شش پیشنهاد مرکز پژوهشها برای بهبود شرایط اقتصادی
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است: اگر دولت سیاست های مناسبی را بر فعال ساختن بخش مسکن در پیش بگیرد، اثر کاهش صادرات نفت بر رشد اقتصادی کمتر خواهد بود و کشور میتواند آثار تحریم را خنثی کند.
به گزارش مشرق، مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی با عنوان «تحلیل تحولات اخیر اقتصاد ایران»، ضمن بررسی وضعیت بازارهای اقتصادی مختلف کشور از جمله ارز، طلا، خودرو، مسکن و بورس در ماه های اخیر و تحلیل دلایل تحولات شدید آنها، پیشنهاد کرد برای مدیریت وضعیت اقتصادی کشور، سریعا بازار ثانویه ارز تعمیق شود و مالیات بر عایدی سرمایه اخذ گردد. متن کامل این گزارش از اینجا قابل مشاهده است.
مقصر وضع اقتصاد تیم اقتصادی روحانی نیست!
منفی شدن رشد اقتصادی کشور در صورت کاهش یک میلیون بشکهای صادرات نفت
در بخش چکیده این گزارش آمده است: «بازار ارزهای خارجی، طلا و سکه، خودرو و در نهایت بازار بورس اوراق بهادار از جمله مهم ترین بازارهایی هستند که در ماه های اخیر دچار التهاب شده و قیمت ها در این بازارها با شیب زیادی رو به افزایش بوده دلایل اهمیت بازار ثانویه اند. علاوه بر این بازارها، اخیرا قیمت برخی کالاها و خدمات مصرفی خانوار مثل گوشت گوسفند، گوشت مرغ، برنج، چای، دارو و . نیز افزایش یافته است. با این حال نگاهی به روند نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی و مرکز آمار نشان می دهد این نرخ در خردادماه به ترتیب 9.4 و 8.2 درصد بوده که با تلقی عمومی مردم از تورم متفاوت است. در توجیه این موضوع باید بیان داشت نرخ تورم، متوسط افزایش قیمت کالاها و خدمات سبد خانوار در 12 ماه اخیر است و حتی با وجود بروز شوک قیمتی در تمام کالاهای سبد خانوار، تنها یک دوازدهم از اثر این شوک قیمتی در تورم ماه جاری منعکس میشود، در این مواقع نرخ تورم نقطه به نقطه می تواند تطابق بیشتری با تلقی عمومی از نرخ تورم داشته باشد. بررسی نرخ تورم نقطه به نقطه نشان می دهد این نرخ که در فروردین ماه 1397 برابر 7.9 درصد بوده در خردادماه به 13.7 درصد افزایش یافته است. این افزایش به خصوص در برخی زیربخش ها که اتفاقا تاثیر زیادی بر تلقی عمومی از تورم دارند بسیار قابل توجه است. برای مثال شاخص قیمت خوراکی ها و آشامیدنی ها تنها در خردادماه نسبت به ماه قبل 8.8 درصد رشد داشته است. بررسی شاخص قیمت تولیدکننده نیز نشان از رشد قابل توجه این شاخص دارد. این موارد نشان می دهد هرچند نرخ تورم همچنان در کانال تک رقمی قرار دارد، اما نگاهی به زیرشاخص های شاخص قیمت تولیدکننده و مصرف کننده، نشان از روند فزاینده تورم و خروج از کانال تک رقمی برای برخی گروه های کالایی و در نهایت برای شاخص کل در آینده نزدیک دارد.
شوک عدم تایید و خروج آمریکا از برجام در کنار عوامل زمینه ای مثل حجم بالای نقدینگی، عدم تناسب رشد نقدینگی و نرخ تورم، مشکلات و شکنندگی سیستم بانکی و نرخ های بالای سود بانکی، رشد بالای بدهی های عمومی، وابستگی به نفت، وابستگی تولید به واردات واسطه ای و سرمایه ای، عدم تناسب روابط اقتصادی بین المللی و سیاست خارجی کشور، فساد، ضعف حاکمیت قانون و تنزل سرمایه اجتماعی مهم ترین دلایل تحولات اخیر در بازارهای مختلف هستند. در واقع موارد فوق از کانال های انتظار افزایش تحریم ها و تکرار تجربه قبلی و تلاش برای حفظ ارزش دارایی ها از سوی فعالان اقتصادی، افزایش خروج سرمایه از کشور، افزایش تقاضای سفته بازی ارز و کاهش همکاری بانک های خارجی با ایران موجب افزایش نرخ ارز و در ادامه افزایش التهاب در سایر بازارهای دارایی شده اند.
نرخ ارز از کانال های مختلفی می تواند بر تورم اثرگذار باشد که مهم ترین آنها افزایش قیمت کالاهای وارداتی مصرفی خانوار و افزایش قیمت کالاهای واسطه ای و در نتیجه افزایش هزینه های تولید است. برآوردهای مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد به ازای هر 10 درصد افزایش نرخ ارز، نرخ تورم دو درصد رشد خواهد داشت. تحریم های اقتصادی از کانال های کاهش صادرات نفت، کاهش صادرات غیرنفتی و محدودیت واردات بر تولید و بخش حقیقی اقتصاد ایران اثرگذار خواهد بود.
برآوردهای مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد در صورت کاهش 500 هزار بشکه ای صادرات نفت، رشد اقتصادی سال 1397 برابر 0.5 درصد و در صورت کاهش یک میلیون بشکه ای صادرات نفت این رقم به منفی دو درصد خواهد رسید. البته این شرایطی است که دولت هیچگونه سیاست فعالی را در مقابل شوک های فوق نداشته باشد.
بررسی های مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد بخش هایی که بیشترین آسیب پذیری را در شرایط تحریم و محدودیت واردات دارند عبارتند از: ساخت وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم تریلر، ساخت سایر تجهیزات حمل و نقل، ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی، ساخت محصولات از لاستیک و پلاستیک و ساخت منسوجات. بخش هایی که وابستگی بالایی به واردات دارند، با اعمال تحریم و محدودیت واردات با کاهش توان تولید بیشتری در اقتصاد مواجه می شوند.
در این خصوص آنچه اهمیت می یابد این است که بخش هایی در اولویت سیاست گذاری قرار دلایل اهمیت بازار ثانویه گیرند که علاوه بر وابستگی کمتر به واردات، از پیوندهای قوی تر با سایر بخش های اقتصادی و لذا توانایی بیشتری در ایجاد تحرک در اقتصاد برخوردار باشند. در صورتی که امکان جایگزینی واردات و تخصیص ارز در شرایط تحریم میسر نباشد، باید بخش هایی در اولویت سیاست گذاری قرار گیرند که دو ویژگی مهم داشته باشند: نخست آنکه وابستگی کمتری به واردات داشته باشند. دوم آنکه از پیوندهای قوی و توانایی بالا در ایجاد تحرک در کل اقتصاد برخوردار باشند. بررسی های مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد بخش هایی که دارای دو مولفه فوق هستند به ترتیب عبارتند از: ساخت محصولات غذایی، کشاورزی، ساختمان، ساخت مبلمان، دباغی و پرداخت چرم، فلزات اساسی، ساخت محصولات چوبی و ساخت سایر محصولات کانی غیرفلزی. بدیهی است اگر دولت سیاست های مناسبی را بر فعال ساختن بخش های مزبور به ویژه بخش مسکن در پیش بگیرد، اثر کاهش صادرات نفت بر رشد اقتصادی کمتر خواهد بود و کشور می تواند آثار تحریم را خنثی کند».
