قدرت روند به صورت کمی


۱ – میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم می‌شود.
۲ – باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
۳ – باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.

کم فشاری و کاهش جریان ادرار: علل و درمان

کم‌فشاری ادرار به عنوان کاهش حجم ادرار تعریف می‌شود. این وضعیت یکی از مشخصات بالینی آسیب حاد کلیوی می‌باشد. کم‌فشاری ادرار به صورت خروجی ادراری تعریف می‌شود که:

  • کمتر از ۱ میلی‌لیتر در کیلوگرم در ساعت برای نوزادان است.
  • کمتر از ۵/۰ میلی‌لیتر در کیلوگرم در ساعت برای کودکان است.
  • کمتر از ۴۰۰ میلی‌لیتر در کیلوگرم در ساعت برای بزرگسالان است.

در صورت کاهش حجم ادرار همیشه باید به پزشک مراجعه کنید. در صورتی که احساس کنید ممکن است بدنتان وارد شوک شده‌باشد باید به دنبال مراقبت پزشکی فوری باشید. این وضعیت ممکن است ناشی از یک عفونت جدی یا ضربه باشد که نیاز به درمان پزشکی فوری دارد. همچنین در صورتی که فکر می‌کنید دچار بزرگی پروستات یا بیماری‌های دیگری هستید که ممکن است موجب انسداد مجرای ادرار شده‌باشند باید به دنبال کمک فوری باشید. انسداد مجرای ادرار می‌تواند به سرعت موجب بی‌ادراری شود. بی‌ادراری مستلزم درمان فوری جهت پیشگیری از آسیب جدی به کلیه می‌باشد. در صورت کاهش حجم ادرار همراه با سرگیجه، نبض سریع یا احساس سبکی سر با متخصص اورولوژی خود تماس بگیرید. پل ارتباطی ما برای تماس اضطراری شماره‌ 02188776801 می‌باشد.

دلایل کم‌فشاری ادرار

درمان کم شدن فشار ادرار

دلایل بالقوه زیادی برای کم‌فشاری ادرار وجود دارند که از شرایط موقتی تا بیماری‌های جدی متغیر می‌باشند.

کم‌آبی بدن

کم‌‌آبی بدن شایع‌ترین دلیل کاهش حجم ادرار است. معمولاً کم‌‌آبی بدن زمانی رخ می‌دهد که مبتلا به بیماری‌هایی همراه با اسهال، استفراغ یا شرایط دیگری هستید و مایعات از دست رفته بدن جبران نمی‌شوند. در این شرایط، کلیه‌ها تا حد ممکن مایعات را در خود نگه می‌دارند.

عفونت یا ضربه

عفونت یا ضربه دلایل کمتر متداول کم‌فشاری ادرار هستند. این شرایط می‌توانند بدن را وارد شوک کنند و در نتیجه جریان خون به اندام بدن کاهش می‌یابد.

انسداد مجرای ادرار

انسداد مجرای ادرار زمانی رخ می‌دهد که ادرار نتواند کلیه‌ها را ترک کند. این امر می‌تواند بر هر دو کلیه تاثیر بگذارد و معمولاً منجر به کاهش خروجی ادرار می‌گردد. بسته به سرعت رخ دادن انسداد، ممکن است علائم دیگری نیز رخ دهند از جمله:

گلومرولونفریت

گلومرولونفریت حاد بیماری دیگری است که ممکن است باعث تحریک شروع کم‌فشاری ادرار شود. شخص مبتلا به گلومرولونفریت حاد علائم خستگی، تب خفیف، ادِم، فشار خون بالا، سردرد، حالت تهوع و استفراغ، احتقان ریوی و درد شکم را از خود نشان می‌دهد.

برخی داروها ممکن است موجب تولید ادرار کمتر شوند. داروهایی که می‌توانند موجب این وضعیت شوند شامل داروهای غیر استروئیدی ضد التهابی، داروهای فشار خون بالا مانند مهارکننده‌های آنزیم مبدل آنژیوتانسین و جنتامایسین که یک آنتی‌بیوتیک است، می‌باشند. اگر داروهای مصرفی شما موجب کاهش تولید ادرار شوند باید نگرانی‌های خود را با پزشک در میان بگذارید. ممکن است پزشک داروی شما را تغییر دهد یا دوز مصرفی را اصلاح کند. هیچگاه بدون مشورت با پزشک دوز مصرفی داروی خود را تغییر ندهید و مصرف دارو را قطع نکنید.

سایر دلایل

  • زمانی که نارسایی قلبی رخ می‌دهد ممکن است همراه با آن کم‌فشاری ادرار مشاهده شود. این امر در نتیجه کاهش برون‌دهی قلبی و افزایش پرفیوژن کلیوی است. در این موارد، بیمار ممکن است دچار ضعف، تنگی نفس، اتساع ورید گردنی، ادِم مجیطی، افزایش ضربان قلب یا سرفه‌های خشک شود.
  • هیپوولمی یکی دیگر از دلایل کم‌فشاری ادرار است. خصوصیت آن کاهش قابل توجه گردش مایعات در بدن است. شخص مبتلا به هیپوولمی دچار خستگی و بی‌حالی، افت فشار خون، ضعف شدید عضلانی، حالت تهوع، بی اشتهایی، تشنگی مفرط، سرگیجه، خشکی غشاهای مخاطی و فرورفتگی چشم می‌گردد.
  • پیلونفریت حاد؛ نارسایی مزمن کلیه بخصوص در مراحل اولیه، انسداد دو طرفه رگ‌های کلیه، مسمومیت حاملگی و تنگی مجرای ادرار نیز عوامل مرتبطی می‌باشند.

عوارض

  • عوارض قلبی عروقی به دلیل احتباس مایعات و سدیم -برای مثل فشار خون بالا، نارسایی احتقانی قلب و ورم ریوی
  • مشکلات دستگاه گوارشی مانند بی اشتهایی، حالت تهوع، استفراغ و انسداد روده
  • مشکلات هماتولوژی مانند کم‌خونی و اختلال عملکرد پلاکت
  • هایپرکالمی موجب ایجاد اختلال در نوار قلب و آریتی می‌گرد.
  • عفونت، ممکن است پس از اورمی اختلال در عملکرد ایمنی بدن رخ دهد.
  • عوارض عصبی از جمله گیجی، خواب‌‌آلودگی و تشنج

تشخیص

دلیل کم ادراری

روش‌های خود درمانی برای کاهش حجم ادرار وجود ندارند. مراقبت پزشکی همواره برای شناسایی دلیل و ارائه‌ی مناسب‌ترین درمان ضروری است. پزشک در طول معاینه سوالاتی را پیش از تشخیص می‌پرسد. احتمالاً سوالاتی در مورد زمان شروع کم‌فشاری ادرار، اینکه بصورت ناگهانی آغاز شده و یا از زمان شروع بدتر شده است خواهد پرسید. دانستن مقدار تقریبی مایعاتی که در طول روز می‌نوشید می‌تواند کمک کند. همچنین باید بدانید که آیا نوشیدن بیشتر موجب افزایش حجم ادرار می‌گردد و میزان ادرار روزانه چقدر قدرت روند به صورت کمی می‌باشد. ممکن است پزشک از شما یک نمونه ادرار بگیرد تا رنگ، میزان پروتئین و اسید اوریک آن تحلیل شود. همچنین نمونه برای مشاهده هرگونه علائم عفونت مورد بررسی قرار می‌گیرد. باید مطمئن شوید که تمام علائم خود و نیز داروها و مکمل‌های گیاهی مصرفی و سابقه مشکلات در کلیه یا مثانه‌ خود را با پزشک در میان بگذارید.

