آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یعنی پیش بینی آینده روند قیمت ها با استفاده از تجزیه و تحلیل گذشته نمودار شامل تغییرات قیمت، حجم معاملات و… که در تمامی بازارهای مالی مبتنی بر عرضه و تقاضا مثل بورس، طلا، دلار، فارکس، ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار اندیکاتور های تاخیری میگیرد. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. به عبارت دیگر، تحلیل تکنیکال علم ترجمه وتفسیر زبان نمودارهاست.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال برای اولین بار در قرن17 در هلند و در قرن 18 در ژاپن مورد استفاده قرار گرفته است. نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از این تحلیل توسط چارلز داو انجام شد است. چارلز داو بعنوان بنیان گذار وال استریت ژورنال، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز ابداع کرد. طی سالیان اخیر از زمانی که تحلیل تکنیکال ابداع شد تا امروز، الگوها و تکنیک های بسیاری در تحلیل تکنیکال گسترش پیدا کرده اند. تحلیلگران با ترکیب تعداد زیادی از این الگوها و تکنیک ها، استراتژی بهینه معاملاتی خود را بدست آورده اند. آنها با بکارگیری استراتژی خود، سهام را خرید و فروش می کنند.
تحلیل تنکیکال در شکل مدرن و امروزی خود، به شدت مدیون افراد زیر است :
چارلز داو (Charles Dow)
ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton)
رابرت ریا (Robert Rhea)
ادسون گولد (Edson Gould)
نیکلاس دارواس Nicolas Darvas))
تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل اساسی استوار است :
1) همهچیز در قیمت یک سهم منعکس میشود
مبنای تحلیل تکنیکال همین اصل است. تحلیلگر تکنیکال میداند که همه عوامل تأثیر گذار روی قیمت سهم، در نمودار مشخص شده است. در واقع تحلیل قیمتها همه ی چیزی است که به آن نیاز دارد. اگر عرضه بیشتر شد قیمتها افزایش مییابند و چنانچه تقاضا بیش تر از عرضه باشد قیمتها کاهش پیدا میکنند.
2) قیمت سهم بر اساس روند حرکت میکند
قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
3) تاریخ تمایل به تکرار دارد
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که روند حرکت سهم در گذشته، در آینده نیز تکرار میشود. اصول روانشناسی حاکم بر بازار، تکرار پذیر بودن چرخه های قیمت گذشته را توجیه خواهد کرد. به عبارت دیگر، فعالان بازار سرمایه تحت تأثیر احساساتی همچون هیجان و ترس تمایل دارند تا در طول زمان عکس العمل های مشابهی نسبت به نوسانات بازار نشان دهند.
مزایای تحلیل تکنیکال
- انعطاف پذیری و سازگاری بالا در تمام بازارهای مالی
- منابع آموزشی بیشتر، فهم راحتتر و یادگیری آسان تر
- سرعت بالا و واکنش بهتر در معاملات
- امکان برنامه نویسی و معاملات الگوریتمی
- شناسایی بهترین نقطه خرید و فروش
محدودیت های تحلیل تکنیکال
- عدم کاربرد در عرضه اولیه ها
- تحلیل متعصبانه
- تعداد زیاد ابزارها و روش های مختلف
- تحلیل های مختلف؛ تحلیل شخصی و خود تفسیرگری
- عدم شناسایی ارزش ذاتی
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال (بنیادی)
از نظر مفهوم :
تحلیل تکنیکال : پیش بینی قیمت آینده با توجه به قیمت گذشته
تحلیل بنیادی : تعیین ارزش ذاتی با توجه به عوامل بیرونی
از نظر زمان سرمایه گذاری :
تحلیل تکنیکال : برای سرمایه گذاری کوتاه مدت مناسب تر است
تحلیل بنیادی : برای سرمایه گذاری بلند مدت مناسب تر است
از نظر هدف گذاری :
تحلیل تکنیکال : یافتن بهترین نقاط برای خرید و فروش
تحلیل بنیادی : فهمیدن اینکه قیمت فعلی از قیمت واقعی کمتر است یا بیشتر
از نظر اندیکاتور های تاخیری نوع داده ها در تحلیل :
تحلیل تکنیکال : نمودار قیمت مورد بررسی قرار میگیرد
تحلیل بنیادی : استفاده از گزارش های شرکت ها، اخبار وآماروارقام
از نظر تصمیم گیری:
تحلیل تکنیکال : براساس قیمت گذشته انجام میشود
تحلیل بنیادی : بر اساس عوامل بیرونی صورت میگیرد
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که ٪۸۰ رفتار بازار متأثر از حالات روانی افراد و ٪۲۰ آن بر پایه منطق است. در حالی که یک تحلیلگر بنیادی معتقد است که ٪۲۰ رفتار بازار بر پایه حالات روانی افراد و ٪۸۰ آن بر پایه منطق است.
ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
انواع نمودارها (Charts)
- نمودار خطی (Line Chart)
- نمودار میلهای (Bar Chart)
- نمودار شمعی (Candlestick Chart)
انواع خط روند
روند صعودی : در روند صعودی کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی بالاتر است.
روند نزولی : در روند نزولی کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی پایین تر است.
روند خنثی : در روند خنثی کف ها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند. صعود یا نزول قیمتی خاصی را در این روند انجام نمیشود.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت
درحالیکه قیمت در یک مسیر نزولی در حال حرکت باشد، اگر به سطحی برسد که نه تنها مانع از ادامه حرکت نزولی شده بلکه باعث تغییر جهت قیمت هم بشود، آن سطح یا محدوده یک سطح حمایتی نامیده میشود. در محدوده این سطح میزان عرضه کم میشود و به تدریج تمایل افراد به خرید بیشتر شده و در نتیجه تقاضا بر عرضه پیشی میگیرد.
سطوح مقاومت
زمانی که قیمت در یک مسیر صعودی در حال حرکت باشد، اگر به سطحی برسد که نه تنها مانع از ادامه حرکت صعودی شده بلکه باعث تغییر جهت قیمت هم بشود، آن سطح یا محدوده یک سطح مقاومتی نامیده میشود. در محدوده این سطح میزان تقاضا کم شده و به تدریج تمایل افراد به فروش )عرضه) بیشتر شده و در نتیجه عرضه بر تقاضا پیشی میگیرد
روانشناسی بازار، نقشی مهمی در تشکیل سطوح حمایت و مقاومتی ایفا میکند. معاملهگران گذشته بازار و واکنش قیمت نسبت به آن سطوح را ترسیم کرده و از آنها بهمنظور پیشبینی جهت حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند.
اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها معادلات ریاضی حاکم بر معاملات را به نمودارهای قابل فهم برای معاملهگران تبدیل میکنند. معروفترین وپرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال شامل موارد زیر است:
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک با محاسبات و مفهوم ساده، کاربرد فراوانی در تحلیل تکنیکال و سایر ابزارهای معاملاتی آن دارد. دو نوع میانگین متحرک 1)ساده SMA 2) نمایی EMA
میانگین متحرک در دسته اندیکاتورهای پسرو و دنبالهرو روند قرار دارد. MA با حذف نوسانات قیمت، نمودار حرکت قیمت را هموارتر میکند.
اندیکاتور RSI (Relative Strength Index)
به معنای “شاخص قدرت نسبی” است که در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد و بین دو سطح 0 و 100 نوسان میکند. سطوح 30 و 70 به عنوان سطوح کلیدی درنظر گرفته میشود. بدین صورت که با خریدهای هیجانی معاملهگران، اگر RSI بالای سطح 70 برسد میتوان آنرا هشدار اتمام روند صعودی و اشباع خرید دانست. همچنین فروشهای بیشتر باعث نزول RSI به زیر سطح 30 و سیگنال پایان روند نزولی و اشباع فروش خواهد بود.
در واقع RSI به تنهایی قادر به پیشبینی بازگشت روند نیست. استفاده از واگرایی در اندیکاتورهایی مثل RSI و MACD سیگنالهایی با اعتبار بالاتری به ما میدهد.
اندیکاتور MACD(Moving Average Convergence Divergence)
به معنای “میانگین متحرک همگرا واگرا” است. در دسته اندیکاتورهای تاخیری و دنبالکننده روند قرار میگیرد. شامل دو خط بنام خط مکدی و خط سیگنال و یک هیستوگرام میباشد.
تقاطع خط مکدی (خط آبی) و خط سیگنال (خط قرمز) از پایین، سیگنال خرید و تقاطع آنها از بالا هشدار فروش است. دقت بفرمایید که در نقاط تقاطع، هیستوگرام صفر است چرا که اختلاف بین این دو خط صفر میشود! استفاده از واگرایی در MACD و RSI همزمان میتواند اعتبار تحلیل را افزایش دهد.
فیبوناچی (Fibonacci)
سطوح فیبوناچی از اعداد 1، 2، 3، 5، 8،… در دنباله فیبوناچی گرفته شدهاند. این سطوح از طریق تقسیم اعداد این دنباله بر همدیگر به دست میآیند که معروفترین آنها سطوح 23.6 درصد، 38.2 درصد، 0.5 درصد، 61.8 درصد و 78.6 درصد هستند. این سطوح محدودههای احتمالی حمایت و مقاومت را میسازند.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
سخن پایانی
در مطالب فوق در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب آن را بررسی کردیم تا دیدگاهی مناسب از این روش تحلیل ارائه دهیم. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند. در اصل لازم است با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید و در نهایت به کسب سود بیشتر در بازارهای مالی برسید.
