مدیریت ریسک در بازار
همانند هر نوع تجارت دیگری، بازار فارکس نیز ریسک هایی دارد. ما در هیچ تجارتی نمی توانیم تمام ریسک ها را پیش بینی کنیم، اما می توانیم با شناخت و آگاهی به آن، ریسک ها را کاهش دهیم.
البته، هرچقدر که ریسکها بالاتر باشند احتمال سودهای بالاتر و بزرگتر نیز وجود دارد.
ریسک معامله ناشی از سرمایه کم و لوریج بالا:
- سرمایه اولیه کمتری درگیر معامله می شود، ولی میزان ریسک را به همان نسبت بالا می برد.
- نوسانهای کم در قیمت منجر به زیان یا سود بالایی در حساب می شود.
- ورود با سرمایه کم، فرصت های معاملاتی شما را کم می کنم.
- سرمایه اولیه کم، قدرت تحمل نوسانات بازار را به حداقل می رساند.
- اگر با سرمایه کم وارد بازار شوید به ناچار برای انجام معامله بایستی ضریب اهرمی بالاتری را در نظر بگیرید، که ضریب اهرمی بالا ریسک معاملات شما را افزایش می دهد.
ریسکهای معاملاتی ناشی از نوسانات زیاد:
ریسک نوسانات یکی از مهمترین ریسک های بازار فارکس است که میتواند سبب از بین رفتن و یا بخش مدیریت ریسک معاملات بزرگی از ارزش دارائی شما و یا بخشی از سبد سهامی شما شود.
ریسک نوسانات نرخ ارز در ادبیات مالی، یکی از ریسکهای مهم سیستماتیک به شمار میآید. نااطمینانی از میزان نوسانات نرخ ارز برای هر بنگاه اقتصادی یکی از دغدغههای آنها است؛ چراکه میتواند جریان مالی فعالیتشان را تحتتاثیر قرار دهد. مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز با توجه به نوسانات شدید آن در سالهای اخیر یکی از از وظایف مدیران مالی بنگاهها به شمار رفته است. یک پژوهش اقتصادی به بررسی تجربیات شرکتهای خارجی در مواجهه با این ریسک و مدیریت آن پرداخته است.
ریسکهای معاملاتی ناشی از تحلیل اشتباه:
تحلیل واقعاً کار سختی است. رسیدن به اطمینان معاملاتی در بازاری که متغییرهای زیادی میتوانند بر قیمت یک دارائی تاثیر بگذارند واقعاً کار دشواری است. حتی کهنه کارهای این بازارها هم درصد قابل توجهی از خطا را در معاملات خودشان در نظر میگیرند. توصیه اکید همه کارشناسان برای در امان بودن از ریسک تحلیل اشتباه آن است که هرگز اطمینان صد در صد به تحلیل خودتان نداشته باشید. همیشه باور داشته باشید که ممکن است که برخی از تحلیلهای شما اشتباه از آب در آید. برای همین حتی در زمانی که بهتر است که همه تخم مرغهای خودتان را با اتکاء به یک تحلیل در یک دارای سرمایهگذاری نگذارید.
مدیریت ریسک در بازار سرمایه
سرمایهگذاران در بورس، همواره در تصمیمات سرمایهگذاری خود ریسک را درنظر میگیرند و بر این عقیدهاند که برای کسب سود بالاتر باید ریسکهای موجود را مدیریت کنند.
مدیریت ریسک (Risk Management)، یکی از مسائل حیاتی در اجرای معاملات است. به همین دلیل معاملهگران جهت حضور مستمر و موفق در بازارهای مالی، نیاز به دانش مربوط به شناسایی ریسک، ارزیابی و مدیریت آن دارند.
در ادامه به بررسی دقیقتر مدیریت ریسک و استراتژیهای آن پرداختهایم.
مدیریت ریسک در بورس چیست؟
مهمترین مفاهیم در تصمیمگیری سرمایهگذاری، بازده و ریسک است. زمانی که رویدادهای آتی (تحقق نرخ بازده مورد انتظار) کاملا قابل پیشبینی نباشند و بین نرخ بازده مورد انتظار و بازده واقعی تفاوت وجود داشته باشد، ریسک افزایش مییابد.
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است؛ در واقع، هر اندازه که بازده مورد انتظار بالاتر باشد، ریسک آن بیشتر است. بنابراین، سرمایهگذار در یک دوراهی قرار میگیرد. در این موقعیت، مفهوم مدیریت ریسک مطرح میشود که شامل شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکهای سرمایهگذاری است.
شناسایی ریسک ها
شناسایی ریسک معاملات، نیاز به فهم متغیرهای مختلف در بازار دارد؛ این متغیرها میتوانند عوامل اقتصادی مانند تصمیمات نرخ بهره از سوی بانک مرکزی باشند.
زمانی که تحلیلگران در حال تصمیمگیری برای اجرای معاملات خود هستند، باید عوامل اقتصادی موثر بر داراییها را مورد بررسی قرار دهند.
آنها ابتدا قدرت این عوامل برای ایجاد نوسانات قیمت بر دارایی خود را ارزیابی میکنند و در صورتی که قیمت را بیش از اندازه تحتتاثیر قرار دهند، به بررسی فرکانس این عوامل نیز میپردازند.
این نکات تحلیلگران را برای مقابله با سناریوهای پرخطر در بازار با کمک اقداماتی مانند پوشش ریسک و تنوع داراییها، آماده میسازند.
ارزیابی ریسک های معاملاتی
ارزیابی ریسک معاملاتی به معنای درک عملکرد یک سبد در بازار است. دو روش متداول برای ارزیابی ریسک در بازار وجود دارد:
- ضریب آلفا (Alpha)
- ضریب بتا (Beta)
در ارزیابی ریسک معاملاتی، محاسبه ضریب آلفا میتواند به تحلیل معاملهگر کمک کند؛ این روش، بهعنوان بازده مازاد یک سرمایهگذاری نسبت به بازده در شاخص معیار تعریف میشود.
اگر آلفا مثبت باشد، به معنای سرمایهگذاری کمریسک است؛ اما ضریب آلفا منفی، سرمایهگذاری پرریسک را نشان میدهد.