ممکن است پزشک آزمایش‌های دیگری را تجویز کند که عبارتند از:

  • آزمایش خون
  • سی تی اسکن
  • سونوگرافی شکم
  • اسکن کلیه

درمان

علت کم شدن ادراری

درمان بستگی به دلیل کم‌فشاری ادرار دارد. ممکن است پزشک تزریق داخل وریدی را برای افزایش سریع آب بدن یا دیالیز را برای از بین بردن سموم تا زمانی که کلیه‌ها بتوانند مجدداً به درستی کار کنند تجویز کند. همچنین ممکن است بهتر باشد که از مخلوط نوشیدنی‌های مخصوص برای جایگزین کردن الکترولیت که در طول این زمان از بین رفته و نیز پیشگیری از کم‌فشاری ادرار استفاده کنید.

فرایند درمان شامل مراحل زیر است:

  • درمان دلایل برگشت‌پذیر
  • بازیابی حجم داخل عروقی
  • حفظ تعادل مایعات مصرفی و اصلاح اختلال در الکترولیت
  • ثبت مقدار ورودی و خروجی و وزن روزانه، معاینه جسمی و سدیم سرم برای تعیین درمان انجام می‌شود.
  • درمان فوری هیپرکالمی زمانی که پتاسیم سرم بیشتر از mmol/L ۵/۶ باشد، ضروری است.
  • تجویز پتاسیم تا زمانی که جریان ادرار به مقدار طبیعی برسد ممنوع است.
  • دیالیز
  • بحث‌هایی درباره‌ی زمان انجام دیالیز وجود دارد زیرا ممکن است موجب تاخیر در روند بهبودی بیماران مبتلا به آسیب حاد کلیه شود.
  • همچنین به نظر تفاوتی در نتیجه‌ی استفاده از همودیالیز متناوب و درمان مداوم جایگزین کلیوی وجود ندارد، هرچند این ادعا تحت بررسی است.
  • دیالیز صفاتی نیز با اینکه زیاد مورد استفاده قرار نمی‌گیرد می‌تواند در موارد حاد استفاده شود و نسبت به همودیالیز مرسوم از لحاظ همودینامیکی بهتر تحمل می‌شود.
  • نشانه‌هایی برای انجام دیالیز در بیماران مبتلا به آسیب حاد کلیه عبارتند از:
  • افزایش حجمی که با داروهای ادرارآور قابل کنترل نیست.
  • هیپرکالمی مقاوم به درمان پزشکی
  • اورمی
  • ممکن است تا زمانی که کلیه‌ها بهبود پیدا کنند نیاز به دیالیز باشد.
  • هدف کلی دیالیز از بین بردن سموم درون‌زا و برون‌زا و متعادل نگه داشتن میزان مایعات، الکترولیت و اسید می‌باشد.
  • نشانه‌های قطعی برای دیالیز حاد وجود ندارند. این تصمیم بستگی به شروع، مدت زمان و شدت اختلال دارد.

جراحی

بیماران مبتلا به کم‌فشاری ادرار ناشی از انسداد مجرای ادرار اغلب نیاز به جراحی‌های اورولوژی مانند نفروستومی دارند. نفروستومی از راه پوست یک روش ساده برای تخلیه موقت یک کلیه مسدود شده می‌باشد. تحت بی‌حسی موضعی، یک کاتتر حالب از طریق یک سوزن وارد لگنچه کلیه شده و به کیسه تخلیه متصل می‌گردد.

پیشگیری

بطور کلی اگر یک وضعیت پزشکی وجود داشته باشد، نمی‌توان از کاهش حجم خروجی ادرار پیشگیری کرد. هرچند دلیل اصلی این مشکل کم‌آبی بدن است. شما می‌توانید با مصرف آب به مقدار کافی از کم‌‌آبی بدن جلوگیری کنید. در صورت تب، اسهال یا بیماری‌های دیگر باید میزان مایعات مصرفی افزایش پیدا کند. همچنین برای جایگزینی الکترولیتی که در این مدت از بین رفته و نیز جهت پیشگیری از کم‌فشاری ادرار می‌توان از مخلوط‌های نوشیدنی مخصوصی استفاده کرد.

اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟

اندیکاتور چیست

تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با استفاده از نمودارها و داده‌هایی مانند قیمت و حجم معاملات است. این نوع تحلیل سعی دارد از نمودارها و سایر ابزارها برای تشخیص الگوها استفاده کند و پیشنهاد‌هایی برای آینده ارائه دهد. در این مطلب به توضیح اندیکاتور چیست؟ انواع آن و کاربردشان می‌پردازیم.

اندیکاتور چیست؟

اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد آن سهم، ازجمله شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارهای مهم ارائه می‌دهند. معمولاً از اندیکاتورها برای تائید و اعتبارسنجی روند سهم استفاده می‌شود که در نهایت و با به‌کارگیری اندیکاتورهای دیگر، منجر به سیگنال خرید و فروش می‌گردد. اندیکاتورها به دو دسته پیشرو (leading) و دنباله‌رو (lagging) تقسیم می‌شوند.
اندیکاتورهای پیشرو به‌طور معمول همراه با نوسانات قیمت و اندیکاتورهای دنباله‌رو معمولاً با تأخیر، پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیش‌بینی لازم را اعلام می‌کنند.

کاربردهای اندیکاتور (indicator)

به‌طورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده می‌شود:

۱- هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا هم‌زمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش می‌دهند. پس یکی از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.

۲- پیش‌بینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیش‌بینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.

۳- تایید: مهم‌ترین استفاده‌ای که از اندیکاتورها می‌شود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که تحلیل‌گر بر اساس داده‌های تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیش‌بینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده می‌کند.

انواع اندیکاتور

در این بخش به معرفی مهم ترین انواع اندیکاتورها می‌پردازیم، در ادامه همراه ما باشید.

۱/ اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)

باندهای بولینگر که توسط جان بولینگر توسعه داده شده، شامل دو نوار نوسانی است که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت می‌کند. زمانی که میزان نوسانات افزایش ‌یابد، باندهای این اندیکاتور پهن‌تر می‌شوند و زمانی که نوسانات کاهش می‌یابد، فاصله باندها از هم کمتر می‌شود. در برخی مواقع، کمتر شدن فاصله بین باندها به‌عنوان سیگنال تغییر جهت روند سهم به شمار می‌آید. ذات پویای باندهای بولینگر باعث شده تا از آن همراه با تنظیمات استاندارد، برای تحلیل انواع اوراق بهادار استفاده شود.

ساختار باندهای بولینگر

ساختار باندهای بولینگر

۱ – میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم می‌شود.
۲ – باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
۳ – باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می‌شود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.

کاربردهای باندهای بولینگر

  • باندهای بولینگر پایین را می‌توان به‌عنوان محدوده حمایت در نظر داشت. برخورد قیمت به باندهای پایین، حاصل افزایش فشار فروش بوده و در این محدوده معمولاً تمایل به خرید سهم در بازار افزایش پیدا می‌کند.
    سطح مقاومت احتمالی را نیز می‌توان از باندهای بولینگر تشخیص داد.
  • از طرفی برخورد قیمت به باندهای بالایی نشان‌دهنده افزایش تقاضاست و معمولاً پس از برخورد قیمت به باند بالایی، تمایل به فروش در بازار افزایش می‌یابد.
  • ترکیب این اندیکاتور با اسیلاتورهایی مانند RSI باعث کارایی بیشتر تحلیل می‌شود.