وضعیت بازارهای اقتصادی مختلف کشور و دلایل تحولات شدید آنها
در بخش مقدمه این گزارش بازوی کارشناسی مجلس، آمارهایی درباره وضعیت بازارهای اقتصادی مختلف کشور (ارز، طلا، خودرو، مسکن و بورس) در ماه های اخیر آمده است. خلاصه این آمارها در نمودار زیر آمده است:
بخش بعدی گزارش مرکز پژوهش های مجلس، «تحلیل دلایل و عوامل موثر بر تحولات اخیر اقتصاد ایران» است. در ابتدای این بخش آمده است: «نکته مهم در این زمینه آن است که با وجود آنکه تصمیم اخیر آمریکا در خروج از برجام بهعنوان یک شوک در تحولات اخیر بازارها به خصوص بازار ارز مؤثر بوده است، نمی توان و نباید نقش و اهمیت عوامل زمینهای که اقتصاد ما را در برابر اینگونه دلایل اهمیت بازار ثانویه شوکها آسیب پذیر کرده است نادیده گرفت». خلاصه دیدگاه این مرکز پژوهشی درباره عوامل موثر بر تحولات اخیر در بازارهای مختلف در قالب تصویر زیر نشان داده شده است:
شش پیشنهاد مرکز پژوهش های مجلس برای بهبود شرایط اقتصادی کشور
بخش دوم گزارش بازوی کارشناسی مجلس، «چشم انداز تولید و بخش حقیقی اقتصاد با توجه به تحولات اخیر» است. بخش آخر گزارش مرکز پژوهش های مجلس، «توصیه های سیاستی» است. در ابتدای این بخش با تاکید بر اینکه تصمیم گیری در شرایط فعلی بسیار متفاوت و پیچیده تر از تصمیم گیری در شرایط معمول اقتصاد است و هنر سیاستگذاری در این شرایط پیچیده، مدیریت و کنترل هزینه های جانبی سیاستها و به طور مشخص حداقل سازی هزینه ها بهخصوص هزینه های اجتماعی آنهاست، آمده است: «برای مثال در شرایط بحران ارزی همواره یکی از اولین سیاستها برای جلوگیری از خروج سرمایه و کاهش میزان سیالیت نقدینگی، افزایش نرخ سود بانکی است. شاهد این مدعا افزایش نرخ سود در ترکیه و روسیه درنتیجه افزایش اخیر در نرخ ارز این کشورهاست. بااین حال اتخاذ این سیاست با پیچیدگی هایی روبه رو است: افزایش نرخ سود بانکی عدم تعادل موجود در ترازنامه بانک های کشور را از طریق افزایش بیشتر سرعت رشد بدهی ها (سودهایی که به صورت سپردهای پرداخت می شود) تشدید می کند. ازسوی دیگر با افزایش نرخ سود سپرده، نرخ سود تسهیلات نیز افزایش می یابد و درنتیجه هزینه های تولید بالا رفته به افزایش قیمت تمام شده کالاهای تولید داخل منجر خواهد شد که خود پیامدهای منفی دیگری دارد». سپس مرکز پژوهش های مجلس، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در حوزههای ارزی، پولی و مدیریت نقدینگی ارائه کرده که عبارتست از:
«الف) حوزه ارزی:
1. پذیرش این نکته که درحال حاضر اگرچه منابع ارزی کشور تکافوی نیازهای وارداتی کشور را دارد، اما به دلیل محدودیتهای شدیدی که در ماههای آتی بر صادرات نفت کشور و نقل و انتقالات مالی بین المللی وضع میشود، ضرورت ایجاب میکند که در استفاده از درآمدها و ذخایر ارزی کشور بسیار سختگیرانه عمل شود. به طور مشخص تخصیص ارز 4200 تومانی در شرایطی که نرخ آن در بازار آزاد نزدیک به دو برابر قیمت است و بسیاری از قیمتهای کالاها براساس آن تعدیل شده است، تنها به هدر رفت منابع ارزی کشور منجر می شود، چرا که به واسطه رانت موجود، تقاضای واردات تشدید خواهد شد.
بر این اساس دولت باید اولاً منابع و مصارف ارزی کشور تا پایان سال را برآورد کند. ثانیاً با اولویت بندی کالاها و خدمات، یارانه ارزی فقط برای کالاها و خدمات اساسی که امکان رصد قیمت آنها وجود دارد– در طول زنجیره تا هنگامی که به مصرف کننده نهایی میرسد- اختصاص یابد. دولت ثبت سفارش و واردات کالاهای لوکس و غیرضروری و همچنین برخی کالاهایی که در داخل ظرفیت تولید آنها به طور کامل وجود دارد را ممنوع کرد. براین اساس برای واردات سایر کالاها و خدمات می باید ارز به قیمت آزاد اختصاص یابد. این اقدام هم قدری از عطش واردات این کالاها میکاهد و هم قدرت رقابت تولیدکنندگان کالاهای مشابه و جایگزین را افزایش میدهد.
2. سیاست ارزی برای مدیریت کشور در ماههای آتی نیازمند اصلاح جدی و فوری است. صرفنظر از مشکلات و محدودیتهای ارزی کشور، فروش ارز به نرخ 4200 تومان برای واردات کالاها و خدمات در شرایطی که قیمت دلار در بازار آزاد درحال حاضر نزدیک به دو برابر آن است، فساد زیادی ایجاد میکند. فاصله حدود 100 درصدی ارز دولتی با ارز در بازار آزاد انگیزههای کماظهاری در صادرات و بیش اظهاری و دیگراظهاری در واردات را تشدید می کند. صادرکننده نفع خود را در این میبیند که ارزش صادرات خود را کمتر اظهار کند و آن را به نرخ 4200 تومان عرضه کند و مابقی ارز حاصل از صادرات خود را به قیمت آزاد بفروشد. واردکننده نیز انگیزه دارد که با تبانی با تولیدکننده خارجی ارزش واردات را بیشتر از قیمت متعارف اظهار کند و لذا بیشتر از ارزش کالای وارداتی ارز دریافت کند و آن را در بازار آزاد بفروشد یا کالاهای دیگری که به آنها ارز دولتی تعلق میگیرد را وارد کند. علاوه بر این، صادرات مجدد نیز در این شرایط افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر، واردکنندگان این انگیزه را دارند که کالای وارداتی با نرخ 4200 تومانی را مجدداً صادر کنند و ارز حاصل از آن را با نرخ آزاد در بازار بفروشند. همچنین برخی از صادرکنندگان در مقابل فروش ارز حاصل از صادرات خود به نرخ 4200 تومانی، خارج از این مبادله ارزی، مبالغ دیگری را دریافت می کنند. در کنار این مفاسد در بسیاری از موارد همانگونه که بیان شد کالاها و خدماتی که خود آنها یا مواد اولیه شان با ارز 4200 تومانی وارد شده است، براساس نرخ دلار در بازار آزاد به دست مصرف کننده نهایی می رسد. دولت و بانک مرکزی پس از انتقادات به سیاست یکسان سازی نرخ دلار به قیمت 4200 تومان، ایجاد بازار دوم را پذیرفت و براساس آن معاملات ارز بین صادرکنندگان گروه 20 درصدی براساس تقسیم بندی وزارت صمت، صرافان مجاز و واردکنندگان کالاهای دارای اولویت سوم وزارت صمت با قیمت توافقی انجام خواهد شد. بازار دوم اگرچه قدمی رو به جلو است، اما فروش 80 درصد از ارز صادرات کشور به نرخ 4200 تومان کماکان منشأ فساد می باشد. لذا برای جلوگیری از فساد و هدر رفت منابع کشور نیز ضروری است بازار دوم تا جایی که امکان دارد بزرگتر شده و ارز بیشتری در آن براساس نرخ توافقی عرضه شود.
3. با توجه به ضرورت مداخله در بازار ارز و مدیریت آن در این شرایط ضروری است بازار آتی ارز تأسیس شده و از طریق مداخله در آن، به بازار ارز نقدی (اسکناس) را کنترل کند. مزیت مثبت این بازار، آن است که در این شرایط بانک مرکزی این امکان را خواهد داشت که با استفاده از منابع ریالی امکان مدیریت نرخ ارز را داشته باشد.
ب) حوزه پولی و مدیریت نقدینگی:
1. با توجه به حجم نقدینگی گسترده 1500 هزار میلیارد تومانی که بیش از 98 درصد آن به صورت سپردههای بانکی است، یکی از دغدغههای مهم ورود بخشی از این نقدینگی به بازارهای داراییها و یا کالاهاست که در این صورت شاهد افزایش شدید قیمتها در دارایی ها و کالاها خواهیم بود. به طور مشخص کاهش نرخ سود سپرده ها در شهریورماه 1396 و افزایش نااطمینانی اقتصادی در زمستان این سال و در عین بروز برخی مشکلات فنی در بازار ارز، فرصتهای قابل توجهی برای سفته بازی و کسب سود در بازار ارز و طلا را فراهم کرد. در این شرایط سپرده گذاران به امید کسب سود بیشتر از طریق خرید و فروش ارز با استفاده از سپرده های خود اقدام به خرید ارز کردند و این بازار متلاطم شد و نرخ ارز بیش از 50 درصد افزایش یافت. مشابه این اتفاق در بازارهای سکه، زمین و حتی خودرو نیز رخ داد و به افزایش قیمتها در این بازارها منجر شد. برای جلوگیری از ورود نقدینگی به بازارهای دارایی ها و کالاهای بادوام، مدیریت نوسانات و همچنین کنترل سفته بازی در این بازارها به ویژه در بازار ارز به عنوان متغیر کلیدی اقتصاد و جهت دهنده به بازار سایر دارایی ها و کالاها ضروری است. کنترل تغییرات شدید نرخ ارز از طریق انتخاب درست قیمت و مداخله صحیح در بازار ارز براساس آن میتواند فرصت های سفته بازی را تا حد ممکن محدود کند. در کنار مدیریت نوسانات ارز، وضع مالیات بر عایدی سرمایه و یا مقررات محدودکننده در مبادلات این بازارها با هدف افزایش هزینه های مبادلاتی نیز میتواند انگیزه ورود به این بازارها را محدود کند.