بهعنوان مثال، آلفای ۱ نشاندهنده عملکرد بهتر صندوق نسبت به بازده شاخص معیار ۱% است و آلفای ۱- بهمعنای عملکرد ضعیف صندوق به میزان ۱% است.
ضریب بتا، اندازه گیری نوسانات یک اوراق بهادار یا یک سبد در مقایسه با کل بازار است.
بهطور کلی، بتا بیش از ۱ به معنی نوسان بیشتر پرتفوی یا اوراق بهادار نسبت به بازار است؛ در حالی که بتا کمتر از ۱ سرمایهگذاری با نوسان کمتر را نشان میدهد.
در ضریب بتا پایین، سرمایهگذاران تمایل دارند سهام خود را در بازار بیثبات نگه دارند؛ اما زمانی که بازار در حال افزایش است و سرمایهگذاران ریسکهای بزرگتر را با هدف به حداکثر رساندن سود میپذیرند، سهام با ضریب بتا بالا موردتوجه قرار میگیرند.
بهعنوان مثال، اگر بتای سهام ۱.۵ باشد، ۵۰ درصد نوسانات بیشتری نسبت به بازار دارد؛ در حالی که اگر بتای سهام ۰.۶۰ باشد، ۴۰ درصد کمتر از بازار دارای نوسان است.
استراتژی های مدیریت ریسک و عناصر آن
رایجترین استراتژیها و عناصر مدیریت ریسک برای موفقیت در معاملات به شرح زیر است:
بهینه سازی پرتفوی
بهینهسازی پرتفوی (Portfolio optimization)، فرآیند ساخت پرتفوی با هدف به حداکثر رساندن سود مورد انتظار با کمترین ریسک است.
این فرایند شامل تجزیهوتحلیل سبد، محاسبه ریسک و سود سهامها و انتخاب ترکیبی از سرمایهگذاریها است.
تئوری مدرن پرتفوی، فرض میکند که سرمایهگذار میخواهد بازده مورد انتظار پرتفوی را برای مقدار معینی از ریسک، به حداکثر برساند.
ریسک و بازده سبد را میتوان در نمودار بهصورت زیر ترسیم کرد:
پرتفوی ریسک بهینه، معمولاً جایی در وسط منحنی تعیین میشود؛ زیرا هر چه بالاتر میروید، ریسک بیشتری را برای بازدهی کمتر میپذیرید و هرچه پایینتر میروید، بازده پرتفوی کمتر است.
پوشش ریسک
پوشش ریسک (Hedging)، یک استراتژی سرمایهگذاری است که برای کاهش ریسک سبد طراحی شده است. بهعبارت دیگر، هدف آن کاهش ریسک نوسانات شدید قیمتی در یک دارایی است.
این استراتژی شامل ورود به موقعیتهای معاملاتی جبرانکننده یکدیگر (offsetting positions) در اوراق بهادار مرتبط است، که میتواند با استفاده از مشتقات اجرا شود.
سایر ابزارهای مالی مانند بیمه، قراردادهای آتی، مبادله، اختیار معامله و بسیاری از انواع محصولات خارج از بورس برای پوشش ریسک استفاده میشوند.
قانون یک درصد و قانون دو درصد سرمایه گذاری
براساس این قانون حداکثر مقدار ریسکی که در هر معامله امکانپذیر است، باید یک درصد یا دو درصد باشد.
قانون یک درصد و قانون دو درصد سرمایهگذاری به معاملهگر کمک میکند تا از ضرر بیش از حدی که ممکن است در غیر این صورت رخ دهد، اجتناب کند. از این رو، بیش از یک درصد یا دو درصد سرمایه نباید در یک معامله به خطر بیفتد.
بهعنوان مثال، معاملهگری که ده هزار دلار سرمایه دارد، در یک معامله بیش از صد دلار ریسک نخواهد کرد.
نظارت بر معامله با استفاده از فناوری پیشرفته
نظارت بر معاملات، استراتژی بسیار مهمی است که میتوان با روشهای زیر آن را اجرا کرد:
استفاده از معاملات الگوریتمی: روند سهام بهصورت مداوم در حال تغییر است، به همین دلیل برای کسب سود بیشتر از معاملات باید تغییرات در بازار را مکررا رصد کرد.
امروزه معاملات الگوریتمی، یافتن سودآورترین موقعیت و سرمایهگذاری خودکار را تسهیل کردهاند. فناوریهایی مانند یادگیری ماشین و مدلهای یادگیری عمیق به خودکارسازی نظارت و همچنین تصمیمگیری موقعیتهای معاملاتی حتی در کسری از ثانیه کمک میکنند.
بکتست استراتژیها: بکتست، فرایند آزمایش یک استراتژی معاملاتی با استفاده از دادههای تاریخی برای تعیین اثربخشی آن است.
نتایج بکتست معمولا عملکرد استراتژی را بر اساس برخی از آمارهای عملکرد رایج، مانند نسبت شارپ و نسبت سورتینو نشان میدهند. اگر نتایج، معیارهای لازم را برآورده کنند؛ استراتژی را میتوان با درجهای معقول از اطمینان اجرا کرد. اگر نتایج، مطلوبیت کمتری داشته باشد؛ استراتژی را میتوان برای دستیابی به نتیجه مطلوب اصلاح، تنظیم و بهینه کرد.
اجتناب از تنظیمات مبهم معاملاتی
تنظیمات مبهم معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که یکی از اندیکاتورهای معاملهگر، با یک موقعیت معاملاتی خاص سازگار باشد که اندیکاتورهای دیگر با آن مطابقت ندارند.
در چنین سناریویی، بهتر است منتظر معامله مناسب باشید و زمانی تصمیم بگیرید که از آن مطمئن هستید.
توقف ضرر
این استراتژی زمانی آغاز میشود که قیمت سهام به قیمت مشخصی به نام قیمت توقف برسد.
معمولا سرمایهگذارانی از توقف ضرر استفاده میکنند که زمان و تخصص کافی برای رصد بازار را ندارند. مزایای استفاده از آن، محافظت در برابر ضرر بیش از حد و امکان مدیریت بهتر پرتفوی است.