۲/ اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)

اندیکاتور ابر ایچیموکو که با نام «ایچیموکو کینکو هیو» نیز شناخته می‌شود یک اندیکاتور همه‌کاره است که برای تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و در نهایت یافتن سیگنال‌های معاملاتی به کار می‌رود. این اندیکاتور توسط یک روزنامه‌نگار ژاپنی به نام «گیوچی هوسودا» توسعه داده شده و در کتاب هوسودا در سال ۱۹۶۹ انتشار یافته است. ایچیموکو کینکو هیو (Ichimoku Kinko Hyo) به معنی “نمودار تعادلی در یک نگاه” است، چون در یک نگاه، تحلیل‌گر تکنیکال می‌تواند روند را تشخیص دهد و سیگنال‌های احتمالی را در آن روند بیابد.
شاید اندیکاتور ابر ایچیموکو روی نمودار به نظر کمی پیچیده باشد، اما در واقع یک اندیکاتور ساده و بسیار کاربردی است، در مجموع این اندیکاتور دارای مفاهیم ساده و قابل درک بوده و سیگنال‌ها نیز کاملاً تعریف شده هستند.

اندیکاتور ابر ایچیموکو

کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو

  • شناسایی روند سهم
  • شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
  • شناسایی جهت و قدرت روند
  • کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
  • سیگنال‌های ورود و خروج از سهم
  • تعیین حد ضرر
  • شناسایی نقاط برگشت قیمت سهم

۳/ اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)

اندیکاتور میانگین متحرک، از اندیکاتورهای روندی است که از داده‌های قیمت بهره می‌برد. در نظر داشته باشید که اندیکاتور میانگین متحرک قیمت آینده را پیش‌بینی نمی‌کند، بلکه مسیر فعلی را مشخص می‌نماید. تحرک و نوسان میانگین‌های متحرک نسبت به قیمت‌ کمتر است؛ زیرا بر اساس میانگین قیمت‌های گذشته رسم می‌گردند. پس میانگین‌های متحرک کمک می‌کنند تا حرکات قیمت به‌صورت نرم‌ و هموارتر مشاهده شوند و نویزهای قیمت نیز گرفته شود.

اندیکاتور میانگین متحرک

این اندیکاتور پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر نظیر باندهای بولینگر، مکدی و … هستند. اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی، دو نوع میانگین متحرک پرطرفدار به شمار می‌آیند. این میانگین‌های متحرک معمولاً برای تشخیص مسیر قیمت، روند و یافتن مناطق احتمالی مقاومت و حمایت به کار برده می‌شوند.

به‌طور خلاصه میانگین متحرک، یک اندیکاتور پیرو روندی است و به همین خاطر در سیگنال دهی با تأخیر عمل می‌کند. شاید در نگاه اول برای بسیاری از معامله‌گرانی که به دنبال سیگنال‌یابی هستند، چنین ویژگی خیلی خوشایند نباشد؛ اما اگر شما هم جزو افرادی هستید که با روند معامله می‌کنند، میانگین متحرک می‌تواند اطلاعات مفیدی در اختیار شما قرار دهد. میانگین‌های متحرک شما را مجاب خواهد کرد که همراه با روند معامله کنید. همانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال نباید از اندیکاتور MA به‌تنهایی استفاده کنید، شاید ترکیب میانگین متحرک با اندیکاتور RSI بتواند سیگنال‌های بهتری صادر کند. سعی کنید در کنار اندیکاتور یا سبکی که برای تحلیل و معامله استفاده می‌کنید، میانگین متحرک را هم اضافه کنید. به‌مرور زمان به مزایای استفاده از میانگین متحرک پی خواهید برد.

۴/ اندیکاتور MACD

این اندیکاتور (از نوع اسیلاتورها) مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است و بین دو بازه نوسان می‌کند. به عبارتی بالای خط بودن آن، نشانگر روندی صعودی و قوی است و معمولاً پایین بودنش بیان‌گر روندی نزولی و فروش است. نقطه چرخش از فاز مثبت به منفی و بالعکس، نشانه تغییر روند در سهم است.

۵/اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI (از نوع اسیلاتورها) نشانگر قدرت روند بوده و بین صفر تا صد نوسان می‌کند. معمولاً اگر این اندیکاتور زیر عدد ۳۰ باشد، نشانه اشباع در فروش و اگر بالای ۷۰ باشد، نشانه اشباع در خرید است.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد rsi، می‌توانید آموزش rsi را مطالعه فرمایید.

۶/ اندیکاتور COT

این اندیکاتور مورد استفاده در بسیاری از صندوق‌های سرمایه‌گذاری بوده و بازده سالیانه سرمایه را نشان می‌دهد. این اندیکاتور موقعیت پیشین و فعلی بازار را ترسیم می‌کند.

تفاوت اندیکاتورها با اسیلاتورها در چیست؟

۱. اسیلاتورها در اکثر مواقع در پنجره‌ای جدید زیر چارت نمایان می‌شوند نظیر مکدی، آر اس آی، استوکاستیک، اندیکاتور cci و….

۲. اسیلاتورها دارای دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش می‌باشند که معمولاً عددی بین ۰ تا ۱۰۰ را شامل می‌شود، به‌عنوان مثال اسیلاتور RSI که اگر زیر خط ۳۰ قرار گرفته باشد، به معنی اشباع فروش است. همین مورد یک سیگنال بسیار عالی برای وارد شدن به یک پوزیشن خرید است، جالب این است که تنها در اسیلاتورها این قابلیت وجود دارد.

۳. یکی دیگر از تفاوت‌های میان اندیکاتورها و اسیلاتورها در تشخیص دادن واگرایی است. توجه داشته باشید که فقط در Oscillator ها می‌توان واگرایی را تشخیص داد. از کاربردی‌ترین اسیلاتورها برای تشخیص واگرایی می‌توان به RSI و MACD اشاره کرد.

نکته: در نظر داشته باشید که حتماً باید از این دو ابزار در کنار یکدیگر استفاده کنید. تشخیص اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتورها و اسیلاتورها با یکدیگر بازدهی بالایی دارد را باید با تجربه چندین ماهه و گاهی چندساله به دست آورد. در مجموع می‌توان اندیکاتور و اسیلاتور را در کنار هم به کار برد و تائید ورود و خروج از سهم را بسیار قوی‌تر کرد.

سخن آخر

در این مطلب به بررسی برخی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگی‌های آن‌ها پرداختیم. همین‌طور در انتهای مطلب، به تفاوت‌های میان اندیکاتورها و اسیلاتورها اشاره شد. این ابزارها در بیشتر نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال موجود هستند (ازجمله نرم‌افزار تحلیل تکنیکال تحت وب آسا) و می‌بایست در زمان و موقعیت مناسب به کار گرفته شوند. مباحث اندیکاتورها بسیار گسترده است، درصورتی‌که قصد دارید جزئیات بیشتری در مورد اندیکاتورها و اسیلاتورها و نحوه استفاده از آن‌ها فرابگیرید، می‌توانید از کلاس‌های آموزشی تحلیل تکنیکال کارگزاری آگاه استفاده نمایید یا از فیلم‌های آموزشی رایگان بورس موجود در بآشگاه بهره بگیرید.

