دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟


تماشای شکارچی شنبه‏، فرمانروایان خیابان و پدر را از دست ندهید - فیلم های آخر هفته تلویزیون

سرویس فرهنگ و هنر - تلویزیون تعطیلات آخر هفته و به مناسبت اربعین حسینی ۴۶ فیلم سینمایی، تلویزیونی و انیمیشن آماده پخش کرده که برخی از این آثار درباره محرم و عاشوراست.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر برخط نیوز به نقل از همشهری - روابط عمومی سیما، «شکارچی شنبه»، «عمر مختار»، «روز عزیز»، «ملاقات با آقای مجری»، «صحرای کربلا»، «عاشورائیان»، «کوچه هفتم»، «گهواره»، «اسب»، «اربعین»، «هیهات»، «آن سوی ابرها»، «زیر نور ماه»، «پاندای قهرمان»، «پال هیزم شکن و بیب»، «خداحافظ پسرم»، «پای پرواز من»، «نمک حلال»، «نامه رسان»، «یک نفر دیگر»، «آخرین سفر»، «آتشفشان دانته»، «عملیات ناممکن»، «فرار از زمان ۲»، «فرمانروایان خیابان»، «کلاه»، «دریاچه ماهی»، «خانه ای کنار دریا»، «خرس»، «مسافر ری»، «خواهم گریست ۱»، «مسیر مخفی»، «به خاطر پسرم»، «اربعین»، «موج»، «خواهم گریست ۲»، «خورشید»، «خرس قهرمان»، «سرزمین عجایب»، «بچه های ابری»، «آقا معلم»، «مسیر عشق»، «قاب عاشقی»، «بی سلاح»، «دوباره زندگی» و «پدر» از جمله فیلم های سینمایی تلویزیونی و انیمیشن هایی هستند که پنج شنبه، جمعه و شنبه، ۲۴، ۲۵ و ۲۶ شهریور ماه مصادف با اربعین حسینی (ع) از شبکه های سیما روی آنتن می روند.

شبکه یک سیما

فیلم سینمایی «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخ طادی پنج شنبه، ۲۴ شهریور ماه ساعت ۲۳ و ۱۵ دقیقه، فیلم سینمایی «عمر مختار» به کارگردانی مصطفی عقاد جمعه، ۲۵ شهریور ماه ساعت ۱۶و فیلم تلویزیونی «روز عزیز» به کارگردانی محسن توکلی شنبه، ۲۶ شهریور ماه ساعت ۱۶ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

شبکه دو سیما

فیلم سینمایی «ملاقات با آقای مجری» به کارگردانی ماریال هلر امروز ساعت هشت صبح، انیمیشن سینمایی «صحرای کربلا» به کارگردانی محمد یقضان جمعه ساعت ۸، انیمیشن سینمایی «عاشورائیان» به کارگردانی ناهید صمدی امین شنبه ساعت هشت صبح، فیلم تلویزیونی «کوچه هفتم» به کارگردانی حسین تبریزی شنبه ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه و فیلم تلویزیونی «گهواره» به کارگردانی نادر مقدس شنبه ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه از شبکه دو سیما پخش می شود.

شبکه سه سیما

فیلم سینمایی «اسب» به کارگردانی بابک محمدی پنج شنبه ساعت ۱۰، فیلم تلویزیونی «اربعین» به کارگردانی علیرضا رزازی فر جمعه ساعت ۱۰ و فیلم سینمایی «هیهات» به کارگردانی هادی نائیجی، دانش اقباشاوی، روح الله حجازی و هادی مقدم دوست شنبه ساعت ۱۰ از شبکه سه سیما پخش می شود.

شبکه چهار سیما

فیلم سینمایی «آن سوی ابرها» به کارگردانی مجید مجیدی امشب ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه و فیلم سینمایی «زیر نور ماه» به کارگردانی رضا میرکریمی جمعه ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه از شبکه چهار سیما روی آنتن می رود.

شبکه پنج سیما

فیلم سینمایی «پاندای قهرمان» به کارگردانی جورج مانوارینگ و مایکل اسچامن پنج شنبه ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه، انیمیشن سینمایی «پال هیزم شکن و بیب» به کارگردانی لوئیز رز جمعه ساعت ۹، فیلم سینمایی جدید «خداحافظ پسرم» به کارگردانی ژیاشویی وانگ جمعه ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه و فیلم تلویزیونی جدید «پای پرواز من» به کارگردانی محسن نجفی سواد کوهی شنبه ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه از شبکه پنج سیما پخش می شود.

