توصیه میکنیم پیش از معامله از فروشنده بخواهید اصل سند را به منظور رویت به شما ارائه دهد.
چرا معامله گران در بازار های مالی شکست میخورند؟
سطح آموزشی که در کشور ارائه میشود بسیار مبتدی است. و از سطحی که کشورهای دنیا و کشورهای پیشرفته در آن قرار دارند خیلی پایینتر است. در واقع ابزارهای بورس و ساز و کارهای بورس و روشهای معامله گران و مسائل مشابه این در کشور ما بسیار ضعیف هستند.
معاملات اتوماتیک هنوز در بورس ما وجود ندارند. سیستمها و پلتفرمهایی که با آنها کار میکنیم به نسبت هنوز ناقص هستند و همینطور در آموزشها مسائل ابتدایی طراحی استراتژی و سبد سهام به افراد گفته میشود. در نتیجه با این سطح دانش در زمینه تحلیل تکنیکال معامله گران نمیتوانند در بازارهای مالی نتایج خوبی بگیرد.
این وضعیت مشابه آن است که من به شما قواعد حرکت مهرههای شطرنج را آموزش داده و چند استراتژی ابتدایی را در اختیارتان قرار دهم و سپس از شما بخواهم که با یک قهرمان بینالمللی مانند کاسپاروف مسابقه دهید انتظار هم داشته باشم شما برنده شوید.
وضعیت در بازارهای مالی نیز دقیقاً به همین شکل است. هر زمانی که شخصی در حال فروش سهام است فرد دیگری در حال خرید همان سهم است. علیرغم آنکه هر دوی این اشخاص به دنبال کسب سود هستند و بر اساس تحلیلهای خود وارد معامله شدند، ولی آینده نشان خواهد داد کدام یک از این دو معاملهگر در جهت درست حرکت بازار اقدام به معامله کردند.
بنابراین در هر معامله یک طرف سود و یک طرف زیان میکند. حال در نظر بگیرید طرف دیگر معامله با شما شخصی است که سالهای سال در بازارهای بورس کار کرده است و تجربه بسیار زیادی دارد موانع موجود در آموزش و معاملهگری را پشت سر گذاشته است و به نسبت شما شناخت بسیار عمیقتر و بهتری نسبت به بازار دارد. از خود بپرسید که آیا در مقابل چنین شخصی میتوانید معاملات سوده انجام دهید ؟
بنابراین نقصی که در آموزش ما وجود دارد میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند. مشکلی که در آموزشهای بورس وجود دارد این است که در نگاه به نمودار سهم در واقع در حال نگاه کردن به معمای حل شده هستید.
همین امر باعث میشود که تصور کنید تحلیل حرکت بازار آسان است به راحتی میتوانید محدوده خرید و فروش را تخمین زده بتوانید سودهای عالی بگیرید. این موضوع تله انفجاریای است که در بازارهای مالی وجود دارد.
در واقع بزرگترین مشکل بازارهای مالی آن است که ریسکهای خود را از چشم معامله گران تازه کار پنهان میکند به راحتی آنها را مورد سوء استفاده قرار میدهد. چنانچه اساتید بازارهای مالی این موارد را به دانشجویان خود گوشزد نکنند که آنچه یاد گرفته است در واقع شرط لازم بوده و شرط کافی نیست و برای انجام معاملات واقعی کفایت نمیکند، مشکلات زیادی را برای دانشجویان خود به وجود میآورند.
بعضاً دیده میشود که در برخی دورههای آموزشی به عنوان یک ویژگی به دانشجویان گفته میشود که در همان ابتدا برایشان یک حساب معاملاتی واقعی ایجاد میشود تا دانشجویان بتوانند شکست در معاملات از همان ابتدا به انجام معاملات حین آموزش بپردازند.
دوستان باسابقه در بازارهای بورس میدانند که این حرف تا چه حد اشتباه است دانشجویان در اثر اشتباهات خود دچار انواع فشارهای عصبی شده و با از دست دادن اعتماد به نفس در کنار آموزش ناقص باعث شکست آنها خواهد شد. دانشجویان با انواع و اقسام مشکلات مالی و بعضاً حتی مشکلات خانوادگی، ورشکستگی و غیره میشود.
بر اساس آمارها بیش از ۹۰ درصد کسانی که وارد بازارهای مالی میشوند در مدت زمانی کمتر از یک سال از بازارهای مالی قرار میکنند. بسیاری از این افراد دیگر حاضر نیستند به این بازارها بیایند.
یکی از دلایل چنین اتفاقی آن است که بسیاری از افراد فعالیت در بازارهای مالی را مانند دیگر فعالیتهای حرفهای، جدی در نظر نمیگیرند. یک پزشک برای آنکه بتواند بیمار خود را مداوا کند بایستی سالهای سال دورههای آموزشی ببینند و پس از اتمام آموزشهای خود باید به صورت آزمایشی در کنار پزشکان دیگر کار کند تا بتوانند به مرحلهای برسد که اطمینان لازم را جهت مداوای بیماران کسب کند.
یک خلبان پیش از آنکه هدایت یک هواپیما با صدها مسافر را در اختیار بگیرند بایستی سالهای سال آموزش دیده و سختیهای بسیاری را تحمل کند. پس از طی همه این مراحل جامعه میتواند به او اعتماد کرده و جان انسانها را در دست او بگذارد.
اما متأسفانه در بازارهای مالی، مشکلات و تلههای انفجاری این بازارها در نگاه نخست کوچک به نظر میآیند. سرمایه محدود افراد نیز فرصت کافی را در اختیار آنها قرار نمیدهد تا بتوانند با آزمون خطا این مشکلات را شناسایی کردند و از آنها عبور کنند.
معامله گران در این مسیر نیازمند آموزشها و راهنماییهای یک مربی هستند که بتوانند خطرها و بالا و پایینهای پنهان این شکست در معاملات بازارها را به آنها نشان دهد.
اگر به تاریخچه بازارهای مالی نگاه کنیم میبینیم که در سالهای اولیه تشکیل بورس، معاملات تنها از طریق مراجعه حضوری یا تماس تلفنی یا نامه نگاری با کارگزاران قابل انجام بود.
ولی اکنون معاملات توسط سکوهای معاملاتی و بیشتر از طریق اینترنت به صورت آنلاین انجام میشود. مارک داگلاس در یکی از سخنرانیهای خود در این زمینه ابراز تاسف میکردند که ای کاش امروز به دنیا آمده بودند و میتوانستند از ابتدا از این تکنولوژیها استفاده کنند. واقعیت آن است که من هم دوست داشتم به جای ۱۵ سال پیش اکنون با بورس آشنا میشدم و از تکنولوژیهایی که در حال حاضر در اختیار داریم و تصمیم دارم آنها را به شما انتقال دهم استفاده میکردم و فرد دیگری مانند من این صحبتها و آموزشهایی را که ارائه میدهم را به من ارائه میداد.