اندیکاتور چیست؟
اگر شما هم به تازگی وارد بازار بورس شده اید حتما اسم تحلیل تکنیکال به گوشتان خورده است. عامل اصلی در تحلیل تکنیکال، قیمت سهم می باشد که تحلیل ها بر مبنای آن صورت می گیرد و درواقع از تحلیل تکنیکال برای تحلیل آینده قیمت یک سهم استفاده می شود. در تحلیل تکنیکال از ابزار و بخش های مختلفی برای تحلیل استفاده می شود و در سراسر بازار های جهانی نیز ازاین نوع تحلیل استفاده میشود و تنها مروز به بازار بورس ایران نمی باشد و در فارکس و… نیز از آن استفاده می شود. حال در این مقاله به توضیح یک بخش از این علم تحلیل می پردازیم.
انواع تحلیل در بازار بورس
تحلیل تکنیکال نوعی از تحلیل در بازار بورس می باشد و علاوه بر آن از تحلیل های دیگری نیز استفاده می شود که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
۱- تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
۲- تحلیل تکنیکال
۳- تحلیل احساسات یا روانشناسی بازار
تحلیلگران گاهی با استفاده از تحلیل بنیادی و رجوع به گذشته و بررسی گذشته مالی یک شرکت اقدام به بررسی و سپس تحلیل و خرید سهم می کنند و گاهی بوسیله تحلیل تکنیکال و استفاده از اندیکاتور و گاهی هم بوسیله تحلیل احساسات یا روانشناسی بازار.
مفهوم اندیکاتور
اندیکاتور یکی از بخش های تحلیل تکنیکال می باشد و شامل تعداد زیادی بخش مختلف می باشد که هر کدام از آنها یک مفهوم خاصی دارند و از هر کدام آنها برای تحلیل نوع خاصی از سهم ها استفاده می شود و هر کدام از آنها معنا و مفهوم مخصوص به خود را دارند و نمایانگر و نشان دهنده یک مفهوم خاص می باشد که بعضی از آنها نیز بطوری به هم وابسته اند و در کنار هم معنا و مفهوم خاصی را بیان می کنند.
رابطه میان اندیکاتورها
اندیکاتورها به مجموعه از ابزار گفته میشود که به معنای دقیق در بررسی و پیش بینی آینده یک سهم به تحلیل گران کمک می کند تا بهتر آینده سهم را بررسی کنند و از محل دقیق نقاط ورود و خروج و…. با خبر شوند. در اکثر موارد برای تحلیل یک سهم از اندیکاتورهای مختلفی استفاده می شود و دلیل آن هم این هست که هرچه از اندیکاتورهای بیشتری استفاده شود ، تحلیل از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود ، بصورتی که گاهی حتی چندین اندیکاتور در کنار هم معنا و معنی درستی می دهند و بصورت تکی هیچ ارزش تحلیلی ندارند. (ROA چیست؟)
انواع اندیکاتورها
- روند یا Trend
- اسیلاتورها یا Oscillators
- حجم
- اندیکاتور بیل ویلیامز یا Bill wiliams
همچنین اندیکاتور ها را در دو نوع زیر نیز تقسیم بندی می کنند:
- اندیکاتور تأخیری یا Laging
- اندیکاتور پیشرویا Leading
نتیجه گیری
در بازار بورس از انواع و روش های مختلفی اقدام به تحلیل یک سهم می کنند اندیکاتور های تاخیری که این تحلیل ها از 3 نوع تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار و بنیادی تشکیل می شوند.
در تحلیل تکنیکال از ابزارها و بخش های مختلفی برای تحلیل استفاده می شود که از آنها می توان به اندیکاتورها نام برد، اندیکاتورها بصورت مستقیم قیمت آینده یک سهم را پیش بینی میکنند و گاهی در کنار هم ارزشمند هسنتد و گاهی بصورت جداگانه.
