اندیکاتور باند بولینگر
باند بولینگر، جزو اندیکاتورهای قدرتمند تکنیکال میباشد که توسط جان بولینگر به وجود آمده است. باند بولینگر، حرکت قیمت سهام را محاسبه میکند و مرز نسبی از سقف و کف قیمت را فراهم میکند. اندیکاتور باند بولینگر بر اساس میانگین متحرک میباشد که روند میان مدت سهام را بر اساس تایم فریم معاملاتی که مشاهده میکنید، مشخص میکند. این اندیکاتور به عنوان باند میانه روند معروف است. اکثر نمودارهای معاملاتی از میانیگن متحرک با دوره زمانی 20 برای تنظیمات پیش فرض باند بولینگر استفاده میکنند. باند بالایی و پایینی برای سنجش نوسانات صعودی و نزولی به کار میروند. باند بولینگر با دو انحراف معیار از میانه باند محاسبه میشوند.
ساختار اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور بولینگر باند از ۳ خط تشکیل شده که در کنار نمودار قیمت به نمایش در می آیند:
خط میانی ( ml ) : خط میانی یا ( mid line )در اندیکاتور بولینگر یک میانگین متحرک ساده است.
باند بالایی ( ub ) : باند بالایی یا( upper band )خطی است که دربالای میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از خرید افراطی است.
باند پایینی (l b ) : باند پایینی یا ( lower band )خطی است که در پایین میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از فشار فروش است.
باند های بولینگر متناسب با ضریبی از انحراف معیار با خط میانی فاصله دارند که انحراف از معیار به معنی نحوه پراکندگی قیمت است و به نسبت میانگین متحرک محاسبه می شود یعنی:
باندهای بولینگر که در بالا و پایین میانگین متحرک رسم می شوند در بردارنده ی قیمت های نزدیک و اطراف میانگین متحرک هستند و در تنطیمات پیش فرض این اندیکاتور ۹۵% قیمت ها در محدوده باند های بولینگر ثبت می شوند.
یک استراتژی ساده روزانه با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر و MACD
از اندیکاتور MACD در معاملات روزانه جهت مشخص کردن روند و از باند بولینگر به عنوان کشیدن ماشه معاملات استفاده میکنیم. پارامترهای MACD به صورت زیر است:
میانگین متحرک (Fast EMA): 12
میانگین متحرک (Slow EMA): 26
خط سیگنال ( Signal line) : 9
تنظیمات باند بولینگر، 12 برای میانگین متحرک با انحراف معیار 2 باند بولینگر است.
قوانین خرید در معاملات روزانه:
- MACD بالای خط سیگنال و بالای خط صفر
- توقف سفارش (Stop order) را بالای باند بولینگر قرار دهید.
قوانین فروش در معاملات روزانه:
- MACD زیر خط سیگنال و زیرخط صفر
- توقف سفارش (Stop order) را پایین باند بولینگر قرار دهید
5نکته درباره باند بولینگر
خط ساده: باند بولینگر از سه خط روی نمودار تشکیل شده است که نوسانات قیمت را در داخل و اطراف آن نشان میدهد.
تغییرپذیری: باند بولینگر ابزار قدرتمندیست برای درک نوسانات بازار از قله تا دره است.
وقتی باند فشرده می شود، هشیار باشید: همیشه نوسانات پایین” آرامش قبل از طوفان است.
از تنظیمات پیش فرض استفاده کنید.
سوار شدن بر باند بولینگر: سوار شدن بر باند کارایی دارد اما به خاطر داشته باشید فقط 20% از مواقع، بازار تمایل به این نوع حرکت دارد و پول بیشتر از محدوده بین دو باند به دست خواهد آمد.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Band) در تحلیل تکنیکال چیست ؟
بولینگر بندز یا باند بولینگر (به انگلیسی Bollinger Band) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل میشود:
- دو انحراف معیار (standard deviation) (مثبت و منفی)
- یک میانگین متحرک ساده (SMA)
کاربر میتواند مقادیر این موارد را به دلخواه تنظیم کند.
معامله گر تکنیکال معروف، جان بولینگر (John Bollinger)، باند بولینگر را ابداع و به نام خود ثبت کرد.
در نمودار زیر، باندهای بولینگر، میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه را به وسیله باندهایی در بالا و پایین به همراه حرکات روزانه قیمت سهام احاطه کرده اند. از آنجا که انحراف معیار برای سنجش نوسانات بازار بکار می رود، هنگامی که بازار دچار نوسان زیاد می شود، باندها پهن تر شده و در بازه هایی که نوسان کمتری دارند باندها تراکم بیشتری دارند.
در واقع، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه آیا بازار نوسانی است؟ هنگامی که بازار آرام است، باند ها به یکدیگر نزدیک شده و زمانی که بازار پر نوسان است، باندها از هم دور می شوند. توجه داشته باشید که در نمودار زیر، زمانی که قیمت آرام باشد، باند ها به هم نزدیک می شوند.
وقتی قیمت به سمت بالا حرکت می کند، باندها از هم جدا می شوند(پراکنده می شوند). این همه آن چیزی است که وجود دارد. بله، ما می توانیم ادامه دهیم و با رفتن به تاریخ Band Bollinger، نحوه محاسبه، فرمول های ریاضی پشت آن و غیره حوصله تان را سر ببریم، اما صادقانه بگویم، شما نیازی به دانستن هیچکدام از این اطلاعات را ندارید.
ما فکر می کنیم مهم ترین اصل این است که ما به شما برخی از راه هایی را بیاموزیم که می توانید باند های بولینگر را به معاملات خود اعمال کنید.
بازگشت به بولینگر
یکی از چیزهایی که باید درباره باندهای بولینگر بدانید، این است که قیمت تمایل دارد به وسط باندها بازگردد. این کل ایده پشت Bollinger Bounce است. با نگاه کردن به جدول زیر، می توانید به ما بگویید که قیمت بعدی ممکن به چه سمتی برود؟
اگر شما گفتیدبه سمت پایین ، جوابتان درست است! همانطور که می بینید، قیمت به سمت وسط منطقه گروه ها بر می گردد.
