هفت قانون ثروتمند شدن


17 قانون موفقیت ناپلئون هیل برای زندگی هر فرد

کارآفرین خلاق

از زمانی که بشر بر روی کره زمین پا نهاد تا امروز که عصر طلایی زندگی نامیده می شود همه چیز رشد و پیشرفت داشته وزندگی به طرز باور نکردنی ای راحت شده است.

حدود پانزده سال پیش در کشور خودمان،هرکس موبایل داشت جزو افراد ثروتمند محسوب می شد وتعداد موبایلها بسیار محدود و انگشت شمار بود و امروزه می بینیم که اگر شما نان خشک خانه تان را یک هفته جمع آوری کنید می توانید با آن دوسیم کارت همراه با یک شارژ جایزه تهیه کنید.پیشرفت علم و تکنولوژی، زندگی را برای انسان بسیار ساده وراحت کرده است وهرروز با یک اختراع، ابداع، اکتشاف،نوآوری،خلاقیت و. مواجه می شویم.

همه چیز در حال ساده شدن و راحت شدن است جز یک مورد که چون زخمی عمیق برچهره بشریت خودنمایی می کند واین زخم عمیق هرروز عمیق وعمیق تر می شود و این خطر وجود دارد که زخم مذکور عفونت کرده وکل چهره بشریت را بپوشاند ومن در عجبم که چرا کسی به فکر درمان قطعی وبهبود آن نیست.چراکسی بصورت جدی به آن نمی پردازد وبرای همیشه آنرا درمان نمی کند وتا کی باید آنرا تحمل کنیم.این زخم بزرگ و عمیق (دغدغه مالی)نام دارد.

وقتی که راکفلر در سال 1903،بنیان آموزشی دنیا را بنا نهاد بصورت عمدی یا سهوی مسائل مهم وحیاتی، مانند راههای کسب ثروت رادرآن نگنجاند،شاید نخواست رقیبی برای خودش درست کند و شاید هم متوجه این مسئله مهم وحیاتی نشد.

داشتن ثروت و درآمد کافی در زندگی لازم وضروری است ونقش آن همانند نقش نمره در مدرسه است واگر نمره قبولی نگیرید مسلما مردود خواهید شد و آنچه که واضح است این است که هیچ کس علاقه ایی به مردود شدن ندارد.

ما در این مقاله،هفت راهکار اساسی،طلایی وقطعی برای ثروتمند شدن ارائه می دهیم که اگر کسی بتواند آنها را اجرایی نماید هیچ راهی جز ثروتمند شدن نخواهد داشت چرا که فکردرست بهمراه کاردرست،چیزی جز نتیجه درست بهمراه ندارد.

اگر می بینید که اکثر مردم دنیا،وضعیت مالی خوبی ندارند فقط و فقط به خاطر عدم آموزش مباحث مهم مالی است وگرنه ثروتمند شدن بسیار راحت و قابل دستیابی است به شرط اینکه آنرا فرا گرفته واجرایی نماییم.

تو همانی که می اندیشی.اگر شما فکر می کنید که ثروتمند می شوید حتما ثروتمند خواهید شدواگر فکر کنید فقیر باقی می مانید حتما فقیر خواهید ماند.واما،چرا اکثر مردم دنیا،وضعیت مالی خوبی ندارند؟بعضی از آنها به شرایط فعلی خود راضی هستند وباگذشت زمان وبوجود آمدن تورم وکهنه شدن ابزارهای فعلی،درتنگنای مالی قرار می گیرند وتازه متوجه می شوند که چه اشتباهی مرتکب شده اند وجبران این خطا بسیار سخت است چرا که آنها به هفت قانون ثروتمند شدن هفت قانون ثروتمند شدن اسلحه روز مسلح نیستند واز زمان عقب مانده اند.

گروه دوم:کسانی هستند که خود باوری ندارند وخود را مستحق نمی دانند از اینرو کوتاه می آیند ودست به هیچ اقدامی نمی زنند.آنها متوجه جایگاه رفیع انسانی خود، نیستند و به حداقل ها راضی بوده وبا دست خود،خودرابه هلاکت می اندازند.این افراد را باید متوجه ساخت وتوانایی آنها را به خودشان گوشزد کرد.

گروه سوم:که گروه بزرگی هم هستند دچار سوء تفاهم شده اند.آنها مال دنیا را با دلبستگی به مال دنیا اشتباهی گرفته اند.درهیچ دین وآیینی،مال دنیا نکوهش نشده است وخداوند دنیا را برای زندگی ولذت بردن خلق کرده است ودرتمام کتب آسمانی هم،به آنها اشاره میکند.درقرآن کریم،کتاب آسمانی ما،خداوند انسانها را به کسب روزی حلال دعوت می کند واز آنها می خواهد از درآمد و دارایی خود به همنوعان خودشان ببخشند.

ثروت ودارایی،نوکری بسیار خوب واربابی بسیار بد است.پس می توان برای رشد وارتقاء خود از آن کمک گرفت.رشد اقتصادی و رفاه جامعه در گرو داشتن فکری اقتصادی وسازنده است و این باور می تواند یک جامعه رابسازد وارتقاء دهد.از طرفی دل بستن به مال دنیا،انسان را ازرسیدن به عالم معنویات باز می دارد و او را اسیر و برده می سازد.

لازم است خود را فردی لایق،توانمند وتوانگر بدانیم و نقاط قوت و مثبت خود را شناسایی کرده وروی آنها سرمایه گذاری کنیم و همچنین نقاط ضعف خود را پیدا کرده و آنرا پوشش دهیم.اعتماد به نفس وعزت نفس خود را ارتقاء داده و باور کنیم که ما به عنوان جانشین خداوند برروی زمین،لیاقتی بیشتر از یک زندگی معمولی داریم.هرگز دل به دنیا نبندیم و اسیر هوی وهوس نشویم بلکه سعی وتلاش کنیم که از راههای مشروع،معقول،قانونی وبدون استرس و اضطراب به کسب روزی حلال بپردازیم.

تاجایی که امکان دارد درآمد خودرا افزایش دهیم و از راههای مختلف به کسب درآمد بپردازیم.امروزه،زندگی خوب وزندگی بد تفاوت چندانی با هم ندارد.مثلا اگر 500000تومان درآمدداشته باشیم و600000تومان هزینه،فرق چندانی با درآمد 600000تومانی وهزینه 500000تومانی ندارد.هرکسی که می خواهد امروزه،زندگی مطلوبی داشته باشد باید یک درآمد عالی برای خود طراحی کند.مثلا درآمد3000000تومانی با هزینه 500000تومانی.

شاید بگویید چگونه؟نگران نباشید این سوالی است که ما جواب آنرا خوب بلدیم وتمام تئوریها رادرخصوص آن مطالعه کرده وبارها آنرا تجربه نموده ایم.

طبق تعریف رابرت کیوساکی،درآمد به دونوع تقسیم می شود.درآمد فعال و درآمد غیرفعال که به تشریح و توضیح هریک از آنها می پردازیم.

درآمد فعال:درآمدی است که در اثر فعالیت روزانه ما حاصل می شود و چیزی که باید در قبال آن بپردازیم بسیار سنگین وکمرشکن می باشد.درآمد فعال،کل زمان مارا می بلعدیعنی تمام آن چیزی که تحت عنوان سرمایه زندگی،خداوند به ما عطافرموده است وهمچنین تخصص،که حاصل یک عمر زحمت وتلاش ماست.ودرضمن،این درآمد سقف بسیار کوتاهی دارد بطوریکه حقوق کارگران وکارمندان محدود وتعریف شده است وشما هرگز نمی شنوید که کارمندی ده میلیون تومان حقوق می گیرد.