سخن پایانی
آگاهی از شیوهها و استراتژیهای مدیریت ریسک برای هر معاملهگری یک امر واجب است؛ زیرا به شما کمک میکند تا سود را با کمترین ریسک افزایش دهید و با شناسایی و ارزیابی درست ریسکهای خود، با موفقیت آنها را مدیریت کنید.
استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات
همیشه داشتن یه استراتژی مناسب احتمال موفقیت رو به میزان چشمگیری افزایش میده. برای همینه که بزرگان مدیریت داشتن استراتژی رو یکی از اجزای حیاتی هر کسب و کار و سرمایه گذاری میدونن. معامله توی بازار ارزهای دیجیتال هم از این قاعده مستثنی نیست. قطعا داشتن یه استراژی مدیریت سرمایه گذاری در این زمینه میتونه بهتون کمک کنه که سود های خیلی خوبی کسب کنید.
استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات به باید ها و نباید هایی و برنامه هایی گفته میشه که سرمایه گذار واسه خودش مشخص میکنه. داشتن استراتژی باعث میشه که امکان کسب سود به حد اکثر برسه، و ریسک در مدیریت سرمایه و معاملاتی که انجام میشه به میزان چشمگیری کاهش پیدا بکنه.
اگر علاقمند به دونستن در مورد انواع استراژی های مختلف توی بازار ارزهای دیجیتال هستین با ما همراه باشین.
اهمیت مدیریت سرمایه در معاملات ارز دیجیتال
قبل از اینکه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو براتون معرفی کنیم، در این قسمت درمورد اهمیت مدیریت کردن سرمایه و داشتن یه استراتژی خوب مطالبی رو ارائه خواهیم کرد.
توی معاملات ارز دیجیتال مدیریت سرمایه به این معنی هست که چطوری و به چه طریقی سرمایه و پولی رو که میخوایم در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم. در واقع به پروسه بودجه بندی و راه های خرج کردن سرمایه واسه خرید ارزهای دیجیتال مدیریت سرمایه گفته میشه. اگه که مدیریت سرمایه توسط معامله گر با راهبرد یا شیوه خاصی که از قبل تعیین شده انجام بشه میگیم که این معامله گر دارای استراتژی هست.
امروزه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات یکی از مهم ترین بحث ها توی بازار ارزهای دیجیتال هست، چون که این بازار خیلی متلاطم هست و معامله گر اگه بلد نباشه چطوری سرمایشو مدیریت بکنه و یا اگه یک استراتژی قوی واسه خودش نداشته باشه حتما ضرر خواهد کرد، و این امکان وجود داره کل سرمایش یک جا از دست بره.
با توجه به این که مدیریت سرمایه در بازار ارز های دیجیتال یه بحث تخصصی هست، نمیشه که برای همه یک نسخه واحد واسه نحوه مدیریت سرمایشون مشخص کرد. این سرمایه گذار هستش که باید مهارت های لازم رو در این زمینه کسب بکنه، و با توجه به میزان سرمایه ای که داره و وضعیت بازار با انتخاب یه استراتژی مناسب معاملات خودشو انجام بده.
یک سرمایه گذار اگه که با استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات آشنا باشه با اصول روانشناسی پول و روانشناسی بازار هم آشنا خواهد بود. این شخص میتونه که بازار ها و موقعیت های پر سود رو شناسایی کنه، و بازار در هر شرایطی که باشه قادر خواهد بود راه خودش رو بره و سود کسب کنه.
در ادامه مهم ترین استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو خدمتتون معرفی میکنیم.
بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه
از پراستفاده ترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی بازار ارزهای دیجیتال که تونستن محبوبیت بالایی در بین سرمایه گذارها پیدا کنن میتونیم به موارد زیر اشاره کنیم.
• سبد سرمایه گذاری متنوع
با توجه به این که بازار ارزهای دیجیتال نوسان های پرتلاطمی داره، به طبع ریسک معامله و سرمایه گذاری مدیریت ریسک معاملات هم در این بازارها بالاست. یکی از بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی این شرایط این هست که معامله گر یا سرمایه گذار سبد متنوع و مختلفی رو برای خرج کردن پولش انتخاب کنه و همه تخم مرغ هاش رو توی یک سبد نزاره.
مثلا معامله گر میتونه درصد مشخصی از سرمایه شو انتخاب کنه و اون مقدار رو برای هولد کردن اختصاص بده، یا میتونه درصد دیگه از سرمایشو به معاملات کوتا مدت اختصاص بده. همچنین موقع خرید رمز ارز ها به جای خرید یک ارز دیجیتال میتونه چند تا ارز دیجیتال مختلف رو خریداری بکنه، و از طریق این متنوع سازی ریسکش رو کاهش بده.
هرچند که متنوع سازی هرچقدر بیشتر باشه ریسک به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکنه، ولی از طرفی این استراتژی معایب خاص خودشو هم داره. اگه متنوع سازی بیش از حد انجام بشه امکان کسب سود هم به مقدار خیلی زیادی پایین میاد، و معامله گر نمیتونه به مقدار مناسب سود کسب کنه. از عیب های دیگه این روش اینه که باعث از دست رفتن تمرکز معامله گر میشه، و معامله گر با صرف زمان بالا برای مدیریت دارایی های متنوع فرصت این رو که بتونه وضعیت های سود آور رو سریع شناسایی بکنه از دست میده.
یکی دیگه از معایب این روش اینه که متنوع سازی به خاطر این که باعث میشه معامله گر معاملات بیشتری انجام بده هزینه های بیشتری هم داره چون که موقع انجام هر معامله میزان مشخصی کارمزد کسر میشه.
اما با این حال باز هم توصیه متخصصان مدیریت مالی واسه مدیریت سرمایه اینه که همیشه سعی کنید کمی از سبد سرمایه گذاریتون رو متنوع کنید، تا موقع ضرر کردن یک دارایی تون به خاطر اتفاقات غیر منتظره، دارایی های دیگتون این ضرر رو جبران کنن و میزان زیانتون زیاد سنگین نباشه.