چیزی که شما فقط دیدید کارکرد Bollinger Bounce بود. به همین دلیل است که این پرش ها رخ می فشرده شدن بولینگر دهد. دلیل این بازگشت ها این است که باند های Bollinger مانند سطح حمایت و مقاومت عمل می کنند. هر چه مدت زمانی که در آن قرار دارید طولانی تر می شود، این باند ها قوی تر می شوند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را توسعه می دهند که در این بازگشت ها رشد می کنند و این استراتژی بهترین استفاده را در زمانی که بازار نوسانی است و هیچ روند مشخصی وجود ندارد، دارند. حالا بگذارید نگاهی به یک راه برای استفاده از Bollinger Bands زمانی که بازار دارای روند است بیاندازیم.
نکات کلیدی:
- باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: یک میانگین متحرک ساده یا میدلاین (باند وسط)، یک باند بالا، و یک باند پایین.
- باندهای بالا و پایین معمولا دو انحراف معیار مثبت و منفی از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه هستند اما می توان آنها را تغییر داد.
نحوه محاسبه بولینگر بندز
اولین قدم در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده ورقه بهادار مورد بحث (اغلب با استفاده از میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه) است.
یک میانگین متحرک ۲۰ روزه میتواند میانگین قیمت های بسته شدن برای ۲۰ روز اول را به عنوان اولین نقاط داده محاسبه کند.
نقطه داده بعدی باعث حذف قیمت قبلی می شود و قیمت روز ۲۱ را اضافه کرده و میانگین گیری می کند و الی آخر.
در مرحله بعد، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه می شود. انحراف معیار محاسبه ریاضی واریانس میانگین است و در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امور مالی کاربرد ویژه ای دارد.
برای مجموعه داده ای فرضی، انحراف معیار محاسبه می کند که چگونه اعداد توزیع شده از یک مقدار میانگین هستند. انحراف معیار را می توانید با استفاده از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین تفاوتهای مجذور میانگین است محاسبه کنید. سپس، آن مقدار انحراف معیار را ضرب در دو کنید و مقدار حاصل را از هر نقطه در طول میانگین متحرک ساده هم تفریق و هم جمع کنید. مقادیر به دست آمده باندهای بالایی و پایینی را به وجود می آورند.
فرمول بولینگر بندز :
که در آن:
باند بالایی بولینگر : BOLU
باند پایینی بولینگر : BOLD
میانگین متحرک : MA
۳ ÷ (قیمت بسته شدن + قیمت پایین + قیمت بالا) : قیمت معمول (به انگلیسی Typical Price)
تعداد روزها در دوره هموارسازی (smoothing period) (معمولا ۲۰) : n
تعداد انحراف معیار (معمولا ۲) : m
انحراف معیار در طول n دوره گذشته از قیمت معمول : σ[TP, n]
فشار (squeeze)
فشار، مفهوم اصلی باندهای بولینگر است.
فشار به نزدیک شدن این باندها به یکدیگر و منقبض شدن میانگین متحرک گفته می شود. فشار، حاکی از دوره ای از معاملات با نوسان کم است که معامله گران آن را نشانه ای بالقوه از آینده ای با نوسان بالا می دانند که فرصت هایی برای معاملات فراهم می کند.
از دیگر سو، هر چه باندها از هم دورتر شوند، احتمالا از شدت نوسانات کم شده و احتمال خروج معامله گر از معامله بیشتر می شود. با این حال، این شرایط سیگنال های معاملاتی نیستند. این باندها مشخص نمی کنند که زمان این تغییرات چه وقت فرا می رسد و قیمت ممکن است به چه سمتی حرکت کند.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید ببینید که باندها به هم فشرده می شوند. قیمت شروع به شکستن باند بالا می کند. بر اساس این اطلاعات، شما فکر می کنید که قیمت کجا خواهد رفت؟ اگر شما گفتید به سمت بالا، دوباره درست جواب دادید!
به این طریق می توان از این شرایط در معاملات استفاده کرد. این استراتژی برای شما طراحی شده است تا هر چه زودتر حرکت های موجود در بازار را بگیرید.
تنظیمات مثل این هر روز رخ نمی دهد، اما شما احتمالا اگر به یک نمودار ۱۵ دقیقه نگاه کنید، آنها را چند بار در هفته می بینید. بسیاری از چیزهای دیگر که می توانید با Bollinger Bands انجام دهید وجود دارد.
اما این دو راهبرد رایجترین کاربردها در رابطه با آن ها هستند. وقت آن است که قبل از حرکت به سمت شاخص بعدی این را در جعبه ابزار معاملاتی خود قرار دهیم.
شکست ها (breakouts)
تقریبا ۹۰ درصد عملکرد قیمت (price action) بین دو باند صورت می پذیرد. هر شکستی بالا یا پایین باندها یک اتفاق مهم تلقی می شود. شکست، یک سیگنال معاملاتی نیست.
اشتباه اکثر افراد این است که میپندارند شکست و عبور قیمت از یکی از باندها سیگنالی برای خرید یا فروش است. شکست ها هیچ نشانه ای دال بر مسیر یا اندازه حرکت قیمت در آینده نیستند.
محدودیت های بولینگر بندز
باندهای بولینگر یک سیستم معاملاتی مستقل نیستند.
آنها فقط اندیکاتوری را شکل می دهند که طراحی شده تا به معامله گران اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت ارائه کند. پیشنهاد جان بولینگر استفاده از این ابزار به همراه دو یا سه اندیکاتور غیروابسته است که سیگنال های مستقیم تری از بازار ارائه می کنند.
به عقیده بولینگر، در تحلیل بازار باید از اندیکاتورهای متفاوت براساس انواع مختلف داده استفاده شود. برخی از تکنیک های تکنیکال مورد علاقه او، استفاده از اندیکاتور MACD، اندیکاتور on-balance volume، و شاخص قدرت نسبی (RSI) هستند.
از آنجا که باندهای بولینگر از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می شوند، به داده های قدیمی تر قیمت وزنی مشابه داده های جدیدتر می دهند، به این معنا که اطلاعات جدید ممکن است به خاطر داده های قدیمی تر اهمیت خود را از دست بدهند.