2. یکی از عوامل افزایش نقدینگی و تورم کسری بودجه دولت است که از طریق افزایش بدهی های دولت به بانک مرکزی یا بانکها یا فروش اوراق مالی تأمین می شود. راهبرد بهینه در این خصوص کاهش کسری بودجه از طریق افزایش درآمدهای مالیاتی با تمرکز بر جلوگیری از فرار مالیاتی و گسترش پایه های مالیاتی (خصوصاً مالیات بر عایدی سرمایه) و همچنین مدیریت هزینه ها با تمرکز بر کاهش هزینه های دولت در همه بخشها از طریق اصلاحات در فرآیندها و قوانین است. چنانچه پس از این اصلاحات کماکان به دلیل محدودیتهای اعمال شده بر صادرات نفت بودجه دولت کسری داشته باشد، فروش اوراق بهادار بر استقراض مستقیم از بانک مرکزی و بانکها اولویت دارد؛ البته در صورت مداخله بانک مرکزی از طریق عملیات بازار باز برای کنترل نرخ بهره. نکته اساسی همانگونه که بیان شد ضرورت مداخله بانک مرکزی در بازار بین بانکی از طریق عملیات بازار باز برای جلوگیری از افزایش نرخ بهره حاصل از فروش این اوراق است.
3. یکی از ملزومات مدیریت نقدینگی هماهنگی نرخهای سود دارایی ها در بازارهای مختلف است. به عنوان نمونه چنانچه در بازار سرمایه نرخهایی بسیار بالاتر از سود سپرده ها تعیین شود، اختلالات جدی در بازار پول کشور ایجاد خواهد شد. به همین ترتیب نرخهای تعیین شده سود در بازار بیمه نیز در بازار پول و بازار سرمایه مؤثر است. در این شرایط تأسیس شورای هماهنگی ثبات مالی کشور به ایجاد هماهنگی در تعیین نرخ سود دارایی های منتشره در بازارهای پول، سرمایه و بیمه کمک خواهد کرد که برای مدیریت نقدینگی درحال حاضر بسیار ضروری است».
ارزیابی و تعیین ارزش سهام و روش قیمتگذاری سهام شرکتها
ارزیابی سهام یا ارزشگذاری و تعیین ارزش واقعی سهام یا بهاصطلاح قیمتگذاری سهم از موضوعات بسیار مهمی است که در بررسی و محاسبه ارزش دارائی و سهام شرکتها و همچنین تصمیمات سرمایهگذاری حائز اهمیت است در این مقاله سعی بر این است اهداف ارزیابی سهام و دیدگاه کلی در ارزشگذاری و قیمت سهام موردبررسی قرار گیرد.
یکی از مطمئنترین روشهای سرمایهگذاری پرسود، خریدوفروش اوراق بهادار میباشد بهترین روش سرمایهگذاری داشتن سبد متنوعی از اوراق بهادار است ازآنجاکه این نوع سرمایهگذاری نیاز به دانش تخصصی و وجوه نقدی تقریباً زیاد دارد کمک گرفتن از شرکتهای سرمایهگذاری که از نهادها و واسطهای مالی فعال در اوراق بهادار است بسیار حائز اهمیت است.
در سال 1940 در ایالاتمتحده جامعترین طبقهبندی قانون برای شرکتهای سرمایهگذاری در میان کشورهای جهان صورت گرفت بر اساس این قانون شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری در ایران بانام سرمایهگذاری مدیریتی از نوع شرکتهای سرمایهگذاری تحت عناوین شرکت یا صندوق با سرمایه باز و شرکت یا صندوق با سرمایه بسته میباشند.
از حضور شرکتهای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران سالها میگذرد ولی از تاریخ شروع فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در بازار مالی ایران زمان زیادی نمیگذرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در سهام فعالیت خود را از سال 1387 آغاز کردهاند.
با توجه به مطالب عنوانشده و در نظر گرفتن اهمیت عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری بورسی و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در سهام از جهات: کسب بازده اضافی نسبت به بازار از طرف سرمایهگذاران، کاهش نوسانات شدید قیمت سهام در بازار بورس، تحقق اهداف سرمایهگذاری مدیران نهادهای مالی و تصمیمات سرمایهگذاری، تأمین مالی و کارکردی بهتر به خاطر وجود سهامداران حقوقی در شرکتهای سرمایه پذیر، اتخاذ تصمیمات تخصصی و بجا در بورس و … اینطور به نظر میرسد که دلایل اهمیت بازار ثانویه تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در بورس یا سهام یک امر مشکل باشد.
شرکت یا صندوق با سرمایه بسته چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
سهام این نوع شرکتهای سرمایهگذاری فقط در زمان عرضه اولیه توسط خود شرکت به فروش میرسد و معاملات و فروشهای بعدی بین سرمایهگذاران در بازار ثانویه صورت میگیرد شرکتها با این شرایط تعداد سهام محدودی دارند و نمیتوانند سهام باقابلیت بازخرید منتشر کنند.
شرکت یا صندوق با سرمایه باز چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
یعنی یک شرکت سرمایهگذار که وجوه را از سرمایهگذاران جمعآوری میکند و د ر سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکند از ویژگیهای این نوع از شرکت یا صندوقها این است که اوراق بهادار باقابلیت بازخرید منتشر میکنند.
ارزیابی و قیمتگذاری سهام
4 دیدگاه اصلی در ارزیابی و قیمتگذاری سهام چیست؟
- ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس معیار مقایسهای
- ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس سودآوری شرکت
- ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس دارایی شرکت
- ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس جریانهای نقدی تنزیلی
ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس معیار مقایسهای
درواقع در این مورد با ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری در بازار بورس اوراق بهادار و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در سهام در مقایسه با شاخص بازار در بورس میتوانیم به نتایج قابلقبول و کمککنندهای برسیم و عملکرد هردو را باهم مقایسه کنیم.
ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس سودآوری شرکت
در بررسی این مورد اولین بحث ارزش ذاتی سهام است که به معنی ارزش و قیمت واقعی یک شرکت یا دارائی است که عوامل مؤثری مانند پتانسیل رشد شرکت، لحاظ کردن دارائی مشهود و نامشهود و ابعاد کسبوکار در ارزش سهام در آن در نظر گرفتهشده و به همین دلیل از قیمت جاری بازار متمایز شده و هدف از بررسی ارزش ذاتی سهام مقایسه آن باقیمت بازار است.
و یکی از روشهای ارزیابی یا ارزشگذاری سهام در این مورد روش محاسبه P/E است که بیانکننده نسبت قیمت یا ارزش یک سهم بهپیش بینی سود سهام آن است که با سود با حداقل ریسک یعنی سود بانکی قابلمقایسه است درواقع این نسبت روش محاسبه بازگشت سرمایه است بدینصورت که اگر سود بانکی 20 درصد باشد دوره بازگشت سرمایه در بانک 5 سال است یعنی سرمایهگذار بعد از 5 سال سودی که به دست آورده معادل اصل سرمایه است یعنی P/E بازار برابر با 5 است اگر سود بانکی کاهش یابد P/E بازار رشد خواهد کرد چون زمان بازگشت سرمایه بیشتر میشود بهعنوانمثال اگر شرکتی eps خود را 100 تومان اعلام کند با فرض همان P/E=5 قیمت تعادلی هر سهم برابر است با P/100=5 ← P=500
ارزیابی سهام یا قیمتگذاری سهام بر اساس دارایی شرکت
در این نوع ارزشگذاری و ارزیابی سهام چند روش مرسوم را عنوان میکنیم اولین مورد ارزش اسمی سهام است که در زمان تأسیس شرکت برای اوراق سهام منتشرشده تعیین میشود و در اساسنامه شرکت نیز درج میشود و قیمت یا ارزش واقعی سهام نیست که در حال حاضر در ایران طبق قانون 29 تجارت در شرکتهای سهامی عام ارزش اسمی هر سهم نباید از 10000 ریال بیشتر باشد و ارزش اسمی هر برگه از سهام عادی در حال حاضر در کشور ما 1000 ریال است.
ارزش اسمی =سرمایه شرکت / تعداد سهام منتشرشده شرکت
مورد قابلبررسی بعدی ارزش دفتری سهام است درواقع برای دارایی شرکت سهامی در ترازنامه شرکت عددی بهعنوان ارزش آن دارایی ثبتشده که همان ارزش دفتری سهام نامیده میشود و نکته مهم اینکه ارزش دفتری سهام باارزش بازار سهام برابر نیست زیرا ارزش دفتری سهم بر پایه ارزش دارایی ثبتی در ترازنامه شرکت است اما ارزش بازار سهم بر اساس ارزیابی سرمایهگذاران از عملکرد شرکت و ارزش عرفی دارایی است.
ارزش بازار سهام مورد قابلبررسی دیگر در ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس دارایی شرکت است که قیمتی است که طبق مکانیم عرضه و تقاضا در بازار تعیین میشود.
ارزش جایگزینی سهام، ارزش سهام بر اساس خالص ارزش داراییها و ارزش تصفیهای هم 3 موردی هستند که در این روش میتوان بررسی کرد.