شبکه نمایش

فیلم سینمایی «نمک حلال» به کارگردانی پراکاش مهرا پنج شنبه ساعت یک بامداد، فیلم سینمایی «نامه رسان» به کارگردانی مگ رایان امروز ساعت ۱۱، فیلم تلویزیونی «یک نفر دیگر» به کارگردانی بهنام بهزادی امروز ساعت ۱۳، فیلم سینمایی «آخرین سفر» به کارگردانی گلندین آیوین امروز ساعت ۱۵، فیلم سینمایی «آتشفشان دانته» به کارگردانی راجر دونالدسون پنجشنبه ساعت ۱۷، فیلم سینمایی «عملیات دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟ ناممکن» به کارگردانی ویلیام فیلیپس پنجشنبه ساعت ۱۹، فیلم سینمایی «فرار از زمان ۲» به کارگردانی جانی تو و لاو وینگ چونگ امشب ساعت ۲۱، فیلم سینمایی «فرمانروایان خیابان» به کارگردانی دیوید آیر پنجشنبه ساعت ۲۳، فیلم سینمایی «کلاه» به کارگردانی ژان پیر ملویل جمعه ساعت یک بامداد، فیلم سینمایی «دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟ دریاچه ماهی» به کارگردانی مریم دوستی جمعه ساعت ۱۳، فیلم سینمایی «خانه ای کنار دریا» به کارگردانی رابرت گیودی گوئین جمعه ساعت ۱۵، فیلم سینمایی «خرس» به کارگردانی ژان ژاک آنو جمعه ساعت ۱۷، فیلم سینمایی «مسافر ری» به کارگردانی داوود میرباقری جمعه ساعت ۱۹، فیلم سینمایی «خواهم گریست ۱» به کارگردانی جانلوکا ماریا تاوارلی جمعه ساعت ۲۱، فیلم سینمایی «مسیر مخفی» به کارگردانی آلیستر گریرسون جمعه ساعت ۲۳، فیلم سینمایی «به خاطر پسرم» به کارگردانی کیسوکه کینوشیتا شنبه ساعت یک بامداد، فیلم تلویزیونی «اربعین» به کارگردانی علیرضا رزازی فر شنبه ساعت ۱۳، فیلم سینمایی «موج» به کارگردانی روآر اُتاگ شنبه ساعت ۱۹، فیلم سینمایی «خواهم گریست ۲» به کارگردانی جانلوکا ماریا تاوارلی شنبه ساعت ۲۱ و فیلم سینمایی «خورشید» به کارگردانی کارل استراتی شنبه ساعت ۲۳ از شبکه نمایش پخش می شود.

شبکه کودک

انیمیشن سینمایی «خرس قهرمان» به کارگردانی وانگ چی امروز ساعت ۱۴، فیلم سینمایی «سرزمین عجایب» به کارگردانی دیلن براون جمعه ساعت ۱۴ و فیلم تلویزیونی «بچه های ابری» به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی شنبه ساعت ۱۴ از شبکـه کودک پخش خواهد شد.

شبکه امید

فیلم سینمایی «آقا معلم» به کارگردانی باربارا بریدرو امروز ساعت ۱۷، فیلم تلویزیونی «مسیر عشق» به کارگردانی بیژن شکرریز جمعه ساعت ۱۷ و فیلم تلویزیونی «قاب عاشقی» به کارگردانی حسن ساجدی شنبه ساعت ۱۷ از شبکه امید پخش خواهد شد.

شبکه افق

فیلم سینمایی «بی سلاح» به کارگردانی منوچهر هادی جمعه ساعت ۱۸ از شبکه افق پخش خواهد شد.

شبکه سلامت (با رابط ناشنوا)

فیلم سینمایی «دوباره زندگی» به کارگردانی «رضا فهیمی»، جمعه ۲۵ شهریور ماه ساعت ۱۱ با رابط ناشنوایان و فیلم سینمایی «پدر» به کارگردانی فلوریان زلر شنبه ساعت ۱۱ با رابط ناشنوایان از شبکه سلامت پخش می شود.

تله‌گذاری امریکا و انگلیس برای ترکیه

تله‌گذاری امریکا و انگلیس برای ترکیه

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در روزهای اخیر ترکیه به میزبان پی در پی مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی امریکا و انگلیس تبدیل شده است. ابتدا ترزا می‌، نخست‌وزیر انگلیس بلافاصله بعد از دیدار با دونالد ترامپ رئیس‌جمهورامریکا به ترکیه سفر کرد و روز جمعه نیز رئیس ستاد ارتش انگلیس برای دیدار با مقامات نظامی ترکیه وارد آنکارا شد. اندکی پیش از این، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت امریکا موسوم به سیا وارد آنکارا شده بود و قرار است در نشست امنیتی مونیخ دیداری بین نخست‌وزیر ترکیه با معاون دونالد ترامپ رئیس‌جمهور جدید امریکا صورت گیرد . هرچند هنوز اهداف واقعی این سفر‌ها به‌درستی مشخص نشده است اما چند احتمال را می‌توان درباره اهداف اعلام نشده این سفرها و تحرکات مطرح کرد:


نخست، جلوگیری از شکافی است که به نظر می‌رسد بین ترکیه و عربستان به عنوان دو بازوی اصلی اجرای سیاست‌های امریکا و انگلیس در سوریه در پی جدایی ترکیه از ائتلاف غربی و عربی و همپیمانی با روسیه بروز کرده است و این جدایی باعث شده گروه‌های تحت حمایت ترکیه و عربستان در سوریه دچار اختلاف شوند و تسویه حساب‌های خونینی بین آنها روی دهد. در واقع تبلیغاتی که در چند هفته اخیر منابع رسانه‌ای سعودی در خصوص ایجاد اختلاف بین ایران و ترکیه و روسیه به راه انداخته بودند با هدف سرپوش گذاشتن بر دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟ اختلافاتی است که میان عربستان و ترکیه روی داده است که در چند سال گذشته در سوریه در کنار هم بودند. ازاین دید به نظر می‌رسد یکی از اهداف تحرکات مقامات سیاسی و نظامی امریکایی و انگلیسی حفظ و تقویت روابط میان ترکیه و عربستان برای پیشبرد دور جدید سیاست‌های خود در سوریه است که بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در دستور کار قرار گرفته است. همین که محور تحرکات سیاسی و نظامی –اطلاعاتی جدید امریکا و انگلیس بین محور آنکارا- ریاض می‌چرخد و برای مثال رئیس سیا بلافاصله بعد از آنکارا به ریاض سفر کرد یا ترزا می ‌به‌طور همزمان دیدارهایی با مقامات ترکیه و عربستان داشت، دال بر وجود یک چنین احتمالی است.