علاوه بر این، استفاده از میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه و دو انحراف معیار تا حدی اختیاری است و ممکن است در هر موقعیتی و برای همه نتیجه مطلوب نداشته باشد. معامله گران باید بر این اساس فرضیات خود را در مورد میانگین متحرک ساده و انحراف معیار تطبیق دهند و بر آنها نظارت داشته باشند.
پس بطور خلاصه، باندهای بولینگر طراحی شده اند تا به تریدرها در کشف فرصت های معاملاتی که احتمال موفقیت در آنها بیشتر است کمک کنند.
باندهای بولینگر
جان بولینگر (John Bollinger) متولد سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده، کارشناس بازارهای مالی، تحلیلگر تکنیکال و خالق اندیکاتور باندهای بولینگر است. کتاب او با نام “بولینگر و باندهای بولینگر” در سال ۲۰۰۱ چاپ و به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است. او از ابتدای دهه ۸۰ میلادی شروع به کار بر روی این اندیکاتور نمود و نهایتا پس از سالها تلاش و آزمون و خطا، اندیکاتور باندهای بولینگر را با نام خودش معرفی کرد.
مقدمهای بر میانگینهای متحرک
به طور کلی باندهای بولینگر را میتوان زیرمجموعهای از میانگینهای متحرک دانست. همانطور که احتمالا میدانید میانگین متحرک به معنای میانگینی از دادههای اصلی (معمولا قیمت آخرین معامله در یک کندل) است که به صورت یک نمودار رسم میشود. مثلا اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه مد نظر باشد، هر نقطه از نمودار، بیانگر میانگین قیمت آخرین معامله ۵۰ روز گذشته آن نقطه است. (توضیحات جامع در مورد میانگینهای متحرک و نحوه استفاده از آنها در کلوپ میلیونرها ارائه شده است.)
در واقع میانگینهای متحرک از جمله باندهای بولینگر، ابزاری برای تعقیب روند هستند. از این ابزار نمیتوان برای جلو زدن از بازار و پیشبینی قیمتها استفاده کرد، بلکه این ابزار قیمتها را تعقیب کرده و شروع یک روند را به ما اطلاع میدهند. پس به طور کلی میانگینهای متحرک (از جمله باندهای بولینگر) در گروه اندیکاتورهای تأخیری و تأییدکننده قرار دارند.
توسعه ابزار میانگین متحرک
برای استفاده بهتر از ابزار میانگین متحرک، میتوان دو نوار در بالا و پایین منحنی اصلی میانگین متحرک در نظر گرفت. این دو نوار در گذشته و به صورت ساده، ۳ یا ۵ درصد بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشدند و یک کانال (پوشش) را مشخص میکردند. این پوشش، زمانی که قیمت بیش از حد از میانگین متحرک فاصله گرفته باشد را به ما اعلام میکند. خروج از محدوده این نوارها به نوعی بیانگر عملکرد هیجانی معاملهکنندگان بوده و میتواند اخطار خرید و یا فروش را صادر کند.
توسعه ابزار میانگین متحرک با دو نوار مثبت و منفی ۵ درصدی – نماد ثپردیس
نحوه شکلگیری باندهای بولینگر
جان بولینگر متوجه شد که بهترین روش برای رسم میانگین متحرک در این ابزار، در نظر گرفتن بازه ۲۰ روزه در میانگین متحرک ساده (SMA) است. لذا در روش بولینگر از میانگین متحرک ۲۰ روزه برای رسم منحنی میانی استفاده میشود. دو نوار بالا و پایین به صورت چیزی شبیه به تکنیک پوشش (که در بالا توضیح داده شد)، در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. با این تفاوت که رسم این دو فشرده شدن بولینگر نوار با یک فرمول خاص و با استفاده از انحراف معیار (که بیانکننده چگونگی پراکندگی قیمتها حول میانگین متحرک است)، صورت میگیرد.
باندهای بالایی، میانی و پایینی بولینگر
قیمتها معمولا در داخل باندهای بالایی و پایینی در نوسان هستند. هر چند در مواقعی ممکن است از این خطوط تجاوز نمایند. به طور معمول میتوان گفت که حدود ۹۵% کلیه قیمتهایی که یک سهم میتواند به خود ببیند بین نوارهای بولینگر قرار دارند. در مواقعی که بازار آرام و کمنوسان است باندها به هم نزدیک شده و زمانی که بازار نوسانی است، باندها از هم دور خواهند شد.
باند میانی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه
باند بالایی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه بعلاوه انحراف معیار ضربدر ۲
باند پایینی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه منهای انحراف معیار ضربدر ۲
محل تنظیمات باندهای بولینگر در نرم افزار متاتریدر
استراتژی معاملاتی با استفاده از ابزار بولینگر
برای استفاده صحیح از این ابزار، معاملهگر باید ابتدا درک صحیحی از روندها داشته باشد. همواره بهتر است نمودارها از تایم فریمهای بلندمدت تا کوتاه مدتتر بررسی شوند تا یک دید کلی از روند حرکتی قیمت به دست آید. زمانی که قیمت در یک روند خنثی و کم نوسان قرار دارد نوارهای بولینگر به هم نزدیک هستند و زمانی که قیمت روند صعودی یا نزولی خود را آغاز میکند این باندها از هم فاصله میگیرند.
برای استفاده از ابزار بولینگر به طور کلی سه نوع استراتژی میتوان تعریف نمود:
- استراتژی سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
- استراتژی ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
- استراتژی پهنای باندهای بولینگر (Bollinger Band Width)
۱- سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
یکی از فشرده شدن بولینگر سادهترین روشهای استفاده از ابزار بولینگر این است که باندهای بالایی و پایینی را به صورت حمایت و مقاومت و هدف قیمتی در نظر بگیریم. در شکل زیر مشاهده میکنید که قیمت پس از برخورد با منحنیهای بالایی و پایانی تغییر جهت داده است. حتما به این موضوع دقت کنید که باندهای بولینگر معمولا در زمانهایی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند که قیمت در فشرده شدن بولینگر یک روند خنثی و یا کند (بازار رنج) قرار داشته باشد. این استراتژی از ریسک پایینی برخوردار بوده و در نتیجه نمیتوان انتظار کسب بازدهیهای فوقالعاده از آن داشت. البته که معمولا با خطای کمی نیز همراه است.
