جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
اگر جزو سرمایه گذاران ارز های دیجیتال هستید مسلما با انواع تحلیل آشنایی دارید اما اگر جزوه تازه واردان به این عرصه اید لازم است بدانید که تحلیل ارز های دیجیتال برای تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری های به دو روش صورت میگیرد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال تلاش می کند با جستجوی شاخص مقاومت نسبی الگوها و ترندهایی برای تعیین حرکات آینده قیمت ها، تمایل بازار در پشت روند قیمت را درک کند. دیگری تجزیه و تحلیل فاندامنتال که شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه معاملات است. در ادامه به بررسی ماهیت تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال و هر آنچه باید درباره آن بدانید خواهیم پرداخت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک رشته معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری به دست آمده از فعالیت های تجاری، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.
این نوع تحلیل، مطالعه روند آماری است که از جمع آوری داده های تاریخی قیمت و حجم به دست آمده است تا فرصت های معاملاتی را شناسایی کند. تحلیلگران تکنیکال الگوهای حرکت قیمت، سیگنال معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی را برای ارزیابی نقاط قدرت و ضعف یک دارایی مشاهده می کنند.
بر خلاف تجزیه و تحلیل فاندامنتال که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج معاملاتی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم متمرکز است.
در نظریه داوجونز تحلیل تکنیکال بر اساس سه اصل است:
- این قیمت است که همه چیز شاخص مقاومت نسبی را در بازار نشان میدهد.
- روندهای مشخصی در بازار وجود دارند.
- تاریخ به تکرار خودش علاقه خاصی دارد.
قیمت همه چیز را در بازار نشان میدهد
از آنجایی که تحلیلگران تکنیکال تنها حرکات قیمتی را در نظر میگیرند و فاکتورهای فاندامنتال را نادیده می گیرند، مورد انتقاد بسیاری از متخصصین بازار قرار گرفته اند.
روندهای مشخصی در بازار وجود دارند
تحلیل گران تکنیکال معتقدند که قیمت در روند های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در حال حرکت است. به معنای دیگر، قیمت بیشتر تمایل دارد در روند قبلی خود حرکت کند تا اینکه روند را دستخوش تغییر قرار دهد. شمار زیادی از استراتژی های تکنیکال بر این فرض استوار هستند.
تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد
تحلیلگران معتقدند که تاریخ به تکرار شدن علاقه مند است. مشاهده حرکات قیمتی تکراری در بازار به روانشناسی بازار که طبق ترس و هیجان شکل میگیرد، مرتبط است. در نتیجه، آن ها بر اساس الگوهای شکل گرفته بر روی نمودار ها، این تحرکات و احساسات را تجزیه و تحلیل میکند تا حرکات بعدی بازار را پیش بینی کنند.
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارها این احساسات را تجزیه و تحلیل میکنند تا حرکات بعدی بازار را پیشبینی کنند. در واقع تحلیلگران طبق الگوهای تکراری قبلی، درباره حرکات قیمتی در آینده نظر میدهند.
چرا تحلیل تکنیکال کاربردی است ؟
نمودار قیمت و حجم، تمام تصمیمات گذشته شرکت کنندگان در بازار (خرید و فروش) را نشان می دهد. این اطلاعات به نوبه خود از دو طریق بر تصمیمات سرمایه گذاران در آینده تاثیر می گذارد:
روانشناختی : آنچه در گذشته انجام داده اید بر نحوه رفتار شما با شرایط آینده تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران تمرکز خود را بر روی قیمتی که یک دارایی را خریداری کرده اند، متمرکز می کنند و در صورت کاهش، آنها می خواهند هر زمان که به قیمت بی سود و زیان و به اصلاح سر به سر رسید آن را بفروشند.
واکنشی : برخی از معامله گران روندها و الگوهای نمودار را که معمول است شناسایی می کنند و مطابق آن (خرید یا فروش) عمل می کنند. اگر تعداد کافی از شركت كنندگان از همان استراتژی پیروی كنند، پیش بینی می شود که این الگوهای نمودار از نتایج مورد انتظار پیروی کنند و احتمالاً روند ادامه فعالیت شرکت کنندگان بیشتری که به این روند ملحق می شوند پایدار بماند.
ابزارهای ابتدایی تحلیل تکنیکال
ابتدایی ترین ابزار هایی که هر تحلیلگر یا معامله گر برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد عبارتند از:
ترند یا روند
این خط برای شناسایی روند است و سه نوع ترند ( روند ) وجود دارد:
روند صعودی : در یک روند صعودی، دارایی در حال افزایش است، اوج های بالاتر و پایین تر.