سوالات متداول اندیکاتورها
یک بخش مهم از تحلیل تکنیکال است برای پیشبینی حرکت صعودی یا نزولی و قیمت یک سهام در آینده
به صورت کلی اندیکاتورها دو نوع هستند: اندیکاتور تأخیری یا Laging و اندیکاتور پیشرویا Leading
به طور کلی سه نوع: ۱-تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ۲- تحلیل تکنیکال ۳- تحلیل احساسات یا روانشناسی بازار
استراتژی-معاملاتی Hull iTrend Forex
راه های بسیاری برای تجارت در بازارهای فارکس وجود دارد. معاملات به طرق مختلفی مانند معاملات حمایت و مقاومت، معاملات شکست، معاملات معکوس، معاملات پرایس اکشن و … انجام می گیرند. هرکدام از این استراتژی ها برای معامله گران خاصی جواب می دهند. یکی از بهترین راه های معامله در بازار فارکس، استفاده از استراتژی های دنبال کننده روند است. زیرا روندهای قوی بازگشت های بزرگی خواهند داشت. اگرچه استراتژی های دنبال کننده روند، پتانسیل بالایی در سوددهی کلان دارند، اما فراموش نکنید تشخیص و شناسایی بازارهای دارای روند کار دشواری است.
معامله گران از تکنیک های متفاوتی برای شناسایی تنظیماتی که احتمالاً منجر به روند می شوند، بهره می گیرند. یکی از این تکنیک ها جست و جوی محل تلاقی سیگنال های معاملاتی است. این کار یا با استفاده از تکنیک های تحلیلی انجام میگیرد و یا با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال. شناسایی این تلاقی ها، اعتماد بنفس معامله گران را افزایش می دهد، زیرا تلاقی ها معمولاً منجر به معامله هایی با احتمال سوددهی بالا میگردند.
استراتژی Hull iTrend تنظیمات معاملاتی با احتمال وقوع بالا که معمولاً منجر به شکل گیری روند می گردند را شناسایی می کند. این کار توسط شرکت در معاملاتی که نتیجه تلاقی سیگنال های حاصل از چندین اندیکاتور می باشند، انجام می گیرد.
آموزش کامل کار با اندیکاتور MACD؛ آشنایی با 3 استراتژی مکدی
آموزش کامل کار با اندیکاتور MACD؛ آشنایی با 3 استراتژی مکدی
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
آموزش کامل کار با اندیکاتور MACD؛ آشنایی با 3 استراتژی مکدی
معاملهگران بسیاری وجود دارند که تمایل به یادگیری کار با اندیکاتور MACD را دارند، خبر خوب این است که در مقاله پیشرو کار با اندیکاتور MACD را به طور کامل و شفاف آموزش دادهایم. این اندیکاتور از جمله محبوبترین شاخصهایی است که میتوان به وسیله آن معاملات مربوط به بازار بورس را با پیگیری کردن چگونگی روند بازار براحتی انجام داد. علاوه بر آن، شاخص ذکر شده به عنوان یک کمک کننده در عملیات تحلیل تکنیکال قیمت نیز در کنار شما خواهد بود.
در مقاله پیشرو که تحت عنوان آموزش کار با اندیکاتور MACD میباشد، در رابطه با اینکه شاخص MACD به چه معناست و چگونه میتوان از آن در بازار بورس و در امر تجارت بهره برد، صحبت کردهایم. با ما همراه باشید.
لزوم آموزش کار با اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD یا شاخص مکدی مخفف عبارت Moving average convergence divergence میباشد که معنای آن شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک میباشد. این شاخص توانایی شناسایی کلیه فرصتهای موجود در بین بازارهای مالی بورس را دارد و نقشی کمک کننده به شما در انجام عملیات تحلیل تکنیکال و در جهت بررسی وضعیت بازار بورس را ایفا میکند.
اگر یک معاملهگر بتواند چگونگی پیاده سازی آن را فرابگیرد، تأثیر چشمگیر آن را در میزان موفقیت خود خواهد دید. در مقاله چگونگی کار با اندیکاتور MACD در رابطه با 3 مورد از رایجترین استراتژیهای اندیکاتور MACD صحبت خواهیم کرد و آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
اندیکاتور MACD چیست؟
اندیکاتور یا شاخص MACD قابلیت بررسی چگونگی وضعیت یک دارایی Asset’s momentum را داشته و میتواند چگونگی روند آن را، که میتواند به صورت صعودی یا نزولی باشد اندیکاتور های تاخیری اندیکاتور های تاخیری اندیکاتور های تاخیری را مشخص کند. بنابراین هنگام کار با اندیکاتور MACD میتوانید از سیگنالهای تجاری که در جهت مشخص نمودن فرصتهای احتمالی موجود در بازار میدهد، بهره مند شوید. بنابراین این شاخص از اندیکاتورهای دنبال کننده و مرسومترین شاخصهایی است که جهت عملیات تحلیل تکنیکال میتوانید از آن استفاده کنید.