استفاده از باندهای بولینگر به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دینامیک در روند خنثی – نماد فولاد
سیگنال خرید در این روش زمانی صادر میشود که در کف کانال بولینگر فشرده شدن بولینگر یک کندل صعودی (سبز رنگ یا توخالی) تشکیل شود، در این صورت حد ضرر میتواند کف کانال در نظر گرفته شود.
و بالعکس آن با تشکیل یک کندل نزولی (قرمز رنگ یا توپر) در سقف کانال سیگنال فروش را خواهیم داشت.
بهتر است که اگر در تایم فریم بالاتر (مثلا هفتگی) روند کلی صعودی بود، از این روش برای دریافت سیگنالهای خرید استفاده کرده، و اگر در تایم فریم بالاتر روند کلی نزولی بود، تنها از سیگنالهای فروش بهره بگیریم.
مثلا در نمودار بالا در صورتی که روند کلی صعودی باشد، نقاط مشخص شده در کف میتواند سیگنال خرید و در صورتی که روند کلی نزولی باشد، نقاط مشخص شده در سقف میتواند سیگنال فروش را برای ما صادر کند.
۲- ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
در استراتژی قبلی توضیح دادیم که برخورد با سقف و کف کانال میتواند سیگنال برگشت روند را صادر نماید، اما در در این استراتژی تا زمانی که قیمت از کانال تجاوز نکرده و وارد منطقه اشباع نشده باشد سیگنال برگشت روند صادر نمیشود.
زمانی که قیمت در یک روند صعودی یا نزولی حرکت میکند، برخورد با باندهای بولینگر می تواند بیانگر ادامه روند موجود و قدرت بالای خریداران یا فروشندگان باشد. همچنین زمانی که قیمت از باندهای بالایی یا پایینی تجاوز کند، به نوعی وارد منطقه هیجانی و اشباع خرید یا فروش شده و هشدار برگشت روند را صادر میکند.
نکته این جا است که در این روش، بزرگترین اشتباه معاملهگران، فروش در هنگام برخورد با باند بالایی است! چرا که روند سهم کاملا صعودی بوده و برخورد با سقف کانال در واقع بیانکننده ادامه پر قدرت روند تا رسیدن به نقاط اشباع است.
در روندهای صعودی خط میانگین متحرک ۲۰ روزه (باند میانی) نقش حمایت و در روندهای نزولی نقش مقاومت را خواهند داشت. این استراتژی به نسبت استراتژی قبلی خطای بیشتری به همراه دارد. البته همانطور که در تصویر بعدی مشخص است، در صورت استفاده صحیح و همراه با مهارت از این استراتژی، معاملهگران میتوانند بازدهیهای بسیار خوبی را کسب کنند.
ادامه روند در برخورد با کف و سقف کانال و نواحی اشباع خرید و فروش (کادرهای بنفش) – نماد فولاد
۳- پهنای باند سیگنال میدهد! (Bollinger Band Width)
به بیان ساده باندهای بولینگر نوسانات قیمت در اطراف میانگین متحرک ساده را نشان میدهند. بولینگر متوجه شد که وقتی دو باند بالایی و پایینی به هم نزدیک شده و فشرده میشوند، به زودی روند جدیدی آغاز خواهد شد. توجه کنید که این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. لذا استفاده از پهنای باندهای بولینگر میتواند بخشی از استراتژی معاملاتی شما باشد.
توجه کنید که فشرده شدن باندها به تنهایی نمیتواند سیگنال خرید یا فروش را صادر کند بلکه:
در صورتی که پس از فشردگی یک کندل روزانه بالای باند میانی تشکیل شود سیگنال خرید صادر میشود.
در صورتی که پس از فشردگی یک کندل روزانه پایین باند میانی تشکیل شود سیگنال فروش صادر خواهد شد.
در این استراتژی حد ضرر (در پوزیشن خرید) میتواند بسته به ریسک پذیری شما بر روی حداکثر قیمت کندل قبلی (high)، حداقل قیمت کندل قبلی (low) و یا ۳% کمتر از قیمت خرید باشد.
در برخی نرم افزارها یا پنلهای معاملاتی پهنای باند بولینگر به صورت یک اندیکاتور مجزا با نام Bollinger Bands Width طراحی شده است. در تصویر زیر نمودار نماد فولاد (نمودار قبلی) را به همراه این اندیکاتور مشاهده میکنید.
ورود و خروج بر اساس پهنای باند بولینگر – به نواحی فشردگی و کندلهای تشکیل شده دقت کنید!
نکته: میتوان گفت که پایه و اساس استراتژی سوم بر آرامش قبل از طوفان استوار است!
چکیده مطلب:
در این مقاله سعی کردیم ابتدا مقدمهای از میانگینهای متحرک را بیان کرده و سپس به معرفی یکی از مشتقات آن یعنی باندهای فشرده شدن بولینگر بولینگر بپردازیم. هرچند که معمولا از اندکاتورها به تنهایی برای ورود یا خروج به بازار استفاده نمیشود، اما به نظر میرسد که استراتژیهای تعریف شده به خصوص استراتژی پهنای باند به تنهایی بتواند سیگنالهای معاملاتی مناسبی را ایجاد کند. توجه کنید که درک صحیح از روندهای صعودی و نزولی، و بازار رنج (خنثی) به عنوان پیش فرض این مباحث در نظر گرفته شده است. لذا توصیه میکنیم که برای اخذ موقعیتهای معاملاتی خود، حتما از ترکیب این ابزار با سطوح حمایت و مقاومت و سایر ابزار تکنیکالی بهره بگیرید.
استفاده از اندیکاتور باند بولینگر برای ارزیابی روند بازار
باندهای بولینگر یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال هستند و در خیلی از بازارها از جمله بازار بورس، آتی و ارزها کاربرد زیادی دارند. این باندها که در دهه 1980 میلادی توسط جان بولینگر طراحی شدند، دیدگاه منحصربفردی نسبت به قیمت و نوسان بیتکوین ایجاد میکنند. باندهای بولینگر کاربرد زیادی دارند مثل تعیین سطوح اشباع خرید و اشباع فروش، ابزاری برای دنبال کردن روند و نظارت بر بریک اوتها.