روند نزولی : در روند نزولی، دارایی در حال نزول است، دارای اوج های پایین تر و پایین شاخص مقاومت نسبی ترین سطح.
روند یک سو : در این روند دارایی ها در یک کانال افقی معامله می شوند.
بعضی اوقات معامله گران از اصطلاحات “خرسی” و “گاوی” برای اشاره به روند استفاده می کنند.گاوی یا صعودی به این منظور است که گاو با شاخ های خود به سمت بالا ضربه می زند ، بنابراین قیمت ها را بالاتر می برد و خرسی یا نزول این معنا را میرساند که خرس با پنجه های خود به سمت پایین برخورد می کند، بنابراین قیمت ها را پایین می آورد.
مقاومت و حمایت
به این معنی که حرکات قیمت خطی نیستند، قیمت هر چه بالا می رود با مقاومت روبرو می شود یا همانطور که پایین می آید حمایت می کند.
مقاومت : سطحی است که می توان روند صعودی را متوقف یا برگشت داد که نشان دهنده تمرکز فروشندگان است.
حمایت : سطحی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز خریداران متوقف شود یا مجدداً بازگردد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود، معمولاً به سطح پشتیبانی تبدیل می شود و بالعکس.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، پشتیبانی اغلب به عنوان یک نقطه ورود و مقاومت به عنوان یک نقطه خروج استفاده می شود. در صورت روندهای قوی، قیمت می تواند از طریق حمایت / مقاومت بدون توقف پیش رود.
اخبار ارزهای دیجیتال
یکی از موثرترین ابزارهای تاثیرگذاری بر مردم، رسانه است. اخبار ممکن است وحشت و ترس و همچنین شوق را به صورت دسته جمعی ایجاد کند. تاثیر اخبار در بازار ارزهای دیجیتال با وقایع برجسته در جهان کاملاً نشان داده می شود. در سپتامبر 2017 ، مقامات چینی ICO یا عرضه اولیه را ممنوع کردند که منجر به سقوط قیمت بیت کوین از 5000 دلار به 3000 دلار شد. یا وقتی eBay و Dell گفتند که بیت کوین را قبول میکنند، قیمت بیت کوین افزایش یافت.
ابزار پیشرفته تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال علاوه بر ابزار های پایه اشاره شده در بخش بعد می توان از ابزار های پیشرفته تری نیز استفاده کرد:
نمودارها
نمودار ها انواع بسیاری دارند که ما در این قسمت مهمترین آن ها را ذکر کرده ایم:
نمودارهای OHLC
این نمودارها میله هایی را نشان می دهند که به “شمع” معروف هستند. شکل شمع بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن روز متفاوت است.
شمع صعودی (می تواند سبز یا سفید باشد): قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت بازشدن است.
شمع نزولی (می تواند قرمز یا سیاه باشد): قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن است.
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت در یک دوره خاص را در قالب یک میله و یا شمع به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین و باز شدن High بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن. موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
نمودار کندل استیک (شمعی)
گرچه نمودارهای مختلفی مانند نمودارهای خطی و نمودارهای میله ای وجود دارد اما نمودارهای شمعی یکی از موثرترین نمودارها است.
نمودارهای شمعی که از یک قرن پیش در ژاپن شکل گرفتند، حجم حرکت قیمت را در رنگ های مختلف بصورت تصویری نشان می دهند، اغلب برای شمع مثبت سبز و شمع منفی قرمز است.
هر شمع چهار جز حیاتی را برای بازه زمانی مورد نظر نشان می دهد:
- قیمت باز شدن
- قیمت بالا
- قیمت پایین
- قیمت بسته شدن
این مولفه ها نه تنها انبوهی از اطلاعات مفید را در قالب آسان و مختصری برای خواندن فراهم می کنند، بلکه امکان شناسایی الگوهای مختلف شمعی را نیز فراهم می کنند. در حالی که انواع الگوهای شمعی زیادی وجود دارد.
نمودار خطی
یکی از ساده ترین انواع نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی هستند و ثبت قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایم فریم نشان میدهند. در نمودار های خطی تایم فریم یک روزه، فقط یک نقطه در هر روز بر روی نمودار نمایش میدهند که این نقطه آخریت قیمت معامله شده در آن روز میباشد.
نمودار خطی از تایم فریم یک روزه حاصل میشوند و نقاط به دست آمده در هر روز به یکدیگر متصل میشوند.
تنها مشکل و نقطه ضعف این نوع نمودار ثبت قیمت نهایی است. به این معنی که برای معاملات انجام شده در روز ارزشی قائل نمی شود و تنها قیمت نهایی روز دارای ارزش است.