درآمد غیرفعال:درآمدی است که زمان چندانی از ما نمی خواهد و نهایتا تا روزی،دویاسه ساعت کارکافی است.برعکس مورد فوق،زمان وتخصص چندانی در این درآمد لازم نیست.ضمن اینکه در اینجا،چیزی بنام سقف درآمدی وجودندارد و هرکس طبق لیاقت و شایستگی خود می تواند درآمد داشته باشد.تاجایی که من اطلاع دارم یکی از بهترین راههای ثروتمند شدن،استفاده از درآمد غیر فعال مانند کارپاره وقت،سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار،معاملات آتی،سرمایه گذاری در املاک ومستغلات،سرمایه گذاری در سکه،شمش طلا،نقره و. می باشد.

از طرفی در تحقیق وتفحص در زندگی ثروتمندان به این نکته مهم پی می بریم که اکثر آنها،یاکسب وکاری از خود دارند ویا سرمایه گذار هستند.آنها توانسته اند یک سیستم پولسازی طراحی کنند بطوریکه خود سیستم بطور اتوماتیک کار کند و برای آنها پول بسازد.

آنها در کسب وکار بر دیگران،مدیریت می کنند و از زمان،توانایی و پول دیگران در یک بازی برد-برد وقانونی به عنوان یک اهرم قوی استفاده می کنند واما در سرمایه گذاری،آنها بجای مدیریت برانسانها،برپول مدیریت می کنند وهرریال خود را چون سربازی فداکار وکارگری توانمند هدایت ورهبری می نمایند.

هزینه زندگی تمام افراد ثروتمند دنیا به مراتب کمتر از درآمد آنهاست. درآمد برای سرمایه گذاری است نه برای هزینه کردن.

تا جایی که می توانید هزینه های خود را کاهش دهید واز این کار لذت ببرید.اگر می خواهید زندگی پربار و راحتتری داشته باشید بایدمواظب هزینه های زندگی خود باشید.یکی از بزرگترین دشمنان ودزدان دارایی های ما،احساسات ما هستند آنها مارا وادار به خریدی می کنند که هیچ نیازی به آن نداریم.اگر دوروبر خودتان را نگاه کنید متوجه داستان خواهید شد.خرید چند دست لباس،چند جفت کفش،رفتن به سفرهای غیرضروری،خرید چند نوع میوه برای یک مهمانی،گرفتن مدرک تحصیلی بدون توجه به علاقه ونیاز خود وجامعه،چشم هم چشمی و. مواردی چند از این نوع می باشند.

ثروتمندان برای خودشان زندگی می کنند و فقرا برای دیگران،ثروتمندان فقط چیزهایی را که نیاز دارند می خرند وفقرا چیزهایی را که نیاز هم ندارند می خرند ودر واقع از تشخیص دارایی از بدهی عاجز هستند مانند خودروهای لیزینگی،مبل قسطی،طلای ساخته شده و.

وقتی که من با این دانش آشنا شدم،سی ویک مورد از هزینه های اضافی خودم را حذف کردم وپیشنهاد می کنم که شما هم این کار را انجام دهید وبا حذف موارد غیر ضروری،آزادی عمل در حوزه مالی را بدست بیاورید.

یکی از مهمترین راز و رمزهای میلیونر شدن،پس انداز کردن است.برایان تریسی،کارشناس ارشد در حوزه موفقیت فردی،شغلی وسازمانی،معتقد است که برای ثروتمند شدن لازم است ده در صد از درآمد خود را پس انداز نمایید.ولی بنظر من،در کشور ما،ده در صد کافی نبوده وزمان زیادی را برای رسیدن به استقلال مالی نیاز داریم لذا باید این درصد را افزایش داده وآنرا تا(20یا30)درصد ارتقاء دهیم.پس انداز کردن،کار سختی است ولی با تمرین وممارست قابل انجام می باشد.کسی که نتواند بصورت ماهانه ومستمر مبلغی را پس انداز نماید ثروتمند شدن او دوراز ذهن می باشد.

پارکینسون اندیشمند بزرگ اقتصادی می گوید:اگر درآمد شما افزایش پیدا کند به همان میزان هزینه هایتان نیز افزایش پیدا خواهد کرد.پس لازم است که حواستان به این موضوع باشد و همزمان باافزایش درآمد به فکر کنترل هزینه وسپس پس انداز باشید.

ثروتمندان،اصل پارکینسون را نقض می کنند.آنها بلافاصله پس از دریافت درآمدهای خود،مبلغی از آنرا برای پس انداز کردن به خود اختصاص می دهند و اجازه نمی دهند که با افزایش درآمد،هزینه هایشان نیز افزایش پیدا کند.

طبق آموزه های رابرت کیو ساکی،لازم است در منزل یا محل کار خود،سه تا قلک داشته باشید وهر روز مبلغی را در هریک از آنها واریز نمایید.

قلک اول:برای پس انداز کردن است وآنرا در آخرهرماه،وارد بازارهای مالی کنید.بازارهای مالی به بازاری گفته می شود که هیچ ریسکی در آن وجود ندارد واصل سپرده شما تضمین می شود.مثل بانک.

قلک دوم:برای سرمایه گذاری است.درآخر هر ماه،پول این قلک را وارد بازار سرمایه نمایید.بازار سرمایه،به بازاری گفته می شود که درآن،شما مالکیت یک دارایی را می خرید وامکان سود یا ضرر وجود دارد.اگر در یک سرمایه گذاری،این مبلغ را از دست بدهید هیچ نگرانی ایی وجود ندارد چون قلک دوم برای همین منظور تعبیه شده است وبا گذشت زمان و با تمرین وممارست می توانید در این بازار صاحبنظر شوید ونهایتا پول خودرا هفت قانون ثروتمند شدن بصورت تصاعدی افزایش دهید.

قلک سوم:برای امور خیریه وبخشش در راه خداوند است که باید بصورت روزانه،مبلغی در آن واریز شود.قانون خداوند،قانون دهدهی است یعنی هر مبلغی راکه ببخشید ده برابر آنرا به شماره بر می گرداند.

به تعویق انداختن لذت،برای رسیدن به لذت بیشترراسرمایه گذاری می گویند.در این روش افراد با مدیریت بر پول خود،پول بیشتری را خلق می کنند.با توجه به اینکه ارزش پول به مرور زمان،کاهش پیدا می کند و تورم قسمت عمده ایی از پول مارا می بلعد،لازم است پس انداز خودمان را سرمایه گذاری کرده تا بتوانیم ارزش آنرا در بلند مدت حفظ کنیم.

هرکسی قصد پولدارشدن را داشته باشد باید سرمایه گذاری را یاد بگیرد وخوشبختانه تعداد بازارهای سرمایه در کشور ما قابل قبول بوده وهر روز هم به تعداد آنها افزوده می شود که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می کنیم.بورس اوراق بهادار،بورس کالای ایران با ابزارهای نوین مالی،طلا وسکه،املاک ومستغلات،بیمه عمروسرمایه گذاری،خریدوفروش تلفنی سکه،بازارهای پنجگانه فرابورس،اوراق مشارکت و رهنی،اوراق تسهیلات بانکی و.

در عصر حاضر،کارکردن یک فرد برای امرار معاش وگذران زندگی کافی نیست ولازم است که علاوه برفرد،ثروت ودارائیش نیز کارکرده وپولساز باشد.