نکات کلیدی
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی هستند که برای تعیین نقاط ورود و خروج به معامله استفاده میشوند.
- معمولاً از این باندها برای تعیین شرایط اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میشود.
- تنها در نظر گرفتن باندهای بولینگر برای اجرای معامله، یک استراتژی پرخطر است چون این اندیکاتور متمرکز بر نوسان و قیمت است و خیلی از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده میگیرد.
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی نسبتاً سادهای هستند و بین تریدرهای خانگی و حرفهای محبوبیت زیادی دارند.
محاسبات باندهای بولینگر
باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شده اند. در یکی از پرکاربردترین روشهای محاسبه، از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده میشود. باند بالایی با در نظر گرفتن باند وسطی و اضافه کردن دو برابر انحراف معیار روزانه به آن محاسبه میشود. باند پایینی با در نظر گرفتن باند وسطی منهای دو برابر انحراف معیار روزانه محاسبه میشود.
فرمول باند بولینگر به این صورت محاسبه میشود:
که در اینجا BOLU باند بولینگر بالایی، BOLD باند بولینگر پایینی، MA میانگین متحرک، TP قیمت تیپیکال (جمع اوج، کف و نرخ بستن شدن تقسیم بر سه)، n تعداد روزها در دوره هموارسازی، m تعداد انحراف معیارها و σ[TP,n] انحراف معیار روی n دوره اخیر از TP است.
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
یکی از روشهای پرکاربرد برای استفاده از باندهای بولینگر، تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش در بازار است. وقتی نمودار قیمت یک دارایی از باند بولینگر پایینی خارج میشود، احتمالاً قیمت بیش از حد ریزش کرده و به زودی جهش خواهد داشت. از طرفی وقتی خط نمودار قیمت از باند بولینگر بالایی خارج شود، احتمالاً بازار در وضعیت اشباع خرید قرار داشته و به زودی یک پول بک خواهیم داشت.
استفاده از اندیکاتورهای اشباع خرید/ اشباع فروش متکی بر مفهوم معکوس شدن میانگین قیمت است. بر اساس این اصل اگر نمودار قیمت به صورت چشمگیری از میانگین یا میانه فاصله بگیرد، در نهایت باز هم به قیمت میانگین برخواهد گشت.
باندهای بولینگر، ارزهایی که فاصله چشمگیری با میانگین پیدا کرده اند را شناسایی میکنند.
در بازارهایی با رنج محدود، استراتژیهای معکوس شدن میانگین میتوانند کارآمد باشند چون در این بازارها نمودار قیمت مثل یک توپ بین دو باند حرکت میکند. اما اندیکاتور باند بولینگر همیشه هم سیگنال خرید و فروش دقیقی ایجاد نمیکند. مثلاً در یک روند قوی، احتمال اینکه تریدر معاملاتی روی سمت اشتباهی از نمودار قرار دهد وجود دارد چون ممکن است اندیکاتور به سرعت و پشت سر هم سیگنالهای اشباع خرید یا اشباع فروش را نشان دهد.
تریدرها میتوانند برای بهبود این شرایط، جهت کلی نمودار قیمت را در نظر بگیرند و بعد فقط سیگنالهایی را در نظر بگیرند که تریدر را با روند همسو میکنند. مثلاً اگر روند کند است، هنگام لمس نمودار قیمت با باند بالایی، تنها پوزیشنهای Short در نظر گرفته میشود. باز هم در صورت تمایل میتوان از باند پایینی به عنوان سیگنال خروج استفاده کرد اما یک پوزیشن long جدید باز نمیشود چون این کار یعنی حرکت کردن بر خلاف روند.
ایجاد چند باند برای دید بهتر
به گفته جان بولینگر "تگهای باندها فقط تگ هستند نه سیگنال." یک تگ (یا برخورد) با باند بولینگر بالایی به خودی خود سیگنال فروش محسوب نمیشود. تگ باند بولینگر پایینی به خودی خود سیگنال خرید محسوب نمیشود. نمودار قیمت در اغلب مواقع میتواند به اصطلاح روی باند راه برود. در چنین بازارهایی تریدرهایی که دائماً سعی به فروش در اوج یا خرید در کف دارند با تعداد بی شماری حد توقف طاقت فرسا روبرو میشوند یا حتی بدتر با حرکت بیشتر قیمت و دور شدن آن از نقطه ورود اصلی با ضرر چشمگیر مواجه میشوند.
می توان گفت که روش بهتر برای اجرای معامله بر اساس باند بولینگر، استفاده از آن برای ارزیابی روند است.
باندهای بولینگر در اصل فاصله گرفتن را مشخص میکنند و به همین دلیل برای تشخیص وضعیت روند مناسب هستند. با ایجاد دو مجموعه باند بولینگر که یکی با استفاده از "یک انحراف معیار" و دیگری با استفاده از تنظیم متداول تر یعنی "دو انحراف معیار" ایجاد شده باشد، میتوانیم نسبت به قیمت دیدگاه کاملاً جدیدی پیدا کنیم. به خروجی این کار باندهای باند بولینگر گفته میشود.
در نمودار پایین مشاهده میشود که هر زمان نمودار قیمت بین باند بولینگر بالایی + یک انحراف معیار و + 2 انحراف معیار از میانگین باقی میماند، روند رو به صعود است بنابراین میتوانیم این کانال را به عنوان محدوده خرید تعریف کنیم. بالعکس اگر کانالهای قیمت بین باندهای بولینگر -1 انحراف معیار و -2 انحراف معیار باشند، به آن محدوده فروش میگوییم. در نهایت اگر نمودار قیمت بین باند +1 انحراف معیار و باند -1 انحراف معیار باقی میماند، یعنی وضعیت خنثی دارد و میتوان گفت در محدودهای نامعین هستیم.
با افزایش و کاهش نوسان، باندهای بولینگر به صورت پویا متناسب با افزایش و کاهش قیمت تطبیق پیدا میکنند. بنابراین این باندها به صورت طبیعی و همگام با پرایس اکشن وسیع تر و باریک تر میشوند و شاخص بسیار دقیقی برای ارزیابی روند تشکیل میدهند.