اجزای MACD
پیش از کار با اندیکاتور MACD باید بدانید که این اندیکاتور دارای سه جزء میباشد:
- خط MACD: این خط در واقع قلب اندیکاتور MACD میباشد که میتوان گفت یک سیستم متقاطع میانگین حرکتی کامل بوده که به صورت خودکار عمل میکند. به عبارتی این خط تفاضل بازههای اندیکاتور های تاخیری دوازده تایی EMA میانگین متحرک نمایی از بازههای بیست و شش تایی EMA و به صورت کاملا پیش فرض میباشد.
- خط سیگنال: این خط در اصل تفاضل بین بازه نه تایی EMA و خط MACD میباشد.
- هیستوگرام مکدی: در اصل تفاضل بین خط MACD و خط سیگنال است.
کارکرد شاخص MACD
پیش از کار با اندیکاتور MACD جهت استفاده در عملیات تحلیل تکنیکال بایستی آگاهی کامل از چگونگی کارکرد آن را داشته باشید. باید بدانید که شاخص MACD به وسیله 3 جزء کار میکند که این 3 جزء شامل دو عدد میانگین متحرک و یک عدد هیستوگرام میباشد.
شاید دو خطی که درون اندیکاتور قرار دارند، به میانگین متحرک ساده یا SMAs شبیه باشند، اما باید بدانید که آن دو خط در واقع میانگین متحرک نمایی چند لایه یا EMAs میباشند. لازم به ذکر است که خط MACD همان خط اصلی است که حرکتی کندتر دارد، همچنین خط سیگنال، آن خطی است که حرکتی سریعتر دارد.
2 میانگین متحرک ذکر شده اگر به یکدیگر برسند، میگوییم که آنها، همگرا یا Converging هستند و چنانچه از همدیگر دور شوند، میگوییم که آنها، واگرا یا Diverging میباشند که نمایش تفاوت دو خط ذکر شده در هیستوگرام صورت میگیرد. در صورتی روند بازار بورس به شکلی صعودی است که شاخص MACD در بخش بالایی خط صفر یا Zero line قرار بگیرد و در صورتی این روند نزولی است که این شاخص در پایین خط صفر قرار بگیرد.
چنانچه صعودی بودن قیمت بازار ثابت شود، احتمال ورود معاملهگران به وضعیتهای طولانی مدت و در صورتی که بخواهند به سقفی بالاتر یا کفی بالاتر برسند یا این که بخواهند سطوح کلیدی مقاومت را بشکنند، وجود دارد. این در حالی است اگر نزولی بودن دارایی ثابت شود، احتمال ورود معاملهگران به وضعیتهای کوتاه مدت و موقتی در صورتی که بخواهند به سقفی پایینتر یا کفی پایینتر برسند یا این که بخواهند سطوح پشتیبانی را بشکنند، وجود دارد.
سه استراتژی تجاری رایج MACD چیست
پیش از کار با اندیکاتور MACD بایستی اطلاعات کافی در خصوص استراتژیهای این اندیکاتور را داشته باشید. این استراتژیها توانایی ارائه تحلیل تکنیکال به شما را دارند که این موضوع موجب کمک به شما در جهت پیدا کردن فرصتهای موجود در بازار میشود. از پرطرفدارترین این استراتژیها میتوان به سه مورد زیر اشاره کرد:
- متقاطع یا Crossovers
- وارونه سازی هیستوگرام یا Histogram reversals
- عبور از صفر یا Zero crosses
متقاطع یا Crossovers
خط سیگنال و خط MACD در استراتژی متقاطع، به همان شیوهای صورت میگیرد که نوسانگری تصادفی میتواند سیگنالهای مورد نظر خرید و فروش را توسط استراتژی متقاطع میان دو خط ذکر شده ارائه دهد. زمانی سیگنال خرید در این استراتژی همانند اکثر استراتژیهای متقاطع مشخص میشود که خط کوتاهتر و واکنشیتر که میتواند خط مکدی نیز باشد، در قسمت بالاتری از خط کندتر که خط سیگنال است، جا به جا شود.
پایهریزی استراتژی متقاطع که دارای ماهیتی آهسته و کند است، براساس انتظاری است که جهت پیش آمدن یک جا به جایی قبل از گشایش یک موقعیت میباشد. به عبارت اندیکاتور های تاخیری دیگر شما بایستی در انتظار یک پیشامد باشید که یک موقعیت تازه را در بازار بورس به وجود آورد. در روندهای ضعیف بازار بورس، اندیکاتور MACD با این مسئله رو به رو است که از زمان به وجود آمدن یک سیگنال، احتمال برگشت قیمت به یک نقطه وجود دارد. به عبارتی آن را یک سیگنال کاذب در نظر میگیرند.