اما احتمال دوم که به نوعی پشت پرده تحرکات مقامات سیاسی ، نظامی و امنیتی امریکا و انگلیس را به ترکیه آشکار می‌کند، این است که گویا ائتلاف جدیدی بین راستگرایان جمهوریخواه در امریکا، محافظه کاران در انگلیس، راستگرایان در اسرائیل و بازهای سعودی در حال شکل‌گیری است و اکنون تلاش می‌شود ترکیه نیز به این مجموعه اضافه شود . از این دید طرح مجدد ایجاد منطقه امن در سوریه که زمانی ترکیه از طرفداران پروپاقرص آن بود به منزله تله‌گذاری برای فریب ترکیه محسوب می‌شود . در وضعیت کنونی که دامنه آزادسازی‌های مناطق اشغال تکفیری‌ها و گروه‌های مسلح روز به روز بیشتر می‌شود و حاکمیت مرکزی دولت سوریه بر این مناطق احیا می‌شود، هیچ نیازی برای ایجاد چنین منطقه‌ای احساس نمی‌شود مگر اینکه اهداف دیگری برای ایجاد این منطقه متصور شد که آن تضعیف اقتدار دولت مرکزی سوریه و زمینه‌سازی برای تجزیه این کشور است که ترکش‌های آن خواه ناخواه به ترکیه نیز خواهد رسید. از این رو می‌توان گفت همراه نشدن ترکیه با طرح ایجاد منطقه به اصطلاح منطقه امن در سوریه هم می‌تواند ترکیه را از عواقب خطرناک آن نجات دهد و هم اینکه به استمرار همپیمانی ترکیه با روسیه کمک می‌کند و مانع از به نتیجه رسیدن تلاش‌های جاری برای جدایی ترکیه از روسیه می‌شود.

مسیریابی مناقشات اجتماعی

وجود منازعات و مناقشات اجتماعی و راهکارهایی برای رفع آن را می‌توان یکی از دغدغه‌های مهم نخبگان و فعالان مدنی امروز ایران دانست. اما این مناقشات را به چند دسته می‌توان تقسیم کرد؟ راهکار حل آن چیست و.

وجود منازعات و مناقشات اجتماعی و راهکارهایی برای رفع آن را می‌توان یکی از دغدغه‌های مهم نخبگان و فعالان مدنی امروز ایران دانست. اما این مناقشات را به چند دسته می‌توان تقسیم کرد؟ راهکار حل آن چیست و آنها می‌توانند چه نقشی را در آینده سیاسی ایران بازی کنند؟ پاسخ این پرسش‌ها را دکتر محمد فاضلی در متن پیش‌رو خواهد داد.

پیش از هرچیز باید اشاره کنم، ترجیح می‌دهم به‌جای واژه منازعه به دلیل بار معنایی که دارد از مناقشه استفاده کنم. زیرا منازعه حاکی از نوعی درگیری و خشم شدید است درصورتی که مناقشه حاکی از نوعی اختلاف سلیقه است هرچند ظرفیت منازعه در آن وجود دارد. با این ترتیب، برخی مناقشات اجتماعی را می توان به ترتیب زیر دسته‌بندی کرد:

مناقشه جنسیتی
از مناقشه جنسیتی می‌توان به‌عنوان اولین مناقشه جامعه امروز یاد کرد که دارای دو بعد است. اول مناقشه میان زنان با حاکمیت سیاسی، برسر مسائل گوناگون! از رفتن به ورزشگاه‌ها گرفته تا الگوهای سبک زندگی، مسئله حجاب، حقوق و قوانین مربوط به ازدواج کودکان و بسیاری موارد دیگر. این بعد بیشتر جنبه سیاسی دارد. دوم مناقشه میان زنان و مردان؛ بر سر قدرت و اختیارات، حضور در خانه و تقسیم کار اجتماعی که وجه اجتماعی آن بیشتر است و در زیر پوست جامعه می‌توان آن را دید.

مناقشه قومی
مناقشه قومی که محصول توزیع نامتوازن منابع در مرکز و پیرامون کشور است یکی‌دیگراز مناقشات مهم جامعه امروز ایران است که مناقشات دیگری را نیز درون خود دارد. ما یک مرکزی داریم که تمام بودجه‌ها و توجه‌ها را به خود جلب کرده است و پیرامونی که از این مقدار بودجه و توجه بی‌بهره مانده است. همچنین از آنجایی که بیشتر استان‌های مرزی ما سنی‌نشین هستند در پیرامون با یک مناقشه مذهبی و ایدولوژیک نیز همراه هستیم. ازسوی‌دیگر درون خود قومیت‌ها میان بخش سنتی و مدرن نیز مناقشاتی وجود دارد. مانند مناقشه میان شیوخ اهل سنت با خوانین یا بخش تحصیل کرده با بخش سنتی.