ابزاری برای تریدرهای روند
پس از مشخص کردن قوانین پایه باندهای باند بولینگر، حالا میتوانیم نحوه استفاده از این اندیکاتور توسط تریدرهای روند که به دنبال بهره برداری از مومنتوم هستند و تریدرهای مبتنی بر محو شدگی روند که به دنبال بهره برداری از خستگی یا معکوس شدگی روند هستند، را بررسی کنیم. با توجه به همان مثال بالا میتوان دید که تریدرهای روند، زمان ورود قیمت به محدوده خرید وارد پوزیشن long میشوند. از آنجایی که باندهای باند بولینگر بیشتر پرایس اکشن که حالت صعودی دارد را پوشش میدهند، چنین تریدرهایی در معامله خواهند ماند.
در رابطه با نقطه خروج، شرایط برای هر تریدری متفاوت است اما یکی از روشهای منطقی این است که اگر کندل روی نمودار کندل استیک قرمز شد و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر محدوده خرید قرار داشت، معامله long بسته شود. با استفاده از قانون 75 درصد، در این نقطه نمودار به وضوح خارج از روند است اما چرا اصرار میکنیم که کندل هم باید قرمز شود؟ این کار برای پیشگیری از خروج معامله گران مبتنی بر روند از پوزیشن خودشان، به دلیل یک حرکت سریع که در انتهای دوره معاملاتی دوباره به وضعیت قبل برمی گردد، انجام میشود.
در نمودار زیر توجه کنید که تریدر چگونه میتواند با بخش عمدهای از روند صعودی همگام بماند و تنها زمانی از پوزیشن خارج شود که نمودار قیمت شروع به تحکیم در بالای محدوده جدید میکند.
باندهای باند بولینگر برای تریدرهایی که به دنبال بهره برداری از خستگی روند هستند هم مفید است و به آنها کمک میکند چرخش قیمت را تشخیص دهند. اما دقت داشته باشید که اجرای معامله در جهت عکس روند نیاز به حاشیه خطای بسیار بزرگتری دارد چون معمولاً خط روند چندین بار برای تداوم روند جاری تلاش میکند تا اینکه در نهایت معکوس شود.
در مثال پایین مشاهده میشود که تریدرهایی که بر اساس محو شدن روند (یا استراتژی ضد روند) کار میکنند، با استفاده از باندهای باند بولینگر میتوانند به سرعت اولین سرنخ از ضعیف شدن روند را مشاهده کنند. ممکن است چنین تریدرهایی با دیدن خارج شدن نمودار قیمت از کانال روند تصمیم بگیرند که با ورود به پوزیشن Short در برخورد بعدی با باند بولینگر بالایی، به روش کلاسیک از باندهای بولینگر استفاده کنند.
در رابطه با نقطه حد توقف، قرار دادن این حد درست بالای نقطه اوج سوئینگ روش مطمئنی است چون معمولاً قیمت در این محدوده نوسان زیادی دارد به این دلیل که خریداران سعی میکنند روند جاری را گسترش دهند. در عوض گاهی اوقات خوب است که عرض محدودهی موسوم به "سرزمین هیچکس" (فاصله بین +1 و -1 انحراف معیار) را ارزیابی کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنیم. تریدرها میتوانند با استفاده از نوسان بازار برای تنظیم سطح حد توقف، از خروج زودهنگام پیشگیری کرده و زمانی که قیمت شروع به سقوط کرد، باز هم در پوزیشن Short بمانند.
استراتژی جمع شدگی (اسکوئیز) باندهای بولینگر
یکی دیگر از استراتژیهای استفاده از باند بولینگر، استراتژی اسکوئیز است. اسکوئیز زمانی رخ میدهد که نمودار قیمت حرکت شدیدی داشته و بعد شروع به حرکت افقی در یک محدوده تحکیم فشرده میکند.
تریدر میتواند به صورت بصری تشخیص دهد که چه زمان یک دارایی در وضعیت تحکیم قرار دارد چون در این حالت باندهای بالایی و پایینی به یکدیگر نزدیک میشوند. این یعنی نوسان دارایی مورد نظر کاهش یافته است. پس از یک دوره تحکیم، معمولاً نمودار قیمت یک حرکت بزرگتر در یک جهت (در حالت ایده آل، با حجم زیاد) انجام میدهد. افزایش حجم هنگام وقوع بریک اوت نشان میدهد که تریدرها معتقدند نمودار قیمت در جهتی مشابه بریک اوت حرکت خواهد کرد.
زمانی که نمودار قیمت از باند بالایی یا پایینی عبور میکند، تریدرها دارایی مورد نظر را به ترتیب خریده یا میفروشند. سفارش حد توقف معمولاً خارج از تحکیم روی جهت مخالف بریک اوت قرار میگیرد.
مقایسه بولینگر و کلتنر
اندیکاتورهای باند بولینگر و کانالهای کلتنر با هم تفاوت دارند اما شبیه هم هستند.
باند بولینگر از انحراف معیار دارایی مورد نظر استفاده میکند اما کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) که نوسان را بر اساس محدوده معاملات سهام ارزیابی میکند. به غیر از شیوه ایجاد، تفسیر این دو تقریباً به یک صورت است.
نمی توان گفت که یکی از این اندیکاتورهای تکنیکال از دیگری بهتر است بلکه خود تریدرها باید تصمیم بگیرند که برای استراتژی مد نظر آنها کدام روش مناسب تر است.
از آنجایی که کانالهای کلتنر به جای انحراف معیار از میانگین محدوده واقعی استفاده میکنند، نسبت به باند بولینگر سیگنالهای خرید و فروش بیشتری ایجاد میکنند.
جمع بندی
اندیکاتور باند بولینگر کاربردهای مختلفی دارد از جمله تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش. تریدرها میتوانند چند باند مختلف را اضافه کنند که به تشخیص قدرت حرکات قیمت کمک میکند. یکی دیگر از روشهای استفاده از باندها، بررسی فشرده شدن محدوده نوسان است. معمولاً پس از این انقباضها یک بریک اوت قیمت چشمگیر ایجاد میشود (در حالت ایده آل با حجم بالا). نباید اندیکاتور باند بولینگر را با کانال کلتنر اشتباه گرفت. گرچه این دو اندیکاترو شبیه هم هستند اما دقیقاً یکسان نیستند.
دانلود اندیکاتور باند بولینگر و آموزش استفاده از اندیکاتور Bollinger Bands
هم اکنون امکان دانلود اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger فشرده شدن بولینگر Bands) برای متاتریدر 4 و 5 و مفید تریدر را فراهم کرده ایم. در ادامه مقاله نیز نحوه استفاده از اندیکاتور Bollinger Bands را آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
باند های بولینگر که توسط جان بولینگر توسعه داده شده، شامل دو نوار نوسانی است که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت میکند.
زمانی که میزان نوسانات افزایش یابد، باندهای این اندیکاتور پهنتر میشوند و زمانی که نوسانات کاهش مییابد، فاصله باندها از هم کمتر میشود.
در برخی مواقع، کمتر شدن فاصله بین باندها بهعنوان سیگنال تغییر جهت روند سهم به شمار میآید.
دانلود اندیکاتور باند بولینگر
در ادامه این مقاله می توانید به صورت رایگان اندیکاتور Bollinger Bands برای متاتریدر 4 و 5 و مفیدتریدر را دانلود کنید، همراه داتیس نتورک باشید.
برای دانلود کافی است روی لینک های زیر کلیک کنید تا فایل فشرده را دریافت کنید. سپس با نرم افزار Winrar اقدام به بازگشایی کنید.
رمز فایل : www.datisnetwork.com
اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور باند بولینگر
قبل از اینکه به آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر برسیم، ابتدا باید اجزای این اندیکاتور را معرفی نماییم.
در بندهای بعدی روش محاسبه هر یک از این اجزا را نیز بیان خواهیم کرد.
اندیکاتور باند بولینگر از سه باند تشکیل شده است.
این اندیکاتور از یک اندیکاتور مووینگ اوریج ساده به همراه دو انحراف معیار از آن تشکیل شده است.
بسته به تنظیماتی که از برای این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال خود درج میکنید، در 9 درصد مواقع قیمت در بین باندهای کناری آن حرکت میکند.
از این شرایط میتوانید به عنوان یک اصل مهم در پیشبینی روند قیمت سهام در بازار بورس استفاده کنید.
نحوه محاسبه پارامترهای اندیکاتور باند بولینگر
در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر لازم است تا به نحوه محاسبه پارامترهای موجود در آن برای استفاده در بازار بورس بپردازیم.
برای استفاده از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بهتر است اساس محاسبه آن را بدانیم تا با منطق آن آشنا شویم.
این اندیکاتور از سه اندیکاتور مووینگ اوریج در کنار هم تشکیل شده است که نحوه محاسبه هر کدام از آنها به شرح زیر است:
محاسبه باند بالایی اندیکاتور باند بولینگر:
محاسبه باند پایینی اندیکاتور باند بولینگر:
باند وسطی اندیکاتور باند بولینگر نیز یک مووینگ اوریج ساده مجزا است که در هنگام تنظیمات اولیه میتوانید مقدار آن را تعیین کنید.
در رابطههای بالا نیز هر یک از پارامترها به شکل زیر تعیین میشوند:
TP مووینگ اوریج از نوع Typical Price است که از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
همچنین در این رابطه n مشخص کننده تعداد روزهایی است که در تنظیمات اندیکاتور باند بولینگر آن را مشخص مینماییم.
m نیز میزان Deviation اندیکاتور باند بولینگر را مشخص مینماید که آن را هم میتوانید در تنظیمات این اندیکاتور درج کنید.
استراتژی معامله اشباع خرید و یا اشباع فروش با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر به معرفی یکی از بهترین و پرکاربردترین استراتژیهای مربوط به این اندیکاتور را بررسی مینماییم.
همانطور که میدانید اندیکاتور باند بولینگر از یک مووینگ اوریج ساده تشکیل شده است که دو باند با انحراف معیار مشخص از آن تشکیل یک باند کامل را میدهند.
یکی از اصول اصلی که در تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل سهام در بازار بورس در اندیکاتور باند بولینگر صادق است،
حضور فشرده شدن بولینگر پینگپنگی قیمتی در میان این باندها است.
به این ترتیب که قیمت علاقه دارد دائماً در میان باندهای بالایی و پایینی این باند حرکت کند.
در استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش باند بولینگر منطق معامله را به این صورت تعریف میکنیم:
در تحلیل تکنیکال در بازار بورس اگر قیمت از باند بالایی به سمت بالا بیرون بزند، به منطقه اشباع خرید رسیده است و احتمالاً دوباره نزول و به داخل باند بر خواهد گشت.پ
در تحلیل تکنیکال در بازار بورس اگر قیمت از باند پایینی به سمت پایین نفوذ نماید، اصطلاحاً به منطقه اشباع فروش رسیده است.
در این نقطه احتمال صعود و بازگشت قیمت به وسط باند بیشتر است.
نکات مربوط به استراتژی معامله اشباع خرید و یا اشباع فروش با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
از همین دو اصل میتوان برای معامله در بازار بورس استفاده نمود.
البته در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر باید به این نکات نیز درباره این استراتژی دقت داشته باشید:
- در بازارهای رنج احتمال موفقیت این استراتژی بسیار بیشتر است و در بازارهایی که روند مشخص و قدرتمندی دارند ممکن است این استراتژی با نقطه شعفهایی همراه باشد که باید این نقاط ضعف را فیلتر کرد.
- برای استفاده از این باند در تحلیل تکنیکال در روند صعودی به خاطر داشته باشید که در جهت نزول وارد معامله نشوید. یعنی ابتدا روند را تشخیص دهید و در صورت صعودی بودن روند تنها با سیگنالهایی از آن وارد معامله شوید که قیمت به نقطه اشباع فروش رسیده باشد.