لازم به ذکر است که در اغلب موارد جهت تحلیل تکنیکال بازار و برای تأیید نمودن سیگنال مورد نظر، استفاده از استراتژیهایی قابل اعتماد است که از طریق بررسی رفتار قیمت کار خود را انجام میدهند. نمودار شکل زیر استراتژی متقاطع استاندارد را نشان میدهد. در این شکل سیگنالهای کاذب با خط قرمز و نقاط ورودی سودآور با خطوط سبز عمودی نشان داده شده است.
وارونه سازی هیستوگرام یا Histogram reversals
پیش از کار با اندیکاتور MACD به شما توصیه میکنیم که مفیدترین بخش آن که هیستوگرام میباشد را مورد بررسی قرار دهید. همانطور که در نمودار شکل زیر میبینید، این استراتژی توانسته با میلههایی، تفاوت میان خط سیگنال با خط MACD را نشان دهد. در لحظهای که حرکت قیمت بازار در یک جهت میباشد، ارتفاع مربوط به هیستوگرام افزایش یافته و در لحظه حرکت کند بازار، این ارتفاع کم میشود.
به عبارت دیگر هر چقدر که فاصله میلههای هیستوگرام از عدد صفر بیشتر شود، فاصله دو خط میانگین متحرک نیز از همدیگر زیادتر میشود. همچنین هنگام به پایان رسیدن فاز انبساط ابتدایی، به احتمال زیاد شکلی کوهان مانند به وجود میآید. در واقع این شکل، یک سیگنال جهت اطلاع شما از انقباض مجدد میانگین متحرک میباشد. همچنین این موضوع را میتوان به عنوان نشانهای ابتدایی جهت استراتژی متقاطع یا نزدیک بودن یک کراس اور تلقی کرد.
باید بدانید که برخلاف استراتژی متقاطع یا کراس اور، استراتژی هیستوگرام پیشرو و برجسته بوده و یادگیری آن بسیار مهم میباشد. پایهریزی استراتژی هیستوگرام براساس بهرهگیری از روندهایی است که شناخته شده میباشند و میتوان از آنها جهت جای دادن موقعیتها به عنوان پایههایی مناسب استفاده کرد. به معنای دیگر استراتژی ذکر شده قابلیت انجام عمل پیش از صورت گرفتن حرکتهای واقعی بازار را دارد.
نمودار شکل زیر، پتانسیل و ظرفیت بهرهگیری از مکدی هیستوگرام را مورد بررسی قرار داده که میتوان از آن تحت عنوان ابزاری تجاری استفاده کرد. با انتظاری که جهت دیدن دو جابهجایی ضد روند در استراتژی هیستوگرام خواهید کشید، احتمال این موضوع کاهش مییابد که جابهجایی بدون امتداد، یک باره و برگشتناپذیر به وجود آید. در نمودار شکل زیر با بهرهگیری از عملیات تحلیل تکنیکال، ابزار ذکر شده برای مشخص نمودن روند 1 معامله ضرر رسان و 3 معامله سودآور میبینید. لازم به ذکر است که کاربر توانایی خروج از معامله را به وسیله این ابزار را دارد. باید بدانید که در وضعیتهایی که تنها یک بار خروج صورت گرفته، MACD شروع به وارونه شدن یا بازگشت در جهت مخالف میکند.
عبور از صفر یا Zero crosses
پایهریزی استراتژی عبور از صفر بر مبنای گذر هر کدام از خطوط EMAs از خط صفر میباشد. امکان ظاهر شدن روندی جدید و صعودی زمانی است که MACD از قسمت زیر خط صفر عبور کند. همچنین امکان ظاهر شدن روندی جدید و نزولی زمانی است که MACD از قسمت بالای خط صفر عبور کرده و آن را قطع کند.
لازم به ذکر است که استراتژی عبور از صفر در اغلب موارد کندترین سیگنال در بین سه سیگنال ذکر شده است که عموماّ معاملهگر سیگنالهای کمی را به وسیله آن دریافت خواهد کرد. البته از مزیتهای این سیگنال این است که برگشتهای از نوع کاذب کمتری دارد. به طور کلی استراتژی ذکر شده این گونه است که چنانچه MACD از قسمت بالای خط صفر عبور نمود، شما میتوانید معامله را ببندید یا خرید کنید، چنانچه از قسمت پایین خط صفر عبور کند، شما میتوانید معامله را باز کنید یا بفروشید.
در این روش با دقت و احتیاط بایستی جلو بروید، چرا که ماهیت کند و تأخیری این روش به این صورت است که بازارهای متلاطم و پر سرعت، سیگنالها را به کندی میفرستند. با این وجود در ارائه سیگنالهای بازگشت از جابهجاییهای رفت و برگشتی که به صورت طولانی مدت در عملیات تحلیل تکنیکال رخ میدهند، بسیار پرکاربردتر است.