• در نظر گرفتن بازه زمانی
شما برای مدیریت سرمایتون چه توی بازار رمزارزها و چه توی بازارهای مالی دیگه باید یه بازه زمانی در نظر بگیرید. این بازه میتونه کوتاه مدت و یا بلند مدت باشه. استفاده از بازه زمانی توی مدیریت سرمایه باعث میشه میزان استهلاک پولتون کاهش پیدا بکنه.
مثلا شاید شما یک معامله بکنید و توی یک سال 30 درصد سود کنید. در حالی که اگه بازه زمانی کوتاه تری مثل سه ماه واسه کسب سود 30 درصد در نظر میگرفتین، اجازه نمیدادین سرمایتون به مدت یک سال با یه بازه سود دهی خیلی پایین توی این وضعیت بمونه.
یا مثلا ممکنه از انتشار اخبار یه رمزارز خاص شما این طوری تحلیل کنید که تا 5 سال آینده ارزش این ارز دیجیتال به شدت افزایش پیدا میکنه، و تصمیم بگیرید مقدار مشخصی از سرمایتون رو به مدت پنج سال برای خرید و نگه داری این رمزارز اختصاص بدین؛ و بعد از پنج سال به قدری سود کنید که ارزش پولتون چندین برابر بشه.
در کل اگه بدونید که توی چه بازه زمانی (کوتاه مدت یا بلند مدت) تمایل دارید که معامله و یا سرمایه گذاری کنید، باعث میشه چشم انداز واضحی نسبت به خرید و فروش هایی که انجام میدین داشته باشین، و موقعی که جزو بازار هیجانی شد؛ با داشتن این استراتژی شما جز اون دسته ای خواهید بود که هیجانی عمل نمیکنن.
• مدیریت منفعل
توی استراتژی مدیریت منفعل سرمایه گذار میاد و با توجه به تحلیل هایی که انجام داده یک پرتفوی سرمایه گذاری برای خودش ایجاد میکنه، و بر این اساس یه سبد دارایی تشکیل میده. بعد از این که سبد دارایی تشکیل شد، سرمایه گذار مدیریت فعالی روی پورتفو نداره، و بیشتر روی این دارایی ها نظارت میکنه. تنها کاری که این مدل سرمایه گذارها میکنن اینه که با منفعل بودن منتظر میشن، تا بتونن سود مورد نظر خودشون. توی یه زمان مناسب کسب کنن.
این روش به دلیل این که زیاد پویا نیست، و سرمایه گذار نیازی نمیبینه فعالانه سبد دارایی هاشو مدیریت که و معاملات متعددی انجام بده؛ هزینه و کارمزد خیلی پایینی نسبت به روش فعال داره.
البته این روش هم معایبی داره، که از جمله مهم ترین اون ها میتونه این باشه، که با مدیریت منفعل این امکان بوجود میاد که حد ضرر توی معاملات به میزان بالایی افزایش پیدا بکنه.
• مدیریت فعال
توی این روش سرمایه گذار بعد از تشکیل دادن پرتفوی سرمایه گذاری فعالانه اونو مدیریت میکنه. اگه دارایی که توی سبدش وجود داره زیان ده باشه، سعی میکنه هرچه سریع تر اون رو با یه دارایی ارزشمند جایگزین کنه؛ و با تعیین حد ضرر همیشه سعی میکنه از زیان بالا جلوگیری کنه. سرمایه گذار با انجام معاملات متعدد و با رویکرد مدیریت فعالانه سعی میکنه تا جایی که امکانش هست میزان کسب سود و بازده رو افزایش بده.
از مزیت های این روش اینه که سرمایه گذار از این طریق میتونه سود بالایی توی مدت زمان کوتاه تری کسب کنه، اما به خاطر تعداد معاملات بالا باید کارمز بیشتری هم پرداخت کنه.
از جمله کسایی که از این استراتژی مدیریت سرمایه استفاده میکنن میتونیم به جرج سوروس مدیر صندوق سرمایه گذاری کوانتوم اشاره کنیم. جرج سوروس توی کتابش به اسم سرمایه داری علیه سرمایه داری گفته که بعضی روز ها برای مدیریت سبد سرمایه گذاریش به قدری وقت میزاشت و توی مدیریت اون فعال بود که بعد از اتمام ساعات کاری دچار دردهای عضلانی شدیدی به خاطر نداشتن تحرک و نشستن پشت میز به مدت طولانی میشد.
• استراتژی های ترکیبی
استراژی ترکیبی به روش های مدیریت سرمایه از طریق ترکیب کردن چند تا استراتژی های مختلف باهم دیگه گفته میشه. برای مثال ممکنه که استراتژی متنوع سازی در یک بازه زمانی کوتاه مدت و با روش مدیریت فعال ترکیب بشه، و از این طریق یه استراتژی ترکیبی به وجود میاد.
استراتژی های ترکیبی باعث میشن توی بازار های پیچیده و پر ریسک سرمایه گذار بتونه با کارایی بالایی عمل بکنه. اما گاهی اوقات به دلیل ترکیب بیش از حد استراتژی های مختلف باهم دیگه خود این رویکرد باعث به وجود اومدن و ایجاد پیچیدگی بیش از حد میشه، که ممکنه باعث ایجاد سردرگمی واسه سرمایه گذار بشه.
• برون سپاری
امروزه از برون سپاری به عنوا یکی از دیگه از استراتژی های مدیرت سرمایه یاد میشه به این دلیل که مدیریت دارایی و علم فایننس یک مبحث تخصی هست شاید همه افراد نتونن توانایی لازم رو در این زمینه پیدا بکنن و یا اصلا به دلیل مشغله بالا زمان کافی برای یادگیری تخصصی در این مورد رو نداشته باشن.
به همین دلیل واگذاری مدیریت سرمایه واسه انجام معامات متعدد به یک شخص متخصص و حرفه ای میتونه به میزان چشمگیری امکان خطا و اشتباه رو کاهش بده، و همچنین به همون میزان امکان کسب سود رو هم افزایش میده.