البته که بسیاری از معامله گران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، بدین جهت قیمت نهایی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اندیکاتور یا شاخص ها
شاخص های معاملاتی رمزارزها صرفاً تجزیه و تحلیل فنی منظم در زمینه ارزهای دیجیتال هستند:
میانگین متحرک
میانگین قیمت بسته شدن سهام در مدت زمان مشخص است. این ابزار یک شاخص محبوب و آسان است که نوسان قیمت را هموارتر می کند و تصویری واضح تری از قیمت متوسط دارایی دیجیتال را در مدت زمان مشخص ارائه می دهد.
میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد:
- میانگین های متحرک ساده
- میانگین متحرک نمایی
میانگین های متحرک ساده از میانگین حساب مجموعه ای از قیمت ها استفاده می کنند، در حالی که میانگین های متحرک نمایی وزن بیشتری به اقدام قیمت های اخیر می دهند.
باند های بولینگر
باندهای بولینگر یک شاخص فنی است که به شاخص مقاومت نسبی واسطه بازرگان برجسته جان بولینگر ایجاد شد.
نوسانات به نرخی گفته می شود که قیمت یک دارایی می تواند افزایش یا کاهش یابد. نوسانات بالاتر به این معنی است که دارایی می تواند به طور بالقوه در محدوده ارزش بیشتری به سرعت در حال نوسان باشد.
این شاخص برای اندازه گیری نوسانات بازار و در موارد دیگر برای معاملات معکوس روند استفاده می شود. به طور خلاصه، گروههای بولینگر به شما می گویند که بازار در چه شرایطی به سر میبرد.
میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD)
واگرایی همگرایی متحرک (یا MACD) یک نوع اندیکاتور است که ترکیبی از دو میانگین متحرک را بررسی می کند:
- میانگین متحرک کوتاه مدت
- میانگین متحرک بلند مدت
این دو میانگین متحرک برای شناسایی روند فعلی و اگر تغییری در حرکت ایجاد شود، با هم ترکیب می شوند.
توضیح و تفسیر خطوط MACD می تواند به شرح زیر توضیح داده شود:
اگر خط آبی (خط MACD) بالاتر از خط نارنجی باشد (خط سیگنال)، حرکت صعودی است.
برعکس، اگر خط آبی زیر خط نارنجی باشد، حرکت نزولی است.
هنگامی که خطوط واگرا می شوند، این نشان دهنده تقویت روند فعلی است در حالی که همگرایی روند معکوس را نشان می دهد. هنگام عبور خطوط، احتمال تأیید تغییر حرکت وجود دارد.
شاخص مقاومت نسبی
آخرین ابزاری که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، شاخص مقاومت نسبی است. مقاومت نسبی یک شاخص حرکت است که در درجه اول برای شناسایی خرید یا فروش بیش از حد رمزارز استفاده می شود. به طور مرسوم، مقادیر RSI وقتی عدد بیش از 70 را نشان می دهد که دارایی دیجیتال بیش از حد خریداری شده است و مقادیر ک متر از 30 نشان دهنده فروش بیش از حد است.
با این حال، وقتی صحبت از بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال می شود، RSI نمی تواند مطمئن ترین شاخص باشد. بیت کوین ثابت کرده است که مستعد روند صعودی طولانی است که قیمت آن را مکرراً می بیند و اغلب اوقات بیش از حد خریداری می شود.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
استدلالی که برای منتقدان می توان به کار برد این است که بر اساس فرضیه بازار کارا، قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال در بازار مالی بازتاب تمام پارامترهایی است که بر روی آن تاثیرگذار است (یا میتواند تاثیرگذار باشد). این مورد شامل فاکتورهای فاندامنتال نیز میشود که ما را از دخالت دادن پارامترهای دیگری جز قیمت و حجم در تصمیم گیریهای مالی معاف میکند. تنها چیزی که برای تحلیلگران تکنیکال معنی دارد، آنالیز حرکات قیمتی است که به نظر آن ها محصول «عرضه و تقاضا» برای یک دارایی خاص در بازار مالی است.
با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، ممکن است دلیل یکی از محدودیت های آن نیز باشد. همه اطلاعات گذشته و حال بر اساس فرضیه قیمتهای بازار، منعکس میشود. در نتیجه هیچ راهی برای به دست آوردن سود از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارآمدی لازم را نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار میتواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها به صورت تصادفی حرکت میکنند.