کندل چیست؟ + مهمترین انواع کندل ها

نمودارهای کندل استیک (شمعی – ژاپنی) یکی از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند. کندل‌ها (Candle) به عنوان اجزای اصلی این نمودارها حاوی تمام اطلاعات قیمتی موردنیاز در آن تایم فریم خاص می‌باشند. اهمیت کندل (معنی فارسی: شمع) در تحلیل تکنیکال زمانی مشخص می‌شود که شما صرفا با دیدن نمودارهای شمعی و یافتن الگوهای کندل استیک (CandleStick) روند قیمتی را پیش‌بینی می‌کنید. وجه تمایز کندل‌ها در ارائه هیجانات و احساسات معامله‌گران بصورت بصری است. بیشترین اطلاعات قیمتی در کندل‌ها گنجانده می‌شود به طوری که با تحلیل آنها می‌توان رفتار آینده بازار را پیش‌بینی کرد. اگر گام صفر آموزش تحلیل تکنیکال را یادگیری مفهوم کندل و انواع آن بدانیم اغراق نکرده ایم!

سرفصل آموزشی

کندل چیست و انواع آن

نمودار کندل استیک در تحلیل تکنیکال

طبق اولین اصل تحلیل تکنیکال “قیمت، همه چیز است!” در واقع تکنیکالیست‌ها معتقدند تمامی عوامل موثر بر تغییرات قیمت در خود قیمت مستتر است. در واقع فقط کافی است با استفاده از تحلیل نمودار، روند قیمتی را پیش‌بینی کنیم. بنابراین “نمودارهای قیمتی” نقش مهمی دارند چرا که نمودار با اطلاعات کامل‌تر و بهتر، می‌تواند باعث بهبود کارایی تحلیل شود. سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال وجود دارد:

  • نمودار خطی: از اتصال نقاط قیمت پایانی بدست می‌آید. اطلاعات زیادی در این نمودار از بین می‌رود.
  • نمودار میله‌ای: اطلاعات قیمت بصورت یک خط عمودی (میله) شامل 4 پارامتر اصلی قیمت یعنی قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت است.
  • نمودار کندل استیک (CandleStick Chart): مشکل نمودارهای میله‌ای، عدم فهم سریع اطلاعات هر میله است. این مشکل در نمودارهای کندل استیک با اضافه شدن بدنه حل شد. بنابراین مزیت نمودارهای شمعی – ژاپنی فهم راحت‌تر و سریع‌تر است. در این نمودارها، کندل‌ها (Candle) به عنوان عنصر اصلی نمودار شناخته می‌شوند. استفاده از نمودارهای CandleStick در بین تحلیل‌گران پرایس اکشن کاربرد فراوانی دارد.

کندل چیست؟

کندل در لغت به معنای شمع است و جزء اصلی نمودارهای Candlestick است. 4 پارامتر اصلی قیمت (قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت) در یک تایم فریم خاص را شامل می‌شود. کندل‌ها از دو بخش اصلی تشکیل می‌شوند: بدنه (Real Body) و سایه (Shadow). بدنه کندل بیانگر قیمت بسته شدن (Close Price) و قیمت بازگشایی (Open Price) است. دو خطی که در ابتدا و انتهای بدنه قرار دارد به شادو یا همان سایه معروف است. سایه پایینی و بالایی به ترتیب معرف کمترین قیمت (Low Price) و بیشترین قیمت (High Price) هستند. در واقع طول سایه‌ها بیانگر دامنه نوسان قیمت است.

با توجه به قیمت پایانی (Close) و آغازین (Open) دو نوع کندل داریم: صعودی یا نزولی. اگر قیمت پایانی بیشتر از آغازین باشد بیانگر کندل صعودی با بدنه توخالی و رنگ سفید است. همچنین اگر قیمت پایانی کمتر از قیمت بازگشایی باشد کندل نزولی خواهیم داشت که رنگ بدنه آن بصورت توپر و با رنگ سیاه خواهد بود. دقت بفرمایید که نمایش بدنه کندل صعودی و نزولی به ترتیب با رنگ سبز و قرمز رایج‌تر است. شکل زیر مفهوم کندل را با جزئیات تمام نشان می‌دهد.

کندل چیست

مفاهیم کندل ها در یک نگاه

می‌توان اولین کاربرد نمودار کندل استیک را فهم سریع و آسان نوسانات قیمت درنظر گرفت. در واقع به راحتی و صرفا با دیدن کندل‌ها می‌توانیم کل معاملات در یک تایم‌فریم را تحلیل کنیم. چرا که هر کندل منعکس‌کننده عکس‌العمل و رفتار تمامی معامله‌گران در یک تایم‌فریم خاص است. در ادامه چند تفسیر ابتدایی از کندل‌ها را خدمت‌تان بیان می‌کنیم که صرفا با نیم‌نگاهی به نمودار شمعی می‌توان این مفاهیم را برداشت کرد.

  1. بدنه مشکی و سفید به ترتیب بیانگر قدرت بالای فروشندگان و خریداران است. هر چه طول بدنه کندل بزرگتر باشد قدرت بیشتری از خرید یا فروش را نشان می‌دهد.
  2. شادو با توجه به رنگ بدنه می‌تواند مفاهیم مهمی را به معامله‌گران گوشزد کند. برای مثال بلند بودن طول سایه بالایی در یک کندل نزولی بیانگر قدرت بالای فروشندگان و افزایش تقاضای عرضه است.
  3. بلند بودن طول سایه پایینی در یک کندل صعودی نیز نشان از قدرت بالای خریداران و افزایش تقاضای خرید دارد.

انواع کندل ها — مهم‌ترین الگوهای شمعی (Candlestick)

با شناسایی واکنش بازار به قرارگیری خاص کندل‌ها کنار یکدیگر، الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns) ساخته می‌شوند. 3 نوع کلی الگوی کندل استیک داریم. بیشتر این الگوهای برای پیش‌بینی بازگشت روند در سطوح حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار می‌گیرند. در واقع الگوهای کمی برای تایید و ادامه‌دار بودن روند فعلی وجود دارند. انواع کندل‌های برگشتی به 2 دسته صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند.

  • برگشتی صعودی
  • برگشتی نزولی
  • ادامه‌دهنده

یک دسته‌بندی دیگر نیز با توجه به ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایه آنها وجود دارد مثل الگوهای یک، دو و سه کندلی. در ادامه مهم‌ترین این الگوها را به شما آموزش خواهیم داد.

1. کندل مارابوزو

به یک کندل صعودی بدون سایه (بدنه سفید یا سبز)، الگوی مارابوزو سفید یا Bullish Marubozu می‌گویند که یک روند صعودی و بازار گاوی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح تقاضا و فشار خرید معامله‌گران دارد.

به یک کندل نزولی بدون سایه (بدنه سیاه یا قرمز)، الگوی ماروبوزو سیاه یا Bearish Marubozu می‌گویند که یک روند نزولی و بازار خرسی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح عرضه و فشار فروش معامله‌گران دارد در شکل زیر این دو الگو نشان داده شده است. در این دو الگو، هر چه طول بدنه شمع بلندتر باشد قدرت بیشتری از خرید یا فروش را نشان می‌دهد.