این روش در بین معامله گران ارز دیجیتال طرفدارای خاص خودش رو داره به طوری که جدیدا صندوق ها مدیریت سرمایه ای به وجود اومدن که این کار رو برای مشتری هاشون به نحو احسن انجام میدن. این صندوق ها معامله گرهای حرفه ای دارن، که میتونن سودهای خیلی خوبی کسب کنن؛ و توی این سودها با صاحبان سرمایه شریک میشن.
نکته ای که در این جا لازمه بهش توجه کنید، اینه که قبل از توافق واسه معامله با اینگونه افراد و شرکت ها برای مدیریت سرمایه تون، اعتبارشون رو به طور دقیق برسی بکنید. چون ممکنه که به راحتی توی دام اسکمرها (کلاه بردارها) گرفتار بشین و پولتون از دست بره.
• روش های تهاجمی
بعضی افراد به سود های کم قانع نیستن، و دوست دارن که درصد بالایی سود در زمان کوتاه کسب کنن. روش های تهاجمی مجموعه ای از استرتژی ها و روش های کوتاه مدت و داینامیکی مدیریت سرمایه هستن، که در اون سرمایه گذار به جای حفظ سرمایه اش و کسب سود توی بلند مدت تمایل داره اونو توی معاملات به گردش بندازه؛ و با روش های حساب شده ای سود کسب کنه.
در واقع فلسفه این استراتژی به این صوت هست که به جای راکد گذاشتن سرمایه و یا منتظر سودهای بلند مدت موندن سرمایه گذار میاد معاملاتی رو انجام میده که ارزش سرمایه اش توی کوتاه ترین زمان ممکن به بیشترین حد برسه. این روش اگر همراه با آگاهی کافی نباشه به شدت میتونه که آسیب زننده باشه، و به قدری پر ریسک هست که باعث میشه توی مدت کوتاهی همه سرمایه شخص از دستش بره.
برای مثال توی بازار رمز ارزها وقتی یک کوین جدید قراره عرضه بشه، ممکنه از همون اول مشخص باشه بازدهی چندانی نداره؛ و ارزش خریدن نداشته باشه. با این حال یه سری میان بعد از این که این ارز دیجتال توی بازار عرضه شد، میخرنش و بعد از این که دیدن داره رشد میکنه سریع میفروشنش که باعث میشه سود کسب کنن.
همون طور که گفتیم استفاده از روش های تهاجمی با این که ریسک بالایی داره ولی باعث میشه که سرمایه گذار توی مدت زمان خیلی کوتاهی بتونه سود کسب کنه.
• تعیین ضریب ریسک
اگه شما توی سرمایه گذاری که قصد انجامشو دارین بیاین و میزان ریسکشو مشخص کنید، میتونید به راحتی تصمیم بگیرید که سرمایه گذاریتون ارزش هزینه کردن داره یا نه. تعیین کردن مقدار ریسک یه استراتژی مهم توی مبحث مدیریت سرمایه هست، و در اکثر موارد موفقیت و شکست یه سرمایه گذاری یا معامله با این موضع رابطه مستقیم و تنگاتنگی داره.
تعیین کردن ضریب ریسک توی معاملات میتونه سرعت تصمیم گیری رو افزایش بده و باعث افزایش سرعت عمل و تمرکز معامله گر بشه. سرمایه گذار به این دلیل که میدونه تا چه مقداری میتونه ریسک کنه به راحتی موقعیت هایی رو که ضریب ریسکشون بالاست نادیده میگیره و توی پوزیشن هاییی متمرکز میشه که میتونه براش سود آور باشه.
اما بعضی ها هم بر این عقیده هستن که ضریب ریسک چیزی نیست که بشه به این راحتی مشخصش کرد، و بینهات متغیر در دنیای واقعی وجود داره که حتی وجودشون به فکر ما هم نمیرسه؛ چه برسه به این که بخوایم این متغیر ها رو به صورت فرمول در بیاریم و توی معاملاتمون استفاده کنیم.
توی بازار ارز های دیجیتال تعیین کردن ضریب ریسک همیشه میتونه کمک کننده باشه چون که باعث میشه شتاب زده عمل نکنیم و توی پوزیشن هایی اقدام به خرید و فروش کنیم که میدونیم ریسک معقولی برامون داره.
• استراتژی تقلید
به عنوان آخرین مورد میخوایم به استراتژی تقلید به عنوان یکی دیگه از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات اشاره بکنیم. توی این استراتژی سرمایه گذار معامله گرهای دیگه رو در نظر میگیره و رفتارشون رو کاملا تحلیل میکنه و از این طریق موفق میشه به روش های جدیدی دست پیدا کنه، که براش سود آور هستن و از این متد ها و روش های جدید واسه مدیریت سرمایه اش و معامله های جدیدی که میخواد انجام بده استفاده میکنه.
به عنوان مثال وارن بافت تکنیک هایی که بنجامین گراهام از اون ها برای مدیریت کردن دارایی مشتری هاش استفاده میکرد رو کاملا یاد گرفت، و از این روش ها توی مدیریت سرمایه و معاملات شخصی خودش استفاده کرد؛ و از این طریق تونست سرمایه زیادی بدست بیاره. وارن بافت اکثرا به این موضوع توی مصاحبه هاش کرده، و بارها گفته موفقیتی رو که الان داره مدیون بنجامین گراهام هست.
توی بازار رمزارز ها هم استفاده از این روش میتونه کارایی خیلی خوبی داشته باشه. شما با شناسایی معامله گر های حرفه ای و تحلیل رفتار اون ها میتونید متوجه بشید که این افراد سرمایشون رو به چه طریقی مدیریت میکنن، و چه روش هایی رو توی معاملات خودشون استفاده میکنن. این نوع تحلیل ها توی دنیای بازارهای مالی به قدری رایجه که گاها باعث کشف استراتژی های پرکاربرد تر و جدید تری میشه.