نمودار شکل زیر 3 سیگنال قبلی را بر AUD/USD یا درهم به دلار آمریکا را، در زمان به وجود آمدن چهارمین سیگنال توسط این شاخص نشان میدهد. هر یک از این موارد مشخص کننده این است که اگر کاربر در مناطق صحیحی نسبت به ورود و خروج اقدام کند، این موضوع برای وی سودآور بوده و در نتیجه موجب دفع شدن سیگنالهای کاذب از طریق دنبال نمودن شیوه زیروکراس به جای کراساور میشود.
زمانی که در حال استفاده از استراتژی زیروکراس هستید، باید این موضوع را متوجه شوید که در چه لحظهای بایستی از بازار خارج شده یا توقفی انجام دهید. در بازار شکل زیر، تعدادی شکست خط روند مشخص شده که نشان دهنده لحظه مناسب جهت خارج شدن از معامله میباشند. کاربر این توانایی را دارد تا جهت خارج شدن از معامله به صورت متناوب از قسمت شکاف پایینتر از نوسان پایین قبلی یا روند صعودی، روی یا زیر نوسان بالای قبلی یا روند نزولی بهرهمند شود.
اصول شاخص MACD
بنابر آن چه که گفته شد، MACD بر مبنای میانگین متحرک بوده و این دلیلی بر ایدهآل شدن این اندیکاتور، در جهت استفاده در عملیات تحلیل تکنیکال میباشد تا جهت شناسایی مدخلهای پیروی از روند بازار از آن استفاده کنید و تا زمان تمام شدن این روند ایدهآل، در آن باقی بمانید. پیش از کار با اندیکاتور MACD بایستی 2 سیگنال آن را بشناسید تا بتوانید از آنها جهت انجام عملیات تحلیل تکنیکال به درستی بهره ببرید: اولین سیگنال خط MACD کراس زیرو میباشد که در نمودار آن علاوه بر خط MACD شاهد رسم دو عدد میانگین متحرک نیز هستیم که به شفاف سازی شیوه کار MACD کمک میکند. لازم به ذکر است که زمانی که دو عدد MA به یکدیگر میرسند و همدیگر را قطع میکنند، در همان لحظه خط MACD از بخش زیر صفر عبور میکند. چنان که پیشتر نیز اشاره کردیم، MACD یک سیستم متقاطع میانگین متحرک در یک خط میباشد.
همانطور که میدانیم هر زمان که دو MA یکدیگر را قطع میکنند، به این معنی است که تغییری در تکانه روی داده است که توانایی پیش بینی به وجود آمدن روندی جدید را دارد. در این صورت هرگاه خط MACD توانست موجب قطع شدن صفر شود، به این معناست که تکانه حرکت مورد نظر در حال تغییر بوده و در نتیجه ایجاد روندی جدید را انتظار خواهیم داشت.
- خط سیگنال: هرگاه شاهد دور شدن دو خط شاخص MACD بودید، نشان دهنده افزایش تکانه حرکت و جابهجایی بوده که این موضوع باعث قوی شدن روند بازار میشود. حال اگر شاهد نزدیک شدن آنها به یکدیگر بودید، به معنای از دست رفتن تدریجی استحکام قیمت میباشد.
باید توجه داشته باشید که MACD تنها یک نوسانگر بوده و اطلاعات دقیق و موثقی از روندهای قوی ارائه نمیدهد. بنابراین با اندیکاتور های تاخیری عبور و گذر زیاد خطوط MACD، هنگامی که در روندی قوی هستید، گیج و سردرگم نشوید. نکتهای که توجه به آن حائز اهمیت است این است که تا لحظهای که خطوط مربوط به MACD در بخش بالایی از صفر واقع هستند و قیمت نیز در بخش بالاتر از EMA های دوازده و بیست و شش قرار دارد، روند پیشین ادامهدار خواهد بود.
راه دنبالهروی روند
در نمودار شکل زیر و در طول دامنهها، دو خط MACD به همدیگر بسیار نزدیک و در مقداری نزدیک به صفر هستند و این موضوع نشان دهنده عدم وجود تکانه حرکتی میباشد.
قیمت در نقطه یک، محدوده باریکی را تولید کرده که در صورت شکسته شدن قیمت، فاصله دو خط ذکر شده از همدیگر و از خط صفر بیشتر میشود. بنابراین باید بدانید که میانگینهای متحرک در طول روندی مشخص توانایی عملکردی به صورت مقاومت و پشتیبان را دارند و طبق چیزی که فاز دو و چهار نشان میدهد، توانایی نگه داشتن شما را، در یک روند به خصوص خواهند داشت، به طوری که قیمت توانایی شکستن میانگینهای متحرک را نداشته باشد.