مناقشه فقیر و غنی
مناقشه دیگر، مناقشه فقیر و غنی است که می‌توان محصول ناکارآمدی حکمرانی دانست و سه علت دارد. اول، رشد اقتصادی اندک در چهل‌سال گذشته که میان 4/2 تا 1/4 است. اگر این میزان را با رشد جمعیت بیان کینم؛ سپس مقایسه‌ای کنیم با کشورهایی مانند هند، چین، مالزی و سنگاپور که از تله فقر بیرون آمده‌اند متوجه می‌شویم، متوسط رشد اقتصادی آن کشورها دست‌کم برای یک دهه میان هفت تا هشت درصد را داشته‌اند؛ حتی چین رکورد دوازده درصدی را هم ثبت کرده است. طبیعی است وقتی کشوری برای چهاردهه رشد اقتصادی زیر پنج درصد را تجربه کرده است؛ نمی‌تواند بخش زیادی از سرزمین‌اش را از فقر نجات دهد.
دوم، بازماندگی را می‌توان علت دیگر این موضوع دانست. به‌عنوان مثال خودرویی خارجی که در کشورهای دیگر برای طبقه متوسط تولید شده است در ایران با توجه به قیمت دلار گران فروخته خواهد شد؛ و از آنجایی که بخش زیادی از مردم ایران نمی‌توانند به آن دست پیدا کنند دچار بازماندگی می‌شوند. ازسوی دیگر، درکنار بخش زیادی از مردم که به‌علت رشد اقتصادی متوسط درگیر فقر هستند بخش اندکی با استفاده از رانت، قله‌هایی از ثروت را برای خود ایجاد کرده‌اند. فضای مجازی هم این فرصت را ایجاد کرده تا این قله‌های ثروت مرئی شوند و همه ایمان داشته باشند که محصول اقتصاد رانتی است نه تولیدی. همچنین برنامه‌ریزی نامتوازن توسعه، که در اصل بخش سیاستی نظام حکمرانی است به بازتولید این فقر در بخش‌های حاشیه‌ای کشور و جنوبی شهرها کمک کرده است.

مناقشه سنی
مناقشه سنی، که بسیار هم مهم است مورد دیگر است. درحال حاضر با نسل متولدین دهه هفتاد و هشتاد روبرو هستیم که به جهت سبک زندگی، ارزش‌ها و نگرش‌های سیاسی به کلی با نسل‌های قبل تفاوت دارند. بدتر از همه این است که بیشتر مسئولین و سیاست‌گذاران ما متولد دهه‌ها بیست و سی خورشیدی هستند؛ شکاف میان آنها با این بخش از جامعه را هیچ‌گونه نمی‌شود پر کرد. این مسئله باعث شده تا این مناقشه از سطح عموم مردم به سطح رابطه مردم با حاکمیت رسیده باشد.

سایر مناقشات
علاوه بر مناقشات مذکور مناقشات دیگری نیز وجود دارد. مانند مناقشه منطقه‌ای بر سر توضیح منابع و تعیین مدیران استانی میان دو شهر یک استان که ریشه تاریخی دارد. یا مناقشات مذهبی میان شیعه و سنی در استان‌های مرزی؛ که با توجه به مناقشه با دولت‌های سنی کشورهای منطقه از بعد داخلی به بعد سیاست خارجی گسترش پیدا کرده است. همچنین مناقشات ایدئولوژیکی و سبک زندگی میان اکثریتی که می‌خواهند در آرامش مانند همه جهان و مبتنی بر آزادی‌های اجتماعی در چهارچوب ارزش‌های ملی به حیات خود ادامه دهند.

اهمیت مناقشات
اکنون باید دید اهمیت این مناقشات در چیست؟ این موضوع را از سه جهت می‌توان مورد بررسی قرار داد.
از یک سو، شکافی که در درون هریک از این مناقشات ایجاد می‌شود، می‌تواند منشا سرمایه‌گذاری جناح‌های سیاسی باشد. به عنوان مثال یک نیروی پوپولیست مانند دولت احمدی‌نژاد، روی شکاف فقیر و غنی سرمایه‌گذاری می‌کند. همچنین یک نیروی اقتدارگرا روی مناقشات منطقه‌ای و مذهبی سرمایه‌گذاری می‌کند. ازاین‌رو این مناقشات نقش تعیین کننده‌ای در عرصه سیاست دارند.
از سوی دیگر، این مناقشات، موجب فرسایش سرمایه اجتماعی می‌شوند. به عنوان نمونه ورود زنان به ورزشگاه مطالبه بخشی از زنان ایران است. حال دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟ بازنمایی رسانه‌ای از عدم حضور زنان در ورزشگاه‌ها ازیک‌طرف، موجب زوال اعتماد می‌شود، و از‌طرف دیگر نوعی خفقان و خشم را در جامعه پدید می‌آورد.
سومین منظر، آنستکه هر چقدر جامعه‌ای درگیر مناقشه‌‌ای شود، بخصوص که چشم‌اندازی برای حل آن نیز نباشد، سطح تنش در آن جامعه بالا می‌رود و امنیت را به چالش می‌کشد. این موضوع بسیار مهم است، زیرا در هر کشوری دو دغدغه اصلی وجود دارد؛ اول. امنیت. دوم. توسعه!. در برخی از کشورها دغدغه امنیت حل شده برای همین وارد حوزه ارتقاء می‌شوند. مانند: سوسیس. زمانی که درگیر دغدغه امنیت می‌شویم دست‌یابی به توسعه مشکل می‌شود.
دراینجا باید اشاره کنم ریشه بخش زیادی از این مناقشات در ناکارآمدی حکمرانی است و در عرصه سیاست تعیین شده‌است. زیرا حکمرانی ناکارآمد است که توسعه نامتوازن خلق می‌کند و موجب می‌شود پس‌از چند دهه قومیت‌ها به خواسته‌هایشان نرسند. و تا زمانی که این ناکارآمدی حل نشود این مناقشات اجتماعی نیز مرتفع نمی‌شوند. به عنوان مثال، مناقشات فقیر و غنی زمانی حل می‌شود که متوسط رشد اقتصادی ما هفت الی هشت درصد باشد که علاوه بر رفع فقر، احساس امیدواری برای رفع سایر مناقشات را در جامعه به‌وجود می ‌آورد. فراموش نکنیم آنچه جامعه ما را نگران کرده چشم‌انداز غیر روشنی است که از آینده دارد؛ نه نقطه‌ای که در آن قرار دارد. اینکه کجا ایستاده‌ایم مهم است اما مهم‌تر این است که کجا خواهیم رفت. موضوعی که سیاست‌مداران ما متوجه آن نیستند.