کاربرد استراتژی های مدیرت سرمایه
وقتی که از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال صحبت میکنیم دو هدف اصلی مطرح میشه، کاهش ریسک؛ و افزایش سود. وقتی که بدونید سرمایه ای که توی دستتون هست رو چطوری واسه معاملات مختلف بودجه بندی و مدیریت کنید، و برای این کار استراتژی تعیین کنید؛ احتمال موفقیتتون حتی توی بدترین شرایط هم افزایش پیدا میکنه.
همچنین به دلیل این که ریسکتون رو به روش های کاربردی یاد میگیرین که چطوری مدیریت کنید، در شرایطی که دیگران ضرر میکنن شما فقط ممکنه سودتون سربه سر بشه؛ و یا فقط درصد افزایش سودتون کمی کاهش پیدا کنه.
بهتون توصیه میکنیم که بحث مدیریت سرمایه رو اگر واقعا علاقمند به انجام فعالیت حرفه ای توی بازارهای مالی هستین کامل و اصولی یاد بگیرین. چون اگه ندونید با چه استراتژی میخواین سرمایه تون رو واسه انجام دادن معاملات مختلف مدیریت کنید، به احتمال بالا نخواهید تونست در این زمینه مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال موفقیت چندانی کسب کنید.
کلام پایانی
امیدواریم مطالبی که مطرح کردیم براتون مفید واقع شده باشه، و تونسته باشین به اهمیت استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال به طور کامل واقف بشین. شاید کسب مهارت کافی برای مدیریت سرمایه به دلیل پیچیدگی روش های علمی مدیریت ریسک و انواع روش های مدیریت سرمایه که با فرمول های ریاضی همراه هستن کمی زمانبر باشه، اما مطمئن باشید که در صورت یادگیری کامل توی بلند مدت نتیجه اش رو خواهید دید.
مدیریت ریسک در بازار سرمایه
سرمایهگذاران در بورس، همواره در تصمیمات سرمایهگذاری خود ریسک را درنظر میگیرند و بر این عقیدهاند که برای کسب سود بالاتر باید ریسکهای موجود را مدیریت کنند.
مدیریت ریسک (Risk Management)، یکی از مسائل حیاتی در اجرای معاملات است. به همین دلیل معاملهگران جهت حضور مستمر و موفق در بازارهای مالی، نیاز به دانش مربوط به شناسایی ریسک، ارزیابی و مدیریت آن دارند.مدیریت ریسک معاملات
در ادامه به بررسی دقیقتر مدیریت ریسک و استراتژیهای آن پرداختهایم.
مدیریت ریسک در بورس چیست؟
مهمترین مفاهیم در تصمیمگیری سرمایهگذاری، بازده و ریسک است. زمانی که رویدادهای آتی (تحقق نرخ بازده مورد انتظار) کاملا قابل پیشبینی نباشند و بین نرخ بازده مورد انتظار و بازده واقعی تفاوت وجود داشته باشد، ریسک افزایش مییابد.
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است؛ در واقع، هر اندازه که بازده مورد انتظار بالاتر باشد، ریسک آن بیشتر است. بنابراین، سرمایهگذار در یک دوراهی قرار میگیرد. در این موقعیت، مفهوم مدیریت ریسک مطرح میشود که شامل شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکهای سرمایهگذاری است.
شناسایی ریسک ها
شناسایی ریسک معاملات، نیاز به فهم متغیرهای مختلف در بازار دارد؛ این متغیرها میتوانند عوامل اقتصادی مانند تصمیمات نرخ بهره از سوی بانک مرکزی باشند.
زمانی که تحلیلگران در حال تصمیمگیری برای اجرای معاملات خود هستند، باید عوامل اقتصادی موثر بر داراییها را مورد بررسی قرار دهند.
آنها ابتدا قدرت این عوامل برای ایجاد نوسانات قیمت بر دارایی خود را ارزیابی میکنند و در صورتی که قیمت را بیش از اندازه تحتتاثیر قرار دهند، به بررسی فرکانس این عوامل مدیریت ریسک معاملات نیز میپردازند.
این نکات تحلیلگران را برای مقابله با سناریوهای پرخطر در بازار با کمک اقداماتی مانند پوشش ریسک و تنوع داراییها، آماده میسازند.
ارزیابی ریسک های معاملاتی
ارزیابی ریسک معاملاتی به معنای درک عملکرد یک سبد در بازار است. دو روش متداول برای ارزیابی ریسک در بازار وجود دارد:
- ضریب آلفا (Alpha)
- ضریب بتا (Beta)
در ارزیابی ریسک معاملاتی، مدیریت ریسک معاملات محاسبه ضریب آلفا میتواند به تحلیل معاملهگر کمک کند؛ این روش، بهعنوان بازده مازاد یک سرمایهگذاری نسبت به بازده در شاخص معیار تعریف میشود.
اگر آلفا مثبت باشد، به معنای سرمایهگذاری کمریسک است؛ اما ضریب آلفا منفی، سرمایهگذاری پرریسک را نشان میدهد.
بهعنوان مثال، آلفای ۱ نشاندهنده عملکرد بهتر صندوق نسبت به بازده شاخص معیار ۱% است و آلفای ۱- بهمعنای عملکرد ضعیف صندوق به میزان ۱% است.
ضریب بتا، اندازه گیری نوسانات یک اوراق بهادار یا یک سبد در مقایسه با کل بازار است.
بهطور کلی، بتا بیش از ۱ به معنی نوسان بیشتر پرتفوی یا اوراق بهادار نسبت به بازار است؛ در حالی که بتا کمتر از ۱ سرمایهگذاری با نوسان کمتر را نشان میدهد.
در ضریب بتا پایین، سرمایهگذاران تمایل دارند سهام خود را در بازار بیثبات نگه دارند؛ اما زمانی که بازار در حال افزایش است و سرمایهگذاران ریسکهای بزرگتر را با هدف به حداکثر رساندن سود میپذیرند، سهام با ضریب بتا بالا موردتوجه قرار میگیرند.
بهعنوان مثال، اگر بتای سهام ۱.۵ باشد، ۵۰ درصد نوسانات بیشتری نسبت به بازار دارد؛ در حالی که اگر بتای سهام ۰.۶۰ باشد، ۴۰ درصد کمتر از بازار دارای نوسان است.