در محیط زندگی هر کسی یک سری فرصتهای طلایی وجود دارد که فرد می تواند با استفاده از آنها،راه میانبری را برای رسیدن به ثروت و دارایی پیدا کند.اگر در دوروبر خودتان بصورت جدی به تحقیق و تفحص بپردازید تعدادی از آنها را خواهید یافت.

فرصتهای طلایی زندگی،محدود هستند ولی وجود دارند.لذا باید درحد امکان از آنها استفاده کرد.یکی از مواردی که باعث ایجاد فرصتهایی طلایی در زندگی بشر می گردد تغییرات صحیح و سریع می باشد.

زندگی انسانها باسرعتی عجیب و غریب درحال تغییر است و هر روز شاهد خلاقیت و نوآوری افراد، شرکتها، سازمانها،کشورها و. می باشیم.کسانی که نتوانند خود را با این تغییرات وفق دهند از کاروان رشد وترقی باز می مانند.

تغییرات در همه زمینه ها مشهود و قابل لمس است و هریک از آنها،یک فرصت طلایی برای ثروتمند شدن می باشند که در اینجا بطور اجمالی،به چند مورد از آنها اشاره می کنیم.تغییرات در حمل ونقل ، پزشکی، بانکداری، بیمه، لیزینگ، خودروسازی، بازار سرمایه،ابزارهای نوین مالی،کسب وکارها، اینترنت، معدن، ساختمان، فرهنگ، سینما، تلویزیون،تکنولوژی و.

در کشور ما فرصتهای فوق طلایی ای در کارآفرینی خانگی،تجارت خانگی،صنعت بیمه با رویکرد بیمه عمر وسرمایه گذاری،ابزارهای نوین مالی مانند فیوچر،آپشن،صکوک،اوراق تسهیلات بانکی و. وجود دارد.فقط لازم است بصورت حرفه ایی و جدی به آنها بپردازید تا شاهد میلیونر شدن خودتان باشید.

در هیچ کجای دنیا،به اندازه کشورمان فرصتهایی طلایی وجود ندارد.ایران معدن وگنجینه بزرگ ثروت آفرینی و پولسازی بر روی کره زمین است فقط باید چشم و گوش خود را باز کرده وآنها را مشاهده و سپس بهره برداری نمود.

ثروتمندان و انسانهای موفق،کسانی هستند که توانسته اند از فرصتهایی طلایی،حداکثر بهره برداری را بنمایند.آنها منتظر ومترصد لحظه های حساس ثروت آفرینی می نشینند وهمچون یک شکارچی ماهر در زمان مناسب اقدام به شکار می کنند.

هیچکس،هیچ کشوری،هیچ سازمانی،هیچ شرکتی و. قادر نیستند از عهده هزینه های پیش بینی نشده خود برآیند چراکه ممکن است این هزینه بسیار بالا و غیر قابل تامین باشد.برای مثال می توان به هزینه سونامی اندونزی و یاهزینه سونامی ژاپن اشاره کرد.

اما چگونه می توان حادثه را پیش بینی و هزینه آنرا تامین نمود.هرکسی در زندگی خود،در سه حوزه، امکان آسیب دیدگی غیرقابل جبران دارد وشرایط شرکتها، سازمانها، کشورها و. نیز از این قاعده مستثنی نیست که در ادامه به شرح وتفضیل آن می پردازیم.

مورد اول:خود اشخاص و افراد تحت تکفل آنها می باشند.در عصر حاضر یک سرما خوردگی جزیی، هزینه ایی بالغ بر دستمزد چندین روز را می بلعد واز بین می برد.اگر خدای ناکرده،کسی دچار یک مریضی جدی تر شود هزینه آن سربه فلک می کشد که شاید فرد نتواند از عهده آن برآید.

دومین مورد مسئولیت انسانهاست.اگر کسی در حین رانندگی دچار اشتباه شود وتصادف کند هزینه های جانی ومالی ایجاد می شود و اگر بخواهد این هزینه را تامین نمایدشاید مجبور باشد حقوق و دستمزد چندین ماه و شاید هم چند سال خودرابپردازد و همچنین مسئولیتهای پزشکی،مهندسی و.

سومین مورد،اموال ما هستند.انسانها زمان زیادی را به کار کردن می پردازند تا بتوانند با پس انداز خود یک وسیله زندگی و یا یک اثاثیه منزل را تهیه نمایند لذا باید شدیدا مواظب آن باشند به عنوان مثال:اگر دزد،خودروی سواری کسی را بدزدد چقدر زمان می برد تا فرد بتواند دوباره آنرا تهیه نماید.

برای جوابگویی به هریک از موارد فوق وبرای آسودگی خیال لازم است تمام اموال،مسئولیت واشخاص تحت تکفل خود را بیمه کنیم تا باآرامش به زندگی روزمره خود مشغول شویم.

بیمه،یعنی واکسینه شدن در برابر هرگونه خطر احتمالی، و انسانها درزندگی خود جز سه مورد فوق هیچگونه نگرانی و دغدغه ایی ندارند.

جذب ثروت با ۶ قانونی که در زندگی کمک‌تان می‌کند

جذب ثروت

«خانواده‌ی من هیچ‌وقت پول نداشت و همه‌چیز به‌سختی به‌دست می‌آمد. زمانی‌که من موفق شدم هزینه‌ها‌ی مدرسه‌ی کسب‌وکارم را پرداخت کنم، همسر سابقم من را از خانه بیرون کرد. آخرین سرمایه گذاری های پرخطری که انجام دادم، به‌شدت شکست خوردند و مجبور شدم برای تأمین هزینه‌های مدرسه‌ی فرزندم خانه‌ی ساحلی‌ام را بفروشم. چه زمانی قرار است برای من اتفاق خوبی بیفتد؟ کی قرار است من میلیونر شوم؟» اینها داستان‌‌هایی بود که مشتری‌ام برایم تعریف می‌کرد. همراه ما باشید در این مقاله می‌خواهیم درباره‌‌ی جذب ثروت صحبت کنیم.

حتما بخوانید:

من به او گفتم: «شما برای چیزهایی که ندارید کارهای بسیار زیادی انجام می‌دهید. هنگامی‌که روی نداشته‌هایتان تمرکز می‌کنید، تنها باعث می‌شود که بیشتر آن را نداشته باشید. این قانون جذب است: روی هر چیزی که تمرکز کنید، گسترش پیدا می‌کند. درنتیجه اگر می‌خواهید چیزی را از زندگی‌تان حذف کنید، روی آن تمرکز نکنید.»

او از من پرسید: «چگونه وضعیت مالی‌ام را نادیده بگیرم؟»

در پاسخ به او گفتم: «تو این کار را نمی‌کنی و حتی هفت قانون ثروتمند شدن نمی‌توانی چنین کاری انجام دهی، چراکه این قوی‌ترین فکری است که در سرت پرورش می‌دهی. سعی نکن آن را نادیده بگیری، بلکه تلاش کن آن را با اندیشه‌ی دیگری جایگزین کنی.»

اگر یک اندیشه باعث می‌شود که احساس بدی پیدا کنی، آن را با اندیشه‌ی دیگری جایگزین کن که باعث می‌شود احساس بهتری پیدا کنی.

او گفت: «آیا از من می خواهید وانمود کنم که فرد ثروتمندی هستم؟ واقعا چنین انتظاری دارید؟»

با لبخند به او پاسخ دادم: «در واقع درست حدس زده‌ای. اکنون یاد می‌گیری که چگونه در بازی زندگی موفق باشی. کافی است که قوانین این بازی را بیاموزی.»