دومین انتقادی که بر تحلیل تکنیکال وارد میشود این است که این روش در برخی اوقات کاربرد دارد. به عنوان مثال اگر معامله گران حدود ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، وقتی سهم به قیمت نزدیک حد ضرر برسد بسیاری از سهامداران اقدام به فروش میکنند و این موضوع باعث میشود که قیمت سهم شاخص مقاومت نسبی پایین بیاید و پیشبینیها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیشبینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش
اشباع خرید یا Overbought، به شرایطی میگویند که اعتقاد بر این است که سطح فعلی قیمت، بالاتر از ارزش ذاتی یا منصفانه سهام است. به طور کلی اشباع خرید حرکت اخیر و کوتاه مدت قیمت سهام را توصیف میکند و این انتظار را منعکس میکند که بازار در آینده نزدیک، قیمت را اصلاح میکند. اشباع عموما از تحلیل تکنیکال تاریخچه قیمت سهام نتیجه میشود اما ممکن است گاهی از تحلیل فاندامنتال نیز استفاده شود. عموما سهامی که در اشباع خرید است، شاید کاندیدای مناسبی برای فروش باشد.
وقتی یک سهام تحت فشار مداوم رو به بالا قرار گرفته باشد و از نقطه نظر تحلیل تکنیکال منتظر یک اصلاح باشیم، گفته میشود که در منطقه اشباع خرید قرار داریم. روند صعودی ممکن است به دلیل اخبار مثبت در مورد شرکت یا صنعت یا بازار باشد. فشار برای خرید موجب افزایش قیمت سهم شود و میتواند قیمت را بسیار بیشتر از آنچه معاملهگران انتظار دارند افزایش دهد در این زمان بسیاری از معاملهگران این شرایط را اشباع خرید مینامند و انتظار برگشت قیمت را دارند.
نحوه شناسایی نقطه اشباع خرید با RSI
تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط اشباع خرید محاسبات پیچیدهای را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. در دهه ۱۹۵۰ جورج لین اسیلاتور استوکاستیک را توسعه داد که حرکتهای اخیر قیمت را بررسی کرده و تغییرات قریب الوقوع در مومنتوم و روند قیمت سهام را شناسایی میکند. این اوسیلاتور بعدها به پایه و اساس اندیکاتوری تبدیل شد که اندیکاتور پایه جهت شناسایی اشباع برای سهام است و امروزه به آن شاخص قدرت نسبی (RSI) میگوییم. RSI با استفاده از فرمول زیر قدرت حرکات قبلی قیمت را طی یک دوره اخیر (معمولا ۱۴ روزه) اندازه گیری میکند:
در این فرمول پارامتر RS نسبت متوسط حرکت رو به بالا به رو به پایین را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ میرسد، نشان میدهد که قیمت سهام وارد منطقه اشباع خرید شده است و بازار باید با فشار نزولی در کوتاه مدت اصلاح شود. بسیاری از معاملهگران برای تایید سیگنال RSI از کانالهای قیمت مانند باندهای بولینگر استفاده میکنند. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ رسیده و قیمت به باند بالایی بولینگر اصابت کرد، تحلیلگران منتظر یک کاهش در سهام هستند.
در اینجا مثالی از یک نمودار با RSI بالای ۷۰ آورده شده است که نشان میدهد در اشباعخرید هستیم.
در نمودار بالا هنگامی که قیمت به اشباع فروش اندیکاتور RSI (زیر ۳۰) سقوط کرده پس از آن شاهد افزایش قیمت در ماه اکتبر بودهایم. همین شرایط زمانی که قیمت به اشباعخرید رسیده و اندیکاتور RSI به بالای ۷۰ در ماه فوریه رفته صادق است. در اینجا نشان میدهد سهام یک اصلاح شاخص مقاومت نسبی یا حرکت به سمت پایین خواهد داشت.
اشباع خرید از نظر فاندامنتال
به طور سنتی، شاخص استاندارد ارزش سهام نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکتها برای شناسایی قیمت مناسب برای یک سهام خاص، عموما از نتایج گزارش یا برآورد درآمد آن شرکت استفاده میکنند. اگر P/E سهام بالاتر از صنعت یا شاخص مربوط به خود باشد، ممکن است سرمایهگذاران ارزش آن را بیش از حد ارزیابی کرده و از خرید آن چشمپوشی کنند. این نوعی از تحلیل فاندامنتال است که از فاکتورهای اقتصاد کلان و صنعت جهت تعیین قیمت مناسب برای سهام استفاده میکند.