الگوی مارابوزو سفید و سیاه

2. الگوی کندل استیک دوجی (Doji)

الگوی دوجی نیز جزء الگوهای تک کندلی است بدین صورت که بدنه کندل بسیار کوتاه و عموما بصورت یک خط نازک می‌باشد و به معنی یکسان بودن قیمت بازگشایی و قیمت پایانی است. الگوی دوجی در تحلیل تکنیکال بیانگر تشویش و بی‌تصمیمی معامله‌گران است. در حالت کلی 4 نوع کندل دوجی داریم: پایه بلند، سنگ قبر، سنجاقک و چهار قیمت!

الگوی دوجی پایه بلند: بدنه نازک، سایه بلند از هر دو طرفبرابر بودن فشار عرضه و تقاضا ← تشویش و دودلی معامله‌گران
الگوی دوجی سنگ قبر: بدنه نازک، سایه بالایی بلندقدرت زیاد فروشندگان ← سیگنال فروش در انتهای روند صعودی
الگوی دوجی سنجاقک: بدنه نازک، سایه پایینی بلندقدرت زیاد خریداران ← سیگنال خرید در انتهای روند نزولی
کندل دوجی چهار قیمت: بدنه و سایه کوتاه!بیانگر صف خرید و فروش — برابری قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت

انواع کندل دوجی

همراه شدن Doji با الگوی Marubozu نتایج جالبی در پی دارد:

  • اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سفید باشد نشان از تضعیف قدرت خریداران و احتمال افزایش فشار فروش دارد بنابراین کاهش قدرت روند صعودی را در پی دارد و باید با احتیاط بیشتری نسبت به خرید سهام اقدام کرد!
  • اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سیاه باشد نشان از تضعیف قدرت فروشندگان و احتمال افزایش فشار خرید دارد بنابراین کاهش قدرت روند نزولی را در پی دارد و احتمال توقف روند کاهشی قیمت وجود دارد!

3. الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)

ویژگی الگوی Hanging Man (مرد به دار آویخته یا مرد اعدامی) عدم وجود سایه بالایی کندل یا کوتاه بودن آن می‌باشد همچنین سایه پایینی باید حداقل 2 برابر بدنه باشد. این الگو در انتهای یک روند صعودی و در نقاط مقاومت رخ می‌دهد و به علت قدرت زیاد فروشندگان و افزایش سطح عرضه، بیانگر تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه مشکی (قرمز) باشد قدرت الگوی مرد به دار آویخته بیشتر خواهد بود.

کندل مرد به دار آویخته Hanging Man

4. کندل چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال

در این الگو، سایه پایینی 2 تا 3 برابر بدنه کندل است و سایه بالایی نداریم یا خیلی کوتاه می‌باشد. این الگو در انتهای یک روند نزولی و در نقاط حمایت رخ می‌دهد و نشان از افزایش سطح تقاضا و شکل‌گیری روند صعودی دارد. رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما رنگ سفید (سبز) بدنه، بیانگر قدرت بیشتر الگو برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی خواهد بود. این الگو به پین بار صعودی نیز معروف است.

کندل چکش

الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer) از نظر رفتاری مشابه کندل چکش است با این تفاوت که سایه بالایی 2 برابر بدنه است و سایه پایینی خیلی کوتاه می‌باشد. دقت بفرمایید که این الگو از اعتبار کمتری برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی برخوردار است.

5. الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)

این الگو که به پین بار نزولی معروف است در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد. سایه بالایی حداقل 2 برابر بدنه و کندل فاقد سایه پایینی (یا خیلی کوتاه) است. الگوی شوتینگ استار (ستاره ثاقب) بیانگر افزایش تقاضای فروش و در نتیجه تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه سیاه باشد (نزولی – بدنه قرمز) قدرت بازگشت روند بیشتر خواهد بود. اگر بعد از تشکیل الگوی ستاره دنباله دار، یک کندل پایین‌تر از کف قیمتی شکل بگیرد می‌توان آنرا سیگنال قوی فروش دانست.

الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star)

6. الگوی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)

جز الگوهای دو کندلی و بازگشتی است که تغییر روند صعودی به نزولی را در پی دارد بدین صورت که در یک روند صعودی ابتدا یک شمع سفید با بدنه نسبتا بلند و سپس کندلی با رنگ سیاه تشکیل خواهد شد شمع قرمز باید حداقل 50% بدنه کندل سبز را شامل شود و سقف قیمتی آن باید بالاتر از سقف شمع سیاه باشد. تشکیل این الگو در نقطه مقاومت باعث قدرت بیشتر آن در تغییر روند خواهد بود.

الگوی ابر سیاه پوشاننده - Dark Cloud Cover

7. الگوی اینگالف نزولی (Bearish Engulfing)

این الگو که به پوشای نزولی نیز معروف است در بازار خرسی و هنگام تغییر روند صعودی به نزولی تشکیل می‌شود بدین صورت که یک کندل قرمز، یک یا چند شمع قبلی خود را شامل می‌شود! و پوشش بیشتر کندل‌ها باعث افزایش قدرت بازگشتی آن خواهد شد. کندل سیاه باید شمع سفید قبل خود را کامل پوشش دهد بدین صورت که قیمت آغازین و پایانی آن باید بیشتر از قیمت پایانی و آغازین کندل سبز قبلی باشد.

الگوی اینگالف نزولی

8. الگوی اینگالف صعودی (Bullish Engulfing)

این کندل صعودی در بازار گاوی و انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد. بدین‌صورت که یک کندل سبز، یک یا چند شمع قبلی خود را پوشش می‌دهد و هر چه کندل‌های بیشتری را شامل شود قدرت بازگشت آن بیشتر خواهد بود. کندل سفید باید شمع سیاه قبل خود را کامل بپوشاند. شناسایی الگو اینگالف صعودی در نقاط حمایتی معتبر می‌تواند به عنوان سیگنال خرید تلقی شود. Engulfing به الگوی پوششی یا پوشا نیز معروف است.

الگوی اینگالف صعودی

9. الگوی ستاره صبحگاهی در تحلیل تکنیکال (Morning Star)

از الگوهای سه کندلی و برگشتی صعودی است بدین صورت که در پایان یک روند نزولی، یک شمع سیاه بلند تشکیل می‌شود که روند نزولی فعلی را تایید می‌کند سپس شمع دوم با بدنه‌ای کوچک و پایین‌تر از بدنه شمع اول شکل می‌گیرد. رنگ بدنه شمع دوم اهمیت ندارد! آخرین کندل در بالای بدنه شمع دوم و با رنگ سفید ظاهر می‌شود و باید حداقل 50% بدنه شمع اول را پوشش دهد. دقت بفرمایید که کوچک بودن بدنه شمع دوم و شباهت آن با ستاره! دلیل نامگذاری این الگو است و به شمع میانی، ستاره نیز می‌گویند.

الگوی ستاره صبحگاهی Morning Star

10. الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)

نقطه مقابل الگوی قبلی است! یعنی در پایان یک روند صعودی شکل می‌گیرد و نشان از برگشت روند صعودی دارد و جزء الگوهای قوی برگشتی است. در این الگو شمع اول بصورت یک کندل بلند سفید، شمع دوم با بدنه‌ای کوچک و بالاتر از شمع اول و نهایتا آخرین کندل در زیر بدنه ستاره و با رنگ سیاه ظاهر می‌شود که قیمت پایانی آن زیر خط میانی بدنه شمع اول است. ستاره عصرگاهی سیاره زهره است که قبل از تاریکی هوا ظاهر می‌شود! برخلاف ستاره صبحگاهی (سیاره عطارد) که نشانه طلوع آفتاب است!