مانند هر رویه دیگری در دنیا بهترین تکنولوژیها و بهترین ابزارها برای کار بر روی بازارهای مالی ابتدا در اختیار افرادی که در سطوح بالای این بازار فعالیت میکنند قرار میگیرد. آنها میتوانند با سرعت بیشتری از خبرها و تحلیل خبرها مطلع شده و همینطور میتوانند با سرعت بیشتری از تکنولوژیهایی که بسیار به روز است استفاده کنند همین امر باعث میشود که دست بالا را داشته باشند.
بنابراین احتمال موفقیت آنها بسیار بالاتر از معامله گران ست که همچنان از ابزارهای سنتی استفاده میکنند.
کاری که در واقع ما در شرکت مهد سرمایه انجام میدهیم فراهم آوردن ابزارهای جدید برای معامله گران خود است تا آنها هم بتوانند مانند بنگاههای بزرگ از این امکانات و تکنولوژیها استفاده کنند و بتوانند کیفیت معاملهگری و سودآوری خود را ارتقاء بخشند.
دلایل شکست معامله گران بنیادی و تکنیکال در بازارهای مالی
شکست معامله گران – همانطور که میدانید اصل اول تحلیل تکنیکال آن است که بازار گذشته خود را تکرار میکند. این موضوع علیرغم آنکه در منابع مختلف به آن اشاره میشود یک اصل نیست و هنگامی که بازار گذشته خود را تکرار نکند دلیل شکست معامله گران این اصل اشتباه است.
در حقیقت این مطلب در بسیاری از مواقع جواب نمیدهد و نمیتواند به عنوان یک روش در نظر گرفته شود. در واقع مباحث و تکنیکهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به گونهای است که میتواند افراد تازه کار را به راحتی فریب داده و باعث شود که فکر کنند با استفاده از این مطلب میتوانند در بازار کسب سود کنند.
نتیجهای که در کتابهای CFA (بالاترین سطح اموزشهای بازارهای مالی) قرار داده شده نشان میدهد که تحلیلگر تکنیکال نمیتوانند در بلند مدت بیش از بازدهی سهم مورد معاملهشان، سود کسب کنند.
در همین منبع ذکر شده است معاملهگران کوتاهمدت حتی نمیتوانند به سطح بازدهی بازار نیز دست یابند. بنابراین تصور اینکه یک تحلیلگر تکنیکال میتواند بازدهی بیشتری از بازار کسب کند، یک تصور نادرست است.
بنابراین اگر ذهنیت شما آن است که میتوانید با استفاده از تحلیل تکنیکال در این بازار پیروز شوید متاسفانه بازار نادرست بودن ذهنیتتان را با زیانهایی که میدهید به شما نشان خواهد داد. این به معنی آن نیست که شما نیازی به دانستن تکنیک ندارید.
در واقع تمام آموزشهایی که در بازارهای سرمایه داده میشود شرط لازم هستند.که تصور کنید این آموزشها شرط کافی برای کسب سود در معاملهگری است.
دلیل شکست تحلیل بنیادی نیز مشابه همین است. در منابع CFA به صراحت اشاره شده است تحلیلگران بنیادی نمیتوانند در طولانی مدت بیش از بازده بازار سود کسب کنند. گفته شده است که وضعیت تحلیلگران بنیادی از وضعیت تحلیلگران تکنیکال بدتر است.
دلیل این امر آن است که تحلیل تکنیکال به صورت کمی عمل میکند و بازارها هم حالت عددی و کمی دارد این درحالیست که تحلیل بنیادی بیشتر ماهیتی کیفی دارد و شاید به راحتی نتوان اقتصاد را به صورت اعداد و ارقام دقیق تحلیل کرده و بر اساس آن نقاط مناسب خرید و فروش را شناسایی کرد.
برخی افراد برای حل مشکلات تحلیلهای تکنیکال و بنیادی، ترکیب این دو روش را پیشنهاد میکنند. این امر نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه باعث پیچیدهتر شدن مسئله میشود.
این موارد از حرفهای ترین منابع بین المللی آموزش بازارهای مالی نقل شده و در دورههای آموزشی عمومی کاملاً مورد غفلت واقع شده و به دانشجویان گفته نمیشود. در نتیجه معاملهگران تازه کار با انتظارات غیر واقعی و در آرزوی کسب سودهای بالا وارد معاملات واقعی شده و تنها پس از زیانهای پیاپی و از دست دادن سرمایه خود ماهیت واقعی بازار را درک میکنید.
در سوی دیگر برخی از تحلیلگران به بحث روانشناسی معاملات رو میآورند. علیرغم آنکه مباحث و نکات موجود در روانشناسی معاملات نکات ارزشمندی است اما همچنان مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی، روانشناسی معاملات نیز باید به عنوان یک شرط لازم در نظر گرفته شود. مباحث مربوط به روانشناسی معاملات بسیار گسترده است که در همین خصوص یک دوره پنج جلدی را در انتشارات سازمان بورس در دست انتشار دارم. با این وجود دو نکته بسیار مهم را در خصوص روانشناسی معاملات بایستی خاطرنشان کنم.
اول آنکه نکات در تحلیل روانشناسی معاملات به مراتب کیفیتر از مباحث تحلیل بنیادی است. از این رو استفاده از این مباحث برای بازاری که ماهیت کمی دارد بسیار دشوار بوده و مانع از آن میشود که بتوان نقاط دقیق ورود و خروج و حدود ضرر را تعیین کرد.
دومین مورد مربوط به عامل انسانی است. عملکرد فکری انسان به گونهای است که به راحتی قابل تغییر نیست. انسانها برای هزاران سال با دیدن عواقب جنگ، همچنان جنگ به راه میاندازد. افراد سیگاری علیرغم دانستن زیانهای ناشی از کشیدن سیگار، آن را ترک نمیکنند. این مثالها و بسیاری از مثالهای دیگر نشان میدهند تغییر رفتار با عملکرد فکری انسانها بسیار دشوار است.
بنابراین مشکلات پیش روی معاملهگران از نگاه من در شکست در معاملات ایران ضعف سیستماتیک و ابزارها، عدم تنوع بازار، تعداد خطوط سازوکارهای معاملات خودکار و نقص در آموزشها و هدایت دانشجویان به سمت معاملات واقعی بدون داشتن دانش کافی است.
در نتیجه بسیاری افراد از بورس و سرمایهگذاری در آن فرار میکنند در حالیکه اگر زمان و هزینه کافی را برای کسب آموزش مناسب اختصاص میدادند میتوانستند سودآوری خوبی از این بازارها داشته باشند.