قوانین جذب ثروت

۱. سخت‌کوشی و مصمم‌بودن اهمیت بسیار زیادی دارد اما این فقط نیمی از معادله است

جذب ثروت - سخت کار کردن

اگرچه سخت کوشی یکی از عوامل موفقیت است، اما به‌تنهایی کافی نیست، باید کاری کنید که تلاش‌تان به‌خوبی جواب بدهد. شما مسئول این هستید که خودتان را در مسیر رؤیاهایتان قرار بدهید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تلاش بخش بسیار مهمی از معادله‌‌ی شماست، اما همه‌ی آن نیست. نه‌تنها لازم است برای پول‌درآوردن سخت کار کنید، بلکه باید این احساس را در خودتان ایجاد کنید که شایسته‌ی رسیدن به آن نیز هستید.

افراد درباره‌ی خودشان و توانایی‌هایشان تردید دارند. مسئله فقط این نیست که سخت کار کنید، بلکه باید هوشمندانه‌تر کار کنید و به خودتان، دانش‌تان و شایستگی‌هایتان اعتماد داشته باشید. بسیاری از افراد به این موضوع دقت نمی‌کنند و مجبور می‌شوند وارد نبردی سخت با خودشان شوند، اما هنگامی‌که به خودتان باور داشته باشید، می‌توانید زندگی رؤیایی خود را بسازید و قوانین بازی زندگی را به سود خودتان به‌کار بگیرید.

۲. جهان ماشین کپی بزرگ است

جذب ثروت - تکرار افکار

جهان کلمات، افکار و اعمال شما را کپی می‌کند و آنها را در تجربه‌های بعدی به شما باز می‌گرداند.

از خودتان بپرسید تفکرتان چگونه است؟ گفتار شما چگونه است؟‌ عمل‌کردن شما چگونه است؟ انرژی و افکاری که از شما در جهان پخش می‌شود، درنهایت به خودتان باز می‌گردد. در نتیجه اگر بر چیزی تمرکز کرده‌اید که در زندگی‌تان با مشکل مواجه شده است، شما احتمال بیشترشدن آن را افزایش می‌دهید.

۳. اگر انرژی خود را روی چیزی بگذارید که آن را نمی‌خواهید، باعث می‌شود آن چیز را بیشتر از پیش داشته باشید

این مورد ربطی به قانون مورفی ندارد. اگر این احتمال وجود دارد که چیزی درست پیش نرود، این اتفاق تنها یک احتمال نیست بلکه چیزی قریب‌الوقوع است، چراکه شما تکانه‌ی قابل‌توجهی پشت این تفکر که اتفاق بدی رخ خواهد داد، قرار داده‌اید و در نتیجه چنین اتفاقی می‌افتد. به‌‌یاد داشته باشید که همیشه چیزی را که به آن فکر کنید به‌دست می‌آورید، چه آن را بخواهید و چه نخواهید.

۴. اگر چیزی را می‌خواهید این احساس را در خودتان ایجاد کنید که واقعا آن را دارید

ازآنجاکه چیزی را به‌دست می‌آورید که روی آن تمرکز کرده باشید، چرا به‌‌جای ترس‌ها، افکارتان را روی چیزهایی که می‌خواهید، متمرکز نکنید؟ خود را در شرایطی تصور کنید که همه‌ی چیزهایی را که می‌خواهید در اختیار دارید. اگر روی چیزهایی که خواستارش هستید تمرکز کنید، در این صورت تکانه‌ای در پشت این افکار ایجاد می‌کنید.

من از او پرسیدم: «من فکر می‌کنم تو به‌دنبال پول و آزادی‌ای هستی که همراهش می‌آورد، درست است؟»

او در پاسخ گفت: «درست است، آیا همه‌ی افراد این‌گونه نیستند؟»

با لبخند گفتم: «شاید، اما تو فردی منطقی هستی، پس چرا روی افکاری تمرکز می‌کنی که معکوس آن را برای تو به‌همراه می‌آورد؟»

۵. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که در آن چیزهای مشابه همدیگر را جذب می‌کنند

جذب ثروت - چیزهای مشابه هم را جذب می‌کنند

ما از قوانین جهان جدا نیستیم. هر چیزی که در جهان وجود دارد، مشابه خود را جذب می‌کند.

«پس تو در وضعیتی قرار داری که به‌خاطر وضعیت مالی‌ات تأسف می‌خوری و همه‌ی آن به بچگی‌ات باز می‌گردد. درنتیجه، جهان نیز به‌سادگی همه‌ی این افکار، کلمات و رفتارها را به تجربه‌های آینده‌ات باز می‌گرداند و تو در تعجب هستی که چرا وضعیت آن‌طور که تو می‌خواهی، تغییر نمی‌کند. تو در تعجب هستی که چرا در جذب ثروت موفق نیستی.»

۶. این به جذب مربوط می‌شود و نه عمل‌کردن

اگر در زندگی به چیزی دست پیدا می‌کنی به این دلیل نیست که لیاقت آن را داشته‌ای، بلکه به این دلیل به آن می‌رسی که با آن متناسب هستی.

من به او گفتم: «ترس تو از اینکه نتوانی به اندازه‌ی کافی پول دربیاوری بسیار قوی است. این تفکر به‌قدری قوی است که توانسته‌ است، ذهنیت فقر را در تو ایجاد کند. این باوری مستحکم در وجودت است که تو نمی‌توانی به رفاه مالی برسی. بچگی‌ تو باعث شده است که این ذهنیت در تو قوت بگیرد و مانند نواری مدام در ذهنت تکرار می‌شود. این تنها چیزی است که جهان از تو می‌شنود، پس جلوی آن را بگیر.» من از او پرسیدم: «آیا آماده هستی که این نوار را متوقف کنی و یک داستان جدید بنویسی؟»

هر زمان که آماده بودی جنگ با خودت را متوقف کنی، زندگی جدیدت آغاز خواهد شد.

«مسئله این نیست که پول دربیاوری یا نه، اینکه درباره‌ی خودت و زندگی‌ات چگونه فکر می‌کنی، تجربه‌ی بعدی‌ات را مشخص خواهد کرد. آيا احساس می‌کنی که می‌توانی آن را به اتمام برسانی؟ آیا احساس خوشبختی می‌کنی؟ آیا فکر می‌کنی در زندگی حرفه‌ای یا شخصی‌ات به موفقیت بزرگی دست پیدا کرده‌ای؟ آیا روابطی داری که از داشتن آنها احساس رضایت می‌کنی؟ آیا در خودشناسی پیشرفت کرده‌ای؟ آیا به خودت باور داری و آیا باور داری که لیاقت همه‌ی چیز‌هایی را که می‌خواهی، داری؟»

اما راهی برای تغییر این بازی وجود دارد.

روی سلامتی و دانش‌تان تمرکز کنید، چراکه شما را برای کسب همه‌ی چیزهایی که می‌خواهید آماده می‌کند و موجب جذب ثروت می‌شود. ثروت به این دلیل که شما کار خاصی انجام داده‌اید جذب‌تان نمی‌شود، بلکه به این دلیل جذب می‌شود که به خودتان اجازه داده‌اید، احساس ثروتمندبودن کنید. در اینجا سه عملی را معرفی می‌کنیم که به کسب موفقیت و جذب ثروت کمک می‌کنند.

40 قانون طلایی از کتاب ثروتمندترین مرد بابل برای موفقیت مالی

جملات و خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل

خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل

کتاب ثروتمندترین مرد بابل (The Richest Man in Babylon) نوشته جورج کلاسون یکی از مشهورترین کتاب های تاریخ در زمینه موفقیت است که اولین بار در سال 1926 به صورت یک سری جزوه با موضوع مدیریت مالی منتشر شد، این جزوه ها در سال 1927 تحت عنوان کتاب “ثروتمندترین مرد بابل” جمع آوری و به فروش رسید.