اشباع خرید از نظر شاخص مقاومت نسبی تکنیکال
تحلیل تکنیکال به معاملهگران این امکان را داده است تا از اندیکاتورها برای پیشبینی قیمت سهام استفاده کنند. این اندیکاتورها قیمت، حجم و مومنتوم اخیر سهام را اندازه گیری میکنند. معاملهگران با استفاده از ابزارهای تکنیکال سهمهایی را که در معاملات اخیر بیش از حد ارزشگذاری شدهاند، شناسایی کرده و از آنها به عنوان اشباع خرید یاد میکنند.
برخی از معاملهگران از کانالهای قیمتی مانند باند بولینگر (Bollinger Bands) برای کشف مناطق اشباع استفاده میکنند. وقتی قیمت به باند بالایی در باندهای بولینگر میرسد، احتمالا در منطقه اشباع خرید است.
اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟
اصطلاح اشباع فروش به شرایطی گفته میشود که دارایی در قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی یا منصفانهاش معامله شود و پتانسیل بازگشت قیمت به بالا را داشته باشد. ممکن است سهام مدتها در شرایط اشباع فروش باقی بماند، اشباع فروش به این معنی نیست که افزایش قیمت به زودی رخ خواهد داد. بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال میتوانند سطوح اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهند. این اندیکاتورها ارزیابی خود را بر اساس قیمت حاضر نسبت به قیمتهای پیشین انجام میدهند. همچنین میتوان از مبانی فاندامنتال برای اینکه ببینید آیا دارایی زیر ارزش ذاتی خود معامله میشود یا خیر استفاده کنید.
اشباع فروش به شما چه میگوید؟
اشباع فروش برای یک معاملهگر فاندامنتال به این معناست که دارایی زیر ارزش واقعیاش در حال معامله است. تحلیلگران تکنیکال معمولا وقتی در مورد اشباع فروش صحبت میکنند، یک اندیکاتور مدنظرشان است. البته هر دو روش معتبر است اگرچه دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین شرایط اشباع فروش استفاده میکنند.
اشباع فروش از نظر فاندامنتال
از نظر فاندامنتال اشباعفروش زمانی رخ میدهد که سرمایهگذاران احساس کنند سهام (یا هر دارایی دیگر) زیر ارزش واقعی خود در حال معامله است. این کاهش ارزش میتواند در نتیجه اخبار ناخوشایند در مورد شرکت، چشمانداز ضعیف برای پیشرفت شرکت، عدم تمایل سرمایهگذاران به صنعت مورد نظر یا افت کل بازار باشد.
به طور سنتی، شاخص استاندارد ارزش سهام، نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکتها برای شناسایی قیمت مناسب یک سهام خاص، عموما از نتایج گزارش یا برآورد درآمد آن شرکت استفاده میکنند. اگر P/E سهام به زیر دامنه تاریخی خود سهام برود یا به زیر P/E متوسط صنعت برسد، ممکن است سرمایهگذاران سهام را در حال اشباعفروش دیده و اقدام به خرید آن برای سرمایهگذاری بلند مدت کنند.
به عنوان مثال سهامی که در طول تاریخ در P/E بین ۱۰ تا ۱۵ معامله میشده است اگر به یکباره P/E این شرکت به ۵ برسد، این سیگنال به سرمایهگذاران ارسال میشود که نگاهی دقیقتر به بنیانهای شرکت بیندازند. اگر شرکت هنوز قوی باشد، سهام ممکن است به اشباعفروش رسیده و یک گزینه خوب برای خرید باشد. اما باید تجزیه و تحلیل دقیقی انجام داد چراکه ممکن است دلیل خوبی وجود داشته باشد که سرمایهگذاران دیگر به شرکت علاقهمند نباشند.
اشباع فروش از نظر تکنیکال
معاملهگران میتوانند از اندیکاتورهای تکنیکال نیز برای تعیین سطوح اشباعفروش استفاده کنند. یک اندیکاتور تکنیکال تنها قیمت فعلی را با قیمتهای پیشین مقایسه میکند و دادههای بنیادین را در نظر نمیگیرد. شاخص مقاومت نسبی (RSI) حرکات قیمت را طی یک دوره اخیر (معمولا ۱۴ روزه) اندازه گیری میکند.
هنگامی که اندیکاتور RSI به زیر ۳۰ سقوط میکند، به معاملهگران این سیگنال صادر میشود که ممکن است سهام در منطقه اشباعفروش قرار گرفته باشد. این به معنای آن است که قیمت در یک سوم پایینتر از محدوده قیمتی اخیر خود در حال معامله است. هنگامی که قیمت وارد شرایط اشباع فروش شد، بسیاری از معاملهگران منتظر میمانند تا نشانههایی از افزایش را مشاهده کنند چراکه قیمت بلافاصله افزایش پیدا نمیکند و ممکن است مدتها طول بکشد تا روند صعودی آغاز شود. بعضی از معاملهگران منتظر میمانند تا RSI خط ۳۰ را رو به بالا شاخص مقاومت نسبی بکشند و در آن زمان خرید میکنند.