چگونه با شکست های قیمتی در تحلیل تکنیکال معامله کنیم؟
چگونه با شکست های قیمتی در تحلیل تکنیکال معامله کنیم؟
معاملهگری شکست های قیمتی، روشی است که توسط سرمایهگذاران فعال برای قرارگیری در یک موقعیت معاملاتی مناسب، در مراحل ابتدایی یک روند استفاده میشود. بهطورکلی، این استراتژی میتواند یک نقطهٔ شروع برای حرکات قیمتی اصلی و افزایشهای شدید در نوسانات قیمتی بوده، و در صورت مدیریت مناسب، دارای ریسک ذاتی کم میباشد. در طی این مقاله، با یکدیگر به بررسی آناتومی این روش معاملهگری میپردازیم و پیشنهاداتی در خصوص مدیریت بهتر سبک معاملهگری مطرح میکنیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند میتوانید از مطلب آموزشی «روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- یک شکست قیمتی، یک موقعیت معاملاتی احتمالی میباشد که زمانی رخ میدهد که قیمت، بهسطوح فوقانی یک سطح مقاومتی و یا سطوح زیرین یک سطح حمایتی – با حجم معاملاتی بالا – حرکت کند.
- اولین قدم در معاملهگری شکست های قیمتی، پیدا کردن الگوهای قیمتی حال حاضر در کنار یافتن سطوح حمایتی و مقاومتی مهم میباشد. که با استفاده از آنها بتوانید نقاط ورود و خروج خود را برنامهریزی کنید.
- پس از معامله با استفاده از استراتژی شکست قیمتی، حتماً در نظر داشته باشید که در کجا ضرر خود را قطع کرده، و در کجا باید به بررسی دوبارهٔ شکست قیمتی بپردازید.
- بهمانند هر شکست در معاملات استراتژی تحلیل تکنیکال دیگری، اجازه ندهید که احساسات بر شما مسلط شود. طبق نقشهٔ خود عمل کنید و بدانید که چه زمانی به بازار ورود کرده و چه زمانی از آن خارج شوید.
شکست قیمتی چیست؟
یک شکست قیمتی، حرکت قیمت بهسطح زیرینِ یک محدودهٔ حمایتی و یا سطح فوقانی یک محدودهٔ مقاومتی – با حجم معاملاتی بالا – بهشمار میرود. یک معاملهگر شکست های قیمتی (Breakout trader)، پس از حرکت قیمت به سطوح فوقانی یک مقاومت وارد موقعیت معاملاتی خرید (long position) شده و پس از حرکت قیمت بهسطح زیرین حمایت، وارد موقعیت معاملاتی فروش (short position) میشود. پس از این که سهام در سطوح قیمتی بالاتر از این موانع معامله شدهاند، میزان نوسان در بازار افزایش مییابد و قیمتها نیز معمولاً در جهت شکست، حرکت میکنند. دلیل اهمیت بالای استراتژی شکست قیمتی، این است که این ستاپ قیمتی (Setup) نقطهٔ شروع افزایش میزان نوسان در آینده، «نقاط بازگشت قیمتی بزرگ و در بسیاری از مواقع، آغاز روندهای اصلی قیمتی، میباشند.»
شکست های قیمتی در محیط تمامی بازارها، رخ میدهد. بهطور معمول انفجاریترین حرکات قیمتی، نتایج شکست های قیمتی از کانالها و الگوهای نموداری مانند مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags) و الگوی سر و شانه (Head and shoulders pattern) میباشند. از آنجایی که در طی تشکیل این الگوها میزان نوسان در بازار تجمیع (Contract) میشود، معمولاً پس از حرکات قیمت بهسطوحی بالاتر و یا پایینتر، تمامی این نوسانات تجمیع شده در سطح بازار گسترش مییابند.
بدون توجه به تایم فریم مورد استفاده، استراتژی معاملهگری شکست های قیمتی یک استراتژی عالی میباشد. مهم نیست که شما بهصورت میان روزانه (Intraday)، روزانه و یا هفتگی به معامله میپردازید، مفاهیم استفاده شده در این استراتژی فراگیر میباشند. شما میتوانید از این استراتژی در معاملهگری روزانه (Day trading)، معاملهگری نقاط برگشتی قیمتها (Swing trading) و یا هر سبک از معاملهگری استفاده کنید.
یافتن یک کاندیدای مناسب
در حین معاملهگری شکست های قیمتی، مهم است که سطوح حمایتی و مقاومتی سهام را در نظر بگیرید. هرچه قیمت سهم در طول زمان تماس بیشتری با این سطوح حمایتی و یا مقاومتی داشته باشد، این سطوح از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. در عین حال، هرچه این سطوح مقاومتی و یا حمایتی مدتزمان بیشتری دوام آورده باشند، شکست قیمتی آنها از نتیجهای بهتر برخوردار خواهد شد.
زمانی که قیمتها تثبیت میشوند (Consolidation)، الگوهای قیمتی متفاوتی میتوانند در نمودار شکل بگیرند. امکان شکلگیری کانالها (Channels)، مثلثها و پرچمها در نمودار سهام وجود خواهد داشت. در کنار این الگوها، میزان تداوم و مدتزمانی که قیمت در بین این سطوح حمایتی و یا مقاومتی باقیمانده است، فاکتورهای مهمی در یافتن یک کاندیدای مناسب معاملهگری، بهشمار میروند.
نقاط ورود
پس از یافتن یک گزینهٔ مناسب برای معامله، حال زمان آن است که نقشهٔ معاملهٔ خود را طراحی کنید و سادهترین موردی که باید در نظر بگیرید، نقطهٔ ورود (Entry point) میباشد. نقاط ورود در زمان یک شکست قیمت، کاملاً غیرقابل اطمینان میباشند. زمانی که قیمتها در سطحی بالاتر از محدودهٔ مقاومت بسته شوند، سرمایهگذار وارد یک موقعیت معاملاتی خرید خواهد شد. زمانی که قیمتها در سطحی پایینتر از سطح حمایتی بسته شوند، سرمایهگذار وارد یک موقعیت معاملاتی فروش خواهد شد.
برای تشخیص تفاوت بین یک شکست واقعی و یک شکست کاذب (fakeout)، باید منتظر تأییدیه (Confirmation) بمانیم. برای مثال، شکست های کاذب معمولاً زمانی رخ میدهند که قیمت در سطح بالایی و یا پائینی مقاومت و یا حمایت باز شوند، اما تا پایان روز معاملاتی، بهمحدودهٔ معاملاتی سابق خود برگردند. اگر یک سرمایهگذار بدون دریافت تأییدیه، عجله کند و وارد معاملات شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت به حرکت خود در محدودهٔ جدید ادامه دهد. بسیاری از سرمایهگذاران به دنبال حجم معاملاتی بالاتر از میانگین – بهعنوان یک تأییدیه – هستند و یا صبر میکنند تا قیمت در محدودهٔ بالایی مقاومت و یا محدودهٔ زیرین حمایت، بسته شود و سپس خود را در آن سطوح نگه دارد.
برنامهریزی برای خروج
خروجهای از پیش در نظر گرفتهشده (Predetermined exits)، عناصری ضروری برای یک معاملهگری موفق میباشند. در حین معاملهگری شکست های قیمتی، سه روش برای تعیین نقاط خروج وجود دارد که میتوانید از آنها، پیش از ورود به یک موقعیت معاملاتی استفاده کنید.
