در بعضی از سال‌ها بیشتر از حقوق صاحبان سهام خلق شده است.

در کل برقراری ترکیب مناسب بین بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام سبب شده تا شرکت هم بتواند از مزایای اهرم مالی بهره ببرد و هم اینکه گرفتار مخاطرات اهرم مالی و افزایش چشمگیر هزینه-های مالی نشود. این استفاده توأمان از هر دو کانال بدهی و حقوق صاحبان سهام در دومین نسبت، یعنی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نیز پرواضح است. در این نسبت نیز در سال از سنوات مورد بررسی نرخ حدود صد درصدی دیده می‌شود که نشان از برابری بدهی و حقوق صاحبان سهام دارد. در سال ۹۹ بدهی به حقوق صاحبان سهام ترجیح داده شده و مجدداً در سال ۱۴۰۰ سعی شده تا این بار حقوق صاحبان سهام مورد توجه قرار گیرد.
ضریب مالکانه نیز میزان قابل‌توجه و نسبتاً مطلوبی را در طول سنوات مورد بررسی داشته است و تنها در سال پایانی کاهشی بوده است. همچنین این شرکت بدهی‌های بلندمدت چشمگیری نداشته است و از همه مهم‌تر خصوصاً در دو سال پایانی مورد بررسی توان خوبی درپوشش هزینه بهره‌ی خود داشته است.

سخن پایانی آکادمی دانایان پیرامون نسبت اهرمی

همان‌طور که بارها در طول مقاله به آن اشاره کردیم بهره‌گیری از اهرم مالی در عین سودمندی‌هایی که می‌تواند داشته باشد ممکن است از طریق خلق جریانات هزینه‌ای قطعی در مقابل جریانات احتمالی درآمدی شرکت را با ریسک‌هایی مواجه کند. بنابراین پی‌بردن به وضعیت اهرم مالی شرکت‌ها، رهگیری روند آن در طول چند سال و حتی مقایسه‌ی این وضعیت بین شرکت‌های مختلف اطلاعات سودمندی را از منظر ریسک شرکت‌ها در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد. بنابراین توجه به نسبت‌های اهرمی و بهره‌گیری از آن در کنار سایر ابزار‌های تحلیلی بسیار مفید خواهد بود.

منظور از نسبت های مالی چیست و کاربرد نسبت‌های اهرمی چه کاربردی دارند؟

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند.

انواع نسبت های مالی:

نسبت‌های اهرمی و پوششی

نسبت‌های ارزش بازار

پیگیری عملکرد شرکت با نسبت های مالی

تعیین نسبت‌ های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آن‌ها در طول دوره، با هدف کشف سرنخ‌هایی است که موجب پیشرفت موسسه می‌شوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ این باشد که شرکت تحت‌ فشار بدهی است و در نهایت این موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.

امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

استفاده‌ کنندگان خارجی:

شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.

استفاده‌ کنندگان داخلی:

شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

نسبت‌‌های نقدینگی

نقدینگی را می‌توان اینطور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت خود.» بنابراین نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم می‌آورند.

انواع نسبت‌های نقدینگی

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جاری

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نمی‌شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

نسبت‌‌های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه‌گیری می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر می‌شوند:

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه:

میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

معرفی نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.

دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:

دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

دوره وصول مطالبات:

نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از کاربرد نسبت‌های اهرمی مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

دوره وصول مطالبات = متوسط حساب­‌های دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه

دوره گردش عملیات:

به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

گردش دارایی‌های ثابت:

این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

گردش دارایی‌های ثابت = فروش خالص / میانگین دارایی­‌های ثابت

دوره پرداخت بدهی‌­ها:

نشان­ دهنده مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت بدهی خود را با تامین‌ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه به‌صورت نسیه – تسویه کند.

دوره پرداخت بدهی‌­ها = متوسط حساب­‌های پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه

نسبت گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کند.

گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش

نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:

با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌ دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌ دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش

نسبت‌های سودآوری

نسبت‌های سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد کاربرد نسبت‌های اهرمی زیر می‌شوند:

نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

بازده حقوق کاربرد نسبت‌های اهرمی صاحبان سهام:

شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

حاشیه سود ناخالص:

این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

حاشیه سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیلگران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:

نسبت ارزش دفتری (P/BV):

این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E):

این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S):

این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به کاربرد نسبت‌های اهرمی شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):

این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر می­‌گیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

محدودیت نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌های صورت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.