همچنین بعضی دیگر از معاملهگران از کانالهای قیمت مانند باندهای بولینگر برای ردیابی مناطق اشباعفروش استفاده میکنند. وقتی قیمت به باند پایین میرسد، احتمالا در منطقه اشباع فروش است. در این مورد نیز معاملهگران ابتدا صبر میکنند تا قیمت دوباره شروع به افزایش کند سپس وارد معامله خرید میشوند.
نمونههایی از اشباع فروش با استفاده از تحلیل فاندامنتال و تکنیکال
در نمودار بالا، قیمت یک سهام را با دو اندیکاتور در زیر آن مشاهده میکنید. اندیکاتور بالایی RSI و اندیکاتور پایینی P/E است.
تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش
اشباع فروش شرایطی است که دارایی در پایینترین سطح قیمتی اخیر خود معامله میشود یا بر اساس دادههای فاندامنتال زیر قیمت ذاتی در حال معامله است در حالی که اشباع خرید دقیقا عکس این موضوع است. وقتی قیمت یک دارایی در بالای محدوده قیمتی اخیر خود در حال معامله باشد، گفته میشود که سهام در شرایط اشباع خرید است. باید توجه داشت که اشباع خرید یا فروش دستور ورود یا خروج از سهم را نمیدهند بلکه هشداری صادر میکنند تا قیمت را بیشتر بررسی کنید.
محدودیتهای استفاده از اشباع فروش
بعضی از معاملهگران به اشباعفروش به عنوان یک سیگنال خرید نگاه میکنند در حالی که این شرایط تنها یک هشدار است. این هشدار به معاملهگران میگوید که سهام در زیر محدوده قیمت خود در حال معامله است. در بسیاری از مواقع پس از صدور سیگنال اشباع فروش، قیمت باز هم افت میکند. حتی اگر سهام یا دارایی ارزش بسیار بالایی داشته باشد، ممکن است پیش از آن که شروع به افزایش قیمت کند، تا مدتها شاهد نزول قیمت سهم باشیم. به همین دلیل بسیاری از معاملهگران منتظر میمانند تا علائم حرکت قیمت را مشاهده کنند و سپس وارد معامله میشوند.
تعادل نسبی در بورس /شاخص سبز شد
اقتصادنیوز: امروز نمادهای «فولاد»، «خودرو» و «وبملت» بیشترین تأثیر را در رشد شاخص کل داشتند و «فارس»، «شپدیس» و «تاپیکو» بیشترین تأثیر منفی را بر شاخص داشتند.
به گزارش اقتصادنیوز، در معاملات روز سهشنبه، 21 دی 1400، شاخص کل بورس تهران با افزایش هزار و 927 واحدی نسبت به روز گذشته به رقم یک میلیون و 334 هزار و 683 واحد رسید.شاخص مقاومت نسبی
شاخص هم وزن نیز با رشد هزار و 285 واحدی در سطح 353 هزار و 396 واحدی ایستاد. همچنین شاخص کل فرابورس (آیفکس) 47 واحد بالا آمد و در سطح 18 هزار و 65 واحد قرار گرفت.
امروز نمادهای «فولاد»، «خودرو» و «وبملت» بیشترین تأثیر را در رشد شاخص کل داشتند و «فارس»، «شپدیس» و «تاپیکو» بیشترین تأثیر منفی را بر شاخص داشتند. نکته جالب توجه ریزش قیمت فارس پس از خبر انتصاب رئیس سابق سازمان صداوسیما به مدیرعاملی این هلدینگ پتروشیمی است. فارس به تنهایی 643 واحد شاخص کل بورس را پائین کشید.
در فرابورس نیز نمادهای «آریا»، «شاخص مقاومت نسبی سمگا» و «غصینو» بیشترین تأثیر مثبت را بر شاخص کل فرابورس داشتند و «مارون»، «شجم» و «فرابورس» بیشترین تأثیر کاهنده را بر شاخص داشتند.
در جدول پرتراکنشترین نمادهای بورس خودرو صدرنشین است و خساپا و خگستر در رتبههای بعدی هستند. در فرابورس نیز نمادهای فرابورس، توسن و کلر پرتراکنشترین نمادها هستند.
کاهش ارزش معاملات
امروز ارزش معاملات کل بازار سهام به رقم 5 هزار و 813 میلیارد تومان کاهش یافت. ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه 2 هزار و 397 میلیارد تومان بود که 41 درصد از ارزش کل معاملات بازار سرمایه را تشکیل میدهد.