- برای استفاده از این اندیکاتور در روند نزولی بهتر است تنها از سیگنالهایی استفاده کنید که در جهت فروش هستند. یعنی فقط از سیگنالهای اشباع خرید برای ورود استفاده نمایید. البته این نکته مربوط به بازارهای دو طرفه است که فعلاً برای بازار بورس ایران مصداق مدارد اما در آینده در صورت دو طرفه شدن بازار میتوانید از این نکته هم استفاده نمایید.
نحوه تشخیص روند قیمت در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر
یکی از نکات مهمی که در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر باید به آن بپردازیم، نحوه تشخیص خط روند با استفاده از آن است.
همانطور که میدانید یکی از اصلیترین چالشها در تحلیل تکنیکال در بازار بورس تشخیص رند صعودی، نزولی و یا رنج بودن بازار است.
معامله کارن میتوانند با تشخیص درست روند نسبت به فیلتر کردن معاملات اشتباه خود اقدام کنند.
اما چگونه میتوانید از اندیکاتور باند بولینگر برای تشخیص روند بازار استفاده کنیم؟
برای تشخیص روند قیمت در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر به نمات زیر دقت نمایید:
- ابتدا دو اندیکاتور بولینگر یکی با Deviation ±1 و یکی با Deviation ±2 روی نمودار قیمت بیندازید.
- رنگ باندها را تغییر دهید تا امکان تمایز آنها به راحتی وجود داشته باشد.
- حال اگر قیمت در بین Deviation +1 و Deviation +2 حرکت میکند نشان از صعودی بودن روند دارد.
- اگر قیمت در بین Deviation -1 و Deviation -2 حرکت میکند، در واقع روند حرکت قیمت نزولی است.
- در صورتی که قیمت در بین Deviation +1 و Deviation -1 حرکت میکند، نشان از این دارد که قیمت وارد یک روند رنج شده است.
به همین سادگی میتوانید در تحلیل تکنیکال از باند بولینگر برای تشخیص روند بازار بورس استفاده نمایید.
سیگنال خروج از بازار با استفاده از باند بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر روشی را به شما معرفی میکنیم که با استفاده از آن میتوانید سیگنال به موقع خروج از بازار را بیابید.
این استراتژی خروج با عنوان استراتژی 75% نیز شناخته میشود.
همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال پیدا کردن نقطه خروج از بازار حتی مهمتر از پیدا کردن نقطه ورود به موقع است.
کسانی که در سودهای چندین درصدی در یک سهم در بازار بورس هستند، همیشه به دنبال پیدا کردن نقاط مناسب برای خرج از بازار و به اصطلاح ذخیره سود خود هستند.
اشتباه در این مرحله میتواند منجر به از بین رفتن همه سودهای شما شود.
اما در ادامه با آموزش نحوه تشخیص زمان خروج با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر میتوانید به راحتی از آن برای این منظور استفاده کنید.
برای تشخیص از زمان خروج از بازار با استفاده از باند بولینگر به نکات زیر دقت نمایید:
- روند بازار را در ناحیه خرید و یا همان صعودی که در بند قبل آن را مشخص کردیم، دنبال کنید.
- هر وقت در بازار یک کندل نزولی تشکیل شد که حداقل 75 درصد از این کندل در زیر منطقه خرید باشد، میتوانید از بازار خارج شوید.
- دقت کنید که این سیگنال خروج زمانی درست است که حتماً کندل مربوطه نزولی باشد.
استراتژی فشردگی باندهای بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر یکی دیگر از قدرتمندترین و کاربردیترین استراتژیهای معامله در بازار بورس را با استفاده از این اندیکاتور معرفی میکنیم.
استراتژی فشردگی باندهای بولینگر با درصد اطمینان بالا مورد استفاده معامله گران قرار میگیرد.
اصل اساسی استفاده از این استراتژی بسیار ساده است.
هر وقت قیمت در یک بازه محدود کاملاً فشرده شده و نوسان کمی داشته باشد، بعد از آن وارد یک حرکت بزرگ خواهد شد.
برای استفاده از این استراتژی در بازار بورس به نمات زیر دقت کنید:
- قیمت را در بین باندهای بولینگر تعقیب کنید.
- هر وقت قیمت در بک بازه زمانی نوسان بسیار کمی داشته باشد و یا اصطلاحاً فشرده شود، خود را برای ورود به بازار آماده کنید.
- در این مواقع باندهای بولینگر به شدت فشرده شده و نزدیک به هم خواهند شد.
- هر وقت که قیمت از یکی از باندهای بالا یا پایین بولینگر خارج شد، حرکت بزرگ آن شروع شده است.
- اگر قیمت از باند بالایی خارج شد میتوانید اقدام به خرید در بازار بورس نمایید.
این استراتژی در بازار بورس و حتی در بازارهای دو طرفه کاربرد بسیار زیادی دارد و کاربران زیادی از این روش برای معامله در بازار استفاده مینمایند.
از این رو به بررسی آن در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر پرداختیم.
دلیل اصلی این استراتژی هم این است که قیمت بعد از یک مدت استراحت و جمع کردن حجم شروع به حرکت جدید در روند جدیدی خواهد کرد.
از این روش میتوانید برای درک ورود پول هوشمند به سهم در بورس نیز فشرده شدن بولینگر استفاده نمایید.
بهترین تنظیمات برای اندیکاتور باند بولینگر
یکی دیگر از نکات مهم در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر آشنایی با بهینهترین حالت تنظیمات این باند و نحوه استفاده از آن است.
در درجه اول در تحلیل تکنیکال بازار بروس باید بدانیم که این اندیکاتور را باید در چه تایم فریمی به کار بگیریم. خیلی از کاربران امروز بازار بورس از این اندیکاتور در تایم فریمهای کوتاهمدت یک ساعته و حتی کمتر برای نوسان گیری استفاده میکنند.
هر چند در این تایم فریمها نیز میتوان از قابلیتهای این اندیکاتور برای معامله استفاده کرد اما خود آقای بولینگر توصیه کرده که در تایم فریم روزانه بهترین تایم فریم برای معامله با استفاده از این اندیکاتور است.
با این حال همه چیز به تنظیمات این اندیکاتور برمیگردد.
برای تنظیم باند بولینگر میتوانید از نکات زیر استفاده نمایید:
دیدگاه شما