کندل ستاره عصرگاهی

11. الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)

یکی از الگوهای پرقدرت تحلیل تکنیکال جهت تغییر روند صعودی به نزولی است سه کندل سیاه با اندازه‌های تقریبا یکسان، سیگنال کاهش قیمت را صادر می‌کنند! این الگو بیانگر فشار عرضه و فروشندگان قوی است. در مقابل این الگو، الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) قرار دارد که 3 شمع سبز پشت سر هم نوید یک روند صعودی و افزایش قیمت را می‌دهند.

12. الگوی عشق: عشق بورزید، پرواز کنید!

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

راهکارهای تضمینی برای افزایش قدرت بدون افزایش حجم

درست است که ساخت عضلات حجیم، آرزوی خیلی از ورزشکاران و بدنسازان است؛ ولی همه ورزشکاران علاقه‌ای به حجم‌گیری ندارند. به کشتی‌گیران، مبارزان ورزش‌های رزمی، ژیمناست‌ها، شناگران یا ورزشکارانی فکر کنید که از وزن بدن خود به عنوان مقاومت اولیه در ورزش‌شان استفاده می‌کنند، آنها به قدرت نیاز دارند و حجم اضافی می‌تواند مانع موفقیت آن‌ها شود. بنابراین به دنبال افزایش قدرت بدون افزایش حجم بدن خود هستند.

با ما در این مطلب همراه شوید تا چندین راهکار طلایی برای افزایش قدرت عضلات به شما معرفی کنیم. همچنین چند حرکت خوب برای این منظور هم در آخر به شما هدیه خواهیم داد.

راهکارهای تمرینی برای افزایش قدرت بدون افزایش حجم

نکته مهم این است که قدرت فقط یک ویژگی عالی برای عضله نیست، بلکه یک مزیت بسیار مهم و مفید برای کل سیستم حرکتی بدن ورزشکار است. از طرف دیگر برخلاف تفکر رایج، برای بالا بردن قدرت عضله، احتیاجی نیست که عضله را تا حد ناتوانی خسته کنید یا با دیگر سیستم های تمرینی به تارچه‌های عضلانی، ریز آسیب وارد کنید. بدن شما قدرت خود را با به کارگیری فیبرهای عضلانی بیشتر در یک گروه عضلانی خاص افزایش می‌دهد.

با راهکارهای زیر در تمرینات خود، قدرت عضلانی‌تان را افزایش دهید؛ بدون اینکه سایز و حجم اضافی بگیرید.

1. وزنه‌های سنگین بزنید!

بلندکردن وزنه های سنگین (بالاتر از 90% توان یک بیشینه) برای افزایش قدرت عضلانی بسیار مناسب است. فیبرهای عضلانی مرتبط با این واحدهای حرکتی بیشترین پتانسیل را برای افزایش قدرت دارند؛ با این حال، آنها به سرعت خسته می‌شوند. بهتر است که سنگین زدن برای تمرینات چند مفصلی (مانند اسکات، ددلیفت، انواع پرس‌ها) اعمال شود. با اینکه وزنه سنگین است، اما هدف شما باید این باشد که وزنه را با بیشترین سرعت ممکن بلند کنید. این کار باعث می‌شود که تا حد امکان از فیبرهای عضلانی سریع انقباض استفاده کنید.

افزایش قدرت با وزنه سنگین

2. تمرینات انفجاری انجام دهید!

تمرینات انفجاری که در ورزش‌های چند جانبه (مثل کراس فیت) محبوب هستند، یک راه خوب برای افزایش قدرت بدون حجم‌گیری است. به عنوان مثال، اسکات باکس و ددلیفت سرعتی یک سبک بلند کردن عالی برای افزایش و بهبود قدرت هستند. سنگینی وزنه‌های شما در چنین تمریناتی باید حدود 60% حداکثر توان شما باشد و تمرین باید با سرعت و شتاب انجام شود. مقاومت‌های اضافه ​​(مثل کش مقاومتی) می‌تواند برای به چالش کشیدن بیشتر توانایی شما در سرعت انجام تمرین اعمال شود.

3. سراغ تمرینات پلایومتریک بروید!

تمرینات پلایومتریک، تمریناتی پرشی_جهشی هستند که به منظور بالا بردن قدرت و سرعت ورزشکار طراحی شده‌اند. در حقیقت، این تمرینات برای افزایش توان انفجاری ورزشکاران حرفه‌ای و المپیکی طراحی شده‌بود؛ اما همه، از جمله کسانی که قصد بالا بردن قدرت بدون حجم گرفتن دارند، می‌توانند از چنین تمریناتی بهره‌مند شوند. این تمرینات به بدن می‌آموزد که از انرژی کشسانی ذخیره‌شده برای ایجاد انقباضات قوی‌تر و پرتوان‌تر استفاده کند. این بهبود در توانایی واکنشی را می‌توان با بهبود سفتی عضله-تاندون نیز توضیح داد. تمرینات پلایومتریک را با وزن بدن یا وزنه‌های آزاد می‌توان انجام داد؛ مانند:

  • پرش‌های متوالی از روی موانع
  • جامپ اسکات با دمبل در تکرارهای بالا.

تمرینات پلومتریک برای افزایش قدرت

4. حجم تمرین را کاهش دهید!

یک پروتکل رایج برای افزایش حجم و قدرت عضله، استفاده از سیستم تمرینی 5×5 است. اما می‌توان این سیستم تمرینی را کمی تغییر هم داد؛ به طور مثال به 2 الی 3 ست تکرار کاهش داد، تا احتمال حجم‌گیری را کم کنید. کاهش حجم تمرین و تمرکز بر سرعت انجام تمرین، تاثیر بهتری برای بهبود قدرت و قدرت انفجاری خواهد داشت و به‌جای رشد عضلات بر توان و قدرت عضلانی تاثیر دارد. همچنین تعداد جلسات تمرین شما از 4-5 بار در هفته برای بدنسازی باید به 1-3 بار در هفته کاهش یابد.

5. از تمرینات چابکی دونده‌ها استفاده کنید!

هیچ چیز به اندازه دوی سرعتی در فضای آزاد باعث افزایش سرعت دویدن نمی‌شود. اما فایده دویدن فقط این نیست؛ انجام تمرینات حرفه‌ای دوندگان سرعتی، مثل دوی با مانع، دوی چند مرحله‌ای و یا دیگر تمرینات چابکی به افزایش قدرت عضلانی کمک می‌کند. توانایی شتاب گرفتن، به نوعی باعث می‌شود که قدرت عضلانی خود را هم افزایش دهید.

6. تمرینات متضاد را امتحان کنید!

یک نمونه برای تمرینات متضاد (Contrast training) ترکیب تمرین قدرتی سنگین با تمرین پلایومتریک است. مکانیسم فیزیولوژیکی این روش تمرینی به عنوان پتانسیل فعالسازی تاخیری یا به اختصارPAP شناخته می‌شود. اصولاً ابتدا تمرینات قدرتی سنگین انجام می‌شود و سپس یک استراحت طولانی معمولاً 10-3 دقیقه وجود دارد. سپس یک تمرین پلایومتریک با الگوی حرکتی مشابه (5-10 تکرار) انجام می‌شود. تحقیقات نشان داد که نتیجه چنین تمرینی، افزایش قدرت و نیروی عضلانی است. به عنوان مثال می‌توان به اسکوات با وزنه و به دنبال آن پرش‌های بلند درجا اشاره کرد.

اگر فاصله بین تمرین قدرتی و پلایومتریک خیلی کوتاه باشد، خستگی و کاهش عملکرد تمرین پرشی را تجربه خواهید کرد. این یک سوپرست نیست، بنابراین این تمرینات را مانند یک مدار انجام ندهید.

7. طولانی‌تر استراحت کنید!

هنگام بدنسازی به قصد تحریک رشد عضله، دوره‌های استراحت کوتاه بین ست‌ها توصیه می‌شود، مانند 30-60 ثانیه. اما هنگام تمرین برای افزایش قدرت، استراحت خود را بسته به تمرین، به 2 تا 5 دقیقه افزایش دهید. در تمرینات قدرتی از وزنه‌های سنگین استفاده می‌شود و به دوره‌های استراحت طولانی‌تری نیاز دارید تا مطمئن شوید که همان تعداد تکرار را در ست‌های بعدی انجام می‌دهید. قدرت ذهنی و توانایی شما برای تمرکز بر روی ست سنگین نیز به استراحت طولانی‌تر نیاز دارد.

8. قبل از تمرین کشش استاتیک انجام ندهید!

از قدیم به ما گفته می‌شد قبل از تمرین، کشش ایستا انجام دهیم تا انعطاف پذیری خود را افزایش دهیم و تصور می‌شد که این کار، خطر آسیب را کاهش می‌دهد. اما این حرف برای کسی صادق است که تمام روز، بدون حرکت باشد و به این اندک کشش‌ها برای بیدار کردن بدن خشک خود نیاز داشته باشد.

امروزه گرم کردن با انجام تمرینات پویا توصیه می‌شود تا شما را برای جلسه ورزشی یا مسابقه آماده کند. باید بدانید که کشش ایستا بر قدرت و توان تولیدی، سرعت، عملکرد پرش و چابکی شما تأثیر منفی می‌گذارد. برای اینکه خود را بهتر برای تمرینات قدرتی و پلایومتریک آماده کنید، کشش استاتیک را به پس از پایان تمرین موکول کنید.

9. از عضلات کوچک غافل نشوید!

عضلات بزرگ و قوی را همه می‌سازند، اما ورزشکاری با دیگران تفاوت دارد که هیچ عضله‌ای، حتی عضلات کوچک که بسیاری به آن‌ها اهمیت نمی‌دهند را هم تقویت کند. اگر به دنبال افزایش قدرت بدون حجم هستید باید عضلات ضعیف خود را پیدا کنید و روی آن‌ها به خوبی عضلات اصلی کار کنید. این عضلات نقش پررنگ و مهمی در افزایش قدرت کلی بدن شما دارند.

نکته: نه فقط برای بالا بردن قدرت، بلکه برای حمایت از تک تک مفصل‌ها، پیشگیری از عدم تعادل و آسیب‌دیدگی هم تقویت این عضلات کوچک مهم هستند. برای داشتن یک برنامه تمرینی مناسب و مفید می‌توانید از کارشناسان ما در فیتامین کمک بگیرید.

10. ریکاوری کافی داشته باشید!

ریکاوری یک بخش بسیار مهم در تمرینات ورزشی است؛ فرقی ندارد هدف شما افزایش قدرت بدون حجم باشد یا چیز دیگری، به هرحال بدن و عضلات پس از یک جلسه تمرینی سخت، به استراحت و بازیابی نیاز دارند و این موضوع به اندازه خود تمرین مهم است.

ریکاوری بعد از ورزش نه فقط برای بالا بردن قدرت بدنی، بلکه برای کاهش دردهای عضلانی، پیشگیری از آسیب‌دیدگی و آرام کردن ذهن لازم است؛ علاوه براین، ریکاوری سطح انرژی را در بدن شما بالا نگه می‌دارد که برای جلسه تمرین قدرتی بعدی به آن نیاز دارید.

راهکارهای تغذیه‌ای برای افزایش قدرت بدون افزایش حجم

تا اینجا درباره نوع تمرین صحبت کردیم، که بسیار مهم است اما تغذیه و رژیم غذایی ورزشکار هم بسیار در عملکرد ورزشی او و قدرت عضلانی‌اش تاثیر دارد. اکنون چند راهکار مهم در رابطه با تغذیه به شما می‌گوییم که با رعایت آن‌ها به افزایش قدرت بدن خود کمک خواهید کرد.

1. پروتئین را جدی بگیرید!

مصرف پروتئین در الویت است. این ماده مغذی ضروری عضله می‌سازد و شما را سیر می‌کند. غالباً گفته می‌شود که به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، حدود 1 گرم الی 2 گرم پروتئین دریافت شود؛ البته تنظیم دقیق این مقدار به موارد دیگری هم بستگی دارد. بنابراین اگر 70 کیلو هستید، یعنی حدود 120 گرم پروتئین (یا بیشتر)، در طول روز نیاز دارید. برای افزایش قدرت عضلانی، مواد غذایی مانند کراتین را که فقط در غذاهای حیوانی وجود دارد را بیشتر مصرف کنید.

مصرف پروتئین کافی

2. چربی های مفید مصرف کنید!

برای حفظ عملکرد طبیعی هورمون‌ها، لازم است که حداقل 20 درصد کالری‌ مصرفی‌تان از چربی‌ها تامین شود و به عنوان یک ورزشکار مهم است که این چربی‌ها از منابع سالم مثل مغزیجات تامین شود. چربی‌ها التهاب را کاهش می‌دهند، سیستم ایمنی را بهبود می‌بخشند و سلامت شما را تقویت می‌کنند.

3. کربوهیدرات را فراموش نکنید!

وقتی قصد حجم‌گیری ندارید بنابراین باید خیلی حواس‌تان به کالری دریافتی‌تان باشد. مهم است که کالری دریافتی کل روزانه شما از کالری متابولیسم پایه‌تان بیشتر نشود قدرت روند به صورت کمی تا وزن و حجم اضافه نگیرید. این موضوع برای ورزشکارانی که قصد افزایش قدرت بدون افزایش حجم دارند، بدیهی است؛ اما گاهی به اشتباه تصور می‌شود که برای کم کردن کالری کل، حذف یا بسیار کم کردن کربوهیدرات مجاز است. نه اینطور نیست. شما برای داشتن انرژی تمرین به کربوهیدرات نیاز دارید و اتفاقا قدرت بدنی در اثر دریافت کم کربوهیدرات می‌تواند بسیار تحت تاثیر قرار گیرد.

از اختصاص دادن 20 درصد کالری روزانه به کربوهیدرات‌ها شروع کنید. کربوهیدرات‌هایی را که می‌خورید متنوع کنید، مطمئن شوید که حاوی مواد مغذی و فیبر کافی باشند. ممکن است که لازم باشد این درصد را به دلیل تطبیق یافتن با هدف‌ها و نیازهای خود تغییر دهید. بهتر است ابتدا bmr یا متابولیسم خود را اندازه گیری کنید سپس با کارشناسان ما در این رابطه مشورت کنید.

نتیجه محاسبه بی ام آر شما

کالری مورد نیاز فعلی بدن:

کیلو کالری برای کاهش نیم کیلو وزن در هفته:

کیلو کالری برای کاهش یک کیلو وزن در هفته:

کیلو کالری برای افزایش نیم کیلو وزن در هفته:

کیلو کالری برای افزایش یک کیلو وزن در هفته:

تمریناتی برای بالا بردن قدرت عضلانی

اکنون چند تمرین مهم و موثر برای افزایش قدرت عضلات بدون افزایش حجم به شما آموزش می‌دهیم.

روش ویکتور اسپراندئو و شکست خطوط روند!

خطوط روند یکی از ابزارهای بسیار مفید جهت ترید می باشند که به صورت گسترده ای توسط اکثر تریدرها مورد استفاده قرار می گیرند. حتی افرادی که روش شان مبتنی بر خطوط روند نمی باشد نیز گاهی اوقات به عنوان یک عامل تاییدی مضاعف، از این ابزار و ترکیب آن با استراتژی خودشان بهره می گیرند. البته کاربردهای خطوط روند بسیار زیاد است و شامل موارد دیگری مثل تشخیص قدرت روند (مومنتوم بازار) و یا روش SDTL نیز می شوند.

اما در این مطلب قصد داریم روشی را به شما معرفی کنیم که برای تایید شکست خطوط روند به کار می رود. چرا که خیلی از مواقع دیده ایم که با شکسته شدن یک خط روند صعودی، برخی افرادی به سرعت اقدام به گرفتن پوزیشن فروش می کنند و یا زمانی که یک خط روند نزولی شکسته می شود، شروع به اخذ پوزیشن خرید می کنند.

این کار می تواند اشتباه باشد. چرا؟

ساده است. فرض کنید روند صعود فعلی بازار قدرت روند به صورت کمی زاویه ای در حدود ۴۰ درجه داشته باشد. اما حالا به هر دلیلی قیمت شروع به اصلاح شیب خود کرده و می خواهد با شیب ۲۷ درجه به صعود خود ادامه دهد. بنابراین متوجه شدیم که همیشه شکست خط روند صعودی به معنای نزولی شدن بازار نیست. همچنین شکست خط روند نزولی نیز نمی تواند باعث صعودی شدن روند بازار شود.

در تصویر زیر مشاهده می کنید که قیمت پس از شکست خط روند صعودی اندکی افت کرده و مجددا به مسیر خود در جهت صعود ادامه می دهد.

اما روشی که در این مطلب قصد داریم به شما معرفی کنیم، روش یکی از بزرگترین تریدرهای دنیا یعنی آقای ویکتور اسپراندئو (Victor Sperandeo) می باشد. اگر تمایل دارید تا با این تریدر بزرگ بیشتر آشنا شوید، کتاب “جادوگران بازار نوین” اثر “جک شواگر” را مطالعه نمایید.

اما در مورد خبره بودن این تریدر فقط کافیست به شما بگوییم که به فاصله یک روز قبل از “دوشنبه سیاه” سال ۱۹۸۷ که سقوط سنگین شاخص داوجونز را در پی داشت، ویکتور اسپراندئو با اخذ پوزیشن های سنگین فروش روی این شاخص توانست رقم خیره کننده ۳۰۰% سودآوری را در یک روز به ثبت برساند.

این روش که برای تایید شکست خطوط روند به کار میرود با نام Trend Change 123 در کتاب “The Methods of a Wallstreet Master” که نوشته ایشان می باشد توضیح داده شده است.

این روش سه مرحله ساده دارد:

۱- شکست خط روند

۲- تشکیل یک حفره (زیر خط روند صعودی) یا تشکیل یک قله (بالای خط روند نزولی)

۳- شکست حفره یا قله مد نظر

شکست و تایید شکست خط روند صعودی

قوانین ورود و خروج از معامله پس از شکست خط روند صعودی

ورود پس شکست خط روند صعودی: باید منتظر بمانید تا حفره ای که زیر خط روند صعودی شکل گرفته است و با شماره ۲ آن را مشخص کرده ایم، شکسته شود. سپس می توانید وارد پوزیشن فروش شوید.

البته توجه داشته باشید که اگر کندلی که شکست را ایجاد کرده است با فاصله زیادی زیر حفره شماره ۲ بسته شود، بهتر است منتظر پولبک به سطح شماره ۲ بمانید تا نقطه ورود و در نهایت ریسک به ریوارد مناسب تری داشته باشید.

حد ضرر: حد ضرر را کمی بالاتر از نقطه قدرت روند به صورت کمی ای که قیمت به خط روند صعودی پولبک کرده است قرار دهید.

شکست و تایید شکست خط روند نزولی

قوانین ورود و خروج از معامله پس از شکست خط روند نزولی

ورود پس شکست خط روند نزولی: باید منتظر بمانید تا قله ای که بالای خط روند نزولی شکل گرفته است و با شماره ۲ آن را مشخص کرده ایم، شکسته شود. سپس می توانید وارد پوزیشن خرید شوید.

البته توجه داشته باشید که اگر کندلی که شکست را ایجاد کرده است با فاصله زیادی بالای حفره شماره ۲ بسته شود، بهتر است منتظر پولبک به سطح شماره ۲ بمانید تا نقطه ورود و در نهایت ریسک به ریوارد مناسب تری داشته باشید.

حد ضرر: حد ضرر را کمی پایین تر از نقطه ای که قیمت به خط روند نزولی پولبک کرده است قرار دهید.

به شکل ساده هر دو ستاپ را مشاهده کردید.

اما در ادامه با مثال های واقعی پیش خواهیم رفت تا بتوانیم به شکل ملموس تری این روش را به شما آموزش دهیم. پس با طلاچارت همراه باشید…

در تصویر بالا یک خط روند صعودی قوی را مشاهده می کنید که قیمت ۴ بار به آن برخورد داشته است و از لحاظ تعاریف تکنیکالی یک خط روند تایید شده می باشد.

  • سپس با یک کندل بسیار قوی شکسته می شود (مرحله ۱).
  • اکنون قیمت یک حفره (کف) را زیر خط روند صعودی ایجاد می کند (مرحله ۲)
  • قیمت تلاش می کند تا کف قبلی خود را بشکند. اما در مرحله اول قادر به انجام این کار نیست. سپس در بار دوم ناحیه قرمز رنگ را شکسته و نزولی پر قدرتی را آغاز می کند (مرحله ۳)

در تصویر همه چیز مشخص است. قیمت خط روند نزولی را شکسته و قله ای را بالای آن ایجاد کرده است. نقطه ورود به پوزیشن خرید پس از شکست ناحیه قرمز رنگ خواهد بود و حد ضرر نیز کمی پایین تر از جایی که قیمت به خط روند پولبک کرده است قرار می گیرد.

حد سود را چگونه باید پیدا کنیم؟

همیشه تاکید ما بر این بوده است که نواحی مهم چارت (حمایت ها، مقاومت ها و نواحی تبدیل سطح) بهترین مکان ها جهت ورود و خروج معامله هستند. بنابراین می توانید این نواحی را جهت قرار دادن حد سود و یا برداشت سودهای چندگانه (Partial Take Profit) انتخاب نمایید.

روش بعدی نیز می تواند استفاده از حد سودهایی باشد که بر اساس ریسک به ریوارد محاسبه می شوند. به عنوان مثال اگر در یک پوزیشن ۵۰ پیپ حد ضرر در نظر گرفته اید، می توانید ۵۰ پیپ (ریسک به ریوارد ۱:۱) یا ۱۰۰ پیپ (ریسک به ریوراد ۱:۲) برای برداشت سود در نظر بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.