ثروتمندترین مرد بابل در قالب چند داستان آموزنده که بیشتر به افسانه های ساده می مانند به بیان مهم ترین اصول مالی و تکنیک های برجسته برای ثروتمند شدن پرداخته که با کمی تامل در هر یک از آن ها می توان به چند نکته برجسته مالی پی برد.

نکاتی که تنها مختص دوران باستان، بابل یا دهه 1920 نمی باشند بلکه پایه های اصلی پیشرفت مالی در هر عصر و دوره ای محسوب می شوند.

فضای داستان در سرزمین بابل شکل گرفته، شهری ثروتمند و غنی که در تاریخ به عنوان نماد ثروت شناخته شده است و با حکایت یک مرد معمولی اهل بابل شروع می شود که با همین اصول ساده مالی ثروت فراوانی به هم زده است.

این کتاب با بیان منحصر بفرد خود به مسائل مالی که بسیاری از ما با آن ها دست و پنجه نرم می کنیم پرداخته و علت و راه حل های آن را شرح داده است.

جالب است بدانید بسیاری از افراد در سراسر دنیا با خواندن این کتاب و به کار بستن تکنیک های ساده آن به ثروت رسیده و یا ثروت خود را چندین برابر کرده اند، شاید نفر بعدی شما باشید!

داستان کتاب از جایی آغاز می شود که دو مرد به نام های بن سیر و کوبی برای کشف راز ثروتمند شدن به سراغ مردی به نام آرکاد که به عنوان ثروتمندترین مرد بابل شناخته شده بود می روند و از او می خواهند تا راز ثروتش را با آن ها در میان بگذارد … و کتاب با بیان 7 اصل ساده پول آرکاد، 5 قانون طلا و نکات ریز و درشت درباره روش های ثروتمند شدن در قالب داستان های ساده و خواندنی ادامه پیدا می کند.

در ادامه چکیده این قوانین، نکات و اصول ساده و در عین حال کاربردی را بیان می کنیم.

7 اصل ثروتمند شدن

1. کیف پول خود را چاق و چله کنید: حداقل یک دهم (10 درصد) از پول خود را پس انداز کنید
2. هزینه های خود را کنترل کنید: بیش از نیاز خود خرج نکنید
3. پول خود را چند برابر کنید: عاقلانه سرمایه گذاری کنید
4. از سرمایه خود محافظت کنید: از سرمایه گذاری های نامطمئن اجتناب کنید
5. خانه خود را بسازید: صاحب خانه شوید و روی مسکن سرمایه گذاری کنید
6. از درآمد آینده خود مطمئن شوید: با بیمه زندگی از خودتان محافظت کنید
7. توانایی های خود را افزایش دهید: برای کسب درآمد بیشتر لازم است دانش و مهارت های خود را افزایش دهید

5 قانون طلا

1. طلا برای کسی که حداقل یک دهم درآمد خود را پس انداز می کند راحت به دست می آید و مدام بیشتر می شود
2. طلا برای کسی که آن را در راه سودآور استفاده می کند کار می کند و چند برابر می شود
3. طلا از کسی که آن را پس از مشورت با افراد عاقل سرمایه گذاری می کند محافظت می کند
4. طلا از دست کسی که آن را در سرمایه گذاری هایی که با آن آشنا نیست به کار می اندازد لیز می خورد
5. طلا از کسی که به دنبال درآمدهای غیر ممکن است فرار می کند

خلاصه کتاب هفت قانون معنوی موفقیت

کتاب هفت قانون معنوی موفقیت

هفت قانون معنوی دیپاک چوپرا که سیستم ذهنی‌تان را دگرگون می‌کند! کتاب هفت قانون معنوی موفقیت چوپرا،هم یک کتاب مذهبی و هم راهنمایی برای موفقیت است.بنابراین یکی از برجسته‌ترین کتاب‌هایی است که در حال حاضر در دسترس خوانندگان قرار دارد.ویژگی مشترک همه‌ی کتاب‌های خودیاری این است که قوانین تغییرناپذیر موفقیت را به انسان می‌آموزند.

هر انسانی در این دنیا با اقتصاد سر و کار دارد،مگر اینکه یک سالک گوشه نشین باشد هفت قانون ثروتمند شدن که ترک دنیا کرده است و هر کسی که با اقتصاد سروکار داشته باشد باید میان تولید ثروت و معنویت ارتباط برقرار کند.

کتاب هفت قانون معنوی موفقیت

سادگی و تأثیر عمیق کتاب هفت قانون معنوی موفقیت دیپاک چوپرا نمونه‌ی برجسته‌ای از کتاب‌های خودیاری است. شما می‌توانید همه‌ی کتاب‌های دیگر خودیاری را کنار بگذارید و فقط با خواندن همین کتاب دیپاک چوپرا زندگی‌تان را تغییر بدهید.

ممکن است از نظر بعضی از خوانندگان کتاب دیپاک چوپرا،تأکید بر موفقیت و ثروت ربطی به معنویت نداشته باشد. اما بحث اصلی کتاب هفت قانون معنوی همین است. هزار سال است که کارما(یا همان قانون علت و معلول) و دارما(هدف زندگی)در زندگی انسان‌ها حاکم هستند و دو قانون از هفت قانون معنوی موفقیت دیپاک چوپرا هستند.

دارما به زبان ساده:

دارما:

دارما به زبان ساده

اصطلاح دارما از فعل ریشه سانسکریت dhr گرفته شده است. که به معنای حفظ، نگه داشتن و یا پشتیبانی است. دارما به وظیفه ما در این زندگی گفته می‌شود. و به زمان تولد و محل زندگی شما بستگی دارد، یعنی هر آنچه شما می‌توانید به منظور تاثیرگذاری بیشتر بر اطرافتان انجام دهید.

دارما در واقع همان هدف شما در زندگی است. و به کاری گفته می‌شود که شما باید در زندگی انجام بدهید. در حالی که کارما نتیجه کاری است که شما انجام داده‌اید.

به صورت بسیار ساده‌تر قانون دارما براین باور است که هیچ رخدادی اتفاقی نیست. و به طور کلی همه موجودات دنیا بر اساس هدف خاصی خلق شده‌اند و در زندگی خود باید بر اساس استعدادها و امکاناتی که خدا در اختیار آن‌ها قرار داده است به سمت هدف خود حرکت کنند.

کارما به زبان ساده:

کارما:

کارما به زبان ساده

در لغت از یک واژه سانسکریت به معنای بازگشت برگرفته شده است. کارما ارتباط بین اعمال شما و سرنوشت شما را توضیح می دهد. کارما یا همان قانون کارما را به زبان ساده می‌توان گفت «قانون علت و معلول» است. یعنی کسانی که به قانون کارما اعتقاد دارند باورشان این است که در این دنیا نتایج اعمال خود را خواهند دید.

اگر بخواهیم کارما و قانون کارما را به زبان ساده تعریف کنیم باید بگوییم زندگی مثل یک جعبه است. وقتی کار خوبی انجام می‌دهید، یک چیز خوب در این جعبه می‌گذارید.