اما ارزش معاملات خرد سهام افت کرد و با کاهش 13 درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم 2 هزار و 397 میلیارد تومان رسید که 41 درصد کل معاملات بازار ثانویه را تشکیل میدهد.
تعادل نسبی در بازار
در پایان معاملات روز سهشنبه، 301 نماد رشد قیمت داشتند که 230 نماد بورسی و 71 نماد فرابورسی بودند. همچنین 352 نماد کاهش قیمت داشتند که 293 نماد بورسی و 59 نماد فرابورسی بودند. به عبارت دیگر، 43 درصد بازار رشد قیمت داشتند و 51 درصد بازار افت قیمت داشتند.
مفهوم قدرت نسبی
منظور از قدرت نسبی چیست؟
قدرت نسبی (Relative Strength) تکنیکی است که در شناسایی ارزش یک سهام و همچنین سرمایهگذاری بر اساس مومنتوم قیمت استفاده میشود. این روش شامل سرمایهگذاری در سهمهایی است که نسبت به بازار و یا بخش خود، عملکرد بهتری داشته است. به عنوان مثال ممکن است که یک سرمایهگذار که بر اساس قدرت نسبی معامله میکند، شرکتهای تکنولوژی را انتخاب کند که نسبت به شاخص نزدک مرکب (Nazdaq Composite) عملکرد بهتری داشته است.
تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) برای گرفتن سیگنالهای اشباعخرید و اشباعفروش استفاده میکنند.
درک قدرت نسبی
در حالی که در سرمایهگذاری با استفاده ارزش دارایی، فروش در سقف و خرید در کف است، هدف سرمایه گذاری براساس قدرت نسبی خرید در سقف و فروش در سقف بالاتر است. به همین دلیل سرمایهگذارانی که با روش قدرت نسبی کار میکنند، فرض میکنند که روند فعلی بازار زمان خیلی بیشتری دوام خواهد آورد. هرگونه حرکت برگشتی ناگهانی، شکست خواهد خورد.
در اینجا معاملهگر ما برای یافتن فرصتهای معاملاتی ابتدا با مشاهده یک بخش و یا سکتور مانند شاخص مرکب نزدک (Nazdaq Composite) شروع میکند. سپس در این بخش به دنبال شرکتهایی میگردند که نسبت به رقیبان خود عملکرد خیلی بهتری داشتهاند. یا صعود سریعتری داشتند و یا اینکه کندتر از رقیبان خود نزول کردهاند.
چون در این روش معاملهگری فرض بر این است که روند کنونی ادامه خواهد داشت و در بازارهای با ثبات بسیار کاربردی است. از طرف دیگر معاملهگری با این روش در بحرانهای مالی مانند بحران ۲۰۰۷-۲۰۰۸ بسیار خطرناک خواهد بود، چون جهت بازار با سرعت شدیدی تغییر میکند. در چنین شرایطی روانشناسی کلی بازار نیز با سرعت تغییر میکند به طوری که مثلا اگر سهمی که امروز تقاضای خرید بالایی دارد، در روز بعد هیچ خواهانی نخواهد داشت.
اگرچه سرمایهگذاری براساس قدرت بازار معمولا بیشتر در سهمهای منفرد و تکی دیده میشود، اما از آن برای بررسی و تحلیل یک بخش یا کل بازار نیز استفاده کرد. سرمایهگذاران همچنین میتوانند در دیگر داراییها مانند بخش املاک نیز از این روش معاملهگری استفاده کنند. این روش در بخشهای دیگر بازار مانند بازار آتی کالاها، آپشنها و دیگر بازارهای مشتقه نیز قابل استفاده خواهد بود.
نهایتا میتوان این روش را به عنوان یکی از اجزای یک استراتژی بزرگتر نیز استفاده نمود.
نمونه واقعی استفاده از قدرت نسبی
هری سرمایهگذاری است که با استفاده از روش قدرت نسبی معامله میکنند و تمام توجهش بر قیمت اوراق قرضه و همچنین شاخص اس اند پی ۵۰۰ است. سبد معاملاتی هری شامل شاخص اساندپی۵۰۰ و صندوقهای (ETF) اوراق قرضه میباشد. هری که از روش قدرت نسبی استفاده میکند، به طور مرتب تمرکز خود را بر دارایی میگذارد که عملکرد بهتری دارد. هری با انجام این کار میخواهد که روند کنونی بازار استفاده کرده و خرید در سقف و فروش در سقف بالاتر سود بگیرد.