ارزیابی سهام و قیمتگذاری آن بر اساس جریانهای نقدی تنزیلی
روش جریان نقد تنزیل شده اینگونه تحلیل میشود که به دلیل وجود تورم در بازار و ریسکهای مختلف مربوط به آن، ارزش یک مبلغ معین پول در حال حاضر بیش از ارزش آن در آینده است به همین دلیل میتوانیم ارزش یک شرکت، یک پروژه یا … را بر اساس داشتن پتانسیل در تولید پول یا همان جریانهای نقدی در آینده تخمین بزنیم و برای انجام این کار فقط باید ارزش فعلی (ارزش آن در زمان حال) جریان نقد آینده شرکت یا پروژه را به دست آورد.
8 روش ارزیابی و تعیین ارزش سهام:
- تعیین ارزش سهام طبق ارزش دفتری سهام
- تعیین ارزش سهام طبق ارزش اسمی سهام
- تعیین ارزش سهام طبق قیمت و جریان بازار
- تعیین ارزش سهام طبق نرخ سودآوری
- تعیین ارزش سهام طبق ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی
- تعیین ارزش سهام طبق قیمت یا ارزش جاری خالص دارائی
- تعیین ارزش سهام طبق ارزش معدل ۲
- تعیین ارزش سهام طبق ارزش ذاتی و اقتصادی
روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس ارزش دفتری سهام:
قیمتگذاری و تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش دفتری حاصل ارقام ثبتشده در دفاتر و صورتهای مالی شرکت میباشد که قیمت پایه سهام از محاسبه اختلاف حاصل دارائی و بدهیهای ثبتشده به دست میآید.
روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس ارزش اسمی سهام:
قیمتگذاری و تعیین ارزش سهام بر اساس مبلغ اسمی همان قیمتی است که روی برگه سهام درجشده که با حاصلضرب تعداد سهام در مبلغ اسمی ذکرشده روی ورق سهام ارزش کل سهام تعیین میشود.
روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس قیمت و جریان بازار:
در این روش قیمتگذاری و ارزیابی سهام بر اساس واگذاری و خریدوفروش سهام در بازار فعال و قیمتهای مشخصشده در تابلوی بورس و اوراق بهادار در دلایل اهمیت بازار ثانویه زمان انجام معامله مشخص میشود.
روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس نرخ سودآوری:
در این روش قیمتگذاری و تعیین ارزش سهام در مورد شرکتهایی که میانگین سود 3 سال قبل از کسر مالیات و 3 سال قبل از قیمتگذاری و ارزیابی پس ازلحاظ کردن موارد سود معادل 5 درصد مبلغ خالص دارایی باشد اجرا خواهد شد یعنی شرکت باید در 3 سال قبل از ارزیابی دارای سود باشد و صورتهای مالی 3 دوره قبل از ارزیابی و قیمتگذاری سهام آن موردحسابرسی قرار گیرد البته در این روش ابتدا باید سود شرکت کسر شود و با توجه به سود کسر شده، ارزش سهام تعیین شود.
روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی:
در این روش ارزشگذاری سهام و ارزیابی سهام بر اساس دریافت بودجه 10 سال آتی شرکت، نسبت به ارزشهای فعلی خالص جریانهای نقدی آتی شرکت و درنهایت نسبت به بررسی و اعلام قیمت پایه سهام انجام میشود یعنی محاسبه و ارزشگذاری فعلی جریانهای نقدی آتی شرکت در مورد دارائیهای ثابت شرکت در پایان سال دهم ملاک عمل میباشد.
مواردی مثل هزینه بازخرید خدمت کارکنان، مالیات عملکرد شرکت، خالص سرمایه در گردش و دارائیهای ثابت خریداریشده طی 10 سال باید مدنظر قرارگرفته شود البته تمامی این موارد در صورتی منطقی است که اقتصاد جامعه سالم و تورم خیلی کمی داشته باشد.
روش ارزیابی، ارزشگذاری و قیمتگذاری سهام بر اساس قیمت یا ارزش جاری خالص دارائی:
در این روش کارشناس رسمی دادگستری باید خالص دارائیهای ثابت شرکت را مورد ارزیابی قرار دهد و قیمتهای ارائهشده توسط کارشناس رسمی دادگستری (رشتههای مرتبط) باارزش دفتری دارائیهای ثابت شرکت ارزیابی و مابهالتفاوت آن توسط کارشناس مالی مشخص شود.
همچنین بدهی و دارائیهای جاری شرکت نیز بایستی توسط کارشناسان مالی ارزیابی شود.
روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس ارزش معدل ۲:
در شرکتهای سود ده، قیمت پایه سهام تعیینشده به روش ارزشهای جاری و معدل قیمت پایه سهام تعیینشده به روش سودآوری بهعنوان قیمت پایه سهام تعین میشود طبق نظر کارشناسان حرفهای حسابرسی و حسابداری، معدل 2 یا چند قیمت پایه سهام تعیینشده از سایر روشها میتواند بهعنوان یک روش برای اعلام قیمت پایه سهام تعیین شود.
روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام بر اساس ارزش ذاتی و اقتصادی:
در این روش ارزیابی سهام یا ارزشگذاری سهام قیمت پایه سهام را میتوانیم با توجه به ارزش اقتصادی و ذاتی اعلام کنیم که کارشناس مالی ارزیابی را میتواند با توجه به وضعیت کنونی شرکت در مقایسه با شرکتهای مشابه داخلی یا خارجی (ازلحاظ میزان تولیدات، وجود مدیریت کارآمد در شرکت، کارکنان متخصص و دارای مهارت) انجام دهد.
نکته: قیمت و ارزش سهام بورسی معادل و برابر باقیمت در بازار فعال در زمان انجام معامله سهم میباشد و نیاز به کارشناسی از طرف کارشناس رسمی دادگستری نمیباشد با مراجعه به کارگزاری بورس میتوانید از ارزش و قیمت سهام خود اطلاع پیدا کنید.
گروه کارشناسان رسمی ایران کارشناس درزمینهٔ ارزیابی سهام با بهرهگیری از کارشناسان رسمی دادگستری در رشتههای راه و ساختمان، برق و ماشینآلات، تأسیسات، فناوری اطلاعات و رایانه، اموال منقول، وسایط نقلیه و برند و امتیازات و همچنین با مدیریت کارشناسان رسمی رشته حسابداری و حسابرسی با ارائه مشاوره رایگان در تمامی نقاط کشور شما دوستان را همراهی خواهد کرد. تجربه چندین ساله ما در این زمینه بهترین مشاور و همراه شما خواهد بود.
ارزیابی قیمت پایه سهام
دولت با تصویب " قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفه ای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی" در سال 1372 اجازه یافت از خدمات تخصصی و حرفه ای حسابداران رسمی استفاده کند. جامعه حسابداران رسمی به منظور تنظیم امور و اعتلای حرفه حسابداری و حسابرسی بر پایه ی تبصره یک قانون مذکور در سال 1380 تشکیل و به صورت موسسه ای غیر انتفاعی غیر تجاری به ثبت رسید.
هر چند خدمات ارزیابی به طور کلی منحصر به ارزیابی سهام(ارزیابی واحدهای اقتصادی) نبوده و حیطه های متنوعی نظیر تخصیص ارزش خرید بنگاه های اقتصادی بین داراییهای مختلف، تعیین روش برآورد حقوق و علایق شرکا در قراردادهای خرید و فروش، مسائل انحصار وراثت و ارث، دعاوی خانوادگی، ارزیابی اوراق بهادار، ادغام و تجزیه شرکتها، ارزیابی داراییهای فکری، ارزیابی ضرر وزیان و خسارت، زیانهای بیمه، نقص حقوق مالکیت و حق اختراع حق الامتیاز، موارد نقص قرارداد و. را در بر میگیرد لیکن در سالهای اخیر به دلیل اهمیت خصوصی سازی و الزامات قانون سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، توجه عمومی به شاخه ارزیابی واحدهای اقتصادی ( ارزیابی سهام) بیشتر و گسترده تر شده است.
با عنایت به اجرایی شدن قانون سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و همچنین رشد و توسعه بازار بورس و پیش بینی افزایش واگذاریها، ادغامها و تجزیه ها، افزایش تعداد شرکتها و فعالیتهای اقتصادی و پی آمدهای غیراقتصادی فعالیتها (نظیر نقص قراردادهاو حقوق مالکیت و انواع دعاوی) انتظار می رود همانند سایر کشورها در کشور ما نیز درخواست خدمات ارزیابی مشاوره ای رو به افزایش باشد که در آن صورت نیاز به تحولی اساسی برای پاسخ به ضرورتهای موجود وآتی است.
فرآیند ارزیابی با توجه به نوع واحد اقتصادی و دلایل ارزیابی قابل تغییر است. در ارزیابی عوامل متعددی از ارزش دفتری گرفته تا انبوهی ازعوامل مشهود و غیر مشهود موثر می دلایل اهمیت بازار ثانویه باشند. به طور کلی ارزش یک واحد اقتصادی به تجزیه و تحلیل جریانات انتفاعی آن واحد اقتصادی بستگی دارد. به عبارت دیگر در نهایت، توانایی های شرکت در ایجاد ثبات درآمدی و استمرار سود آوری، ارزش آن در بازار تعیین خواهد کرد.