1. در کجا با سود خارج شویم؟
در حین برنامهریزی برای اهداف قیمتی، به رفتارهای گذشته قیمت جهت تعیین اهداف معقول، نگاه کنید. زمانی که به معامله با استفاده از الگوهای قیمتی (Price patterns) میپردازید، استفاده از اطلاعات گذشته قیمت برای تعیین یک هدف قیمتی (Target price)، ساده میباشد. برای مثال، اگر محدودهٔ حرکت قیمت در کانال خود شش واحد قیمتی بوده است، میتوان همین میزان را بهعنوان هدف قیمتی سهم – در صورت خروج از کانال – در نظر گرفت (به نمودار زیر توجه کنید).
یک ایدهٔ دیگر، محاسبهٔ قیمتهای نقاط بازگشتی اخیر و بهدست آوردنِ میانگینی از آنها میباشد، که میتوانیم از آن بهعنوان هدف قیمتی استفاده کنیم. اگر سهام در طی چند نقطهٔ برگشتی اخیر خود، چهار واحد حرکت کرده است، میتوانیم آن را یک هدف معقول قیمتی در نظر بگیریم.
موارد ذکرشده، تنها چند ایده در مورد نحوهٔ تعیین هدفهای قیمتی میباشند. هدف شما از معاملهگری نیز باید همین باشد. پس از رسیدن قیمت بههدفِ تعیینشده، سرمایهگذار باید از موقعیتِ معاملاتی خود خارج شود و یا از بخشی از موقعیت خارجشده و به باقیماندهٔ آن اجازه بدهد تا با روند پیش برود. همچنین معاملهگر میتواند دستور استاپ حفاظتی خود را برای تضمین سود خود (lock-in profits) جابهجا کند.
2. در کجا با ضرر از معامله خارج شویم؟
این نکته، مسئلهٔ مهمی است که باید آن را در صورت ناموفق بودن معاملات خود در نظر بگیرید. معاملهگری شکست های قیمتی، این بینش را بهصورتی شفاف در اختیار شما قرار میدهند. پس از وقوع یک شکست، سطوح قدیمی مقاومتی باید بهعنوان سطوح جدید حمایتی و سطوح قدیم حمایتی، باید بهعنوان سطوح مقاومتی جدید ایفای نقش کنند. این یک نکتهٔ مهم است که باید در نظر داشته باشید، زیرا یک راه ساده برای تعیین کردن موفقیت و یا عدم موفقیت یک شکست قیمتی میباشد. و به شما کمک میکند تا محل قرارگیری دستور استاپ حفاظتی خود را تعیین کنید. پس از ورود به یک موقعیت معاملاتی، از محدودهٔ حمایتی قدیم و یا محدودهٔ مقاومتی قدیمی، بهعنوان منطقهٔ قرارگیری دستور استاپ حفاظتی استفاده کنید. بهعنوان مثال، بهنمودار PCZ نگاه کنید.
اگر این معامله ناموفق شود، مهم است که سریع از موقعیت معامله خروج کنیم. هرگز بهضررهای خود، فضای اضافه ندهید. (اجازه ندهید که ضررهای شما زیاد شوند.). اگر مراقب نباشید، تمامی این ضررها با یکدیگر جمع میشوند.
3. دستورهای استاپ را در کجا قرار دهیم؟
زمانی که در نظر دارید تا از یک موقعیت معاملاتی با ضرر خارج شوید، از محدودهٔ حمایتی و یا مقاومتی پیشین استفاده کنید. قرار دادن یک دستور استاپ با رعایت پارامترهای ذکرشده، یک روش امن برای حفاظت از موقعیت معاملاتی شما بدون ایجاد ریسک زیاد در سرمایه میباشد. قرار دادن یک دستور استاپ در محدودهای بالاتر، احتمال فعال شدن آن را افزایش میدهد. این موضوع زمانی از اهمیت زیادی برخوردار است که بدانید قیمت، معمولاً به سطوح شکسته شده و آنها را دوباره تست میکند (Retest).
با نگاه بهنمودار بالا، شما میتوانید تثبیت اولیهٔ قیمت، شکست قیمتی، تست مجدد، و هدف قیمتی را مشاهده کنید. این پروسه تقریباً مکانیکی است. در حین در نظر گرفتن نقاطی که میخواهید دستور استاپ حفاظتی را در آنها قرار دهید، بهیاد داشته باشید که در صورت قرار دادن این دستور در بالای محدودهٔ مقاومتی، احتمال فعال شدن این دستورها در حین تست مجدد سطوح شکسته شده، وجود دارد. این باعث میشود که معاملهگر زودتر از موعد از معامله خارج شود و حرکات احتمالی قیمت را از دست بدهد. قرار دادن این دستورها در پایین محدودهٔ مقاومتی سابق، به شما کمک میکند که در صورت بازگشت دوبارهٔ قیمت و حرکت آن به سمت بالا، از معامله خارج نشوید و در صورت کاذب بودن شکست قیمتی، جلوی ضرر خود را بگیرید.
خلاصه
بهطور خلاصه، مراحل زیر را در حین معاملهگری شکست های قیمتی، رعایت کنید:
1. گزینهٔ معاملاتیتان را شناسایی کنید:
سهامی را پیدا کنید که دارای محدودههای حمایتی و مقاومتی قوی میباشند، و آنها را زیر نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که هرچه حمایت و یا مقاومت قویتر باشد، نتیجهٔ حاصلشده بهتر خواهد بود. مطمئن باشید که پیش از خرید سهم، به درک کاملی از این مسئله رسیده باشید.
2. منتظر شکست بمانید:
پیدا کردن یک گزینهٔ معاملاتی مناسب بدین معنی نیست که معاملهگر باید فوراً وارد معامله شود. صبر کنید تا قیمت حرکات خود را انجام دهد. برای اطمینان از واقعی بودن شکست انجامشده، تا پایان روز معاملاتی صبر کنید و سپس حرکت خود را انجام دهید.
3. هدف قیمتی معقول تعیین کنید:
اگر شما میخواهید وارد یک معامله شوید، باید یک محدودهٔ مورد انتظار تعیین کنید. اگر این کار را انجام ندهید، شما نمیدانید که در چه نقطهای باید از معامله خارج شوید. میتوانید این کار را با محاسبهٔ حرکت میانگین سهام، و یا با اندازهگیری فاصله بین محدودههای حمایتی و مقاومتی (بهخصوص در الگوهای قیمتی) انجام دهید.
4. به قیمت سهام اجازه دهید تا دوباره سطوح حمایتی و یا مقاومتی شکسته شده را بررسی کند (retest):
این مرحله یکی از مهمترین قدمها میباشد. زمانی که قیمت سهام یک سطح مقاومتی را میشکند، مقاومت قدیم تبدیل به حمایت جدید میشود. و زمانی که قیمت سطوح حمایتی قدیمی را میشکند، آن سطوح تبدیل به مناطق مقاومتی جدید میشوند. در بخش اعظمی از معاملات شما، قیمت به بررسی دوبارهٔ سطوح شکسته شده در روزهای اولیه میپردازد. برای این اتفاق آماده باشید.