وقتی کار بدی انجام می‌دهید، یک چیز بد در این جعبه می‌گذارید. درمورد چیزهای خنثی هم همین‌طور است. کارما نیروی دنیا است که چیزهایی را از درون آن جعبه به شما عرضه می‌کند. بر این اساس نیز قانون کارما حاکی از آن است که هرچه خوبی‌های بیش‌تری در جعبه بگذاری، بیش‌تر احتمال دارد کارما از درون جعبه چیز خوبی به شما عرضه کند. این بیان می‌کند ، هرچه در جهان قرار دهیم سرانجام به ما باز خواهد گشت.

خلاصه‌:

قانون دارما یعنی خدمت کردن و گرفتن بازخورد آن توسط قانون کارما.

در اینجا به بررسی چند قانون معنوی دیگر نیز می‌پردازیم.

» قانون ظرفیت ناب و خالص هستی از نگاه چوپرا:

چوپرا می‌گوید: ظرفیت ناب و خالص هستی همان جایی است که همه چیز از آن سرچشمه می‌گیرد و «آنچه پنهان است آشکار می‌شود». انسان در این عرصه آگاهی خالص، به دانش، توازن، شکست‌ناپذیری و شادی می‌رسد.

قانون ظرفیت ناب چوپرا اشاره می‌کند: وقتی به ظرفیت خالص هستی دست پیدا می‌کنیم خودِ ناب و والایمان را درک کرده و می‌توانیم بفهمیم که زندگی از طریق نفس محدودمان چه کار بیهوده‌ای است.در حالی که نفس انسان همیشه محتاط و ترسو است،خود برتر در آرامش به سر می‌برد.

چوپرا می‌گوید:

«خودِ برتر تحت تأثیر انتقاد قرار نمی‌گیرد، از مشکلات نمی‌ترسد و خودش را از هیچ کس کمتر نمی‌داند.با این حال فروتن است و خودش را برتر از کسی نمی‌داند.چون می‌داند که همه‌ی انسان‌ها در سیرت، یکی و در صورت متفاوت هستند.»

در درجه‌ی اول از طریق مدیتیشن و سکوت می‌توانیم به ظرفیت ناب هستی دست پیدا کنیم اما از طریق قضاوت نکردن درباره‌ی طبیعت و تحسین آن هم می‌توانیم به این ظرفیت ناب دسترسی داشته باشیم.

زمان‌هایی را برای سکوت، مراقبه (مدیتیشن) و گفتگوهای درونی با خودتان اختصاص دهید. در این لحظه‌های سکوت و آرامش، به زندگی درونی خود توجه کنید و با منبع آگاهی‌‌های خالص خود دوباره ارتباط برقرار کنید و اجازه دهید به جای این که تعبیر و تفسیرهای تحمیلی خارجی به شما بگوید چه چیزی برای شما خوب است و چه چیزی برای شما خوب نیست، شهود و مکاشفه درونی شما را راهنمایی کند.

اگر با این ظرفیت ناب هستی آشنا شوید همیشه می‌توانید مستقل از شرایطی که در آن قرار دارید و مستقل از احساسات،مردم و اشیاء به این ظرفیت ناب دسترسی پیدا کنید. دیپاک چوپرا تأکید می‌کند که همه‌ی ثروت‌ها و خلاقیت‌ها از این منبع سرچشمه می‌گیرند

» قانون کمترین تلاش دیپاک چوپرا:

همانطور که شنا کردن،طبیعت ماهی و نورافشانی طبیعت خورشید است، طبیعت انسان این است که با کمترین تلاش رویاهایش را به واقعیت تبدیل شوند.قانون حداقل تلاش ودائی(ودا کتاب مقدس قدیمی هندوها است»می‌گوید:

«کمتر تلاش کن و بیشتر به دست بیاور.»

اما آیا این یک نظریه‌ی انقلابی است یا یک نظریه‌ی نادرست؟آیا کار سخت،برنامه‌ریزی و تلاش، وقت تلف کردن است؟!

چوپرا معتقد است که اگر انگیزه‌ی رفتارهای انسان نه از تمایلات نفسانی بلکه از عشق سرچشمه بگیرد چنان انرژی ایجاد می‌شود که می‌تواند هر چه انسان می‌خواهد برایش فراهم کند. در مقابل حس قدرت طلبی و برتری بر دیگران یا نیاز به اینکه مورد تایید دیگران قرار بگیریم باعث می‌شود انرژی انسان تحلیل برود.

چوپرا تأکید دارد که انسان معمولاً تلاش می‌کند که چیزی را ثابت کند اما اگر بتواند بر اساس خود برترش عمل کند فقط به این فکر خواهد کرد که کجا و چگونه به تکامل و فراوانی برسد. اولین گام این است که پذیرفتن را تمرین کنیم.

چوپرا می‌گوید اگر مرتباً با هستی در جدال باشیم نمی‌توانیم از قدرت بی‌پایان آن بهره‌مند شویم. حتی در سخت‌ترین و بدترین لحظات زندگی به خودتان بگویید: «این لحظه همان طوری هست که باید باشد».

چوپرا می‌گوید که دومین کاری که باید انجام دهید این است که به دنبال دفاع کردن از خودتان و توجیه رفتار هایتان نباشید. اگر همواره بخواهید از عقیده‌ی خودتان دفاع کنید و دیگران را مقصر جلوه دهید، امکان کسب تجربه‌ها و دانش جدید را از خودتان سلب می‌کنید.

مدیتیشن ۲۱ روزه خلق فراوانی دیپاک چوپرا

» قانون میل و هدف از هفت قانون معنوی چوپرا:

این قانون پیچیده‌ترین و جذاب‌ترین قانون کتاب هفت قانون معنویت است.چوپرا معتقد است که بر خلاف درخت که فقط یک هدف دارد (اینکه در خاک ریشه بدهد،رشد کند و عمل فتوسنتز را به انجام برساند) هوش و دستگاه عصبی انسان به او امکان می‌دهد که از طریق شکل دادن به ذهن و قوانین طبیعت به هر چه می‌خواهد دست پیدا کند.این کار از طریق توجه و هدف‌مندی حاصل می‌شود.

چوپرا معتقد است همانطور که توجه به چیزی باعث انرژی دار شدن و وسعت آن می‌شود، هدفمندی، انرژی و دانش را با هم ترکیب کرده و هدف مورد نظر را به واقعیت تبدیل می‌کند.

اما چطور این اتفاق می‌افتد؟

دیپاک چوپرا برای بیان چگونگی این حالت، ذهن انسان را با یک دریاچه مقایسه می‌کند. می‌گوید اگر ذهن انسان آرام باشد می‌توانیم یک هدف را به صورت سنگریزه‌ای در آن بیندازیم تا موج‌هایی را در سطح آرام ذهن ایجاد کنند که به راحتی قابل مشاهده هستند.

اما اگر ذهن انسان مثل یک دریای طوفانی، ناآرام باشد. حتی اگر یک آسمان خراش را هم در آن بیندازیم هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

اگر در حالت آرامش ذهنی هدفی را در ذهن تصور کنیم می‌توانیم برای رسیدن به هدف‌مان بر قدرت بی‌پایان هستی تکیه کنیم. در واقع ما فقط هدف‌مان را تعیین کرده و به هستی اجازه می‌دهیم که به جزئیات کار شکل بدهید.

» قانون بی‌اعتنایی توأم با ایمان در هفت قانون معنوی موفقیت:

چوپرا معتقد است که وقتی هدفی دارید باید قبل از اینکه به هدفتان برسید نسبت به آن بی‌اعتنا باشید و نگران نباشید.یعنی این بی‌اعتنایی باید بر اساس یک ایمان قلبی که حتماً به هدف‌تان می‌رسید شکل بگیرد.