استراتژی های مدیریت ریسک و عناصر آن
رایجترین استراتژیها و عناصر مدیریت ریسک برای موفقیت در معاملات به شرح زیر است:
بهینه سازی پرتفوی
بهینهسازی پرتفوی (Portfolio optimization)، فرآیند ساخت پرتفوی با هدف به حداکثر رساندن سود مورد انتظار با کمترین ریسک است.
این فرایند شامل تجزیهوتحلیل سبد، محاسبه ریسک و سود سهامها و انتخاب ترکیبی از سرمایهگذاریها است.
تئوری مدرن پرتفوی، فرض میکند که سرمایهگذار میخواهد بازده مورد انتظار پرتفوی را برای مقدار معینی از ریسک، به حداکثر برساند.
ریسک و بازده سبد را میتوان در نمودار بهصورت زیر ترسیم کرد:
پرتفوی ریسک بهینه، معمولاً جایی در وسط منحنی تعیین میشود؛ زیرا هر چه بالاتر میروید، ریسک بیشتری را برای بازدهی کمتر میپذیرید و هرچه پایینتر میروید، بازده پرتفوی کمتر است.
پوشش ریسک
پوشش ریسک (Hedging)، یک استراتژی سرمایهگذاری است که برای کاهش ریسک سبد طراحی شده است. بهعبارت دیگر، هدف آن کاهش ریسک نوسانات شدید قیمتی در یک دارایی است.
این استراتژی شامل ورود به موقعیتهای معاملاتی جبرانکننده یکدیگر (offsetting positions) در اوراق بهادار مرتبط است، که میتواند با استفاده از مشتقات اجرا شود.
سایر ابزارهای مالی مانند بیمه، قراردادهای آتی، مبادله، اختیار معامله و بسیاری از انواع محصولات خارج از بورس برای پوشش ریسک استفاده میشوند.
قانون یک درصد و قانون دو درصد سرمایه گذاری
براساس این قانون حداکثر مقدار ریسکی که در هر معامله امکانپذیر است، باید یک درصد یا دو درصد باشد.
قانون یک درصد و قانون دو درصد سرمایهگذاری به معاملهگر کمک میکند تا از ضرر بیش از حدی که ممکن است در غیر این صورت رخ دهد، اجتناب کند. از این رو، بیش از یک درصد یا دو درصد سرمایه نباید در یک معامله به خطر بیفتد.
بهعنوان مثال، معاملهگری که ده هزار دلار سرمایه دارد، در یک معامله بیش از صد دلار ریسک نخواهد مدیریت ریسک معاملات کرد.
نظارت بر معامله با استفاده از فناوری پیشرفته
نظارت بر معاملات، استراتژی بسیار مهمی است که میتوان با روشهای زیر آن را اجرا کرد:
استفاده از معاملات الگوریتمی: روند سهام بهصورت مداوم در حال تغییر است، به همین دلیل برای کسب سود بیشتر از معاملات باید تغییرات در بازار را مکررا رصد کرد.
امروزه معاملات الگوریتمی، یافتن سودآورترین موقعیت و سرمایهگذاری خودکار را تسهیل کردهاند. فناوریهایی مانند یادگیری ماشین و مدلهای یادگیری عمیق به خودکارسازی نظارت و همچنین تصمیمگیری موقعیتهای معاملاتی حتی در کسری از ثانیه کمک میکنند.
بکتست استراتژیها: بکتست، فرایند آزمایش یک استراتژی معاملاتی با استفاده از دادههای تاریخی برای تعیین اثربخشی آن است.
نتایج بکتست معمولا عملکرد استراتژی را بر اساس برخی از آمارهای عملکرد رایج، مانند نسبت شارپ و نسبت سورتینو نشان میدهند. اگر نتایج، معیارهای لازم را برآورده کنند؛ استراتژی را میتوان با درجهای معقول از اطمینان اجرا کرد. اگر نتایج، مطلوبیت کمتری داشته باشد؛ استراتژی را میتوان برای دستیابی به نتیجه مطلوب اصلاح، تنظیم و بهینه کرد.
اجتناب از تنظیمات مبهم معاملاتی
تنظیمات مبهم معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که یکی از اندیکاتورهای معاملهگر، با یک موقعیت معاملاتی خاص سازگار باشد که اندیکاتورهای دیگر با آن مطابقت ندارند.
در چنین سناریویی، بهتر است منتظر معامله مناسب باشید و زمانی تصمیم بگیرید که از آن مطمئن هستید.
توقف ضرر
این استراتژی زمانی آغاز میشود که قیمت سهام به قیمت مشخصی به نام قیمت توقف برسد.
معمولا سرمایهگذارانی از توقف ضرر استفاده میکنند که زمان و تخصص کافی برای رصد بازار را ندارند. مزایای استفاده از آن، محافظت در برابر ضرر بیش از حد و امکان مدیریت بهتر پرتفوی است.
سخن پایانی
آگاهی از شیوهها و استراتژیهای مدیریت ریسک برای هر معاملهگری یک امر واجب است؛ زیرا به شما کمک میکند تا سود را با کمترین ریسک افزایش دهید و با شناسایی و ارزیابی درست ریسکهای خود، با موفقیت آنها را مدیریت کنید.
کلاس آموزش مدیریت ریسک و سرمایه برای بورس در مشهد
بنا به گفته همه بزرگان بازارهای مالی اصول مدیریت ریسک و سرمایه یکی از پایههای موفقیت در بازار است. بطوریکه یکی از مهمترین دانشها و مهارتهای لازم برای دوام در بازار سرمایه و کسب سود مستمر و معقول، دانش مدیریت ریسک و سرمایه است. که پیش از این به روشهای سنتی و غیر پویا توسط فعالان بازار بکار گرفته میشد. و اکنون با همت و تلاش موج برتر، سیستم مدیریت ریسک و سرمایه بر اساس شرایط بازار ایران و به گونهای طراحی شده که برای همگان به صورت سیستماتیک و ساده قابل استفاده باشد. این دوره برای اولین بار در ایران به شکلی 100 درصد کاربردی و موثر ارائه میشود.