مخاطبان موضوعات ارزیابی
در طول زمان مخاطبان، افراد و گروه های حرفه ای که در معرض موضوعات ارزیابی هستند در حال افزایش است، در کشورهای توسعه یافته معمولاً افراد و گروه های زیر مخاطب و هدف موضوعات ارزیابی می باشند:
افشای اطلاعات نهان مهمترین دلیل شفافیت بورس
بینا:مدیرعامل یک شرکت کارگزاری با تأکید بر اینکه بازار سرمایه نقش مهمی در مبارزه با مفاسد اقتصادی ایفا میکند، گفت: یکی از دلایل مهم آن افشای اطلاعات نهان شرکتها و دقت نظر سازمان بورس و سهامداران در اداره شرکتهاست.
محمد کفاش در گفتوگو با فارس، با اشاره به اینکه شفافیت اطلاعاتی و مبارزه با مفاسد اقتصادی یکی از کارکردهای مهم بازار سرمایه به شمار میرود، اظهار داشت: در این صورت اگر شرکتی شفافیت اطلاعاتی نداشته باشد، امکان ورود به بورس نخواهد داشت.
وی ادامه داد: علت شفافیت اطلاعاتی بازار سرمایه این است که شرکتها سهامی عام بوده و سرمایهگذاران خرد بسیاری بر روی آن بررسی میکنند، بنابراین سرمایهگذاران بالقوه نیز با وجود اطلاعات منتشر شده شرکتها در بورس اقدام به خریداری میکنند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه راههای سوء استفاده در شرکتها به بنگاههای بزرگ اقتصادی با وجود حسابرسان رده بالا و کمیته حسابرسی داخلی بسته شده است، گفت: در صورتی که شرکتها اطلاعات نهانی خود را منتشر نکنند، از سوی مقامات حقوقی سازمان بورس و دادگاه بازار سرمایه مجازات خواهند شد.
وی افزود: اقتصاد کشورها را بنگاههای بزرگ اقتصادی تشکیل میدهند که در این میان هر چه ورود بنگاهها به بازار سرمایه بیشتر شود، شفافیت اقتصادی افزونتر خواهد شد.
* افزایش سرمایه راحتترین اقدام بنگاهها برای تأمین مالی بلندمدت
مدیرعامل کارگزاری بانک مسکن با تأکید بر اینکه بورس محل تأمین بلندمدت برای شرکتها و بنگاههای بزرگ است، گفت: اگر شرکتی قصد تأمین مالی دارد، به راحتی با آورده نقدی سهامداران و افزایش سرمایه امکان توسعه پروژهها و راهاندازی شرکتهای جدید را خواهد داشت.
وی افزود: در بازار سرمایه از طریق انتشار اوراق مشارکت، افزایش سرمایه، صکوک و پذیرهنویسی پروژههای جدید در بازار ثانویه امکان تأمین مالی با سهولت بیشتری فراهم میشود.
کفاش تصریح کرد: ابزارهای جدید مالی دیگری وارد بازار سرمایه شدند که امکان تأمین مالی راحتتر را برای سرمایهگذاران و مدیران بنگاههای اقتصادی فراهم کرده و ورود صندوقهای زمین و ساختمان و پروژه از جمله آنهاست.
* بازار سرمایه مهمترین کارکرد را در مبارزه با مفاسد اقتصادی دارد
وی در پاسخ به این سؤال که برای مبارزه با مفاسد اقتصادی بازار سرمایه چه کارکردی دارد، گفت: مفاسد اقتصادی بحث گستردهای را به خود اختصاص داده که در این میان بنگاه های اقتصادی دولتی، حاکمیتی و نظارتی امکان ورود به بورس را ندارند و در این میان هر شرکتی امکان پذیرش در بازار سرمایه را نخواهد داشت به طوری که بنگاههای اقتصادی و شرکتها باید الزامات مهمی را رعایت کنند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد:بازار سرمایه یکی از راهکارهای مهم مبارزه با مفاسد اقتصادی است، اما به تنهایی بازار سرمایه در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی کافی نخواهد بود.
وی ادامه داد: در بازار سرمایه کوچکترین اتفاقات شرکتها برای سازمان بورس اوراق بهادار و سهامداران خرد و حقوقی بسیار حائز اهمیت است و تغییرات دائماً توسط آنان رصد میشود که این موضوع امکان تخلفات را به حداقل میرساند.
دلایل اهمیت بازار ثانویه
تاریخ انتشار 15 اردیبهشت 1401
ضرورت تحقیقات بازار در صنعت پوشاک و مد
مهرداد صدری
REWISE & BAZAARNEGAR رئیس هیئت مدیره و موسس شرکت
بازارپوشاک و مد همیشه و بسرعت درحال تغییرو تحول می باشد و اگر میخواهید کسبوکارتان تا حد امکان و بر اساس آخرین تحولات بازارموفق باشد، لازم است که از آنچه در اطراف و همچنین در سرتاسر جهان در این صنعت اتفاق میافتد مطلع باشید؛ این میتواند شامل طراحی های جدید محصولات شما باشد که تغییر میکنند یا روش کار شما برای خلق و تولید محصولات جدید متناسب دلایل اهمیت بازار ثانویه با نیاز بازار، ویا شاید نیاز به فناوری جدیدی برای بهبود نحوه انجام کارهای در دست اقدام و یا …بنابراین شما می بایست خودتان را به فن آوری های روز دنیا و متناسب با روند آن بروز نمایید؛ هر آن چه که باشد، باید سعی کنید در بازارمد و پوشاک به روز باشید و مرتب با تغییرات بازار خودتان را بروز نمایید. صنعت مدوپوشاک، صنعتی رقابتی و همیشه در حال تغییر است لذابا انجام تحقیقات بازار درست و هدفمند و پیاده سازی دقیق نتایج حاصل از مطالعات بازارخود بیاموزید چگونه و هوشمندانه تر در این بازار همواره موفق باقی بمانید وخودتان را مطابق با آخرین ترندهای بازار تجهیز نمایید.در نظر داشته باشید طراحان و دیزاینرهای موفق و خلاق، همواره و مشتاقانه به دنبال نکاتی در رسانه های اجتماعی هستند تا دریابند که مثلا آیا طرحهای گلدار در بهار دوباره پیشگام هستند یا نه، بازاریابان در تلاشند تا اینفلوئنسر بعدی را که گروه هدف آنها دوستش دارند، پیدا کنند و رهبران تجاری به این فکر میکنند که آیا آخرین روند مد یک چرخش پول است یا خیر. بازار مد کمتر از آن چیزی که به نظر میرسد غیرقابل پیشبینی است . بعنوان مثال درمورد شلوار جین فاق کوتاه دهه 90 که دو دهه بعد دوباره مد میشود، صحبت نمیکنیم. اگر متخصصان مد تحقیق کرده و بازار هدف خود را همانند بهترین دوستشان بشناسند، امکان ایجاد یک استراتژی پیشگیرانه، برخلاف استراتژی واکنشی، برای برند مد بسیار زیاد است.تحقیقات بازار در صنعت مد تماماً درمورد درک این موضوع است که گروه هدف شما چه میخواهد و در آینده چه خواهد خواست؛ از الگوی هزینهی آنها گرفته تا تاثیرگذاری کمپینها و برنامه ریزی های مارکتینگ و استراتژی های فروش فصلی و …
تحقیقات بازار صنعت مد تمام نکاتی را که به شما در کشف فرصتهای تجاری برای فصل بعد و بسیاری موارد دیگر کمک میکند، پوشش میدهد.اهداف تحقیقات بازار مد متفاوت است. برندی که در حال آماده شدن برای انتشار اولین مجموعه خود است، ممکن است بخواهد پتانسیل سهم بازار آینده خود را بررسی کند تا تصمیم بگیرد که آیا ارزش انتشار را دارد یا نه. حتی بازیکنان بزرگ این صنعت، دائماً بازار هدف خود را زیر نظر دارند. دلایل آنها برای انجام تحقیقات بازار، به دست آوردن بینشی در مورد چگونگی واکنش مشتریان مختلف به روندهای بازار و استراتژیهای بازاریابی خاص است. آنها همچنین سعی میکنند بینشی در مورد میزان هزینه ای که مصرف کنندگان برای اقلام خاص میکنند به دست آورند تا زمینه های رشد و بازارهای جدید را شناسایی کنند؛ حتی ممکن است بخش جدیدی از مشتریان را کشف کنند.تحقیقات بازار بلندمدت دراین کسب و کار ، جمع آوری داده هایی است که به یک برند در فهم چگونگی پیروزی در رقابت، تنها با ارتباط بهتر با مشتریان خود و ایجاد محصولاتی که نمیتوانند در برابر خرید آن مقاومت کنند، کمک میکند.