ممکن است روی رسیدن به یک هدف خاص تمرکز کنید. اما اگر همواره به یک هدف خاص فکر کنید این ترس و عدم اطمینان در وجودتان شکل می‌گیرد که آیا به هدف‌تان می‌رسید یا خیر. چوپرا معتقد است انسانی که با خود برترش هماهنگ باشد طوری به هدفش فکر می‌کند که نگران نتیجه‌ی نهایی نباشد.

دیپاک چوپرا این اصل را این طور توضیح می‌دهد:

فقط از طریق بی‌اعتنایی توأم با ایمان است که انسان می‌تواند از زندگی لذت ببرد و با نشاط باشد. در این حالت نشانه‌های موفقیت و ثروت بدون دردسر آشکار می‌شود. بدون تکیه بر قانون بی‌اعتنایی توأم با ایمان، انسان، زندانی ناامید و ناتوانی است که اسیر خواسته‌های دنیوی می‌شود. همیشه نگران چیزهای کم اهمیت است، در ناامیدی به سر می‌برد و اسیر روزمرگی می‌شود. ذهن چنین انسانی پُر از اندیشه‌های مربوط به فقر است.

اگر از قانون بی‌اعتنایی توأم با ایمان چوپرا پیروی نکنیم تصور خواهیم کرد که باید راه حل مشکلان‌مان را خودمان پیدا کنیم. اما با تکیه بر این اصل، هستی راه مشکلات را وارد زندگی‌مان می‌کند.

نیاز خود برای تأیید شدن توسط دیگران را کنار بگذارید. شما تنها قاضی ارزش‌های خود هستید و هدف شما کشف ارزش‌های بی‌‌شمار در درون خود است. صرفنظر از این که دیگران چه فکری کنند. اگر این را بپذیرید، آزادی بزرگی به دست می‌‌آورید.

هنگامی که در خود احساس خشم یا مخالفت با یک نفر یا یک وضعیت کردید، قبول کنید که دارید تنها با خودتان مبارزه می‌‌کنید. مقابله کردن، یک واکنش دفاعی است که بر اثر آسیب‌های کهنه به وجود می‌‌آید. با دست کشیدن از خشم خود، هم به بهبود حالتان کمک می‌‌کنید و هم با جریان هستی هماهنگ می‌‌شوید.

قضاوت کردن

بار سنگین «قضاوت کردن» را از دوشتان بردارید تا احساس سبکی کنید. قضاوت، جنبه‌های ارزشی درست یا غلط را بر یک وضعیت تحمیل می‌‌کند. هر چیز قابل درک و بخشش است، امّا وقتی درباره آن قضاوت می‌‌کنید، امکان درک کردن را از بین می‌‌برید و فرایند یادگیری عشق ورزیدن را قطع می‌‌کنید. شما وقتی درباره دیگران قضاوت می‌‌کنید، در واقع کمبود خویشتن‌پذیری خود را بروز می‌‌دهید. به یاد داشته باشید که با بخشیدن هر نفر، بر میزان عشق به خود می‌‌افزائید.

بدانید که دنیای «خارج» انعکاس واقعیت «درونی» شماست. واکنش‌هایی که نسبت به افراد نشان می‌‌دهید، چه عشق و چه نفرت، بازتاب دنیای درونی شماست. آن چیز که بیشترین نفرت را از او دارید، چیزی است که آن را بیشتر از سایر چیزها در درون خود انکار می‌کنید. و آن چیز که بیشتر از بقیه چیزها بدان عشق می‌‌ورزید، چیزی است بیشتر از هر چیز دیگر در درون خود آرزویش را دارید. از آینه روابطتان برای تکامل خود راهنمایی بگیرید.

«هدف، خودآگاهی کامل است. هنگامی که بدان دست یافتید، هر چیز را که طلب کنید به طور خودکار برایتان فراهم است. و هر چیزی را که دوست نداشته باشید به طور خودکار ناپدید خواهد شد.»

کلام آخر:

این را بدانید که دنیای بیرونی‌، تنها آینه‌ای از یک هوشمندی عمیق‌تر است. این هوش و خرد، سازمان‌دهنده ناپیدای همه چیز در عالم هستی است و چون بخشی از آن در وجود شما قرار دارد، شما هم در سازماندهی امور جهان شریکید.

بنابراین، شما به طور جدایی‌‌ناپذیری با همه چیز پیوند دارید. پس وجود افکار مسموم و ناسالم در ذهن شما بر کل هوشمندی جهان اثر منفی می‌‌گذارد. زیستن در حالت تعادل و خلوص، هم برای خود شما و هم برای کره زمین بهترین چیز است.

فقط به خواندن همین مقاله بسنده نکنید. حتماً کتاب هفت قانون معنوی موفقیت را بخوانید.

کتاب هفت قانون معنوی موفقیت

دانلود رایگان فایل صوتی و pdf کتاب هفت قانون معنوی موفقیت اثر دیپاک چوپرا به همراه نقشه ذهنی در باشگاه کتاب‌خوانی سوپرمایند.

17 قانون موفقیت ناپلئون هیل برای رسیدن به قله‌های ثروت و خوشبختی.

برای دستیابی به موفقیت و پولدار شدن شما باید قوانینی را رعایت کنی. ابتدا باید هفت قانون ثروتمند شدن هدفت رو مشخص کنی وبه اون ایمان داشته باشی بعد به سمت اون قدم برداری تا به اهدافت برسی. برای بکارگیری 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل برای رسیدن به قله‌های پول و خوشبختی حتماً با مایندینو همراه باشید!

اسم ناپلئون هیلِ نویسنده، در دنیای موفقیت و پولدار شدن شناخته‌شده است. اگر از فکر کردن به چطوری موفق شدن خسته شدید؛ و برای یکبار هم که شده می­خواید مرد عمل باشید و به آرزوهاتون جامع عمل بپوشونین، این مقاله برای شما نوشته‌شده. قرار اینجا قوانین موفقیت ناپلئون هیل را با هم مرور کنیم و اونها را برای بالا بردن سطح زندگیمون و ثروت آفرینی و موفقیت به کار ببندیم.

✔️ 1. اولین قانون موفقیت ناپلئون هیل، تعیین هدفه!

مشخص بودن نقطه هدف، نقطه شروع همه دستاوردها است. اگر می‌خواید مغزتون به‌طور خودکار به سمت یک ایده حرکت کنه، باید بارها و بارها بهش بگید که چی میخواید و قراره به چی برسید. با این کار مغزتون عادت میکنه که به سمت هدفی که مشخص کردید قدم برداره و موفقیت روز به روز بهتون نزدیک‌تر میشه. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 2 . قانون تفکر متحد داشتن 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

وقتی حرف از مغز متفکر به میون میاد، منظور اتحاد بین ذهن دو یا چند نفره که برای رسیدن به یه هدف مشترک و مشخص با هماهنگی کامل کار میکنن.

دومین قانون موفقیت ناپلئون هیل میگه که، موفقیت بدون مشارکت و همکاری با دیگران حاصل نمیشه؛ یعنی باید از کسایی که نفوذ، دانش و تحصیلات دارن کمک بگیرید تا بتونید به هدفی که تو ذهنتون دارید برسید.