مشخصات دوره
کد دوره: MSD404M
- جلسات: 3 جلسه 4 ساعته در سه هفته
- جلسه 1: شنبه 15 آبان ساعت 17 تا 21
- جلسه 2: شنبه 22 آبان ساعت 17 تا 21
- جلسه 3: شنبه 29 آبان ساعت 17 تا 21
- مدرس: مهندس حسین محمدپور
- شهریه: 1,340,000 تومان
پذیرش و محل برگزاری
- سطح دوره: حرفه ای
- ظرفیت کلاس: 35 نفر
- مسئول پذیرش: خانم رضیئی
- همراه: 9159 795 0915
- محل برگزاری: دفتر ما روی نقشه
- مشهد، نبش هاشمیه 16، مجتمع کریستال، واحد 202A
توانایی های کسب شده
- شناسایی انواع ریسک در بورس و مقابله با آن
- قوانین افزایش و کاهش حجم معاملات
- جداول ROR و کنترل ریسک ورشکستگی
- محاسبه حجم با نرم افزار اکسل مدیریت حجم
- جداول ROI و عملکرد ماهانه معاملات
- بهینه سازی سبد سهام و استفاده از اعتبار
در این دوره با تکیه بر روانشناسی معامله گر و ایجاد انضباط معاملاتی، به بالاترین سطح توانایی در انجام معاملات دست پیدا می کنید.
مخاطبین دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه
دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس تهران به مباحث تحلیلی وابستگی ندارد. لذا تمامی افرادی که معاملات بورس و فارکس را تجربه نمودهاند، میتوانند این دوره را شرکت نمایند. چه آنهایی که با روشهای تحلیل تکنیکال و یا بنیادی آشنا هستند و چه افرادی که با این روشهای تحلیلی آشنا نیستند.
اما افرادی که تاکنون معاملات بورسی و یا فارکس را تجربه نکردهاند، این دوره برای آنها مناسب نیست و درواقع درک خوبی از مباحث دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه نخواهند داشت. درنتیجه پیشنهاد میشود قبل از شرکت در کلاس آموزش مدیریت ریسک و سرمایه حتما معامله در بازار را تجربه کرده باشید. چراکه درک مطالب برای افرادی که درحال انجام معامله هستند، بسیار عمیقتر خواهد بود.
سرفصل مطالب
- انواع ریسک در بازار سهام و روشهای مقابله با آن
- تعیین حدضرر و قوانین مربوط به آن
- اصول افزایش و کاهش حجم معامله
- جداول ROR و احتمال ورشکستگی
- جدول Draw down و اهمیت آن در مدیریت ریسک
- ریوارد به ریسک و کاربرد آن در مجوز ورود به معامله
- نحوه ارزیابی دقیق عملکرد معاملاتی در یک دوره
- افزایش تسلط بر معاملات و ارتقاء سطح روانی معاملهگر
- نحوه محاسبه حجم صحیح معامله
- کارگاه آموزشی شامل:
- نحوه ترسیم منحنی رشد در بازار سرمایه
- نحوه تعیین سایز معامله با نرم افزار مدیریت حجم موج برتر
- چگونگی ثبت معاملات و آنالیز مداوم معاملات
سیستم مدیریت ریسک و سرمایه چگونه کار می کند؟
این سیستم ابتدا عملکرد معاملاتی فرد معاملهگر را بررسی میکند. اطلاعات مهمی از عملکرد معاملاتی استخراج میشود. بدین ترتیب میزان توانایی و مهارتهای معاملهگر معلوم میگردد. همچنین سیستم تحلیلی که معاملهگر بر اساس آن سیگنالهای خرید و فروش را دریافت میکند مورد سنجش قرار میگیرد. هر فرد با آنالیز معاملات شخصی خود، قادر است کیفیت استراتژی معاملاتی و عملکرد معاملهگری خود را ارزیابی نماید. حال با توجه به نتایج بدست آمده میزان ریسک مجاز محاسبه میشود. و در انتها حجم معامله برای هر معامله مستقل از معاملات دیگر محاسبه خواهد شد.
این سیستم قادر است اجازه ورود به معامله را بررسی نماید. و در صورتی که معامله مورد نظر، خارج از اصول از پیش تعیین شده باشد، اجازه ورود به معامله را سلب مینماید. همچنین روشهای درست و اصولی افزایش و یا کاهش حجم معاملات را برنامهریزی میکند. در ادامه برای استفاده از لوریج (اعتبار و یا وام) نیز اصولی دارد. این اصول باعث میشود معاملهگر از روی احساسات تصمیم اشتباهی در استفاده از اعتبارات و وامها نگیرد.
در نهایت معاملهگر بر اساس میزان سرمایه خود و مبتنی بر واقعیت بازار، پلان رشد مورد انتظار خود را طراحی مینماید و میتواند منحنی رشد واقعی خود را با پلان مذکور مقایسه نماید.
بنابراین سیستم مدیریت ریسک و سرمایه کاملا مبتنی بر عملکرد واقعی معاملهگر طراحی شده و توانایی و روحیات وی را در نظر میگیرد. سپس بصورت کاملا علمی و اصولی، میزان سرمایه درگیر در معاملات را کنترل و مدیریت مینماید. در طراحی سیستم سعی شده معاملهگر با این سیستم دوست شود و آن را مبنای معاملات خود قرار دهد. که بطور محسوسی پس از گذشت چند ماه متوجه رشد روزافزون توان معاملهگری خود شده و با جدیت بیشتر روش صحیح معاملات را دنبال میکند.
با رعایت اصول ساده مدیریت ریسک و سرمایه توسط معاملهگر، او تنها باید وقت و انرژی خود را صرف ارتقاء استراتژی تحلیلی و مهارتهای معاملاتی نماید. بدینوسیله در فضایی کم استرس و کاملا آگاهانه قادر خواهد بود بطور مستمر در بازار سرمایه فعالیت نماید و مطابق نقشهای درست و اصولی اهداف اقتصادی خود را دنبال نماید.
دیدگاه شما