5. بدانید که معامله/الگوی شما در چه زمانی شکستخورده است:
زمانی که قیمت تصمیم میگیرد تا سطوح حمایتی و یا مقاومتی قدیمی را دوباره تست کرده و در شکست در معاملات حین انجام این اتفاق از آنها گذر کند، زمانی است که الگو و یا شکست قیمتی، شکستخورده است. ضروری است که در این نقطه، ضرر را بپذیرید و از معامله خارج شوید. بر روی ضررهای خود قمار نکنید.
6. در صورت نزدیک بودن به تایم بسته شدن بازارها، از معامله خارج شوید:
شما نمیتوانید در حین باز شدن بازار، این انتظار را داشته باشید که قیمتها خود را در یک محدودهٔ خاص حفظ کنند. به همین دلیل است که شما باید تا پیش از بسته شدن بازار برای خروج از یک موقعیت معاملاتی زیاندِه، صبر کنید. اگر قیمتها تا پیش از بسته شدن بازار، در محدودهٔ خارج از حمایت و یا مقاومت تعیینشده باقی بمانند، باید از این موقعیت معاملاتی خارجشده و سراغ دیگری بروید.
7. صبور باشید:
این استراتژی نیازمند صبر زیادی است. با دنبال کردن قدمهای ذکرشده، شما احساسات خود شکست در معاملات را کم کرده و دید بهتری نسبت به یک معامله خواهید داشت.
8. در هدف قیمتی تعیینشده، از معاملات خارج شوید:
اگر شما با ضرر از موقعیت خود خارج نمیشوید، بنابراین شما همچنان در معامله هستید. شما باید آنقدر در معامله باقی بمانید که قیمت سهم، به هدف تعیینشده برسد و یا شما به هدف زمانی تعیینشده خود برسید، حتی اگر قیمت به هدف شما نرسیده باشد.
جمعبندی
معاملهٔ شکست های قیمتی، شکست در معاملات شکست در معاملات از نوسانات بالا در بازار استقبال میکند. نوسانات تجربهشده پس از شکست های قیمتی، باعث ایجاد احساسات در بین معاملهگران میشود. زیرا این نوسانات باعث حرکات سریع قیمت میشوند. با استفاده از قدمهای ذکرشده در این مقاله، شما میتوانید یک نقشهٔ معاملاتی طراحی کنید. که در صورت اجرای درست آن، با ریسکی مدیریتشده میتوانید بهسود خوبی دست پیدا کنید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
تمام دلایلی که برای شکست در معاملات ملکی نمیدانیم!!
روزانه تعداد زیادی معاملات مسکن انجام میشود. سوال اینجاست که آیا تمامی افراد از معاملهای که انجام دادهاند، راضی هستند یا خیر؟ متاسفانه برخی از افراد از معاملات مسکن خود رضایت ندارند و ادعا میکنند که اگر زمان به عقب بازگردد هیچ گاه چنین کاری نمیکنند. عجله، خوش بینی، نداشتن اطلاعات کافی و… از جمله مواردی است که در نهایت به شکست در معاملات ملکی منجر میشود.
برای عدم شکست در معاملات ملکی نباید عجله کنیم!!
درست است که پیدا کردن مسکنی مطابق با بودجه و سلیقه، کاری زمانبر است و انرژی زیادی را نیز طلب میکند. اما حتی اگر در انتخاب ملک تحت فشار عوامل بیرونی قرار داشته باشید هم نباید عجولانه رفتار کنید چون منجر به شکست در معاملات ملکی می شود.
قطعا چنین موردی دلیل منطقی برای عجله در خرید نخواهد بود. شما باید پیش از خرید به خوبی ملک مورد نظر را بررسی کنید. اگر از تحقیق و بررسی در مورد ملک مورد نظر بگذرید، بیشک خیلی زود پشیمان خواهید شد.
چرا نباید بیش از اندازه خوشبین باشیم؟
خوشبینی در معاملات مسکن یکی از عوامل ناکامی و شکست در معاملات ملکی خواهد بود. هیچگاه به زمانهایی که درقرارداد برای انجام تعهدات ذکر میشود، بیتوجه نباشید.
متاسفانه برخی از افراد به دلیل این بیتوجهی خسارات زیادی را متحمل میشوند. همواره این را به خاطر داشته باشید که فروشنده در فروش بسیار سریع عمل میکند. او می خواهد با تعیین زمانهای کوتاه در قرارداد، خیلی زودتر به پول برسد. اگر شما خریدار هستید باید حسابی حواس خود را جمع کنید.
گرفتاری در دام اوکازیونها به چه معناست؟
برخی از افراد وقتی متوجه میشوند که یک ملک از قیمت بسیار پایینی برخوردار است، تصور میکنند که یک ملک اوکازیون پیدا کردهاند. در صورتیکه در بسیاری از مواقع علت این قیمت پایین مشکلات موجود در ملک است که از چشم مشتریان پنهان مانده است.
مثلا ممکن است ملکی را پیدا کنید که در اطرافش پروژههای مزاحم وجود دارد یا در رهن بانک است یا از دسته املاک موقوفی، وراثتی یا وکالتی به شمار میرود.
توانایی احیای حق خود را داشته باشید!
تصور کنید که شما یک طرف معامله هستید و اگر در احیای حق خود هوشیارانه عمل نکنید، متضرر میشوید اما در صورتیکه بتوانید از حق و حقوق خود دفاع کنید، بهرهبرداری درستی از معاملات مسکن داشتهاید. خرید و فروش ملک یکی از بزرگترین معاملههایی است که هر فردی در زندگیاش انجام شکست در معاملات میدهد. پس بهتر است تا رودربایستی را کنار بگذارید و از حق خودتان دفاع کنید. متاسفانه رودربایستی یکی از آفتهای معاملات به حساب میآید که باعث شکست در معاملات ملکی می شود.
توصیه میکنیم پیش از معامله از فروشنده بخواهید اصل سند را به منظور رویت به شما ارائه دهد.
از این کار خجالت نکشید. چون این کار حق طبیعی شماست. بهتر است پیش از معامله و برای عدم شکست در معاملات ملکی نسبت به بررسی مدارک هویتی مالک و گفتوگو و سوال و جواب با همسایگان هم اقدام به عمل آورید.
اعتماد بی دلیل در معاملات ملکی، موجب شکست میشود!
اگر قصد معامله مسکن دارید، باید اعتماد را کنار بگذارید. حتی اگر طرف دیگر قرارداد برادر شماست، به دلیل اعتماد به وی از حقوق خود نگذرید!
در هر مرحلهای از معامله که قرار دارید، بابت هر پرداختی شکست در معاملات که انجام میدهید، از طرف مقابل خود رسید دریافت کنید. این را هم بدانید که تمام اسناد مرتبط باید در حضور شما امضا شوند.با رعایت مواردی که در بالا گفته شد میتوان از شکست در معاملات ملکی تا حد زیادی پیشگیری کرد.