17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

17 قانون ناپلئون هیل برای زندگی

✔️ 3. قانون ایمان داشتن

ایمان داشتن بخشی از ذهن ما است. همون بخشی که به ما کمک میکنه تا اهداف، خواسته و برنامه‌های خودمون را به واقعیت تبدیل کنیم و موفق و ثروتمند بشیم. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

سومین قانون موفقیت ناپلئون هیل میگه که بیشتر چیزهایی که ذهن شما را در بر میگیره، چیزهایی هستن که شما بهشون باور دارید. اگر روزها و شب‌ها به فقر و بدبختی و بیچارگی و بیماری فکر کنید، همین اتفاق هم براتون میفته؛ اما وقتی به اهدافتون و موفق شدنتون باور داشته باشید، آینده‌ای که در انتظارتونه همون چیزیه که رویاش را داشتین.

✔️ 4. چهارمین قانون موفقیت ناپلئون هیل، قانون یک مایل بیشتر رفتنه!

این قانون ناپلئون هیل به این موضوع اشاره داره که برای رسیدن به موفقیت باید همه تلاشتون را بکنید و تا ته خط برید. در اصل باید همه انرژیتون را به کار بگیرید و در راه رسیدن به هدفتون ناامید نشید. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 5. قانون شخصیت جذاب داشتن

شخصیت هر فرد مشکل از خصوصیات ذهنی، روحی و جسمی اونه. همین خصوصیات هم هستن که هر فرد را از دیگری متمایز میکنن. این قانون موفقیت ناپلئون هیل روی شخصیت جذاب و تفاوت داشتن تمرکز کرده. در این قانون ناپلئون هیل به این موضوع اشاره میکنه که اتفاق‌هایی که براتون میفتن را خیلی جدی نگیرید! 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

اون میگه چهار تا از دوستاش را در دوران افسردگی به دلیل خودکشی از دست داده. اونا به خاطر از دست دادن پولشون خودکشی کردن. در صورتی که ناپلئون هیل دو برابر بیشتر از اونها پول از دست داده بوده، و دست به خودکشی نزده. نگرش ذهنی ناپلئون هیل این بوده که فوراً به دنبال بذر شفابخش بره و مسیر زندگیش را عوض کنه.

✔️ 6 . ششمین قانون موفقیت ناپلئون هیل، قانون ابتکار عمل داشتنه!

ابتکار عمل نیروی الهام‌بخش تمام کارهایی هست که شروع میشن. در واقع این ابتکار عمله که شما را وادار میکنه که کاری را شروع کنید. هیچ انسانی به آزادی کامل دست پیدا نمیکنه، تا وقتی که یاد بگیره تفکر خودش را انجام بده و شجاعت این را به دست بیاره که طبق خواسته خودش عمل کنه.

17 قانون موفقیت ناپلئون هیل نویسنده برجسته

17 قانون موفقیت ناپلئون هیل برای زندگی هر فرد

✔️ 7. هفتمین قانون موفقیت ناپلئون هیل، قانون نگرش ذهنی مثبته!

قانون هفتم قانون موفقیت ناپلئون هیل میگه، نگرش ذهنی مثبت، درست‌ترین نگرش ذهنی در تمام شرایطه. موفقیت، موفقیت بیشتر را با خودش میاره و شکست و عدم موفقیت باعث شکست بیشتر میشه! 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 8. قانون اشتیاق داشت 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

اشتیاق، ایمان داشتن به کاریه که انجام میدین. با وجود اینکه اشتیاق یه میل درونیه، اما وقتی شما شوق انجام دادن کاری را دارید، اشتیاق تو کلمه‌هایی که میگید و حالت چهرتون هم قابل تشخیصه. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 9. نهمین قانون موفقیت ناپلئون هیل، قانون منظم بودنه!

منظم بودن با مدیریت فکر شروع میشه. حواستون باشه که اگر افکارتون را کنترل نکنید، نمیتونید جلوی نیازهاتون را بگیرید. برای منظم بودن، شما باید یاد بگیرید که بین احساسات قلبیتون با دانش استدلالتون تعادل برقرار کنید.

✔️ 10. قانون تفکر درست داشتن 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

قانون موفقیت ناپلئون هیل میگه، قدرت تفکر میتونه مفیدترین یا خطرناک‌ترین قدرت برای هر فردی باشه. این موضوع به این بستگی داره که چطور از قدرت تفکرتون استفاده می‌کنید. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 1 1. قانون کنترل کردن توجه

توجه کردن به یه چیز به صورت کنترل شده منجر به ثمر نشستن تلاش‌های فردی میشه. در اصل وقتی شما توجهتون را به یه چیز می‌دید، قدرت ذهنیتون و ارداتون را برای رسیدن به اون هدف به کار می‌گیرید.

17 قانون موفقیت ناپلئون هیل تضمینی

رسیدن تضمینی به موفقیت با قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 12. دوازدهمین قانون موفقیت، کار تیمیه!

کار تیمی موفق، در اصل کاریه که همه افراد با میل و آزادی کامل برای انجام دانش داوطلب میشن و در راستای هدف مشخص شده قدم بر میدارن. هر وقت این روحیه و کار تیمی در یه صنعت یا تجارت جریان داشته باشه، موفقیت حتمی میشه.

✔️ 13. قانون سختی و شکست

در این قانون موفقیت ناپلئون هیل داریم که، موفقیت‌های یه نفر با شکست‌هایی که تو زندگیش تجربه کرده تناسب دارن. خیلی از شکست‌هایی که تو زندگیمون تجربه می‌کنیم، در حقیقت یه عدم موفقیت موقتی هستن و یه موهبت یا نعمت درونشون پنهان شده. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 14. چهاردهمین قانون، چشم انداز خلاق داشتنه!

چشم انداز خلاق داشتن و آینده متفاوت ساختن، چیزی نیست که از بدو تولد با آدم باشه یا بعضی از افراد صرفاً این استعداد را داشته باشن. وقتی شما فکرتون آزاد باشه و خیال‌پردازی کنید، همین باعث میشه که چشم انداز آیندتون خلاقانه و خاص باشه.

✔️ 15. قانون اهمیت به سلامتی

سالم بودن با آگاه بودن درباره سلامتی شروع میشه. همون­طور که موفقیت مالی با آگاهی داشتن درباره اون محقق میشه. اگر میخواید به موفقیت و سعادت برسید، حتماً باید به سلامتیتون توجه ویژه‌ای داشته باشید. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 16. شانزدهمین قانون، تعیین میزان زمان و پوله!

زمان و پول دو تا منبع مهم برای رسیدن به موفقیت هستن. برای اینکه قله‌های موفقیت را فتح کنید، حتماً باید مبلغ مشخصی را برای سرمایه‌گذاری تو بازه‌های زمانی معین در نظر بگیرین. 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل

✔️ 17. قانون عادت‌های خوب داشتن

این قانون ناپلئون هیل میگه که ایجاد کردن و توسعه دادن عادت‌های مثبت منجر به آرامش خاطر، سلامتی و امنیت مالی ما میشه. در حقیقت شما جایی که هستید را مدیون عادتهاتون، افکارتون و اعمالتون هستین. پس سعی کنین بهترین افکار و عادت‌ها را داشته باشین.

♦ جمع‌بندی و نتیجه‌گیری ♦

موفقیت تصادفی نیست و به راحتی به دست نمیاد. در این مقاله، 17 قانون موفقیت ناپلئون هیل که هر فردی برای رسیدن به موفقیت باید بلد باشه را براتون آوردیم. حالا نوبت شما است که این قانون‌ها را به کار بگیرید.

یادتون باشه که همه این قانون‌ها وقتی درست عمل میکنن که شما بتونین از وقتتون نهایت استفاده را بکنین، اگر راهش را بلد نیستین، پیشنهاد می‌کنیم مقاله مدیریت زمان با 10 قانون ‌برای استفاده بهتر از تک‌تک دقایق عمرتان! را در مایندینو بخونید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.