در ماههای اخیر متوجه شده است که اغلب سرمایهگذاران به سمت ارواق قرضه جذب شدهاند. وارد شدن این مقدار زیاد از سرمایه به بازار اوراق قرضه باعث افزایش قیمت آن میشود.
هری که انتظار دارد این روند ادامه داشته باشد، میزان معاملات شاخص اساندپی۵۰۰ خود را کاهش داده و بر میزان معاملات ETF اوراق قرضه اضافه میکند. اینجا هری امیدوار است که از هرگونه فرصت سودآوری اوراق قرضه استفاده کند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
معاملهگران تکنیکالی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند نیز قدرت نسبی بازار را در نظر میگیرند. شاخص قدرت نسبی (RSI) در تحلیل تکنیکال، اندیکاتوری است که اندازه تغییرات اخیر قیمت را میسنجد تا بتواند شرایط اشباع خرید و یا فروش را شناسایی کند. RSI به شاخص مقاومت نسبی صورت یک نمودار نشان داده میشود که بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان است. این اندیکاتور اولین بار توسط آقای جی. ولس وایلدر ایجاد شد. وایلدر در کتاب مشهور خود «مفاهیم جدید در سیستم معاملهگری تکنیکال» که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد، این اندیکاتور را برای نخستین بار مطرح کرد.
آموزش آکادمیک تجارت الکترونیک
آموزش بورس و سهام - آتی سکه - ارزها -اونس-Academic training in e-commerc
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI)Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی RSI)Relative Strength Index):
اندیکاتوری مفید برای نشان دادن حرکت وروند در قیمت های بازار
RSI را از قسمت اندیکاتور ها انتخاب کرده و برروی صفحه متا تریدرتان قرار دهید.
بر روی RSI نقاط 0 و 30 و 50 و 70 و 100 را مشخص نمایید.
علامت های خرید و فروش در RSI:
خرید و فروش افراطی : RSI اندیکاتوری است که بین 0 تا 100 نوسان دارد. به نوسان بالاتر از 70 آن خرید افراطی یا ( Overbought) و به نوسان پایین تر از 30 فروش افراطی یا Oversold می گویند.
علامت های خرید وفروش با واگرایی های مثبت و منفی ایجاد می شود.
یاد آوری مهم :
واگرایی مثبت در واقع همان همگرایی می باشد .بعد از واگرایی ویا واگرایی منفی که در روند های رو به بالا و صعودی بوجود می آید، شما انتظار ضعیف شدن روند رو به بالاوصعودی را دارید و احتمالا قیمت ها پایین خواهد آمد.
بعد از همگرایی یا واگرایی مثبت که در روند های روبه پایین و نزولی بوجود می آید.شما انتظار ضعیف شدن روند رو به پایین و نزولی را دارید و احتمالا قیمت ها بالا خواهد رفت.
کاربرد های RSI:
زمانیکه بازار آرام می باشد و روند قیمتی خاصی وجود نداشته باشد ،RSI نزدیک 50 نوسان می کند.با شروع حرکت و روند صعودی بازار، RSIنیز شروع به افزایش می کند و به منطقه خرید افراطی نزدیک می شود.
هر جا قدرت حرکت وروند بازار درحال کم شدن باشد ،RSI واگرایی ایجاد می کند و با تما م شدن قدرت روند صعودی و بالارو بازار ،RSI به خط 50 برمیگردد.
مشابه روند صعودی ،در بازار نزولی RSI شروع به کاهش می کند و به منطقه فروش افراطی نزدیک مس شود. هر شاخص مقاومت نسبی جا قدرت روند نزولی و رو به پایین بازار کم شود ،RSI همگرایی یا به عبارت دیگر یک واگرایی مثبت ایجاد می کند که علامت پایان روند نزولی بازار است.
تمرین عملی
برروی نمودارهایتان میانگین متحرک ساده 50 و میانگین متحرک نمایی 21 را بیاندازید.
با استفاده از خطوط حمایت و مقاومت و همچنین خطوط روند،جهت بازار را مشخص نمایید.
اندیکاتور های MACD , RSI را روی نمودار هایتان بیاندازید و مفاهیم همگرایی و واگرایی را بررسی کنید.
یادآوری: در این تمرینات ارزها و دوره های زمانی مورد استفاده مهم نیست سعی کنید در تمرینات خود ارز های مختلف رادر بازه های زمانی متفاوت بررسی کنید. هر چه بیشتر تمرین کنید بیشتر موفق خواهید ش
زکات علم نشر ان است. برای تریددر بورس و اتی سکه – اونس – سرمایه گذاری در بازار اتی وفلزات – صادرات – واردات احتیاج به علم تجارت الکترونیک وزیر شاخه های ان داریم.
جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
دیدگاه شما