خلاصه درس: نحوه معامله شکست ها و شکست های کاذب
معامله شکست ها
در این مقاله از مقالات آموزش فارکس، به جمع بندی کلیات مربوط به مبحث شکست ها و معامله آنها می پردازیم.
هدف از معامله شکست، این است که درست هنگامی که قیمت از یک سمت می شکند، بتوانیم وارد بازار شویم و تا زمانی که نوسانات کاهش می یابد یا اصطلاحا به خواب می رود بتوانیم به سواری گرفتن از روند شکل گرفته ادامه دهیم.
شکست ها مهم هستند زیرا نشان دهنده تغییر در میزان عرضه و تقاضای جفت ارزی که معامله می کنید، هستند.
خواهید دید که برخلاف معاملات سهام یا معاملات آتی، راهی نیست که شما بتوانید حجم معاملات انجام شده در بازار فارکس را ببینید. به همین دلیل، باید به نوسانات بازار اکتفا کنیم.
میزان تلاطم بازار، نوسانات کلی قیمت را در طول مدت زمان مشخصی اندازه گیری می کند و می توان از این اطلاعات برای شناسایی شکست های احتمالی استفاده کرد.
اندیکاتور های اندازه گیری نوسانات
چند اندیکاتور مهم وجود دارند که به شما کمک می کنند بتوانید نوسانات لحظه ای یک جفت ارز را اندازه گیری کنید.
استفاده از این اندیکاتور ها می تواند کمک شایانی در یافتن فرصت های مربوط به شکست کند.
انواع شکست ها
دو نوع شکست وجود دارد:
چگونه باید شکست ها را شناسایی کرد
برای شناسایی شکست ها، می توانید به موارد زیر نگاه کنید:
چگونه باید قدرت شکست را اندازه گیری کرد
با استفاده از اندیکاتور های زیر می توانید قدرت شکست شکست در معاملات را اندازه گیری کنید:
به هر حال ، شکست ها معمولاً با یک رویداد اقتصادی یا یک خبر مهم، بهتر جواب داده و واقعی تر عمل می کنند.
همیشه اطمینان حاصل کنید که به تقویم اقتصادی فارکس و اخبار توجه دارید و بعد تصمیم می گیرید که آیا در حال حاضر معامله یک شکست اقدام مناسبی است یا خیر.
معامله شکست های جعلی
معامله گران سازمانی دوست دارند شکست ها را محوسازی کنند. بنابراین ما نیز باید دوست داشته باشیم که شکست ها را محوسازی کنیم.
آیا شما می خواهید پول را دنبال کنید؟ یا گله را؟
دقیقا مانند همین افراد فکر کنید، عمل کنید، بخورید و بیاشامید و بخوابید. همان فیلم هایی که این افراد می بینند شما نیز ببینید. اگر بتوانید به همان شیوه ای که بازیگران سازمانی معامله می کنند شما نیز معامله کنید، بدانید موفقیت دارد به شما چشمک می زند.
محوسازی شکست به معنی معامله در خلاف جهت شکستِ ایجاد شده، است.
اگر معتقدید که شکست ایجاد شده از سطح حمایت یا مقاومت، نادرست است و قیمت قادر به ادامه حرکت خود در همان جهت نیست، باید شکست را محوسازی کنید.
در مواردی که سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده دارای اهمیت است، محوسازی شکست ها، بمراتب هوشمندانه تر از معامله شکست ها هستند.
موارد کاذب احتمالی معمولاً در سطوح حمایت و مقاومت ناشی از خط روند، الگوهای نموداری یا کف و سقف روزانه قبلی، یافت می شوند.
بهترین موارد معمولاً در یک بازار رنج رخ می دهند. با این حال، نمی توان تمایلات بازار، منطق و سایر انواع تحلیل بازار را نادیده گرفت.
در کل، در بازارهای مالی زمان زیادی صرف رفت و برگشت قیمت در یک بازه خاص می شود و از کف و سقف ها چندان منحرف نمی شوند.
در هر حال باید گفت، در جاییکه هیچ رویداد مهم اقتصادی یا خبری مهم برای تغییر تمایلات معامله گران فارکس در جهت شکست شکل گرفته وجود ندارد، احتمال وقوع یک مورد کاذب یا جعلی بمراتب بیشتر است.
چگونه با شکست های قیمتی در تحلیل تکنیکال معامله کنیم؟
چگونه با شکست های قیمتی در تحلیل تکنیکال معامله کنیم؟
معاملهگری شکست های قیمتی، روشی است که توسط سرمایهگذاران فعال برای قرارگیری در یک موقعیت معاملاتی مناسب، در مراحل ابتدایی یک روند استفاده میشود. بهطورکلی، این استراتژی میتواند یک نقطهٔ شروع برای حرکات قیمتی اصلی و افزایشهای شدید در نوسانات قیمتی بوده، و در صورت مدیریت مناسب، دارای ریسک ذاتی کم میباشد. در طی این مقاله، با یکدیگر به بررسی آناتومی این روش معاملهگری میپردازیم و پیشنهاداتی در خصوص مدیریت بهتر سبک معاملهگری مطرح میکنیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند میتوانید از مطلب آموزشی «روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- یک شکست قیمتی، یک موقعیت معاملاتی احتمالی میباشد که زمانی رخ میدهد که قیمت، بهسطوح فوقانی یک سطح مقاومتی و یا سطوح زیرین یک سطح حمایتی – با حجم معاملاتی بالا – حرکت کند.
- اولین قدم در معاملهگری شکست های قیمتی، پیدا کردن الگوهای قیمتی حال حاضر در کنار یافتن سطوح حمایتی و مقاومتی مهم میباشد. که با استفاده از آنها بتوانید نقاط ورود و خروج خود را برنامهریزی کنید.
- پس از معامله با استفاده از استراتژی شکست قیمتی، حتماً در نظر داشته باشید که در کجا ضرر خود را قطع کرده، و در کجا باید به بررسی دوبارهٔ شکست قیمتی بپردازید.
- بهمانند هر استراتژی تحلیل تکنیکال دیگری، اجازه ندهید که احساسات بر شما مسلط شود. طبق نقشهٔ خود عمل کنید و بدانید که چه زمانی به بازار ورود کرده و چه زمانی از آن خارج شوید.
شکست قیمتی چیست؟
یک شکست قیمتی، حرکت قیمت بهسطح زیرینِ یک محدودهٔ حمایتی و یا سطح فوقانی یک محدودهٔ مقاومتی – با حجم معاملاتی بالا – بهشمار میرود. یک معاملهگر شکست های قیمتی (Breakout trader)، پس از حرکت قیمت به سطوح فوقانی یک مقاومت وارد موقعیت معاملاتی خرید (long position) شده و پس از حرکت قیمت بهسطح زیرین حمایت، وارد موقعیت معاملاتی فروش (short position) میشود. پس از این که سهام در سطوح قیمتی بالاتر از این موانع معامله شدهاند، میزان نوسان در بازار افزایش مییابد و قیمتها نیز معمولاً در جهت شکست، حرکت میکنند. دلیل اهمیت بالای استراتژی شکست قیمتی، این است که این ستاپ قیمتی (Setup) نقطهٔ شروع افزایش میزان نوسان در آینده، «نقاط بازگشت قیمتی بزرگ و در بسیاری از مواقع، آغاز روندهای اصلی قیمتی، میباشند.»