در نقطه شماره سه که نقطهای تثبیتی است، شاهد انقباض شدید MACD هستیم، کاربران در چنین شرایطی انتظار شکسته شدن گوه_شکل گوه مانندی که از خطوط خط چین حاصل شده را داشته و همچنین انتظار سیگنال دهی یک روند جدید را خواهند داشت.
در نقطه شماره 5 واگرایی موجود، در واقع سیگنالی در جهت پیش بینی وارونهسازی است. نقطه شماره 6 روندی نزولی بوده که شاهد باقی ماندن آن در قسمت زیرین میانگینهای متحرک هستیم و این در حالی است که خطوط MACD در بخش پایینتر از صفر واقع هستند.
واگراییهای MACD به عنوان راههای اولیه
در نمودار شکل زیر شاهد حرکتی کند و رو به بالای قیمت در بازهای طولانی هستیم که در این بازه شاهد پایین آمدن MACD نیز میباشیم. این موضوع نشان دهنده عدم وجود قدرت خرید پشت چنین سایش ضعیفی است. سیگنالی که نشاندهنده روندی جدید و شدید نزولی است، در بخشی اتفاق افتاده که شاهد شکسته شدن ناگهانی قیمت در بخش زیرین میانگین متحرک هستیم. جایی که در بخش زیرین صفر و به اندیکاتور های تاخیری دلیل قطع شدن و دور شدن خطوط MACD از همدیگر رخ داده است.
بهترین زمان استفاده از MACD چه زمانی است
پیش از کار با اندیکاتور MACD باید بدانید که چنین زمانی وجود نداشته و همه چیز به برنامه معاملاتی و اولویت شخصی خودتان وابسته است. برخی از افراد به دلیل عدم داشتن رویکردی تکنیکال و یا استفاده از شاخصهای متفاوت جهت مشخص نمودن روند قیمت، نمیتوانند زمان استفاده از MACD را بیابند.
حال اگر میخواهید از MACD استفاده کنید، باید توجه داشته باشید که در صورت انتخاب استراتژی کند، جهت دریافت سیگنالها در یک زمان بندی درست، مجبور به دیدن مکرر این شاخص خواهید بود. اما در صورت انتخاب استراتژی پیشرو نظیر هیستوگرام و در جهت دریافت سیگنالها پیش از موعد مقرر، شاید بتوانید مدت زمان پایینتری را صرف نظارت بر MACD کنید.
معامله Pocketoption با اندیکاتورهای تاخیردار
اندیکاتورهای تاخیردار (Lagging Indicators) اغلب از اساس و پایه توسط معامله گران دچار سوءتفاهم میشوند؛ با این حال این نوع اندیکاتورها راهی عالی برای تحلیل بازارهای مالی هستند.
یک اندیکاتور تاخیردار در واقع ابزاری است که توسط معامله گران برای تحلیل بازارها با استفاده از یک میانگین از داده های حرکات قیمتی، مورد استفاده قرار میگیرد.
چندین اندیکاتور تاخیردار وجود دارد که از همهی آنها برای بررسی ترندهای بازار و نقاط ورود و خروج از معامله بهره گرفته میشود.
اندیکاتورهای تاخیردار در بازار به عنوان ابزاری که بیشترین تاثیر را در حین بازارهای در حال ترند دارند، شناخته میشوند.
با این حال، بسیاری از سیگنال های آنها اندیکاتور های تاخیری پس از رخداد حرکات قیمتی قابل توجه در بازار ایجاد میشوند و فرصت چندانی برای معامله گران برای سودآوری باقی نمیماند.
مثالهایی از اندیکورهای تاخیردار پاکت آپشن
رایجترین اندیکاتور تاخیرداری که در بازارهای معاملاتی استفاده میشوند، مواردی هستند که به میانگین متحرک ها مربوط میشوند.
مانند میانگین متحرک ساده یا SMA، میانگین متحرک نمایی یا EMA، میانگین متحرک همگرا واگرا یا MACD و غیره.
همهی این اندیکاتورها از دادههای قبلی قیمت در کنار فرمول های متفاوت برای خلق سیگنال های معاملاتی منحصربفرد استفاده میکنند.
علاوه بر این میتوان پارامترهای این اندیکاتورها را به گونهی ویرایش و شخصیسازی کرد که با استراتژی و نحوه معاملات شما سازگارتر باشد.
مزایای اندیکاتورهای تاخیردار
چندین مزیت مختلف برای اندیکاتورهای تاخیردار وجود دارد که اغلب توسط معامله گران تازهکار نادیده گرفته میشوند.
در زیر لیستی از مهمترین مزیتها آوردهایم که به معامله گران کمک میکنند متوجه شوند که چه زمانی این اندیکاتورها را پیادهسازی کنند:
دیدگاه شما