مناقشات و آینده سیاسی ایران
اما با این مناقشات و ناکارآمدی‌ها آینده سیاسی ایران چگونه خواهد شد؟ به عقیده من این موضوع از چند حالت خارج نیست؟
اول: ادامه نظام انتخاباتی فعلی با کنترل بیشتر مردم. یعنی این نظام انتخاباتی ادامه و توسعه پیدا کند.
دوم: از صندوق رای این نظام انتخاباتی، دو قدرت پوپولیستی یا اقتدارگرایان نظامی بیرون آید.
سوم: تعمیق دموکراسی؛ به این شکل که جامعه مدنی و نخبگان همین شیوه گفت‌‌وگوها را ادامه و بر تعمیق دموکراسی در نظام موجود پافشاری کنند، تا به نتیجه برسند. هرچند که زمان‌ زیادی نیاز دارد.
چهارم: برچیدن بساط انتخابات و بروز اقتدارگرایی محض و نظامی‌گرایی که در شرایط عادی جامعه ایران چنین ظرفیتی وجود ندارد. از سوی دیگر مشروعیت نظام فعلی به دو بال جمهوریت و اسلامیت اش است که در هر شرایطی غیر از حمله نظامی خارجی، جمهوریت آن حفظ خواهد شد.
پنجم: بروز بی‌ثباتی و منازعه شدید که باعث تجزیه کشور یا نظامی‌گرایی شدید شود. این مورد درصورتی رخ‌خواهد داد که جامعه مدنی سعی در کنترل وضعیت نکنند؛ حاکمیت سیاسی تن به اصلاحات ندهد؛ سطح فشارهای خارجی به شدت افزایش پیدا کند و جامعه جهانی به این نتیجه برسد که نمی‌خواهد با این موجودیت سیاسی کنار می‌آید. این موضوع نیز بعید به‌نظر می‌رسد زیرا نظام جهانی به دنبال اصلاح رفتار است.
اما بدترین وضعیت حمله خارجی است. درآن‌صورت اگر مناقشات موجود رفع نشود، جامعه مدنی عاقلانه رفتار نکند، احزاب سیاسی راهبرد گفت‌وگو با صاحبان قدرت در پیش نگیرند و صاحبان قدرت هم تن به‌گفت‌وگو ندهند خطری است که موجودیت ایران را تهدید می‌کند.
درپایان باید تاکید کنم از دید من هیچ راهکاری برتر از حفظ دموکراسی انتخاباتی وجود ندارد و سایر راهکارها موجب فرسایش تمدنی ایران خواهد شد.

فاطمه گودرزی: حیف است قصه «کاتب اعظم» را لو بدهم!

فاطمه گودرزی: حیف است قصه «کاتب اعظم» را لو بدهم!

ساعدنیوز: فاطمه گودرزی که به تازگی نخستین تجربه ایفای نقش در یک تله تئاتر را به ثبت رسانده، ابراز امیدواری کرد، این ساختار قدیمی که میراث هنرمندان پیشکسوت است، به تلویزیون بازگردد.

به گزارش پایگاه خبری_ تحلیلی ساعد نیوز به نقل از آخرین خبر، مجموعه نمایشی «کاتب اعظم» به تهیه کنندگی مرکز سریال سوره با قصه ای از کاتبان قیام عاشورا، از یکشنبه ـ ۲۷ شهریورماه ـ روی آنتن شبکه دو سیما می رود.
امین زندگانی، سیامک صفری، نادر فلاح، نازنین فراهانی، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی، خسرو شهراز، امین میری، امیرحسین هاشمی، امیر شهرابی، محسن علیخانی، محمدمحسن شفیعی، آرش رحیمی، محمدرضا تاجیک، امیر تک فلاح و وحیدرضا قناعتیان در این مجموعه ایفای نقش می کنند.
از «کاتب اعظم» به عنوان مجموعه ای با ساختار تله تئاتر یاد می شود، هرچند که طبق گفته فاطمه گودرزی ـ بازیگر این مجموعه ـ و همچنین عکس هایی که از مجموعه منتشر شده است، کاتب اعظم کمی با ویژگی های مرسوم ساختار تله تئاتر فاصله دارد.
فاطمه گودرزی ـ بازیگر سینما و تلویزیون ـ که مجموعه «کاتب اعظم» با بازی او به زودی از شبکه دو دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟ سیما پخش می شود، درباره اینکه این مجموعه می تواند آغازی دوباره برای ساخت تله تئاتر در تلویزیون محسوب شود؟ به ایسنا گفت: نمی توانم در این زمینه اظهار نظر کنم؛ چون کاتب اعظم یک کار خاص است و نمی دانم می توان آن را بازگشتی برای ساختار تله تئاتر به تلویزیون به حساب آورد یا خیر. با این همه امیدوارم که این روند ادامه پیدا کند و برای همه هنرمندانی که دوست دارند تله تئاتر بسازند، راه باز باشد و بتوانند در این حوزه کار کنند.
او با بیان اینکه «کاتب اعظم» نخستین تجربه حضورش در یک تله تئاتر است ، درباره این مجموعه اظهار کرد: تله تئاتر معمولا در فضای بسته ضبط می شود اما مجموعه «کاتب اعظم» در فضای بسته و استودیو ضبط نشد، بلکه در یک جاده و فضای باز ضبط شد و لوکیشن خاصی داشت.
این بازیگر تاکید کرد: شیوه ساخت مجموعه نمایشی «کاتب اعظم» شبیه تله تئاتر است، اما در فضای بسته و استودیویی ضبط نشده است.
گودرزی درباره نقشش در تله تئاتر «کاتب اعظم» هم توضیح داد: حیف است قصه را لو بدهم، اما به اختصار بگویم که داستان «کاتب اعظم» درباره واقعه کربلا و امام حسین(ع) است. این مجموعه ساختار بسیار جدیدی دارد و کارگردان به شکل متفاوتی به قصه نگاه کرده است. من نقش ام ّحسن را ایفا کرده ام اما منظور امام حسن (ع) نیست و یک شخصیت دیگر است. خود این شخصیت را زیاد در جریان داستان نمی بینیم، اما مادرش در قصه حضور دارد.
این هنرمند با بیان اینکه طرفدار از سرگیری ساخت و پخش تله تئاترها از تلویزیون است، تاکید کرد: خیلی موافق این هستم که تله تئاترها به ویژه تله تئاترهای خوب به تلویزیون بازگردند. همکاران ارجمند سال ها پیش یادگارهای خوبی در شبکه چهار به جا گذاشتند. شبکه چهار آن موقع یکی از شبکه های خوب و موفق تلویزیونی بود.
گودرزی در پایان درباره فعالیت های اخیرش به ایسنا توضیح داد: مشغول بازی در سریال «محرمانه» به کارگردانی محمود معظمی هستم.
مجموعه هفت قسمتی «کاتب اعظم»، از روز یکشنبه ۲۷ شهریورماه ساعت ۲۱:۳۰ به صورت شبانه در شبکه دو سیما آغاز می شود.
این مجموعه به نویسندگی و کارگردانی هنری مهدی غفوری و کارگردانی تلویزیونی علی عبادی، با اقتباسی از کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» اتفاقات شب تا عصر عاشورا را از خیمه دشمن روایت می کند.

پردۀ مخمل بر صحنۀ جنایت/کارکردهای تصویر ملکه برای نظام بریتانیا

پردۀ مخمل بر صحنۀ جنایت/کارکردهای تصویر ملکه برای نظام بریتانیا

ملکه الیزابت دوم درگذشته‌است و حالا روزهای بعد از مرگ او وقت مناسبی برای تحلیل نقش وی در نظام سیاسی بریتانیا و پاسخ به این سوال کلیشه‌ای‌ است که آیا ملکه واقعا نقشی تشریفاتی داشت؟ یا اینکه بیشتر دوست داشت تشریفاتی به نظر برسد؟ یا حنی اینکه این تصویر همیشه زیبای قاب گرفته از او که شبیه یک مادربزرگ مهربان به نظر می‌رسید قرار بود چه ماموریتی را انجام دهد؟ دکتر شهاب اسفندیاری در این باره برای ایسناپلاس نوشت.

ایسناپلاس- دکترشهاب اسفندیاری: همیشه یک بحث قدیمی در افکار عمومی ایران و جهان مطرح بوده‌ است که آیا ملکه انگلستان یک مقام تشریفاتی بود یا واقعاً در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های دولت انگلستان نقش داشته‌است؟
دو طرف این بحث‌ دلایل مختلفی مطرح کرده‌اند، اما به نظر من شواهد و قرائن قوی وجود دارد که ملکه انگلستان صرفاً یک مقام تشریفاتی نبود. از جمله اینکه سال گذشته روزنامه گاردین افشا کرد که حدود هزار قانون در انگلستان قبل از اینکه در پارلمان مطرح شود، برای کسب رضایت ملکه اول به ایشان ارائه شده‌است و در ده‌ها قانون ملکه و اعضای خاندان سلطنت مستثنی شده‌اند. از قوانین مربوط به ارث و مالیات تا قوانین مربوط به حفظ محیط زیست و حقوق حیوانات در املاک و مستغلات‌شان.
آیا پارلمان یک کشور برای یک مقام تشریفاتی چنین استثنائاتی قائل می‌شود؟ از این جهت می‌توان گفت ما صرفاً با یک مقام تشریفاتی مواجه نیستیم. ضمن اینکه هنوز طبق سنت و رویه قدیمی تمام نخست‌وزیران، تمام وزرا، تمام قوانین پارلمان و اعضای هیئت امنای بسیاری از دستگاه‌ها از جمله BBC و انتصاب مقامات نظامی باید با تأیید و یا حکم ملکه انجام شود که این‌ها هم نشان می‌دهد ملکه صرفاً یک مقام تشریفاتی نیست.