دلایل اهمیت تحقیقات بازار در صنعت پوشاک و مد
انجام تحقیقات بازاریابی در هر صنعتی که حتی کوچکترین رقابتی در آن وجود دارد، بسیارمهم و حیاتی می باشد .به خصوص درصنعت پوشاک و مد، که دایما در حال تغییر می باشد نیاز به داشتن اطلاعات روز بازار و آگاهی از نیازمصرف کننده یکی از مهمترین ابزارتوسعه و رقابت محسوب می شود . در ادامه به پنج دلیل اهمیت انجام تحقیقات بازاریابی برای برندهایی که میخواهند در این بازارپیشرفت صحیح و اصولی را داشته باشند، می پردازیم:
جذب مشتریان جدید
هر چه مشتریان بیشتری را جذب کنید، کسب و کار شما موفق تر خواهد بود؛ به دست آوردن مشتریان جدید بخش بزرگی از بزرگتر شدن و بهتر شدن است. شما باید بتوانید افراد مناسبی را در راس بازاریابی خود قرار دهید، به همین دلیل است که تحقیقات بازار در صنعت مد باید بخشی جدایی ناپذیر از هر برنامه بازاریابی دیگری مانند رسانه های چاپی، توزیع مطبوعات آنلاین، بازاریابی مستقیم و غیره باشد. شما هرگز نباید فرض کنید که همه قرار است به محصول شما علاقه مند شوند. افراد خاصی وجود خواهند داشت که بیشتر از دیگران میخواهند و نیاز دارند؛ تحقیقات بازار، این افراد را شناسایی کرده تا شما بتوانید یک کمپین بازاریابی در اطراف آنها ایجاد کنید و آنان را به جمع وفادار خانواده برند خود اضافه نمایید.
به دست آوردن بینش
همانطور که اشاره کردیم، تحقیقات بازار در جذب مشتریان جدید نقش کلیدی را ایفا میکند، همچنین میتواند دلیل لذت بردن مشتریان فعلی از خدمات شما را نیز مشخص کند (یا اینکه آنها چه چیزی را برای بهبود اوضاع ممکن است تغییر دهند). این نوع بازخوردها میتواند بینش شگفتانگیزی در مورد آنچه مردم در مورد کسبوکار شما فکر میکنند به شما بدهد و این میتواند به شما کمک کند تا در مسیر درست حرکت کنید. همچنین یک راه خوب برای فهمیدن این است که آیا برنامههای آینده شما مورد استقبال قرار میگیرند یا خیر. در هر روند تحقیقات بازار، باید مجموعه ای از نمونه ها وجود داشته باشد که ثابت کند محصولات مورد مطالعه قرار گرفته و دارای داده های قابل اعتماد هستند.
هدف گذاری
هنگامی که تحقیقات بازار را در صنعت مد به خوبی اجرا کنید، به راحتی میتوانید اهدافی را برای خود و کسب و کارتان تعیین کنید. هدف داشتن به این معنا است که شما مسیری را برای رسیدن به موفقیت دنبال میکنید؛ که به هیچ نوع بودجه ناامن نیاز نخواهد داشت، بدون داشتن هدف، رسیدن به موفقیت ممکن است سختتر باشد، زیرا نمیدانید برای رسیدن به آن، کدام راه را باید طی کنید. داشتن دادههای مناسب در مورد مشتریان و محصولات تان میتواند به شما کمک کند تا جایگاه موفقیت را تعیین کنید و متناسب با آن، اهداف واقعبینانه هایی را انتخاب کنید که باعث میشود کسبوکارتان آسانتر رشد کند. به یاد داشته باشید که بیشتر از ایده های بزرگی که گرچه ممکن است به نتیجه برسند، اما رسیدن به آنها زمان زیادی می برد، این اهداف واقعبینانه هستند که به شما کمک می کنند تا پیشرفت کنید.
برندینگ
یکی از استراتژی های بلند مدت اما موثر برای شرکتهای فعال در حوزه پوشاک و مد ، برندسازی می باشد . برند یکی از مهمترین دارائی های شرکت ها می باشد که بصورت نامشهود بوده و از نوع دارایی های استراتژیک است که دیگر رقبا نمی توانند از آن استفاده نمایند. برای اینکه شرکتی بخواهد برند خود را توسعه دهد
ابتدا باید کاوش برند ( ممیزی برند ) انجام دهد تا برند خود را از ابعاد مختلف مورد ارزیابی قرار دهد .در برند سازی مدل های مختلفی وجود دارد و افراد صاحب نظری در سطح دنیا به ارائه مدل پرداخته اند که می توان از این مدلها برای مراحل برند سازی استفاده نمود . از اینرو می توان از مدل مراحل برند سازی نیز سنجش برند را اجرا نمود . مرکز اصلی برند در ذهن مشتریان و مخاطبین قرار دارد . یعنی برند در مغز انسان یا مخاطب برند ایجاد می شود نه در جای دیگر . یک شرکت که محصول یا خدمتی ارائه می دهد و برای محصول یا خدمت خود نامی انتخاب می کند . با توجه به فعالیت های مختلفی که شرکت در زمینه بازاریابی انجام می دهد نام برند در ذهن مخاطب خود را ایجاد می کند . به عبارتی تمام فعالیتهای شرکت در خصوص مشتریان خود باعث تجمیع دریافت و ثبت احساسات و منطق مشتریان از نام تجاری می شود که باعث می شود مخاطبین نسبت به نام تجاری در مغز خود درک منطقی و احساسی داشته باشند .مغز انسان دارای دو بخش منطقی و احساسی است . یعنی وقتی شخصی با مقوله ای روبرو می شود مغز انسان از دو بعد با ان رفتار می کند که شامل رفتار احساسی و رفتار منطقی . از این رو برند نیز دارای دو بخش منطقی و احساسی است . نام تجاری وقتی می تواند برند شود که بتواند از بعد منطقی و احساسی پرقدرت ظاهر شود .به کمک تحقیقات کمی و کیفی می توان به راحتی و براساس تحلیل های استراتژیکی انتخاب صحیح برند را برای شرکت خود برنامه ریزی نمود.
ایده های جدید
تحقیقات بازار همچنین به شما در ایجاد ایدههای جدید نیز کمک میکند. یک پرسش ساده از مشتریان خود درمورد آنچه فکر میکنند، به شما این فرصت را میدهد تا بفهمید آنها واقعاً از شما چه میخواهند، و حتی اگر این موضوع را قبل تر در نظر نگرفته بودید، هر آنچه که آنها میگویند ممکن است دقیقاً همان چیزی باشد که کسب و کار شما برای رسیدن به موفقیت به آن نیاز دارد. از دیگر مزیت گوش دادن به گفته های مشتریان این است که به آنها اجازه می دهید بدانند شما به آنچه فکر می کنند اهمیت می دهید. حتی اگر همه ایدههای آنها را اجرا نکنید، این واقعیت که میخواهید حرفهایشان را بشنوید، چیزهای زیادی در مورد شرکت شما میگوید و وفاداری به برند را تشویق میکند.
منابع لازم برای انجام تحقیقات بازاردرصنعت مدو پوشاک
با توجه به بزرگ بودن بازارصنعت پوشاک و مد، پیدا کردن و نشان دادن دادههایی که واقعاً بخشی از بازار را که به شما مرتبط است دشوار است. تجارت ، دادو ستد که بیشتر بر پایداری بازار تمرکز دارد، کمتر به آنچه در بخشهای دیگرصنعت پوشاک و مد مانند معرفی برندهای لوکس و یا رقابت در طراحان موفق اتفاق میافتد علاقهمند و متمرکز است، اما در تصویر بزرگ، همه دادههای این صنعت اغلب با هم جمع میشوند.اگر میخواهید تحقیقات شما مرتبط و بروز باقی بماند، باید دادههای قابل اعتماد را با ترکیب تحقیقات اولیه و ثانویه جمع آوری کنید تا به ترکیب و تحلیل صحیحی از بازار بتوانید برنامه آتی خود را هوشمندانه تر برنامه ریزی و اجرا نمایید.قطعا جمع آوری داده ها ازمنابع صحیح و درست و با روشهای اصولی و علمی روز دنیا به شما کمک خواهد نمود تا یک پروژه درست تحقیقات بازار را برنامه ریزی و اجرا نمایید.