شکست های قیمتی در محیط تمامی بازارها، رخ میدهد. بهطور معمول انفجاریترین حرکات قیمتی، نتایج شکست های قیمتی از کانالها و الگوهای نموداری مانند مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags) و الگوی سر و شانه (Head and shoulders pattern) میباشند. از آنجایی که در طی تشکیل این الگوها میزان نوسان در بازار تجمیع (Contract) میشود، معمولاً پس از حرکات قیمت بهسطوحی بالاتر و یا پایینتر، تمامی این نوسانات تجمیع شده در سطح بازار گسترش مییابند.
بدون توجه به تایم فریم مورد استفاده، استراتژی معاملهگری شکست های قیمتی یک استراتژی عالی میباشد. مهم نیست که شما بهصورت میان روزانه (Intraday)، روزانه و یا هفتگی به معامله میپردازید، مفاهیم استفاده شده در این استراتژی فراگیر میباشند. شما میتوانید از این استراتژی در معاملهگری روزانه (Day trading)، معاملهگری نقاط برگشتی قیمتها (Swing trading) و یا هر سبک از معاملهگری استفاده کنید.
یافتن یک کاندیدای مناسب
در حین معاملهگری شکست های قیمتی، مهم است که سطوح حمایتی و مقاومتی سهام را در نظر بگیرید. هرچه قیمت سهم در طول زمان تماس بیشتری با این سطوح حمایتی و یا مقاومتی داشته باشد، این سطوح از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. در عین حال، هرچه این سطوح مقاومتی و یا حمایتی مدتزمان بیشتری دوام آورده باشند، شکست قیمتی آنها از نتیجهای بهتر برخوردار خواهد شد.
زمانی که قیمتها تثبیت میشوند (Consolidation)، الگوهای قیمتی متفاوتی میتوانند در نمودار شکل بگیرند. امکان شکلگیری کانالها (Channels)، مثلثها و پرچمها در نمودار سهام وجود خواهد داشت. در کنار این الگوها، میزان تداوم و مدتزمانی که قیمت در بین این سطوح حمایتی و یا مقاومتی باقیمانده است، فاکتورهای مهمی در یافتن یک کاندیدای مناسب معاملهگری، بهشمار میروند.
نقاط ورود
پس از یافتن یک گزینهٔ مناسب برای معامله، حال زمان آن است که نقشهٔ معاملهٔ خود را طراحی کنید و سادهترین موردی که باید در نظر بگیرید، نقطهٔ ورود (Entry point) میباشد. نقاط ورود در زمان یک شکست قیمت، کاملاً غیرقابل اطمینان میباشند. زمانی که قیمتها در سطحی بالاتر از محدودهٔ مقاومت بسته شوند، سرمایهگذار وارد یک موقعیت معاملاتی خرید خواهد شد. زمانی که قیمتها در سطحی پایینتر از سطح حمایتی بسته شوند، سرمایهگذار وارد یک موقعیت معاملاتی فروش خواهد شد.
برای تشخیص تفاوت بین یک شکست واقعی و یک شکست کاذب (fakeout)، باید منتظر تأییدیه (Confirmation) بمانیم. برای مثال، شکست های کاذب معمولاً زمانی رخ میدهند که قیمت در سطح بالایی و یا پائینی مقاومت و یا حمایت باز شوند، اما تا پایان روز معاملاتی، بهمحدودهٔ معاملاتی سابق خود برگردند. اگر یک سرمایهگذار بدون دریافت تأییدیه، عجله کند و وارد معاملات شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت به حرکت خود در محدودهٔ جدید ادامه دهد. بسیاری از سرمایهگذاران به دنبال حجم معاملاتی بالاتر از میانگین – بهعنوان یک تأییدیه – هستند و یا صبر میکنند تا قیمت در محدودهٔ بالایی مقاومت و یا محدودهٔ زیرین حمایت، بسته شود و سپس خود را در آن سطوح نگه دارد.
برنامهریزی برای خروج
خروجهای از پیش در نظر گرفتهشده (Predetermined exits)، عناصری ضروری برای یک معاملهگری موفق میباشند. در حین معاملهگری شکست های قیمتی، سه روش برای تعیین نقاط خروج وجود دارد که میتوانید از آنها، پیش از ورود به یک موقعیت معاملاتی استفاده کنید.
1. در کجا با سود خارج شویم؟
در حین برنامهریزی برای اهداف قیمتی، به رفتارهای گذشته قیمت جهت تعیین اهداف معقول، نگاه کنید. زمانی که به معامله با استفاده از الگوهای قیمتی (Price patterns) میپردازید، استفاده از اطلاعات گذشته قیمت برای تعیین یک هدف قیمتی (Target price)، ساده میباشد. برای مثال، اگر محدودهٔ حرکت قیمت در کانال خود شش واحد قیمتی بوده است، میتوان همین میزان را بهعنوان هدف قیمتی سهم – در صورت خروج از کانال – در نظر گرفت (به نمودار زیر توجه کنید).
یک ایدهٔ دیگر، محاسبهٔ قیمتهای نقاط بازگشتی اخیر و بهدست آوردنِ میانگینی از آنها میباشد، که میتوانیم از آن بهعنوان هدف قیمتی استفاده کنیم. اگر سهام در طی چند نقطهٔ برگشتی اخیر خود، چهار واحد حرکت کرده است، میتوانیم آن را یک هدف معقول قیمتی در نظر بگیریم.
موارد ذکرشده، تنها چند ایده در مورد نحوهٔ تعیین هدفهای قیمتی میباشند. هدف شما از معاملهگری نیز باید همین باشد. پس از رسیدن قیمت بههدفِ تعیینشده، سرمایهگذار باید از موقعیتِ معاملاتی خود خارج شود و یا از بخشی از موقعیت خارجشده و به باقیماندهٔ آن اجازه بدهد تا با روند پیش برود. همچنین معاملهگر میتواند دستور استاپ حفاظتی خود را برای تضمین سود خود (lock-in profits) جابهجا کند.
2. در کجا با ضرر از معامله خارج شویم؟
این نکته، مسئلهٔ مهمی است که باید آن را در صورت ناموفق بودن معاملات خود در نظر بگیرید. معاملهگری شکست های قیمتی، این بینش را بهصورتی شفاف در اختیار شما قرار میدهند. پس از وقوع یک شکست، سطوح قدیمی مقاومتی باید بهعنوان سطوح جدید حمایتی و سطوح قدیم حمایتی، باید بهعنوان سطوح مقاومتی جدید ایفای نقش کنند. این یک نکتهٔ مهم است که باید در نظر داشته باشید، زیرا یک راه ساده برای تعیین کردن موفقیت و یا عدم موفقیت یک شکست قیمتی میباشد. و به شما کمک میکند تا محل قرارگیری دستور استاپ حفاظتی خود را تعیین کنید. پس از ورود به یک موقعیت معاملاتی، از محدودهٔ حمایتی قدیم و یا محدودهٔ مقاومتی قدیمی، بهعنوان منطقهٔ قرارگیری دستور استاپ حفاظتی استفاده کنید. بهعنوان مثال، بهنمودار PCZ نگاه کنید.