دیگر کره شمالی را مسخره نکنید‍!

منتهی فرض کنیم اصلاً ایشان هیچ دخالتی در تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌ها نداشته‌است. حالا سؤال این است که تصویر ملکه و نهاد سلطنت که این همه برایش هزینه می‌شود، چه کارکردی برای حاکمیت بریتانیا دارد که هنوز حفظش کرده‌اند؟ به چه دلیل اینقدر با حساسیت و دقت تصویر نهاد سلطنت و به طور خاص تصویر ملکه در این ۷۰ سال مدیریت شده است؟
این روزها می‌بینیم که چطور رسانه‌ها و مطبوعات انگلستان به عنوان کشوری که مدعی دموکراسی است، تمام قد در خدمت تجلیل و تقدیر و ستایش از یک مقام سلطنتی غیر منتخب به میدان آمده‌اند. تصاویر تمام صفحه و تیترهای بزرگ صفحه یک چند روز متوالی است که به ملکه و مراسم تشییع او اختصاص یافته است. شبکه‌های انگلیسی مانند BBC و بقیه شبکه‌ها تمام برنامه‌های عادی‌شان را قطع کرده‌اند و دارند به این موضوع می‌پردازند. این تصویر به چه دلیل این‌قدر با این دقت و حساسیت فوق‌العاده دارد ترویج می‌شود؟ تمام بیلبوردها در انگلستان، تمام بیلبوردهای الکترونیک در مترو لندن، حتی دستگاه‌های خودپرداز و دستگاه‌های خرید خودکار داخل فروشگاه‌های فست‌فود، صفحات اینترنت همه بانک‌های خصوصی و بسیاری بنگاه‌های تجاری، همه و همه به تصویر ملکه مزین شده است. برخی از فعالان فرهنگی و فضای مجازی به شوخی گفته‌اند دیگر به کره شمالی انتقاد نکنید! چون هیچ کشوری، حتی کره شمالی هم در این حد تمام بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی را به تصویر رییس حکومت‌شان اختصاص نداده بودند. این مرحله برای اغلب کشورها هنوز قفل بود و نهاد سلطنت در انگلستان نشان داد دست همه را در این زمینه از پشت بسته است.

مادربزرگ خوش‌قلبی که خیلی خوب رسانه می فهمید

مراسم تاجگذاری ملکه الیزابت دوم اولین مراسم تاجگذاری در تاریخ انگلستان بود که از شبکه تلویزیون BBC پخش شد و معروف است در آن زمان حتی چرچیل - نخست‌وزیر وقت - مخالف این کار بود و می‌گفت سلطنت باید یک جایگاه رازآلود و به اصطلاح جادویی داشته باشد و نباید در معرض دید افکار عمومی باشد. اما ملکه که ظاهراً بهتر از چرچیل رسانه و زمانه را می‌فهمید، موافقت کرد و مراسم تاجگذاری او پخش تلویزیونی شد و ملکه رسما تبدیل به یک چهره‌ای تلویزیونی شد. در سال‌های اخیر هم دیده‌ایم که ملکه حتی به ایفای نقش در کنار یک بازیگر سینما مثل «دنیل کریگ» که ایفاگر نقش‌ جیمز باند بوده پرداخت و دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟ در آن کلیپی که «دنی بویل» برای افتتاحیه المپیک لندن ساخت، شخصا بازی کرد. یا در مراسم ۷۰سالگی سلطنتش حاضر شد تا در کنار یک خرس عروسکی معروف و محبوب به نام «پدینگتون» در کلیپی که BBC ساخت، بازی کند.
پس ملکه به شدت نسبت به تصویر خودش آگاه بود و در این نمایشی که در این هفتاد سال نوشته و اجرا شده، کاملاً آگاهانه ایفای نقش کرد. اما سوال این است که او در همه این سالها چه نقشی در این نمایش ایفا می‌کرد؟ نقش یک مادر یا مادربزرگ مهربان، دلسوز و خوش‌قلب. این سناریو برای او نوشته شده‌بود و او با کمال افتخار این نقش را در این هفتاد سال بازی کرد.

کارکرد نقش ملکه چه بود؟

کارکرد این نقش چیست؟ اگر یک نگاهی به اتفاقاتی که در این هفتاد سال سلطنت ملکه در جهان رخ داده و نقشی که دولت انگلستان در اقصی نقاط جهان در این مدت داشته بیندازیم؛ به نظر من کارکرد این تصویر بیش از پیش برای ما مشخص می‌شود.
از همان سال ۱۹۵۲ که ملکه به سلطنت می‌رسد، انگلستان در کنیا یک جنایت گسترده‌ای مرتکب می‌شود که صدها هزار کنیایی را از زمین‌هایشان اخراج می‌کند. سپس این‌ها را در اردوگاه‌هایی شبیه اردوگاه‌های کار اجباری در آلمان نازی زندانی می‌کنند. ظاهراً چهارصد هزار نفر در آن شورش‌ها کشته می‌شوند. این در حالی است که شما کمتر تصویر و خبری از این ماجرا در فیلم‌ها و روایات رسانه‌ای می‌بینید و می‌شنوید. اما درباره آلمان نازی ببینید چقدر فیلم ساخته شده است.
این اتفاق در ابتدای سلطنت ملکه می‌افتد. جلوتر که برویم در دهه ۶۰میلادی جنگ داخلی در یمن را دولت انگلستان رقم می‌زند که باعث می‌شود ۲۰۰هزار نفر در آن جنگ کشته شوند. در کشورهای مختلف آفریقایی و آسیایی از جمله در کره مداخله نظامی انگلستان به کشتار دهها و صدها هزار نفر منجر شده. در همین دهه‌های اخیر ببینید انگلستان در چند جنگ‌ ویرانگر مشارکت داشته است. از جمله حمله به افغانستان یا حمله به عراق که یک جنگ کاملاً غیرقانونی و بر مبنای مستندات دروغ بود. این جنگ توسط «تونی بلر» نخست‌وزیر ملکه توجیه شد و یک میلیون کودک و زن و مرد عراقی طی آن کشته شدند. میلیون‌ها عراقی نیز آواره شدند. اما ملکه خم به ابرو نیاورد. در تمام این جنایات و غارت‌هایی که در اقصی نقاط جهان اتفاق افتاده و می‌افتد، و دولت انگلستان در آن نقش داشته و دستش به خون آلوده است، ولی آن چیزی که مثل یک پرده مخملی همه این جنایات را می‌پوشاند، همین تصویر ملکه به مثابه مادر/مادربزرگ مهربان و دلسوز و خوش قلب است. کارکرد تصویر ملکه در واقع پنهان کردن آن چهره کریه و خبیث جنایت‌ها، جنگ‌ها و کشتارهای دولت انگلستان است و ملکه با آگاهی و هشیاری دارد این نقش را ایفا می‌کند.
در حالی که واقعیت این است که اگر شما یک مادر بزرگ مهربان، دلسوز و خوش‌قلبی داشته باشید که ببیند فرزندان یا نوه‌هایش دارند جنایات و کشتارهای را مرتکب می‌شوند، حتی دارند یک کودک بی‌گناهی را سر می‌برند، یا دارند یک خانواده بی‌گناهی را آواره می‌کنند؛ این مادربزرگ مهربان قاعدتاً باید دلیل ایجاد تله خرسی چیست؟ فریاد بزند و اعتراض کند. حداقل آن خانه را ترک کند. ولی می‌بینیم ملکه‌ای که طی این سال‌ها در نقش مادر و مادربزرگ مهربان ایفای نقش کرده، هرگز به این جنایات فرزندان و دولت‌هایش اعتراض نکرده است. همان‌طور که می‌دانیم دولت بریتانیا، دولت ملکه است. سفیران بریتانیا، سفیران ملکه هستند. نیروهای زمینی، هوایی و دریایی بریتانیا در واقع ارتش ملکه هستند. اما می‌بینیم که این «مادربزرگ مهربان و خوش قلب» در برابر جنایاتی که ارتش، دولت، فرزندان و نوه‌هایش مرتکب می‌شوند، خم به ابرو نمی‌آورد. بماند که بسیاری از فرزندان و نوه‌های ملکه شخصاً در این جنگ‌ها حضور داشتند. البته آن هم بخشی از همین نمایش است. نوه‌های ملکه در جنگ افغانستان حضور داشتند و در کشتارها مشارکت مستقیم داشتند ولی ملکه هرگز خم به ابرو نیاورد.
تونی بلر که به خاطر اقداماتش در جنگ عراق توسط بسیاری از فعالان حقوق بشری در جهان به عنوان یک جنایتکار جنگی شناخته می‌شود، سال گذشته توسط ملکه بالاترین نشان افتخار شوالیه بریتانیا را کسب کرد و به عالی‌ترین درجه افتخار توسط ملکه انگلستان رسید.
چرا ملکه کسی که چنین جنایت‌هایی را انجام داده و جنگی که میلیون‌ها کشته و آواره داشته را راه انداخته را به چنین افتخاری نائل می‌کند؟ آیا او می‌تواند یک مادربزرگ مهربان و دلسوز و خوش قلب نامیده شود؟

پس تصویر ملکه کارکرد بسیار مهمی در نظام سلطنتی دارد و فارغ از اینکه ملکه چقدر در تصمیم‌گیری‌های سیاسی دخالت دارد، همین که در این نمایش فریبکارانه طی هفتاد سال ایفای نقش کرده است، در همه آن جنایت‌ها، جنگ‌ها و غارت‌هایی که رخ داده، مسئول است و نمی‌تواند از مسئولیت آن‌ها شانه خالی کند. عموی این ملکه بخاطر عشق یک زن مطلقه از مقام سلطنت استعفا داد. این ملکه اینهمه کشتار و جنایت توسط دولت و ارتش خود را دید و استعفا نداد.

سخن آخر اینکه چقدر شگفت‌آور و طنز تلخی است که چنین نظام سلطنتی که هزار سال بر اساس قواعد حکومت موروثی به حیات خود ادامه داده و عامل بسیاری از کشتارها، جنگ‌ها و غارت‌ها بوده، امروز ولی نعمت برخی روشنفکران و روزنامه‌نگاران ایرانی است که در رسانه‌های وابسته به این نهاد موروثی و غیرعقلانی و غیر مدنی خدمت می‌کنند و از طریق کار در رسانه‌های وابسته به چنین نهادی می‌خواهند تغییر، اصلاح و دموکراسی را در کشور خودشان ترویج کنند. چقدر شرم‌آور است که این افراد بعضا امروز در عزای ملکه سیاه‌پوش شده‌اند و بغض می‌کنند و اشک می‌ریزند و همزمان ادعای روشنفکری، مدرنیسم و دموکراسی‌ هم دارند.
انتهای پیام



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.