رویداد غیر منتظره درصنعت پوشاک و مد
کووید-19 میتواند بزرگترین نزول اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم را به همراه داشته باشد و از امور مالی گرفته تا صنعت گردشگری را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، صنعت مد، به دلیل ماهیت غیر ضروری بودن آن، در این بحران بسیار آسیب پذیرتر بوده است. در این دوران میانگین سرمایه بازار پوشاک و مد تقریباً 40 درصد کاهش یافته کاهشی بسیار شدیدتر از کل بازار سهام.انتظار میرود پیامدهای وابسته به این پاندمیک، بیشتر از خود بیماری همهگیر باشد. عواقب وخیم وارد شده به صنعت مد، یکی از بزرگترین صنایع در جهان که پیش از شیوع این بیماری 2.5 تریلیون دلار دلایل اهمیت بازار ثانویه درآمد جهانی سالانه ایجاد میکرد، موجب بیکاری یا ایجاد مشکلات مالی برای مردم در سراسر زنجیره ارزش شده است از کسانی که الیاف مورد استفاده برای تولید منسوجات را برداشت میکنند تا فروشندگانی که محصولات مد نهایی را میفروشند. تخمین زده می شود که درآمد صنعت مد جهانی (بخش پوشاک و کفش) در دوران نسبت به سالهای قبل، 27 تا 30 درصد کاهش یابد، البته امید است این صنعت رشد مثبت 2 تا 4 درصدی را در سال 2022 به دست آورد. برای صنعت کالاهای لوکس (صنعت مد لوکس، لوازم جانبی لوکس، ساعتهای لوکس، جواهرات و لوازم آرایش درجه یک)، کاهش درآمد جهانی را بین 35 تا 39 درصد در سال 2021 نسبت به سال قبل، تخمین زده می شود، اما رشد مثبت 1 تا 4 درصد در سال 2022. در کشورهای در حال توسعه، جایی که فقر زیاد است و سیستم مراقبتهای بهداشتی اغلب ناکافی است، مردم بیشترین ضربه را خواهند خورد. برای کارگرانی که در مراکز تولید با دستمزد کم کار میکنند مانند بنگلادش، هند، کامبوج، هندوراس و اتیوپی، دوره های طولانی مدت بیکاری به معنای گرسنگی و بیماری است.
به هم پیوستگی دلایل اهمیت بازار ثانویه این صنعت، برنامه ریزی برای کسب و کارها را دشوارتر میکند. درست زمانی که چین در مسیر بهبودی قرار گرفت، شیوع بیماری در اروپا و ایالات متحده بدتر شد. اما در کشورهای در حال توسعه، جایی که فقر زیاد است و سیستم مراقبتهای بهداشتی اغلب ناکافی است، مردم بیشترین ضربه را می خورند. ، اما واضح است که صنعت مد در آغاز مبارزه قرار دارد.این بحران، زندگی روزمره ما را تحت تاثیر قرار داده و باعث ایجاد اضطراب و عدم اطمینان در ذهن تقریباً همه شده است. در واقع، بدبینی مصرفکنندگان نسبت به اقتصاد بسیار گسترده است، به طوری که 75 درصد از خریداران معتقدند که کرونا بر وضعیت مالی آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت.اگرچه مدت و شدت این همه گیری ناشناخته باقی مانده است، اما واضح است که صنعت مد در آغاز مبارزه قرار دارد. این همهگیری، با وارد کردن ضرب های به عرضه و تقاضا، طوفانی شدید در صنعت ایجاد کرده است: یک زنجیره تامین جهانی بسیار یکپارچه به این معنا است که شرکتها در تلاش برای مدیریت بحرانها در چند جبهه تحت فشار زیادی قرار گرفتهاند و می بایست هوشمنداته تر عمل نمایند و در این مقطع زمانی است که اهمیت انجام تحقیقات بازاریابی درست و اصولی منطبق بر استاندارهای جهانی در صنعت پوشاک و مد خود را بیش از گذشته نمایان می سازد تا بتوانیم از این طوفان ایجاد شده و بحران ناشی از کرونا به سلامتی و موفقیت عبور کرده و بتوانیم با شناسایی و پیش بینی از وضعیت بازار در آینده خودمان را برای روزهای بهتر آماده سازیم. یادتان باشد شرکتی موفق است که بتواند به سلامتی از این بحران عبور کرده و پیش بینی های لازم را از قبل برای اهداف تعریف شده خود بدرستی برنامه ریزی و مدیریت نماید.
افزایش سرمایه به روش عرضه سهام به قیمت بازار
افزایش سرمایه به روش عرضه سهام به قیمت بازار می تواند یکی از کارآمدترین روشهای جذب نقدینگی برای شرکتهای سهامی عام باشد که تاکنون در کشور ما مغفول مانده است.
به گزارش بازار به نقل از پایگاه خبری بازار سرمایه ایران (سنا)، شرکتها اغلب به دنبال متداولترین شیوۀ تأمین منابع مالی در کشور، یعنی «افزایش سرمایه» هستند. اگرچه از نظر ادبیات مالی، این تأمین مالی، گرانتر از سایر شیوههای تأمین مالی است، با این حال، به دلیل عدم پیچیدگی در اجرا و دسترسی سادهتر، به سایر شیوههای تأمین مالی ترجیح داده میشود.
در برخی از موارد به دلیل مسائل درون سازمانی و برون سازمانی، نظم جریانات نقدی فعلی و آتی شرکت دستخوش تغییر شده و انجام افزایش سرمایه برای رفع این چالش انجام می شود. نبود توجه به مسائل مالی در ادارۀ شرکتها، ضعف مدیریت، عدم وجود سود با کیفیت، تخصیص نامناسب منابع مالی در شرکت ها و تغییرات متغیرهای اقتصادی از جمله نرخ ارز از دلایل تأثیرگذار بر انضباط مالی شرکت هاست که در نهایت می تواند محرک مهمی برای تصمیمگیری در خصوص افزایش سرمایه محسوب شود.
افزایش سرمایه یکی از روش های مهم و سنتی تأمین مالی شرکت ها به حساب می آید که رویههای انجام آن، در طول ۵۰ سال گذشته تغییر چندانی نداشته است. تغییر در رویه های فعلی افزایش سرمایه می تواند در راستای اهدافی چون اجرای طرح های توسعه، اصلاح ساختار مالی از تأمین سرمایه در گردش و مشارکت در افزایش سرمایة شرکتهای سرمایه پذیر به شرکت ها کمک کند.
افزایش سرمایه به روش عرضه سهام به قیمت بازار می تواند یکی از کارآمدترین روشهای جذب نقدینگی برای شرکتهای سهامی عام باشد که تاکنون در کشور ما مغفول مانده است. این روش افزایش سرمایه برای اولین بار معرفی و روش اجرای آن تبیین می شود. در این روش افزایش سرمایه، با تأثیر حداقلی بر بازار، انعطاف پذیری بیشتر، هزینه کمتر و سرعت بالاتر در تأمین منابع مالی، از بازار ثانویه به شکلی مطلوب در راستای توسعه بازار اولیه استفاده می شود.
بررسی های مختلف نشان می دهد بنگاه های ایرانی با کمبود نقدینگی رو به رو هستند. به عنوان نمونه بررسی صورت های مالی بنگاه های بورسی دلایل اهمیت بازار ثانویه در فاصله سال های ۸۹ تا ۹۸ و تهیه صورت مالی یک بنگاه نماینده حاکی از آن است که حسابها و اسناد دریافتنی (۳۳ درصد) و موجودی کالا (۲۳ درصد) از جمله اقلام عمده دارایی ها هستند.
بالا بودن سهم اسناد دریافتنی و موجودی کالا در ترازنامه شرکت بورسی ایرانی نشان می دهد بخش مهمی از توان نقدینگی بنگاه در این دو سرفصل متمرکز شده است.
در حالی که سهم اسناد دریافتنی و موجودی کالا در ترازنامه شرکت های اروپایی به ترتیب به طور میانگین پایین تر از ۱۵ درصد و پایین تر از ۱۲ درصد است. ترکیب بدهی و سرمایه بنگاه نماینده بورسی نیز نشان می دهد سهم سرفصل های مختلف در تأمین مالی بنگاه به ترتیب شامل ۴۷ درصد سهامداران، ۲۵ درصد حساب ها و اسناد پرداختنی و ۲۰ درصد تسهیلات دریافتی است.
همچنین نکته مهم اینکه بنگاه نماینده ۲۵ درصد از طریق اعتبار تجاری دریافت شده از طرفین تجاری یعنی حساب های پرداختنی تأمین مالی کرده و ۳۳ درصد را در قالب حساب های دریافتنی به صورت اعتبار تجاری در اختیار سایرین قرار داده است. در واقع بنگاه نماینده بورسی به صورت خالص ۸ درصد، اشخاص حقوقی و حقیقی طرف مقابل خود شامل دولت، شرکت ها و . را تأمین مالی کرده است.
از سوی دیگر بررسی اطلاعات مالی سال جاری شرکت ها نشان می دهد در کنار افزایش میزان سود در نیمه اول سال ۱۴۰۰، تداوم روند کاهشی نسبت تقسیم سود نیز اتفاق مهم دیگری بوده که رخ داده است. نسبت تقسیم سود در نیمه اول سال ۱۴۰۰ تنها معادل ۵۲ درصد بوده که کمترین میزان طی سالهای اخیر است و به این ترتیب شرکتها اقدام به نگهداری و عدم توزیع حدود ۱۹۸ هزار میلیارد تومان از سود خود کرده اند. این موضوع به معنای دسترسی شرکتها به حجم قابل ملاحظهای از منابع ارزان قیمت است؛ اما از سوی دیگر نشان می دهد شرکت ها به دلیل پیش بینی مسائل مالی و نقدینگی نسبت تقسیم سود را برای اجرای طرح ها و تأمین سرمایه در گردش کاهش داده اند.
لازم به یادآوری است که در سال ۱۳۹۹ شرکتها تنها حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان از سود خود را توزیع نکرده و نزد خود نگه داشته بودند. این موضوعات نشان می دهد که ارائه راهکارهایی برای تأمین منابع مالی بنگاه ها یکی از مسائل مهم و ضروری در بازار سرمایه است.
همچنین تجربه نشان می دهد روش های فعلی افزایش سرمایه در بازار سرمایه نیاز به آسیب شناسی دارد تا به صورت کارا و مؤثر بتوانند منابع مالی را به بنگاه هدایت کنند.
طی چند دهه گذشته، روشهای جایگزینی برای تأمین مالی پدید آمده است که به شرکتهای سهامی عام کمک میکند با سرعت بیشتری افزایش سرمایه بدهند و نسبت به تأمین منابع مالی اقدام کنند. یکی از این روشها، افزایش سرمایه از طریق «عرضة عمومی در بازار» یا «عرضة سهام به قیمت بازار» است. این روش در دهة ۱۹۸۰ و توسط شرکتهای خدمات آب و برق پدید آمد که به دنبال روشی مستمر برای افزایش سرمایه بودند. از آن زمان تاکنون، شرکتها در طیف وسیعتری از صنایع و با سرمایه های بزرگ و کوچک، از این روش افزایش سرمایه استفاده کردهاند.
در ریزش بازار در سال ۲۰۰۸، تعداد شرکتهایی که در پی تأمین مالی از طریق ATM ها بودند بهشکل خیرهکنندهای افزایش یافت. همچنین شرایط فعلی جهان و بیماری همه گیر موجود سبب شده شرکتهایی که به دلیل محدودیتهای نقدینگی و سرمایه مجبور به جذب سرمایه بیشتر شدهاند برای اجرای برنامه های خود از روش افزایش سرمایه عرضة سهام به قیمت بازار استفاده کنند.
اصطلاح «عرضه عمومی در بازار» معادل اصطلاح انگلیسی ATM است که خود آن مخفف At the market در عبارت At the market offering (عرضه عمومی در بازار) است. در این ارائه به جای «عرضه عمومی در بازار» از عبارت «عرضه سهام به قیمت بازار» استفاده شده که به نظر بهتر می تواند مفهوم این روش افزایش سرمایه را منتقل کند.
در «افزایش سرمایه به روش عرضة سهام به قیمت بازار»، شرکت های ثبت شده دلایل اهمیت بازار ثانویه نزد سازمان بورس و اوراق بهادار، سهام منتشرة جدید را بهتدریج از طریق یک نماینده فروش (مثل کارگزاران، بازارگردانان و شرکتهای تأمین سرمایه) و به قیمت بازار به معاملهگران موجود میفروشند.
برخلاف عرضة سهام در روشی مثل افزایش سرمایه به شیوه صرف سهام با سلب حق تقدم، که تعداد ثابتی سهم به یکباره و با قیمتی ثابت فروخته میشود، سهام در عرضة ATM بهتدریج و با قیمتهای حاکم در بازار (قیمت متغیر) به فروش میرسد و به عبارتی، «فروش در خلال بازار» انجام میشود.
این روش یکی از کارآمدترین روشهای جذب سرمایه برای شرکتهای سهامی عام محسوب می شود. هریک از شرکتهای سهامی عام که شرایط لازم برای فروش سهام را داشته باشند میتوانند سهام جدید خود را در دوره زمانی مشخص و به واسطه نماینده فروش در بازارهای معاملاتی بورس و فرابورس به فروش برسانند و نسبت به تأمین منابع مالی طی یک مدت زمانی مشخص اقدام کنند.
پیشنهاد می شود افزایش سرمایه به روش عرضة سهام به قیمت بازار با درصدهای پایین و حداکثر تا ۳ درصد ارزش بازار شرکت ها صورت پذیرد. به عنوان نمونه برای تأمین مالی یک شرکت بورسی یا فرابورسی مثلا یک شرکت فولادی، پتروشیمی یا پالایشگاهی حداکثر به اندازه ۳ درصد ارزش بازار شرکت، نسبت به انتشار سهام به قیمت بازار و در طول یک دوره مشخص اقدام شود. قابل ذکر اینکه ۳ درصد ارزش بازار شرکتها، رقم قابل توجهی است و منابع چشمگیری را به شرکت ها تزریق می کند.
افزایش سرمایه به روش عرضة سهام به قیمت بازار، یکی از بهترین راه های استفاده از بازار ثانویه برای انتقال منابع به بازار اولیه است و نقدشوندگی، حجم معاملات و عملکرد سهام در بازار ثانویه در موفقیت ناشران برای استفاده از این نوع افزایش سرمایه اثر مهمی دارد. با این روش می توان با جذب منابع مالی، وجوه را به سمت تولید، اصلاح ساختار مالی و اجرای طرح های توسعه هدایت کرد. در این روش ناشران میتوانند به سرعت سرمایۀ مورد نیاز خود را با فروش سهام جدیدالانتشار از طریق جریان معاملاتی طبیعی بازار جذب کنند به عبارتی سهام را میتوانند بدون تأثیر چشمگیر بر قیمت سهم در بازار به صورت «قطرهچکانی» عرضه کنند.
در کنار حالت عادی این نوع افزایش سرمایه به عنوان یک روش دیگر، سهامداران بالاتر از ۵ درصد ناشر یا صندوق های بازارگردانی ناشر میتوانند اوراق بهادار خود را از طریق عرضۀ عمومی در بازار به قیمت جاری بازار بفروشند و وجوه حاصل از آن را در اختیار ناشر قرار دهند.
ناشر نیز سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه را به قیمت میانگین فروش سهامدار یادشده برای او صادر کند. بدیهی است برای شروع این فرآیند باید مجوز افزایش سرمایه اخذ شود و روش انجام کار در مدارک و مستندات افزایش سرمایه توضیح داده شود. مزیت این روش صرفه جویی در زمان تزریق نقدینگی به شرکت است و یکی از ایرادهای احتمالی آن شناسایی سود توسط سهامدار و افزایش بهای تمام شده سرمایهگذاری های سهامدار است. این موضوع برای سهامداران عمده و صندوق های بازار گردانی می تواند حائز اهمیت نباشد.
در این نوع از افزایش سرمایه، قیمت بازگشایی سهام پس از جلسه مجمع فوق العاده یا جلسه هیأت مدیره با موضوع افزایش سرمایه، تغییری نخواهد کرد و عملا قیمت تئوریک پس از بازگشایی نماد با قیمت قبل از این جلسات تفاوت چندانی نخواهد داشت، (به دلیل درصد پایین افزایش سرمایه) از این رو نیازی به متعهد پذیره نویسی وجود نخواهد داشت.
سرعت و میزان جذب سرمایه و تأمین منابع مالی به دوره های رشد و نزول بازار، حجم معاملات، نقدینگی موجود در بازار، نقدشوندگی سهم و زمانبندی شرکت برای عرضه سهام بستگی دارد.
برای اجرایی شدن این روش افزایش سرمایه به تغییراتی در قوانین و مقررات فعلی نیاز داریم. می توان بررسی کرد با توجه به اینکه پیشنهاد شده درخواست های افزایش سرمایه در حدود حداکثر ۳ درصد ارزش بازار فعلی شرکت مورد پذیرش قرار گیرد، آیا نیازی به برگزاری مجمع عمومی فوق العاده برای تصویب افزایش سرمایه وجود دارد یا خیر و یا اینکه راهکارهایی همچون دریافت نامه کتبی از سهامداران بالای ۲۰ درصد یا سهامداران عمده و نهادی کفایت می کند.
ضروری است شرکت عواید حاصله از اضافه ارزش سهم فروختهشده را به اندوخته منتقل سازد و توزیع نقدی اندوخته صرف سهام بین صاحبان سهام سابق یا اعطای سهام جدیـد بـه صاحبان سهام سابق یا کاهش سرمایه بعد از افزایش سرمایه به روش عرضه سهام به قیمت بازار، مگر به موجب احکام قضایی، ممنوع شود. افزایش سرمایه به روش عرضة سهام به قیمت بازار، با سلب حق تقدم از سهامداران همراه نیست و عرضه آن به سهامداران فعلی و جدید به صورت بلوکی نیز مورد تأیید و تأکید است.
شرکت می تواند به اندازه ۵۰ درصد میانگین حجم معاملات در ۳ ماه گذشته ضرب در ۶۰ روز را به عنوان سهام قابل عرضه برای افزایش سرمایه در نظر گیرد. مشروط بر اینکه این تعداد سهام از ۳ درصد کل سهام شرکت قبل از افزایش سرمایه بیشتر نشود. پیشنهاد میشود آخرین محاسبات برای تعیین تعداد سهام قابل عرضه برای افزایش سرمایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادار انجام گیرد و روزهای نهایی منتهی به تاریخ مجوز سازمان برای این منظور مورد توجه قرار گیرد.
دیدگاه شما