اگر این معامله ناموفق شود، مهم است که سریع از موقعیت معامله خروج کنیم. هرگز بهضررهای خود، فضای اضافه ندهید. (اجازه ندهید که ضررهای شما زیاد شوند.). اگر مراقب نباشید، تمامی این ضررها با یکدیگر جمع میشوند.
3. دستورهای استاپ را در کجا قرار دهیم؟
زمانی که در نظر دارید تا از یک موقعیت معاملاتی با ضرر خارج شوید، از محدودهٔ حمایتی و یا مقاومتی پیشین استفاده کنید. قرار دادن یک دستور استاپ با رعایت پارامترهای ذکرشده، یک روش امن برای حفاظت از موقعیت معاملاتی شما بدون ایجاد ریسک زیاد در سرمایه میباشد. قرار دادن یک دستور استاپ در محدودهای بالاتر، احتمال فعال شدن آن را افزایش میدهد. این موضوع زمانی از اهمیت زیادی برخوردار است که بدانید قیمت، معمولاً به سطوح شکسته شده و آنها را دوباره تست میکند (Retest).
با نگاه بهنمودار بالا، شما میتوانید تثبیت اولیهٔ قیمت، شکست قیمتی، تست مجدد، و هدف قیمتی را مشاهده کنید. این پروسه تقریباً مکانیکی است. در حین در نظر گرفتن نقاطی که میخواهید دستور استاپ حفاظتی را در آنها قرار دهید، بهیاد داشته باشید که در صورت قرار دادن این دستور در بالای محدودهٔ مقاومتی، احتمال فعال شدن این دستورها در حین تست مجدد سطوح شکسته شده، وجود دارد. این باعث میشود که معاملهگر زودتر از موعد از معامله خارج شود و حرکات احتمالی قیمت را از دست بدهد. قرار دادن این دستورها در پایین محدودهٔ مقاومتی سابق، به شما کمک میکند که در صورت بازگشت دوبارهٔ قیمت و حرکت آن به سمت بالا، از معامله خارج نشوید و در صورت کاذب بودن شکست قیمتی، جلوی ضرر خود را بگیرید.
خلاصه
بهطور خلاصه، مراحل زیر را در حین معاملهگری شکست های قیمتی، رعایت کنید:
1. گزینهٔ معاملاتیتان را شناسایی کنید:
سهامی را پیدا کنید که دارای محدودههای حمایتی و مقاومتی قوی میباشند، و آنها را زیر نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که هرچه حمایت و یا مقاومت قویتر باشد، نتیجهٔ حاصلشده بهتر خواهد بود. مطمئن باشید که پیش از خرید سهم، به درک کاملی از این مسئله رسیده باشید.
2. منتظر شکست بمانید:
پیدا کردن یک گزینهٔ معاملاتی مناسب بدین معنی نیست که معاملهگر باید فوراً وارد معامله شود. صبر کنید تا قیمت حرکات خود را انجام دهد. برای اطمینان از واقعی بودن شکست انجامشده، تا پایان روز معاملاتی صبر کنید و سپس حرکت خود را انجام دهید.
3. هدف قیمتی معقول تعیین کنید:
اگر شما میخواهید وارد یک معامله شوید، باید یک محدودهٔ مورد انتظار تعیین کنید. اگر این کار را انجام ندهید، شما نمیدانید که در چه نقطهای باید از معامله خارج شوید. میتوانید این کار را با محاسبهٔ حرکت میانگین سهام، و یا با اندازهگیری فاصله بین محدودههای حمایتی و مقاومتی (بهخصوص در الگوهای قیمتی) انجام دهید.
4. به قیمت سهام اجازه دهید تا دوباره سطوح حمایتی و یا مقاومتی شکسته شده را بررسی کند (retest):
این مرحله یکی از مهمترین قدمها میباشد. زمانی که قیمت سهام یک سطح مقاومتی را میشکند، مقاومت قدیم تبدیل به حمایت جدید میشود. و زمانی که قیمت سطوح حمایتی قدیمی را میشکند، آن سطوح تبدیل به مناطق مقاومتی جدید میشوند. در بخش اعظمی از معاملات شما، قیمت به بررسی دوبارهٔ سطوح شکسته شده در روزهای اولیه میپردازد. برای این اتفاق آماده باشید.
5. بدانید که معامله/الگوی شما در چه زمانی شکستخورده است:
زمانی که قیمت تصمیم میگیرد تا سطوح حمایتی و یا مقاومتی قدیمی را دوباره تست کرده و در حین انجام این اتفاق از آنها گذر کند، زمانی است که الگو و یا شکست قیمتی، شکستخورده است. ضروری است که در این نقطه، ضرر را بپذیرید و از معامله خارج شوید. بر روی ضررهای خود قمار نکنید.
6. در صورت نزدیک بودن به تایم بسته شدن بازارها، از معامله خارج شوید:
شما نمیتوانید در حین باز شدن بازار، این انتظار را داشته باشید که قیمتها خود را در یک محدودهٔ خاص حفظ کنند. به همین دلیل است که شما باید تا پیش از بسته شدن بازار برای خروج از یک موقعیت معاملاتی زیاندِه، صبر کنید. اگر قیمتها تا پیش از بسته شدن بازار، در محدودهٔ خارج از حمایت و یا مقاومت تعیینشده باقی بمانند، باید از این موقعیت معاملاتی خارجشده و سراغ دیگری بروید.
7. صبور باشید:
این استراتژی نیازمند صبر زیادی است. با دنبال کردن قدمهای ذکرشده، شما احساسات خود را کم کرده و دید بهتری نسبت به یک معامله خواهید داشت.
8. در هدف قیمتی تعیینشده، از معاملات خارج شوید:
اگر شما با ضرر از موقعیت خود خارج نمیشوید، بنابراین شما همچنان در معامله هستید. شما باید آنقدر در معامله باقی بمانید که قیمت سهم، به هدف تعیینشده برسد و یا شما به هدف زمانی تعیینشده خود برسید، حتی اگر قیمت به هدف شما نرسیده باشد.
جمعبندی
معاملهٔ شکست های قیمتی، از نوسانات بالا در بازار استقبال میکند. نوسانات تجربهشده پس از شکست های قیمتی، باعث ایجاد احساسات در بین معاملهگران میشود. زیرا این نوسانات باعث حرکات سریع قیمت میشوند. با استفاده از قدمهای ذکرشده در این مقاله، شما میتوانید یک نقشهٔ معاملاتی طراحی کنید. که در صورت اجرای درست آن، با ریسکی مدیریتشده میتوانید بهسود خوبی دست پیدا کنید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما